تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 619 از 638 اولاول ... 119519569609615616617618619620621622623629 ... آخرآخر
نمايش نتايج 6,181 به 6,190 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #6181
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    پست ها
    160

    پيش فرض

    پس از لحظه های دراز
    بر درخت خاکستری پنجره ام برگی رویید
    و نسیم سبزی تار و پود خفته مرا لرزاند.
    و هنوز من
    ریشه های تنم را در شن های رویاها فرو نبرده بودم
    که براه افتادم.
    پس از لحظه های دراز
    سایه دستی روی وجودم افتاد
    ولرزش انگشتانش بیدارم کرد.
    و هنوز من
    پرتو تنهای خودم را
    در ورطه تاریک درونم نیفکنده بودم.
    که براه افتادم.
    پس از لحظه های دراز
    پرتو گرمی در مرداب یخ زده ساعت افتاد
    و لنگری آمد و رفتش را در روحم ریخت
    و هنوز من
    در مرداب فراموشی نلغزیده بودم
    که براه افتادم
    پس از لحظه های دارز
    یک لحظه گذشت:
    برگی از درخت خاکستری پنجره ام فرو افتاد،
    دستی سایه اش را از روی وجودم برچید
    و لنگری در مرداب ساعت یخ بست.
    و هنوز من چشمانم را نگشوده بودم
    که در خوابی دیگر لغزیدم.

  2. #6182
    کاربر فعال انجمن موسیقی و ورزش Pessimist's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    3,383

    پيش فرض

    نفسهایم به شماره افتاده

    حالا کوچکترین صدایی در گوشم زمزمه ای آشنا دارد


    کلمات مبهم شدند. این واژه چیست؟!


    خدایا کجا هستم؟


    این چاهی است تاریک یا که تیرگی شبهاست که به چشم من نا آشناست!

  3. #6183
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    796

    پيش فرض

    تکیه به شونه هام نکن ، من از تو افتاده ترم

    ما که به هم نمی رسیم ، بسه دیگه بذار برم

    کی گفته که به جرم عشق یه عمری پرپرت کنم

    حیف تو نیست کنج قفس چادر غم سرت کنم

    من نه قلندر شبم ، نه قهرمان قصه ها

    نه بنده حلقه به گوش ، نه ناجی فرشته ها

    من عاشقم همین و بس ، غصه نداریم بی کسیم

    قشنگی قصه ماست اگه به هم نمی رسیم

  4. #6184
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    796

    پيش فرض

    نگو، نگو قصه نگو * قصة سربسته نگو
    از شب خاموش صدا * شاعر دلخسته نگو
    قصة سربسته نگو * شعر تو فرياد منه
    درد من و تو مشترك * زخم تو همزاد منه
    گريه نكن، گريه نكن * گريه هميشه بي صداس
    وقتشه فرياد بزني * شعر تو رنگ خون ماس
    ما همه مون يك نفريم * بايه سكوت, با يه صدا
    اما اسير سرنوشت * با هم غريب، از هم جدا
    هيشكي به فكر هيشكي نيس * اسير خود شديم و بس
    اسير تو ،اسير من * اسير اين همه قفس
    حيفه پرنده باشي و * بال و پر تو وا نشه
    اين همه تو،اين همه من * حيفه بميره ،ما نشه

  5. #6185
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    796

    پيش فرض

    مقصر نبودی
    عاشقی یاد گرفتنی نیست
    هیچ مادری گریه را به کودکش یاد نمی دهد
    عاشق که بودی
    دستِ کم
    تشری که با نگاهت می زدی
    دل آدم را پاره نمی کرد
    مهم نیست
    من که برای معامله نیامده ام
    اصل مهم این است
    که هنوز تمام راه ها به تو ختم می شوند
    وتو در جیب هایت تکه هایی از بهشت را پنهان کرده ای
    نوشتن
    فقط بهانه ای است که با تو باشم
    اگر چه
    این واژه های نخ نما قابل تو را ندارند .

  6. #6186
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    796

    پيش فرض

    تولدی دیگر

    همه ی هستی من آیه ی تاریکی ست

    که تو را در خود تکرار کنان

    به سحرگاه شکفتن ها و رستن ها خواهد برد

    من در این آیه تو را آه کشیدم آه

    من در این آیه تو را
    به درخت و آب و آتش پیوند زدم

  7. #6187
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    پست ها
    160

    پيش فرض

    در دو چـشـمـش گـنـاه مـی خـنـدید ***** بــر رخــش نــور مــاه مــی خــنـدیـد

    در گـــذرگـــاه آن لـــبـــان خــمــوش ***** شــعــلــه ای بــی پـنـاه مـی خـنـدیـد

    شــرمــنــاک و پــر از نــیــازی گـنـگ ***** بـا نـگـاهـی کـه رنـگ مـسـتـی داشت

    در دو چشمش نگاه کردم و گفت : ***** بــایـد از عـشـق حـاصـلـی بـرداشـت

    ســایـه ای روی سـایـه ای خـم شـد ***** در نــــهــــانـــگـــاه رازپـــرور شـــب

    نــفــســی روی گــونــه ای لــغــزیــد ***** بـوسـه ای شـعـلـه زد مـیـان دو لـب

  8. #6188
    کاربر فعال انجمن موسیقی و ورزش Pessimist's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    3,383

    پيش فرض

    جـا نـمی‌شود بـه حجـم بـاورم، قـبـول کـن
    گـاه، پـر زدن در آسمان شعـرت را
    از من، از مـنی کـه یـک کبـوتـرم قبـول کـن
    در اتـاق رازهـای تـو سرک نـمی‌کـشم
    بیــش از آ‌نـچه خـواستی نـمی‌پـرم،‌ قـبول کن

  9. #6189
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    796

    پيش فرض

    یک برگ دیگر از تقویم عمرم را پاره می کنم


    امروز هم گذشت


    با مرور خاطرات دیروز


    با غم نبودنت..و سکوتی سنگین


    و من شتابان در پی زمان بی هدف


    فقط میروم ..فقط میدوم


    یاسها هم مثل من خسته اند از خزان و سرما


    گرمی مهر تو را میخواهند


    غنچه های باغ هم دیگر بهانه میگیرند


    میان کوچه های تاریک غربت و تنهایی


    صدای قدمهایت را می شنوم اما تو نیستی


    فقط صدایی مبهم


    قول داده بودی برایم سیب بیاوری


    سیب سرخ خورشید


    سیب سرخ امید


    یادت هست؟؟؟


    و رفتی و خورشید را هم بردی


    و من در این کوچه های تنگ و تاریک


    سرگردانم و منتظر


    برگی از زندگی ام را ورق میزنم


    امروز به پایان دفترم نزدیکم...

  10. #6190
    کاربر فعال انجمن موسیقی و ورزش Pessimist's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    3,383

    پيش فرض

    گاه با خود می اندیشم
    خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید
    وزمانیکه خبر مرگ مرا می شنوی
    رویت را کاشکی می دیدم
    شانه بالازدنت را بی قیدو تکان دادن دستت را
    که عجب عاقبت مرد
    مهم نیست زیاد!
    ودر این هنگام با خود می اندیشم
    چه کسی باور خواهد داشت جنگل جان مرا اتش عشق تو خاکستر کرد!

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •