دل بي نواي من منتظرست كه خورشيد وصل تو سپيده زند
عاشق
جانان
تلافي
دل بي نواي من منتظرست كه خورشيد وصل تو سپيده زند
عاشق
جانان
تلافي
ای جانان عاشق تو به تلافی عشقت جان میدهد برای تو...
رویا شب ابی
وسعت آبي چشمان تو روياي شبهاي من است ...........
اميد ، خنجر ، پاييز
هر چه زندگی من به پاییر خود میل میکند ،مشکلاتی که در آن امیدی به حل نیست همچون خنجری منحنی زندگی مرا می درد !!اميد ، خنجر ، پاييز
سیب ، باغبان ، جعبه
Last edited by M O B I N; 16-09-2010 at 09:51.
جعبه خاطرات خردسالیم این روزها دیگر کهنه تر از آنست که مشامم را نوازش دهد با این حال عطر سیب های سرخ آن باغبان مهربان هنوز رایحه ای برای حس شدن در وجودم دارند.
پروا، آتش، خاکستر
آتش بی پروای غرور خاکسترم کرد
سرانجام
دل
حضور
نمي دانم سرانجام روزي در كوچه هاي تاريك دلم نور حضور تو را حس خواهم كرد ؟
ديوار، غروب ، فاصله
پشت دیوار فاصله ها غروب چشمان تو را نظاره میکنم نازنینم
بغض
کینه
شب
در اين شب پر كينه بغضي عميق گلويم را مي فشارد
نامدار
كامل
دلداده
تو نامدار کامل عشقی..که من اینگونه دلداده تو شده ام..
پاییز نفس عمر
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)