منم حرف های دوستمون رو تایید می کنم
شما حافظه رو مثل انباری!!! فرض کن که اطلاعات گیم که همون عکس های هر فریم هست رو در اونجا ریختن
حالا پردازنده ی گرافیکی رو مثل شخصی فرض کن که می خواد از این انباری عکس ها رو بردازره و در یه البوم بزاره
در ضمن رابط بیتی رو هم یک راهرو ی باریک فرض کن که این شخص باید هر بار از اون عبور کنه تا به انبار ی برسه
حالا اگه این شخص خودش کند باشه و مثل لاک پشت حرکت کنه (پردازنده ی گرافیکی ) و این راهرو هم اونقدر تنگ باشه که (رابط بیتی ) نتونه سریع توش رفت و آمد کنه مهم هست که الان حجم انباری چقدر هست؟؟
اصلا به اندازه ی کل کره ی زمین باشه وقتی سرعت پردازنده یا همون شخص!!! اینقدر پایینه دیگه به چه درد می خوره
البته موارد دیگه ای هم هست که دوستمون اشاره کردن مثل تعداد ترانزیستور ها که در واقع در ریزترین بخش سخت افزار اگر
وارد بشید عمل پردازش بوسیله ی همین نیمه هادی ها انجام میشه
یا همون تعداد پردازنده های استریم که در سطح بالاتر وظیفه ی پردازش رو به عهده دارن که خوب هرچی بیشتر باشن بهتره
مثل دست و پای بیشتر برای اون شخص که بتونه هم سریع تر راه بره و هم تعداد بیشتری عکس رو با خودش بیاره
در مورد نوع حافظه ونیز فرکانس حافظه هم فرض کن یه نفر جلوی انباری ایستاده و عکسی رو که می خواهی می ره از توی انباری پیدا می کنه و براتون میاره
حالا فرکانسش سرعت حرکتش رو می رسونه و نوعش تعیین می کنه که چقدر این شخص قدرت داره تعداد بیشتری عکس رو در هر بار تقاضا آماده کنه حالا هرچی فرکانسش بالاتر باشه این شخص سریع تر میاره و هرچی تکنولوژِی ساخت بهتر باشه از قدرت بیشتری در آوردن تعداد عکس برخورداره
البته زیاد مثال خوبی برای نوع حافظه بکار نبردم ولی برای تفهیم بهتر موثره