تبلیغات :
دانلود فیلم جدید
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 59 از 123 اولاول ... 94955565758596061626369109 ... آخرآخر
نمايش نتايج 581 به 590 از 1228

نام تاپيک: ✔ رفع اشکال سوالات درسی مباحث مقاطع دبیرستان و پیش دانشگاهی و کنکوری ها

  1. #581
    حـــــرفـه ای mehdi_7070's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    پست ها
    3,232

    پيش فرض

    1- این توحید افعالی (توحید در مالکیت) چیه؟مربوط به پیش دانشگاهیه؟
    کتاب دین و زندگی پیش را از chap.sch.ir دانلود کنید و بخونید

  2. 3 کاربر از mehdi_7070 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #582
    داره خودمونی میشه phoenix.'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    پست ها
    32

    پيش فرض

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    بچه ها اگه میشه این سوالات رو با توضیحات تشریحی برام حلش کنید.(لطفا متخصصش حل کنه)

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [/IMG]

  4. #583
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    گیلان _ رشت
    پست ها
    635

    پيش فرض

    - بیت اول "دلیران میدان گشوده نظر ....... که بر کینه اول که بندد کمر" توی کلک اومده "نظر" و "کمر" مراعات؟!چرا؟!
    نظر یعنی چشم ، کمر هم که کمره ! ، هر دو عضوی از بدن هستن و مراعات نظیر دارن ( البته کمر اینجا ایهام داره ، یا کمره یا کمربنده ! و همینطور نظر دقیقا به معنی چشم نیست و منظور شاید نگاه باشه ! )
    2- بیت یازدهم "فلک باخت از سهم آن جنگ رنگ ..........بود سهمگین جنگ شیر و پلنگ" توی کلک و dvd گزینه دو اومده "شیر" استعاره از امام علی (ع) و "پلنگ" استعاره از عمرو بن عبدود است اما دبیر سال دوممون به این موضوع اشاره نکرده و گفته کنایه داره... یعنی مقصود واقعا شیر و پلنگه...یعنی شاعر واقعا داره میگه این جنگ مثل جنگ شیر و پلنگ سهمگینه... و استعاره نیس یعنی. خب کی درست میگه؟!
    اگه منظور واقعا شیر و پلنگ باشه ، پس بیت آرایه ی حسن تعلیل هم داره ، چون مفهومش اینطوری میشه :
    " فلک به خاطر اون جنگ رنگ باخت ( ترسید ) ، چون جنگ شیر و پلنگ ترسناک هست "
    ولی باز هم اگه به مفهومش دقت کنی می بینی که استعاره وجود داره ، یعنی دو مبارزی که در شعر در موردشون صحبت میشه به شیر و پلنگ تشبیه شدن و استعاره داره ...
    کلا این بیت هم اغراق داره ، هم استعاره ، هم کنایه ، هم مراعات نظیر و هم میشه فلک رو مجاز از میدان مبارزه گرفت ( مجاز کل به جزء !! ) و هم میشه ترسیدن فلک رو نوعی تشخیص حساب کرد !!
    - بیت بیست و چهارم " چو شیر خدا راند بر خصم،تیغ ......... به سرکوفت شیطان دو دست دریغ" توی کلک اومده "تیغ" به معنای شمشیر... به نظرتون مجاز از شمشیر نیست؟
    به نظر من هم نمی تونه مجاز باشه ، چراش رو نمی دونم !! ولی اگه من همچین بیتی ببینم به عنوان مجاز انتخابش نمی کنم !!
    4- بیت بیست و پنجم " پرید از رخ کفر در هند رنگ ........... تپیدند بت خانه ها در فرنگ" توی کلک گفته "رخ"به معنی "چهره" اما دبیرمون گفته مجاز از چهره هستش.کدومشه؟!
    رخ مجاز از چهره ؟؟!! ، کفر که چهره نداره ! ، به نظرم فقط این عبارت تشخیص داره و کنایه ...
    5- در صفحه 35 آمده" در صرف کردن صیغه ی بلعت اهتمام تامی داشتند " توی کلک علاوه بر اینکه گفته ایهام تناسب داره گفته کنایه هستش از "چیزی را خلاف حق تصور کردن" .درسته؟یعنی چی؟چه ربطی داره؟!
    نمی دونم کنایه داره یا نه ! ولی نویسنده بر این باور بوده که مهمانها حقشون خوردن و یا " صرف کردن صیغه ی بلعت " نبوده !!

    برای دین و زندگی هم یه دور کتاب رو بخونی متوجه میشی ...

    موفق باشی ...

  5. 2 کاربر از Mahmood_N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #584
    حـــــرفـه ای mehdi_7070's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    پست ها
    3,232

    پيش فرض

    عربی:
    1- صور جمالیه و ... اول کتاب گفته جزو صفحات اختیاری هستش...واسه کنکور یعنی حذفه یا نه؟
    صور جمالیه نکات مربوط به ترجمه را می‌گه. حدود 30٪ سوالات کنکور هم مربوط به ترجمه و تعریب [از طریق نکات] هست. حالا به نظرت حذفه؟
    کتاب را آموزش و پرورش چاپ می‌کنه، کنکور را سازمان سنجش برگزار می‌کنه. شما که توقع ندارید تا این حد هماهنگی وجود داشته باشه؟
    مثلا قسمت آزمایشگاه شیمی 2؛ نوشته که نباید سوال از این قسمت مطرح بشه. اما چندین سال پای ثابت کنکور بود! یا کتاب دین و زندگی، توی مقدمه نوشته: "آیاتی که ترجمه‌ی آن‌ها در کتاب آمده است، نباید ترجمه‌ی این آیه‌ها در ارزش‌یابی مستمر و پایانی و آزمون ورودی دانشگاه‌ها مورد سؤال قرار گیرد". حدود 70-60٪ سوال‌های کنکور مربوط به آیه‌ها هست که باید خود آیه و ترجمه را حداقل حفظ باشی!
    پس ملاک را باید کنکور قرار بدی، به قول دبیر ما، از روی جلد کتاب شروع می‌کنی تا پشت جلد کتاب

    دین و زندگی:
    3-" تسلیم بودن تمام عالم در مقابل خداوند و به صورت تکوینی" این "تکوینی" یعنی چی؟
    تکوینی یعنی فطری
    تشریعی یعنی از طریق پیامبران و کتب آسمانی

    3- بیت بیست و چهارم " چو شیر خدا راند بر خصم،تیغ ......... به سرکوفت شیطان دو دست دریغ" توی کلک اومده "تیغ" به معنای شمشیر... به نظرتون مجاز از شمشیر نیست؟
    تیغ یعنی شمشیر. وقتی معنی‌اش می‌شه شمشیر، برای چی بگیم "مجاز"؟!
    مجاز: به کار بردن واژه‌ای در غیرمعنی اصلی به شرطی که نشانه‌ای آن را به معنی غیراصلی راهنمایی کند

    رخ مجاز از چهره ؟؟!! ، کفر که چهره نداره ! ، به نظرم فقط این عبارت تشخیص داره و کنایه ...
    ولی "رخ کفر" را می‌شه اضافه استعاری در نظر گرفت. یعنی مضاف را از کس دیگری عاریه گرفته‌ایم: کفر مثل انسان چهره دارد.
    در مورد مجاز زیاد توی کتاب‌های ما بحث نشده، اما دبیر ما گفته بود "هر استعاره‌ای، مجاز هم هست"
    Last edited by mehdi_7070; 21-07-2010 at 09:19.

  7. این کاربر از mehdi_7070 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #585
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    پست ها
    187

    پيش فرض

    کتاب دین و زندگی پیش را از chap.sch.ir دانلود کنید و بخونید
    رفتم دیدم چند بخش بود دین و زندگیش نمیدونستم کدومو بگیرم...اولیو گرفتم وسطاش متوقف شد دانلود (اندر فواید اینترنت زغالی ) بعد هم دیدم بگیرم باز باید پیدا کنم کجاشه و بخونم وقت گیره بیخیال شدم سه ماه دیگه کلاسا شروع میشه یاد میگیرم ... این همگامان انقدآیاتو مشخص کرده توحید افعالی فکر کنم همون که گفتم درسته یعنی هر آیه ای مالکیت خدا رو نشون بده توحید افعالی داره
    نظر یعنی چشم ، کمر هم که کمره ! ، هر دو عضوی از بدن هستن و مراعات نظیر دارن ( البته کمر اینجا ایهام داره ، یا کمره یا کمربنده ! و همینطور نظر دقیقا به معنی چشم نیست و منظور شاید نگاه باشه ! )
    دقیقا منم مشکلم همین داخل پرانتزه
    اگه منظور واقعا شیر و پلنگ باشه ، پس بیت آرایه ی حسن تعلیل هم داره ، چون مفهومش اینطوری میشه :
    " فلک به خاطر اون جنگ رنگ باخت ( ترسید ) ، چون جنگ شیر و پلنگ ترسناک هست "
    ولی باز هم اگه به مفهومش دقت کنی می بینی که استعاره وجود داره ، یعنی دو مبارزی که در شعر در موردشون صحبت میشه به شیر و پلنگ تشبیه شدن و استعاره داره ...
    کلا این بیت هم اغراق داره ، هم استعاره ، هم کنایه ، هم مراعات نظیر و هم میشه فلک رو مجاز از میدان مبارزه گرفت ( مجاز کل به جزء !! ) و هم میشه ترسیدن فلک رو نوعی تشخیص حساب کرد !!
    پس استعاره میگیرمشون چون به جز دبیرمون همه گفتن استعاره ولی ایول بیت رو خوب آرایه هاشو آنالیز کردی به تشخیصش دقت نکرده بودم
    به نظر من هم نمی تونه مجاز باشه ، چراش رو نمی دونم !! ولی اگه من همچین بیتی ببینم به عنوان مجاز انتخابش نمی کنم !!
    تیغ یعنی شمشیر. وقتی معنی‌اش می‌شه شمشیر، برای چی بگیم "مجاز"؟!
    مجاز: به کار بردن واژه‌ای در غیرمعنی اصلی به شرطی که نشانه‌ای آن را به معنی غیراصلی راهنمایی کند
    این ابتکار خودم بود نخندینا ولی آخه دیدم مثلا انگشتر نگین داره و مثلا تو بیت اومده نگین پادشاهی میگن مجاز از انگشتر...اصل کاری هم همون نگین انگشتره خب ... شمشیر هم خب یه دسته داره با یه قسمت برندش که تیغشه..اصل شمشیر هم همون قسمت برندس گفتم شاید تیغ (قسمت برنده شمشیر) مجاز از کل شمشیر باشه (بدعت در ادبیات )
    رخ مجاز از چهره ؟؟!! ، کفر که چهره نداره ! ، به نظرم فقط این عبارت تشخیص داره و کنایه ...
    ولی "رخ کفر" را می‌شه اضافه استعاری در نظر گرفت. یعنی مضاف را از کس دیگری عاریه گرفته‌ایم: کفر مثل انسان چهره دارد.
    در مورد مجاز زیاد توی کتاب‌های ما بحث نشده، اما دبیر ما گفته بود "هر استعاره‌ای، مجاز هم هست"
    البته من الان بیتو دوباره خوندم فهمیدم یه اشتباهی کردم...من قبلا میدیدم بعضی ابیات توش رخ داره مجاز از سر بود... چون رخ یعنی صورت و جزئی از کل سر هست...این جا چشمم افتاد به رخ اشتباهی گفتم مجاز از چهره (عاقبت ادبیات زیاد خوندن ) ولی این نکته ای که مهدی جان هم گفتن قابل تامله
    نمی دونم کنایه داره یا نه ! ولی نویسنده بر این باور بوده که مهمانها حقشون خوردن و یا " صرف کردن صیغه ی بلعت " نبوده !!
    منم شک کردم آخه گفتم چی ربطی داره؟ دوباره مراجعه کردم به کلک دیدم نه درسته...واسه همین به کار برده.اینم عین خط کلک ادبیات 2 صفحه ی 67 :
    صرف کردن صیغه ی بلعت:کنایه از چیزی را خلاف حق تصور کردن
    صور جمالیه نکات مربوط به ترجمه را می‌گه. حدود 30٪ سوالات کنکور هم مربوط به ترجمه و تعریب [از طریق نکات] هست. حالا به نظرت حذفه؟
    کتاب را آموزش و پرورش چاپ می‌کنه، کنکور را سازمان سنجش برگزار می‌کنه. شما که توقع ندارید تا این حد هماهنگی وجود داشته باشه؟
    مثلا قسمت آزمایشگاه شیمی 2؛ نوشته که نباید سوال از این قسمت مطرح بشه. اما چندین سال پای ثابت کنکور بود! یا کتاب دین و زندگی، توی مقدمه نوشته: "آیاتی که ترجمه‌ی آن‌ها در کتاب آمده است، نباید ترجمه‌ی این آیه‌ها در ارزش‌یابی مستمر و پایانی و آزمون ورودی دانشگاه‌ها مورد سؤال قرار گیرد". حدود 70-60٪ سوال‌های کنکور مربوط به آیه‌ها هست که باید خود آیه و ترجمه را حداقل حفظ باشی!
    پس ملاک را باید کنکور قرار بدی، به قول دبیر ما، از روی جلد کتاب شروع می‌کنی تا پشت جلد کتاب
    صور جمالیه و فی رحاب که فقط ترجمس...نکته نداره که...نکات توی کارگاه ترجمه ها اومده ها...ولی البته این نکته ای که شما و دبیرتون میگین هم درسته
    ===
    مشکل من با ادبیات همین دو یا چند گانگیاس... هر کسی نظری داره کاش هامون سبطی کتاب ادبیات هم میداد
    در ضمن از هر دو دوست عزیز Mahmood_N جان و mehdi_7070 جان هم ممنونم برای وقتی که واسه پاسخگویی گذاشتید.

  9. #586
    حـــــرفـه ای mehdi_7070's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    پست ها
    3,232

    پيش فرض

    دقیقا منم مشکلم همین داخل پرانتزه
    اینجا کمر بستن اومده. "کمر در کاری بستن" کنایه از آماده و مهیا شدن برای کاری یا مقابل و برابر شدن در جنگ هست. پس نمی‌تونه منظور کمربند باشه.

    البته من الان بیتو دوباره خوندم فهمیدم یه اشتباهی کردم...من قبلا میدیدم بعضی ابیات توش رخ داره مجاز از سر بود... چون رخ یعنی صورت و جزئی از کل سر هست...این جا چشمم افتاد به رخ اشتباهی گفتم مجاز از چهره (عاقبت ادبیات زیاد خوندن ) ولی این نکته ای که مهدی جان هم گفتن قابل تامله
    اکثر مجازهای ذکر شده همین حالت جزء و کل را دارند. اما اشاره کردم این نکته توی کتاب‌های ما نیومده. به خاطر همین چنین چیزی توی کنکور دیده نمی‌شه و اضافه استعاری مطرح می‌شه.

    منم شک کردم آخه گفتم چی ربطی داره؟ دوباره مراجعه کردم به کلک دیدم نه درسته...واسه همین به کار برده.اینم عین خط کلک ادبیات 2 صفحه ی 67 :
    صرف کردن صیغه ی بلعت:کنایه از چیزی را خلاف حق تصور کردن
    به نقل از لغت‌نامه دهخدا:
    بلعت کردن:... در مورد مال مردم خوردن و حق کسی را بالا کشیدن استعمال میشود. به مزاح ، خوردن ، تصرف کردن مال کسی به غیرحق . تصاحب کردن . غصب کردن . صرف مالی به غصب . خوردن مالی نه به وجه مشروع : تمام مال یتیم را بلعت کرد. مادر صغیر را گرفت و مال صغیر را بلعت کرد. (یادداشت مرحوم دهخدا).
    به نظر میاد واژه "تصور" درست نباشه و "تصرف" بوده در واقع.

    صور جمالیه و فی رحاب که فقط ترجمس...نکته نداره که...نکات توی کارگاه ترجمه ها اومده ها...ولی البته این نکته ای که شما و دبیرتون میگین هم درسته
    فکر کنم بعضی‌هاش یه سری نکته داشت یا اون یکی معنی لغت. دقیقا یادم نیست. خلاصه خواستم بگم ترجمه تعریب مهمه

  10. این کاربر از mehdi_7070 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #587
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    پست ها
    187

    پيش فرض

    اینجا کمر بستن اومده. "کمر در کاری بستن" کنایه از آماده و مهیا شدن برای کاری یا مقابل و برابر شدن در جنگ هست. پس نمی‌تونه منظور کمربند باشه.
    خب بعد کمر با نظر مراعات داره یعنی یا نه؟ آخه نظر یعنی نگاه...معنی چشم نمیده فکر کنم.یا شایدم معنی چشم بده "گشوده نظر" یعنی چشم هاشونو باز کردن؟
    اکثر مجازهای ذکر شده همین حالت جزء و کل را دارند. اما اشاره کردم این نکته توی کتاب‌های ما نیومده. به خاطر همین چنین چیزی توی کنکور دیده نمی‌شه و اضافه استعاری مطرح می‌شه.
    یعنی اینکه الان ما میگیم:
    رخ کفر:کفر مانند انسانی است که رخ دارد ----> اضافه ی استعاری
    اما باید در اصل گفته بشه :
    رخ کفر ----> رخ مجاز از انسان
    که تو کتابای ما ذکر نشده و ما تو کنکور باید اضافه استعاری در نظر بگیریم.
    درست فهمیدم؟
    به نقل از لغت‌نامه دهخدا:
    بلعت کردن:... در مورد مال مردم خوردن و حق کسی را بالا کشیدن استعمال میشود. به مزاح ، خوردن ، تصرف کردن مال کسی به غیرحق . تصاحب کردن . غصب کردن . صرف مالی به غصب . خوردن مالی نه به وجه مشروع : تمام مال یتیم را بلعت کرد. مادر صغیر را گرفت و مال صغیر را بلعت کرد. (یادداشت مرحوم دهخدا).
    به نظر میاد واژه "تصور" درست نباشه و "تصرف" بوده در واقع.
    به چشمام شک کردم... برای بار سوم رفتم دیدم نه همون تصوره...پس به قول شما و دهخدا حتما اشتباه چاپی بوده...تصرف به معنیش میخوره.

    ممنون.

  12. #588
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Nov 2009
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    37

    پيش فرض

    خب بعد کمر با نظر مراعات داره یعنی یا نه؟ آخه نظر یعنی نگاه...معنی چشم نمیده فکر کنم.یا شایدم معنی چشم بده "گشوده نظر" یعنی چشم هاشونو باز کردن؟
    فک نمیکنم اینجا مراعات نظیر وجود داشته باشه!!!!!یعنی اصلاً مراعات نظیر وجود نداره!!!!
    به نظر من زمانی کلمه ها مراعات نظیر دارن که تو معنای واقعی خودشون بیان و یا به شکل استعاره،که بازم تو حالت استعاره بیان باز معنی خودشونو میدن، خاصیت خودشونو حفظ کنن یعنی کل بیت استعاره داره!!!(خودم نفهمیدم چی گفتم!!!)
    مثلاً :
    در حالت استعاره:
    هرکس که دل به دست بتی داد همچو من
    سنگی گرفت و شیشه ناموس را شکست
    ولی تو اون بیت کمر و نظر هیچ کدوم معنی خودشونو نمیدن یعنی کمر و نظر به عنوان عضوی از بدن نیومدن که که بخوان باهم مراعات داشته باشن!!!!!در صورتی که اگه هردو عضوی از بدن بودن مراعات داشتن نه در حالت کنایه که کمر بستن و نظر گشودنه!!!
    البته بازم مطمئن نیستم،ولی من همیشه اینطوری فکر میکردم
    واجب شد حتماً درموردش تحقیق کنم!!!

  13. این کاربر از Feryal777 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #589
    حـــــرفـه ای mjorh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    !Arkham City
    پست ها
    5,005

    پيش فرض

    از كجا بايد فهميد كه كلمه اي كه ايهام داره ، يكي از اونا تخلص شاعر هستش؟ . اصلا از كجا بايد اين تخلص شاعر رو تشخيص داد ،؟ البته تو شعر.

    يكي اين توحيد را توضيح بده. مثلا توحيد در ربوبيت يا توحيد افعلي و .. . .
    حكمت الهي رو خوب متوجه نميشم . اگه ميشه توضيح بدين .

  15. #590
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    پست ها
    187

    پيش فرض

    از كجا بايد فهميد كه كلمه اي كه ايهام داره ، يكي از اونا تخلص شاعر هستش؟ . اصلا از كجا بايد اين تخلص شاعر رو تشخيص داد ،؟ البته تو شعر.

    يكي اين توحيد را توضيح بده. مثلا توحيد در ربوبيت يا توحيد افعلي و .. . .
    حكمت الهي رو خوب متوجه نميشم . اگه ميشه توضيح بدين .
    تخلص معمولا تو ابیات آخر میاد و باید حفظ کرد...اینارو از کلک برات میزارم فکر کنم فقط همینا کافیه دیگه چیز دیگه ای نباشه:
    علی اسفندیاری--->نیما یوشیج
    محمد حسین بهجت--->شهریار
    حسین ممتحنی--->حمید سبزواری
    محمدرضا رحمانی--->مهرداد اوستا
    مهدی اخوان ثالث--->م.امید(ماث)
    رهی معیری--->رهی
    جلال همایی--->سنا
    قائم مقام فراهانی--->ثنا
    زیب النسا--->مخفی
    هوشنگ ابتهاج--->ه.ا.سایه
    مولانا--->خموش
    نورالدین عبدالرحمن جامی--->ابتدا "دشتی" سپس "جامی"
    ===
    در مورد توحیدها هم دوستان میگن کتاب پیش رو بخونید.
    ===

  16. این کاربر از eshghe abi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •