ياران موافق همه از دست شدند
در پاي اجل يکان يکان پست شدند
خورديم ز يک شراب در مجلس عمر
دوري دو سه پيشتر ز ما مست شدند
ياران موافق همه از دست شدند
در پاي اجل يکان يکان پست شدند
خورديم ز يک شراب در مجلس عمر
دوري دو سه پيشتر ز ما مست شدند
در اين سكوت مروت ، در اين بهار خزان
دگر رهايي انسان به تيغ شمشير است
سرود هستي ما را خمار مستي برد !
نگو كه اين همه عصيان ز دست تقدير است
تا به کی ای ساده دل چون کودکان سرگرم بازی
تا به کی با قصه ی دیو و پری افسانه سازی
تا به کی در پیله ی بیهودگی در خود تنیدن
با چنین سازی چگونه نغمه ی موزون نوازی
...
ياد اون روزا مي افتم ، با تو بودن زير بارون
وقتي كه شرمنده بودن ، پشيمون ليلي و مجنون
ياد اون شبا مي افتم ، لب اون چشمه ي جاري
كه گرفت از ما يه عكاس ، دو تا عكس يادگاري
يكي شون سهم تو بود و يكي شونم مال من بود
كجا فكرشو مي كرديم ، آخرش جدا شدن بود
دوستان مگه غير از اينه كه داريم مشاعره ميكنيم...دل راچه شد كه در طلب يار نرفت×××آخر به كدامين گنه گرفتار است...راستي سايه گرامي ما با ...
در حيرتم از اين مردم پست
ازاين طايفه زنده كش مرده پرست
تا شخص بود زنده كشندش ز جفا
تا مرد به عزت ببرندش سر دست
تو که با مو سر یاری نداری×××چرا هر نیمه شو آیی به خوابم...![]()
من عاشق تنهاييم ، سرگشته ، شيداييم
ديوانه ء رسواييم ، تو هر چه ميخواهي بگو
...
و بين آسمان و صبحانه
آوار بيزاري ست
وقتي كه بيزاري
در خستگي كاغذ
ناسازي اعداد
آوار شود
و خستگي كاغذ بيمار رقم
با دست قدم روي صدايي بگذارم
كه طول مديد خون اسبي را
وقتي كه جوان بودم
در كوچه هاي تنگ شيهه مي كرد
قلبي كه جنگل مؤنث ضربان است
اينك
با طول مديد خون من
رفتاري مردانه دارد
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)