راست میگی بخدا !
وقتی بهم گفت برو بیرون ! گفتم باشه پس اجرتتون روبردارید گفت نه نمیخام!
برو بیرون!
به قرآن مجید دردی که کشیدم باورنکردنی بود ! یعنی الان فکر میکنم بازم میترسم برم دندونپزشکی !
یعنی اومدم خونه تا 2 ساعت راه میرفتم تو شوک بودم لباسم رو عوض نمیکردم !
بعد موتورم رو برداشتم رفتم بیرون تازه گریم گرفت !
سرم داشت میترکید اعصابم نابود شد ! اونروز خیلی عصبی بودم تا شب روانی بودم !
یعنی خاطر شده بد جور!
اگه این دندذونم رو به خوبی و خوشی یکشنبه پر بشه تا آخر عمرم هر روز مسواک میزنم.
بعد یه حرفهایی از بچه ها دلگرمی میده بهم !
یکی گفت من رفتم عصب کشی دردش اندازه 1 آمپول پنسیلین بود!
همین حرف دلگرمی میده..
من پیشه درمانگاه خیریه ای که رفتم انگار 1000 تا آمپول پنسیلین رو با هم بزنن بهت !
اصلا دردش فرق داره رویه عصب زد با مته عصبی که خوب بیحس نشده !
شبش رفتیم تو پارک بعد دوستم گفت شوخی میکنی درد نداره !
با کلید رو دستم خطی کشیدم که الان باد کرده و خون هم اومد به بزرگی 30 سانت گفتم ببین این درد
نیست درد تو اعصاب دندونه هیچ دردی نداره با کلید بکشی رو پوست خونی بشه !
گفتم برو چاقو بیار بکش ! گفتم 100 تا چک بزن منو اگه چیزی گفتم 2 تا زد دید نه بابا روانی شدم !


اگه میخوای این
(البته فک نکنم غرامت تو ایران معنی داشته باشه
).gif)
جواب بصورت نقل قول

من که کلی درد داشتم اینجا خندم امد بعد از کلی باهام حرف زد رفتم پیش دکترخانم زایمان و دید من با این وضع بودم گفت من اجازه ندارم همچون چیزهایی بهت بدم بعد با کلی گریه و التماس یک امپولی بهم زد که حس کردم به اسمون پریدم از درد یک جیغی زدم که همه امدن تو اتاق زایمان فکر دیگه ایی کردن بعد از 2دقیقه دیدم سرم کلا بیهوش شدم امدم خونه تا ساعت 2بعدازطهر بیهوش بودم وباز درد تحمل بکن