سلام
به نظرتون جایزۀ نوبل میدن برایِ این فرضیه . میخوام با پول زن بگیرم
دوستِ عزیز به کلمات توجه نکنین . کلمات اصلاً مهم نیستش . یه جا میگن خدا حافظ یه جا میگن بای بای . یه جا میگن سایو نارا . یه جا میگن مع السلامة . اما مهم معنایِ اون کلمات هست و اینکه ما معنا رو درک کنیم .
حالا ما بگیم کارت یا روح یا چقاله بادوم یا هندونه . اسمش مهم نیست . مهم حقیقتِ ماجراست .
شکی نیست که این مسئله بسیار پیچیده هست و دقیقاً به خاطرِ همین پیچیدگی هست که من از مثال و تشبیه استفاده کردم تا از پیچیدگیِ مسئله کم بشه و البته نمیدونم تا چه حد موفق شدم در این کار .
مثالها قدرتِ عجیبی داره در انتقالِ اطلاعات . یک مثالِ به جا و صحیح میتونه طرفِ مقابل رو به یکباره از تاریکی بی اطلاعی بکشونه به زیرِ نور دانش و آگاهی .
کسانی که کارشون اموزش هست و از دیگران موفق تر هستند در کارِ آموزش ، یکی از علتهاش همین هست که در کارِ آموزش از مثالهایِ به جا و صحیح استفاده میکنند . شگردِ کار یک استاد یا دبیرِ و معلمِ توانمند در اینکار باعث میشه که از همکارانش موفق تر باشه .
با سلام و تشکر
بله بنده هم با نظرِ شما موافقم . کارت ذخیرۀ اطلاعات نمیتونه با دو بدن در ارتباط باشه . واسه همین وقتی در موقع خواب از بدنش دور میشه ، ارتباطش بر قرار میمونه . بنابراین موقع بازگشت هم به همون بدن برمیگرده . اگر جداییِ کامل رخ بده اون بدن دیگه از کار میافته یا باصطلاح غزل خداحافظی رو میخونه
![]()