دبیر شیمیمون میگفتها، از خودم نمیگم. اینجا بحث انواع واکنشها مطرحه، نه اینکه حالا کدوم گسترده هست و کدوم نیست! دستهبندی کلی اگه بخوای میشه 6 تا.
◙
دبیر شیمیمون میگفتها، از خودم نمیگم. اینجا بحث انواع واکنشها مطرحه، نه اینکه حالا کدوم گسترده هست و کدوم نیست! دستهبندی کلی اگه بخوای میشه 6 تا.
◙
بچه ها چرا فاصله کانونی عدسی شیی توی تلسکوپ در حدود متره؟نمیشد کمتر باشه؟منظورم اینه که اگه کمتر بود چی میشد؟
پیشاپیش از راهنماییتون ممنونم
1- فرق نماد با کنایه با مجاز چیه ؟
2- یک کتاب ساده و از صفر برای دیفرانسیل و انتگرال معرفی کنید لطفا
3-حماسه ی مصنوع باز آفرینی هست آخرش یا نه ؟ (تو پیش یه چیز گفته تو سال دو یه چیز دیگه)
ممنون
نوشته شده توسط G4meH4ker [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]مجاز:
کلمه ای هست که در جمله در معنای غیر حقیقی خودش استفاده میشه
یعنی عین معنای لغوی کلمه در جمله بی معنی هست
بهترین راه یاد گیری بجای توصیف و توضیح دیدن و حل کردن چند مثاله. خودت وجه تشابه و مدل یادگرفتنش رو بهتر از توضیح صد تا کتاب ارایه میفهمی بریم سراغ مثال ها
مثال اول
ایران سرزمین ماست و ایران با دشمن میجنگد
میریم سراغ ایران اول : بله ،در معنای خودشه ایران کشوریست که سرزمین ماست
ایران دوم: ایا این ایران که یک کشور یک منطقه ی خشک قابل زیست هست توانایی جنگیدن با دشمن رو داره؟
طبیعیه که خیر . این مردم ِ ایران یا رزمندگان ِ ایران هستند که میجنگند. پس ایران در جمله ی دوم مجاز از مردم ایران هست
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
مثال دوم:
چو ان چامه بشنید بهرام گور .....بخورد ان گرانسنگ جام بلور
خیله خب ایا واقعا این بهرام ما جام شیشه ای رو برداشته و خورده؟خیر، اون شراب و یا شربت درون جام رو خورده
پس اینجا جام بلور مجاز هست از شراب و نوشیدنی
-------------------------------------------------------------------------------------------------
مثال سوم:
دست بالای دست تو بسیار هست
ایا واقعا منظور ما اینه که یه عضو پنج انگشتی بالای دست و انشگتان تو ِ ؟ خیر، طبیعیه که اینجا
دست مجاز از قدرت هست
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
*** اگر دقت کنی بین کلمه ای که در جمله به عنوان مجاز اومده و معنای حقیقی ای که مقصودمون هست
یه رابطه ی خیلی واضح و مشهود وجود داره میتونی متوجه جنس رابطشون بشی؟اینجاست که فرقش با نماد و کنایه معلوم میشه که قاطیشون کردی تو همین نوع رابطه هه
مثلا جایی که : گرنبندی زین سخن تو حلق را اتشی اید..... مشخصه که مقصود از حلق همان دهان هست
چه جوری کسی میتونه حلقش رو ببنده؟ولی میبینی حلق و دهان چه رابطه ی نزدیکی با هم دارن؟
قطعا خودت این چیزا رو میدونی مشکل اینجاست که یکم تستای کنکور سخت تره:
حالا من برات چند تا مثال مینویسم لطفا حل کن و جوابش رو همینجا بگو
1_ ماه دشت لاله ها را روشن کرده بود
2_ جهان خوردم و کار ها راندم
3_ این پیر بر حق دل کسب این منصب را دارد
اصلا مهم نیست اشتباه حل کنی اصلا من میگم هر سه تاشو اشتباه حل میکنی
ولی این که بدون جواب روش فکر کنی بعد بیام جوابش رو بهت بگم حسابی یاد میگیری
پس لطف کن با فکر جواب بده
کنایه
متوجه نمیشم چرا کنایه رو با مجاز فرقشون رو میپرسی مطمئن باش یه دور متوجه بشی
اونقدر شباهتشون کم هست که دیگه هیچ وقت قاطی کنی ببین
کنایه: در کل به معنی پوشیده سخن گفتن هست در روزمره ما خیلی ازش استفاده میکنیم
اصلا نوع رابطه ای که داره کاملا با مجاز متفاوته اینجا رو ببین:
رنگ باختن = کنایه از ترسیدن زیاد
پافشردن=کنایه از اصرار ورزیدن
جان گرفتن= کنایه از نیرو گرفتن
دامن از خاک برچیدن= کنایه از تعلقات دنیوی
---------------------------------------------------------------------
میبینی؟ کاملا"""" نوع رابطش متفاوت و مشهوده میدونی در واقع
***فقط یه جور اصطلاح هست که تو باید بدونی کی اونو بکار میبرن یعنی وقتی میگن چه معنایی داره
در تشخیص دادنش که شکی نیست فقط ممکنه ندونی کنایه از چی هست یعنی حالا منظورشون چیه
------------------------------------------------------------------------
اونم بازچند تا مثال میزنم حلشون کن:
1_ کش رفتن=.....
2_ گرم شدن چانه = ...
3_ زیر بغل کسی را گرفتن= ....
4_ کمر بستن=....
اینا رو حلشون کن اگر خواستی چند تا مثال فضایی میذارم
نماد
این که دیگه هیچی عین توضیحیه که دوستمون اونور داد نه کمتر نه بیشتر
اصلا ما این همه تو جمله هامون استفاده میکنیم میگیم سفیدی نماد پاکیه
اب نماد زلال بودن یک رنگ بودن
گل لاله نماد شهید بستگی داره توی یه سعر یوهو میبینی نماد یه عاشق
کوه نماد استقامت
میبینی رابطشون رو ؟
----------------------------------------------------------------------------
من هم که هی شما رو دعوت به دیدن میکنم بجای توضیح دادن
خلاصه
دیییییییییییییییییییییییی یییییییییییییییییییییییین گ زنگ کلاس بود
البته شما میمونی تمرینات رو حل میکنی بعد میری بیرون که باز هم نمیری چون باید بیام جواب سولات
رو چک کنم
همش شوخی بود. موفق باشی
هرجاش رو نفهمیدی بگو بازم بچه ها هستن راهنماییت کنن
حماسه ی مصنوع باز آفرینی هست آخرش یا نه ؟ (تو پیش یه چیز گفته تو سال دو یه چیز دیگه
صد در صد باز افرینی بگیر . میدونم این تضاد تو کتابامون هست.
ولی کافیه یه نگاه به تستای سراسری و پاسخشون بندازی بدون استثنا به کتاب پیش و باز افرینی بودن حماسه ی مصنوع تکیه کردن
موفق باشی
حل کن مثال ها رو لطفا
Last edited by Tabasom.Sweet; 01-11-2009 at 18:19.
چرا (1و1) زوج مرتبه؟مگه تعریف زوج مرتب این نیست که ترتیب x , y مهمه یعنی با جا به جا کردن جای x , y با هم یه نقطه دیگه به دست میاد ولی توی (1و1) جا به جا کردنشون که تاثیری نداره! پس چرا اونو زوج مرتب معرفی میکنیم. شایدم تعریفی که من بلدم اشتباست.
قبل از هر چیز میدونی که اصولا فرق محسوس تلسکوپ با دوربین چشمی برای ما در بزرگنمایی اون هستنوشته شده توسط shabeashegha [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با دوربین چشمی تا حیاط خونه ی دو تا همسایه اونور تر رو نمیشه دید
ولی با تلسکوپ...خب اینا که سادس گفتم چون قشنگ بطن بحثمونه
ببین فرمول بزرگنمایی در تلسکوپ چیه؟
برابر با نسبت فاصله ي كانوني عدسي شيعي به فاصله كانوني عدسي چشمي
خب فکر کنم حالا دیگه متوجه شدی؟
عدسی چشمی مون که فاصله ی کانونیس حدود یک سانت هست حالا اگر فاصله ی کانونی عدسی شیعیمون
همین که گفتی در حد یک متر باشه
ما تلسکوپی با بزرگنمایی 100 برابر داریم.
هیچی، بزرگنمایی مون به همون نسبت کم میشد باز بیشتر از حیاط خونه ی دوتا همسایه اونور تر شرفیاب نمیشدیماگه کمتر بود چی میشد؟
Last edited by Tabasom.Sweet; 01-11-2009 at 18:31.
فوق العاده تشکر میکنم . بسیار عالی توضیح دادین . فقط یه سوال باقی میمونه. اونم اینکه این فرمول بزرگنمایی تلسکوپ آیا روی میکروسکوپ صادقه؟منظورم همین نسبت فاصله کانونی عدسی شیی به فاصله کانونی عدسی چشمی؟ آخه اونجا فاصله کانونی عدسی شیی چند میلی متره ولی عدسی چشمی چند سانته!نوشته شده توسط Tabasom.Sweet [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بازم بابت جواب کاملتون ممنون
ببین منظور این نیست که حتما اگه این دوتا رو عوض کنیم و فرق کرد بگیم زوج مرتبه . وقتی میگیم زوج مرتب که نیاز داشته باشیم بین این دوتا مولفه تفاوت قایل بشیم مثلا اولی رو بگیم طول و دومی رو بگیم عرض و اینجوری به ترتیب مینویسیم تا قاطی نشن .نوشته شده توسط shabeashegha [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اینجام که میگیم (1,1) ترتیبشون برای ما مهمه یعنی یکی طول هست و یکی عرض حالا اینا با هم برابرن اشکالی نداره بازم زوج مرتب به حساب میاد .
کلا اشکال شما اینه که فکر میکنی اگه جای x و y رو عوض کنیم حتما باید فرق کنن در حالی که اینطوری نیست
ببخشید اگه خوب نتونستن توضیح بدم این درسو خخودمون تازه وسطاشیم
1_ ماه دشت لاله ها را روشن کرده بود
2_ جهان خوردم و کار ها راندم
3_ این پیر بر حق دل کسب این منصب را دارد
من اصلا اینا بگوشم نخورده خواستید متن کامل رو بزارید شاید یه فرجی شد
=====
1_ کش رفتن= دزدیدن
2_ گرم شدن چانه = کنایه از زیاد حرف زدنه فکر کنم
3_ زیر بغل کسی را گرفتن= کمک کردن
4_ کمر بستن=مصمم شدن
============
در ضمن خیلی خیلی ممنون از اینهمه زحمت
یکی اینا رو توضیح بده:
صفت نسبی
صفت فاعلی مرکب مرخم
تفاوت ردیف و قافیه ؟
شرط اینکه 2 کلمه قافیه باشن؟
Last edited by morteza_bayan; 02-11-2009 at 11:52.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)