تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 414 از 638 اولاول ... 314364404410411412413414415416417418424464514 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,131 به 4,140 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #4131
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    نامت را در پرانتزی می نویسم
    که آن را برای همیشه خواهم بست

    سالها بعد
    چون دری قدیمی
    بازش می کنند
    زن بر دریچه خیره مانده
    و مرد آرام دور می شود

    حالا قلم مو را بردار !

    موهای زن را سفید کن
    گرامافون را خاموش.
    و اندوه را
    در قاب هایی تاریک
    از تمام دیوارها بیاویز

    در کشیدن تار عنکبوت آزادی !

    در بسته می شود
    و نامت را در پرانتزی می نویسم
    که آن را برای همیشه خواهم بست

    سال ها بعد
    چون قبری بازش می کنند
    مردی
    خودکارش
    دستش
    دلش
    در بین یک پرانتز غمگین گیر کرده است

    حالا قلم مو را بردار !


    " گروس عبدالملکیان "

  2. 7 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #4132
    پروفشنال barani700's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    IRAN
    پست ها
    994

    پيش فرض

    ترا نمی بخشند.
    مرا نبخشیدند.
    ترانمی بخشم.
    ترا که تشویشی .
    ترا که تردیدی .
    ترا که پچ پچ زیر لبی و رخنه ی ذهن.

    ترا نمی بخشند.
    به تهمت دیدن.
    به جرم زمزمه کردن ،
    و عشق ورزیدن.
    به اتهام شنودن،
    و بازگو کردن.
    مرا نبخشیدند.
    ترا نمی بخشند.
    که بی گناهی ، و بخشش سزای پاکان نیست.
    بر آستان دنائت بسای پیشانی ،
    به من نگاه مکن ،
    وگرنه این تو و آغاز بی سرانجامی.

  4. این کاربر از barani700 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #4133
    پروفشنال barani700's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    IRAN
    پست ها
    994

    پيش فرض

    رگ هایم
    هنوز درخشان اند
    صبح
    که از خانه سرازیر می شوم
    با اولین خورشید
    شک می کنم به صبحانه
    وآفتاب که
    نوشیده ام
    حالا چگونه بگویم:
    "
    شب را سپید بوده ام
    و کجا چه نوشیده ام "
    کهتو باور کنی؟!

  6. #4134
    پروفشنال barani700's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    IRAN
    پست ها
    994

    پيش فرض

    امسال، چشم من
    دنبال چشم غم زده غم زدای اوست
    ور با همه رمیده دلی زنده مانده ام
    تنها برای اوست...

  7. #4135
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    " حالا که رفته ای
    قبول می کنم
    از آنان که مانده اند
    اندکی شاعرند و
    بسیاری به مناسبت زنده اند"
    تو شاعر بودی
    و مناسبت ِ زنده بودن من!

    "محمدرضاعبدالملکیان"

  8. 5 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #4136
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    همه ی آدم ها
    چیزی را دارند برای غصه خوردن..
    من هم
    « تو را ندارم‌ »
    برای غصه خوردن..!!

  10. 10 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #4137
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    ما احمقانه عاشق شدیم و

    صادقانه خیانت کردیم

    و این گونه شد که

    قصهء ما بر سر زبانها افتاد ...

  12. #4138
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    ما ،


    خاطرهء باران هاییم

    که از ذهن آسمان پاک شده است.

    از این پس

    دعای باران را

    به نام من

    و به نام تو

    خواهند خواند.

  13. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #4139
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تنها که می شود

    به تنهایی اش ادامه می دهد



    تنها که می شود

    زیبا می شود

    این تابلو را به دوش می کشد

    این تابلو را زندگی می کند



    زیبا می شود



    زیبا که می شود

    به تنهایی اش ادامه می دهد

  15. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #4140
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    گفتم که پنجره نمی خواهیم

    وقتی درخت ها ، شاخه ها را

    کوچه ها درخت ها را

    و آسمان همه را

    گم کرده است .



    گفتم که چتر نمی خواهیم

    وقتی

    که زیر چتر ها

    باران گرفته است.



    اصلا" بگذار ببارد این آوار

    بر سرم

    وقتی که از صدای پای تو خالی است

    سطر های بعدی این شعر ...



    دیوانه می شوم

    مادر هنوز باور نکرده است !

  17. 7 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •