تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 15 از 49 اولاول ... 511121314151617181925 ... آخرآخر
نمايش نتايج 141 به 150 از 483

نام تاپيک: ادبیات طنز

  1. #141
    آخر فروم باز gmuosavi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    نصف جهان سبزوهمیشه سبز
    پست ها
    4,094

    4

    اساتيد و بزرگان ادبيات فارسي براي اينکه در آينده اي نه چندان دور، بعضي از ضرب المثل هاي اصيل ايراني - به علت وجود بعضي از لغات و اصطلاحات - از بين نروند، تصميم گرفتند که برخي از اين ضرب المثل ها را به گونه زير بازسازي کنند:







    موش تو سوراخ نمي رفت سايد باي سايد به دمبش مي بست!





    آب در "آب سرد کن" و ما تشنه لبان مي گرديم!





    آب که سر بالا ميره، قورباغه "هوي متال" ميخونه!!!





    پرادو سواري دولا دولا نميشه!





    نابرده رنج گنج ميسر نمي شود --- مزد آن گرفت جان برادر که کلاه برداري کرد







    بيفستراگانوفه خالته، بخوري پاته نخوري پاته!





    "کافي ميت" نخورده و دهن سوخته!





    اسکانيا(scania) بيار باقالي بار کن!





    گر صبر کني ز غوره، لوپ لوپ سازي!





    پاتو از پارکتت درازتر نکن!





    هري پاتر آخرش خوشه!





    قربون بند کيفتم، تا کارت سوخت داري رفيقتم!





    گيرم پاپي تو بود فاضل --- از فضل پاپي تو را چه حاصل





    نديديم اورانيم ولي ديديم دست مردم!





    ادکلن آن است که خود ببويد --- نه آنکه فروشنده بگويد





    ماکرو ويو به ماکرو ويو مي گه روت سياه!





    بزک نمير بهار مياد آناناس با خيار درختي مياد!





    يا منچستريه منچستري يا رُميه رُمي(AS Rom)





    سرش بوي پيتزاي سبزيجات ميده!!!





    آنتي بيوتيک بعد از مرگ سهراب


  2. این کاربر از gmuosavi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #142
    اگه نباشه جاش خالی می مونه omid2020-com's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    پاهام تو گل - جلوم دریا - پشت سرم جنگل
    پست ها
    299

    پيش فرض

    کم درد داشتیم این سنگ کلیه (قلوه) هم شده شاخ!
    البته : درد مرد میخواد تا من رو از پا دربیاره
    یه شعر هم به ذهنم رسید که میگه:
    خطاب به این سنگه که تو چقدر می تونی کثیف باشی
    دردی که تو داری بدتر از درد اسید پاشی
    چطور دلت اومد با حال یه گل پسر تو بازی کنی
    که زندگیش بشه مختل
    حالا اون نشسته خونه تنها
    از درد نمی خوابه شبها
    و...
    از وبلاگ : omid2020.mihanblog.com

  4. #143
    اگه نباشه جاش خالی می مونه omid2020-com's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    پاهام تو گل - جلوم دریا - پشت سرم جنگل
    پست ها
    299

    پيش فرض

    تو نیکی کن و در دجله انداز - خودم شیرجه میرم درش میارم
    Last edited by omid2020-com; 02-03-2009 at 01:17.

  5. #144
    داره خودمونی میشه green house's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2008
    محل سكونت
    karaj
    پست ها
    86

    پيش فرض سه پلشت آید و زن زاید و مهمان برسد

    سید غلامرضا روحانی (۲۱ اردیبهشت ۱۲۷۶ خورشیدی تا ۸ شهریور ۱۳۶۴) شاعر طنز پرداز ایرانی است که تخلص مستعار اشعار طنزش اجنه میباشد. استاد محمدعلی جمال‌زاده او را رئیس طایفه‌ فکاهی سرایان می‌نامد

    سه پلشت آید و زن زاید و مهمان برسد
    عمه از قم برسد خاله ز کاشان برسد
    خبر مرگ عمقلی برسد از تبریز
    نامه ی رحلت دائی ز خراسان برسد
    صاحب خانه و بقال محل از دو طرف
    این یکی رد نشده پشت سرش آن برسد
    طشت همسایه گرو رفته و پولش شده خرج
    به سراغش زن همسایه شتابان برسد
    هر بلائی به زمین می رسد از دور سپهر
    بهر ماتم زده ی بی سر و سامان برسد
    اکبر از مدرسه با دیده ی گریان آید
    وز پی اش فاطمه با ناله و افغان برسد
    این کند گریه که من دامن و ژاکت خواهم
    آن کند ناله که کی گیوه و تنبان برسد
    کرده تعقیب زهر سوی طلبکار مرا
    ترسم آخر که از این غم بلبم جان برسد
    گاه از آن محکمه آید پی جلبم مامور
    گاه از این ناحیه آژان پی آژان برسد
    من در این کشمکش افتاده که ناگه میراب
    وسط معرکه چون غول بیابان برسد
    پول خواهند زمن من که ندارم یک غاز
    هرکه خواهد برسد این برسد آن برسد
    من گرفتار دو صد ماتم و “روحانی” گفت
    سه پلشت آید وزن زاید و مهمان برسد
    Last edited by green house; 17-03-2009 at 21:18.

  6. این کاربر از green house بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #145
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض

    مرغ رویا

    مــرغ رویــاهـــای مــن یــکــبــار دیـگـر پرکشید رفـت و هـر جائی دلش می خواست آنجا سرکشید
    بــال را گســتــرد و سـیــر مـــاوراء آغــاز کــرد جــــای جـــای کــشـور پـهــنــاورم پـــرواز کـــرد
    دیــد از آن مـاوراء اوضـاع جـور است و درست نــرخــهــا ارزان ، بـهای مرغ و ماهی گشته مفت
    کـــارمـــنـــدان راحــت و آمــوزگــاران در رفــاه قــشــر دانــشـجــو و دانــشــگاهــیـان با فَرّ و جاه
    نی خـبــر از اعــتــیــاد و نـی زسرقت نی ز جرم مــردمـــان هــستـنـد فـارغ از غم و بر روی فورم
    گــشتـه زنـــدانــهــــا چـــنـــان خــالــی ز خــیــل مجرمین پاسبانها بهر صید مجرم هستند در کمین
    کـار از بهـر جـوانـان حــی و حـاضــر بــا وفـور نـی کــه با پارتی و پول و یا که باهر ضرب و زور
    گــر جــوانـی خــواست گـیـرد از برای خود زنی مـی دهــنــد زن را بـــه او بــا هــدیــه و مـفهر کمی
    مــسکـن و خــانــه شــده آمــاده از بـهــر هــمه مــردم بــی مــسکـن و خــانــه بــدوش خـیـلـی کمه
    گشتــه آب و بــرق مــجــانــی تـلـفـن گشته مفت کــرده اجــرا هــروکـیــل و هـر وزیـری هـرچه گفت
    قـلب مـردم مـهـربـان و خــالی از رنــگ و ریــا مــهـــربـــانــی هـــا شــده پــر رونــق و برق و جلا
    چــون پــریـدم صـبحـدم از خـواب بـا بانگ اذان کــردم از نــاراحــتــی صــد داد و فــریـــاد و فــغـان
    هرچه دیدم خواب بود و همچو کف بر روی آب جـــــلـــــوه زیــبـــای دریـــا در بــیـــابـــان ســـراب
    کاشکی تعبـیـر می شــد خـواب و رویا های من تـــا شـــود جـــاویـــد نـــامـــم در دل هــر مرد و زن

  8. #146
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض

    خوشحالی شیطان

    ديشب به خواب ديدم ، ابليس شاد وخندان**برعکس دفعه ی پیش کو بود زار وگريان
    از او سوال كردم از شادي و نشاطش**گفتا كه جور باشد امروزه او بساطش
    افراد تحت امرش امروزه بس فراوان**آنهامطيع امرند هستند تحت فرمان
    من در فريب آدم ديگر غمي ندارم**چون برهّ سر به راه است ، پس ماتمي ندارم
    ياران سارق من از سارقان نابند**خالي كنند خانه وقتي همه به خوابند
    آن يار جاني1 من در كشتن خلايق**دارد بسي جسارت ، كار آمد است و لايق
    به به از اين مديران ،اين قوم رشوه گيران**در اختلاس و رشوه ، بستند دست شيطان
    نازم به كاسبي كه اجناس بنجفل خود**با آن زبان شيرين ، مانند بلبل خود
    قالب كند به آدم با نرخ صد برابر**هر كس كه بود باشد ، گر دوست يا برادر
    يار شفيق و خوبم ، آن مردك دغلباز**بس دختران معصوم در دام اين هوسباز
    گرديده اند غرقه در ورطه ي هلاكت**مطرود خانواده ، با خواري و فلاكت
    نازم به آن زنی که غیبت کند فراوان**ازشوهرفریده یا از هووی توران
    ای اشغری بنازم وافور و منقلت را**کردی چو نی توباریک بازو و هیکلت را
    از گفته های شیطان، شد خواب من پریشان**از خواب خوش پریدم غمگین و زار و نالان
    رو سوی او نمودم ،آن خالق یگانه**با دیده های پراشک ،غمگین و عاجزانه
    گفتم رها بگردان ،ازمکروکید شیطان**این سرزمین «جاوید» ، این خاک پاک ایران
    1-جانی= جنایتکار

  9. #147
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض

    وقتش که بفشه

    وقتش که بفشه با دَگَنَک میآد سراغفت**تیپات می زنه می ندازدفت ،می کنه چلاغفت
    وقتش که بفشه هر جا می خوای باش ،می آدفش اون** وقتش که بفشه راحت و آروم می گیره جون
    یهو می بینی دست زیر لفنگ و دوخَمفت کفرد**ضربه شدی ،از صفحه ی آمار کَمفت کفرد
    او فاتح و پیروز تو محکوم به شکستی**بازنده ی این بازی بیهوده تو هستی
    یه کاری بکن وقتی اومد اَزفش نترسی**چون بید نَشی باوزش باد نلرزی
    یه کاری بکن وقتی اومد جونفت بگیره**ازشدت غم هفق نزنی ،گریه ت نگیره
    باید بکنی خونه ی قلبفت آب و جارو**باید بکنی برفای نومیدی رو پارو
    بارفت رو سبک کن نشو غرقاب به گرداب**دلبستگی ها می بردفت رو سوی مرداب
    پرواز بکن بال بفزن تا بَرفخورشید**آرام و سبک بال برو عالمف

  10. #148
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض

    طلحک میگفت: خوابی دیده ام نیمه راست و نیمه دروغ گفتند: چگونه؟ گفت: در خواب دیدم که گنجی بر دوش می برم و از گرانی آن بر خود ریستم, چون بیدار شدم دیدم جامه خواب آلوده است و از گنج اثری نیست!!

    رساله دلگشا عبید زاکانی

  11. این کاربر از boomba بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #149
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض

    دوش دیدم وسط کوچه روان دخترکی،دلبرکی،دلبر سیمین برکی، راه رود چون خرکی و آنطرفش مادرکی و این طرفش خواهرکی.
    دیدن آن لعبت مسدانه و آن هیکل و آن چانه مرا کرد چو دیوانه،لذا در عقبش رفتم ،دو سه بار گفتم:ای سنما،تو چه زیبا و لطیفی ،تو چه رعنا و ظریفی،به خدا شکر بباید روی زیبایی تو دیدن در دولت بگشاید!دهن غنچه صفت کرد زهم باز که پر خاش کند،راز مرا فاش کند.شنید این سخنان مادرش کرد عنان،گفت ای بیشرف لات برو با ننه ات عیش بکن.
    گفتم آخر ننه جان مگر تو دشمن مائی که چنین یاوه سرایی؟بخدا چشم عاشق نتوان بست که معشوق نبیند/لب بلبل نتوان دوخت که بر گل نسراید

  13. این کاربر از boomba بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #150
    پروفشنال boomba's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    782

    پيش فرض

    مرحوم نراقی در صفحه 325 کتاب خزائن خود می آورد روزی پیامبر (ص ) و حضرت علی ( ع) در کنار هم نشسته بودند و خرما می خوردند . پیامبر هر خرمایی را که می خورد پنهانی دانه آن را نزد حضرت علی (ع) می گذاشت تا اینکه خرما ها تمام شد . بعد پیامبر (ص) گفت هر کس که دانه نزد او بسیار است او بسیار پر خر است . حضرت علی هم سریع جواب داد که هرکه خرما را با دانه خورده پر خُر تر است . در این موقع پیامبر تبسم فرمودند و دستور دادند که هزار درهم به آن حضرت انعام دادند .

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 3 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 3 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •