من صد و چهل بار مردم
و هر بار
با بوسه هاي تو
زنده شدم
و اينك
كه لبان تو نيست
جرأت مردن ندارم...!
من صد و چهل بار مردم
و هر بار
با بوسه هاي تو
زنده شدم
و اينك
كه لبان تو نيست
جرأت مردن ندارم...!
كانگوروها همه جا هستند
آستارا يا استراليا، چه فرقي ميكند؟
با آنكه چهارپايند
روي دو پا راه ميروند
با آنكه بال ندارند، خوب ميپرند
خسته كه شدند
روي دم خود ميايستند و كيسه ميدوزند
كيسهداران همه جا هستند
تو را انتخاب کردم,
تا هر دو مان پایان دهیم,
تنهائی را ...
...
دیگری را انتخاب کردی,
تا هر سه مان آغاز کنیم.
تنهائی را...
خیال بوسه ای که اینجا
جا گذاشتی اش ،
بر لبانم سنگینی می کند ...
به خاک می افتم در مقابلت
فکر می کنی چیز دیگری هم
برای باختن دارم هنوز ؟
بانوی آینه
مادربزرگ ها خرافه نمی گویند
شنیده ای مرد ها سراپا همه یک کرباسند؟
گریه نکن
گریه هات چرخ دنیا را
جور دیگری نمی چرخاند
وجدانت آرام
که من صبورم و سنگ
و چشم می بندم
تا تو نبینی
چه سخت میگذرم از دل این روزها
کجاست بام بلندی؟
و نردبام بلندی؟
که بر شود و بماند بلند بر سر دنیا
و بر شوی و بمانی بر آن و نعره برآری:
- هوای باغ نکردیم وُ دور باغ گذشت ...
آ
غوش
دو بخش است
شبيه دست هاي گشوده ي من ...!
تو می روی
ساکت و بی هیاهو
و می دانی که صبح بی تو
رنگ بعد از ظهر
یک آدینه را
دارد ...
چه
غم های بزرگی نهان است
در عبارت
"دوست داشتن"
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)