تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 356 از 638 اولاول ... 256306346352353354355356357358359360366406456 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,551 به 3,560 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #3551
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    گمشده ی من

    دچار اختلال روانی نیست

    از خانه هم قهر نکرده

    که قرار باشد دیگر باز نگردد.

    او عجیب ترین گمشده ی دنیاست.

    نه عکسی دارد

    تا به روزنامه بفرستم

    ونه اسمی دارد

    تا با آن صدایش بزنم.

    گمشده ی من

    رو یاست

    دختری که هم هست و هم نیست!

  2. 7 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #3552
    پروفشنال zooey's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    879

    پيش فرض

    بنای طوفان می گذاری و
    از ریشه نمی کنی ....
    بنای طوفان می گذاری و
    شاخه شاخه می شکنی ....


    مهدیه لطیفی

  4. 13 کاربر از zooey بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3553
    پروفشنال zooey's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    879

    پيش فرض

    کاش سرم را بردارم
    و برای هفته ای در گنجه ای بگذارم و قفل کنم
    در تاريکی يک گنجه خالی …

    روی شانه هايم
    جای سرم چناری بکارم
    و برای هفته ای در سايه اش آرام گيرم

    ناظم حكمت

  6. این کاربر از zooey بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #3554
    پروفشنال zooey's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    879

    پيش فرض

    کاش مهتاب هم,کوهی داشت
    آن وقت
    غمگین نبود هر شب
    پشت کوهها حتما خبریست
    که آفتاب
    اینگونه شادمان بر میخیزد
    هر صبح!

  8. 9 کاربر از zooey بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #3555
    پروفشنال zooey's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    879

    پيش فرض

    نمی توان چکاوک را از خواندن بازداشت
    اما ;
    میتوان کر شد
    و چکاوک را نشنید
    آنگاه از خواندن دست بر خواهد داشت!

  10. 8 کاربر از zooey بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #3556
    داره خودمونی میشه Parisa-007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    91

    پيش فرض

    در خلوت تنهايی ام

    حضور مبهمت

    مرهمی است بر درد های کهنه ی دلم.

    بی تو ؛ شبهايم

    بدون شبگرد عاشق ؛

    مرگ بار ترين شب هاست.

  12. 5 کاربر از Parisa-007 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #3557
    داره خودمونی میشه b@ran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    پست ها
    129

    پيش فرض

    از انگور، شراب
    از زغال، آتش
    از بوسه، انسان مي آفرينند
    اين قانون شيرين آدم هاست!

    به رغم فقر
    به رغم جنگ
    به رغم خوف مرگ
    خود را وارسته مي دارند
    اين قانون دشوار انسان هاست!

    آب را به نور
    رويا را به واقعيت
    دشمني را به دوستي بدل مي كنند
    اين قانون پر شور انسان هاست!
    قانوني كهنه ، قانوني نو
    كه به سوي كمال مي رود
    از ژرفاي دل كودكان
    تا علت علت ها...

  14. 3 کاربر از b@ran بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #3558
    داره خودمونی میشه b@ran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    پست ها
    129

    پيش فرض

    از تو که حرف می‌زنم
    همه فعل‌هایم ماضی‌اند
    حتی ماضی بعید
    ماضی خیلی خیلی بعید
    کمی نزدیک‌تر بنشین
    دلم برای یک حال ساده تنگ شده است

  16. 8 کاربر از b@ran بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #3559
    داره خودمونی میشه b@ran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    پست ها
    129

    پيش فرض

    گاه می انديشم
    .
    .
    که چه دنيای بزرگی داريم
    و چه تصوير به هم ريخته ای ساخته ايم از دنيا
    در چه زندان عبوسی محبوس شديم
    چه غريبيم در آبادی خويش
    و چه سرگردان در شادی و ناشادی خويش
    آدميزاده درختی ست که بايد خود را بالا بکشد
    ببرد ريشه خود را تا آب
    بی امان سبز شود ، سايه دهد...
    گاه می انديشم
    که چه موجود بزرگی هستيم
    و چه تقدير حقيری را تسليم شديم
    و چه تسليم بزرگی را هستی گفتيم
    خوردن و خوابيدن
    و خراميدن و خنياگری خود را خشنود شدن
    کاش در کالبدم معده نبود
    و گلويم تنها
    جای آواز و بيان بود - نه بلعيدن نان
    کاشکی همواره
    کسب نان مثل هوا آسان بود
    کاش چشم و دل من سيرتر از اينها بود
    کاش تن پوشم با من متولد می شد
    مثل پر با طاووس
    مثل پوشينه پشمين با ميش
    کاش بيماری با ما کار نداشت
    يا طبيبان همه عيسی بودند
    پدرم کاش نمی رفت از دست
    نمی افسرد به اين زوديها
    کاش ما اهل طبيعت بوديم
    مادرم باران بود
    کودکانم همه از جنس گياهان بودند
    خوابم انديشيدن
    بسترم بال کبوترها بود
    دوستانم همه افرا و صنوبر بودند
    طلبم از همه جز عشق نبود
    و بجز مهر بدهکار نبودم به کسی
    خانه ام هرجا بود
    کاش در فاصله ای دورتر از بانگ سياستها بود
    کاش معنای سياست اين بود
    که قفس ها را در حبس کنيم
    تا نفس ها آزاد شوند
    کسی از راه قفس نان نخورد
    و کبوتر نفروشد به کسی ...

  18. #3560
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    از آن بالا

    مگر چه می بیند ابر؟

    می ایستد و به حال ما

    می گرید…

  19. 5 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •