تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دانلود فیلم جدید
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 334 از 934 اولاول ... 234284324330331332333334335336337338344384434834 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,331 به 3,340 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #3331
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    نگاهت

    تخم کبوتر را می ماند

    برای

    زبان بسته

    دلم…

  2. 5 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #3332
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    نظرم تا به سر زلف تو دلدا ر افتد گذر این دل سودا زده بر دار افتد
    چو گل از پرده به بازار شدی می ترسم راز سر بستهء ما بر سر بازار افتد
    طرّه را پاس حریم حرم روی تو نیست نگذاری که به فردوس برین مار افتد
    تو به محراب دو ابرو گذر و سبحهء زلف تا که از طاق کلیسا زر و زنّار افتاد
    در سر زلف نگونسار تو حال دل من داند آنکس که چو من بخت نگونسار افتد
    صحبت شمع به پروانه خوش افتد که مباد گذر یار پریچهر به اغیار افتد
    گر فتادم به کوی تو آزرده مشو رسم این است که در دامن گل خار افتد

  4. #3333
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    ای غنچهء خندان چرا خون در دل ما می کنی خاری به خود می بندی و مارا ز سروا می کنی
    از تیر کجتابی تو آخر کما ن شد قامتم کاخت نگون باد ای فلک با ما چه بد تا می کنی
    ای شمع رقصان با نسیم آتش مزن پروانه را با دوست هم رحمی چو با دشمن مدارا می کنی
    آتش پرید از تیشه ات امشب مگر ای کوهکن از دست شیرین درد دل با سنگ خارا می کنی
    با چون منی نازک خیال ابرو کشیدن از ملال زشت است ای وحشی غزال اما چه زیبا می کنی
    امروز ما بیچارگان امید فردا پیش نیست این دانی و با ما هنوز امروز و فردا می کنی
    دیدم به آتش بازیت شوق تماشایی به سر آتش زدم در خود بیا گر خود تماشا می کنی
    ای غم بگو از دست تو آخر کجا باید شدن در گوشه میخانه هم ما را تو پیدا می کنی

  5. #3334
    اگه نباشه جاش خالی می مونه iranzerozone's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    Iran-Tehran
    پست ها
    274

    پيش فرض شب، شب مهتاب است!

    باز هم در تب مهتاب٬ دگرباره می سوزم.
    بی تو در تنهایی؛ کلبه یی می سازم.
    باز به تو دل می بازم.
    شب؛ شب مهتاب است!
    چشم مه در خواب است.
    و من اینجا نگران
    که مبادا مهتاب، درد پنهان مرا در دل خود می جوید...

  6. این کاربر از iranzerozone بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #3335
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    یه روز برفی از پیشم رفتی با چشات گفتی دوباره
    واست بهارم دل و میزارم این تنها یادگاره
    عشق تو شوک بود به قلب خستم ببین که بی تو شکستم
    نکنه بمیرم تو رو نبینم یخ کنه دستای خستم
    هنوزم آرزومه دوباره دیدنت آرزومه
    کاش یه روز برسه لحظه ی رسیدنت آرزومه
    همیشه پاییزه وقتی تو نباشی قلبم بی تو اینجا می گیره
    بعد تو نه دریا نه طلوع فردا نمی تونه جاتو بگیره
    کاشکی می شد نبض لحظه رو بگیرم تا پیشم بمونی عزیزم
    بدون هر جا باشی یکی توی دنیا به یاد چشاته هنوزم

  8. 2 کاربر از bidastar بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #3336
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    زهی چمن ساز صبح فظرت، تبسم لعل مهر جویت
    زبوی گل تا نوای بلبل، فدای تمهید گفتگو یــــــت

    سحر نسیمی در آمد از در، پیام گلزار وصــل در بر
    چو رتگ رفتم زخویش دیگر ، چه رنگ باشد نثار بویت


    هوای مشق انتظارم ، ز خاک گشتن چه باک دارم
    هنوز دارد خط غبارم ، شکسته ی کلک آرزویت


    به جستجو هر طرف شتابم، همان جنون دارد اضطرابم
    به زیز پایت مگر بیابم، دلی که گم کرده ام به کویت


    ز گلشنت ریشه ای نخندد، که چرخش افسرد گی پسندد
    چو ماه نونقش جام بنددد، لبی که تر شد به آب جویت


    به عشق نازددل هوس هم ، ببالد از شعله خار وحس هم
    رساست سررشته ی نفس هم، به قدر افسون جستجویت


    به این ضعیفی که بار دردم، شکسته در طبع رنگ زردم
    به گرد نقاش شوق گردم، که می کشدحسرتم به سویت


    اگر بهارم تو آبیاری، وگر خزانم تو شعله کاری
    زحیرت من خبر نداری، بیارم آینــه رو برو یــت


    کجاست مضمون اعتباری، که حمید انشا کنـد نثاری
    بضاعتـم پیکر نزاری، بیفگنم پیش تار مویت

  10. #3337
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    دل من حالش خوشه! اصلا بلد نیست بگیره
    ولی خیلی تنگ میشه! گاهی میترسم بمیره
    اما بازم به خودش میاد و سوسو میزنه
    باز حیاط خلوت سینه م رو جارو میزنه
    میگمش تا کی میخوای عاشق بشی و بشکنی؟
    به روی خودش نمیاره! میپرسه با منی؟؟؟
    با کیم! با تو ی عاشق پیشه ی سر به هوا
    با توی دیونه ی در به در بی سرو پا
    با تو که هرچی دارم میکشم از دست تو
    با تو که. هر جا میرم مسیر دربست تو
    کی میخوای دست از سر آبروی من برداری؟
    کی میخوای عقلی که دزدیدی سر جاش بزاری؟؟
    کی میخوای بزرگ بشی؟ سنگین بشینی سر جات؟
    سر به راه بشی و دنیا رو نزاری زیر پات؟
    دل من حالش خوشه! اصلا بلد نیست بگیره
    ولی خیلی تنگ میشه! گاهی میترسم بمیره

  11. 2 کاربر از Consul 141 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #3338
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    آخرین شب گرم رفتن دیدمش
    لحظه های واپسین دیدار بود
    او به رفتن بود و من در اضطراب
    دیده ام گریان دلم بیمار بود

  13. #3339
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    "من نیز چو خورشید،دلم زنده بعشق است.
    راه دل خود را،نتوانم که نپویم
    هرصبح،در آئینه جادوئی خورشید
    چون می نگرم،اوهمه من،من همه اویم."

  14. 2 کاربر از Consul 141 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #3340
    اگه نباشه جاش خالی می مونه iranzerozone's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    Iran-Tehran
    پست ها
    274

    پيش فرض

    من به دلم حق می‌دهم که
    که تو تنها عشق او باشی
    به دلم حق می‌دهم که
    تنها نام تو
    او را زیر و زبر کند
    به دلم حق می دهم که
    از میان همه گل‌های زیبا
    فقط گل روی تو را بخواهد
    به دلم حق می‌دهم که
    به هیچ چیز و هیچ کس جز تو نیندیشد
    می‌دانی چرا؟
    وقتی فقط کمی از تو
    فاصله احساس می کنم
    حیرانی و سرگردانی قلبم را فرا می گیرد
    بهانه‌گیری‌های عجیبش را می بینم
    و پروازش را
    پروازی رؤیایی
    به هر آن کجا که تو هستی

  16. 2 کاربر از iranzerozone بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •