تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 4 از 8 اولاول 12345678 آخرآخر
نمايش نتايج 31 به 40 از 80

نام تاپيک: گروس عبدالملکیان

  1. #31
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    از ماه
    لکه‌ای بر پنجره مانده است
    از تمام آب‌های جهان
    قطره‌ای بر گونه‌ی تو

    و مرزها آن‌قدر نقاشی خدا را خط خطی کردند
    که خونِ خشک شده، دیگر
    نام یک رنگ است

    از فیل‌ها
    گردنبندی بر گردن‌هایمان
    و از نهنگ
    شامی مفصل بر میز...

    فردا صبح
    انسان به کوچه می‌آید
    و درختان از ترس
    پشتِ گنجشک‌ها پنهان می‌شوند


  2. 5 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #32
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    دود، فقط نام‌های مختلفی دارد
    وگرنه سیگار من و خانه‌های خرمشهر
    هر دو به آسمان رفتند


  4. 10 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #33
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض باروت نم کشیده

    از همين ديروز بود
    كه هرچه آتش ديوانه شد
    ديگر
    آب، جوش نيامد.
    پرتقال‌ها
    خورشيدهاي بي‌شماري شدند
    كه صبح بر شاخه رسيدند
    و ماهياني كه در آسمان شنا مي‌كردند
    از دهانه‌ي غاري كه ما به آن ماه مي‌گوييم
    مي‌آمدند و مي‌رفتند
    انگار
    كسي قانون‌هاي جهان را عوض كرده بود.
    من ترسيدم
    و رازِ دوست داشتنت را
    مثل جنازه‌اي كه هنوز گرم است
    در خاك باغچه پنهان كردم
    به دنبال تو
    بر درها
    دَر زدم
    دريا باز كرد
    اسب‌ها چنان مي‌دويدند
    كه يالِ موج و موجِ يال
    شعر را به هم مي‌زد
    برگشتم
    و نقطه‌اي بيشتر برابرم نبود
    آنقدر دور شده‌ بودم
    كه زمين
    نقطه‌اي بيشتر نبود
    فكر كن
    در واگني باشي
    كه از قطار جدا مي‌شود
    و پايي را كه از ايستگاه برداشته‌اي
    بر خاكِ رُسِ كوير بگذاري
    چه كلماتي داشت
    اگر با دهانِ كفش‌هايت شعر مي‌گفتي!
    من اما
    بيشتر نگران عمر بودم
    تا نگران آب
    و نمي‌دانستم عمر، بدون آب
    از گلويم پايين نمي‌رود


    ***


    مي‌ترسم
    مي‌ترسم از اين خواب
    كه هر لحظه مرا دورتر مي‌برد
    و هرچه بيشتر شانه‌هايم را تكان مي‌دهي
    بيشتر خواب ساعتي را مي‌بينم
    كه در گورستان زنگ مي‌زند
    فكر كن
    به باراني كه از پيراهنت مي‌گذرد
    از پوستت مي‌گذرد
    و از درون
    تو را غرق مي‌كند
    حالا
    تو مرد خسته‌اي هستي
    که کم کم بیشتر می شوی
    در خيابان‌ها مي‌دوي
    و لااقل هميشه چند دست
    براي گرفتنِ زخم‌هات كم داري
    در باران‌ها مي‌دوي و
    نمي‌داني
    خشم يك طپانچه‌ي خيس
    ديگر به هيچ دردي نمي‌خورد.
    آه، باروت نم‌كشيده‌ي من!
    پرندگان به آسمان رفته‌اند
    و خورشيد
    از هيزم پرندگان روشن است
    اين‌گونه‌است كه تنها مي‌شوم
    و تو را چون مِیداني از مين‌هاي خنثي نشده
    بغل مي‌كنم
    حالا
    مي‌توانيد يك دقيقه سكوت كنيد!
    مي‌توانيد
    سنگي بر اين شعر بگذاريد
    نامي بر آن ننويس!
    بگذار فكر كنند
    مردي
    با اين همه گلوله در سينه
    گريخته است!

  6. 5 کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #34
    پروفشنال zooey's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    879

    پيش فرض

    اگر شعر های من زیباست
    دلیلش آن است
    که تو زیبایی
    حالا هی بیا و بگو
    چنین و چنان است
    اصلا مهم نیست
    تو چند ساله باشی
    من هم سن و سال تو هستم
    مهم نیست خانه ات کجا باشد
    برای یافتنت کافی ست
    چشمهایم را ببندم...

  8. 13 کاربر از zooey بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #35
    اگه نباشه جاش خالی می مونه .::. RoNikA .::.'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    p30world
    پست ها
    271

    پيش فرض

    آب تا گردنم بالا آمده
    آجر ها تا گردنم بالا آمده
    آب تا لب هايم بالا آمده
    آب بالا آمده ....

    من اما نمي ميرم
    من ماهي مي شوم

  10. 11 کاربر از .::. RoNikA .::. بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #36
    اگه نباشه جاش خالی می مونه .::. RoNikA .::.'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    p30world
    پست ها
    271

    پيش فرض

    رنگ سرخ
    می‌تواند بنشیند بر درخت انار
    لب‌های تو
    یا
    پیراهنِ پاره‌پاره‌ی یک سرباز

    هیچ اتفاقی نمی‌افتد
    ما
    عادت داریم

    ندیده‌ای؟!
    همان انگشت که ماه را نشان می‌داد
    ماشه را کشید
    ندیده‌ای؟!
    که از تمام آدم‌برفی‌ها
    تنها
    لکه‌ای آب مانده بر زمین

    دود، فقط نام‌های مختلفی دارد
    وگرنه سیگار من و خانه‌های خرمشهر
    هر دو به آسمان رفتند


    غروب را قدم زده‌ام
    صبح زود را گذاشته‌ام برای مردن
    و باد
    که فکر می‌کردیم
    تنها از دوسویمان می‌گذرد
    عقربه را تکان داد و
    ما پیر شدیم

    باد،
    رفتن بود

    زندگی،
    رفتن بود

    آمدن،
    رفتن بود

    انسان و ابر
    در هزار شکل می‌گذرند

  12. 10 کاربر از .::. RoNikA .::. بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #37
    اگه نباشه جاش خالی می مونه .::. RoNikA .::.'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    p30world
    پست ها
    271

    پيش فرض

    می خواهم تو را بکشم
    اما
    چاقو را در سینهی خود فرو می کنم

    تو کشته خواهی شد
    یا من؟


    رنگ های رفته ی دنیا

  14. 6 کاربر از .::. RoNikA .::. بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #38
    اگه نباشه جاش خالی می مونه .::. RoNikA .::.'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    p30world
    پست ها
    271

    پيش فرض

    بر شیشه های مه گرفته می نویسم
    مثلا مهربانی
    موهای تو
    مرگ
    فرقی نمی کند کدامیک
    هر کلمه
    زنی است که زیبایی اش در آینه امتحان می دهد
    مردی که تک تک آجر ها را
    بر دیواره ی سلول
    هر کلمه
    تنها عابری است که می گذرد
    فرقی نمی کند کدامیک
    ما تنها بر شیشه های مه گرفته می نویسیم
    تا جنگل پست پنجره
    پیدا شود
    Last edited by .::. RoNikA .::.; 22-01-2009 at 15:04.

  16. 2 کاربر از .::. RoNikA .::. بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #39
    اگه نباشه جاش خالی می مونه .::. RoNikA .::.'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    p30world
    پست ها
    271

    پيش فرض

    کافه ای تاریک
    بیست و چهار دقیقه رو به روی هم
    بیست و چهار دقیقه سکوت

    رنگ های رفته را مجسم کن
    رویاهای گمشده در مه را

    راست می گفت
    نبودن
    بیشتر از بودن بود

    بلند شدم
    قهوه را حساب کردم
    و بیرون آمدم
    از دنیا.

  18. 2 کاربر از .::. RoNikA .::. بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #40
    پروفشنال zooey's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    879

    پيش فرض

    وقتی کلید را
    در جیب هایم پیدا نمی کنم
    نگران هیچ چیز نیستم
    وقتی پلیس
    دست بر سینه ام می گذارد
    یا وقتی که پشت میله ها نشسته ام
    نگران هیچ چیز نیستم
    مثل رودخانه ای خشک
    که از سد عبور می کند
    وهیچکس نمی داند
    که می رود یا بازمی گردد

  20. 5 کاربر از zooey بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •