تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 188 از 638 اولاول ... 88138178184185186187188189190191192198238288 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,871 به 1,880 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #1871
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    63

    پيش فرض

    امشب عروسي توست

    و چه جشن زيباييست

    و تو چه عروس برازنده اي هستي

    و من چه قدر برايت خوشحالم

    و چه قدر براي تو و اينده ات ارزوهاي قشنگ مي كنم

    و چه قدر به روزي مي انديشم كه گفتي بايد براي عرسيمان كراوات سفيد بزني

  2. 2 کاربر از maryamjan بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #1872
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    63

    پيش فرض

    شب سرديست

    و مي انديشم

    ايا هيچ گاه انقدر به حس عاشقانه ام اعتماد كردي

    كه اكنون لحظه اي ، ثانيه اي

    فرض را بر اين بگذاري كه

    راهي جز شكستن قلبت نداشتم........

  4. این کاربر از maryamjan بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #1873
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    63

    پيش فرض

    اين همان صندليست

    اين همان ميز است

    اين همان قهوه است

    اين همان شكر است

    تنها تفاوت نبود فشار انگشتانت بر روي انگشتانم است

  6. این کاربر از maryamjan بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #1874
    پروفشنال zooey's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    879

    پيش فرض

    راه که بیفتم
    فرقی نمی‌کند
    سوار کجای جهان ایستاده‌باشم
    دیر شده‌ام
    آنقدر که بهار برف داده‌است
    و دیگر گوزنی
    برایم گریز نمی‌دهد
    کاش می‌فهمیدم
    هبچ تفنگی
    لبخند تعارف نمی‌کند


    سینا علیمحمدی
    Last edited by zooey; 08-10-2008 at 19:16.

  8. #1875
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    من از احوال خودم میگویم
    نه از آیین شما
    نه از آن دسته ی زاغ های سیاه
    که به دور گنبد براق
    برای خود خدا می جویند
    من مسلمانم
    آب میکشم هر روز گناهانم
    جانمازم
    دانه های ذکز من
    برای این هایم کم است
    من خدا می خواهم
    تا...
    من خدایی یافته ام
    اما نمی دانم کجاست
    تا برای عرض اخلاص
    سیبیلش را چرب کنم

  9. #1876
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض

    چیزی مثل الکل در هواست
    حال آدمی مثل من را خراب می کند خراب
    وقتی دل لبریز غم غربت است
    عشق تو جایی
    و تو جایی دیگر،
    آدمی مثل من را غمگین می کند غمگین
    چیزی مثل الکل در هواست
    آدمی مثل من را مست می کند، مست.

  10. این کاربر از karin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #1877
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    صدای لخ لخ کفشم
    صدای پچ پچ مردم
    چه آرام است این اندک زمان تا مرگ
    شاید این لحظه فرمان آید که ایست
    یا که از بالا ندا آید: اعدام لازم نیست
    همه امید ها واهیست
    هوا سردست و سوزش سخت و پایم مشتاق لغزیدن
    چگونه تا پای دار ، دوام آرم؟؟
    نگریم ، رخ نبازم ، فریاد برنارم؟؟
    چه تنهایم ، چه رسوایم ، چه بی مقدار
    چرا بر مرگ من مشتاق گشتید آی مردم بیمار؟
    به سان اشتر پیری که بر مسلخ برندش
    آهسته ، با اکراه
    میکشانندم پای دار
    من بیمار میخندد
    من هوشیار می گرید
    من دیندار می ترسد
    از عذاب نار
    من اکنون صد من ام در یک تن
    بعد این مردار
    دلم لرزان و دستم از پشت آویزان
    نگاهی می کنم بر جمع مشتاقان
    نگاه می سرد بر سیل اشک مادر پیرم
    یادم هست روزی را که عاقم کرد و گفت از تو دلگیرم
    حرامت باد آن شیرم
    اگر مرگم با زجر باشد چه؟
    وگر عاقش بگیرد چه؟
    این حلقه گلویم را می خراشد هایصدا خر خرش را ! وای
    این حلقه که گردنبند محکومین اعدام است
    این چشم بند که خفتگان چشمان است
    کنون بر چشم و گردنش بستند
    چشمانش از این دنیا رخت بستند

  12. این کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #1878
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    فردای همان دیروز بود
    که
    هر چه امروز بود را با خود برد
    و با چشمهایم هر روز آشنا شد
    دهانم خاک را می بوسید
    و تنها تا آدم شدن
    یک
    آنروز مانده بود
    که
    دیگر روز
    نبود

  14. 3 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #1879
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    نه با لبان پرنده
    آشنا بود آوازی
    نه با بالش پروازی

    سقف آسمان اما
    بر سرش
    همیشه باز
    Last edited by amir 69; 08-10-2008 at 22:09.

  16. این کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #1880
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    شبیه غربت یک انتظار طولانی
    به پای خاطره هایت همیشه زندانی

    در این غروب جدایی ها دوباره خواهم شست
    هوای عشق تو را با دو چشم بارانی

    طناب دار دلم را توئی که میبندی
    به سقف وسوسه هایم در این پریشانی

    دلی به جرم غمت بی گناه خواهد مرد
    چرا در این شب یلدا ، چرا زمستانی؟

    شبی که چرت غرورم شکست ، می دانم-
    فریب خورده عشقم شبی که میدانی...

    من از خدا گله دارم خدای عاشق ها
    که مُهر عشق تو را زد به پیشانی

    شبی که حنجره زخمی ، و اشک بی تابست
    شبیه ناله خزیدم به گوش ویرانی

    دوباره بدرقه کردم تمام دردم را
    به سوی غربت یک انتظار طولانی

  18. این کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •