حسن باران اين است كه زميني ست، ولي آسماني شده است
و به امداد زمين مي آيد حسن باران اين است كه مرا ميبرد از خويش به عشق
و مرا بر ميگرداند از عشق به خويش شعر ميخواند در گوش
من آرام آرام هيچ ميداني اين قطره كه بر گونه ي زيباي
تو ريخت از كجا آمده بود؟ از كدام اقيانوس؟ از كجاي عالم؟
و چه راهي پيموده ست در هوا ابر؟ هيچ ميداني
اين قطره كه بر گوشه ي لبخند تو ريخت آه و اندوه كدامين ماهي ست
كه به تور صیاد افتادست؟ اشك لبخند كدامين ماهیست این قطره...


 
 
			
			
 
			 
 
				
 
					
					
					
						 جواب بصورت نقل قول
  جواب بصورت نقل قول 
						 
						

 
			
 
			

 
			