سلام
منم از آبادانم.
خیلی وقت بود که میخواستم به این تاپیک که حالا اومدم.
امیدوارم من رو در جمعتون قبول کنید.
یا حق
سلام
منم از آبادانم.
خیلی وقت بود که میخواستم به این تاپیک که حالا اومدم.
امیدوارم من رو در جمعتون قبول کنید.
یا حق
آقا یوسف عزیز به جمع ما خوش آمدی
از طرف گروه خوش آمدگویان
ممنون ولي هيچي نفهميدم!!!
يعني الانم دزفوليد يا نه؟
عليك سلام برادر،خوبم ممنون...جالبه اوايل كه زور ميزدم بچه ها برگردن هيچكس نيومد!!!حالا كه بيخيال شدم تازه
داره پيداشون ميشه
عزيزي،خوش اومدي...قبلا همين آواتارو اينجا ديدم،نديدم؟؟چرا بابا ديدم![]()
ناصر خودتو کنترل کن ، تو هنوزم مرد شماره یک این تاپیک هستی ...
مسافران عزیز از در عقب پیاده شید
•♥•
هوای افتضحیه
الان طوفان خاک و بارونه اهواز
چرا هوا یه هویی اینجوری شد !؟؟
شما زنده اید؟
آره بابا ... من زندم اما افتضاح شد ... تا حالا سابقه نداشته توی این 20 سال اخیر ...! آسمون سیاه شد من خوف کردم
خفه شدیم رفت ...
میگن فردا (البته امروز دیگه 4 شنبه هست) دوباره میاد !!!
این چه هواییه دیگه؟؟!
دارم شاخ در میارم.
5 دقیقه خاک شدید که میدان دید به 1 متر میرسه!
بعد طوفان و بارون و تگرگ و برف و بوران و .....
بعد دوباره خاک
بعد یخبندان
بعد قطعی برق
و......
واقعا اين چيزي كه چند ساعت پيش ديدم تو زندگيم نديده بودم
هر چي درخت بود شكست
شيشه هاي گلخونه هم ريخت جالب اينجا بود يه تيكه بزرگ از ايزوگام پشت بوم پرت شده بود رو ساختمون ما
دم خدا گرم چي شده بود خاك و طوفان رعدوبرق بارون بي برقي و.................
Last edited by korokodil_avareh; 10-09-2008 at 00:47.
مثکه شوشتر هم همچین داستانی بوده !
آره ، اینجا شوشتر افتضاح بود، ایرانیتا یه صدایی میدادن، داشتن از جا می کندن، وسط های سریال بزنگاه شبکه 3 ، شروع شد. من و خواهرم داشتیم سریال نگاه می کردیم ، که یهو صفحه خش خشی شد و برد برق ها رفتن ، بعد صدا زوزه باد فریاد گشیدو بابام همون موقع از مسجد اومد و مامانم تو مسجد گیر افتاد ، بعد بابام گفت برو مامان رو کمکش کن بیاد، بعد چراغ قوه رو گرفتم برم ، دیدم اصلا چراغ قوه نورش تاثیری نداره ، از بس خاک شدید ، بعد رفتم در حیاط رو باز کردم تا دم در هم نتونستم برم، برگشتم داخل ، بعد بابام خودش پاشود رفت، بعد از اینکه برگشت گفت: اگه یه بچه 20 کیلویی بیرون بره ، باد پرتش میکنه، مامانم گفت باید نماز آیات بخونیم با این وضع، شانس ما می خواستیم کباب بپزیم رو منغل، نفهمیدم چی از گلوم رفت پایین ...
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)