تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 130 از 638 اولاول ... 3080120126127128129130131132133134140180230630 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,291 به 1,300 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #1291
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    کودک که بودم شمردن ستاره ها را

    به من سپرده بودند

    يک

    دو

    سه

    به صد نرسيده

    خوابم می برد

    وستاره ها

    در انتظار شمارش من

    تا سپيده دم

    بيدار می ماندند

    اينک

    اعداد بزرگی ياد گرفته ام

    وشمردن ستاره های بسيار

    ستاره ها، امٌا

    از سرزمين آبی تخيل

    پرواز کرده اند

    وزمينه

    دودی

    دودی است

  2. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #1292
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    بادکنک از دست کودک رها شد
    و مورچه ای را با خود به آسمان برد
    کودک عاجزانه نگاهم کرد
    چهارزانو بر زمین نشست
    و گریست

    در این بازی
    نقش من چه بود؟

  4. #1293
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    پاکنويس روزها
    چه فايده ای دارد؟

    چرک نويس اش را
    نمی توان دور ريخت

  5. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #1294
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    شعرهايم را به آتش هديه خواهم کرد
    خاکسترش را به باد
    اندوهم را به خاک خواهم سپرد
    و براي آيندگانم هيچ نخواهم گذاشت
    جز لبخندي در قابي کهنه

  7. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است

    a@s

  8. #1295
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    من و تو شبیه هم هستیم

    تو ماهی نیستی

    و خفه نمی شوی در اقیانوس اشک های من

    و من نیز سمندر نیستم

    و نمی سوزم در لهیب آتش عشق تو

  9. 3 کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #1296
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    چقدر دوریم از هم!

    تو بیستون یخ زده ای و

    من تیشه ی فرهادم

    تو زنجیر وزن و قافیه ای و

    من شعری بی وزن

    هرگاه شب و روز به رسیدند

    من و تو نیز آن گاه

    با هم م خندیم و می گرییم!

  11. #1297
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    ترانه های انسان ها از خود انها زيباترند
    از خود انها اميدوارتر
    از خود انها غمگين تر
    و عمرشان بيشتر
    بيشتر از انسان ها به ترانه هاشان عشق ورزيده ام
    بی انسان زيستم
    بی ترانه هرگز
    به عشقم خيانت کردم
    به ترانه اش هرگز
    و ترانه ها هرگز به من خيانت نکردند

  12. 3 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #1298
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    این وقت شب

    چهار و چند دقیقه ی بامداد است وهنوز

    تمام هر چه هست

    از برای شفای تحمل و خستگی خواب است

    درخت

    پنجره

    خیابان

    خواب

    و نور

    که پابه ماه چراغ

    با شب زانو ... چانه می زند

    ومن

    که از احتمال یک علاقه ی پنهان خوابم نمی برد

    تنها پرنده ای که سحرخیز تر از اذان باد و عطر شبنم است می فهمد

    شب زنده دار درمان ندیده ای چون من

    از چه خیال یکی لحظه ی خواب شکسته اش در چشم خسته نیست

    کاش کسی می آمد

    کسی می آمد از او می پرسیدم

    کدام کلمه چراغ این کوچه خواهد شد

    کدام ترانه شادمانی آدمی

    کدام اشاره شفای من ؟

    حالا برو بخواب

    ثانیه ها فرمان بر بی پرسش مرگ اند

    ساعت چهار وچند دقیقه ی بامداد است هنوز

  14. #1299
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    رفتار من عادی است
    اما نمی دانم چرا
    اين روزها
    از دوستان و آشنايان
    هرکس مرا می بيند
    از دور می گويد:
    اين روزها انگار
    حال و هوای ديگری داری!

    اما
    من مثل هر روزم
    با آن نشانی های ساده
    و با همان امضا،همان نام
    و با همان رفتار معمولی
    مثل هميشه ساکت و آرام.

    اين روزها تنها
    حس می کنم گاهی کمی گنگم
    گاهی کمی گيجم
    حس می کنم
    از روزهای پيش قدری بيشتر
    اين روزها را دوست دارم
    گاهی
    از تو چه پنهان
    با سنگها آواز می خوانم
    و قدر بعضی لحظات را خوب می دانم
    اما
    غير از همين حسها که گفتم
    و غير از اين رفتار معمولی
    و غير از اين حال و هوای ساده و عادی
    حال و هوای ديگری ندارم

    رفتار من عادی است

  15. #1300
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دخترک لب دريا ايستاده بود
    و از ته دل آه مي کشيد
    و از اين که آفتاب رو به افول است
    احساس درد مي کرد

    عزيز
    اين قصه سر دراز دارد
    نگذار تا غبار اندوه بر گونه هايت بنشيند
    خوشبختي هميشه
    از يک سو غروب مي کند
    و از ديگر سو طلوع

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •