سلام دوستان...
این سریال ایرانی چهار شنبه شب ها از شبکه ی 3 سیما پخش می شود...
هدف من از ایجاد این تاپیک به اشتراک گذاردن نظرات دوستان و درج خبر های مربوط به این سریال است.
برقرار باشید
سلام دوستان...
این سریال ایرانی چهار شنبه شب ها از شبکه ی 3 سیما پخش می شود...
هدف من از ایجاد این تاپیک به اشتراک گذاردن نظرات دوستان و درج خبر های مربوط به این سریال است.
برقرار باشید
بيشتر از همه جرايد، در روزنامه هايي نوشته ام که مسووليت صفحات تلويزيون آنها برعهده سفارش دهنده اين يادداشت بوده است. شايد بتوان اين را به حساب يک اتفاق گذاشت که او در دو روزنامه يي که براي من نشرياتي ستودني بوده اند، طرف من بوده است. بارها و بارها در يادداشت هايم بر سريال هاي تلويزيون، ايرادهاي بني اسرائيلي گرفته ام و نويسنده هايشان را تخطئه کرده ام. اما اين بار براي من حکايت ديگري رقم خورده، خياط در کوزه افتاده و از من خواسته اند يادداشتي بر مجموعه تلويزيوني کارآگاهان بنويسم که نقش کوچکي در نگارش اش داشته ام.
قصه کارآگاهان براي من بلافاصله پس از پايان پخش نرگس آغاز شد. مسعود بهبهاني نيا پس از بازگشت از سفر اروپايي خود به قصد مرور مناطق جنگي آبادان و خرمشهر به خوزستان آمد و همان جا بود که پيشنهاد يک همکاري بلندمدت را داد. طرح يک تله فيلم نود دقيقه يي که هنوز هم پيرنگش نيمه کاره مانده است. چيزي نگذشت که نگارش قسمت پنجم کارآگاهان به من واگذار شد. فرصتي که استادم مسعود بهبهاني نيا به من داد، آن هم درست زماني که با توقيف روزنامه همسايه و همچنين شرق، داشتم از فعاليت هاي مطبوعاتي و نگارشي فاصله مي گرفتم، باب جديدي را به روي من گشود تا به قول عادل فردوسي پور(به بازي برگردم) اين همکاري به کارآگاهان ختم نشد، بلکه تا نگارش بخشي از ترانه مادري نيز ادامه يافت.
اين چند جمله را نوشتم تا شايد قدر ناچيزي از زحمات مسعود بهبهاني نيا بزرگوار را سپاسگزار باشم. اگر چه اين چند جمله ناقابل هرگز نخواهد توانست زحمات و صبوري او در مقابل من را قدر نهد. اجازه بدهيد به کارآگاهان بپردازم، مجموعه يي که حدوداً يک ماه از آغاز پخش آن را پشت سر گذاشته ايم و من در اين يادداشت فقط قرار است به بخش نگارش و تحقيق آن بپردازم. اگر موافق باشيد نخست قدري درباره يک اثر پليسي بنويسم. يک کار پليسي مثلثي حاصل از اضلاع پليس، جنايتکار و جرم است. حالا شما به عنوان نويسنده مي توانيد هر کدام از اين فاکتورها را به اندازه يي عمق دهيد که نوع کارتان را تغيير دهد. به عنوان مثال، چهره و ويژگي هاي پليس را مي توان آنچنان بسط داد که موضوع غالب کار شود. يا اينکه به سراغ مجرم و جرم بروي و به زمينه هاي اجتماعي آن بپردازي، مي تواني بدمن هايت را آنچنان خاص يا حرفه يي کني که ذهن مخاطبت اجازه نيابد به نکته ديگري در حول و حوش آن توجه کند.
آثار پليسي اجتماعي توجه خاصي به يک نوع ريشه يابي جرم و جنايت دارند. معمولاً در اين جور کارها، از مجرمان آغاز مي کنند و به نحوه انجام جرم و خود جنايت مي رسند در اين آثار در نهايت قصد داريد به مسائل جامعه شناسي پرداخته و در بيننده يک نوع هوشياري در برابر خطرهايي که ممکن است پيش رويشان آشکار شود، ايجاد کنيد.
اما بعضي ديگر از کارهاي پليسي که نمي دانم بگويم خوشبختانه يا متاسفانه در کشور ما سينه چاکان فراواني دارند، آنقدر اکشن کار را بالا مي برند که مخاطب به صفحه تلويزيون ميخ مي شود؛ اين آثار تنها به سرگرم کردن بيننده اش اهميت مي دهد. در اين نوع سريال ها جنايتکاران جذابند؛ مثالاً زني که رئيس باند مافيايي است و مردهاي خلافکار در برابر او مي ايستند و البته يکي يکي از ميان برداشته مي شوند تا زن مجرم به اهدافش دست يابد.
يا اينکه قدرت بويايي برحسب اتفاق آنچنان بالا مي رود که مورد توجه باند هاي مواد مخدر قرار مي گيرد يا حتي يک اسلحه خاص مطرح مي شود که در هيچ کجاي دنيا ما به ازايي ندارد؛ اين آثار فانتزي فقط يک خاصيت دارند؛ سرگرم کردن آدم ها. اما از ابتدا به عنوان تيم نگارش کارآگاهان قرار نبود کار سرگرم کننده يي انجام دهيم.
ما تصميم نداشتيم به مدل هايي از جرم و جنايت بپردازيم که در تاريخ آگاهي و پليس ما؛ حتي يک نمونه از آن را نمي توان پيدا کرد؛ ما مي خواستيم با طرح پرونده هاي واقعي و مهم اين سال ها مردم را با خطرهايي که در کمين شان نشسته آشنا کنيم. وظيفه گروه نويسنده کارآگاهان نوشتن يک مجموعه پليسي بود که به پيشگيري از ايجاد زمينه هاي وقوع جرم و ارتقاي فرهنگ عمومي بپردازد و البته تصويري از پليس ايده آل- واقعي را نشان دهد پليس ما به سرعت به سمتي مي رود که وابستگي به تکنيک هاي روز و ابزار دقيق و مهارت خود را بالا مي برد و اين در کارآگاهان اتفاق افتاده است. ما در اين سريال با پليس ايراني روبه رو هستيم نه پليس اغراق شده که براي يافتن مجرمان از دوربين هاي پيشرفته و هليکوپتر استفاده کند. پليس کارآگاهان از ابزاري استفاده مي کند که در اختيار پليس امروز ما قرار دارد و تنها ما در اين سريال از آنها مي خواهيم طبق الگويي که مي دهيم در آينده از آنها بهره بجويد. به عنوان کسي که قبل از ورود به عرصه فيلمنامه قدري با فنون نقدنويسي نيز آشنا بودم، متاسفم که برخي از دوستان منتقد اين گونه بيرحمانه به کارآگاهان تاخته اند. به عقيده من وظيفه اصلي يک منتقد برخوردار بودن از نگاهي متفاوت است. او بايد نقاط متفاوت يک مجموعه را ببيند و به مخاطب پيشنهاد تماشا کردن آن را بدهد. تعجب مي کنم از اينکه برخي دوستان که حتم دارم حتي قسمتي از اين سريال را نديده اند، انتظار داشته اند، ما در کارآگاهان يک ملودرام پليسي تحويل مخاطب دهيم. گروه نويسندگان هنگام نگارش تلاش کرد مانند مجموعه هايي که با يک سوژه چندين قسمت را پر مي کنند، به فيلمنامه آب نبنديم. در اين مجموعه يک پرونده واقعي و مهم در 45 دقيقه بسته مي شود. شايد در بخشي از قسمت ها متهم شويم به اينکه از آن طرف بام افتاده ايم اما بايد آرام آرام ذائقه بيننده ايراني را که متاسفانه بر خلاف دهه 70، دوباره به دنبال بحث هاي عاطفي و خانوادگي است با اين مساله آشنا کنيم. مجموعه هاي پليسي حق ورود به حوزه هاي عاشقانه و ملودرام آنچناني را ندارند، چرا که مخاطبان بايد انتظارهاي ويژه يي از آنها داشته باشند. کارآگاهان شايد بتواند آغازگر روند جديدي براي جا انداختن اين نوع آثار در ميان مخاطب تلويزيوني باشد.
یه کلام سریال فاجعه ای هستش.
تائيد ميشه / فقط يه كاميون احتياج هست تا سوتي هاي هر قسمت رو جمع كنه /
من فقط اون قسمتش که آبمیوه میدادند به ملت و پولاشون را میبردند را دیدم خوشم اومد از این فیلم ! میخوام بقیه قسمتهاش را هم ببینم
اه اه .........
فيلم به اين مزخرفي نديده بودم
چرا اقاي هاشمي توي اين فيلم يازي كرده از او بعيد بود
جدی فیل خوبی نیست؟ پس من دفعه بعد نشینم ببینم
همون قسمتش انقدر مسخره بود كه من فقط نشسته بودم حرص ميخوردم
مثلا اون قسمتي كه زهره فكور صبور داره دختره رو جلوي پارك شناسايي ميكنه
بستگي به سليقت داره ، ما كه ديديم اين شكلي شديم :
واقعا ، افتضاح ترين قسمتشم وقتيه كه كلمه رئيس رو با يه كسره غليظ تلفظ مي كنن !
كل فيلم رو ميشه اينطوري خلاصه كرد :
چكار كنيم رئيس ؟ / سلام رئيس / كجا بريم رئيس ؟ / باشه رئيس / ......
وحشتناك ترين بازيگرش هم زهره فكور صبوره![]()
من نمی دونم چرا وقتی زورمون نمی رسه سریال پلیسی و اکشن خوف بسازیم انقدر اصرار داریم روش ! بابا همین درام های بی محتوا ما را بس ...
اون که فخیم زاده بود گند زد به حالمون با اون پلیسای زنش !یه سریال هم شبکه ی یک می داد به نام کلانتر ، ایرج نوذری بازی می کرد توش ، اون هم افتضاحی بود برای خودش ، اونجام پلیس زنش رو اعصاب بود بنیادی و البت خود ایرج و دستیار اسگلش
! اینم از این یکی ...
وقتی سارا خوئینی ها بشه پلیس ، زهره فکور صبور هم میشه !فردا بهاره رهنما و مهناز افشار هم میشن
منم میرم پلیس بشم
اصلا همگی بریم پلیس بشیم
![]()
همش تقصير لادن طباطباييه كه بنيان گذار پليس زن در ايران بود
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)