اونم براي اينه كه گروه گلوري دوبلش كردننوشته شده توسط eshghe eskate [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اونم براي اينه كه گروه گلوري دوبلش كردننوشته شده توسط eshghe eskate [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Last edited by siracoos; 27-03-2008 at 18:39.
بازیه!جک و لوبیای سحر امیز و کردن حسنی و لوبیای سحر امیز!!!!!!!!!!من که شنیدم مردم از خنده.جک کجا حسن کجا؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!
بلیولی خداییش این قند عسل خیلی باحال و بامزه س
تیکه های جالبی هم داره و می تونه شروعی برای انیمیشن های بلند باشه
یعنی داستانو عوض کردن؟شماها كجاي كاريد
ساخت انيميشن باشه پيشكششون
حتي توي كار دوبله هم سنگ ميندازن
يه شركتي مثل گلوري مياد و يه جون تازه اي به صنعت دوبله ميده
هنوز پا نگرفته با هر ترفندي كه شده ميكشوننش تو ايران و كله پاش ميكنن
براي تاييد حرف من ميتونيد شير شاه 3 رو هم نسخه جوانه سبزشو بگيريد هم نسخه گلوري (البته اگر بتونيد گير بياريد) واقعا زمين تا آسمون فرق داره
توي دوبله هاي گلوري كار شما تنها خدست كه فكر كنم رسالت اصلي انيميشن باشه (يعني شاد ساختن انسانها)
اما توي نسخه هاي دوبله صدا و سيما فقط از اول تا آخر فيلم شما بايد ياد بگيريد كه بد ، بده و خوب ، خوب
اگر من نخوام ارشاد بشم بايد كيو ببينم!!!!
خب ارش اد هم به تدریج فشارو کم می کنه دیگه...
به اینجا سر بزنید که ارزش یه بار سر زدن دارهکد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
تبلیغاتی نیستا جنبه معرفی داره!
اینجا یه انیمیشن 3 بعدی در مورد رستم ساختن که می گن جوایز زیادی هم برده!
فروشش هم فقط اینترنتیه که کپی رایتش رعایت شه!!!
واقعا حق باش شماست..سلام
بله منم با شما موافقم
همه چیز امکانات و تخصص و سرمایه گذاری نیست
مدت زیادی هستش که تمامی فیلم ها و سریالها و کارتون های ما باید دارای پیامهای اخلاقی و دینی و انسان ساز و .... باشه !!!! هیچ چیز از چارچوب های مشخص شده (و نشده) فراتر نره چون خیلی راحت برای مردم بد آموزی داره
مطمئنا
اگه یه سری از کارتونها فقط برای سرگرمی و شاد ساختن اوقات بچه ها (و جوانان و حتی بزرگسالان) ساخته بشه با استفبال بیشتر مواجه خواهد شد و شرایط فرق میکنه
تا اینکه سعی بشه توی اووونها هم پیامهای اخلاقی و دینی گنجانده بشه (به عبارتی همون شستشوی مغزی کودکان از همون سنین کم)
ما بايد هميشه محتاج خارجي ها باشيم
اگر به اين جوانان ايراني سرمايه بدهند به خدا قسم حتي انيمشين بهتر از ا«ريكا و ديگر حاها مي سازم
اكا وقتي بعضي از اين ها ............ نمي گذارند چون منافع خودشان در خطر مي افتد
عزیزم مشکل پوله !نوشته شده توسط samanajan [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من ديدم از كيفيتش زياد خوشم نيومد ولي خوب براي كار اول بدك نيست اينم لينك دانلود تريالشه از خود سايت:نوشته شده توسط *Necromancer [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
كمي درباره انيميشن وطني
ترمه زير پاي ميكيماوس
جام جم آنلاين: انيميشن ما هنوز مانده تا در اندازههايي كه بايد، ظاهر شود. براي اين موضوع هم ميشود دلايل بسياري قطار كرد، ولي شايد مهمترين آنها اين باشد كه هنوز اراده بايستهاي براي قوام يافتن اين هنر وجود نداشته است. به نوعي ميشود گفت انيميشن ما تنها به شكل جزيرهاي و جدا جدا ابراز وجود كرده است.
تقريبا نيم قرن است كه از تولد اين حرفه در كشور ما ميگذرد، اما تا «حرفه»اي شدن خيلي راه دارد. براي اولين بار همايش ملي با عنوان «انيميشن ايران» برگزار شد تا موقعيت انيميشن از نگاه كساني كه از نزديك با آن در ارتباطند، مورد مداقه قرار گيرد. مطلب پيش رو گزارشي است از مقالههاي ارائه شده در اين همايش.
بهمن حبشي از فعالان حوزه انيميشن در مقالهاي تلاش كرده به اين پرسش كه «اساس انيميشن چيست؟» پاسخ گويد. او در مقالهاي با عنوان «حقيقت خيال و خيال حقيقت» آورده است: «انيميشن يا پويانمايي نوعي از فيلمسازي است كه در فرم محتوازدههاي خيال است و مهمترين ويژگي آن قدرت به تصوير درآوردن خيالات بيكران انسان است.
اين هنر كليه امكانات هفت هنر (نقاشي، مجسمهسازي، معماري، موسيقي، ادبيات، عكاسي و سينما) را داراست و بدرستي ميتوان از آن به عنوان هنر هشتم ياد كرد. انيميشن اساسا بر دنياي خيال تكيه دارد و مخاطبان را از خود آگاه به ناخودآگاه ميكشاند. پويانمايي به دليل شامل بودن بر انواع گوناگون دوبعدي و سهبعدي، نقاشي متحرك تا عروسكي و قابليت طرح مضامين شوخي تا مسائل جدي، قادر به جذب مخاطبان گوناگوني با دامنه سني و ادراكهاي متفاوت است.
متاسفانه امروزه نسل كودك، نوجوان و جوان ما بيش از آن كه اسطورهها و قهرمانان ايراني مانند رستم، آرش، سمعك عيار و يا شخصيتهاي افسانهاي مانند مبارك، سياه، نخودي، بندانگشتي، ماهپيشوني و ... را بشناسند، با شخصيتهايي همچون ميكي ماوس، تام و جري، ساموراييها و ... آشنا هستند. دليل عمده اين مساله، فاصله گرفتن ما از خيال ايراني و جهان ايراني است و همين موضوع سبب شده كه آثار غربي سازنده خاطرات غيرمتصل به فرهنگ بومي فرزندان ما شوند.»
اما اين همه، چنان كه پيشتر هم آمده است، تنها يكسوي ماجراست. واقعيت اين است كه انيميشن ما در تمام اين سالها در مرحله «گذار» قرار داشته است. انيميشن ما بهترين جلوهگاه تقابل «سنت» و «مدرنيته» است.
اسفنديار احمديه، پيشكسوت حوزه انيميشن و از بانيان اين هنر در كشور در مقالهاي با عنوان انيميشن سنتي يا مدرن به گونهاي به اين پرسش ما پاسخ ميگويد: «تغييرات سريع تكنولوژي در دهه اخير سبب ايجاد تحولات و تاثيرات عميق و چشمگير در تمامي ابعاد زندگي ما گرديده است. طبيعتا هنر نيز از اين قاعده مستثنا نبوده، به شكل وسيعي تحت تاثير تكنولوژي قرار گرفته است. با به كارگيري كامپيوتر به عنوان يكي از مظاهر اصلي تكنولوژي در زمينههاي هنري و خصوصا انيميشن، شاهد پيدايش آثار متعددي در اين زمينه هستيم.
بسياري اوقات افراد ضمن مقايسه انيميشنهاي ساخته شده با كامپيوتر با انيميشنهاي دستي و مشاهده كيفيت برتر آنها به نفي انيميشن دستي پرداخته و حتي آن را منسوخ ميدانند. باتوجه به تواناييهاي گرافيكي موجود در كامپيوترهاي امروزي شكي نيست كه استفاده از كامپيوتر در ساخت انيميشن، باعث افزايش سرعت توليد و در نهايت ارائه اثري با كيفيت بهتر به لحاظ فني ميشود كه قطعا اين مزايا بسادگي در انيميشن دستي قابل مشاهده نيست.
اما در اينجا سوالي مطرح ميشود آيا هر قدر كه با پيشرفت تكنولوژي، سرعت و قابليتهاي پردازش كامپيوترها افزايش يابد، اين تجهيزات ساخته دست بشر قادر به خلق احساسات، تفكر و خلاقيت انساني نيز هستند؟ و يا تنها ابزاري در جهت بروز و به ظهور رساندن آن محسوب ميشوند.
در اينجاست كه خصوصيت اصلي انيميشن سنتي نمايان ميشود. در انيميشن سنتي، خلاقيتها با تكيه بر روحيات و مهارتهاي شخصي انيماتور بهوجود ميآيد و قدرت طراحي نقش اول را در كيفيت نهايي كار بازي ميكند؛ خصيصهاي كه درصورت لحاظ شدن در انيميشنهاي كامپيوتري، ميتواند به خلق آثار جاوداني (همچون آثار بهوجود آمده به شيوه انيميشنهاي سنتي) بينجامد. متاسفانه سهولت نسبي استفاده از كامپيوتر و نرمافزارهاي مربوطه و قالبهاي از پيش تعريف شده در اين تكنيك، باعث عدم رشد خلاقيتها شده و تكيه بيش از حد بر قابليتهاي ماشين را سبب ميگردد. هرچند ممكن است گفته شود كه آثار بهوجود آمده بهوسيله اين تكنيك، از هر نظر قابل رقابت و حتي بهتر از انيميشنهاي دستي است.
اما نبايد فراموش كنيم كه حتي در اين تكنيك نيز تنها آثاري ماندگار ميشوند كه در پس طراحي قوي، خلاقيت بالا و استفاده حداقل از قالبهاي پيش ساخته وجود داشته باشد. اصولا دليلي بر رقابت بين انيميشن سنتي و انيميشن مدرن يا كامپيوتري وجود ندارد، و در اصل دومي را ميتوان به عنوان نسخه تكنولوژيك اولي تلقي كرد. تنها بايد اين نكته مهم را بهخاطر سپرد كه آشنايي با انيميشن سنتي، پيش نياز انيميشن كامپيوتري است و مستقل از سرعت بالاي توليد، قابليتهاي خلق تصاوير سهبعدي و امكانات ويرايش سريع كه جملگي از ابزارهاي توليد هستند مجموعه تجربه، خلاقيتها و مهارتهاي فردي انيماتور است كه حرف آخر را در توليد آثار ماندگار ميزند.»
چالشهاي توليد انيميشنمشكلات پيش روي انيميشن ما چه چيزهايي است؟ شايد اين سوال بزرگترين دغدغه كساني است كه با اين هنر سروكار دارند. سيدحسن سلطاني درمقالهاي با عنوان «چالشهاي توليد انيميشن در ايران» تلاش كرده به اين سوال حياتي پاسخ گويد: «اگر بپذيريم كه جهتگيريهاي چندگانه متوليان فرهنگ مشكلات سياستگذاريهاي كلان دولتي، عدم توجه كافي به برنامهريزي براساس امكانات فرهنگي و نيازهاي توليد و مشكلات موجود در زمينه آموزش و پژوهش از جمله مهمترين معضلات توليد انيميشن در گستره ملي بهشمار ميروند، لازم است ذهنيت مديران و برنامهريزان فرهنگي كشور در سطح كلان و مديران و برنامهريزان انيميشن بهصورت خاص را به موارد فوق معطوف داشته و آنان را به آينده نگري و استمرار فعاليتهاي خلاقانه و ارزش مدار تشويق نماييم، تا با بهرهگيري مناسبتر از تكنولوژي روز، توانمنديها و ظرفيتهاي موجود را گسترش داده، موجبات رشد كمي و كيفي را فراهم نمايند.
بازار كوچك توليد انيميشن در ايران، فاصله قابل توجهي با بازار جهاني و روند توليد آن در سطح بينالمللي دارد و اين هنر صنعت در كشورمان كماكان شبيه يك كارگاه كوچك توليدي باقي مانده است؛ كارگاهي كه توليدات آن به حيطه تلويزيون، تبليغات، فيلمهاي كوتاه و برخي جشنوارههاي داخلي و خارجي محدود شده و هرازگاهي ساير سازمانها نيز به ضرورت، سفارشاتي در راستاي اهداف درون سازماني خود به بازار توليد ارائه ميكنند.
متاسفانه سيستم آموزش انيميشن در كشورمان نيز به تبعيت از شيوه توليد فوق شكل گرفته و برهمين اساس، توجه به توليدات فيلم كوتاه و جشنوارهاي، جايگزين پرداختن به فيلمهاي بلند و توليد انبوه شده است.
با توجه به اينكه دولت نيز در پروسه توليد، بيش و پيش از آنكه حامي باشد، نقش محوري يافته است، نميتواند نقش نظارتي خود را بر توليدات شركتها و موسسات خصوصي ايفا نمايد و به اين ترتيب برنامهريزي و سياستگذاري مطلوبي در اين زمينه حاصل نشده است.»
البته اين مشكلات چيزهاي دور از ذهني نيستند و آنانكه با اين مديوم سروكار دارند، كما بيش به مشكلات ريز و درشت آن نيز واقف هستند. حالا كه تا حدودي اندازهاي از مشكلات و معضلات انيميشن ما مشخص شده، چه بايد بكنيم تا اين هنر روزهاي بهتري داشته باشد. فريد فرخنده كيش به اين مهم در مقاله «انيميشن ملي نياز به مهندسي مجدد دارد» پاسخ گفته است. او در بخشي از مقالهاش آورده است: «دنياي امروز، دنياي پيچيده و كاملا تحولگراست.
مهندسي مجدد
تغييرات دائما سر ما فرود ميآيد و ما آمادگي لازم را براي مقابله با آن نداريم. در عصر حاضر با تحولات عظيم و شتابندهاي مواجهايم و ميبايد با رقابتهاي جديد و نوآوريهاي مداوم مقابله كنيم. در آينده تنها آناني بقا خواهند يافت كه نه تنها انعطافپذيرند و ميتوانند با محيط تغيير يابنده پيرامون خود منطبق شوند، بلكه قادر به تشخيص مشكلات و اجراي برنامههاي تغيير نيز هستند.
شرايط موجود در جامعه انيميشن ايران در مقايسه با جهان در عصر حاضر، ما را ملزم ميكند تا در فرآوردهها و نحوه توليد، چه در واحد دولتي و چه در واحدهاي غيرانتفاعي كه داراي برنامهريزي استراتژيك خاص خود هستند تغييراتي ايجاد كنيم.
كسب قدرت در گرو تغييرات است؛ تغييراتي كه هرچند در واكنش به تحولاتي است كه در اقتصاد روي ميدهد، داراي هويت ملي و بومي بوده و عمليات آن به منظور انجام اهدافي است كه عمدتا در جهت برطرف نمودن شكاف تكنولوژي است. ليكن از يك استراتژي ثابت و اوليه بومي كه همانا استفاده از فرهنگ و سنتهاي ملي در جهت غنا بخشيدن به توليدات و به منظور انجام ماموريت و رسيدن به منظر مطلوب آينده است نميتوان غفلت كرد.
تغييرات انفجارآميز تكنولوژي ما را بر آن ميدارد كه تعريف تازهاي از بازار، ابزار توليد، منابع انساني، مالي و فني ارائه كنيم. جهانيتر بينديشيم و تمايل به جهاني شدن را در خود تقويت كنيم. بدون آنكه اجازه دهيم تعيين جهت براساس تكنولوژي صورت پذيرد. زيرا هر تكنولوژي جديدي بر هم زننده نظم و سنت گذشته است و بيتوجهي به آن گسست يا تاخيري فرهنگي در جامعه ايجاد ميكند كه در نهايت به عدم تعادل انجاميده و هزينهاي بر اقتصاد كشور تحميل ميكند. درعين حال نبايد فراموش كرد كه مولفه اصلي در انطباق با تحول تكنولوژي عامل انساني است و در اين ميان نقش مهم آموزش و توجه بهآن از منظر ساختاري خيلي مهم است.»
وي در ادامه اين مقاله «مهندسي مجدد» را راهكار مناسبي براي رهايي از وضعيت موجود ميداند و چنين ميآورد: «مهندسي مجدد در برابر روشهاي ديگر از جمله تغيير تدريجي است. «مهندسي مجدد» ريشهاي و انقلابي عمل كرده و تجديد تمامي سيستمها و روشها را مورد توجه قرار ميدهد. مسلما انتخاب اين روش، شوك بجا و مناسبي در جامعه انيميشن ايران ايجاد خواهد كرد.»
همانطور كه آمد، بحث اصلي بر سر تغيير ساختار است اما آيا با اين روش ميتوان سيستمي طراحي و بازآفريني كرد كه به توليد انبوه انيميشن در كشور منجر شود؟ محمدتقي فهيم منتقد سينمايي كشور در اين باره ميگويد: «متاسفانه درباره نيمي از تاريخ 50 ساله انيميشن ايران بجز 3 يا 4 نمونه اثر غريزي اما پرحس و هنري نميتوان چيزي يافت.
در واقع از مقطع ايجاد جرقههاي جدي انيميشن در ايران كه به اواسط دهه 40 مربوط ميشود و اتفاقا مصادف است با استفاده از كامپيوتر در زمينه گرافيك و حيات انيميشن در جهان تا اوايل دهه 70 كه ميتوان از حضور جديتر انيميشن در ايران نام برد جهان چهاراسبه به جلو تاخته، در حالي كه در ايران به دليل نبود مديريت واحد، نه تنها روش توليد همچنان به شكل سنتي كه به مراتب با سبك و سياقي عقبماندهتر به پيش ميرفته است.
اما از اوايل دهه 70 كه فناوري جديد بتدريج و تا حدودي وارد پروسه توليد ميشود و جامعه نوين ايران در عرصههاي مختلف به توسعه دست مييابد و گام بلندي روبه جلو بر ميدارد به موازات ديگر عرصهها در انيميشن نيز شاهد جرقههايي كمتر مديريت شده در زمينه آموزش، افزايش مراكز توليد، كميت روبه افزايش متخصصان و... هستيم. با اين همه، بدنه انيميشن ايران همچنان دچار تناقضي آشكار و پارادوكسي علني با مديريتي است كه هنوز ميخواهد با شيوه سنتي قد علم كند.»
مطالبي كه خوانديد، شايد تصويري از وضعيت انيميشن ما را به دست داده باشد. شايد اين سوال طرح شود كه چگونه است كشورهايي كه ديرتر از ما شروع كردهاند، اكنون در اندازه «غولها»ي اين هنر عرضاندام كردهاند و توليداتشان رسانههاي مختلف جهان را به تسخير خويش درآورده است. طور ديگر هم ميشود اين مساله را پرسيد، آنها با استفاده از كدام «متد» توليد و پخش و تبليغ به اين جايگاه دست يافتهاند؛ آيا نميشود انيميشن ما نيز همان راه را در پيش گيرد؟
عرضاندام غولها
بهزاد خداپرستي در مقاله «ساختار بصري در انيما و راهكارهاي توليد به اين سبك» به بخشي از سوال فوق پاسخ ميگويد: «انيما يا همان انيميشن به سبك ژاپني داراي گستردهترين بازار در ميان سبكهاي توليد انيميشن جهان است. تمام شبكههاي تلويزيوني در ساعات پخش برنامههاي ويژه كودكان و نوجوانان حتما انيميشني در اين سبك پخش ميكنند.
كانالهاي ماهوارهاي 24ساعته نيز چند ساعت از زمان پخش خود را به اين انيميشن اختصاص ميدهند. حتي برخي شبكهها نظير كانال مانگا (به معني داستان مصور سبك ژاپني) به صورت تماموقت به پخش اين گونه تلويزيوني و سينمايي ميپردازند. اقبال به چنين توليداتي به حدي است كه بسياري از شخصيتهاي كارتوني انيما براي خود صاحب شجرهنامه، مجله، هفتهنامه و همچنين بازيهاي رايانهاي هستند. آخرين نمونه اين شخصيت «ناروتو» است كه بتازگي بازي آن روي كنسول ايكس باكس ارائه شده است.
يك جستجوي ساده در اينترنت، گستردگي بازار و ميزان منابعي را كه به اين شخصيتها اختصاص دارند به ما نشان ميدهد. همهگيري اين سبك، توليد فراوان و ارزان و همچنين استقبال خوب كودكان و نوجوانان از فيلم و محصولات جانبي موجب شده كه شركتهاي بزرگ توليد فيلم و انيميشن همانند والتديزني نيز به انيما روي بياورند و مجموعههايي را در اين سبك راهي بازار كنند. برخي كشورها نظير اسپانيا و فرانسه نيز با گرتهبرداري از روش توليد آنان به توليد انيميشنهايي با ظاهر اروپايي و روايت انيمايي اقدام كردهاند».
مهدي غلامحيدري / جام جم
چند وقتي هست كه انيميشن « پورياي ولي » كه هر روز ساعت 5:45 بعدازظهر از شبكه اول سيما پخش ميشه نظرم رو جلب كرده !
پيشنهاد ميكنم شما هم ببينيدش و نظرتون رو در موردش بيان كنيد .
تاپيك داشت خوب پيش ميرفت چرا ول كرديد؟ (بابا من تازه اومدم ديدم ته ديگشم بردن)
دوستان نگران نباشند
قرار است كه سرمايه اي هنگفت به دولت عراق داده شود تا بتوانند انيميشن بسازند
و اگر اين طرح با موفقيت همراه بود به افغنستان و بعد از آن به سوريه و فلسطين و.. كمكي كه در حد بضاعت دولت محترم ايران هست بشود
و بعدشم ميريم از اونا انيميشن ميخريم تا محتاج غربي ها نباشيم.
ولي خودمونيم ها بجاي سرماييه گذاري تو بخش سريال سازي (آموزش حالگيري دوستان آشنايان اقوام همكاران و....)
كه جز اعصاب خودكني و اطلاف وقت چيزي نداره
بيان تو انيميشن سرمايه گذاري كنند تا ماههم شايد يك صنعت هنري داشته باشيم (داريم ها)
بچه كه بودم دوست داشتم كارتون بسازم ولي حيف كه چيزي در كار نبود ( البته شايد دوباره شروع كردم : حيف كه هزيش بالاس)
به اميد روزي كه بچه هاي كنون بتونند به آرزو شون برسند
و بايد به بعضي از انيميشن كار هاي ايراني تبريك گفت گه از هيچ يك چيزي ساختند (واقعند از هيچ بدون سرمايه بدون حمايت و احتمالا (صد در صد) با چوب تو چرخ كردن)
دوستاني كه ميگن ما نتوانيم
واقعا برايشان متاسفم (البته همين توهم هستش كه نمي زاره ما پشرفت كنيم )
ايراني مي توند ولي نمي گذارند
همين ايراني اگه بره تو شركت هاي بزرگ انيميشن سازي(كه فكر كنم رفته ) نشون ميده كه هنر نزد ايرانيان است و بس.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)