تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 63 از 638 اولاول ... 135359606162636465666773113163563 ... آخرآخر
نمايش نتايج 621 به 630 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #621
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    احساسي است عجيب, ناگفتني
    چون بارشي گرم در دل آفتاب

    زبانم تهي است از كلمات .
    جملات مرده اند.
    دريايي از صحبتم
    اما خورشيد تنهايي بخارم كرد

    چيزي در بي نهايت وجودم سنگيني مي كند,
    ميان شب و روزم دري بسته است.
    سايه سياهي
    روي زندگي ام خم شده
    و در سياهي آن آينده را مي بينم.
    از وهمش
    تار و پودم از هم گسيخت.

    احساسي است عجيب, لبريز از باورهاي دردناك,
    چون بارشي گرم در دل آفتاب.

    امروز از فردا رنگ مي گيرد
    فرداهايي بي رنگ تر از امروز
    و من با قلم تنهايي
    فرداها را
    بر پرده تاريك دلم نقش مي كنم
    تا خود را در آنها باور كنم.
    شايد فردايم را عطر رنگي باشد.

  2. #622
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    به زمين مي گويم
    از تنهاترين ياسي
    كه در تنهاترين شب رويا
    در قلب من مي روئيد

    به زمين مي گويم
    از سنگين تريت خوابي
    كه در كامش لغزيد
    و روياي زندگي آغاز شد

    از وزش زمان كه بگذريم
    آرزوهاي ماست
    كه زندگي را
    با دستاني پينه بسته به دوش دارد

    به زمين مي گويم
    كه نمي شنود و چون شب هاي من
    در بي كران سكوت است

    جويبار محبت خشكيد
    و در كنارش
    گل آرزويم پژمرد

    نه پروازي, نه تابشي, نه وزشي
    من بودم و نيستي
    و مرگ متولد شد

    به زمين مي گويم
    از مرگ مسرورترين سرو زمين
    كه از پژمردگي ياسش
    درخت نيستي
    مرگ را ميوه داد
    و او نيز سرانجام با من گريست

  3. #623
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    شعر گفتن فقط حس نميخواد..بلكه يه نگاه ساده و پاك مي خواد....كه به نظر من شما همشو دارين...تبريك ميگم.
    مرسی!
    این نظر لطف شماست ولی فکر نمی کنم هیچکدومشو من داشته باشم!

  4. #624
    پروفشنال winter+girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    749

    پيش فرض

    چمباتمه میزنم کنار تنهایی
    و به زندگی کردنم فکر میکنم
    به زندگیی که نکردم
    به خدایی که نشناخته ام
    سیاهی روشن می شود
    نوری می تابد
    ندایی می آید
    وجودم می جوشد
    زندگی ام آغاز می شود
    Last edited by winter+girl; 08-03-2008 at 11:54.

  5. #625
    پروفشنال winter+girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    749

    پيش فرض

    سوز آهم اثر نمی بخشد
    دفتری را چرا سیاه کنم
    شمع بالین مرگ خود باشم
    کاهش جان خود نگاه کنم
    بس کنم این سیاهی کاری بس!
    گرچه دل ناله میکند
    ((بس نیست))
    برگ های سپید دفتر من
    از شما رو سیاه تر کسی نیست

  6. #626
    پروفشنال winter+girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    749

    پيش فرض


    اي آسمان ! باور مكن ، كاين پيكره محزون منم
    من نيستم ! من نيستم
    رفت عمر من ، از دست من
    اين عمر مست و پست من
    يك عمر با بخت بدش بگريستم ، بگريستم
    ليك عمر پاي اندرگلم
    باري نپسريد از دلم
    من چيستم ؟ من كيستم

  7. #627
    پروفشنال winter+girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    749

    پيش فرض

    زندگی رویا نیست ،
    زندگی زیبایی است می توان بر درختی تهی از بار ،
    زدن پیوندی
    می توان در دل این مزرعه ی خشک و تهی بذری ریخت
    می توان از میان فاصله ها را برداشت دل من با دل تو هر دو بیزار از این فاصله هاست

  8. #628
    پروفشنال winter+girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    749

    پيش فرض

    در انتظارت ای ترانه ی نا مفهوم ،
    کفشهای غیرتم را در می آورم و
    در کویر غرورم پا برهنه راه می روم
    شاید تاولهای قلبم را باور کنی !

  9. این کاربر از winter+girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #629
    پروفشنال winter+girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    749

    پيش فرض

    و با حود این چنین سودا میکنم

    زمان زمان عشق است و پروا میکنم.

    شاید ندانم که بر خودم چه ها رفته است.

    ولی از این شادمانم که عشق بازی با معشوق میکنم.

    صدایی از اعماق وجودم دم به دم زبابه میکشد.

    شعر های خاطره را ورق زنان گریه میکنم.

    ....................از سروده های

    شهرام ن

  11. #630
    پروفشنال winter+girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    749

    پيش فرض

    دلم مانند روز های بارانی است
    هوای مه گرفته در درونم شیهه خواهد کرد
    و من در امتداد حرف هایم
    بسی از فعل امید
    دور دورم
    دور تر از دورم

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •