تبلیغات :
دانلود فیلم جدید
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 18 از 87 اولاول ... 81415161718192021222868 ... آخرآخر
نمايش نتايج 171 به 180 از 866

نام تاپيک: نويسندگان عزيز ميخواهيم داستان بنويسيم!

  1. #171
    آخر فروم باز Benygh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    پست ها
    5,721

    پيش فرض

    به نظر من یه مقدار در مورد اصول مینی و نوشتن ابتدا صحبت و بحث بشه و بعد دوباره شروع کنیم. تا نوشته هامون بجای مینی به شعر و نثرو طنز و ... کلی قالب دیگه تبدیل نشه . واقعا من دوست دارم که بیشتر در این مورد بدونم.
    سلام
    من موافقم با این ...
    کمک خوبی هم برای من که چیزی نمیدونم میشه ...

  2. #172
    پروفشنال Mahdi_Shadi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    621

    پيش فرض

    خوب می دونی که من از اول موافق بودم اون داستان دومی رو هم به این امید نوشتم که مسابقه ادامه داره اما دیدم
    خیر...خبری نیست!فکر کنم موضوع واحد جالب بشه اما سخته!می دونی که باید حسش بیاد!!!منکه همیشه این
    حوالی بودم و مثل همیشه خواهم بود (اگر مشکلی پیش نیاد!)
    ايشالا كه هستي!...پس حالا يه كاري كن تا حسش بياد و يه موضوع هم پيشنهاد بده!

  3. #173
    پروفشنال Mahdi_Shadi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    621

    پيش فرض

    مي‌دونيد.....به نظر من چرا خودمونو محدود كنيم....بياين اول يه موضوع جالب بذاريم و مسابقه رو پيش ببريم...بعد بيايم يه كمي هم جدي تر راجع به اصول نوشتن صحبت كنيم....
    ...چون به نظر من براي نوشتن نبايد خيلي تئوري كار كرد...به نظر من نوشتن دو تا اصل داره...يكي خواندن يكي تمرين كردن و نوشتن....ولي بازم هر چي كه نظر جمعه...

  4. #174
    اگه نباشه جاش خالی می مونه western's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    for sale
    پست ها
    469

    پيش فرض

    سلام ببخشید که چند روزی نبودم. با اجازه یه سر به شهرمون زده بودم بسیار بسیار جاتون خالی بود.

    من یه پیشنهاد دیگه هم دارم:
    به نظر من یه مقدار در مورد اصول مینی و نوشتن ابتدا صحبت و بحث بشه و بعد دوباره شروع کنیم. تا نوشته هامون بجای مینی به شعر و نثرو طنز و ... کلی قالب دیگه تبدیل نشه . واقعا من دوست دارم که بیشتر در این مورد بدونم.

    از لطف western جان و Beny-Nvidia و mehdi-shadi هم بسیار بسیار ممنونم.


    از خبر احتمال چاپ شدن کتابت خیلی خیلی خوشحال شدم. برام غیر قابل باور بود. یه مقدار در مورد روند چاپ هم توضیح بده اینکه چه کارهایی کردی و تعداد صفحات چقدر بود و چقدر هر جلد هزینه بر می داره و فروشش چقدر می شه؟

    بسیار بسیار ممنونم
    اولاً شهرت کجاست؟پای سرو بلند؟ثانیاً حرف مینی رو نزن!تو که استعداد داری فکر می کنی همه می تونند؟
    من که دیگه از این هم کوتاهتر نمی تونم بنویسم!اونوقت می شه تلگراف!ثالثاً قابلی نداشت!رابعاً کاری برای
    کتابم نکردم یعنی یک آقایی که چابخونه داشت و خودش در کار نوشتن کتاب درسی بود اومد خونمون کتابم(رانده شدگان)رو که پرینت کرده بودم دید گفت این بشه کتاب معمولی میشه سیصد و خورده ای بعد نشست حساب
    کرد گفت با ویرایش و جلد و...می شه ششصد تومن هذینه بر می داره و هر جلد رو اگه راضی باشی دو تومن
    بفروشیم چهارصد تومن سود می کنی!!!!!!!!و گفت گرفتن شابک و مجوز هم راحته!همین!دیگه عرضی؟

  5. #175
    اگه نباشه جاش خالی می مونه western's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    for sale
    پست ها
    469

    پيش فرض

    و اما مهدی جان....اولاً شهر تو کجاست؟عربستان؟نه یعنی این سوال بی ربط بود!تو که نرفتی شهرت!!!!ثانیاً من همیشه هستم تو نیستی!ثالثاً حس منم نمیاد آقایون بیاند هل بدیم!رابعاً راست می گی محدود کردن نویسنده
    بی معنی چون هر کس حس و طرز متفاوتی داره و البته که باید عملی کار کرد گفتم که اصول تئوری رو کسانی
    می گند که خودشون حتی کلمه ای ننوشتند تا ننویسی به عیبهات پی نمی بری!وسلام!

  6. #176
    پروفشنال Mahdi_Shadi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    621

    پيش فرض

    و اما مهدی جان....اولاً شهر تو کجاست؟عربستان؟نه یعنی این سوال بی ربط بود!تو که نرفتی شهرت!!!!ثانیاً من همیشه هستم تو نیستی!ثالثاً حس منم نمیاد آقایون بیاند هل بدیم!رابعاً راست می گی محدود کردن نویسنده
    بی معنی چون هر کس حس و طرز متفاوتی داره و البته که باید عملی کار کرد گفتم که اصول تئوری رو کسانی
    می گند که خودشون حتی کلمه ای ننوشتند تا ننویسی به عیبهات پی نمی بری!وسلام!
    مرسي به خاطر نظرت...بعدش هم يه چند وقت ديگه بگذره تو ما رو تو همه‌ي شهر‌هاي نا مربوط مي‌چرخوني ديگه....؟!...اون از اون پيغام خصوصيه و اينم از اين عربستان اين‌جا....!
    .
    .
    .
    راستي يه چيزي يادت رفت....اومده بودي كه موضوع پيشنهاد بدي....!

  7. #177
    اگه نباشه جاش خالی می مونه western's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    for sale
    پست ها
    469

    پيش فرض

    يه چيزي يادت رفت....اومده بودي كه موضوع پيشنهاد بدي....!
    من کی همچین حرفی زدم؟حالا اگه اصرار می کنید...چون من دخترم در مورد پسر خوشگل موضوع بنویسید

  8. #178
    پروفشنال hamidma's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2005
    پست ها
    648

    پيش فرض

    پسر بچه
    پسر بچه پدر را از خواب پراند. پدر دستش را برای زدن یک سیلی محکم به پسر بچه بلند کرد. پسر بچه فکر کرد که ای کاش در زمان کودکی پدرش، مثل الان هر روز از تلویزیون و روزنامه ها و ... توصیه هایی در مورد تنبیه نکردن پخش می شد. ولی او سیلی محکمی خورد و بارها و بارها این بالا و پایین رفتن دست پدر و افکار پسر تکرار شد.
    پسر بچه پاسخ سوال را نمی دانست. معلم دستش را برای زدن یک سیلی محلم به پسر بچه بلند کرد. پسر بچه فکر کرد که ای کاش ........ ولی او سیلی محکمی خورد و ......
    پسر بچه با توپ شیشه همسایه را شکست. همسایه دستش را برای زدن یکی سیلی محکم به پسر بچه بلند کرد. پسر بچه فکر کرد که ای کاش همسایشان .... ولی او سیلی محکمی خورد و .....

    پسر بچه .........
    پسر بچه ............

    پسر بچه سالها بعد پدر، معلم، همسایه و .... شد ولی او نیز پسربچه، شاگرد، پسر همسایه و ... اش را سیلی زد. هر چند هر روز شنیده بود که نباید کتک بزند ولی راهی غیر از این شیوه یاد نگرفته بود.



    کنترل لحظه ها

    برای تمام دقایق آن روز برنامه داشت. ساعت 7 صبحانه، ساعت 7:15 حرکت به سمت شرکت، ساعت 7:30 پارک ماشین در پارکینک،.... ساعت 9:30 قرار با رئیس شرکت جهت ارائه پروژه ای که آینده کاری اش به آن بستگی داشت،.... ساعت 11:30 ملاقات با رئیس بانک برای دریافت وام منزل،..... ساعت 20 قرار با نامزدش برای مشخص کردن زمان عروسی .............
    ولی همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاد. ساعت 7 و 16 دقیقه و 32 ثانیه .....
    اولین چهارراه، ترمز ماشین، ترمز موتورسیکلت، برخورد شدید، پرت شدن موتور سوار، مرگ موتورسوار،...... ..................
    او در زندان فکر کرد که ای کاش می توانست برای لحظه ها هم برنامه ریزی کند.

  9. #179
    اگه نباشه جاش خالی می مونه western's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    for sale
    پست ها
    469

    پيش فرض

    بمیری حمیدما!اینها رو کتاب کن حیف اند....آدم توی همون چند سطر منقلب می شه!

  10. #180
    پروفشنال hamidma's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2005
    پست ها
    648

    پيش فرض

    با تشکر از احساسات پاکتون

    خیلی خیلی خوشحال می شوم که بدونم ایا در اینترنت می شه نویسنده معروفی که اهل مینی هم باشه پیدا می شه یا نه. اگر بتونم ادرسی پیدا کنم خیلی خوب می شه. شما به من امیدواری می دید که این نوشته ها رو به دیگران هم نشون بدهم.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •