آقا اینجا رفع اشکال نوازندگان سنتی قرار داده میشه توسط خودم ممنون میشم از هر کس که کمک کنه
(با اجازه ی مدیران محترم)
آقا اینجا رفع اشکال نوازندگان سنتی قرار داده میشه توسط خودم ممنون میشم از هر کس که کمک کنه
(با اجازه ی مدیران محترم)
من كمكت مي كنم ... اينجا مقاله هم بذاريم بد نميشه
موسیقی امروز ایران از دوره آقا علیاکبر فراهانی (نوازنده تار دوره ناصرالدین شاه) باقی مانده است که توسط آقا غلامحسین (برادر آقا علیاکبر) به دو پسر علیاکبرخان به نامهای میرزا حسینقلی و میرزا عبدالله، آموخته شد و آنچه از موسیقی ملی ایران امروزه در دست است، بداههنوازی این دو استاد میباشد که به نام «ردیف موسیقی» نامیده میشود.
ردیف در واقع مجموعهای از مثالهای ملودیک در موسیقی ایرانی است که تقریبا با واژهی رپرتوار در موسیقی غربی هم معنی است. گردآوری و تدوین ردیف به شکل امروزی از اواخر سلسلهی زندیه و اوایل سلسله ی قاجاریه آغاز شده است. یعنی در اوایل دوره ی قاجار سیستم مقامی موسیقی ایرانی تبدیل به سیستم ردیفی شد و جای مقامهای چندگانه را هفت دستگاه و پنج آواز گرفت.
از اولین راویان ردیف می توان به خاندان فراهانی یعنی آقا علی اکبر فراهانی - میرزا عبدالله - آقاحسینقلی و... اشاره کرد. ردیفهایی که اکنون موجود می باشند : ردیف میرزا عبدالله - ردیف آقاحسینقلی - ردیف ابولحسن صبا - ردیف موسی معروفی - ردیف دوامی - ردیف طاهرزاده - ردیف محمود کریمی - ردیف سعید هرمزی - ردیف مرتضی نی داوود - و... می باشند. و هم اکنون ردیف میرزا عبدالله - صبا و دوامی کاربری بیشتری دارند و بیشتر در مکاتب درس موسیقی آموزش داده می شوند .
دستگاه
هر دستگاه موسیقی ایرانی، توالیی از پردههای مختلف موسیقی ایرانی است که انتخاب آن توالی حس و شور خاصی را به شنونده انتقال میدهد. هر دستگاه از تعداد بسیاری گوشه موسیقی تشکیل شده است و معمولا" بدین شیوه ارایه میشود که از درآمد دستگاه آغاز میکنند، به گوشه اوج یا مخالف دستگاه در میانه ارایه کار میرسند، سپس با فرود به گوشههای پایانی و ارایه تصنیف و سپس رِنگی اجرای خود را به پایان میرسانند.هفت دستگاه ردیف موسیقی سنتی ایرانی و یک دستگاه عربی که کاربری زیادی دارد عبارتاند از:
دستگاه سهگاه
دستگاه چهارگاه
دستگاه همایون
دستگاه ماهور
دستگاه شور
دستگاه نوا
دستگاه راستپنجگاه
دستگاه دیلمان/ عربی
آواز
آواز ابوعطا
آواز بیات ترک (بیات زند)
آواز دشتی
آواز افشاری
آواز بیات اصفهان
خوب در مورد اينها بعدا توضيح كامل ميدم
فعلا
تار از سازهای زهی است که با زخمه نواخته میشود. تار در ایران و برخی مناطق دیگر خاورمیانه مانند آذربایجان و ارمنستان و گرجستان برای نواختن موسیقی کلاسیک این کشورها رایج است. در گذشته تار ایرانی پنج سیم (یا پنج تار) داشت. غلامحسین درویش یا درویش خان سیم ششمی به آن افزود که همچنان بکار میرود.
کاسهٔ تار بیشتر از کنده کهنه چوب توت ساخته میشود که هرچه این چوب کهنه تر باشد به دلیل خشک بودن تارهای آن چوب تار دارای صدای بهتری خواهد بود. پرده ها از جنس روده گوسفند تهیه میشود. دسته و پنجه معمولاً از چوب گردو. شکل کاسهٔ تار مانند دو دل به هم چسبیده و از پشت شبیه به انسان نشستهای است. تار آذربایجانی شکل کمی متفاوتی دارد و سیمهای آن بیشتر است.جنس خرک از شاخ بز کوهی است.در دو طرف دسته از استخوان شتر استفاده میشود.
از لحاظی ساز تار به سه تار نزدیک است. از لحاظ شیوهٔ نوازندگی زخمهٔ عادی در تار به صورت راست (از بالا به پایین) است ولی در سه تار بلعکس است (از پایین به بالا). همچنین از نظر تعداد پردهها نیز با هم شباهت دارند. صدای تار به دلیل وجود پوستی که روی آن است از شفافیت خاصی برخوردار است. به خصوص سازهایی که ساخت قدیم هستند از شیوهٔ صدای دیگری برخوردارند.
از نوازندگان اين ساز مي توان به استادعلینقی وزیری،،استادجلیل شهنازاستادمحمدرضا لطفی،استادحسین علیزاده،استاد فرهنگ شریف،استادفریدون حافظی، ،استاد موسی معروفی ، استاد عطا جنگوک، استاد داریوش طلایی ، استاد علی اکبر شهنازی استاد هوشنگ ظریف استاد داریوش پیرنیاکان، استاد فروغی کرمانی،حميد متبسم و بسیاری دیگر اشاره نمود.
از سازندگان به نام این ساز در دوران قاجار میتوان از یحیی اول و یحیی دوم و عباس و جعفر صنعت و بعد از آنها به رمضانعلی شاهرخ نام برد و در دوران ما از استاد ابراهیم قنبری مهر. سازهای ساخت دست این استادان هم از لحاظ صنعت و زیبایی وهم از لحاظ صدادهی ستودنی است.
سهتار از سازهای مضرابی موسیقی ایرانی است که آنرا را معمولاً با مضراب نمینوازند و با ناخن، زخمه میزنند.
سهتار و انواع سازهای شبیه بهآن مانند دوتار و تنبور و چگور در نواحی مرکزی آسیا و خاورمیانه رواج داشتهاست. به نظر میرسد که سهتار از قرن چهارم رواج داشتهاست.
سهتار در گذشته سه سیم (تار) داشته و اکنون چهار سیم دارد(البته سیم سوم و چهارم آن نزدیک به هم قرار دارند و همزمان نواخته میشوند و مجموعهٔ آندو رامعمولا سیم «بم» مینامند). با گذشت زمان کسانی چون ابونصر فارابی، ابوعلی سینا، صفی الدین ارموی و از متأخران ابوالحسن خان صبا لزوم افزایش یک سیم دیگر (این سیم از نظر تاریخی سیم چهارم است ولی سیم سوم خوانده میشود) به این ساز را درک کرده و سه تارهای امروزی دارای چهار سیم هستند. سیم سوم سه تار به سیم مشتاق معروف است و به روایتی از ابوالحسن صبا این سیم را نخستین بار درویشی به نام مشتاق علیشاه به این ساز افزوده.
برخی از جمله عدهای از عرفا به آن «اوتار» نیز میگویند.
این ساز زیبا از بخشهای زیر تشکیل شده:
سیمها:
سیم یکم یا سیم سفید از فولاد
سیم دوم یا سیم زرد از برنز
سیم سوم یا سیم مشتاق یا زنگ که دقیقا هم جنس و هم اندازهٔ سیم یکم است
سیم چهارم که آن هم زرد رنگ است و از دیگر سیمها قطورتر است.
کاسه: از نظر ساختاری مانند کاسهٔ عود یا تنبور است ولی کوچکتر از آنها (درازای کاسه سه تار از ۲۶ تا۳۰ سانتی متر، پهنای آن به تناسب بین ۱۲ تا ۱۶ سانتی متر و ژرفایش نزدیک ۱۳ سانتی متر میباشد.). و معمولاً از چوب توت ساخته میشود.
صفحه: روی کاسه جا دارد و دست راست نوازنده روی آن قرار میگیرد. صفحه دارای سوراخهایی برای خروج صداست.
دسته: درازای دسته ۴۰ تا ۴۸ سانتی متر و قسمتی که گوشیها در آن تعبیه میشوند ۱۲ سانتی متر و پهنای دسته ۳ سانتی متر است.
خرک
سیمگیر: در بخش پایانی کاسه ساز ابزاری چوبین برای نگهداری سیم هاوجود دارد که عموماً سیم گیر خوانده میشود.
شیطانک
گوشی: سیم از یک طرف به سیم گیر در انتهای کاسه و از طرف دیگر به گوشیهای کوک شونده در انتهای دسته ساز بسته میشوند. با پیچاندن گوشیها ساز کوک میشود.
پرده.
سه تار دارای صدایی مخملین و ظریف بوده از آنجاییکه که با کنار ناخن انگشت سبابه دست راست نواخته میشود، صدای ساز ارتباط مستقیمی با اعصاب و روان نوازنده پیدا میکند و از این رو سه تار را اغلب همدم اوقات تنهایی خواندهاند.
اغلب شنوندگان، ساز سه تار را دارای لحن و نوای غمگینی احساس میکنند، اما نوازندگان معاصر موسیقی ایرانی در تلاش برای توسعه موسیقی مدرن و نوی ایران، اثار زیبایی آفریدهاند که با حال و هوایی که تا دو دهه پیش از این ساز تصور میشد کاملاً متفاوت است.
دستگاه ماهور یکی از گستردهترین دستگاههای موسیقی ایرانی است و در ردیفهای گوناگون در حدود ۵۰ گوشه دارد.
ماهور «دو»
ماهور دو، ماهوری است که گام آن از دو شروع میشود. یعنی نت شاهد آن دو میباشد و در تار وسه تار با کوک دو سل دو دو نواخته میشود. در ماهور دو همه پردهها بکار هستند یعنی دو – ر – می– فا - سل – لا - سی – دو.
ماهور «ر»
برای ویلن و کمانچه معادل آن ماهور «ر» میباشد که شاهد آن نت «ر» است و نت «دو» نیز دیز میشود.
گوشههای اصلی و زیر مجموعههای آنها
1. درآمد : ( نت شاهد آن نت اول گام است یعنی «دو»)
2. گوشه گشایش : ( نت شاهد آن نت دوم گام است یعنی «ر»)
3. گوشه شکسته : ( نت شاهد آن نت پنجم گام است یعنی «سل»)
4. گوشه دلکش : ( نت شاهد آن نت پنجم گام یعنی سل است )
5. گوشه عراق : ( نت شاهد آن نت هشتم گام یعنی دو است )
6. گوشه راک
گوشههای ریتمیک
1. کرشمه
2. مجلس افروز
3. خسروانی
4. چهار پاره
5. زنگوله
دستگاه چهارگاه از نظر علم موسیقی یکی از مهمترین و زیباترین مقامات ایرانی است. گام آن مانند شور و همایون، پایین رونده و مثل گام ماهور و اصفهان بالارونده میباشد، چرا که در دو حالت محسوس است. یعنی میتوان گفت که این گام، مخلوطی از گام سهگاه و همایون است و اگر نت دوم و ششم گام ماهور را ربع پرده کم کنیم، تبدیل به چهارگاه میشود.
در گام چهارگاه همیشه دو علامت نیم پرده برشو و دو علامت ربعی فرو شو با هم وارد شدهاند و فواصل درجات این گام نسبت به تونیک عبارتند از: دو نیم بزرگ، سوم بزرگ، چهارم درست، پنجم درست، ششم نیم بزرگ، هفتم بزرگ و هنگام، که دانگهای آن هم با یکدیگر برابرند. نت شاهد (تونیک) این دستگاه نیز در راست کوک «دو» است. حالت آغازین درآمدهای چهارگاه، با نت «لا» بسیار واضح و مشخص است و به این وسیله به راحتی میتوان آن را از سایر گامها تشخیص داد.
از میان مقامات ایرانی و به خصوص موسیقی مشرق زمین، شور، سهگاه و چهارگاه هستند که از این میان، مقام چهارگاه از همه مهمتر است. چهارگاه را گامی کاملاً ایرانی و خالص میدانند. این گام با گام بزرگ (ماژور) ارتباط دارد چرا که مانند گام بزرگ بالا رونده است. سوم بزرگ مانند گام بزرگ است (دانگهایش مثل گام بزرگ (ماژور) مساوی بوده و فاصلهٔ آخر آنها نیم پرده است) و همین طور فاصلهٔ هفتم آن مانند هفتم گام بزرگ است و فاصلهٔ محسوس تا تونیک نیم پرده میباشد.
از طرف دیگر این چهارگاه با گام کوچک (مینور) نیز ارتباط دارد و به طریقی تمامی گامهای مختلف در یک جا جمع شدهاند و بهترین صفات هر گام را انتخاب کرده تا گام چهارگاه را با صفات عالی تشکیل دهد. گام چهارگاه هم از نظر آوایی و هم گوشههای مشترک، شباهت زیادی با گام سهگاه دارد.
چهارگاه در گوشه زابل، کمی به اوج میرود. این گوشه با وجود اینکه نت شاهد و ایست ثابتی ندارد، ولی از حالت ریتمیک و ضربی بالایی برخوردار است ولی از این نظر، هیچ وقت به پای گوشه مخالف نمیرسد. مخالف اوج زیبایی چهارگاه است. حصار گوشهای است که در عین زیبایی، کمی از نظر کوک برای نوازندگان به خصوص سنتورنوازان، مشکلساز میشود. زیرا برای اجرای این گوشه در ادامه ردیف چهارگاه، بایستی نت «فا» را دیز کوک کرد (البته در راست کوک). یعنی نت فا، نیم پرده زیر میشود. این گوشه تا حدودی معادلات چهارگاه را به هم میریزد و برای اینکه بتوان به ادامه ردیف پرداخت، بایستی فرودی مجدد به درآمد داشته باشیم. گوشه منصوری نیز معمولاً پایان بخش دستگاه چهارگاه است. حالات کرشمه، بسته نگار، حزین و زنگ شتر، به زیبایی در تمام چهارگاه، خودنمایی میکنند.
آواز چهارگاه نمونه جامع و کاملی از تمام حالات و صفات موسیقی ملی ماست. چرا که درآمد آن مانند ماهور، موقر و متین است و شادی و خرمی خاصی دارد. در ضمن آواز زابل در همه دستگاهها و در اینجا حزن و اندوه درونی در آواز ما دارد. آوازی نصیحتگر، تجربه آموز و توانا مانند همایون دارد و آواز مویه و منصوری غم انگیز و حزین است. پس این دستگاه نیز به دلیل کمال خود هم گریه و زاری میکند و هم شادی میآفریند و گاهی مسرور و شادمان است و گاهی نیز غمانگیز و دلشکسته و با توشهای از متانت و وقار عارفانه شرقی.
اما روی هم رفته چهارگاه را می توان دستگاهی محسوب کرد که مانند پیری فرزانه دارای روحی بلند و عرفانی است و احساسات عالی انسانی را در کنار خصایص و محسنات انسانی صبور و شکیبا داراست. از ناکامیها و ناامیدیها اشک غم میریزد و در شادیها و خوشیها اشک شوق و سرور. این دستگاه، بهترین گزینه برای ساخت قطعات و تصانیف ملی میهنی و حماسی است به طوری که به زیبایی میتواند حالت شوق و افتخار وصف ناپذیری را در شنونده به وجود آورد. نوازندگی در این دستگاه با هر یک از سازهای ایرانی، زیبایی خاص خود را دارد ولی هنگامی که تارنوازی به اجرای چهارگاه میپردازد، چیز دیگری است.
از گوشه های اصلی این دستگاه میتوان به موارد زیر اشاره کرد: درآمد، بدر، پیش زنگوله و زنگوله، زابل، حصار، مخالف، مغلوب، ساز بانک، حدی، پهلوی و منصوری.
دستگاه شور، از دستگاههای موسیقی ایران است.
غالب آوازهایی که خواننده آموزش ندیده ایرانی میخواند در یکی از مایههای این آواز میگنجد، از این رو این دستگاه را مادر موسیقی ایرانی هم خواندهاند.
در میان دستگاههای ایرانی شور از همه بزرگتر است. زیرا هر یک از دستگاهها دارای یک عده آوازها و الحان فرعیست ولی شور غیر از آوازهای فرعی دارای ملحقاتیست که هر یک به تنهایی استقلال دارد. آوازهای مستقلی که جزء شور محسوب میشود و هر یک استقلال دارد از این قرار است: ابوعطا، بیات ترک، افشاری و دشتی.
آواز بیات ترک در پردههای شور نواخته میشود و جزو ملحقات آن طبقه بندی میشود، ولی چون از نظر شنوایی حسی شبیه دستگاه ماهور ایجاد میکند، برخی قایل به طبقه بندی آن تحت دستگاه ماهور هستند.
در مکتب آوازی اصفهان آواز بیات ترک در مشتقات دستگاه ماهور به حساب میآید اما در مکتب تهران، مایه بیات ترک را جزء دستگاه شور به حساب میآورند.
مایهها (متعلقات)
1. آواز ابوعطا
2. آواز دشتی
3. آواز افشاری
4. آواز بیات ترک - گاه بیات زند نیز برای اشاره به این آواز بکار برده شده
5. آوازبیات کرد - کردِ بیات نیز گفته میشود
گوشهها
گوشههای ردیفی این دستگاه عبارتاند از:
1. درآمد اول
2. درآمد دوم
3. درآمد سوم: کرشمه
4. درآمد چهارم: گوشهی رهاب
5. درآمد پنجم: اوج
6. درآمد ششم: ملانازی
7. نغمهی اول
8. نغمهی دوم
9. زیرکش سلمک
10. ملانازی
11. سلمک
12. گلریز
13. مجلسافروز
14. عزال
15. صفا
16. بزرگ
17. کوچک
18. دوبیتی
19. خارا
20. قجر، فرود
21. حزین
22. شور پایین دسته
23. گوشهی رهاب
24. چهار گوشه
25. مقدمهی گریلی
26. رضوی، حزین، فرود
27. شهناز
28. قرجه
29. شهناز کت (عاشقکش)
30. رنگ اصول
31. گریلی
32. رنگ شهرآشوب
فکر کنم جای مقاله ها در قسمت دیگه ای باشه. گذاشتن مقاله به عنوان تاپیک نمیخوره مگه اینکه مربوط به رفع اشکالات نوازندگان باشهنوشته شده توسط Music_Fire [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دستگاه همایون یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی است.
به دلیل استفاده از یک گام خاص و تفاوت محسوس در گام بالا رونده و پایین رونده دستگاه همایون منحصر به فردترین دستگاه موسیقی ایرانی به شمار میرود. مقایسه سایر دستگاههای موسیقی ایرانی با موسیقی دیگر ملل و خصوصاً کشورهای همجوار تشابه و یکسان بودن ریشه برخی را نشان میدهد. اما این مطلب در مورد دستگاه «همایون» صادق نیست.
دستگاه همایون و یا به تعبیری «دستگاه عشاق»، با حالت محزون و اسرار آمیز خود گوشههای متعددی دارد که گوشه «بیداد» اوج این دستگاه تلقی میشود.
آثار ارزشمندی از موسیقی ایرانی در سده قبل در این دستگاه ساخته و اجرا شدهاند. «رنگ فرح» از جمله این آثار است.
از لحاظ مرکب خوانی این دستگاه به دستگاههای سهگاه و شور ارتباط دارد و وسعت این دستگاه را بیشتر میکند.
یکی از آوازهای ایرانی که اسم آن در کتب موسیقی هست آواز اصفهان است که آن را از متعلقات دستگاه همایون دانستهاند. یکی دیگر از آوازهایی که از متعلقات دستگاه همایون است، آواز شوشتری است. فواصل پردهها در این دستگاه به صورت زیر است:
سل(بکار).لا(کرن).سی(بکار).دو(ب کار)ر(بکار)می(بمل).می بم(کرن).فا (بکار).
نت شروع این دستگاه به طور معمول «فا» است. البته این دستگاه در کوکهای دیگری با نامهای همایون «دو» و «رِ» نیز نواخته میشود. در ردیف مرحوم کریمی از شوشتری به عنوان یکی از گوشههای این دستگاه نام برده شده است. گوشههای ردیفی این دستگاه عبارتند از:
1. چهارمضراب
2. درآمد اول
3. درآمد دوم: زنگ شتر
4. موالیان
5. چکاوک
6. طرز
7. بیداد
8. بیداد کت
9. نیداود
10. باوی
11. سوز و گداز
12. ابول چپ
13. لیلی و مجنون
14. راوندی
15. نوروز عرب
16. نوروز صبا
17. نوروز خارا
18. نفیر
19. فرنگ و شوشتری گردان
20. شوشتری
21. جامهدران
22. راز و نیاز
23. میگلی
24. موالف
25. بختیاری با موالف
26. عزال
27. دناسری
28. رنگ فرح
همچنین آلبوم بیداد استاد شجریان با آهنگسازی استاد مشکاتیان از جمله آهنگهایی است که در این دستگاه ساخته شده است.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)