اوا...........مگه مشاعره با 1 یا 2 بیت شعر نیست ؟؟؟؟؟؟؟؟
اوا...........مگه مشاعره با 1 یا 2 بیت شعر نیست ؟؟؟؟؟؟؟؟
می دونم گاهی بلور قلبتو می شکنه حرفام
صبر تو به سر رسيده از من و سرگشتگی هام
با گذشت به من نگاه کن تو که می بينی چه تنهام
رو نگردون از من ای خوب اگه بدترين دنيام
نه دوست خوبم اینجا بچه ها حتی یک شعر کامل را هم می ذارن
شما هم شعرتا تا جایی بذار که دوست داری
دلم تاب دل تنگی نداره***********شب وروزم هماهنگی ندارهیکی هم جنس فرشته...که تنش پناه من بود
لحظه های بودن اون...فرصت گناه من بود
منو دزدید از خود من ...منو عاشق خودش کرد
واسه ی عبور از پل ...منو قایق خودش کرد
من که آسمونی بودم...حالا جام نقش زمین شد
کاش تموم قصه این بود ...زندگیم بدتر از این شد.
نکن امیدوارم ای زمونه **********خیانت پیش من رنگی نداره
بچه ها برام دعا کنید........
هر چه زيبا بود بی رحمانه بخشيديش
شعر شد، فرياد شد، عشق و جوانی شد
عطر گل ها شد به روی دشت ها پاشيد
رنگ دنيا شد فريب زندگانی شد
موج شد بر دامن مواج رقاصان
آتش می شد درون خم به جوش آمد
آن چنان در جان می خواران خروش افکند
تا ز هر ويرانه بانگ نوش نوش آمد
=======
خدا بد نده دوست عزیز...
دیگه اسم تو رو هی زمزمه کردن
واسه من نه تو می شه نه فرقی داره
بارونه از سر شب همش میباره
تو گوشم داد میزنه همش میناله
دیگه هیچکی مثل من
غربت اینجارو نداره
زندگی ارزش این همه اشکا رو نداره...
هوا آفتابي ست
مرا زير چتر خود ببر
فقط زير چتر تو
باران مي بارد !
سلام
باز این ابجی از ما جلو زد
دلم را لرزاندي و رفتي
چو مرغ شب خواندي و رفتي
تو اشک سرد زمستان را
چو باران افشاندي و رفتي
یکی روبهی دید بی دست و پای
فرو ماند در لطف و صنع خدای
که چون زندگانی به سر میبرد؟
بدین دست و پای از کجا میخورد؟
درین بود درویش شوریده رنگ
که شیری بر آمد شغالی به چنگ
شغال نگونبخت را شیر خورد
بماند آنچه روباه از آن سیر خورد
سلام
به من حسودیت نشه ها این قدر دلم گرفته بذار بجاش تو مشاعره جلو بزنم
اینم برا دله گرفتت
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در ديده به جاي خواب آب است مرا
يامولا دلم تنگ اومده شيشهء دلم آي خدا زير سنگ اومده
زيرا که به ديدنت شتاب است مرا
يامولا دلم تنگ اومده شيشهء دلم آي خدا زير سنگ اومده
گويند و بخواب تا به خوابش بيني
يامولا دلم تنگ اومده شيشهء دلم آي خدا زير سنگ اومده
اي بي خبران چه وقت خوابست مرا
يامولا دلم تنگ اومده شيشهء دلم آي خدا زير سنگ اومده
يامولا دلم تنگ اومده شيشهء دلم آي خدا زير سنگ اومده
اي لاله تو چون رنگ رخ يار مني
يامولا دلم تنگ اومده شيشهء دلم آي خدا زير سنگ اومده
اي غنچه تو چون دهان دلدار مني
يامولا دلم تنگ اومده شيشهء دلم آي خدا زير سنگ اومده
اي ماه و اگر فکر شکرخنده کني
يامولا دلم تنگ اومده شيشهء دلم آي خدا زير سنگ اومده
گويند که نگار شهر گلزار مني
يامولا دلم تنگ اومده شيشهء دلم آي خدا زير سنگ اومده
يامولا دلم تنگ اومده شيشهء دلم آي خدا زير سنگ اومده
بلبل به سر چشمه چکار آمده اي؟
يامولا دلم تنگ اومده شيشهء دلم آي خدا زير سنگ اومده
يا تشنه شدي يا به شکار آمده اي
يامولا دلم تنگ اومده شيشهء دلم آي خدا زير سنگ اومده
ني تشنه شده ني به شکار آمده اي
يامولا دلم تنگ اومده شيشهء دلم آي خدا زير سنگ اومده
ديوانه شدي ديدن يار آمده اي
يامولا دلم تنگ اومده شيشهء دلم آي خدا زير سنگ اومده
هر شب از پشت نگاهی عاشق
دل به چشمان سیاهت بستم
ولی امشب که نگاهت پژمرد
زندگی گشت خزان در دستم
گفته بودم که پس از رفتن تو
دل به آواز قناری بندم
ولی افسوس قناری هم مرد
و من از زندگیم می خندم
مرسی محمد جان
خیلی مرسی
هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)