شد زمستان انگار
ننه سرما آمد
ننه در تو بره اش
چه بر امان دارد؟
تخمه يا شيريني
قصه اي يا حرفي
هيچ،برف آورده
جانم، آدم برفي
ننه سرما آمد
دست در دستش«دي»
اين يكي ديگر كيست؟
بچه كوچك وي
برف و باد و باران
هست با «دي» همراه
بعد از آن مي ماند
پيش ما تا يك ماه
چون كه دي شد خسته
مي رود از اينجا
ننه خواهد آورد
جاي او «بهمن» را
دي و بهمن با هم
دو برادر هستند
بجز اينها هم هست
يك برادر «اسفند»
بوي گل مي گيرد
بعد از اسفند،زمين
ننه برمي گردد
مي رسد فروردين
شاعر : افشين اعلاء