تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 50 از 127 اولاول ... 4046474849505152535460100 ... آخرآخر
نمايش نتايج 491 به 500 از 1265

نام تاپيک: تکامل (فرگشت)

  1. #491
    آخر فروم باز danielo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    1,021

    پيش فرض

    دوستان یک سوال.
    آیا ژن نر و ماده در میمون و انسان بر عکس هم هست؟؟
    اگر هست چرا ؟؟

    Last edited by Arash4484; 05-04-2014 at 16:22. دليل: کاهش سایز فونت

  2. #492
    آخر فروم باز danielo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    1,021

    پيش فرض

    دوستان من این متن را خوندم ایا به نظرتون احتمال دارد ما و شامپانزه ها اجداد متفاوتی داشتیم ؟؟؟

    جدایی انسان و میمون در سطح بیان ژن
    چهارشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1387




    بیش از ۹۸ درصد DNA و ۹۹ درصد ژنهای انسانها و شامپانزه ها یکسان است. با این همه، ما و آنها از نظر ظاهر و رفتار تفاوت زیادی با هم داریم. برای بیش از ۳۰ سال، پیش از آنکه توالی ژنوم انسان یا شامپانزه ها تعیین شود، دانشمندان بیان کرده اند که این تفاوت میتواند از شیوه ی بیان ژنهای یکسان و نه تفاوت در خود ژنها، برخاسته باشد. پژوهش جدیدی که در مجله ی Nature چاپ شده است، به نظر میرسد این نظریه را ثابت میکند.

    یاوو گیلاد( Yoav Gilad )، ژنتیکدانی از دانشگاه شیکاگو و همکارانش، از روش تازهای برای برسی ژنهای سلولها کبدی چهار نخستی(پریمات)، انسان، شامپانزه، اورانگوتان و مکاک(میمون ژاپنی)، بهره گرفتند. پژوهشگران میتوانستند ۹۰۰ ژن را در هر چهار نخستی باهم مقایسه کنند و تفاوت آنها را در زمینهی بیان ژن ارزیابی کنند. پژوهشگران دریافتند که در هر چهار نخستی میزان تولید مولکول mRNA در بیش از نیمی از ژنها(۶۰ درصد) تفاوتی ندارد. اما در بیان ژن ۱۹ ژن، بین انسان و دیگر نخستی ها تفاوت چشمگیری وجود دارد.

    گیلاد میگوید:" زمانی که ما بیان ژن را در نظر گرفتیم، دریافتیم که طی ۶۵ میلیون سال از تکامل مکاک، اورانگوتان و شامپانزه، تغییر بسیار اندکی رخ داده است. اما طی ۵ میلیون سال جدایی انسان از این نخستی ها، تغییر زیادی در این گروه از ژنهای ویژه انباشته شده است."

    حدود نیمی از ژنهایی که در انسان بیشتر بیان میشوند، ژنهای عامل های رونویسی هستند؛ یعنی، ژنهایی رمزدهندهی پروتیینهایی که بیان ژن را در دیگر ژنها تنظیم میکنند. با تغییر اندکی در این ژنهای کارفرما، فرایند تکامل میتواند اثر ژرفی بر بیان ژن بگذارد، بی آنکه احتمال رخ دادن جهش های منفی را افزایش دهد. گیلاد میگوید: " من فکر نمیکنم نتیجهی پژوهشهای ما سازوکار تازهای را مطرح میکند، اما نخستین گواه تجربی است بر این نظریه که در نخستیها عالی، تکامل ممکن است از راه تغییر بیان ژن کار کند."

    گیلاد گمان میکند که تغییر بهنسبت تند در ژنتیک کبد انسان ممکن است پیامد تغییرهای پیش آمده در رژیم غذایی، مانند وابستگی فزاینده به غذای پخته، باشد. او میگوید:" شاید چیزی در فرایند پختن نیاز زیست شیمیایی را برای بیشترین دستی ابی به مواد غذایی و نیز نیاز به پردازش کردن زهرهای طبیعی موجود در گیاهان و غذاهای جانوری، تغییر داده است."

    این یافته علاوه بر نظریه ی تکامل دستاوردهایی برای پزشکی نیز دارد: ۹ ژن از ۱۰۰ ژن بسیار پایدار، وقتی که تغییر میکنند، در روند سرطان درگیر میشوند. به نظر پژوهشگران " این یافته پیشنهاد میکند که توجه به ژنهایی با میزان بیان ژن حفظ شده در میان نخستی ها، در شناسایی ژنهای نامزد برای پژوهشهای مرتبط با بیماریها، میتواند سودمند باشد." همچنین، این یافته تا اندازهای از این راز پرده بر میدارد که چگونه انسان و شامپانزه، که ژنهای مشترک زیادی دارند، میتوانند این همه متفاوت باشند.

    منبع:
    David Biello, Separation of Man and Ape Down to Gene Expression, [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] , March ۰۹, ۲۰۰۶

  3. 2 کاربر از danielo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  4. #493
    آخر فروم باز danielo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    1,021

    پيش فرض

    همچنین میخواستم نظرتون را درمورد نظریه ترکییبی تکامل بدونم

    ترکییبی تکامل
    نقطه عطف بسیارمهم برای تکامل تولدژنتیک جمعیت ها بود که با تاکید بر گسترش گوناگونی های ژنتیکی در درون جمعیت ها وراثت کمی را موردتوجه قرار میدهد باپیشرفت ژنتیک جمعیت هادر دهه 1930مندل باوری و داروین باوری با یگدیگر تلفیق شدند و نظریه ترکیبی تکامل یا نیوداروینیسم در اوبل دهه 1940ارایه کردند نظریه ترکیبی تکامل نوعی برداشت متطقی است که مشاهدات داروین را از تفاوت های بین زاده ها را در رابطه با جهش توضیح میدهد به این معنی که جهش فراهم کننده گوناگونی های ژنتیکی است که گزینش طبیعی ضنن تکامل بر انها تاثیر میگذارد
    منبع : جزوه درس تکامل

  5. این کاربر از danielo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #494
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض

    دوستان یک سوال.
    آیا ژن نر و ماده در میمون و انسان بر عکس هم هست؟؟
    اگر هست چرا ؟؟

    من متوجه منظور این سوال نشدم منظورتون اینه که کروموزوم های جنسی در میمون و انسان بر عکس هم هستند ؟

    بین همه پستانداران کروموزوم های جنسی ماده XX و نر XY هست

    همچنین میخواستم نظرتون را درمورد نظریه ترکییبی تکامل بدونم

    ترکییبی تکامل
    نقطه عطف بسیارمهم برای تکامل تولدژنتیک جمعیت ها بود که با تاکید بر گسترش گوناگونی های ژنتیکی در درون جمعیت ها وراثت کمی را موردتوجه قرار میدهد باپیشرفت ژنتیک جمعیت هادر دهه 1930مندل باوری و داروین باوری با یگدیگر تلفیق شدند و نظریه ترکیبی تکامل یا نیوداروینیسم در اوبل دهه 1940ارایه کردند نظریه ترکیبی تکامل نوعی برداشت متطقی است که مشاهدات داروین را از تفاوت های بین زاده ها را در رابطه با جهش توضیح میدهد به این معنی که جهش فراهم کننده گوناگونی های ژنتیکی است که گزینش طبیعی ضنن تکامل بر انها تاثیر میگذارد
    منبع : جزوه درس تکامل

    نظریه مدرن داروینی یا نو داروینیسم هم تو مقاله صفحه قبل توضیح داده شده :

    نسخه مدرن داروینیسم، که اغلب نوداروینیسم [۱۵] خوانده مى شود، بر این بینش مبتنى است. این درک توسط ژنتیک دانان جمعیت رونالد فیشر [۱۶] جان هالدین [۱۷] و سوال رایت [۱۸] در دهه هاى ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ حاصل شد و بعد ها در تلفیق دهه ۱۹۴۰ که به نوداروینیسم معروف است، ادغام شد.
    انقلاب اخیر در زیست شناسى مولکولى که در دهه ۱۹۵۰ آغاز شده، بیش از آنکه نظریه تلفیقى دهه هاى ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ را تغییر دهد، آن را تقویت و تایید کرده است.

    نظریه ژنتیکى مدرن انتخاب طبیعى را مى توان به شرح زیر جمع بندى کرد.

    ژن هاى یک جمعیت از گیاهان یا جانورانى که با یکدیگر زادآورى جنسى دارند، یک خزانه ژنى را تشکیل مى دهند. ژن ها در خزانه ژنى با یکدیگر رقابت مى کنند، همانطور که مولکول هاى همانند ساز اولیه در سوپ نخستین با هم رقابت مى کردند. ژن ها در خزانه ژنى عملاً وقتشان را یا صرف نشستن در بدن فردى مى کنند که در ساختنش کمک کرده اند یا در فرآیند تولید مثل جنسى از طریق اسپرم یا تخمک، از بدنى به بدن دیگر مسافرت مى کنند.


    تولید مثل جنسى، مدام ژن ها را بُر مى زند و بدین معنا است که زیستگاه بلندمدت یک ژن، خزانه ژنى است. هر ژن مفروض در خزانه ژنى در نتیجه یک جهش پدید مى آید که خطایى تصادفى در فرآیند نسخه بردارى ژن است. هرگاه که جهش جدیدى رخ دهد، مى تواند به وسیله آمیزش جنسى در خزانه ژنى انتشار یابد. جهش منشاء نهایى تغییرات ژنتیکى است. تولیدمثل جنسى و نوترکیبى ژنتیکى ناشى از کراسینگ آور [مبادله مواد ژنتیکى میان کروموزوم هاى همانند در طول میوز - م] تضمین مى کند که تغییرات ژنتیکى به سرعت در خزانه ژنى توزیع و نوترکیب شود.



    توضیحات کاملتر :

    مقاله فرگشت، داروین و داروینیسم : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  7. 4 کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #495
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض

    دوستان من این متن را خوندم ایا به نظرتون احتمال دارد ما و شامپانزه ها اجداد متفاوتی داشتیم ؟؟؟

    جدایی انسان و میمون در سطح بیان ژن
    چهارشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1387




    بیش از ۹۸ درصد DNA و ۹۹ درصد ژنهای انسانها و شامپانزه ها یکسان است. با این همه، ما و آنها از نظر ظاهر و رفتار تفاوت زیادی با هم داریم. برای بیش از ۳۰ سال، پیش از آنکه توالی ژنوم انسان یا شامپانزه ها تعیین شود، دانشمندان بیان کرده اند که این تفاوت میتواند از شیوه ی بیان ژنهای یکسان و نه تفاوت در خود ژنها، برخاسته باشد. پژوهش جدیدی که در مجله ی Nature چاپ شده است، به نظر میرسد این نظریه را ثابت میکند.

    یاوو گیلاد( Yoav Gilad )، ژنتیکدانی از دانشگاه شیکاگو و همکارانش، از روش تازهای برای برسی ژنهای سلولها کبدی چهار نخستی(پریمات)، انسان، شامپانزه، اورانگوتان و مکاک(میمون ژاپنی)، بهره گرفتند. پژوهشگران میتوانستند ۹۰۰ ژن را در هر چهار نخستی باهم مقایسه کنند و تفاوت آنها را در زمینهی بیان ژن ارزیابی کنند. پژوهشگران دریافتند که در هر چهار نخستی میزان تولید مولکول mRNA در بیش از نیمی از ژنها(۶۰ درصد) تفاوتی ندارد. اما در بیان ژن ۱۹ ژن، بین انسان و دیگر نخستی ها تفاوت چشمگیری وجود دارد.

    گیلاد میگوید:" زمانی که ما بیان ژن را در نظر گرفتیم، دریافتیم که طی ۶۵ میلیون سال از تکامل مکاک، اورانگوتان و شامپانزه، تغییر بسیار اندکی رخ داده است. اما طی ۵ میلیون سال جدایی انسان از این نخستی ها، تغییر زیادی در این گروه از ژنهای ویژه انباشته شده است."

    حدود نیمی از ژنهایی که در انسان بیشتر بیان میشوند، ژنهای عامل های رونویسی هستند؛ یعنی، ژنهایی رمزدهندهی پروتیینهایی که بیان ژن را در دیگر ژنها تنظیم میکنند. با تغییر اندکی در این ژنهای کارفرما، فرایند تکامل میتواند اثر ژرفی بر بیان ژن بگذارد، بی آنکه احتمال رخ دادن جهش های منفی را افزایش دهد. گیلاد میگوید: " من فکر نمیکنم نتیجهی پژوهشهای ما سازوکار تازهای را مطرح میکند، اما نخستین گواه تجربی است بر این نظریه که در نخستیها عالی، تکامل ممکن است از راه تغییر بیان ژن کار کند."

    گیلاد گمان میکند که تغییر بهنسبت تند در ژنتیک کبد انسان ممکن است پیامد تغییرهای پیش آمده در رژیم غذایی، مانند وابستگی فزاینده به غذای پخته، باشد. او میگوید:" شاید چیزی در فرایند پختن نیاز زیست شیمیایی را برای بیشترین دستی ابی به مواد غذایی و نیز نیاز به پردازش کردن زهرهای طبیعی موجود در گیاهان و غذاهای جانوری، تغییر داده است."

    این یافته علاوه بر نظریه ی تکامل دستاوردهایی برای پزشکی نیز دارد: ۹ ژن از ۱۰۰ ژن بسیار پایدار، وقتی که تغییر میکنند، در روند سرطان درگیر میشوند. به نظر پژوهشگران " این یافته پیشنهاد میکند که توجه به ژنهایی با میزان بیان ژن حفظ شده در میان نخستی ها، در شناسایی ژنهای نامزد برای پژوهشهای مرتبط با بیماریها، میتواند سودمند باشد." همچنین، این یافته تا اندازهای از این راز پرده بر میدارد که چگونه انسان و شامپانزه، که ژنهای مشترک زیادی دارند، میتوانند این همه متفاوت باشند.

    منبع:
    David Biello, Separation of Man and Ape Down to Gene Expression, [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] , March ۰۹, ۲۰۰۶
    این مقاله برای پاسخ به این پرسش هست :

    چرا انسانها تا این اندازه از شامپانزه ها متفاوت هستند؟ علت این اختلاف زیاد چیست ؟

    این تحقیق ثابت میکنه تفاوت انسان با شامپانزه به علت تفاوت در خود ژن ها نیست(اگر شامپانزه و انسان اجداد متفاوت داشته باشند تفاوت باید در خود ژن ها باشد) بلکه تفاوت زیاد بین انسان و شامپانزه به علت تفاوت در بیان ژن های این دو هست. تو متن مقاله هم اشاره شده 98 تا 99 درصد از ژن های شامپانزه و انسان یکسان هست .



    دانشمندان شواهد جدیدی برای یک تئوری 30 ساله عرضه کرده اند که در یک مقاله قدیمی از ماری کلایر کینگ و آلن ویلسون (Mary-Claire King & Allan Wilson) از برکلی پیشنهاد شده بود. این مقاله در سال 1975 بیان کرده بود که شباهت ژنها بین انسان و شامپانزه 99 درصد است و در آن پیشنهاد شده بود که تغییر بیان ژن بیش از تغییر در رمزگذاری ژن، ممکن است چگونگی تغییرات بسیار اندک ژنتیکی که می تواند اختلافات وسیع رفتاری و آناتومی بین این دو را ایجاد کند را توضیح دهد.


      محتوای مخفی: متن کامل مقاله 


    اختلافات وسیع بین انسان و شامپانزه بیشتر ناشی از تغییرات موجود در تنظیم ژن تا اختلاف در خود ژنها است. محققانی از یال(Yale)، دانشگاه شیکاگو و انستیتوی هال(Hall) در پارک ویل، ویکتوریا، استرالیا در 9 مارس 2006 در ژورنال Nature این موضوع را مورد بحث قرار داده اند.

    دانشمندان شواهد جدیدی برای یک تئوری 30 ساله عرضه کرده اند که در یک مقاله قدیمی از ماری کلایر کینگ و آلن ویلسون (Mary-Claire King & Allan Wilson) از برکلی پیشنهاد شده بود. این مقاله در سال 1975 بیان کرده بود که شباهت ژنها بین انسان و شامپانزه 99 درصد است و در آن پیشنهاد شده بود که تغییر بیان ژن بیش از تغییر در رمزگذاری ژن، ممکن است چگونگی تغییرات بسیار اندک ژنتیکی که می تواند اختلافات وسیع رفتاری و آناتومی بین این دو را ایجاد کند را توضیح دهد.

    با استفاده از تکنولوژی آرایه ژنی، برای اندازه گیری میزان بیان ژن از هزاران ژن همزمان، این مطالعه نشان می دهد، همچنانکه انسانها از اجداد میمونی خود در 5 میلیون سال پیش، مشتق شده اند، ژنهای مربوط به فاکتورهای رونویسی کننده، که بیان ژنهای دیگر را کنترل می کنند، احتمالا الگوهای بیان خودشان را بصورتی تغییر داده اند، که ژنهایی، آنها را تنظیم می کنند. به دلیل آنکه آنها بر فعالیت بسیاری از اهداف ژنتیکی تاثیر می گذارند، تغییرات اندک در بیان این ژنهای تنظیمی می تواند اثر بسیار شدیدی داشته باشد.

    به گفته پروفسور گیلاد (Gilad)، استاد ژنتیک انسانی در دانشگاه شیکاگو، "زمانی که ما بیان ژن را بررسی می کنیم، تغییرات نسبتا اندکی در 65 میلیون سال تکامل اورانگوتان ها و شامپانزه ها می یابیم، بدنبال تغییر سریع، در طی 5 میلیون سال مربوط به دودمان انسانی، تغییرات روی این گروه خاص از ژنها متمرکز بوده است. این تکامل سریع در فاکتورهای رونویسی تنها در انسانها رخ داده است."

    به گفته پروفسور کوین وایت (Kevin White) استاد ژنتیک، اکولوژی و تکامل "مدت 30 سال دانشمندان تصور می کردند که تنظیم ژن در تکامل انسان نقشی محوری داشته است. علاوه بر تایید این نظریه که تغییراتی که در تنظیم ژن، بخش اصلی تاریخچه تکاملی ماست، این نتایج جدید، به توضیح این نکته که فاکتورهای تنظیمی ممکن است حداقل دربعضی بافتها اهمیت داشته باشند، کمک می کند. این موضوع به بازشدن دریچه ای برای تشریح عملکرد نقش تنظیم ژن در طی تکامل انسان جدید، کمک می نماید."

    برای اندازه گیری تغییرات بیان ژن در گونه های مختلف، وایت و گیلاد(White & Gilad) اولین آرایه ژنی چند گونه ای را ابداع نمود. این روش به آنها امکان می دهد که در سطح بیان بیش از 1000 ژن بین انسانها، شامپانزه ها، اورانگوتانها و میمونهای دنیای قدیم (Rhesus macaques)که حدود 70 میلیون سال تکامل را نشان می دهد، مقایسه شود. برای این که نمونه ها قابل مقایسه شوند، محققان بافت کبد، یکی از همانندترین منابع، پنج نر بالغ از هرکدام از چهارگونه را مطالعه کردند.

    آنها تحقیقاتشان را روی سطوح بیان ژن دوسری ژن که در هرچهار گونه بدون تغییر باقی مانده اند، متمرکز کردند و نشان دادند که نیاز کمی برای اصلاح و یا تغییر وجود داشته است و آنهایی که شدیدا تغییر کرده اند، معمولا در نسل انسان، نشانه ای از انگیزه ای قوی برای سازگاری با تغییرات محیطی بوده است.
    از بین 1056 ژن از هر چهارگونه، 60 درصد، سطوح بیان نسبتا ثابتی در هرچهار گونه داشتند. به نظر می رسد سطح بیان این ژنها به مدت 70 میلیون سال ثابت باقی مانده است و این نشان می دهد که تنظیم آنها تحت فشار تکاملی است.

    بسیاری از این ژنها در فرآیندهای پایه ای سلولی شرکت دارند. محققان پیشنهاد می کنند که تغییر تنظیم این ژنهای پایه و اجدادی، ممکن است زیان آور باشد. در حقیقت پنج تا از 100 تا با ثبات ترین ژنها، دارای سطوح بیان تغییر یافته در سرطان کبد می باشند.

    زمانی که آنها ژنهای انسانی را با سطوح بیانی که بطور معنی داری بالاتر و پایینتر هستند، بررسی کردند، 14 ژن با افزایش بیان و 5 ژن با کاهش بیان، پیدا شدند. در حالی که تنها 10 درصد ژنها فاکتورهای رونویسی بودند، 42درصد ژنها با افزایش بیان درانسانها همراه بودند. هیچکدام از آنهایی که بیان پایینتری داشتند، فاکتورهای رونویسی نبودند، به نظر دانشمندان، این الگو با انتخاب جهتدار سازگار است.
    مطالعات قبلی نشان دادند که بسیاری از این ژنهای یکسان در انسانها نیز سریعا تکامل یافته اند و تغییراتی در ترادف رمزگذاری و نیز در سرعتهای بیان آنها تجمع یافته است. این محققان اضافه می کنند این یافته ها چنین احتمالی را نشان می دهند که عملکرد و تنظیم فاکتورهای رونویسی به طور ذاتی در نسل انسان تغییر یافته است.

    این یک روش بسیار موثر برای ایجاد تغییرات بزرگ با تلاشی بسیار اندک است (طبق نظریه گیلاد). به وسیله تغییر فاکتورهای رونویسی، کل شبکه تنظیمی می تواند با جهشهای بسیار اندک، تغییر کند.
    وی می گوید پرسش اصلی این است که چرا انسانها تا این اندازه متفاوت هستند، چه نوع تغییرات محیطی یا روش زندگی چنین تغییر سریعی دربیان ژنها، در این مورد درکبد، در انسانها و نه در دیگر نخستیان ایجاد می کند؟

    به اعتقاد وی بخشی از جواب در تغییرات سریع رژیم غذایی است که احتمالا در استفاده از آتش و مصرف غذای پخته مربوط می شود. وی می گوید: هیچ یک از جانوران غذای پخته نمی خورند، شاید چیزی در فرآیند پختن، نیازهای بیوشیمیایی برای دسترسی حداکثر به مواد غدایی و نیز نیاز به فرآیندهای یافتن سموم طبیعی در غذاهای گیاهی و جانوری را تغییر داده است.

    گیلاد می گوید: این فقط اولین سری از مطالعات مشابهی است که تغییرات بیان ژن در طی تکامل را بررسی خواهد کرد. مراحل بعد، بررسی آرایش ژنها و تمرکز روی انواع دیگر بافتی خواهد بود.


    منبع: University of Chicago Medical Center, 10 March 2006


    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  9. 5 کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #496
    آخر فروم باز danielo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    1,021

    پيش فرض

    ممنون بابت پاسختون.
    فقط یک سوال خیلی ها را میبینم که میگن تکامل داروینی را قبول ندارم ولی انتخاب طبیعی را قبول دارم.
    مگه انتخاب طبیعی جز تکامل نیست؟؟

  11. #497
    حـــــرفـه ای B3HZ@D's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    11,611

    پيش فرض

    انتخاب طبیعی هم توسط داروین مطرح شده .
    اون کسانی هم که تکامل {فرگشت} قبول ندارن احتمالا بخاطر رابطه خویشاوندی انسان و اجداد گذشته اش که هومونیدها هستن شاید حسی بد و ناخوشایند بهشون دست میده .

    برای همین شروع به تفکیک سازی واژه ها کردن و فرگشت رو کنار گذاشتن ولی انتخاب طبیعی رو قبول کردن !

    به هر حال قبول داشتن یا نداشتن توی این مورد یا موارد این چنینی زیاد مهم نیست . اصل قضیه اونجاست که شواهد و مدارک به ما چی میگه و چه چیزی رو اثبات میکنه .
    وقتی فسیل ها و سنگواره ها و ژنتیک ارتباط بسیار نزدیک انسان با گونه های جانوری رو نشان میده , دیگه با تفکیک موارد و انتخاب واژه های دلخواه نمیتونیم این حقیقت فعلی رو منکر بشیم .

    یک نقل قول هست که میگه : انکار فرگشت , انکار مدرک است .

  12. 5 کاربر از B3HZ@D بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #498
    آخر فروم باز danielo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    1,021

    پيش فرض

    انتخاب طبیعی هم توسط داروین مطرح شده .
    اون کسانی هم که تکامل {فرگشت} قبول ندارن احتمالا بخاطر رابطه خویشاوندی انسان و اجداد گذشته اش که هومونیدها هستن شاید حسی بد و ناخوشایند بهشون دست میده .

    برای همین شروع به تفکیک سازی واژه ها کردن و فرگشت رو کنار گذاشتن ولی انتخاب طبیعی رو قبول کردن !

    به هر حال قبول داشتن یا نداشتن توی این مورد یا موارد این چنینی زیاد مهم نیست . اصل قضیه اونجاست که شواهد و مدارک به ما چی میگه و چه چیزی رو اثبات میکنه .
    وقتی فسیل ها و سنگواره ها و ژنتیک ارتباط بسیار نزدیک انسان با گونه های جانوری رو نشان میده , دیگه با تفکیک موارد و انتخاب واژه های دلخواه نمیتونیم این حقیقت فعلی رو منکر بشیم .

    یک نقل قول هست که میگه : انکار فرگشت , انکار مدرک است .
    مرسی برای پاسخ ولی سوال من این هست که چطوری میتونند انتخاب طبیعی را از تکامل جدا کنند؟؟اصلا با عقل جور در نمی اد

  14. #499
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض

    یکی از ساز و کارهای مهم فرگشت انتخاب طبیعی هست در کنار انتخاب طببیعی عواملی مثل رانش ژن، جهش، انتخاب جنسی(عواملی که در زاد و ولد موفق اهمیت دارن) و .. در فرگشت نقش مهمی دارن.
    از طریق انتخاب طبیعی ژن های افرادی که موفقیت بیشتری در زاد و ولد پیدا کردند به تدریج در محیط گسترش پیدا میکنه و زمینه برای ایجاد یه ارگانیسم جدید (گونه زایی)به وجود میاد .



    گزینش طبیعی یا انتخاب طبیعی فرایندی است که در طی نسل‌های پیاپی، سبب شیوع آن دسته از صفات ارثی می‌شود که احتمال زنده ماندن و موفقیت زاد و ولد یک ارگانیسم را در یک جمعیت افزایش می‌دهند.


    برای اینکه انتخاب طبیعی بتواند منجر به فرگشت، صفات تازه و گونه‌های جدید گردد، گوناگونی ژنتیکی قابل توارث که سبب تنوع سازواری افراد می‌شود ضروری است.

    گوناگونی ژنتیکی نتیجه جهش، بازترکیبی (شکستن یک اسید نوکلئیک واتصال دوباره آن به یک مولکول اسید نوکلئیک دیگر مانند آنچه در تقسیم میوز رخ می‌دهد) و تغییرات کاریوتیپی (تغییر در تعداد، شکل، اندازه و آرایش داخلی کروموزم‌ها) است.

  15. 2 کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #500
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض

    من یک سئوالی در مورد قدرت تکلم داشتم.
    کدام بخش مغز یا بدن بیشترین تاثیر رو در یادگیری زبان و تکلم کردن داره؟

    من در مستندهایی دیدم که میرفتن انسان هایی که در یکسری قبائل و به شیوه ای کاملا وحشی زندگی میکردن رو میاوردن و در عرض چند ماه بهشون زبان یاد میدادن و اونا هم همه چیو یاد میگرفتن و عین انسان هایی میشدن که بهشون آموزش میدادن.
    از طرفی اون آدمای وحشی غذای خام هم میخوردن مثل کرم و ماهی خام و...، طوری نبود که بگیم خوردن غذای پخته روی اونها و اجدادشون تاثیر داشته از هیچ تمدن و دین و خدا و.... دیگری هم اطلاع نداشتن.

    یک جایی تو این تاپیک گفته شد انسان و شامپانزه 98 درصد دارای DNA مشترک هستند.
    اما چرا نمیشه به اون شامپانزه که فرقی با اون انسان وحشی خام خوار نداره، تکلم رو آموخت؟
    هسته اصلی خودآگاهی در انسان در خلق واژه و فراگیری و انتقال اونها رو چی تشخیص دادن؟
    تشکر.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •