در روزگاری که بیشتر استودیوهای بازی‌سازی به‌دنبال ایده‌های نو و خاص برای ساخت یک بازی ویدیویی تازه و نوآورانه هستند، خالقین Painkiller گویا تصمیم داشته‌اند تا کاملا خاص باشند و خلاف این جریان حرکت کنند. نتیجه محصولی شبیه به یک ماشین بسیار زیبا و گران‌قیمت است که نمی‌تواند حرکت کند. در ادامه این مطلب، ابتدا به زیبایی‌ها و پتانسیل فراوان این اثر می‌پردازیم و سپس مشکلات آن را شرح می‌دهیم.
Painkiller در بخش‌هایی از دپارتمان جلوه‌های بصری، به‌معنای واقعی کلمه می‌درخشد. آرتیست‌ها و تیم هنری برای تک تک المان‌ها (به‌جز مواردی معدود) سنگ تمام گذاشته‌اند. تمامی محیط‌ها و مخصوصا معماری سازه‌ها زیبا و چشم‌نواز هستند و می‌توانند شما را به‌سادگی درگیر داستان‌ گذشته خود کنند. اما برخلاف هنرنمایی‌ و تلاش‌های بسیاری که در طراحی محیط و معماری‌ ساختمان‌ها صورت گرفته است، قهرمانان، دشمنان و باس‌ها در ظاهر خود بویی از خلاقیت و نوآوری نبرده‌اند. طراحی هنری کاراکترها بد و یا پُر از ایراد نیست، اما در حد سایر بخش‌های هنری این عنوان ظاهر نمی‌شود.
باتوجه به سبک و محتوای گیم‌پلی بازی که به‌طور کلی در «تیراندازی، انفجارهای عظیم و قتل عام هیولاها» خلاصه می‌شود، بهتر بود که کارگردان و طراحان، در بررسی هماهنگی هرچه بیشتر رنگ‌آمیزی‌ها و نورپردازی‌ها، دقت بیشتری به‌خرج می‌دادند.

اما موسیقی متن و افکت‌های صوتی به‌خوبی با یکدیگر میکس و تنظیم شده‌اند و این بخش را می‌توان جزو دیگر نقاط قوت و مکمل اتمسفر و دنیای عجیب Painkiller دانست. موسیقی‌های این عنوان جدای از زیبایی و جذابیت بسیار، به‌شدت با نوع گیم‌پلی و جریان آن هماهنگی دارند. آهنگسازان بیش از هر المان بصری و گیم‌پلی، در امر هدایت بازیکن و رفتارهای وی موثر هستند. در جریان گیم‌پلی، تنها کافی است که به آهنگسازان اعتماد کنید، خوب به موسیقی‌ها گوش بدهید و بگذارید تا آن‌ها به بهترین شکل ممکن شما را در مسیر هدایت کنند. اما با وجود کیفیت بسیار بالای موسیقی‌ها، یکی از ایراداتی که می‌توان به این بخش وارد کرد، عدم وجود تنوع کافی است. اما به چند دلیلی که توضیح خواهم داد آهنگسازان مقصر نیستند.

Painkiller در زمینه مکانیک‌های حرکتی و گان‌پلی عملکرد خوبی دارد. حرکت در میان امواج زامبی‌ها و مبارزه با استفاده از کارت‌ها و سلاح‌های مختلف، تجربه بسیار روان و لذت‌بخشی است، اما حیف که معنا پیدا نمی‌کند. قدم اول برای خلق یک تجربه مبارزاتی جذاب و به‌یادماندنی، تعیین هدف و انگیزه‌ای بسیار بزرگ و جذاب است. به عنوان یک سازنده اگر در نظر داشته باشید برای رسیدن به هدف همکاری صورت گیرد، باید مسیر را به‌گونه‌ای هموار سازید که همکاری در میان پلیرها شکل گیرد.
متاسفانه Painkiller با روایت نادرست، داستانی بسیار ضعیف و بی‌کیفیت را به مخاطب خود ارائه می‌دهد. دشمن اصلی نه جذاب است و نه قدرتمند. طبیعتا وقتی هدف شکست دادن دشمنی ضعیف و اصطلاحا آبکی باشد، اصلا بازیکن در وهله اول انگیزه‌ای برای مبارزه و تلاش نخواهد داشت؛ آنچه این عنوان نیاز دارد، دادن پر و بال بیشتر به داستان و خلق شروری قدرتمند بود.

از سوی دیگر، در طراحی عناوین کوآپ باید نیاز به فعل همکاری را در بازیکن ایجاد کرد. عنوان Painkiller سرجمع ۴ شخصیت قابل کنترل و بسیار مشابه به یکدیگر در خود دارد. هیچکدام از کاراکترها تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند. اگر قرار باشد همه آن‌ها مانند یکدیگر و فاقد هرگونه نقطه قوت یا ضعفی نسبت به دیگری باشند، قاعدتا معنای خود را از بُعد گیم‌پلی از دست می‌دهند و عنصر همکاری جلوه‌ای پوشالی به خود می‌گیرد.

به‌طور کلی، طراحی مراحل بازی را می‌توان استاندارد توصیف کرد. تمامی مراحل به‌شدت خوش‌ریتم، روان و لایه‌لایه هستند، اما متاسفانه همگی یا حداقل بیشتر آن‌ها شبیه یکدیگر هستند. هیچگونه تنوع و تغییر خاص و عجیبی در طراحی هیچکدام از آن‌ها دیده نمی‌شود و شکل طراحی، نوع و چینش موانع و مسیرها با دیگری تفاوت خاصی ندارد.
میان دو بخش فکری و اکشن Painkiller، تقریباً نسبت ۱ به ۱۰ وجود دارد. برای ایجاد تنوع هرچه بیشتر در طراحی مراحل، سازندگان می‌توانستند از چالش‌های فکری‌ای استفاده کنند که تنها با همکاری یکدیگر می‌توان آن‌ها را حل کرد. این رویکرد بخش همکاری را به‌مراتب پررنگ‌تر می‌کرد و تجربه را عمیق‌تر می‌ساخت.


Painkiller

Painkiller جلوه‌های بصری هنرمندانه و گیم‌پلی آبرومندانه‌ای دارد، اما متاسفانه در بسیاری از ابعاد خود معنا پیدا نمی‌کند و به هدف خود نمی‌رسد. بازی المان‌های کوآپ را در معرض نمایش می‌گذارد و گویی به آن‌ها افتخار می‌کند، اما در نهایت استفاده هوشمندانه‌ای از آن‌ها ندارد. از سوی دیگر، مراحل هرچند استاندارد هستند، اما کهنه به نظر می‌رسند و نمی‌توانند حتی با عناوین قدیمی‌تر از این ژانر رقابت کنند. نتیجه اثری شده که با وجود پتانسیل‌های بسیار، از رسیدن به اهداف خود بازمی‌ماند.

نکات مثبت:

  • جلوه‌های بصری زیبا و تماشایی
  • موسیقی متن شنیدنی، زیبا و کارآمد
  • گیم‌پلی خوش‌ریتم و روان


نکات منفی:

  • داستان کوتاه و به‌شدت ضعیف
  • جنبه همکاری در بازی با توجه به ادعای بازی و طراحی کلی بسیار کمرنگ است
  • انگیزه‌ روایی کافی برای ادامه دادن بازی وجود ندارد
  • مراحل خیلی زود تکراری و کسل‌کننده می‌شوند
  • تعادل نامناسب میان چالش‌های فکری و اکشن




۵.۵

این بازی روی PC تجربه و بررسی شده است



گیمفا