گم شدم در کوچه های روزگار
سنگین است
کج کرده فامتم این بار
اینبار با من بگو
گناهم چه بود ؟
این بار با من چه کرد ؟
اینبار با من چه گفت ؟
کودکی گذشت سوار بر چرخ و فلک
میکشم اکنون ، هر دردم از جور فلک
میزند بر پای من بسته بر چوب فلک
می زند قه قه به من
بی وفا چرخ بلند
می کشد بر قلب من
خط سیاهی از قلم
می زند بر روح من
تیشه ای از روی خصم
من نه آنم ،بوسد ،زانوم ارض خدا
من نه آنم ،گوید سخن ،جز به دعا
این منم ، هر چه منم از تو منم
دردم و هر چه تویی درمان تویی
این غم و بیماری و این عجز و آه
سرکشم یارم ، اگر یارم تویی
by myself