راهنمای شما برای سفارش و طراحی کارت ویزیت
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اولین نمونههای کارت ویزیت را بازرگانان چینی در قرن ۱۵ به کار بردند. اما تاریخچه نمونههای امروزیتر کارت ویزیت را باید در قرن ۱۷ میلادی در اروپا جستجو کرد. جایی که اشرافزادگان برای ملاقات با یکدیگر نام و خلاصهای از سوابق خود را در کاغذی درج می کردند و پیش از ملاقات با اشرافزادهای دیگر آن را توسط پیشخدمت خود به منزل او میفرستادند.
تبادل دو طرفه کارتها نشانه پذیرش میزبان برای ملاقات با میزبان بود. رواج کارت ویزیت در امریکا در قرن ۱۸ میلادی بود. در این زان مندرجات روی کارت ویزیت در یک طراحی یا نقاشی ساده و نام خلاصه شده بود.
● کاربرد کارت ویزیت
اصلیترین سوالی که معمولا حین تصمیم برای سفارش کارت ویزیت از خود نمیپرسیم این است که کاربرد کارت ویزیت چیست؟ امروزه اصلیترین کاربرد کارت ویزیت اطلاعرسانی آرشیوی (و نه تبلیغاتی) است. یعنی قرار نیست کارت ویزیت برای شما مانند یک آگهی تلویزیونی، یک محصول (اعم از تجاری یا فرهنگی) یا خدمات را معرفی کند؛ بلکه اطلاعات یک شخص حقیقی یا حقوقی را به سادهترین و قابلدسترسترین شکل در اختیار مخاطب قرار میدهد.
فراموش نکنید که کارت ویزیت معمولا توسط خود شما یا نزدیکانتان به دست مخاطبمیرسد، بنابراین میتوان روی شناخت اولیهای که نتیجه برخورد شما و مخاطب است حساب کرد.
اطلاعاتی که معمولا روی کارت ویزیت دیده میشود شامل نام و نشانی و راههای تماس است و گاه خدماتی که صاحب کارت ارایه میکند. اگرچه شما میتوانید کارت ویزیتهایی را مثال بزنید که صاحب آن، صفحه کارت را با یک بروشور اطلاعرسانی «اشتباه» گرفته است و سیر تا پیاز جزییات کار خود را روی آن درج کرده. نکته دقیقا در همین عبارت است: «اشتباه» گرفته است. اگر کاربری اطلاعرسانی آرشیوی را برای یک کارت ویزیت قایل باشیم باید به درج خلاصهترین و در عین حال کلیدیترین اطلاعات روی کارت ویزیت بسنده کنیم و خودمان را توجیه کنیم در نباید هزینهای که برای سفارش کارت ویزیت میپردازیم را با استفاده بهینه از تمام مساحت کارت و درج تمامی اطلاعات ممکن، حلال کنیم!
بنابراین هر زمان که به صرافت داشتن کارت ویزیت افتادید، قلم و کاغذ بردارید و اطلاعات شخصی خود را به خلاصهترین شکل ممکن درآورید.
● به چه کسی سفارش دهیم؟
اما طراحی کارت ویزیت را باید به چه کسی سفارش دهیم؟ البته پیش از پاسخ به این سوال باید به پرسش دیگری جواب بدهید: آیا شما سهمی برای کیفیت طراحی کارت ویزیت خودتان قایل هستید؟
بسیاری از افراد پورسه سفارش یک کارت ویزیت را شامل دو مرحله میدانند: سفارش حضوری یا تلفنی کارت به چاپخانه یا یک واسطه و تحویل آن، و اصولا سهمی برای کیفیت طراحی کارت خود در نظر نمیگیرند. غفلتی که تنها در زمان مقایسه جلوه بصری کارت خود با کارت ویزیت همکارشان که بسیار زیبا تر و چشم نواز تر جلوه می کند، از آن آگاه میشوند.
دوباره باز گردیم به پرسش ابتدای این پاراگراف: طراحی کارت ویزیت را باید به چه کسی سفارش دهیم؟ دایره کسانی که میتوانند وظیفه طراحی کارت ویزیت شما را بر عهده بگیرند بسیار گسترده است؛ مخصوصا در آستانه سال ۲۰۰۷ میلادی که سادگی امکان کار با یک نرمافزارهای طراحی و گرافیکی، بسیاری از افراد، از پسر خاله عزیزتان بگیرید تا مسئول تکثیر یک فروشگاه، را به این توهم انداخته است که میتوانند از عهده هر کار تصویری و گرافیکی برآیند.
اما اگر برای کیفیت بصری آنچه به عنوان کارت ویزیت کاری یا شخصی به دست مخاطبان خود می دهید ارزش قایل هستید، کارت ویزیت خود را به یک «طراح گرافیک» سفارش دهید. این دسته از افراد معمولا در «شرکتهای تبلیغاتی» یا «آتلیههای شخصی طراحی» مشغول به کارند.
با مراجعه به یک طراح گرافیک می توانید نمونه کارها یا البومهایی از کارتهای ویزیت را ورق بزنید و مورد مشابه به سلیقه خود را انتخاب کنید. پس از آن خواستهها و انتظارات خود از کارت ویزیت را با او در میان بگذارید. حتی به قطع، رنگبندی و نوع کاغذ مورد نظرتان نیز اشاره کنید.
اما در نهایت وظیفه طراحی کارت را به شخص وی بسپارید. فراموش نکنید همچنان که شما در رشته خود یک متخصص و خبره هستید و از بیمارانتان انتظار دارید که به گفته و عمل شما احترام بگذارند و آن را بپذیرند، یک طراح گرافیک نیز در حوزه کاری خود یک متخصص است که بدون شک بهتر از شمامیتواند در مورد جزییات یک کارت ویزیت اظهار عقیده کند. شما این اختیار را برای خود قایل باشید که هنگام مرور نمونه کارهای قبلی او، سبک و جزییات کاری او را بپذیرید یا به شخص دیگری مراجعه کنید. اما در صورت پذیرش، به طراح اعتماد کنید و او را در کار خود آزاد بگذارید.
بدون شک برای هر پزشک یا دندانپزشکی مطبوع تر است که طرح کارت ویزیت او، خاص و متعلق به شخص وی باشد. اما به این نکته نیز توجه کنید که برای داشتن یک کارت با طراحی زیبا و احتمالا منحصر به فرد باید هزینه بیشتری نسبت به حالت عادی بپردازید. قبل از سفارش کارت این مساله را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید و در صورتی که کیفیت کار چندان برای شما اهمیت ندارد، قید یک طراح گرافیک را بزنید و به مستقیما به یک چاپخانه یا مرکز تایپ و تکثیر مراجعه کنید.
● روشها چاپ
صحبت کردن از روشهای مختلف چاپ در شرایط حاضر که هر روزه فنآوریهای تازهتری در این حوزه ظهور می کنند خیلی دقیق و فنی نخواهد بود. اما میتوان تکنیکهای چاپ فعلی را در دو دسسه کلی تقسیمبندی کرد:
● چاپ افست و چاپ دیجیتال
الف) چاپ افست
افست معمول ترین روش چاپ در ایران است که به دلیل سابقه نسبتا طولانی و تجربههای فراوانی که در سیستمهای آن انجام شده است به یکی از بهترین و ارزان ترین روشهای چاپ تبدیل شده است. بنای چاپ افست بر ترکیب رنگها بر اساس چهار رنگ آبی(C)، ماژنتا (M)، زرد (غ) و سیاه (K) است. شاخص عمومی افست تیراژ معمولا بالای سفارشات است که به طور معمول هزار نسخه است.
ب) چاپ دیجیتال
روشی است شبیه اتفاقی که در پرینترهای رومیزی میافتد؛ با این تفاوت که ماده اثرگذار روی کاغذ پودر رنگی است که در اثر حرارت به صورت لایههای رنگ روی کاغذ می نشیند. حسن بزرگ چاپ دیجیتال سرعت فوقالعاده (در حد ساعت) و تیراژ دلخواه (و عموما پایین) سفارشات است. هزینه این چاپ در تیراژ برابر بسیار بیشتر از چاپ افست است.
کارتهای ویزیت عموما به روش افست چاپ میشوند، مگر اینکه سفارش دهنده مشمول محدودیت زمان باشد تا تیراژ محدودی از کارت را سفارش دهد. در این صورت چاپ دیجیتال به طرفهتر است.
● انتخاب نوع مقوا
کارتهای ویزیت بسته به نوع کاربرد در روی کاغذهای مختلفی چاپ میشوند. معمول ترین این کاغذها عبارتند از:
▪ مقوای کارتی:
عموما مقوا برای کارت ویزیت مناسب نیست، مگر به منظور صرفهجویی در هزینه
▪ مقوای گلاسه:
ضخامت ان متفاوت است. قیمت آن نسبت به انواع دیگر پایینتر است.
● مقوا با روکش ورنی داغ یا مات:
روکش ورنی جدا از افزایش جلوه و زیبایی، موجب اتسحکام و ماندگاری کارت شما میشود. اما وجه منفی آن، این است که امکان نوشتن روی این کارت وجود ندارد. در نتیجه برای کارت ویزیت مطب کاربرد ندارد، چراکه امکان درج وقت بیمار در پشت ان وجود ندارد.
▪ مقوای بافتدار (کتان):
این نوع مقوا سبکی، استحکام و زیبایی را به صورت توام دارد. قابلیت انعطاف دارد، پس حین خم شدن نمی شکند و امکان نوشتن روی ان وجود دارد. قیمت این نوع مقوا نسبت به موارد دیگر اندکی بیشتر است.
● ویژگیهای یک کارت ویزیت خوب
مهم ترین ویژگی کارت ویزیت آن است که پیش از هر چیز بتواند اطلاعات مورد نیاز مخاطب شما را، ساده و بیدرد سر، در اختیار او قرار دهد و نباید او را گمراه کند. نمی توان توقع داشت که کارت ویزیت نقش یک بروشور اطلاعرسانی را بازی کند. بر خلاف آنچه بسیاری از افراد میپندارند، شما میتوانید به قید کردن نام و نشانی و راههای ارتباطی بسنده کنید و از آوردن شکل یا تصویر بر روی کارت خود پرهیز کنید. مثلا هیچ لزومی ندارد کارت شما به عنوان یک دندانپزشک الزاما با تصویر یک دندان یا عنبر یا یونیت دندانپزشکی همراه باشد تا مخاطبانتان پی به حرفه و تخصص شما ببرند. از خاطر نبرید که بر خلاف آنچه بسیاری از افراد می پندارند، سادگی و وجود فضای خالی در یک کارت ویزیت می تواند آن را در نظر دیگران چشم نواز تر کند.
در نهایت و در یک جمله میتوان گفت کارت ویزیت خوب نماینده تامالاختیار شما در بایگانی کارتهای رنگارنگ کسانی است که کارت شما را نگه داشتهاند.
سلیقه کودکانمان را خراب کرده ایم!
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
امروز تصویرگری کتاب کودک از شاخه های پویا و پرکاربرد هنر محسوب می شود و شمار فراوان هنرمندانی که در این زمینه به خلق اثر می پردازند و درخشش هنرمندان ایرانی در جشنواره های معتبر بین المللی، نشان از پویایی این هنر دارد.
با این همه، نباید از نظر دور داشت که تصویرگری کتاب کودک در میان ناشران کتابهای کودک و نوجوان آن گونه که باید و شاید مورد توجه واقع نشده و دلیل این سخن، چاپ آثاری است که تصویرگری در آنها در پایین ترین سطح ممکن قرار دارد که شاید پرداختن رسانه ها به مباحثی از این دست باعث توجه بیشتر جامعه ما به تصویرگری کتاب کودک و رسیدن این هنر به سطح قابل قبول تری شود.
در گفتگوی امروزمان با ندا عظیمی، یکی از تصویرگران کتاب کودک به صحبت نشسته ایم.
عظیمی که از هنرمندان خوش ذوق این هنر است، متولد ۱۳۵۹ تهران و دارای تحصیلات در رشته ادبیات نمایشی در سطح کارشناسی ارشد است. او که بیشتر کارهایش را با تکنیک «کولاژ» به انجام می رساند، تاکنون کتابهای فراوانی را تصویرگری کرده و در سطح داخلی و بین المللی هم دارای جوایز متعدد و ارزشمندی است.
▪ موافقید با این پرسش شروع کنیم که چرا تصویرگری کتاب کودک و نوجوان؟
ـ من فعالیت هنری ام را از سال ۷۹ شروع کردم و با نشریاتی مثل «کیهان بچه ها»، سروش کودکان و سروش نوجوان. یعنی کارم را با نشریات آغاز کردم، اما در ادامه به کار تصویرگری برای کتاب رسیدم.
▪ ادبیات نمایشی خواندید و سراغ تصویرگری رفتید! چه اتفاقی باعث این کار شد؟
ـ من قبل از دانشگاه کار گرافیک را شروع کرده بودم و زمانی که خانه روزنامه نگاران جوان شروع به کار کرد من هم مثل خیلی های دیگر با خانه روزنامه نگاران جوان و نشریه آنها با نام «خانه» آشنا شدم. در آن مقطع من با آنها همکاری می کردم، هر چند خیلی اطلاع دقیقی از مباحثی چون گرافیک یا تصویرسازی نداشتم، اما هرچه بیشتر پیش رفتم، شناختم از این رشته ها بیشتر شد و با شاخه های مختلفی که باید یک روزنامه نگار آشنا باشد، آشنا شدم. در این بین متوجه شدم از کارهای روزنامه نگاری و کار مطبوعاتی، به کار گرافیک و تصویرسازی علاقه مندم و همین باعث شد کار را جدی تر دنبال کنم.
می دانید که کار گرافیک و تصویرسازی را تصویرگر بر اساس متنی که به او می دهند، آماده می کند و این درباره کارهای من هم صادق بود. باید موضوعی را در کاری که به من سپرده می شد، پیدا می کردم. مثلاً داستانی در اختیارم قرار داده می شد و من باید آن داستان را تصویرسازی می کردم و در این بین باید آن موضوع و آن چیزی را که داستان نویس دنبال آن بوده به مخاطب ارایه می دادم. برای همین احساس کردم باید ادبیات بدانم و با نوشتن آشنا شدم و دنبال رشته ادبیات رفتم.
▪ چرا ادبیات نمایشی را انتخاب کردید؟
ـ چون ادبیات نمایشی بیشتر با موضوعات بصری درگیر است. در دانشگاه ما طی دو سال با تمام رشته های هنری آشنایی مختصری پیدا می کنیم.
مثلاً هنرهای تجسمی، طراحی دکور، کارگردانی، بازیگری و.... اما دو سال بعد را تخصصی به ادبیات نمایشی و ادبیات داستانی می پردازیم که شامل نمایشنامه نویسی برای رادیو و تلویزیون و... است و این به من کمک کرد تا پیام اصلی هر متن را پیدا کنم و آن را به یک جمله یا یک کلمه تبدیل کنم که همان موضوع در نمایش می شود.
▪ یعنی ادبیات نمایشی هم نوعی تصویرگری است؟!
ـ بله، چون تصویری ذهنی به آدم می دهد. وقتی من نمایشنامه ای را می نویسم، تصویری در ذهن من شکل می گیرد.
▪ و این تصویرگری ذهنی چه تفاوتی با تصویرگری تجسمی دارد؟
ـ خب این جا برای خودم و در ذهنم تصویری شکل می گیرد، اما وقتی یک متن را تصویرگری می کنم به مخاطب کودک و نوجوان هم فکر می کنم و آنها هم باید با این تصویر ارتباط برقرار کنند.
▪ بیشتر به چه نوع تصویرسازی علاقه مندید؟
ـ دوست دارم در ژانرهای مختلف وارد بشوم و آنها را امتحان کنم و این طور نبوده که فقط در یک نوع بخصوص مثلاً کارهای فانتزی کار کنم. تقریباً سعی کرده ام در ژانرهای مختلف و برای گروههای مختلف کار انجام بدهم.
▪ وقتی یک متن به شما سپرده می شود تا آن را تصویرسازی کنید، اولین و مهمترین موضوعی که به آن فکر می کنید، چیست؟
ـ برای من مهمترین موضوع این است که ببینم آیا با آن اثر ارتباط برقرار می کنم یا خیر! اگر با کاری ارتباط برقرار نکنم، سعی می کنم آن را تصویرسازی نکنم.
▪ تفاوت تصویرگری یک متن آموزشی و علمی با یک کار ادبی مثل شعر و یا داستان در چیست؟
ـ تصویرگری علمی بیشتر معطوف به آموزش است، اما در بخش داستانی که شامل کتابهای داستان و شعر می شود کلی نگری وجود دارد و کار به نقاشی نزدیک می شود، اما تصویرگری علمی را بیشتر در کتابهای آموزشی می بینیم.
با این همه، تصویرگری در ایران هنوز آن گونه که باید و شاید جایگاه خود را پیدا نکرده است و فقط به تصویرگری کتابهای آموزشی و علمی خلاصه می شود و البته خیلی از کتابهای آموزشی هم ترجمه است که به تصویرسازی احتیاجی ندارد، چون ناشران از همان تصاویر چاپ شده در کتاب اصلی استفاده می کنند.
وقتی که فضای ذهنی نویسنده و تصویرگر با همدیگر ادغام شود! این اتفاق باعث می شود تصویر مکمل متن باشد و کودک به چیزی بیشتر از آن که نویسنده نوشته، برسد. یعنی تصویرگر باید به گونه ای کار کند که هم تعهدش را به نویسنده که صاحب اثر هست، انجام بدهد و هم آن چیزی را آماده کند که مخاطب دنبال آن بوده تا حاصل آن شود که مخاطب از کتاب، هم حرف تصویر را بخواند و هم حرف نویسنده را. کتاب پروژه ای است که تصویرگر یک بخش آن است و او باید در تکمیل پروژه به بهترین شکل عمل کند. هر چند خیلی وقتها دخالت ناشر، از صاحب اثر و نویسنده در کتابی که تصویرگر آن را آماده می کند، بیشتر است ! و سخن آخر آنکه باید کودک از کار خوشش بیاید... .
▪ من با این موافق نیستم، چون بچه های ما در این زمینه آموزش ندیده اند و تربیت نشده اند. شما دیده اید که وقتی کودکی وارد کتابفروشی می شود بیشتر کتابهایی را انتخاب می کند که اکثراً کتابهایی بازاری است!
ـ این را من هم قبول دارم، البته این یک مشکل فرهنگی است، چون مثلاً باید ببینیم نقاشی در آموزش و پرورش ما چه جایگاهی دارد و تا چه اندازه در تربیت سلیقه و نگاه بچه ها مؤثر است؟ یا چرا کتابفروشی به جای یک کتاب بی ارزش، یک کتاب خوب را به خریدار معرفی نمی کند؟ و... .
ما در خیلی از این موارد مشکل داریم. مثلاً در آموزش و پرورش، آموزش نقاشی، اصولی انجام نمی شود، حتی درباره خیلی از معلمهای نقاشی هم این سخن مصداق دارد و حذف کلاسهای نقاشی به نفع بعضی از درسهای دیگر هم مشکل دیگری است. بحث فروش کتابهای ارزشمند به کودکان هم موضوعی است که از آن غافل مانده ایم، در صورتی که باید ما در این باره به کتابفروشان آموزش بدهیم که وقتی خانواده قصد خرید برای کودکشان را دارند، کتابفروش اگر شناخت داشته باشد می تواند کتابهای بهتری را به خریدار معرفی کند. مشکل انتخاب کتاب، یک مشکل فرهنگی است. خیلی از کتابهای ما که صاحب جوایز بسیار معتبر شده اند در ایران خریدار ندارند، چون ما آن دید بصری لازم را نداریم. نه بچه و نه خانواده بچه!
متأسفانه پدر و مادرها خیلی وقتها با اتکا به این جمله که «بچه این کتاب را نمی فهمد» از خریدن آن منصرف می شوند، اما اگر کمی حوصله به خرج بدهیم و بعضی از موارد برای کودکان توضیح بدهیم، متوجه می شویم که این فکر ما اشتباه بوده و بچه ها را دست کم گرفته و سلیقه بچه ها را خراب کرده ایم.
▪ در خراب کردن سلیقه بچه ها، سهم ناشر را هم نباید نادیده گرفت، چون ما «ناشر محور» هستیم و خیلی از اوقات ناشر است که حرف آخر را می زند نه نویسنده و تصویرگر!
ـ بله، چون ما معمولاً قراردادهای درستی با ناشران نمی بندیم. اگر با قرار داد و ذکر موارد، کار را شروع کنیم و کار بر طبق قرارداد پیش برود، شاید این مشکلات پیش نیاید.
▪ معمولاً در ایران اول کار را تحویل می دهیم و بعد قرارداد می بندیم!
ـ بله این روشی است که اصلاً نباید به این صورت باشد که حالا ما درباره اشتباه بودن آن بحث کنیم. این موضوع در فرایند تولید یک اثر ایجاد مشکل می کند. خود من برای جلوگیری از این معضل سعی می کنم با ناشرانی کار کنم که قبلاً با آنها کار کرده ام و مشکلی پیش نیامده است، در غیر این صورت ترجیح می دهم، اول قرارداد ببندم و بعد کار را شروع کنم.
▪ شما خلاقیت در تصویرگری را در چه می بینید؟
ـ به نظر من، خلاق بودن یک انسان تنها در تصویرگر بودنش نمود پیدا نمی کند، در تمام امور زندگی اش خلاقه عمل می کند و قضیه ای است درونی. اگر خلاقیت کودکی کشف نشود خواهد مرد، اما اگر کشف شود در بزرگسالی هم خودش را نشان می دهد. البته او به پله های بالاتر هم خواهد رسید و در همه کارها هم خودش را نشان خواهد داد، اما به طور خلاصه کار آدم خلاق همراه با فکر و برخوردی متفاوت و نو با پدیده هنری است و در عین حال دارای عمق است.
▪ کتاب «جوجه من کو»؟ سروده آقای مصطفی رحماندوست را شما تصویرگری کرده اید. در صفحه ای از این کتاب شاعر از بند رخت صحبت می کند و شما به جای کشیدن بند رخت، دم گربه را بند رخت قرار داده اید که باعث به کار انداختن تخیل کودک می شود. در این زمینه توضیحی می دهید؟
ـ بله این یک نمونه بود که شما به آن اشاره کردید. البته در این مورد خاص، هم از این جهت می شود به موضوع نگاه کرد و هم از جهت مصالح به کار گرفته شده در تصویرگری یک کتاب. کارهای من بیشتر کولاژ است و در کارهایم گاهی چیزهایی را به کار می برم که می شود از آنها با عنوان «دور ریختنیها» نام برد. مثلاً تکه های پارچه، کاغذ شکلات و ... .
وقتی کودک در کار تصویرگری کتاب خودش، کاغذ شکلاتی را ببیند که روزی بی تفاوت آن را خورده است، برایش جذاب خواهد بود و این می تواند تلنگر خلاقیتی برای کودک باشد که بعد از این برخوردی متفاوت با اشیای اطرافش داشته باشد. خیلی از دورریختنی ها را دور نریزد و بداند روزی در موقعیتی از آنها استفاده خواهد کرد.
▪ با تشکر از شما، به عنوان آخرین سؤال با توجه به اینکه بعضی ازکارهایتان برگزیده جشنواره های خارجی شده است، سفارش هایی را از دیگر کشورها داشته اید؟!
ـ حقیقت این است که بعضی وقتها گرفتن این سفارشها به تلاش خود آدم بستگی دارد و من در این باره تنبل هستم. علاوه بر این، فرایند چاپ کتاب آنها هم با فرم کتاب چاپ کردن ما متفاوت است، یعنی ناشر خارجی یک ماکت کامل شده از کتاب را می خواهد، یعنی باید آماده چاپ باشد و این نوع کار کردن نیاز به این دارد که با ناشر و نویسنده اش ارتباطی نزدیک داشته باشی.
در سفرهایی که داشتم وقتی با ناشران خارجی برخورد می کردم، متوجه می شدم که خیلی ها به کار با تصویرگران ایرانی علاقه مندند، چه از لحاظ مالی چه از لحاظ کار تصویرگران ایرانی که در جشنواره های معتبر بین المللی جزو بهترینها هستند؛ با این همه، من هنوز با ناشر خارجی کار نکرده ام.
عباسعلی سپاهی یونسی
روزنامه قدس
پوستر های اجتماعی می تواند رابط بین دولت و مردم باشد
شاید از مهمترین نکات جشنواره ی هنر و امنیت، یتوان به دبیران جوان در بخشهای مختلف اشاره کرد.
کاری که به جرات می توان گفت، نهاد های فرهنگی ما نیز جسارت آن را نداشته اند.
در اولین دوره ی جشنواره ی هنر و امنیت، آریا کسایی به عنوان دبیر بخش پوستر این جشنواره انتخاب شد که گفتگوی کوتاه ما را در این زمینه با وی می خوانید:
▪ آقای کسایی، از دیدگاه شما کارکرد نمایشگاه ها و جشنواره هایی مانند جشنواره "هنر و امنیت" چیست ؟
ــ پوسترهای اجتماعی به عنوان یک رسانه مهم و تاثیرگذار می تواند رابط خوبی بین دولت و مردم باشد. در بسیاری از جوامع سازمان ها و نهادهایی مثل پلیس، شهرداری، سازمان های مرتبط با امور زیست محیطی و ... پیام ها، آموزش ها، هشدارها، خواسته ها، قوانین، عملکرد و خدمات خود را از طریق رسانه پوستر به مردم منتقل می کنند.
این سازمان ها در انجام فعالیت های خود با طراحان حرفه ای مشاوره و از تخصص و توانایی آنها بهره می برند. در نتیجه، آثاری که تولید می شود با توده مردم ارتباط برقرار می کند و در سطح جامعه تاثیر می گذارد و باعث بهتر شدن روند زندگی شهروندی می شود.
آنچه که ما از نمایشگاهی مانند "هنر و امنیت" انتظار داریم این نیست که با آثاری روبرو شویم که بتوان لزوما از آنها در سطح شهر استفاده کرد.امیدواریم که چنین نمایشگاهی باعث ارتباط بیشتر معاونت اجتماعی نیروی انتظامی یا روابط عمومی این سازمان با هنرمندان و طراحان گرافیک حرفه ای کشور شود. تداوم برگزاری این جشنواره و ایجاد فضای اعتماد متقابل میان هنرمندان و نیروی انتظامی می تواند زمینه ساز خلق آثاری خوب و زیبا در سطح خیابان هایمان باشد.
▪ لطفا کمی بیشتر درباره موضوع این نمایشگاه توضیح دهید.
ـ مفهوم "امنیت" در بسیاری ار ابعاد زندگی شهر نشینی قابل تعریف است و امیدواریم که در این نمایشگاه با دیدگاه های خاص و متفاوت طراحان گرافیک با این موضوع روبرو شویم. مفهوم امنیت در زندگی شهری محدود به امور پلیسی نیست. امنیت قلم، امنیت هنر، امنیت شغلی، امنیت فرهنگی و ... در کنار مسائلی چون امنیت جامعه در برابر جرم و بزه، اعتیاد و ایجاد فضای امن در خیابان ها می تواند مورد نظر قرار بگیرد.
▪ و اسامی طراحانی که حضورشان در نمایشگاه قطعی شده است ؟
ـ اسامی برخی از طراحان که دعوت نمایشگاه را پذیرفته اند و کارهایشان را در روزهای آتی به دبیرخانه خواهد رسید را به شما اعلام خواهم کرد. همچنین تا امروز (دوشنبه ۲ مهرماه) حدود ۳۰۰ طراح در پی انتشار فراخوان، آثارشان را برای حضور در نمایشگاه فرستاده اند.
طراحانی چون: فرزاد ادیبی، تهمتن امینیان، مرتضی آکوچکیان، زینب ایزد یار، پویا احمدی، ادیک بغوسیان، رضا باباجانی، کوروش پارسانژاد، پیمان پورحسین، پریسا تشکری، شهاب تندر، مازیار تصاعدیان، بهراد جوانبخت، شهرزاد چنگلوایی، پدرام حربی، شاپور حاتمی، علی خورشید پور، دامون خانجانزاده، هما دلورای، آسیه دهقان، ایمان متقی راد، مهران زمانی، مهدی سعیدی، زینب شهیدی، سها شیروانی، ریحانه شیخ بهایی، ایمان صفایی، بیژن صیفوری، رضا عابدینی، مجید عباسی، مریم عنایتی، وحید عرفانیان، کسری عابدینی، محمد رضا عبدالعلی، فرهاد فزونی، مهدی فاتحی، علیرضا فانی، امیر فرهاد، امیر حسین قوچی بیک، سام کشمیری، آریا کسایی، ساعد مشکی، مرتضی محلاتی، لیلا میری، آرمین مهدوی، سعید ملک، هادی نصیری، حمید نیکخواه، علیرضا وکیلی، مهدی هاشمی و فرید یا حقی از هنرمندانی هستند که تا کنون حضورشان در نمایشگاه قطعی شده است.
▪ درباره انتخاب آثار و روند داوری می توانید توضیحی کوتاه به ما بدهید؟
ـ انتخاب آثار و داوری نمایشگاه در یک مرحله انجام خواهد گرفت که روز دهم مهرماه برای آن در نظر گرفته شده است. انتخاب و داوری نمایشگاه توسط رضا عابدینی، بیژن صیفوری، کوروش پارسانژاد، فرهاد قزونی و خود من انجام خواهد گرفت.
▪ با تشکر از فرصتی که دادید.
مانی نیلچیانی
مجله رنگ