◄◄ خـــــــــون؛ بهداشت، بیماریها، انتقال ►►
چگونه با سرما مقابله كنيم؟
درجه حرارت هر ناحيه از بدن بطور مستقيم به ميزان جريان خون آن ناحيه بستگي دارد. هنگامي كه درجه حرارت محيط كاهش مي يابد بدن شما بطور خودكار سبب انقباض عروق خوني نزديك سطح پوست ميشود تا جريان خون را به سوي ارگانهاي حياتي بدن همچون قلب و مغز افزايش دهد.هنگامي كه درجه حرارت محيط كاهش مي يابد بدن شما بطور خودكار سبب انقباض عروق خوني نزديك سطح پوست ميشود تا جريان خون را به سوي ارگانهاي حياتي بدن همچون قلب و مغز افزايش دهد. اين راهكار بدن براي گرم نگه داشتن ارگانهاي حياتي ميباشد. به ويژه دستها و پاها كه حاوي عروق خوني بسياري در سطح پوست مي باشند، نسبت به اين پروسه حساس تر ميباشند. فعاليت بدني در اين ميان موجب افزايش جريان خون گرم گشته و با گرما مقابله ميكند بنابراين:
1- از جا برخيزيد: ايستادن نسبت به نشستن توليد گرما را در بدن به ميزان 20% افزايش ميدهد.
2- دستان خود را تكان دهيد: با چرخاندن دستهاي سرد مجددا جريان خون را به دستها افزايش خواهيد داد.
3- فعاليت بدني داشته باشيد: در محيطهاي سرد بهترين روش گرم نگاه داشتن بدن پرداختن به فعاليت بدني ميباشد.
تاثير تغذيه در گرم نگه داشتن بدن
خوردن مواد غذايي يكي ديگر از پادزهرهاي سرما ميباشد. از آنجايي كه فرايند گوارش موجب توليد گرما ميگردد. بنابراين يك نوشيدني داغ بنوشيد. مانند:چاي و يا قهوه داغ. با آنكه با مصرف نوشيدني هاي داغ ميزان گرماي جذب شده اندك ميباشد اما مواد غذايي گرم و نوشيدنيهاي داغ سبب تحريك سيستم عصبي شده و موجب افزايش جريان خون به دستها و پاها ميگردد. غذاهاي ادويه دار و تند نيز چنين خاصيتي دارند. چند نكته ديگر در رابطه با تغذيه در سرما:
1- مصرف الكل در آب و هواي سرد يك گزينه نامناسب ميباشد. الكل سبب كم شدن آب بدن و سركوب لرزش ميگردد (لرزش انقاباضات غير ارادي عضلات ميباشد كه موجب گرم شدن بدن ميگردند)
2-غذاهاي پر كالري مصرف كنيد.
3- سيگار نكشيد: مصرف سيگار سبب انقباض عروق خوني گشته و بدن را سرد ميكند.
4- گوشت بخوريد: مصرف غذاهاي غني از آهن نظير گوشت قرمز و سبزيجات سبز رنگ به گرم شدن بدن شما كمك ميكند. بدن شما براي ساختن هورمون تيروئيد به آهن نياز دارد. هورمون تيروئيد توليد گرما را در بدن تحريك ميكند.
5-بهتر است مصرف مواد غذايي و نوشيدنيهاي حاوي كافئين را نيز در سرما كاهش دهيد زيرا كافئين مدر بوده و موجب كم آبي و افزايش اتلاف گرما ميگردد.
هنر انتخاب لباس گرم
هواي محبوس شده ميان چندين لايه لباس نازك خاصيت عايق بندي بهتري نسبت به يك لباس قطور تك داراست. بنابراين جاي به تن كردن يك لباس قطور و تك چندين لباس نازك بروي هم بپوشيد. چند نكته ديگر در رابطه با پوشاك:
1- سر خود را با يك كلاه و شال بپوشانيد. زيرا اكثر گرماي بدن از طريق سر هدر ميرود.
2-بهتر است جنس پارچه نخستين لايه لباس شما از مواد مصنوعي بوده و روي آن لباس پشمي به تن گردد.
3-در فصل سرما كفشهاي با كف تخت و غير لغزنده به پا كنيد.
رازهای زندگی: چرا انواع خون با هم متفاوتند؟
همشهری آنلاین:
شاید شما نوع گروه خونیتان را بدانید، و شاید بدانید که کدامیک انواع گروههای خونی با گروه خون شما سازگارند و میتوانید آنها را دریافت کنید.
اما شاید همچنین بخواهید بدانید این گروههای خونی مختلف از کجا میآیند؟
خون از سه رده سلولی گلبولهای قرمز، گلبولهای سفید و پلاکت و مایع پلاسما که این سلولها در آن شناورند تشکیل شده است.
آنتیژنها و پروتئینهای گوناگونی در پلاسما و بر روی گلبولهای قرمز قرار دارند.
آنتیژن به هر مادهای میگویند که باعث شود دستگاه ایمنی برای مقابله با آن پادتن یا ٱنتیبادی -گروهی از مولکولهای پروتئینی خاص- تولید کند.
نظام گروهبندی ABO خون بر مبنای تفاوتهای فردی در وجود دو آنتیژن A و B است که تولید دو آنتیبادی مختلف را تحریک میکنند.
افراد دارای گروه خونی O هیچکدام از آنتیژنهای A و B را ندارند و آنتیبادی تولیدشده بر ضد هر دو آنتیژن را دارا هستند، در حالیکه افراد دارای گروه خونی AB هر دو ٱنتیژن را دارند و هیچکدام از آنتیبادیها را ندارند. افراد دارای گروههای خونی A و B هم وضعیت بینابینی دارند.
به عبارت دیگر گروههای خونی در انسان نوعی "پلیمرفیسم" را نشان میدهند.
"پلیمرفیسم" (چندشکلی) به معنای همراهی پایدار اشکال ژنتیکی متفاوت در درون یک گونه حیاتی است؛ علت وجود پلیمرفیسم گروههای خونی نامعلوم است.
پژوهشگران یونیورسیتی کالج لندن در سال 2004 پیشنهاد کردند که وجود برخی انواع باکتری و ویروسهای درونسلولی ممکن است برای برخی جهشهای ژنتیکی تولیدکننده آنتیژنهای خاص نوعی ترجیح تکاملی ایجاد کرده یاشد.
در جمعیتهایی که ویروسها رایج بودند، ژن تولیدکننده آنتیژن O غلبه پیدا کرد و جمعیتهایی که در محیطهایی که باکتریها فراگیر بودند، میزیستند به داشتن گروههای خونی A و B گرایش پیدا کردند.
گروههای عمده خونی تا اوایل سالهای 1900 میلادی شناخته شده نبودند، و پیش از این زمان انتقال خون میان افراد گاهی به طور اسرارآمیزی به عواقبی مرگبار میانجامید، زیرا گروههای خونی آنها با هم سازگار نبودند.
در سال 1940 آزمایشها بر روی میمونهای رزوس(Rhesus) وجود عوامل آنتیژنی دیگری را هم آشکار کرد که اکنون به نام فاکتورهای Rh مثبت یا منفی مشهورند.
این کشف به استفاده از نامهایی مانند O مثبت یا AB منفی برای توصیف گروههای خونی انجامید.
از آن پس صدها تفاوت آنتیژنی کماهمیتتر یافت شدهاند، که اغلب آنها در هنگام انتقال خون مشکلی ایجاد نمیکنند
گروهای خونی ، انتقال خون ، پیوند بافتها و اندامها !
_ خاصیت آنتی ژن ها و واکنش های ایمنی خون :
هنگامیکه انتقال خون از یک شخص به شخص دیگر انجام شد،ابتدا انتقال خون در بعضی موارد با موفقیت توام بود اما در بسیاری موارد آگلوتیناسیون فوری با تاخیری و همولیز گویچه های سرخ بوجود می امد ! بزودی کشف شد که خون اشخاص مختلف معمولا دارای صفت آنتی ژنی و ایمنی متفاوت است ! به طوریث که آنتی کورهای موجود در پلاسمای یک خون با آنتی ژن های موجود در گویچه های خون دیگر وارد واکنش میشوند .علاوه بر آن آنتی کورها و آنتی ژنها تقریبا هیچگاه دقیقا در افراد مختلف یکی نیست. به این دلیل خون یک شخص دهنده میتواند به اسانی با خون گیرنده متجانس شود. خوشبختانه اگر احتیاط های لازم اجرا شود میتوان قبل از وقت تعیین کرد که آیا آنتی کورها و آنتی ژنهای مناسب برای ایجاد یک واکنش در خون دهتده و گیرنده وجود دارند یا نه. اما عدم رعایت احتیاط های لازم غالبا منجر به درجات مختلف آگلوتیناسیون و همولیز گویچه های سرخ و ایجاد واکنش مشخص انتقال خون می گردد که میتواند سبب مرگ شود !
چرا انواع خون با هم متفاوتند؟
دانش - همشهری آنلاین:
شاید شما نوع گروه خونیتان را بدانید، و شاید بدانید که کدامیک انواع گروههای خونی با گروه خون شما سازگارند و میتوانید آنها را دریافت کنید.
اما شاید همچنین بخواهید بدانید این گروههای خونی مختلف از کجا میآیند؟
خون از سه رده سلولی گلبولهای قرمز، گلبولهای سفید و پلاکت و مایع پلاسما که این سلولها در آن شناورند تشکیل شده است.
آنتیژنها و پروتئینهای گوناگونی در پلاسما و بر روی گلبولهای قرمز قرار دارند.
آنتیژن به هر مادهای میگویند که باعث شود دستگاه ایمنی برای مقابله با آن پادتن یا ٱنتیبادی -گروهی از مولکولهای پروتئینی خاص- تولید کند.
نظام گروهبندی ABO خون بر مبنای تفاوتهای فردی در وجود دو آنتیژن A و B است که تولید دو آنتیبادی مختلف را تحریک میکنند.
افراد دارای گروه خونی O هیچکدام از آنتیژنهای A و B را ندارند و آنتیبادی تولیدشده بر ضد هر دو آنتیژن را دارا هستند، در حالیکه افراد دارای گروه خونی AB هر دو ٱنتیژن را دارند و هیچکدام از آنتیبادیها را ندارند.
افراد دارای گروههای خونی A و B هم وضعیت بینابینی دارند.
به عبارت دیگر گروههای خونی در انسان نوعی "پلیمرفیسم" را نشان میدهند.
"پلیمرفیسم" (چندشکلی) به معنای همراهی پایدار اشکال ژنتیکی متفاوت در درون یک گونه حیاتی است؛ علت وجود پلیمرفیسم گروههای خونی نامعلوم است.
پژوهشگران یونیورسیتی کالج لندن در سال 2004 پیشنهاد کردند که وجود برخی انواع باکتری و ویروسهای درونسلولی ممکن است برای برخی جهشهای ژنتیکی تولیدکننده آنتیژنهای خاص نوعی ترجیح تکاملی ایجاد کرده یاشد.
در جمعیتهایی که ویروسها رایج بودند، ژن تولیدکننده آنتیژن O غلبه پیدا کرد و جمعیتهایی که در محیطهایی که باکتریها فراگیر بودند، میزیستند به داشتن گروههای خونی A و B گرایش پیدا کردند.
گروههای عمده خونی تا اوایل سالهای 1900 میلادی شناخته شده نبودند، و پیش از این زمان انتقال خون میان افراد گاهی به طور اسرارآمیزی به عواقبی مرگبار میانجامید، زیرا گروههای خونی آنها با هم سازگار نبودند.
در سال 1940 آزمایشها بر روی میمونهای رزوس(Rhesus) وجود عوامل آنتیژنی دیگری را هم آشکار کرد که اکنون به نام فاکتورهای Rh مثبت یا منفی مشهورند.
این کشف به استفاده از نامهایی مانند O مثبت یا AB منفی برای توصیف گروههای خونی انجامید.
از آن پس صدها تفاوت آنتیژنی کماهمیتتر یافت شدهاند، که اغلب آنها در هنگام انتقال خون مشکلی ایجاد نمیکنند.
منبع :
کد:
http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=17261
.
پشه ها چه افرادي را براي نيش زدن بيشتر مي پسندند؟
در حالیکه محققان در حال مشخص کردن این حقیقت هستند که کدام نوع گوشت انسانی مطلوب خاطر پشه ها هستند هزاران تحقیق در این باره انجام گرفته تا مشخص کند کدام ترکیبات یا رایحه های بدن انسان ممکن است جذب کننده پشه ها باشد . با وجود 400 نوع مختلف ترکیب که از بدن انسان تراوش می کند این کار به نظر دشوار می آید. اکنون دانشمندان می دانند که عامل ژنتیک مشخص تا 85% افراد را در مقابل نیش پشه ها مستعد تر می کند. آنها همچنین مشخص کرده اند که عنصری خاص از مواد شیمیایی بدن که در سطح پوست تراوش می کند باعث حرکت موجی از پشه ها بسوی افراد می شود. افرادی که به مقدار فراوان استروئید ها و کلسترول در سطح پوست خود دارند بیشتر در معرض حمله پشه ها می باشند. همچنین افرادی که به مقدار فراوان اسید های خاص مثل اسید اوریک تولید می کنند مورد توجه و هدف پشه ها می باشند. این مواد می توانند حس بویایی پشه ها راتحریک نموده و آنها را به سوی قربانیان خود سوق می دهد . اما روند جذب پشه ها توسط افراد خیلی قبل تر از فرود پشه ها اتفاق می افتد . پشه ها می توانند طعمه خود را از مسافت ها دور تا 50 متر شناسایی می کنند. و این اصلا توسط افرادی که بمقدار فراوان دی اکسید کربن تولید می کنند قابل شناسایی نیست. هر نوع دی اکسید کربن برای پشه ها جذاب است حتی از مسافتی خیلی دور. افراد بزرگتر از نظر سنی به نظر می رسد که مقدار دی اکسید کربن بیشتری را دفع می کنند و به همین دلیل متعاقبا پشه ها با اشتیاق بیشتری به سمت آنها جذب می شوند تا بچه ها . زنان حامله و آبستن نیز در معرض خطر هستند
مراقبت از خون (Haemovigilance)
خون به عنوان يک محيط ايده ال جهت انتقال عوامل عفوني وخطرناک براي سلامتي بدن محسوب مي شود. عوامل ويروسي، باکتريال،انگلي و قارچي از اين محيط جهت تغذيه وانتشار خود به ساير نقاط بدن و بافتهاي مختلف استفاده مي نمايند. لذا ضروري به نظر مي رسد جهت تضمين سلامت خون نظارت و مراقبتهاي ويژه اي صورت پذيرد. براي اولين بار در دنيا و به دنبال بررسي وقايعي که در دهه هشتاد منجر به انتقال گستردهHIV گرديد موسسه طب براي پيشگيري از بروز چنين تهديدهايي در آينده تشکيل يک سيستم نظارتي براي يافتن ، پيگيري و اخطار دادن در مورد تاثيرات نامناسب خون و فرآورده هاي خوني در افراد دريافت کننده را به کليه مراکز انتقال خون توصيه نمود اين نظارت شامل : جمع آوري، آناليز و تفسير مستمرو نظامند داده هاي مربوط به سلامت خون مي باشد که به طور منظم نتايج آن به افرادي که در برنامه هاي کنترل و پيشگيري بيماريها مشغول فعاليت هستند اعلام مي گردد تا در جهت بهبود وضعيت کوشش نمايند. از مهمترين نقشهاي نظارت فراهم نمودن زير ساختاري است که توسط آن مي توان در صورت بروز يک رخداد حاد از طريق يک نظام مشخص اطلاعات را به طور مستقيم به مسئولين سلامت عمومي منتقل نمود. در کشورهاي پيشرفته دنيا جنبه هاي مختلفي از سيستم مراقبت از خون اجرا مي گردد که مرهون سيستم هاي کامپيوتري منظم و هدفمندي است که باعث حفظ و ارتقاء سلامت خون مي گردند.در کشور ما به دلايل مختلف از جمله : مرتب نبودن سيستم هاي کامپيوتري سيستم سلامت، ناقص درج شدن اطلاعات، نبود افراد متخصص و وظيفه شناس به حد کافي، تشکيل نشدن کميته هاي بانک خون بيمارستاني و يا ضعيف بودن عملکرد آنها و....... سيستم مراقبت از خون به طورکامل اجرا نمي گردد.از اين رو فراهم نمودن اطلاعاتي جامع در اين زمينه که بتواند ما را در راه اندازي و انجام روشهاي مراقبت از خون ياري نمايد ضروري به نظر مي رسد. مراقبت از خون يا(Haemovigilance) به معناي مجموعه اي از روشهاي نظارتي سازماندهي شده مرتبط با حوادث و يا واکنش هاي ناخواسته و غيرمنتظره در اهداکنندگان و دريافت کنندگان خون مي باشد. به عبارت ساده تر مراقبت از خون از زماني که فرد اهداکننده جهت اهدا خون پذيرش شده تا زماني که خون در بيمارستان و يا مرکز درماني به بيمار تجويز و تزريق مي گردد را شامل مي شود. حال به اختصار مراحلي را که يک واحد خون و يا فرآورده خوني توليد و سپس تزريق مي گردد را شرح داده و مراقبتهايي که در طول اين روند بايد انجام گيرد را يادآور مي شويم.
بخش اهداکنندگان وپذيرش :
اولين قدم در سيستم مراقبت از خون انتخاب اهداکننده مي باشد که بايد بر پايه آگاهي ها و اطلاعات اپيدميولوژک بنا شود ( براي مثال از انتخاب گروههايي که در معرض خطر بيماريهاي عفوني هستند اجتناب شود) به هنگام مراجعه اهداکننده اطلاعات ثبت و ضبط مي گردد و به هر اهداکننده يک شماره شناسايي مختص وي( unique ) داده شده که تمام آزمايشات و تحقيقات و پيگيري هاي بعدي از اين طريق قابل رديابي مي باشد.
قدم دوم غربالگري اهداکننده توسط پزشک حاذق و متعهد سازمان انتقال خون مي باشد که شامل يکسري سوالات درباره علايم ، تاريخچه پزشکي، مسافرتها و رفتارها و همچنين مشاهده دستها، صورت و نقاطي از بدن از لحاظ وجود خالکوبي و يا اثرات تزريق داخل وريدي ( مواد مخدر) و نيز چک نمودن ميزان هموگلوبين ، هماتوکريت، سن، وزن، دما، مصرف دارو و فشارخون مي باشد.در اين مرحله بايد به اهداکننده امکان خودحذفي محرمانه (CUE) داد تا در صورت حائز بودن يکي از شرايط فوق اقدام به خودحذفي نمايد.
هدف از غربالگري اهداکننده :
1- شناسايي افراد با ريسک و خطر انتقال عفونت جهت حفظ امنيت اهداکننده
2- شناسايي افراد با ريسک و خطر انتقال عفونت جهت حفظ امنيت و سلامت گيرنده خون و جامعه
3- جلوگيري از تحميل هزينه اضافي جهت فرآوري يک واحد خوني آلوده به عوامل عفوني
با ثبت نمودن مشخصات دقيق فرد اهداکننده در واحد پذيرش اهداکنندگان يک فرآورده خوني قابليت پيگيري از زمان اهدا تا زمان تزريق به بيمار را پيدا مي نمايد که در ذيل به آن اشاره مي شود.
قابليت پيگيري ( ( Traceabilityفراورده هاي خوني:
قابليت پيگيري، توانايي تعيين دريافت کنندگان حقيقي هر فرآورده ريليز شده بوده و به طريق ديگر توانايي تعيين تمامي اهداکنندگان دخيل در تزريق خون به يک بيمار مشخص مي باشد. به عبارت ديگر، خون و فرآورده هاي خوني که جمع آوري، آزمايش، فرآوري، ريليز و يا توزيع مي شود، بايد از اهداکننده تا دريافت کننده و برعکس قابل رديابي باشد.
ملزومات فني مورد نياز که تطبيق آنها با پيشرفت فني و علمي ضروريست عبارتند از:
1. ملزومات قابل پيگيري.
2. اطلاعاتي که جهت اهداکنندگان فراهم مي شود.
3. اطلاعاتي که از اهداکنندگان بدست مي آيد شامل شناسايي، سابقه سلامتي و امضاي اهداکننده.
4. نيازمندي هايي که به مناسب بودن خون و پلاسماي اهداکنندگان و غربالگري خون اهدا شده مرتبطند، شامل:
v معيار به تاخير انداختن دائم و معافيت احتمالي
v معيار به تاخير انداختن موقت
ملزومات مرتبط با برچسب زدن:
برچسب هر فرآورده بايد شامل اطلاعات زير باشد:
1. نام فرآورده
2. حجم، وزن يا تعداد سلولهاي فرآورده
3. شماره يا حروف الفباي منحصر به فرد شناسايي اهداکننده
4. نام مرکز انتقال خون تهيه کننده فرآورده
5. گروه خونيABO
6. گروه خونيRh
7. تاريخ انقضا
8. درجه حرارت مناسب براي نگهداري
9. نام، ترکيب و حجم ماده ضدانعقاد يا ماده افزودني
بعد از اينکه اهداکننده حائز شرايط اهدا شناخته شد به سالن خونگيري هدايت شده تا خونگيري از او به عمل آيد. جهت اخذ يک واحد خون با کيفيت مي بايست شرايطي را در اتاق خونگيري فراهم آوريم تاشخص اهداکننده بدون هيچگونه استرس ( که بر سلامت شخص اثرات سوئي نظير تغييرات فشارخون، ترشح هورمون، کاهش قند خون و غيره مي گذارد) براي اهدا خون آماده گردد.خونگيري در کوتاهترين زمان ممکن (10-5 دقيقه ) بايد انجام شود تا شخص به جهت طولاني شدن مدت دچار خستگي يا استرس نشده و بتواند خون سالم تري اهدا نمايد به هنگام خونگيري بهترين رگ جهت خونگيري انتخاب شود و در کوتاهترين زمان ممکن و پس از رعايت نمودن تمامي مراحل ضدعفوني سوزن وارد رگ گردد چراکه اگر اين امر با تاخير و اختلال در پيدا نمودن رگ و وارد شدن سوزن به آن صورت پذيرد موجب فعال شدن پروسه انعقادي(آبشار انعقادي) به ميزان بالايي گرديده و پلاکتها جهت توليد پلاک لخته اي مصرف مي شوند که از کيفيت واحد خون اخذ شده کاسته مي گردد. همچنين دقت شود تا در طول مدت خونگيري کيسه خون به روي شيکر حرکت داشته باشد تا ضمن مخلوط شدن با ضدانعقاد از توليد لخته درون کيسه جلوگيري به عمل آيد. کليه مشخصات اهداکننده به طور خوانا و دقيق توسط شخص خونگير بر روي کيسه خون ثبت گردد .
فرآورده گيري :
هدف از فرآورده گيري انجام يکسري مراحل کاري و فني بوده تا از يک واحد خون اخذ شده بتوان گلبول قرمز متراکم(pc)، پلاکت (PLT) پلاسما (FFP،PPP،CPP) و کرايو(CP) جهت مقاصد مختلف درماني اخذ نمود گاهي اوقات نيز خون اخذ شده بدون انجام هيچ پروسه اي و تنها پس از انجام آزمايشات وارد چرخه توزيع مي گردد به اختصار نکاتي را که در قسمت فرآورده گيري جهت مراقبت از خون بايد مدنظر قرار داد را متذکر مي شويم . واحدهاي خونگيري در کوتاهترين زمان ممکن حداکثر( 6-4) ساعت پس از خونگيري، کيسه هاي خون اخذ شده را به قسمت فرآورده گيري ارسال نمايند تا از کيفيت خون و فرآورده ها کاسته نشود. پس از انجام اعمال فرآورده گيري و جداسازي پلاسما هر فرآورده متناسب با شرايط نگهداري سريعاً به يخچال يا فريزر منتقل شود. توجه به تنظيم نمودن درجه يخچالهاي نگهداري خون و فرآورده بسيار مهم است و باعث حفظ کيفيت توليدات خوني مي شود از ضربه زدن، انداختن و انجام اعمالي که موجب ليز شدن و شکسته شدن کيسه هاي خون و فرآورده مي گردد خودداري شود پلاسماهاي گرفته شده بلافاصله به دماي مورد نظر(0C 18-) رسانده شده و سپس به فريزرهاي با توان برودتي بسيار زياد منتقل شوند که در اين صورت تا يکسال قابليت مصرف خواهند داشت . پلاکتها پس از جداسازي حدوداً يک ساعت روي ميز فرآورده بي حرکت قرار گيرند تا تجمعات پلاکتي از هم جدا شده و يک محلول پلاکتي همگن به دست آيد سپس به دستگاه روتاتور با دماي(0C 24-20 ) منتقل شده تا ضمن حفظ کيفيت از چسبندگي دوباره آنها ممانعت به عمل آيد در همين زمان که پرسنل آموزش ديده و مجرب فرآورده گيري مشغول فرآوري خون مي باشند در قسمت روتين آزمايشات معمول کيسه هاي خون به قرار ذيل انجام مي گيرد : 1.مشخص نمودن گروه خون
2. انجام آزمايش الايزا و سل تايپ و بک تايپ و شناسايي مارکرهاي بيماريهاي عفوني
نتايج آزمايشات انجام شده بر روي هر کيسه خون به دقت در کامپيوتر ثبت مي گردد نمونه هايي که جواب آزمايش آنها منفي مي شود وارد مراحل بعدي پروسه ( پخش و توزيع) مي گردند. نمونه هايي که جواب آزمايش آنها مثبت مي شود چه نتيجه تست تکميلي (تاييدي) آنها نيز منفي گردد بايد از چرخه توليد جدا شده و معدوم گردند ولي بايد نتايج آزمايشات Screening در فايل اهداکننده به طور دقيق ثبت شود. به اين گونه اهداکنندگان اطلاع داده مي شود تا در قسمت مشاوره با آنها صحبتهاي لازم انجام شده و توصيه مي گردد تا به پزشک خود مراجعه نمايند. خون و فرآورده هاي خوني تا زمان آماده شدن جواب آزمايشات نهايي (Pooled) وارد قسمت توزيع و پخش خون نمي گردد.
نکاتي که در مورد پخش کيسه هاي خون وفرآورده بعد از اطمينان از سلامت آنها بايد مدنظر قرار گيرد عبارتند از :
- اجتناب از ضربه زدن و پرت کردن کيسه هاي خون و فرآورده
- جلوگيري از نوسانات دماي محل نگهداري خون و فرآورده ها
- ارزيابي دقيق مشخصات کيسه ها به هنگام توزيع به منظور جلوگيري از بروز اشتباهات احتمالي
- مورد بررسي قرار دادن فرآورده ها از نظر تاريخ مصرف
- مورد ارزيابي قرار دادن و چک نمودن رابطين بانک خون بيمارستانها از لحاظ طي نمودن آموزش هاي لازم در خصوص حمل و نگهداري فرآورده هاي خوني
- فرمهاي درخواست خون ارسال شده از بيمارستان بايد حاوي نوع، مقدار، گروه فرآورده هاي درخواستي به تفکيک بوده و همچنين مشخصات بيماران نيازمند به خون به طور دقيق نوشته شود. ارسال گزارشات هفتگي يا ماهانه از موارد برگشتي، استفاده نشده و يا معدوم شده از سوي بيمارستانها ضروري بوده و باعث ميشود تا شناسايي گيرنده و عوارض پس از تزريق خون در گيرنده با سهولت بيشتري انجام گيرد . پس از آنکه رابطين طبق ضوابط استاندارد فرآورده هاي خوني را به بيمارستان منتقل نمودند بانک خون بيمارستانها موظفند بلافاصله فرآورده و توليدات خوني اخذ شده را ذخيره نموده تا در صورت لزوم به بخشها و اتاقهاي عمل ارسال نمايند و فقط در صورت کاهش ذخاير جهت جايگزيني خون و فرآورده هاي خوني از سازمان انتقال خون درخواست نمايند.
- اطلاعات مربوط به آزمايشات( به عنوان مثال Cross match) و شماره و نوع واحد فرآورده خوني در فايل بانک خون ثبت شود همچنين واحدهاي برگشتي و استفاده نشده نيز ثبت گردند. واحدهايي که از بخشها يا اتاق هاي عمل مصرف نشده و به بانک خون نيز عودت داده نمي شوند به عنوان واحدهاي تزريق شده به بيماران در نظر گرفته مي شوند.
- اگرچه تاييديه تجويز به طور روتين در فايل بانک خون ثبت نمي شود ولي به طور استاندارد لازم است علت تجويز با ذکر تعداد، نوع واحد و Lot NO( بارکد) و batch number(برچسب نوع فراورده و گروه خوني) کيسه خون مصرفي براي بيمار با ذکر تاريخ دريافت ذکر گرديده و کليه علايم حياتي قبل، حين و بعد از تزريق در پرونده پزشکي ثبت گردد.پرونده هاي پزشکي در قسمت اسناد و مدارک پزشکي قابل دسترس باشند .
در کشورهاي پيشرفته از نتايج مراقبت از خون (surveillance) استفاده هاي زيادي ميگردد که ميتوان به موارد زير اشاره نمود:
- ارزيابي تاثيرات خون و فراورده هاي آن در استفاده هاي روتين
- surveillance بيماريهاي عفوني و دنبال کردن موارد اورژانس
- روش ترانسفوزيون
- پراکندگي و گسترش بيماريهاي منتقله از راه خون
- نظارت بر اهداکنندگان
- کنترل ،نظارت ،و رديابي Risk factorها و نشانه هاي بيماريهاي عفوني
Surveillance (سيستم نظارت ) در حقيقت يک ابزار مهم و کارآمد در جهت شناسايي و ارزيابي خطرات انتقال خون مي باشد. اين واژه در معناي عمومي به معني مراقبت و نظارت کامل بر فعاليتها به منظور شناسايي تغييرات و اشتباهات ميباشد ولي به عنوان ابزار اپيدميولوژيک به معني سيستم در حال پيشرفت.،براي جمع آوري ،آناليز و تفسير اطلاعات لازم و اساسي براي برنامه ريزي و ارزيابي سلامت جامعه است که به همين منظور اين اطلاعات بايد به سرعت تکميل شده و به موقع به اطلاع افراد ذينفع رسانده شود.
استفاده هايي که مي توان از سيستم haemovigilanceبه عمل آورد:
1-بدست آوردن آمار دقيق از حوادث و خطرات ناشي از تزريق خون
2-تکميل اطلاعات مربوط به روش جمع آوري خون
3-تعيين علل اصلي اشتباهات منتهي به حوادث باليني
4-قابليت انجام فعاليتهاي آموزشي و پژوهشي
تمامي اطلاعات فراهم شده توسط سيستم haemovigilance مي توانند به صور زير در بهبود سلامت انتقال خون شرکت داده شوند:
1. فراهم نمودن يک منبع قابل اطمينان اطلاعات در رابطه با عوارض ناشي از انتقال خون براي جامعه پزشکي
2. بيان اقدامات اصلاحي مورد نياز براي ممانعت از تکرار چنين حوادثي در انتقال خون
3. آگاه سازي بيمارستانها و مراکز انتقال خون در رابطه با اثرات نامساعدي که مي تواند به جز گيرنده خون، افراد بيشتري را درگير سازد شامل:
v اثراتي که مرتبط با انتقال بيماريهاي عفوني هستند.
v اثراتي که مرتبط با کيسه ها، محلولها يا فرآوري خون هستند.
يکسان سازي گزارشها
گزارشهاي مربوط به اثرات نامساعد در تمامي مراکز شرکت کننده در شبکه مراقبت از خون بايد به روش يکساني فراهم شود. اين امر مستلزم استفاده از موارد زير مي باشد:
1. فرمهاي گزارش دهي مشترک
2. برنامه آموزشي مشترک بين افراد درگير در سيستم هموويژيلانس
3. روش مشابه تفسير اطلاعات در تمام مراکز هموويژيلانس
در اين رابطه پزشک مسئول haemovigilance بايد در يکسان سازي گزارشها شرکت نمايد.
پنج موضوع بايد در ارتباط با تزريق خون و فرآورده هاي خوني در نظر گرفته شود:
1. انتقال ويروسها
2. آلودگي باکتريال
3. خطاي انساني و نقص وسايل
4. عوارض ايمونولوژيک
5. عوارض ناشي از اهداي خون
اطلاعات وداده هاي دقيق کامپيوتري اهداکنندگان و مصرف کنندگان خون به ما اين امکان را مي دهد تا ضمن داشتن يک سيستم کارآمد مراقبت از خون بتوانيم از چگونگي نحوه توليد، مصرف، درصد خطا و اشتباه در مصرف خون اطلاع يافته از طرفي بتوانيم از مستندات و اطلاعات اخذ شده در پيشبرد اهداف طرحهاي پژوهشي استفاده کرده که اين امر در ارتقاء کيفي سيستم مراقبت از خون بسيار موثر است.
نوع اثرات ناخواسته جمع آوري شده در شبکه haemovigilance
طيف haemovigilance ممکن است به تمامي اثرات ناخواسته در فرايند تزريق خون گسترش يابد، بنابراين گزارشها بايد بر اينگونه حوادث مرتبط با بيمار تاکيد نمايند:
1. واکنشهاي فوري حين تزريق خون شامل هموليز، واکنش تب زاي غيرهموليتيک ناشي از تزريق خون، راش، قرمزي، کهير، شوک آنافيلاکتيک، آلودگي باکتريال و ضايعه حاد ريوي ناشي از تزريق خون.
2. واکنشهاي تاخيري پس از تزريق خون شامل هموليز، بيماري پيوند عليه ميزبان به صورت حاد، پورپوراي پس از تزريق خون، افزايش آلانين آمينوترانسفراز و هموکروماتوز
3. انتقال ويروس هاي Blood born
4. وقوع آلوايمونيزاسيون عليه آنتي ژنهاي گلبول قرمز، پلاکت و . . .
5. فرآورده اي که به اشتباه تزريق شده است.
haemovigilance ممکن است با اهداي خون و اهداکنندگان نيز سر و کار داشته باشد از جمله :
1. حوادث ناخواسته مشاهده شده حين اهداي خون
2. اطلاعات مربوط به انتخاب اهداکننده مثل ميزان تکرار و علل معافيت از اهداي خون
3. اطلاعات اپيدميولوژيک در مورد اهداکنندگاني که در آزمايشات غربالگري مثبت بوده اند.
حداقل اطلاعات ضروري در گزارش ها:
1. اطلاعات مربوط به بيماري که تزريق خون شده است:
الف) تعيين هويت که حداقل بايد شامل تاريخ تولد، جنس و شماره اختصاصي بيمار باشد.
ب) علائم باليني مشاهده شده به روش استاندارد ثبت گرديده ونتايج باليني ناشي از هر واکنش نامساعد شرح داده شود.
2. اطلاعات فرآورده شامل:
الف) شماره واحد فرآورده خوني و کدهاي کافي براي تعيين هويت فرآورده ها و اهداکننده
ب) توصيف فرآورده شامل:
v نوع فرآورده مثلا گلبول قرمز، پلاکت يا پلاسما
v چگونگي تهيه مثلا از خون کامل يا از آفرزيس
v ويژگيهاي ديگر مثل کاهش لکوسيت، اشعه ديده، . . .
v شرايط و مدت نگهداري قبل از تزريق خون
3. اطلاعات مربوط به شدت واکنش:
شدت واکنش بايد درجه بندي شود. يک معيار پيشنهادي مي تواند شامل موارد زير باشد:
صفر : بدون علامت
يك : علائم فوري بدون خطر حياتي و با بهبودي کامل
دو : علائم فوري با خطر حياتي
سه : موربيديتي طولاني مدت
چهار : مرگ بيمار
4. مستندسازي :
ارتباط احتمالي بين اثرات ناخواسته مشاهده شده و فرآورده هاي خوني بايد مشخص شود.
يک معيار پيشنهادي مي تواند شامل موارد زير باشد:
صفر : بدون ارتباط يعني اثر ظاهراً مرتبط با تزريق خون بوده اما دليلي وجود ندارد که فرآورده مشکوک مسئول اثر ناخواسته باشد.
يك : ممکن يعني اثر به وضوح مرتبط با تزريق خون مي باشد اما مي تواند به دليلي غير از تزريق خون مرتبط باشد يا نباشد.
دو : احتمالي يعني اثر به وسيله هر علت شناخته شده ديگر قابل توضيح نيست.
سه : مطمئن يعني ثابت شده که اثر وابسته به تزريق خون است.
5. اطلاعات مربوط به نوع اثر
در خاتمه مي توان گفت Haemovigilance اطلاعات مفيدي را در مورد موربيديتي تزريق خون فراهم نموده و مي تواند نقش هدايتي در رابطه با اقدامات اصلاحي بمنظور پيشگيري از عود برخي از حوادث داشته باشد.
به علاوه مراقبت از خون بايد به عنوان بخشي از هوشياري بهداشتي همگاني، در کنار هوشياري دارويي و هوشياري در زمينه وسايل پزشکي در نظر گرفته شود.
.tbtc.ir
زنجيره تشکيل دهنده تهيه و عرضه خون سالم
زنجيره تشکيل دهنده تهيه و عرضه خون سالم شامل قسمتهاي زير است :
انتقال خون ، بانک خون بيمارستانها ، بخشهاي پرستاري و پزشکي
وظايف انتقال خون
1- انتخاب اهداءکننده سالم
2- آزمايشات لازم بر روي خونهاي اهدايي ( بررسي HIV، HBV، HCV و سيفليس و تعيين گروه خون)
3- تهيه فرآورده هاي مختلف نظير گلبول قرمز و پلاکت متراکم ، پلاسما ، کرايو و .....
4- طرز نگهداري صحيح فرآورده هاي خوني
وظايف بانک خون بيمارستانها
1- تحويل صحيح خون و فرآورده هاي آن
2- کنترل کيسه خون از نظر ( هموليز ، لخته ، تغيير رنگ )
3- طرز حمل و نگه داري صحيح خون
4- آزمايش تعيين گروه هاي خوني و تجسس آنتي بادي هاي غير عادي و کراس مچ
وظايف پرستاري
1- تعيين هويت بيمار و تهيه کارت شناسايي
2- نمونه برداري صحيح از بيمار
3- پر کردن دقيق فرم درخواست خون
4- دريافت خون و فرآورده ها از بانک خون بيمارستان
5- بررسي دقيق مشخصات روي برچسب کيسه خون
6- شناسايي خون سالم و کنترل خون از نظر (هموليز ، لخته ، تغيير رنگ )
7- حمل صحيح خون
8- طرز نگهداري درست خون و فرآورده ها
9- تزريق صحيح خون
10- گرم کردن خون و پلاسما
11- اقدامات لازم در حين بروز عوارض انتقال خون
12- کنترل دقيق در شناسايي بيمار قبل از شروع ترانسفوزيون و انطباق آن با مشخصات ثبت شده روي کيسه خون و فرم هاي درخواست خون که آخرين و مهمترين کنترل مي باشد.
13- ثبت عوارض و گزارش آنها
14- مشخص نمودن گيرنده خون در سيستم جهت سيستم مراقبت از خون
وظايف پرستاران در انتقال خون :
ابتدا يادآوري مي گردد که يکي از مهمترين وظايف در تعيين هويت بيمار در محدوده انتقال خون اين است که در حالت بيدار بايد نام و نام خانوادگي توسط خود بيمار بازگو شود و در صورتي که بيمار بيهوش باشد بايد از اطرافيان وی سؤال و يا از روي کارت شناسايي تعيين هويت بيمار انجام گردد.
1- تهيه کارت شناسايي
1- نام بيمار
2- نام خانوادگي
3- شماره کدآزمايشگاه يا بانک خون بيمارستان
4- نام بخش ، شماره اتاق و تخت بيمار
تأکيد مي گردد که حتماً در صورتيکه بيمار هوشيار است بايد نام و نام خانوادگي بوسيله خود بيمار بيان گردد و نبايد آن را از روي پرونده يادداشت کرد و يا از اطرافيان بيمار پرسيد مگر در مواردي که بيمار بيهوش باشد.
2- فرم درخواست خون
فرم درخواست خون سه برگي مي باشد که قسمت فوقاني آن توسط پرستار پر مي گردد.
نام بيمار
نام خانوادگي
شماره آزمايشگاه يا بانك خون
شماره اتاق
سابقه تزريق خون
سابقه بارداري
فرم درخواست در حضور بيمار تکميل مي شود و از روي کارت شناسايي نبايد پر شود ( مگر بيمار بيهوش باشد ) مجدداً يادآوري مي گردد هر بار که نام و نام خانوادگي توسط بيمار بيان مي گردد بايد با هويت قبلي بيمار چک شود ، زيرا امکان دارد که قبلاً به اشتباه تعيين هويت صورت گرفته باشد..
ثبت ترانسفوزيون ها و حاملگي هاي قبلي در فرم درخواست خون ، مسئول بانک خون را موظف به جستجوي آنتي بادي هاي ناخواسته در خون بيمار مي کند.
3- نمونه گيري از بيمار
1- ابتدا بايد نام بيمار را پرسيده ، از وي خونگيري به عمل آيد.
2- بعد از ريختن نمونه خون در لوله آزمايش
الف- نام و نام خانوادگي بيمار
ب- شماره آزمايش و کد بيمار
ج- نام بخش
د- شماره اتاق و تخت بيمار
را روي برچسب لوله نوشته و عين همين مشخصات را روي برچسب ديگري نوشته و به مچ بيمار مي بنديم.
4- ارسال فرم درخواست خون با لوله آزمايش حاوي نمونه خون بيمار به بانک خون بيمارستان
بعد از آماده شدن خون سازگار ، بوسيله بانک خون بيمارستان مرحله بعدي اجرا مي شود.
5- دريافت خون از بانک خون بيمارستان
تحويل خون بايد توسط پيراپزشک صورت بگيرد زيرا يک خدمتکار شناخت و آشنايي با خون و فرآورده هاي آن را ندارد. او اهميت تعيين دقيق هويت بيمار را نمي داند ، از عوارض خون و ... نيز هيچگونه اطلاعي ندارد. بنابراين تحويل خون و فرآورده ها بايد توسط يک فرد آگاه مثل پرستار صورت گيرد. تحويل کيسه خون دو مرحله دارد. مرحله اول ، انطباق مشخصات کيسه خون با فرم همراه است . سپس در مرحله بعدي کيسه خون از نظر لخته ، هموليز ، يا تغيير رنگ بررسي مي گردد . بدين ترتيب که در ذيل شرح داده مي شود :
الف- براي تحويل خون از بانک خون بيمارستان پرستار مشخصات ثبت شده روي برچسب کيسه خون را با مشخصاتي که در فرم همراه ( فرم درخواست خون ) يادداشت شده است کنترل کند ( قسمت فوقاني فرم درخواست خون بوسيله پرستار و قسمت مياني آن بوسيله بانک خون بيمارستان بعد از آزمايشات سازگاري تکميل مي شود ).
فرم درخواست خون در ضميمه کتاب موجود می باشد.
ب- در صورتي که مشخصات روي برچسب کيسه خون کاملاً با فرم درخواست خون مطابقت داشت موارد زير بايد کنترل شود و مرحله بعدي که همان کنترل محتواي کيسه خون مي باشد به ترتيب انجام گردد.
کنترل کيسه خون
1- کيسه خون بايد سرد باشد
کيسه خون تا زمان تحويل بايد در يخچال نگهداري گردد و به هيچ وجه نبايد خارج از يخچال قرار گيرد و براي انجام آزمايشا ت خون ، بدون اينکه کيسه خون از يخچال بيرون آورده شود يکي از قطعات کورد را بريده ، مورد استفاده قرار مي دهند. کيسه خون تا زمان تحويل نبايد از يخچال بيرون آورده شود.
2- خون نبايد هموليز شده باشد
اگر کيسه خون در يخچال بي حرکت بماند گلبول هاي قرمز به صورت لايه قرمز رنگ در ته کيسه و پلاسما به صورت لايه زرد رنگ کدر روي آن قرار مي گيرد .در هموليز خون ، پلاسما به رنگ قرمز درمي آيد.
تزريق خون هموليز امکان دارد سبب شوک آنافيلاکسي يا نارسايي حاد کليه گردد و در نهايت ممکن است سبب مرگ بيمار شود. هموليز معمولاً به علت نگهداري خون در دماي غيرمتعارف و يا آلودگي ميکروبي به وجود مي آيد.
3- بررسي وجود لخته در پلاسما
در کيسه خون نبايد لخته ديده شود ، مشاهده لخته ناشي از دو عامل کم بودن ماده ضدانعقاد يا آلودگي ميکرو بي کيسه خون مي باشد و تزريق آن براي بيمار خطرناک است.
4- بررسي رنگ خون داخل کيسه
رنگ طبيعي کيسه حاوي خون جگري مي باشد. اگر خون داخل کيسه ( گلبولهاي قرمز ) زرشکي و يا تيره باشد دليل بر خرابي آن است.
5- بررسي نشت خون
به آرامي کيسه خون را از پايين به بالا فشار مي دهيم. در صورت نشت خون از محل ورودي يا خروجي کيسه ، آن خون نبايد مورد استفاده قرار گيرد.
حمل خون در بخش
بعد از کنترل مشخصات کيسه خون ، فرم درخواست خون و بررسي محتوي کيسه خون بوسيله پرستار ، حامل خون به نحو صحيح کيسه خون را در صندوق حاوي يخ قرار داده و آن را به بخش حمل کند صندوق از جنس فايبر گلاس بوده و درب آن بايد پيچ دار بوده يا در محل خود سفت قرار بگيرد تا از ورود هوا جلوگيري کند.
1. کيسه حاوي يخ در حاشيه صندوق به طور عمودي چيده مي شود.
2. در صندوق هاي جديد قالب يخ در قسمت فوقاني آن در جاي مخصوص گذاشته مي شود در اين صورت خون با يخ تماس پيدا نمي کند و هواي سرد به سوي ته صندوق جابجا مي شود.
3. کيسه هاي خون در وسط صندوق با کمي فاصله از هم در حالت عمودي قرار داده مي شوند.
4. براي جلوگيري از تماس مستقيم کيسه خون با کيسه هاي يخ ( براي پيشگيري از هموليز ) يک مقواي معمولي با يک ورقه آلومينيوم بين آن دو قرار مي دهند. دماي حمل خون يا به بيان ديگر دماي صندوق نبايد در طول زمان حمل خون بيش از 10 درجه سانتيگراد باشد.
در حال حاضر وسايل جديدی جهت حمل و نقل خون و فرآورده ها موجودند که دارای تنظيم کننده دما وهشدار دهنده( آلارم) هستند و محدوده دما را بين 0C 8-2 برای PC و 0C 25-20 برای پلاکت حفظ می کنند.
اگر خون با دست حمل شود مشکلات زير به وجود مي آيد :
1.خون در دماي نامناسب قرار می گيرد بنابراين احتمال رشد باکتري و هموليز وجود دارد.
2. به علت تکان و فشار دست و يا افتادن به زمين هموليز و آلوده مي گردد.
سرنوشت خون در بخشهای بيمارستان
1. مستقيماً به بخش مصرف کننده تحويل مي گردد.
2. در صورت تأخير در مصرف ، کيسه خون را بايد در يخچال قرار داد.
تحويل خون به قسمت مصرف کننده
چنانکه قبلاً يادآوري گرديد هر بار که خون از قسمتي به قسمت ديگر تحويل مي گردد کنترل برچسب کيسه خون و محتويات کيسه خون از نظر سالم بودن خون و فرآورده ها بايد انجام شود.
آخرين کنترل قبل از تزريق به بيمار( مهمترين و حساس ترين مرحله )
آخرين کنترل که در بالين بيمار انجام مي شود مهمترين و کامل ترين قسمت کنترل را تشکيل مي دهد زيرا که پارامترهاي شناسايي بيمار موجودند از جمله خود بيمار ، کارت شناسايي وي ، کيسه خون و فرم همراه آن ، قبل از شروع تزريق خون بايد مشخصات ثبت شده در کارت شناسايي بيمار با فرم همراه و کيسه خون دقيقاً کنترل شده و با هم منطبق بوده باشند از جمله نام و نام خانوادگي بيمار ، گروه خون ، شماره سريال ، سپس کيسه خون از نظر داشتن لخته و هموليز و تغيير رنگ و تاريخ انقضاء مورد ارزيابي قرار گيرد. يادآوري مي گردد که کنترل هاي فوق بايد توسط پرستار ، پزشک معالج ، و متخصصين بيهوشي جداگانه انجام شده و سپس بعد از اطمينان کامل ، تزريق خون انجام شود.
موارد زير در کارت شناسايي در مدت تزريق بايد يادداشت شود
تاريخ تزريق
ساعت تزريق
تعداد واحد خون يا پلاسماي مصرفي
شماره کيسه هاي مصرفي
علايم حياتي بيمار طي زمان تزريق
امضاء پرستار
نکات مهم درحين تزريق خون
1- حداکثر مدت زمان تزريق خون 4 ساعت مي باشد
2- تشخيص هويت دقيق بيمار و کيسه خون
3- قرار دادن صحيح سوزن تزريق در رگ
4- استفاده از ست فيلتردار
5- مراقبت متناوب از بيمار
- همه محصولات خوني (خون کامل ، گلبول قرمز متراکم ، پلاکت ، FFP ، کرايوپرسيپيتيت ، محصولات ليوفيليزه ) بايد با ست فيلتردار تزريق شود.
- در هر تزريق بايد رگ مناسب انتخاب گردد.
- در موارد روتين ( غير اورژانس ) خون کامل و يا گلبول قرمزمتراکم معمولاً در يک يا دو ساعت تزريق مي شود ، (ml/kg/h 5- 4 ) و بيش از 4 ساعت نبايد طول بکشد ( در موارد اورژانس خون را با هر سرعتي مي توان تزريق نمود ).
- يکي از مهمترين و حساس ترين و نقطه عطف تزريق خون تعيين هويت بيمار و انطباق آن با کارت شناسايي و فرم درخواست خون و کيسه خون درست قبل از تزريق خون مي باشد.
- از ديگر نکات با اهميت حضور پزشک معالج بر بالين بيمار مي باشد.
در 15 دقيقه اول که بيش از 90% عوارض حاد رخ مي دهد بايد تزريق آهسته باشد ( ml/kg/h 3- 2 ) و کنترل علايم زير که از مهمترين نشانه هاي واکنش هموليتيک مي باشد مي تواند در شناسايي زودرس آن کمک کند.
در بيماران هوشيار :
تنگي نفس
هيپوتانسيون
نبض تند و نخي شکل
در بيماران بيهوش :
خونريزي از محل عمل جراحي
افت فشارخون
هموگلوبينوري
گرم کردن خون کامل و گلبول قرمز متراکم
جهت گرم نمودن خون بايد از blood Warmer های مخصوص که محدوده دمايی مشخصي را ايجاد می کنند ، استفاده شود.
در موارد خونريزي وسيع و شوک که به تزريق خون فراوان نياز است براي جلوگيري از ايست قلبي و ساير عوارض ناشي از هيپوترمي ، گرم کردن خون اجباري است اين موارد شامل :
1) تزريق خون به ميزان بيش از ml/kg/h 50 در بالغين
2) تزريق خون به ميزان بيش از ml/kg/h 15 در اطفال
3) تعويض خون نوزاد
4) بيماران داراي آگلوتينين سرد
5) ماسيو ترانسفوزيون : يعني تزريق حداقل يک حجم خون در 24 ساعت
روش گرم کردن خون
شرايط مطلوب براي گرم کردن خون شامل :
1. بايد کيسه از همه سطوح و به طور يکنواخت گرم گردد.
2. دماي مناسب براي گرم کردنC 37-30 مي باشد.
3. در دماي بالاتر ازcc 38 گلبول هاي قرمز ليز و پروتئين ها منعقد مي شوند.
4. براي گرم کردن خون ماساژ دادن کيسه خون و يا گذاشتن کيسه خون در زير بغل غير علمي بوده و به ليز گلبولها کمک مي کند.
طرز نگهداري خون و فرآورده هاي آن
1- خون کامل و گلبول قرمز متراکم يا Packed R.B.C
الف- دماي مناسب نگهداري C 6-1 مي باشد.
ب- در صفر درجه انجماد رخ داده و گلبول هاي قرمز ليز مي شود.
در طولاني مدت در حرارت بالاي C10 درجه احتمال هموليز و رشد ميکروبيال زياد مي شود.
ج- در حال حاضر با استفاده از ماده SAGM در کيسه هاي خون ، زمان نگهداري آنها به 45 روز رسيده است.
وسايل لازم براي بانک خون و اتاق عمل بيمارستان :
يخچال : براي نگهداري خون کامل و گلبول قرمز متراکم
الف- اولاً دماي يخچال بايد بين 6-1 بالاي صفر باشد.
ب- بايد هشداردهنده ، دماسنج ثابت ، ترموگراف و تهويه داشته باشد.
ج- براي جلوگيري از آلودگي نبايد مواد خوراکي را در آن قرار داد.
فريزر : حداقل دماي منهاي 20 درجه سانتيگراد را ايجاد کند.( براي نگهداري FFP ( پلاسماي تازه منجمد شده و کرايوپر سيپيتيت )
دماسنج : دماي بالاي صفر و حداقل دماي منهاي 20 درجه سانتيگراد زير صفر را نشان دهد.
بن ماري : دستگاه حرارتي خودکار براي گرم کردن FFPو ايجاد دماي ( C 37-30 ).
Y ست : براي رقيق کردن خون
نرمال سالين استريل : براي رقيق کردن خون
به نکات زير توجه کنيد :
1. خون کامل و Packed R.B.C ( گلبول قرمز متراکم ) بايد در C 6-1 نگهداري شود.
2. خون کامل و گلبول قرمز متراکم نبايد منجمد شوند.
3. FFP ( پلاسماي تازه منجمد ) هميشه بايد حداقل در C 20- ( 20 درجه زير صفر ) نگهداري شود.
4. FFP بايد هميشه حالت جامد و سفت داشته باشد و در صورت شل بودن نبايد از آن استفاده نمود.
5. دماي داخل يخچال و فريزر حداقل روزي دوبار بايد چک شود (درصورت عدم وجود ترموگراف).
6. درب يخچال و فريزر فقط زماني باز شود که مصرف خون و فرآورده حتمي است.
7. خون کامل و گلبول قرمز متراکم در حين حمل از محلي به محل ديگر بايد در دمايC10-1 حمل گردد.
8. کيسه هاي خون کامل و گلبول قرمز متراکم هميشه بايد از جهت هموليز ، ( پلاسماي قرمز رنگ ) ، تغيير رنگ کيسه خون ( رنگ طبيعي جگري مي باشد ) و لخته هاي درشت ، و تاريخ انقضاء کنترل گردد.
9. براي تسريع جريان خون در حين تزريق از cuff هاي مخصوص استفاده مي شود و فشار آن نبايد ازtor 300 بيشتر باشد cuffفشارسنج معمولي براي اين کار مناسب نمي باشد (زيرا فشار يکنواخت به کيسه وارد نمي کند و سبب هموليز خون مي شود ) اصولاً با استفاده از cuffهاي مخصوص بايد فشار از پايين کيسه به بالا صورت گيرد.
10. از پمپ هاي فشاري که براي کريستالوئيدها در حين تزريق خون استفاده مي شود نبايد براي محصولات خوني استفاده گردد.
11. ترانسفوزيون خون در افراد بالغ با سوزن شماره 19 و يا سوزن هاي بزرگتر (17،18) انجام مي شود.
12. سوزن هاي شماره 23 و يا اسکالپ وين هاي با سوزن درشت و ديواره نازک براي تزريق خون و محصولات آن در اطفال و بالغين که رگ هاي بزرگ قابل دسترسي ندارند بکار مي رود.
طرز نگهداري پلاسماي تازه منجمد شدهFFP
FFP حاوي همه فاکتورهاي انعقادي مي باشد. دو فاکتور انعقادي پنج (V) و هشت (VIII) خيلي ناپايدار مي باشد. براي حفظ فاکتورهاي انعقادي به خصوص فاکتورهاي ناپايدار V و VIII دماي مناسب C 40-30 زيرصفر مي باشد. ولي حداقل دماي قابل قبول براي نگهداري آن C 18- (منهاي 18 درجه صفر) مي باشد. بنابراين مراکز نگهداري FFP از جمله انتقال خون ، بانک خون بيمارستان و بخشهاي بيمارستاني بايد از دماسنج هايي استفاده کنند که حداقل C20 زير صفر را نشان دهد.
طرز نگهداري پلاکت
نکاتي که دانستن آنها در مورد پلاکت براي همه لازم است :
الف- پلاکت از خون تازه تهيه مي شود.
ب- تهيه آن دو مرحله اي بوده و وقت و انرژي زيادي مي برد.
طول نگهداري آن خيلي کم ( 5 روز ) بوده و امکان ذخيره آن در مدت طولاني وجود ندارد.
د- در دماي اتاق ( cc 24-20 بالاي صفر) نگهداري مي گردد و براي جلوگيري از چسبيدن پلاکت تا زمان مصرف بايد تکان ملايم داده شوند.
ذ- يکي از مهمترين کمکهايي که بيمارستان درخواست کننده مي تواند به انتقال خون و در نهايت براي بيمار انجام دهد ، نوشتن نوع بيماري و تعداد پلاکت هاي بيمار در فرم درخواست پلاکت مي باشد ، تا با توجه به آنها انتقال خون را در تعيين اولويت کمک رساني به موارد اورژانسي ياري دهد. از طرفي با توجه به کوتاه بودن طول نگهداري پلاکت در صورت عدم مصرف سريعاً به انتقال خون برگردانده شود تا قبل از اتمام تاريخ انقضاء مصرف گردد و دور ريخته نشود.
طرز نگهداري کرايو پرسيپيتيت
کرايو حاوي فاکتور VIII ( فاکتور هشت ) است که يک فاکتور ناپايدار مي باشد بدان جهت حداقل بايد در دماي 20-18درجه سانتي گراد زير صفر نگهداري شود ( دماي مناسب و ايده آل 40-30 درجه سانتي گراد زير صفر مي باشد ).
کرايو حاوي cc 20-10پلاسما مي باشد. ذوب کردن آن مثل FFP است. بعد از ذوب کردن کرايو حداکثر تا 6 ساعت بايد مصرف گردد.
رقيق کردن گلبول قرمز متراکم يا PACKED R.B.C
( در مواردي که سرعت جريان خون متراکم ، کند است و يا نياز به تزريق سريع مي باشد ، آن را رقيق مي کنند )
محلول هاي مورد استفاده عبارتند از :
1. نرمال سالين 9 در هزار که بهترين رقيق کننده مي باشد.
2. آلبومين 5% که هزينه آن زياد است و مقرون به صرفه نمي باشد ( همينطور محلول دکستروز 2 درصد سالين )
3. از محلول دکستروز 5% و يا محلول رينگر به هيچ وجه نبايد استفاده نمود.
زيرا که محلول دکستروز 5% محلول هيپوتونيک است و در نتيجه گلبول ها مچاله شده و ليز مي گردد. محلول رينگر به علت وجود کلسيم باعث ايجاد لخته در کيسه خون مي گردد.
4. جهت رقيق کردن خون بايد از Yست استفاده کرد.
روشهاى طبيعى افزايش گلبول قرمز
تمرين در ارتفاع
با افزايش ارتفاع، فشار بارومتريک افت مىکند. در سطح دريا فشار طبيعى ۷۶۰ميلىمتر جيوه، در ۱۰۰۰متر۶۸۰ميلىمتر جيوه، در ۳۰۰۰متر حدود ۵۴۰ميلىمتر جيوه و در قلهٔ اورست (ارتفاع ۸۸۴۸متر) ۲۵۰متر جيوه است. بنابراين به ارتفاعات بالا نواحى کم فشار يا هيپوباريک گفته مىشود
مشکل اصلى در نواحى کمفشار، هيپوکسى است. اگرچه نسبت اکسيژن در هوا در هر ارتفاعى در حد ۹۳/۲۰درصد ثابت است، ولى چون فشار محيط کاهش مىيابد (با افزايش ارتفاع) از تراکم هوا کاسته مىشود. در نتيجه در يک حجم مشخص از هوا مولکولهاى اکسيژن کمترى وجود دارد و اکسيژن کمترى دريافت مىشود. بنابراين برداشت اکسيژن توسط ريهها کاهش مىيابد و ميزان اکسيژن رسانى به بافتهاى نيازمند به آن تقليل پيدا مىکند. با اين وجود بدن قادر است از خود پاسخهاى تطابقى نشان دهد که کمبود نسبى اکسيژن در هوا را جبران مىکنند. با وجود آنکه اين پاسخها به محض برخورد با شرايط کم فشار (هيپوباريک) آغاز مىشوند، ولى در برخى افراد پاسخ کامل تا هفتهها يا ماهها اقامت در ارتفاع ظاهر نمىگردد. با اين وجود بايد در نظر داشت که حتى باهم هوائى (سازگاري) کامل، کسى که از سطح دريا به ارتفاع مىرود، هرگز مثل فردى که در ارتفاعات به دنيا آمده و در آن بزرگ شده، بهطور کامل سازگارى نمىيابد. اين امر بهويژه در ورزشهاى استقامتى نشان داده شده است.
سازگارى فيزيولوژيک با ارتفاع
يک پاسخ فيزيولوژيک فورى به ورزش در شرايط کمفشار يا کمبود اکسيژن، جبران تنفسى است. اين امر با افزايش حجم جارى (عمق تنفس) و / يا افزايش تعداد تنفس حاصل مىشود. افزايش عمق تنفس پاسخ اصلى است و بهويژه در ورزشهائى نظير شنا و دويدن که سرعت تنفس با الگوهاى حرکتى همزمان مىباشد، نمود پيدا مىکند.
هيپرونتيلاسيون (افزايش تنفس) که در برخورد با ارتفاع رخ مىدهد، مشکلى ايجاد مىکند و آن اينکه دىاکسيد کربن بيشترى از خون ريهها خارج مىشود. کاهش دىاکسيد کربن که يک اسيد ضعيف محلول در خون است، باعث مىشود که خون نسبت به حالت طبيعى قليائىتر شود که اين امر به خاطر فزونى يونهاى بىکربنات است. کليهها در طى چند روز اين مسئله را جبران مىکنند که اين فرآيند به بازگشت اسيديتهٔ خون به حالت طبيعى کمک مىنمايد. نتيجه اين است که ذخيرهٔ قليائى کاهش مىيابد و بنابراين خون ظريف بافرى ضعيفترى براى تحمل ورود اسيدهاى اضافى به داخل آن دارد. متعاقباً اسيد لاکتيک که در طى ورزش در ارتفاع از عضله به داخل خون منتشر مىشود، سختتر خنثى مىگردد. به همين خاطر کارآئى انجام فعاليت شديد نسبت به سطح دريا سريعتر کاهش مىيابد و براى استمرار تمرين ورزشى هوازى لازم است که شدت آن کم شود.
فشار نسبى پائين اکسيژن اثر محسوسى بر روى برداشت اکسيژن توسط گلبولهاى قرمز ندارد، تا اينکه فشار اکسيژن به نقطهٔ خاصى افت کند. با اين وجود، با سازگارى با ارتفاع فشار اکسيژن بحرانى سقوط مىکند. اين امر از افزايش توليد ۲و۳بىفسفوگليسرات توسط گلبولهاى قرمز خون ناشى مىگردد و بدين جهت سودمند است که به برداشت اکسيژن از گلبولهاى قرمز خون در بافتها کمک مىکند. ظرفيت حمل اکسيژن خون در اثر افزايش تعداد گلبولهاى قرمز خون بيشتر مىشود. اين روند پس از چند روز اقامت در ارتفاع آغاز مىشود و در اثر اريتروپويتين ترشح شده از کليهها تحريک مىگردد که بعداً باعث افزايش توليد گلبول قرمز در مغز استخوان مىشود. در نتيجه مغز استخوان پس از حدود ۴۸ساعت اقامت در ارتفاع، برداشت آهن از هموگلوبين را افزايش مىدهد. در صورتىکه فرد در ارتفاعات بالا باقى بماند، ۳-۲هفته طول مىکشد تا افزايش حقيقى در هموگلوبين تام بدن مشاهده شود و تعداد گلبولهاى قرمز تا يک سال يا بيشتر افزايش مىيابد، ولى به مقادير مشاهده شده در بوميان نواحى مرتفع نمىرسد. غلظت نسبى هموگلوبين نيز افزايش مىيابد و هماتروکريت زياد مىشود.
در برخورد اول با ارتفاع، افزايش ضربان قلب مشاهده مىشود. سپس سازگارى موفقيتآميز با ارتفاع باعث کاهش ضربان قلب به سطح نزديک طبيعى مىگردد.
ظرف چند روز پس از رسيدن به مکان مرتفع افزايش غلظت هموگلوبين پديدار مىگردد، ولى اين افزايش اوليه در هموگلوبين نتيجهٔ غلظت خون در اثر اُفت حجم پلاسما مىباشد. معالوصف افزايش حقيقى تدريجى در هموگلوبين بهوجود مىآيد که به خاطر تحريک مغز استخوان براى توليد بيشتر گلبولهاى قرمز در سير اريتروپوئز رخ مىدهد. اين امر مستلزم آن است که ذخاير آهن بدن کافى باشد و ممکن است نياز به استفاده از مکمل آهن قبل و در حين سکونت در ارتفاع داشته باشد.
پس از برگشت به سطح دريا چند روز طول مىکشد تا وضعيت اسيد و باز مجدداً متعادل شود. در اين حالت ديگر هيپوکسى باعث تحريک اريتروپوئز نمىگردد و گلبولهاى قرمز افزايش يافته بهتدريج تقليل مىيابند. کاهش تمايل گلبولهاى قرمز به اکسيژن که برداشت اکسيژن به داخل نسوج فعال را از طريق فعال نمودن ۲و۳بىفسفوگليسرات تسهيل مىکند، بهزودى پس از بازگشت به سطح دريا از بين مىرود. هرگونه بهرهورى از سازگارى خونى بايد به دقت زمانبندى شود تا قبل از برگشت تعداد گلبولهاى قرمز به حد طبيعى انجام پذيرد. طبيعى شدن شمارش گلبولها تا ۶هفته زمان مىبرد. در غيراين صورت تکرار اقامت در ارتفاع مورد نياز خواهد بود
بهنظر مىرسد که سطح ارتفاع بر تحريک ترشح اريتروپويتين مؤثر است. در ارتفاع حدود ۱۹۰۰متر افزايش اريتروپويتين سرم بعد از ۲تا۳روز تقريباً ۳۰% بالاتر از سطح دريا مىباشد، ولى در ارتفاع ۴۵۰۰متر اين افزايش حدود ۳۰۰% است. غلظت اريتروپويتين سرم بعد از حدود يک هفته اقامت در ارتفاع کاهش مىيابد و اين امر ممکن است به خاطر افزايش اکيسژناسيون بافتها در اثر ۲و۳بىفسفوگليسرات باشد. متوسط افزايش هموگلوبين قريب به ۱% در هفته مىباشد که حداقل در ارتفاعات ۳۰۰۰-۱۸۰۰متر به اين صورت مىباشد (Berglund, 1992).
سازگارى خونى مطلوب با ارتفاع حدود ۸۰روز طول مىکشد. اين فرآيند را مىتوان با مراجعات دورهاى به ارتفاع بالاتر (تا حدود ۳کيلومتر) و نه تمرين در آنجا تسريع نمود. ناتوانى در تحمل تمرين شديد در ارتفاع ممکن است به افت آمادگى هوازى بيانجامد که اثرات مثبت اقامت موقتى در ارتفاع را زايل مىگرداند. بهترين روش ترکيب اقامت در ارتفاع طى يک دورهٔ مستمر، ولى بازگشت مکرر به ارتفاع نزديک به سطح دريا (حتىالامکان در همان حوالي) و تمرين ورزشى شديد در ارتفاع پائين مىباشد
تمرين در ارتفاع و متعاقب آن بهبود کارآئى در سطح دريا بهنحو گستردهاى توسط ساکنين نقاط کمارتفاع در تعدادى از ورزشها استفاده مىشود. اين راهکار قانونى است و باعث شده که بسيارى از اردوهاى تمرينى در اماکن مرتفع برقرار گردند. فوائد سازگارى هماتولوژيک با ارتفاع به عوامل متعددى بستگى پيدا مىکند. اين عوامل عبارت از ماهيت ورزش، وضعيت تمرينى و تغذيهاى ورزشکار، مدت اقامت، دفعات اقامت در ارتفاع و زمانبندى برگشت به ارتفاع پائينتر مىباشند. البته سکونت در ارتفاع مستلزم توجه دقيق به جزئيات فيزيولوژيک است تا از بروز عوارض جانبى (نظير بيمارى حاد کوهستان) اجتناب شده و تمرين متناسب با قابليت معمول فردى انجام پذيرد.
اتاقک خواب (Sleep chamber)
در سال ۱۹۹۷ Igor Gamow استاديار مهندسى شيمى دانشگاه Colorado يک اتاقک خواب را اختراع نمود که ورزشکار خواب و استراحت خود را در آن انجام مىدهد. اين سيستم با کاهش فشار هوا سبب تحريک ساخت و ساز گلبول قرمز مىگردد، يعنى درست همان پديدهاى که در ارتفاع در مقايسه با سطح دريا داريم که کمبود فشار و اکسيژن سبب ساخت و ساز و افزايش Hb و RBC در افرادى که در ارتفاع زندگى مىنمايند، مىگردد. روش مذکور اين امکان را فراهم مىسازد تا ورزشکارانى که در مکانى همسطح دريا تمرين مىکنند، RBC مشابه با افراد ساکن ارتفاعات داشته باشند. اگر از اين روش به خوبى استفاده گردد (۶تا۸ساعت در روز به مدت ۲تا۳هفته) ميزان هموگلوبين مىتواند تا ۲۳% افزايش يابد و يا هموگلوبين از ۱۵به۵/۱۸برسد. اين روش طبيعي، بىخطر مىباشد.