سعـی کنیــم با فرهنــگ باشیــم
فرهنگ راهکارهای شایع موجه در یک جامعه است برای رفع هرگونه نیاز واقعی یا غیر واقعی.
به عبارت سادهتر فرهنگ آن چیزی است که مردم با آن زندگی میکنند. فرهنگ ازآنِ مردم است؛ ادوارد تایلور (۱۹۱۷–۱۸۳۲۲) فرهنگ را،مجموعه پیچیدهای از دانشها، باورها، هنرها، قوانین، اخلاقیات، عادات و هرچه که فرد به عنوان عضوی از جامعه از جامعهٔ خویش فرامیگیرد تعریف میکند. هر منطقه از هر کشوری میتواند فرهنگ متفاوتی با دیگر مناطق آن کشور داشته باشد.
فرهنگ به وسیلهٔ آموزش، به نسل بعدی منتقل میشود؛ در حالی که ژنتیک به وسیلهٔ وراثت منتقل میشود. مثلاً گفتگو به زبان فارسی یک راهکار است بر رفع نیاز رو در رو سخن گفتن و زبان چینی راهکاری دیگر برای مردمانی دیگر برای رفع همین نیاز است.
ویکی پدیا
سعـی کنیــم با فرهنــگ باشیــم :
هدف از ایجاد این تاپیک تلاش برای ارتقای فرهنگ در هر اجتماعی مثل دانشگاه، محل کار، خیابان، مدرسه، خانواده، تفریحگاه، سینما ، تاکسی، محیط مجازی و شبکه های اجتماعی و ... است.
همه ی ما خواه و ناخواه بخاطر حضور در هر اجتماعی با افراد مختلفی در تقابل وتعامل هستیم تک تک افراد اجتماع برای احترام به حقوق یکدیگر و برای اینکه بتوانند نقش اجتماعی خودشون رو ایفا کنند و یا با نقش های اجتماعی دیگر تقابل و تعامل مفید داشته باشند، موظف هستند طبق یک اصول و قاعده مشخص در اجتماع حضور پیدا کنند.
بی فرهنـگی چیـست ؟
بی فرهـنگ کیــست ؟
مصـادیـق بی فرهنـگی در اجتـماع ؟
فقر فرهنـگی در چه حـوزه هایی وجـود دارد ؟ چـه عـاملی فقـر فرهنگـی را تشـدید می کنـد ؟
چه راهـکارهـایی برای رفـع فقـر فرهنـگی می تـوان ارائـه داد؟
چه روشـی برای برخـورد با بی فرهنـگی سـراغ داریـن ؟
فرهنـگ تاکسـی سـوار شـدن - 1
●مزاحمـت صوتـی در تـاکسـی
اگر فکر میکنید همین که هر روز مسیر خانه تا محل کار، مدرسه، دانشگاه و برعکس را با یکی از آن تاکسیهای زرد یا سبزرنگ بروید و بیایید برای اینکه به شما بگویند یک تاکسیسوار حرفهای کافی است، سخت در اشتباه هستید!
شاید شما یک تاکسی سوار دائم باشید، اما این کار از شما یک مسافر با فرهنگ تاکسی نخواهد ساخت!
مسافر تاکسی باشید، اتوبوس یا مترو فرقی نمی کند، مهم این است که بدانید استفاده از یک وسیله نقلیه عمومی که فقط مختص شما نیست و بجز شما حداقل چهار تا ۴۰ نفر دیگر مسافر آن هستند که تا رسیدن به مقصد گاه نیم ساعتی را باید کنار هم سر کنند، بایدها و نبایدهایی دارد که رعایت کردن آنها می تواند از شما یک مسافر بافرهنگ تاکسی بسازد.
نکاتی که متاسفانه بسیاری از مسافران تاکسی با وجود این که مدت هاست از این وسیله برای سفرهای درون شهری خود استفاده می کنند، اما هنوز نسبت به رعایت آنها بی توجهند و با این کارشان حقوق شهروندی دیگر مسافران را زیر پا می گذارند.
«یه بار دیگه آدرسو بگو، خیابان... بن بست... پلاک... وای آقای راننده رد شدیم که، نگهدار همین جا پیاده می شم.»
نمی دانیم این چه عادتی است که خیلی از ما پیدا کردیم؛ تا سوار تاکسی می شویم یادمان می افتد که باید چند زنگ مهم بزنیم که اصلا هم نمی توانیم آنها را به زمانی که از تاکسی پیاده شدیم موکول کنیم.
البته این قسمت قابل تحمل ماجراست؛ خدا نکند دکتری، مهندسی آن سوی خط باشد، آن وقت است که صدای مکالمه مسافر ما چند برابر رساتر می شود تا به دیگر مسافران بفهماند که آن طرف خط آدم مهمی در حال صحبت کردن است.
البته شاید این گونه مکالمات حس فضولی برخی را ارضا کند؛ اما راستش بیشتر افراد آن قدر در مسائل و مشکلات زندگی خود غرق هستند که ترجیح می دهند در تاکسی فقط به مسیری که در پیش دارند فکر کنند و حوصله شنیدن حتی مفت و مجانی مشکلات و حرف های دیگران را ندارند. (البته ما بنا را بر این می گذاریم!)
این مکالمات آزاردهنده که متاسفانه گاه با بی توجهی فرد مکالمه کننده، طولانی هم می شود با آلودگی صوتی که در یک فضای بسته ایجاد می کند، در واقع نوعی تضییع حقوق شهروندان و محکوم کردن مسافران دیگر به تحمل اجباری یک مکالمه تلفنی است که هیچ ربطی هم به آنها ندارد.
● صنـدلی یـا ارث پـدری
انگار بعضی ها هنوز این عادت دوران کودکی خود را اینجا و آنجا یدک می کشند! این افراد وقتی در تاکسی می نشینند، گویی همه صندلی را خریده اند و دیگران حق استفاده از آن را ندارند، خانم هایی که سوار تاکسی می شوند قطعا با چنین صحنه هایی برخورد داشته اند و دل خونی از این دسته افراد دارند.
مسافری که از قضا آقا هم هست روی صندلی با خیالی آسوده نشسته است، اما فضایی بیشتر از آنچه حق یک نفر برای نشستن است، اشغال کرده، راننده تاکسی کمی جلوتر جلوی یک مسافر خانم می ایستد تا او را هم سوار کند، اما مسافر آقا به خودش زحمت یک جابه جا شدن جزئی را هم نمی دهد.
نتیجه این می شود که مسافر خانم مجبور می شود با هزار زحمت خودش را در اندک فضای باقی مانده جا دهد و در تمام طول راه هم خودش را مچاله کرده به در می چسباند تا جلوی هر گونه تماس فیزیکی را بگیرد.
برخی مسافران آقا بد نشستن و مراعات نکردن حریم ها را به جایی می رسانند که با اعتراض مسافر خانم مواجه می شوند، اما در این شرایط عکس العملی که از خود بروز می دهند هم جای حرف دارد. آنها به جای این که عذرخواهی کرده و خودشان را جمع و جور کنند، ترجیح می دهند از شیوه گرفتن دست پیش استفاده کرده و مسافر خانم را که معترض به رفتار آنهاست، متهم کنند.
در این میان برخی افراد هم ناخواسته و بدون قصد و غرض باعث آزار مسافران دیگر می شوند، آنها به بهانه همراه داشتن کیف سامسونت، کیف لپ تاپ یا هر وسیله دیگری به شکل بدی می نشینند و بخشی از سنگینی وسیله همراه خود را بر زانوی نفر کناری تحمیل می کنند.
به هر صورت شاید این افراد فراموش کرده اند که دیگران به اندازه آنان برای تاکسی و اتوبوس پول پرداخت کرده اند و بنابراین حق استفاده برابر با آنها را از این امکانات دارند.
نوشته پوران محمدی
فرهنـگ تاکسـی سـوار شـدن - 2
● مسافـران را عـلاف کرایـه نکنیـد
این که در طول مسیر در افکارتان غرق شوید؛ مجذوب تماشای خیابان شوید یا گرم صحبت با نفر کناری، با موبایل یا آقای راننده چیز عجیبی نیست، اما سعی کنید بین این کارها کرایه تان را هم آماده کنید.
بسیاری از مسافران، دقیقا بعد از پیاده شدن دست می کنند ته جیبشان و هر چه اسکناس و پول خرد دارند، بیرون می آورند؛ این وسط چندتایی از آن پول خردها می ریزد روی زمین و مسافر هم بی توجه خم می شود تا سر حوصله آنها را از روی زمین جمع کند و وقتی خیالش راحت شد آن وقت بعد از کلی بالا و پایین کردن نوبت این می شود که کرایه اش را حساب کند.
مسافر بی خیال اصلا برایش مهم نیست که کلی وقت مسافران دیگر را گرفته و آنها را علاف خود کرده است.پس برای این که نه راننده تاکسی و نه دیگر مسافران فکر نکنند که شما یک مسافر تاکسی بی توجه و بی فکر هستید، حتما همیشه قبل از پیاده شدن کرایه را آماده کنید تا بعد از رسیدن به مقصد بلافاصله از تاکسی پیاده شوید و دیگران را معطل خود نکنید.
● پـول خـرد فرامـوش نشـود
یک اسکناس پنج یا ده هزار تومانی تقدیم راننده می کنی تا کرایه ای را که باید بدهی از سرت باز کنی! حالا نوبت راننده است دخلش را بگردد یا دست به دامان دیگر مسافران شود که اگر پول خرد دارند کرایه شان را بدهند تا بقیه پول مسافری که اسکناس درشت داده، جور شود. هر چند این مورد از جمله مواردی است که خیلی از راننده های تاکسی را عصبی می کند، اما در کل آنها نمی توانند چندان اعتراضی داشته باشند، چون با این جواب مسافر مواجه می شود که: وظیفه من جور کردن پول خرد نیست؛ این راننده تاکسی است که باید همیشه پول خرد داشته باشد.
گرچه این روزها با بالا رفتن نرخ رشد تورم، کم شدن ارزش پول و گران شدن چندباره کرایه ها، نرخ تاکسی ها به اسکانس های درشت نزدیک تر شده است، اما هنوز هم پول خرد یکی از مشکلاتی است که باعث مشاجره لفظی مسافر و راننده تاکسی می شود. اگر راننده خوش اخلاق باشد که سریع اسکناس را خرد می کند و اگر هم نباشد، چند تا غر اساسی می زند و آخرش چند تا اسکناس پاره لای اسکانس های ریزتر به شما می دهد تا به نوعی ادب شوید. پس سعی کنید قبل از سوار شدن به تاکسی، پول خود را خرد کنید، حتی اگر به قیمت خرید یک آدامس خرسی از دکه روزنامه فروشی باشد!
● میـزگـردهـای کارشنـاسـی ممنــوع!
همین که می نشینی روی صندلی با بهانه و بی بهانه سر صحبت را با راننده تاکسی باز می کنی، انگار چند سال است که با هم رفیق شفیق هستید، از زمین و زمان می بافی تا وقتی که به مقصد برسی! البته در این میان راننده های تاکسی هم پای ثابت هر بحثی هستند تا جایی که بعضی هایشان به مسافران زحمت نمی دهند و خودشان سر صحبت را باز می کنند.
این وسط مسافران دیگر هم مجبورند شنونده اجباری گفت وگوی کارشناسی جامع شما و راننده تاکسی باشند، اما خدا می داند که در دل چقدر شما را به خاطر این وقت نشناسی و بی توجهی به حقوق مسافران تاکسی سرزنش می کنند.
پس اگر می خواهید که انگ یک مسافر بی فرهنگ تاکسی به پیشانی تان نخورد، سعی کنید در طول مسیر کمتر درباره مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... با راننده یا دیگر مسافران صحبت کنید تا با این کار حواس راننده را هم پرت نکنید.
● تعصـب راننـده ها روی محکـم بستـن در
به نظر شما راننده های تاکسی روی کدام یک از اجزای ماشین شان بیشتر حساس هستند؟ به خودتان زحمت ندهید، چون این موضوع را از روی نوشته کوچکی که اکثر راننده ها آن را با ماژیک نوشته و روی شیشه جلوی خودرویشان چسبانده اند، به وضوح می توان فهمید: «لطفا در را آهسته ببندید!»
همه چیز را درست رعایت کرده اید، فکر می کنید حالا دیگر می توان به شما گفت یک مسافر تاکسی با فرهنگ، اما عجله نکنید فوت کوزه گری آخری را هنوز نگفته ایم.
همان نکته ای که اگر آن را رعایت نکنید، آن قدر روی اعصاب راننده تاکسی تاثیر منفی می گذارد که می تواند او را تا مرز جنون پیش ببرد و حسابی کفری اش کند.
موضوع نحوه بستن در تاکسی، چیزی نیست که بتوانید از کنار آن ساده بگذرید، محکم بستن در تاکسی در حد استفاده از الفاظ نادرست یا توهین به راننده تاکسی است! چون راننده های تاکسی روی این که مسافر موقع پیاده شدن در تاکسی را چطور ببندد، خیلی حساس هستند.
نوشته پوران محمدی
پرهیــــز از زل زدن و نگــاه طـولانـــی
زل زدن به دیگران نوعی تعرض به دیگران محسوب می گردد. شما که نمی خواهید بی جهت دیگران را مرعوب خود سازید!!؟
از نگاه بیش از حد، خیره شدن و زل زدن به مردم (زن یا مرد) و یا چشم چرانی پرهیز کنید.
البته این سخن بدین معنی نیست که در هنگام صحبت کردن با کسی رو از او برگردانید، روبرگرداندن مخالف برقراری ارتباط چشمی و دور از ادب است.
خیره شدن هم با برقراری ارتباط چشمی تفاوت دارد. بنابراین ارتباط چشمی برقرار کنید ولی به کسی خیره نشوید.
زل زدن و مداومت در نگاه به دیگران گاه می تواند موجب خشونت های رفتاری شود و در برخی کشورها این عمل جرم محسوب می شود.