Printable View
داشتم دنبال همچین تاپیکی میگشتم ، حس کردم دیده بودم اینجا اما گویا نبودش !
من اصولا" تفریحی ندارم ...
قدیما فیس بوک و این فروم و یکی دوتای دیگه جزو علایق و تفریح ام محسوب میشد اما الان دیگه اینا هم حال به هم زن شدند و تا میام حوصله ام سر میره و میگم دیسکانکت کنم که حسش نیست ...
شاید رفتن به پارک سر کوچه و سیگار کشیدن تفریح برام حساب بشه !!
دیگه نهایت مرفه بی درد بودنم هم اینه که بشینم و یه فیلمی چیزی ببینم !
همینا ...:n03:
بازی آنلاین، گردش خونوادگی.
به غیر از اینا تفریحی ندارم :n39:
شرح امروز .. عین واقعیت ...
ای خدا آخه این چه جور زنده گی ایه که من دارم ؟! :n03:
صبح زن عموم اومد ننه مو برداشت رفتند خرید و هنوز نیومدند !
داداش و بابامم رفته بودند خونه ی ننه بزرگم زنگ زدند گفتند ما نمیایم اگه دوس داری تو هم بیا ... منم که طبق معمول بیزار از عالم و آدم گفتم نه خوش باشید منم خودم خونه ام ...
بعدم تا 11 گرفتم خوابیدم ... جدیدا میگیرم زیاد میخوابم که بیدار نباشم کمتر اعصابمو به هم بریزم !!
از 11 تا 13 همه ش آهنگ گوش دادم ... بعدش تازه پا شدم که برم دستشویی و صبح جمعه ی زیبای (!) آخر سالمو شروع کنم ...
ساعتای 3 مامانم زنگ زد گفتش نمیام غذاهای دیشبو از توی یخچال گرم کن بخور ! :n29:
ساعتا 4.5 بعد از ظهر یه ذره ماکارونی بود دیدم کمه گفتم بیخیال تخم مرغ بخورم که بهتره ! دیدم نون نیست ... گفتم پس تخم مرغو هم درست کنم بریزم روی ماکارونی که بیشتر بشه اقلا سیر بشم ! چه غذای لذیذی واقعا ! :n21:
بعدش پا شدم رفتم از سوپرمارکت یه دلستر خریدم بخورم و دو نخ هم وینستون لایت کشیدم ...
یه کم هم توی این کوچه پس کوچه ها پرسه زدم و خاطرات همیشگیم رو دوباره مرور کردم ...
باز اومدم توی خونه یه گوشه ولو شدم اصن نا نداشتم پاشم یا بشینم ...
همه ش هم از صبح توی خونه تنهام ... جمعه هم بود که درب و داغونم اصن ... حس خفقان و دلتنگی شدیدی حس میکنم ... حتی یه رفیق بامعرفت ندارم بهش بزنگم ! :n03:
تفریح چیه کلا؟:n02:
من که هیچی کلا بیرون هم نمیرم!
نهایتش گوش دادن موزیک هست
یه تلی به دوستان قدیمی
سرچ توی نت دنبال اهنگ جدید+عطر جدید
اگه اسم اینا رو میگذارید تفریح من ادم مفرحی هستم اگر نه هم که متاسفم تفریح ندارم:n33:
فقط استقلال ...
قدیم چند تا رفیق خوب داشتم بدک نبود...ولی دو سه ساله 24 ساعت تو اتاقم :31:
کل تفریحاتم حول محور سیستمم میچرخه...
چت با دوستان... فیلم... بازی...مطالعه...موسیقی...
گه گاهی هم میشه میرم حاشیه محله نزدیک زمین های کشاورزی...یه نخ سیگار میکشم برمیگردم... این یه مورد رو اگه خیلی زیاد حالو حوصله داشته باشم انجام میدم...:31:
خدایی خارجیا زندگی میکننا... چیه این خو :31:
عمده تفریح من همین اینترنت هستش.
شما یه لپتاپ، یک دستگاه مودم + اشتراک اینترنت بده به من، اصلا غذا هم نمیخورم.:n02:
توی اینترنت هم معلوم نیست شب و روزم چطور میگذره، به خودم میام می بینم که یه دفعه 6 ساعت گذشته!
عموم وقتم توی اینترنت توی این انجمن و یکی دو تا انجمن دیگه که تخصصی فوتبال (پرسپولیس) هستن میگذره.
این اعتیاد نسبی به اینترنت هم از زمانی شروع شد که همه رفیق های من بلا استثنا رفتن خدمت و من بین شون تنهایی رفتم دانشگاه.:n03:
البته جدیدا (یک هفته) هستش که یکی از رفیقام خدمتش تموم شده و دم غروب حدود ساعت 5 میاد دنبالم میریم بیرون یه چرخی می زنیم.
حالا اگه یه روز نیاد، منم از خونه بیرون نمیرم.:n09:
وبگردی- موزیک گوش دادن - فیلم دیدن -کلش اف کلنز زدن- چت کردن تو وایبر و اسکوت
گیم هم میزنم منتظرم مورتال کمبات ایکس- جی تی ای وی- بتمن آرخام نایت - اساسین روج بیان یکم فیض ببریم:n09:
هفته ای یک بار اگر پا بده با دوستم میرم کن هم هوا خوری هم قلیون و چایی
در کنار همین گردش با دوستان گاهی کل کل انداختن تو بزرگراه با جوجه راننده های سرتق!!:n02:
خیلی کم فیس بوک
روزی یک بار بازی PES
گاهی هم میرم آتلیه خواهرم اینا هم کمکشون کنم هم تفریح کنم در کنارشون
:n12::n12::n12:PES2015----P30World----LINE----WIBER:n12::n12::n12:
واقعا وقتی درست فکر می کنم به این پی می برم که چه تفریحات کسالت اوری داریم ( وبگردی ، دیدن فیلم و ... )
به نظر من اینا تفریح نیست بیشتر شبیه سوهان روحه...ولی متاسفانه اینقدر ذهنمون رو محدود کردیم و خودمونو تو
منطقه امن گیر انداختیم که هیچ لذتی از زندگی نمیبریم.
تفریح من شده دور دور با ماشین. بیشتر تفریحم با اینترنته. روزای جمعه میرم جنگل با خانواده . قبلا بازی زیاد میکردم ولی دیگه بازیای جدیدخیلی سیستم خخفن میخواد! رو سیستمم نیمیکشه بیخییال شدم:n09:
دور دور با ماشین اگرچه جذابه و خودم هم بهش علاقه مندم اما واقعا متاسفم برای جوونای این مملکت که با این تفریحای مسخرشون ترافیک / آلودگی هوا ، صوتی / و سایر مشگلات شهری بوجود میارند ... :n29:
والا ما با رفقامون یه سه سالی هست برنامه صبح جمعه داریم،:n02: انصافا هم بعد یه هفته کاری خیلی می چسبه.
طراحی طرح های 3d و گرافیکی هم خیلی لذت بخشه و واسه من علاوه بر کار، تفریح هم هست.:n12:
عکاسی، تماشای فیلم و سریال خارجی و فوتبال، گوش کردن موسیقی، تماشای توتوریال و البته اینترنت و پی سی که عملا همه معتادشیم!:n09:
قدیما هم رمان یا مجله ای میرسید دستم میخوندم و گهگاه جدول حل میکردم که با افزایش گرفتاری ها نسخش پیچیده شد!:n02:
جدیدا هم یه تفریح اعتیاد آور پیدا کردم که سکه های بقیه پول تاکسی و اتوبوس و خرید رو جمع میکنم! واقعا اعتیاد آوره!:n02: یادش بخیر دوران کودکی چه عشقی می کردم با جمع کردن سکه ها خصوصا 25 تومنی.:n01:
.
.
یکی از همکارا موقعی که دو سه سال پیش من بد جور داشتم وزن کم میکردم، حرف جالبی زد، برداشت گفت تنها تفریح درست درمون تو ایران، غذا خوردنه که تو با رژیمت، خودتو ازش محروم کردی. حساب هم کنیم ما واقعا تفریحی خاصی نداریم. (تو پرانتز جا داره بگم احیانا رژیمتون را با جمله مذکور ول نکنید مثه من!:n02:)
البته جا داره اینم بگم تفریح کردن و لذت بردن از زندگی ساختنیه، بشینی تا تفریحات سراغت بیان، گنده تفریح آدم میشه جمع کردن پرز و خورده آشغالای روی فرش!!:n02:
عکاسی که بهش اشاره کردی واقعا تفریح خیلی خوبیه هم گشتی تو طبیعته و هم گرفتن عکس از مناظر ..... اون تفریح هفتگی هم اگه به قول معروف پایش باشه واقعا با
کمتر چیزی میشه عوضش کرد.....در کل امتیاز لازم برای مرفه بی درد بودن رو کسب کردی :دی
چاره ای نیست. تفریح دیگه نیست که! :n35:توی تهران و شهرهای شلوغ دور دور واقعا معنی نداره انقدر ترافیک هست که ادم بیخیال دور دور میشه!!! ولی من شمالم اونجور ترافیک خاصی نیست و هوا هم سالمنقل قول:
نقل قول:
خب برادر حیف نیست هوای خوب شمالو آلوده کنی با این ماشینای آشغال و بنزین آشغالتر ایرانی ؟
برای دور دور بازی آدم بهتره یه دوچرخه بگیره... که ورزش هم کرده باشه... :)
مجبورم مجبور:n02: عادت کردم دیگه. اتفاقا قبلنا با دوچرخه با دوستام میرفتم میچرخیدیم. چند سالی میشه نرفتم دیگه دوستام یا سربازی رفتنو یا ازدواج... ادامه نمیدم از بحث خارج نشیم:n39:نقل قول:
:n02:نقل قول:
دادا اگه ما مرفه بی درد بودیم، عین کوزت:n02:کل هفته کار نمیکردیم، به جاش میرفتیم هر روز تفریح و عشق و حال!:n31:
اینایی که من گفتم، الزاما تفریح نبود، بیشتر کارای روزمره و روتین بود!:n01:
نقل قول:
ولی دور دور هم چه فازی لامصب... میزنم میرم ... با وولوم بالا هم آهنگ میگوشم و گوشامو به f میدم:دی... بخوام رعایت کنم 120 تا بیشتر نمیرم... اگه یاغی و وحشی بشم هم که پرواز میکنم با ماشین...
باشه... بسه... به مقدار کافی خارج شدیم از بحث :دی
الان یه چند دقیقه است یه کم حالم متحول شد یه کم دپرسیم کمتر شد ...:)
طول هفته کار + جدیدا ورزش + شب ها نت (وب گردی و فیس بوک )
روز تعطیل : پاساز گردی + گاهی با دوستان بیرون رفتن + خونه اشناها رفتن
سخنرانی (فقط قمشه ای یا شریعتی) و کتاب بزرگترین تفریحات زندگیمن. آرامش کامل.
کارمو دوست دارم. عمده تفریحم همین کارمه.
یه وقت هایی با دوستان استخر.
شاید نشه اسم این رو تفریح گذاشت ولی وقتی دلم واسه دوستانی که بهشت زهرا ساکنن تنگ می شه بهشون سر می زنم دلم خالی می شه.
وبگردی هم که گاهی بیش از حد وقتمو می گیره.
شاید ماهی 2-3 بار هم به دوستانی که خیلی وقته ندیدمشون زنگ بزنم.
دیدن فیلم های آموزشی که نتیجش می شه پیشرفت تو کارم. کلا وقتی یه چیز یاد می گیرم برام لذت بخشه.
یه وقت هایی هم سر نهار یا وقت هایی که از بس پای کامپیوتر بودم زخم بستر گرفته بودم :n02: با خانواده سریال ها یا فیلم های موجود در بقالی ها رو می بینیم.
الآن دقت کردم دیدم انقدر تفریحاتم زیاده که نمی دونم چطور فکر می کردم تفریح ندارم. چطور اینگونه فکر می کردم؟ چطوووور؟ مرا برهانییییید
ماهی گیری
قلیون
شکار ( جدیدا فقط به فوطی نوشابه و خلال و ... شلیک میکنم و شکار موجود زنده رو ترک کردم )
PES 2013 هم با بروبچ هفته چن دبار می زنیم .
اهل پیاده روی و ... اصلا نیستم .
پینگ پونگ هم میزنم شرطی
P30world هم تفریح حساب نمیشه و یه نوع بیماری شده واسم که نمیتونم ترکش کنم :n02:
نت اومدن
کتاب خوندن
:n41:
مطالعه کتاب و نشریات/اینترنت/فیلم/گوش دادن به آهنگهای باکلام و بی‌کلام!
پی سی ورلد هست.شدیدا بیلیارد بازی میکنم.فیلم و موزیک ام که زیاد.با دوستام بیرون میرم و گاهی قلیون و سیگار.وایبر.رمان های خارجی ام میخونم.البته نسخه های اصلی ترجمه شده بدون س...ا.نس...ور
باتشکر از banni که موضوع‌های جالبی رو مطرح میکنه . داداش گلم چرا اینجوریه حالت ؟
محتوای مخفی: Me
والا تفریح اصلی من هر چند وقت یبار رخ میده اونم اینکه با بچه ها برنامه میذاریم میریم کن یا سلقون یا کوهسار یا جای مشابه جوجه میزنیم به بدن
هر وقت دور هم جمع میشیم خود به خود برنامه اش جور میشه
اینو به همه توصیه می کنم و تضمین میدم که حداقل تا یه هفته بعدش شارژ باشین
یا گاهی با رفقا میریم بیرون برای یه دور دور ، یدفعه سر از توچال در میاریم نمیدونم چطوری ، این دیگه عادتمون شده و شده جزوی از سرگرمیمون!
البته یبار هم پامون فراتر از توچال رفت و همینجوری که قرار بود تا پارک بریم یدفعه سر از محمود اباد دراوردیم اینم هنوز نفهمیدم چطوری!
کلا موضوع "هر چی پیش بیاد" جزو تفریجات من به حساب میاد.
باقی تفریحام دیدن فیلم و سریال و و مجدد درست کردن جوجه و لقمه اینبار کنار خانواده هر 5 شنبه.
طراحی وب و کارای کامپیوتری و شستن ماشین و دیدن کشتی کج و درست کردن سیستم فک و فامیل و به سببش جمع شدن دور هم نیز جزو تفریحاتمونه.
تا پارسال ما یک تیم سالنی داشتیم که هدایتش میکردیم ، الان هم هر چند روز یکبار میریم و تمرینشون میدیم بازم جدیدا :دی
غیر از فضای مجازی که تفریح روزمره ی همه ی ما شده ( شامل لاین و وایبر و انجمن و ... ) ، یه سری چیزهای دیگه ای هم هست که هنوز مقاومت میکنه در برابر فضای مجازی :
استعمال روزانه ی قلیان ( ghalayan :دی ) در قهوه خونه های منطقه 4 ( بهمن طلایی فلکه 4 ، باغ انار خ وفادار ، زرین 196 ، معراج خ هنگام و نصر و خلیج بزرگراه رسالت ) ، چون به این نتیجه رسیدیم که ورزش دشمن سلامتیه وگرنه تختی و داداشی کشته نمیشدن :دی
بعضی وقتا هم خونه ی پدری یکی از دوستان جمع میشیم و با پیرمردا و کهنه قمار بازها ، ورق و تخته بازی میکنیم که واقعا لذت بخش ترین بازی و تفریح هست برای شخص من ؛ این کلیپ ( تک دل من بوریدی ! ) که اخیرا اومده هم برای من یادآور صحنه های دعواها و داد و بیدادهای بسیار بسیار متعدد و آشنا در همین فضاها و البته با عباراتی بسیار تیز تر و رکیک تر هست :دی:دی:دی
هر از گاهی هم حسش بیاد دستی به ساز میبریم و صداهای ناهنجار و گوشخراشی تولید میکنیم :دی
اخیرا هم به یاد دوران شباب چند جلسه ای رفتیم گیم نت و شروع کردیم به کانتر دوباره ؛ ولی خب نتیجه ی حاصله این شد که : " دهه ات گذشته مربی " :دی ( اتفاقا دیشب شبکه دو آژانس شیشه ای رو گذاشته بود که با اینکه شدیدا درگیر خواب بودم ولی نشستم و دیدمش هزار باره )
:n26:
سلام
موضوع تفریح خیلی مهم هست خصوصاً در موقع انتخاب شریک زندگی
باید در دورانِ آشنائی و نامزدی , خیلی نامحسوس شریکِ آیندتون رو زیر نظر بگیرین تا بفهمین تفریح و سرگرمیش چیه ؟
گاهی باید به قول معروف یه دستی بزنین بهش تا بتونین بفهمین به چی علاقه داره و باهاش تفریح میکنه چون ممکنه از شما مخفی کنه و نقش بازی کنه براتون . یعنی باید با شوخی و خنده بگین بریم یه جا یه چیزی بزنیم که شنگولمون کنه و ببینین چی میگه و عکس العملش چیه .
هیچوقت بهش نگین امتحانش کردین و مخفیانه رفتارش رو زیر نظر داشتین . چه با هم ازدواج کنین چه ازدواج نکنین .
اگر فهمیدین تفریحاتش خطرناکه فقط بهش بگین ما با هم جور نیستیم یا بگین قسمتمون با هم نیست .
اگر فهمیدین تو خطِ تفریحاتِ ناسالمه اما حاضر شدین باهاش ازدواج کنین , دیگه بعدش حق ندارین بهش اعتراض کنین چون خودتون دانسته انتخاب کردین . درضمن اگر به این امید باهاش ازدواج میکنین که بعداً درست بشه , بدونین که شاید هم بدتر از الان بشه پس عاقلانه انتخاب کنین .
کسانی هستند که تفریحاتشون خطرناک و خانمان برانداز هست
مثل رفیق بازی
آدم رفیق باز همه چیزش رو فدای رفیق میکنه . پولش , خانوادش , سغلش , پس اندازش , آبروش و حتی جونش .
به خاطر رفیق حاضره زن و بچه هاش یا حتی پدر و مادرش رو کتک بزنه یا از خونه بندازه بیرون
بعضی از تفریحات خطرناک :
رفیق بازی , مواد مخدر , مشروب خوری , مردم آزاری , بخور و بخواب , انحرافِ جن سی , گشتن با آدمهای فاسد یا فاسد و مُفسِد (خراب و خراب کننده ی دیگران یعنی فساد رو رواج میده بین مردم )
برای بعضیها سیگار و قلیان تفریح خطرناک نیست . بالاخره یه روز میاد میفهمند چه بر سرشون آورد سیگار و قلیان .
تفریحات خطرناک لذت داره . اگر امتحان کردین و لذتش رو چشیدین دیگه سخت میشه ازش دل کند
همه ی کسانی که فساد و فحشا و مواد مخدر رو رواج میدند , اونها رو در قالب تفریح به قربانی عرضه میکنند (بزن شنگول شی , بزن تا لذت ببری , بزن تا غمهات رو فراموش کنی و غیره )
مراقب باشین امتحان نکنین وگرنه احتمال فرار ازش دیگه خیلی کم میشه
هر کسی یک تفریح خطرناک رو بهتون تعارف کرد یا پیشنهاد داد بدونین که یقیناً یا دوست بسیار نادان هست یا دشمن دانا و کمر به نابودیتون بسته
تفریحات سالم زیاد هست:
ورزش , نرمش , برنامه های مفید تلویزیون , سایتهای مفید اینترنت , بعضی از بازیهای رایانه ای , مرتب کردن خونه , سرویس و تعمیر (دوچرخه , موتور , ماشین , قایق , منزل , لوازم منزل و غیره , سر زدن به دوستان و اقوام , مطالعه ی کتابهای مفید , نقاشی , نویسندگی , موزیک مفید شنیدن بدون مزاحمت برای دیگران , یاد گرفتن یک هنر مفید یا کار مفید , خیاطی , گلدوزی , فرش بافی , تابلو بافی , رفتن به پیک نیک در پارک یا بیرون شهر و غیره )
مسافرت.چیز اضافه ای ندارم که بنویسم..بهترین تفریح که روحیه من رو عوض میکنه مسافرته