Printable View
سلام
سوال : اگر بخواهیم به یک کشور جهان اولی تبدیل شویم از کجا باید شروع کنیم؟
سرنخ مساله کجاست؟دلیل اینکه الان جهان اولی نیستیم چیست؟ایراد ما چیه؟
مشکل از کجاست؟مگه ما مثل بقیه انسان ها نیستم؟اشکال از مردم ماست که هماهنگ نیستند یا نه؟ خودمان نخواستیم پیشرفت کنیم؟ دانش نداریم؟لیاقت نداریم؟
مشکل ارتباطات داریم؟پول و گنجینه نداریم؟
نقطه شروع کجاست؟
ما یه مشکل نداریم، هزاران مشکل که بحث کردن درباره ی هر کدوم از اون ها میتونه یه بخث مفصل سیاسی رو داشته باشه، ولی من فهرست وار برخی رو ذکر میکنم.
۱ - نبودن آزادی عقیده ای و اجتماعی
۲ - اعتقاد بسیار زیاد به خرافات
۳ - نبودن شادی بین مردم، به طوری که غم جای شادی رو گرفته
۴ - اداره کردن کشور خلاف قانون اساسی
۵ - . . .
بازم بگم؟
تا زمانی که این مشکلات حل نشه، ما همچنان جزو کشور های جهان سوم هستیم. متاسفانه این یه بحث بسیار جنجالی سیاسیه اما اگه انجمن انسانی ظرفیت پذیرش چنین تاپیک هایی رو داشت، میتونس بحث جالبی باشه.
ممنون.
عزم جدی و به دور از شعارنقل قول:
اگر بخواهیم به یک کشور جهان اولی تبدیل شویم از کجا باید شروع کنیم؟
شعار و وعده های پوچ.عادت کردن به مصرف گرایی.ما یک استادی داشتیم که می گفت ایرانی ها هزاران سال هست که شغلشون دلالی هست!!!!!!!!!نقل قول:
دلیل اینکه الان جهان اولی نیستیم چیست؟ایراد ما چیه؟
از دلایل اصلی بی کیفیت بودن نظام اموزشی و پرورشی کشور استنقل قول:
مگه ما مثل بقیه انسان ها نیستیم؟اشکال از مردم ماست که هماهنگ نیستند یا نه؟ خودمان نخواستیم پیشرفت کنیم؟ دانش نداریم؟لیاقت نداریم؟
از جهان اولی ها بیشتر داریمنقل قول:
مشکل ارتباطات داریم؟پول و گنجینه نداریم؟
در ضمن انیمیشن زیر امضاتون خیلی جالب بود.
اصلا ما هر کاری کنیم با این وضعیت حداقل تو 30...40 سال آینده نمیتونیم جهان اولی بشیم
ما در بسیاری از معیارهای پیشرفت شدیدا از کشورهای جهان اول عقب هستیم و این فاصله هم بسیار(کلا با این وضعیت فعلی ایران جهان اولی شدن شوخی هست)
تنها شانسی که ما داریم اینه که به خاطر ذخایر و ثروت معدنی بالامون اگر روزی کشور از همه لحاظ رو غلطک افتاد میشه سریعتر به این سمت رفت
.
صلح:n12:
نقطه شروع دقیقا داخل خود ماست.. راه راحتش اینه که غرور رو بزاریم کنار! و وضعیت خودمون رو با کشورهای پیشرفته مقایسه کنیم و و مشکلات رو حل کنیم که باز راحت نیست! خیلی چیزها و یا بهتره بگم همه چیز باید تغییر کنه و به روز بشه که نیاز به زمان زیادی داره .. در این بین اشخاصی هستند که از وضعیت فعلی نهایت استفاده ( یا سوء استفاده!) رو دارن میبرن و سرعت رو فوقلاده کم میکنن که باید از دور خارج شن.. مردم باید تا حدی به تکامل فکری و فرهنگی برسن تا بتونن با بعضی حقایق کنار بیان و براشون قابل درک بشه.. صلح به نظرم همونقدر موثره که میتونه سرعت ما رو برای پیشرفت چندین برابر کنه که باز نیازمند دگرگونی در بخش مدیریت کشور و تعویض افراد ناشایست با کسانی که تخصص بالا در این زمینه رو دارن هست.
درود،
پرسش هایی که مطرح کردید ،دغدغه ی بسیاری از اهالی فکر ،حداقل در صدسال اخیربوده وهست وهرکس به فراخور دیدگاه ونگرشی که از آن برخوردار بوده پاسخ ها وراه حل هایی برای آن ارائه داده است.
به نظر من ایراد ومشکل در کمبود وضعف عقلانیت وخرد ورزی در بین ماست . منتها هرکس به فراخور جایگاه ومرتبه ای که دارد، به نوعی گرفتار این کمبود است. ما ملتی هستیم که در مقاطع مختلف وحساس تاریخی وبه طور پی در پی و نسل اندر نسل دچار آفت احساسات غیر قابل کنترل ومهار ناپذیر شده ایم ودر سایه ی همین احساسی بودن تصمیماتی گرفته ایم که حاصل وثمره ی آن جامعه ایست که اکنون شاهد آن هستیم.
به همین نسبت نقطه آغاز و راه حا ل این مشکل را در باز بینی در خود و عملکرد های خود و رفتن به سوی عقلانیت و خرد ورزی می دانم. البته باید یادآور شد که منظور از خرد ورزی در اینجا ،آن خرد و عقلانیتی است که تک تک افراد جامعه سود ومنفعت خویش را در گرو سود و منفعت دیگری جستجو کنند؛ که البته این یک امر بخشنامه ای نیست و نیاز به تمرین و ممارست بسیار دارد.
:n16:
جهان اول نداریم ! بلوک شرق بود و بلوک غرب و بی طرف ها که جهان سوم بودن !
فک می کنم بعد از فروپاشی دیوار برلین بود که اصطلاحات جهان سوم و ... منسوخ شد !
الان کشورهای توسعه یافته داریم و در حال توسعه !
تنها راهش هم نظم و سبک زندگی هست که نظم رو سرلوحه قرار بده !
ملتی که میگن : تا 6 صبح بیدار موندن راحت تر از 6 صبح بیدار شدنه ، هیچوقت رنگ پیشرفت رو نخواهند دید !
ايران يه خوبي داره أين كه خوراك توش ارزونه ،مثلا نون ٥٠٠ تومن
اما همون آزاديهاي فردي اجتماعي رو ،،،،سانسور:n14:به خود سانسوري رسيديم
آرمانگرایی را رها کنیم و واقعگرا شویم
اگر جهان اولی شدن یعنی صنعتی شدن و مصرف گرا شدن، کافیه همه فکر و ذکرمون رو به اینا معطوف کنیم، صنعتی بشیم.
چارلی چاپلین در فیلمش تبعات عصر جدید و دوران صنعتی شدن رو نشون داده که آدما از هم دور تر و دور میشن.
البته منظورم این نیست که تو کشورایی که امروز صنعتی نیستن وضعیت اخلاق بهتره، جه بسا بدتر هم هست.
اگر کشوری در کنار صنعت، تو بحث اخلاق و انسانیت هم پیشرفت میکرد، اسم جهان اولی مناسب تر بود.
ما امروز فقط کشورهای صنعتی داریم و کشورهای صنعتی با دُز کمتر که شده ملاک جهان اول و سوم !!!
عین همین جملات رو تو کتاب معارف اسلامی ترم 1 دانشگاه پاس کردم رفتنقل قول:
باید تعامل داشته باشیم با دنیا ... تنها راه همینه برای شروع ...
اگه صرفا به جای پاس کردن، سعی میکردین نقدش کنین و نتیجه نقدتون رو اینجا بیان کنین بهتر بود.نقل قول:
اتفاقا خیلی سعی کردیم نقدش کنیم با همکلاسیها ولی توسط استاد غیر مستقیم تهدید به حذق درس میشدیم!!!!نقل قول:
اینجا میتونین نقد کنین، استادی هم نیست حذف کنه.نقل قول:
البته مشکل از استادتون بوده، مثلا تو درس انقلاب اسلامی ما حتی کسانی بودن که کل انقلاب رو زیر سئوال میبردن و 20 هم میگرفتن.
نقد شما بر اینکه من گفتم جهان اول امروز صرفا یک جهان صنعتی هست، کدام بخش هاشو شامل میشه؟
نقل قول:
بحث ما سر صنعتی بودنه؟ آقای مطهری من نقدش میکنم فقط جواب یه سوالمو بدید:
ما چرا توی علوم انسانی نمیتونیم بحث سیاسی کنیم؟ واقعا چرا ممنوعیت داره؟
خیلی فکر نکنید خودم جواب میدم .چون ممکنه سایت فیلتر بشه ، منم بیشتر از این ادامه نمیدم، کاش درد ما فقط صنعتی نبودن بود.
خوب چه جوابی دارید؟
بحث سر این بود که منظور از جهان اول بودن، یک جهان بسیار صنعتی هست، یا جهان اول یکسری ارزش های دیگری غیر از یک جامعه صنعتی مصرف گرا هم داره.نقل قول:
کاملا در چارچوب تاپیک.
اینکه این انجمن قوانینی وضع کرده که بحث سیاسی ممنوع من بی اطلاعم و به خود مسئولینش ارتباط داره.
من سایت های زیادی رو هم میشناسم که بحث سیاسی آزاد هست و حتی برای این کار مجوز هم دارن که آدرس دادنش درست نیست ولی میتونین جستجو کنید.
فیلــتر شدن به خاطر بحث سیاسی نبوده، به خاطر توهین کردن بوده، چون بحث سیاسی درایت و حوصله خاصی میخواد.
مخاطب اکثر این سایت ها یا نوجوان هستن یا زیر 30 سال سن دارن و سریع از کوره در میرن و هرچی میخوان نثار طرف مورد بحثشون میکنن.
تنها مشکل ایران، نداشتن تفکر تیمی و بالاتر ندونستن منافع ملی از منافع شخصی هستش و بس....
اینکه عقاید مردم چیه و لباس چیه و این حرفا همش لطیفس! :)...
همه فقط به فکر خودشونن و چیزی که سود یه نفر توش باشه، سود یه جمع توش نیست به همنی سادگی! :)
صنعتی شدن به هیج وجه ملاک نیست یه دیالوگ جالب توی سریال مختارنامه بود، از زبان خود مختار:نقل قول:
اعتراض به حاکم مسلمان حق هر مسلمانیست، ما نمیتوانیم مردم را به خاطر عقایدشان سرکوب کنیم. ولی متاسفانه تو ایران ...
امیدوارم منظورم رو فهمیده باشید،
من چهار مورد رو در پست اولم در این تاپیک ذکر کردم، و تا اینها حل نشه، هنوز چیزی نشده
راستی یه سخن دیگه از یکی از بزرگان هست که میگه دین اسلام بیش از گریه خنده داشت ولی افسوس تنها گریه هایش رو به ما آموختند.
عذر می خوام این سیاست خیلی بی پدر و مادره.ریش سفید ها هم از کوره در میرن چه برسه به جوون ها.نقل قول:
مخاطب اکثر این سایت ها یا نوجوان هستن یا زیر 30 سال سن دارن و سریع از کوره در میرن و هرچی میخوان نثار طرف مورد بحثشون میکنن.
الان تو هیچ جای دنیا به معنای واقعی کلمه چیزی به اسم اعتراض به حکام وجود نداره.یا تو یک کشوری اصلا حق اعتراض وجود نداره و یا اینکه در کشور دیگه راحت جمع میشن جلوی کاخ ریاست جمهوری و علنا و بدون دردسر میان دولت اون کشور رو مورد نقد قرار می دهند.ولی باز اینها هم از نوع فرمالیته است و در عمل و نتیجه فرقی با نقد نکردن نداره.هزاری هم که مردم جمع بشن و یک مجمعی درست کنند و بگن که اقای رییس ما این مشکل رو داریم .وقتی می بینند به مشکلشون رسیدگی نمیشه در نهایت شروع یک اعتراض و اغاز توپ و اتش.نقل قول:
از زبان خود مختار:
اعتراض به حاکم مسلمان حق هر مسلمانیست، ما نمیتوانیم مردم را به خاطر عقایدشان سرکوب کنیم. ولی متاسفانه تو ایران ...
مصرف گرا که هستیم و در دلالی مهارت های ویژه ای رو داریم!!!!! اما صنعتی نیستیم.نقل قول:
اگر جهان اولی شدن یعنی صنعتی شدن و مصرف گرا شدن، کافیه همه فکر و ذکرمون رو به اینا معطوف کنیم، صنعتی بشیم.
در جاهای دیگه هم تهدید وجود داره.نقدهای سیاسی خیلی هاشون جنبه فرمالیته داره.نقل قول:
اتفاقا خیلی سعی کردیم نقدش کنیم با همکلاسیها ولی توسط استاد غیر مستقیم تهدید به حذق درس میشدیم!!!!
منظور من اعتراض فرمالیته و بی تاثیر نیست، در کشور های خارجی مثل کشور های اروپایی اگه فلان استان دار یکم به مالیات اضافه کنه و بی عدالتی انجام بشه، خودتونم تو اخبار دیدید مردم میریزن خیابونو و تا اون مالیات کم نشه، دست بر نمیدارن، این یعنی اعتراض سازنده.نقل قول:
اعتراض منظور نقد نیست، ما الان مشاهده میکنیم که برخی سیاست مداران کار های رییس جمهور رو نقد میکنن و بعضی از اونها سازنده نیز هست، منظور از اعتراض، حرکت بسیار جدی برای بهبود اوضاع است که تظاهرات هم میتونه جزوش باشه
در نقد ممکنه خوبی ها هم گفته بشه ولی در اعتراض نه.
من گفتم اعتراض به حاکم مسلمان مگه رییس جمهور حاکم اصلی ماست؟
امیدوارم متوجه شده باشید.
یه نکته:
واقعا بحث داره جنحالی میشه، تقاضا دارم دیگه ادامه پیدا نکنه.
اولا این صنعتی شدن نیاز پیشرفت و بالابردن زیرساختای فرهنگی و اجتماعی و بهداشتی و سوادی ..... هستش یعنی علت صنعتی شدن اینه که با افزایش جمعیت و نیاز به توسعه بیشتر این صنعت و اقتصاد بهتر هست که زیرساختای توسعه رو ایجاد می کنهنقل قول:
دوما صنعتی شدن و بالطبع اون پیشرفت در اقتصاد مصرف گرایی میاره(تا چرخای اقتصاد بچرخه)که البته تا حدی هم خوبه(افراطش رو نمیگم) و به ذات خودش چیز بدی نیس
+
پس امیدوارم متوجه شده باشید که صنعتی شدن و مصرف گرایی به نوبه خودش و به اندازش خیلی هم خوب و میتونه سطح زندگی رو(از بهداشت گرفته تا سواد و فرهنگ و ...)بالا ببره که کشورهای در حال توسعه رو از کشورهای توسعه یافته متمایز می کنه
.
.
دقیقا جهان اولی یعنی همینکه حتی توهین رو تاب تحمل داشته باشیم و فیلتر نکنیمنقل قول:
اجازه بدیم موافق و مخالف هرچه دوست داشتن بگن و گفتن حرف دلیل بر حذف و فیلتر و برخورد نباید باشه(حتی در قانون اساسی خودمون هم همین نوشته شده)
نه اینکه هرکی حرفش با ما مخالف بود سریع با سفسطه!!! توهین باهاش برخورد کنیم
جهان اولی یعنی همینکه اینطرف خیابان کلیسا و مسجد وجود داره و اونطرف خیابان هم مرکز اتیسیتی و کلیسای شیطان و همه هم بهم فهش میدن ولی کسی باکسی برخورد نمیکنه
بله سایتهای امثال رجانیوز و فارس و ... بحث سیاسی هرچه دوست دارند میکنن ولی مخالفینشون کوچکترین حقی ندارن
اول از همه باید فرهنگ درست بشه
وقتی 90% مردم به فکر اینن که چطوری میشه سر بقیه کلاه گذاشت و دستشون تو جیب هم دیگه است معلومه که کشور پیشرفت نمیکنه!!!
هر چقدر هم کار اقتصادی و صنعتی انجام بشه ولی کسی به فکر پیشرفت کشور نباشه و فقط خودشو ببینه معلومه درجا میزنیم
البته همه اش هم تقصیر مردم نیست و اعتماد ها از بین رفته
کدوم سرمایه داری میاد بدون پشتوانه کار اقتصادی راه بندازه وقتی میدونه پولش برنمیگرده !!! حتی بانک ها هم خیلی وقت کار اقتصادی نمیکنن با این همه پول
جهان اولی باشی یعنی این که کیفیت زندگیت از اکثر جنبه ها بالاست.نقل قول:
اگر جهان اولی شدن یعنی صنعتی شدن و مصرف گرا شدن، کافیه همه فکر و ذکرمون رو به اینا معطوف کنیم، صنعتی بشیم.
اگه خونه نداشته باشی که نداری ؛اگه داشته باشی یعنی خونه و ماشین خوب؛؛
سازمان سلامت و رفاه جسمانی خوب بیمه خوب تسهیلات خوب.
یعنی احترام به دیدگاهها ؛یعنی احترام به نوابغ؛یعنی جهت گیر به سوی پیشرفت
یعنی آزادی عقیده و عمل تا جایی که به دیگران اسیب نرسونی؛
یعنی بتونی واسه ماه اینده ات بتونی برنامه ریزی کنی.یعنی ثبات اوضاع از اکثر نظرات مثل اقتصاد ....
یعنی اهمیت دادن و ارزش قائل شدن به چیزها و اشخاص خوب و مفید!
فقط صنعتی شدن نیست.علم در بالاترین جایگاه کنونی در دستاته.امید به زندگی داری.تسهیلات داری.حالا اینکه بی بند و باری و مسائل منفی دیگه ای هم زاییده صنعتی شدن و... است.صحیح.اما به دو نکته هم باید توجه داشت:
1-شاید اینی که شما بد میبینید(مثلا بی بندو باری)بر اساس تعریف اونا بی بند و باری نباشه.همونجور که دو تا کارشناس همزمان یه صحنه برخورد رو در فوتبال میبینند؛یکی میگه این خطاست و دیگری میگه نیست.در صورتی که هر دو به یک صحنه نگاه میکنن
2- بالاخره برای به دست اوردن یه سری چیزها باید هزینه هایی رو هم بپردازی و طبعاتش رو بپذیری.مثلا کسی که میخواد فاصله بین دو تا شهر رو با ماشین ;یک ساعته بره؛باید خطرات حرکت با سرعت 100 کیلومتر بر ساعت رو هم بپذیره؛ و گرنه میتونه پیاده یا با الاغ بره که ریسک خطرات یه حداقل برسه!!
خیلی نباید به مفهوم این دو تا کلمه حاکم و رییس جمهور گیر داد.قصد ریشه یابی اینکه حاکم دقیقا کیه و رییس جمهور دقیقا کیه ندارم.چون در رابطه با حرفی که زدم مهم نیست و تاثیر متفاوتی رو این دو تا کلمه در استفاده از حرفی که زدم نداره.بالاخره رییس جمهور هم کاره ای هست و یا خیر؟؟؟البته که هست.حالا یک جا پادشاهی داره.یک جا رهبری و رییس جمهوری داره.یک جا اصلا ممکنه رییس جمهوری نداشته باشه.بالاخره لااقل در ایران که انتخابات ریاست جمهوری که در دنیا این قدر بازتاب داره ایا نقش رییس جمهوری در حد و اندازه های حاکم نیست؟؟البته که هست.منظور من هم از رییس جمهور این بود که در ایران شخصی به نام رییس جمهور یک جور حاکم هست حالا اینکه میلی متری چه وظایف هایی رو داره دقیق نمیدونم!!! ولی نقش تاثیر گزاری در نظام ایران داره.حالا ممکنه تو یک کشور دیگه هم فقط عنوان پادشاهی باشه و حکمرانی کنه.پس اعتراض به رییس جمهور و کابینه اش فکر نمی کنم که تفاوتی رو با عنوان اعتراض به حاکم مسلمان داشته باشه.نقل قول:
من گفتم اعتراض به حاکم مسلمان مگه رییس جمهور حاکم اصلی ماست؟
خب ممکنه که واقعا هم این طوری باشه و رییس جمهور از خودش اختیار تاثیرگزاری رو نداشه باشه و چون من خیلی در مورد ماده ها و بند ها و شرح وظایف خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام و ..... علم زیادی رو ندارم اصراری بر اینکه در ایران دقیقا رییس جمهور چیکارست و یا نقش رهبری چه جوریه ندارم و من عنوان حاکم به رییس جمهور رو به خاطر تبلیغات گسترده رییس جمهوری و نظارت رییس جمهور بر یارانه و وزارت های گوناگون کشور که امورات زندگی ما با این وزارت خانه ها گره خورده نسبت دادم. اما اینکه واقعا در قانون اساسی برای هر پست میلی متری چه وظایفی تعریف شده رو نمیدونم.حالا اگه من پست حاکمیت رو به اشتباه به پست رییس جمهوری نسبت دادم شما من رو ببخش.اما به طور کلی در مورد حاکم صحبت کردم.وحال این نقدی که شما در زیر کردید:نقل قول:
حاکم کسیه که فردی بی اجازه ی اون آب نمیخوره, بر قوای سه گانه نظارت داره, فرماندهی کل نیرو هاست و نه رییس جمهور. ( البته در ایران ).
به نظر من تنها در حد یاداوری اشتباه کلامی وارد هستش.و دیگه ارتباط خاصی رو با نوشته هایی که در زیر وارد کردم نداره:نقل قول:
من گفتم اعتراض به حاکم مسلمان مگه رییس جمهور حاکم اصلی ماست؟
نقل قول:
عذر می خوام این سیاست خیلی بی پدر و مادره.ریش سفید ها هم از کوره در میرن چه برسه به جوون ها.
الان تو هیچ جای دنیا به معنای واقعی کلمه چیزی به اسم اعتراض به حکام وجود نداره.یا تو یک کشوری اصلا حق اعتراض وجود نداره و یا اینکه در کشور دیگه راحت جمع میشن جلوی کاخ ریاست جمهوری و علنا و بدون دردسر میان دولت اون کشور رو مورد نقد قرار می دهند.ولی باز اینها هم از نوع فرمالیته است و در عمل و نتیجه فرقی با نقد نکردن نداره.هزاری هم که مردم جمع بشن و یک مجمعی درست کنند و بگن که اقای رییس ما این مشکل رو داریم .وقتی می بینند به مشکلشون رسیدگی نمیشه در نهایت شروع یک اعتراض و اغاز توپ و اتش.
مصرف گرا که هستیم و در دلالی مهارت های ویژه ای رو داریم!!!!! اما صنعتی نیستیم.
دیگه همه چیز رو که نباید نسبیتی کرد.مثلا از دید جامعه عرب زنده به گور کردن دختر پسندیده است پس از نظر اون ها پسندیده است و از نظر جامعه دیگه پسندیده نیست و بعد از اون نخود نخود هر که رود خانه ی خود!!!!!! هرکی هر جور دوست داشت!!!!!نقل قول:
1-شاید اینی که شما بد میبینید(مثلا بی بندو باری)بر اساس تعریف اونا بی بند و باری نباشه.همونجور که دو تا کارشناس همزمان یه صحنه برخورد رو در فوتبال میبینند؛یکی میگه این خطاست و دیگری میگه نیست.در صورتی که هر دو به یک صحنه نگاه میکنن
این دو نقل قول شما سرتاسر دم از بی قانونی و هر کی هرجور خواست میزنه.نقل قول:
- بالاخره برای به دست اوردن یه سری چیزها باید هزینه هایی رو هم بپردازی و طبعاتش رو بپذیری.مثلا کسی که میخواد فاصله بین دو تا شهر رو با ماشین ;یک ساعته بره؛باید خطرات حرکت با سرعت 100 کیلومتر بر ساعت رو هم بپذیره؛ و گرنه میتونه پیاده یا با الاغ بره که ریسک خطرات یه حداقل برسه!!
اقا علم خوبه.علم خوبه.علم خوبه.علم خوبه.علم خوبه .علم خوبه.علم خوبه.
فرهنگ استفاده از علم هم واجبه.با چاقو هم میشه ادم کشت و هم میشه عمل جراحی انجام داد.
سلام
به نظر من عوامل بسیار زیادی دخیله
از عوامل اجتماعی تا عوامل سیاسی///
ظاهر گرایی . مدپرستی . چشم و هم چشمی .رقابت های سطحی مالی .عدم تحمل نظر مخالف . محافظه کاری. اعتماد به نفس پائین جامعه . مدرک گرایی . قوم گرایی . باند بازی .بروکراسی . استفاده ابزاری از مسائل فرهنگی. به بازیچه گرفتن علم . تولید علم دروغکی. هم رنگ جماعت شدن. حسادت . خرافات. یک شبه پولدار شدن.فاصله طبقاتی . خودبزرگ بینی . تحقیر و تمسخر و... هزاران صفت غلط دیگه که سالیان ساله تو جامعه ایرانی وجود داره
چرا الان همه باید تو مقطع دکترا تحصیل کنند...چیزی که تو غرب بهش کمتر پرداخته میشه.جزء اینه که ما به مدرک گرایی علاقه داریم و شخصیت اجتماعی خودمون رو در گروه مدرک میبینیم..
احسنت.و خیلی از این موارد رو میشه با پر کیفیت کردن نظام اموزشی و پرورشی کشور تا حد زیادی رفع کردنقل قول:
ظاهر گرایی . مدپرستی . چشم و هم چشمی .رقابت های سطحی مالی .عدم تحمل نظر مخالف . محافظه کاری. اعتماد به نفس پائین جامعه . مدرک گرایی . قوم گرایی . باند بازی .بروکراسی . استفاده ابزاری از مسائل فرهنگی. به بازیچه گرفتن علم . تولید علم دروغکی. هم رنگ جماعت شدن. حسادت . خرافات. یک شبه پولدار شدن.فاصله طبقاتی . خودبزرگ بینی . تحقیر و تمسخر و... هزاران صفت غلط دیگه که سالیان ساله تو جامعه ایرانی وجود داره
دقیقا برمیگرده به نظام اموزشی بی کیفیت ایراننقل قول:
چرا الان همه باید تو مقطع دکترا تحصیل کنند...چیزی که تو غرب بهش کمتر پرداخته میشه.جزء اینه که ما به مدرک گرایی علاقه داریم و شخصیت اجتماعی خودمون رو در گروه مدرک میبینیم..
سلام
خب خیلی چیزها میتونه تاثیر به سزایی در جهان اولی شدن داشته باشه شاخصهایی مثل شاخصهای فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و حتی هنری در یک جامعه که تماما برخواسته از متن جامعه که همون مردمشن نقش اساسی دارن.
تغییر تمام شاخصها از من شروع و به ما ختم میشه.
ولی در مورد کشور ما فرمول نویسی کاملا با کشورهای دیگه دنیا متفاوته با توجه به اینکه در هر موضوعی سایه ای از سیاست سنگینی میکنه.
بله از نظر اونا پسندیده است و اگه حاضر نباشن تغییر کنند باید بهاش رو بپردازن و بهای اون چیزی جز عقب موندگی نیست(این جمله رو میشه تعمیم داد به بقیه جاها و مسائل)نقل قول:
این بی قانونی نیست بلکه اختصاصی کردن قانون با شرایط و فرهنگ و ....است.نمیشه یک قانون رو برای همه جا استفاده کرد.قانون هر جا بر گرفته از شرایط هر منطقه هست و صد البته پیشینه تاریخی هم دخیل!!
چرا فکر میکنید جهان اولی ها فرهنگ استفاده از علم رو ندارن و ما داریم؟؟میشه مصداق بیارید؟
اما مجموعا به نظرم باید بهترین چیزهای اونا رو الگو برداری کنیم و مسائل اخلاقی رو بر اساس فرهنگ خودمون دخیل کنیم.یادمون نره که این ما هستیم که میخواهیم به جایگاه اونها برسیم نه اونا به ما..!!!چه از نظر علم، چه از نظر اقتصاد,ورزش؛نظم،صنعت؛و....
"خانه از پاي‌بست ويران است/ خواجه به فكر نقش ايوان است"
والله ما خیلی ایرادها داریم که وقتی خودمونو با جوامع بالاتر مقایسه میکنیم خیلی راحتتر پدیدار میشن. و مخصوصا وقتی که متوجه میشیم که در دنیا و اکثر کشورها عقب افتادیم این مساله فکر خیلیهامونو مشغول میکنه.نقل قول:
مشکل از اون قسمتهایی از تاریخ کشورمون شروع میشه که هرچی جنگ و خونریزی و بکش بکش و خوشگذرونی و دورویی و سیاست خرانه و خودخواهی و دزدی و کم آبی و فقر و بی عدالتی و سلطه گری و امثالش به سر کشور اومد.
نه ما مثل بقیه ی انسانها نیستیم! هیچ جامعه ای مثل جامعه ی دیگه ای نیست. هرجایی جغرافیا و داستان و تاریخ خودشو داره. و خیلی ها هم یه زمانی ریشه ی کار دستشون اومد و شروع کردن به برنامه ریزی و کشور گشایی براساس برنامه شون و عملی کردن راهکارهایی برای کنترل بهتر و خر کردن بیشتر ملتها. و تنها چیزی که نیاز داشت، یه عده آدم باهوش بود!
خیلی هامون میخواستن پیشرفت کنن و خیلیهای دیگه نمیخواستن یا براشون مهم نبود. همیشه همینطوره. اکثریت جوامع فقط سرشونو میکنن توی برف و هرچی سرشون میاد میسوزن و میسازن و ادامه میدن. محتاطانه پیش میرن و اکثرا همین گروهن که زنده میمونن و نسلشون زیاد و زیادتر میشه. همه ی این گروهها جامعه رو تشکیل میدن و همه شون برای یه چیزایی تلاش و تقلا میکنن یا فکر میکنن که خیلی آزادانه هم دارن پیش میرن!
اگه بحث مقایسه با دقیقا مردم جهان اولی باشه، آره ما دانش و تجربه ی اونطور زندگی کردن رو نداریم. حتی اونهایی هم که خیلی فکر میکنن راجع به اون جوامع میدونن و میتونن سریع مثل اونها بشن، خیلیهاشون تا وقتی که از کشور خارج نشن و به اون مکانها نرن، هیچ وقت نمیفهمن عمیقا در کدوم قسمتها باید تغییر کنن تا همرنگ جهان اول یا حتی دومی ها بشن.
لیاقت.. خیلی ها لیاقت خیلی چیزها رو دارن و خیلی ها هم ندارن.. این بحث اگه عمیقتر بره به این میرسه که آیا عدالت جهانی وجود داره یا نه؟
جهان اولی شدن یه تصمیم نیست که ما یا یه عده بگیرن و یه یکی دو سال طول بکشه و عملی بشه! این یه پروسه ایه که بسته به ریشه ی جامعه قرنها هم میتونه طول بکشه. تازه اگه دست خارج و سیاست جهانی توش نباشه! خلاصه به عمر ما کفاف نمیده و تنها کاری که میشه کرد، تربیت کردن بچه هامونه!نقل قول:
عالی بود! :n16:نقل قول:
شما اصلا پست من رو با دقت نمی خونید.من در زیر کجا گفتم که عقب موندگی امر پسندیده ای هستش:نقل قول:
بله از نظر اونا پسندیده است و اگه حاضر نباشن تغییر کنند باید بهاش رو بپردازن و بهای اون چیزی جز عقب موندگی نیست(این جمله رو میشه تعمیم داد به بقیه جاها و مسائل)
واقعا جمله بالا کجاش شبیه به تایید عقب موندگی هستش.؟؟؟!!!! من نقل بالا رو در جواب نقل قولی که شما در زیر ذکر کردید گفتم:نقل قول:
دیگه همه چیز رو که نباید نسبیتی کرد.مثلا از دید جامعه عرب زنده به گور کردن دختر پسندیده است پس از نظر اون ها پسندیده است و از نظر جامعه دیگه پسندیده نیست و بعد از اون نخود نخود هر که رود خانه ی خود!!!!!! هرکی هر جور دوست داشت!!!!!
من دارم میگم که اگه قرار باشه خطاها و همه چیز رو نسبیتی در نظر بگیریم که دیگه هیچی.نخود نخود هرکه رود خانه ی خود!!!!!!!.از نظر من اینکه اگه بگیم که بی بند وباری از نظر جامعه ای بی بند وباری نیست به این معنی نباید باشه که خب بگیم چون از نظر اون ها بی بند و باری که موجب برهم زدن نظام زندگی بشر میشه بی بند و باری نیست پس حتما بی بند و باری نیست!!!!!!این یعنی چی که وقتی دو تا داور وجود دارند و یکیشون بگه خطا وجود داره و اون یکی بگه خطا نیست؟؟؟؟پس تکلیف چیست؟؟؟؟مگه میشه هم گفت یک پدیده ای خطا هست و هم پدیده ای خطا نیست.اینجوری باشه بهانه خوبی برای انجام دادن هم کارهای خوب وهم کارهای بد با توجه به این نسبیتی نگاه کردن این جور مسائل وجود داره!!!!!!نقل قول:
1-شاید اینی که شما بد میبینید(مثلا بی بندو باری)بر اساس تعریف اونا بی بند و باری نباشه.همونجور که دو تا کارشناس همزمان یه صحنه برخورد رو در فوتبال میبینند؛یکی میگه این خطاست و دیگری میگه نیست.در صورتی که هر دو به یک صحنه نگاه میکنن
از نظر من این جمله ای رو که بولد هم کردید دقیقا برابر با ضرب المثل ره یکساله رو در یک شب طی کردن هستش که در پشت بی قانونی قرار گرفته!!!!هر چند شما باز میاد میگید که اقا قانون یک امر نسبیتی هستش.عزیز من شما اصلا فرض کن تو یک جامعه عریان رفتن از کنار یکیدگه افتخار هستش.واقعا چه اتفاقی پیش میاد؟؟ایا می تونند زندگی خوبی داشته باشند؟؟؟؟من که فکر نمیکنم!!!!نقل قول:
- بالاخره برای به دست اوردن یه سری چیزها باید هزینه هایی رو هم بپردازی و طبعاتش رو بپذیری.مثلا کسی که میخواد فاصله بین دو تا شهر رو با ماشین ;یک ساعته بره؛باید خطرات حرکت با سرعت 100 کیلومتر بر ساعت رو هم بپذیره؛ و گرنه میتونه پیاده یا با الاغ بره که ریسک خطرات یه حداقل برسه!!
من هیچ وقت نگفتم که جهان اولی ها فرهنگ استفاده از علم رو ندارند.بلکه مصرف گراها هم فرهنگ استفاده از علم رو ندارند.من با تاکید گفتم که علم چیز خوبیه و اگه نبود که من و شما الان این قدر راحت با هم تبادل نظر نمی کردیم!!!!!! اما فرهنگ استفاده از علم هم مهم هستش.بی فرهنگی در استفاده از علم مختص غرب نیست بلکه یک جور فرهنگ اجتماعی یک جامعه هستش.فیلم های مستهجن.قتل و غارت.دزدی کبد و کلیه. بردن ابرو از زندگی خصوصی از مردم با استفاده از علم.تکثیر مواد مخدر.و......عزیز من همه ی این بی فرهنگی بلا استثنا در تمام دنیا وجود داره!!!!!و من هیچ وقت نگفتم که هر کس در جهان اول زندگی می کنه ادم خیلی بی فرهنگی در استفاده از علم هستش!!!!!! استفاده بی فرهنگ در علم در تمام دنیا موج میزنه.نقل قول:
چرا فکر میکنید جهان اولی ها فرهنگ استفاده از علم رو ندارن و ما داریم؟؟میشه مصداق بیارید؟
بهترین چیزهاشون.نه همه چیزشون رو.نقل قول:
اما مجموعا به نظرم باید بهترین چیزهای اونا رو الگو برداری کنیم و مسائل اخلاقی رو بر اساس فرهنگ خودمون دخیل کنیم.یادمون نره که این ما هستیم که میخواهیم به جایگاه اونها برسیم نه اونا به ما..!!!چه از نظر علم، چه از نظر اقتصاد,ورزش؛نظم،صنعت؛و....
تنها راهش اینه که بخوابیم !!! تا شاید در خواب ببینیم که جهان اولی شدیم .
تنها راهش اصلاح از طریق حاکم اصلی جامعست.
اگه جامعه ای اصلاح ناپذیر باشه و حاکم راه اصلاح کردن رو در پیش نگیره و همچنان انتقادناپذیر باشه، وضعیت درست نمیشه!
زمانی که اصلاح نشه و حکومت تمامیت خواه دیکتاتور و مطلق باشه چیزی درست نمیشه و کشور در جا میزنه.
ما خیلی بحث کردیم انتقاد کردیم که گاها این انتقاد سازنده بودن و راهکار دادیم ولی چرا درست نمیشه؟ چون مشکل از جای دیگه آب میخوره!
الان اگه ر.ئیس ج.مهور بخواد بیاد کاری و نمایندگان مجلس هم باهاش موافق باشن یکی هست که میگه فلان کار نباید انجام بشه و همینطور هم میشه!! اگه اینطوری باشه پس عملا حاکم مملکت رئیس جمهور نیست و یه نفر دیگست.
دلیل دیگش هم این هست که همه به فکر منافع شخصی هستن و هیچکس به فکر منافع ملی که مهم تره نیست! این دومی بخاطر سیستم آموزش پرورشه! اینا نظر من بودن
پ.ن: البته اگه اشتباه نکنم حاکم اصلی مس.لم.ون ها، خداست و همه باید در درجه اول از اون پیروی کنن و تنها فرمانبر اون باشن!
.این فرایند از مردم شروع میشه باید ملتی داشت که از حقوق خودشون اگاه هستند و خواستار حقوق خودشون ازادی های فردی / مدنی / سیاسی هستند و از همه مهم تر من نگر نیستند بلکه نیازهای کل رو به شخص خودشون ارججیت میدهند تا جامعه پویا باشه ..قانون اساسی که جامع باشه .. اقتصادی که پویا باشه نه یک اقتصاد تک محصولی و اینکه گروهی اقتصاد دان ازاد ( فرای اط توجه به گرایش های سیاسی اقتصاددان ها و ... ) اون رو تدوین کرده باشند و در نهایت بالای هرم تمام اشخاص در جایگاه درست خودشون قرار گرفته باشند و با اجرای درست قوانین کشور رو به سمت جهان اولی شدن سوق بدند
جهان اول یک فریب است که حاکمان غرب بوسیله آن سعی دارند کشورهای بافرهنگ و بامذهب را شبیه به کشورهای بی روح و بی دین خود بکنند. جهان اول برابر است با فقر و از بین رفتن اساس خانواده و بی دینی و همجنس بازی و بی حجابی و بی حیایی و از بین رفتن غیرت و دروغ هایی مانند فمینیسم و آزادی بیان. همان بهتر که تا ابد جهان سومی باشیم اگر جهان اولی بودن یعنی زندگی در بی دینی و بی اخلاقی.
نمیشه جهان اولی باشیم و با دین هم باشیم؟ یا دین و ثروت باهم منافات داره؟:n16:نقل قول: