پر دغـدغـه تـریـن سـوال فلسـفی زنـدگـی شمـا

...

همـه ما در طـول زنـدگی با مسائـل و اتفـاقـاتـی رو بـرو می شویـم که سـوالات زیـادی را در ذهـن مـا به وجـود می آورد و مـدت هـا ذهـن مـا را به خـود درگیـر می کنـد .

سـوالاتـی که ممـکن هسـت تا کنـون بـرای آن پاسـخـی پیــدا نکـرده باشیـم .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خــالــق اثــر : Auguste Rodin

بزرگتـریـن و مهمـتریـن سـوال فلسـفی ذهـن شمـا در طـول زنـدگی چـه چیـزی بـوده اسـت ؟




این تاپیک برای شنیدن نظـراتمان میباشد، لطفـا از نقـد یا پاسخگویی و بحث در مورد نظـرات دوستان دیگر در اینجا خـودداری و صرفـا اصلیترین سـوالـی که ذهن تـان را درگیـر کـرده مطـرح کنیـد.

تمـام کاربـران می تـواننـد دربـاره هر موضـوعـی سـوال خـود را مطـرح کننـد.

کلی سئوال فلسفی هست که من از من پرسیده و میپرسد و خواهد پرسید !!!

ولی شاید اصلی ترینش این باشه که هرچی هم خواستم بسطش بدم نتونستم، ولی گیر اصلی سر این دو کلمه اول هست:

چرا من؟

در گذشته ذهنم پر از سوالات فلسفی بود هیچ کس هم توانایی نداشت به سوالات من پاسخ مناسب بده اما یه راه حل برای اکثر سوالاتم پیدا کردم و راحت شدم:rolleye:

فقط یک سوال ، پاسخ مناسبی براش پیدا نکردم : چرا همه موجودات زنده باید یک سیرطبیعی طی کنند از بدو تولد تا پیری بعدش هم بمیرن؟؟؟ هدف واقعا چی میتونه باشه؟

رسیدن به جواب سوالات فلسفی کار بسیار مشکلیه .
من مهمترین سوال فلسفی که در ذهنم دارم و خواهم داشت آعاز این هستی است.

اینکه این جهان چگونه, کی و چرا به وجود آمده ؟

من یک سوال "چرا" دارم
جرا انسان ها با اینکه می دانند سوالات و جواب هایشان واقعی نیستند و معنایی حقیقی ندارند و صرفا در مغز انسان معنی میابند و از لحاظ مطلق ، باطل میباشند ... با این حال چرا دوباره دنبال سوالات و جواب های دیگر است؟ چرا دوست دارد خودش را هی بپیچاند تا چند مدت بعد متوجه بشود آن تفکر قبلی هم غلط بود ... بعد دوباره از اول ... چرا با اینکه میداند همه تفکرات غلط هستند دست از فلسفه بر نمیدارد!؟

به نظر من تنها پرسشی که معنی داره پرسش چگونگی است، و تنها پاسخی هم که واقعا می تونه کمک کنه به ما همون پاسخ های دقیق به پرسش های چگونگی هستند.

پرسش آغاز به این صورت که آغاز جهان چگونه بوده باز هم یک پرسش چگونگی است.
پرسش پایان به این صورت که پایان جهان گونه خواهد بود باز هم یک پرسش چگونگی است.
پرسش هدف به این صورت که هدف از مثلا مقدار جرم الکترون چیه یا هدف از هفت رنگ بودن رنگین کمان چیه به نظر من پرسش بی موردیه و پرسش صحیح اینه که چگونه جرم الکترون این مقداری که الان هست در اومده یا چگونه است که رنگین کمان هفت رنگ داره.
پرسش هدف به این صورت که هدف ما در جهان چیست (ما چه اهدافی رو باید برای خودمون تعیین کنیم)، پرسش مناسبی است ولی باز هم پاسخش رو باید در چگونگی ها پیدا کرد.
پرسش چرا به نظر من تقریبا در همه موارد پرسش بی معنی است. حتی پرسش از یک شخص که "چرا فلان کار رو کردی"، پاسخ صحیح و دقیقش در مطالعه چگونگی کارکرد مغز انسان است.

نقل قول:

---

نوشته شده توسط A.M.D.D.E.V.I.L [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

من یک سوال "چرا" دارم
جرا انسان ها با اینکه می دانند سوالات و جواب هایشان واقعی نیستند و معنایی حقیقی ندارند و صرفا در مغز انسان معنی میابند و از لحاظ مطلق ، باطل میباشند ... با این حال چرا دوباره دنبال سوالات و جواب های دیگر است؟ چرا دوست دارد خودش را هی بپیچاند تا چند مدت بعد متوجه بشود آن تفکر قبلی هم غلط بود ... بعد دوباره از اول ... چرا با اینکه میداند همه تفکرات غلط هستند دست از فلسفه بر نمیدارد!؟

---

البته سوال شما چگونه (How) است، نه چرا (Why). :n02: چون پرسش Why در فلسفه یک هدف رو پیش فرض می کنه. در روانشناسی تکاملی پاسخ های خوبی برای این مطلب وجود داره.

نگران کننده ترین پرسش که با اون درگیر بودم و همچنان خواهم بود هدف و دلیل زندگیم است،
هر چقدر دانش این مفهوم رو انتزاعی تر نشون بده به این سوال بیشتر نیاز پیدا میکنم،
امیدوارم فلسفه به مثابه فلسفه تحلیلی برای اون یک پاسخ بهتر از پاسخ های کنونی بتراشه، وگرنه اصلا نمیدونم این خودآگاهی به چه دردی میخوره.

اینجا اونجاس که بوی سوختن مغز میاد
چنتا از این مدل سوالایی که برام پیش اومده:
قضیه چیه؟
اینجا کجاس؟
من واقعیم یا بقیه؟
حالا همه اینا هست تهش که چی بشه؟
به نظرم جواب این سوالا زمانی بدست میاد که از بیرون بهش نگاه کنی.
پرسیدن این سوالا برای ما مثل این میمونه که کاراکترهای یه سریال بپرسن تلویزیونی که مارو نشون میده چه کسی روشن کرده؟
یا اصلا چرا روشن کرده؟ چه زمانی روشن کرده؟ و ...
در ضمن ته همه این سوالا جوابی که بهش زسیدم این بوده که اگه قرار بود بدونیم از اول میدونستیم.

برای من هـدف و عـلت پیـدایـش جهـان در کنار چگـونـگی پیـدایـش پر دغدغه ترین سوال های فلسفی بوده

رازهای پس از مرگ - رازهای گذشتگان - راز زیستن - راز پیدایش کهکشان ها - راز آفریننده - راز حساب و کتاب و ...

من چطوری آگاه هستم از وجود خودم ، و کلا چی هستم؟ یه ناظر که اومده سینما اعمال یک نفر رو ببینه ؟

اینکه هر معلولی یک علتی داره . پس خدا چطوری بوجود اومد؟ اینکه میگن خدا خودش علته نمیتونم قبول کنم

سوال همیشه گی من، کلا که چی بشه؟
این کار بکنم یا نکنم که چی؟
این همه دنیا که چی؟
اصلا این پست رو گذاشتم که چی بشه!

Sent from my GT-P6800 using Tapatalk

من تو سوالای فلسفی یه سوال رو مهم تر از بقیه دیدم:
چرا جهان به جای این که نباشه، هست. (جهان به معنای کل هستی نه کیهان)


پ.ن. بعضی از این سوالای فلسفی خودش چندین و چند سوال دیگه رو به دنبال داره که راه رسیدن به پاسخ رو بی نهایت ناهموار می کنه. ولی در کل این مسیر چیزی نیست که آدم واردش بشه و نیمه کاره رهاش کنه، اولین سوال که به ذهن رسید باید تا انتها رو رفت.

خدا را شکر بنده دغدغه ای ندارم و برای تمام سوالات خود در دین اسلام پاسخ پیدا کرده ام.

این شبیه ساز یا خواب لعنتی پس کی تموم میشه؟

میتونم بگم هیچ سوال فلسفی برای من یک دغدغه نبود به خاطر اینکه اصولن در فلسفه به دنبال جوابهام نمیگردم !

اما سوالی که ذهن من رو مشغول کرده بود و به جوابهایی در این زمینه رسیدم که خیلی جالب بود برام اینکه چرا و چگونه بعضی افراد موفق (در زمینه تحصیلی، مالی و ...) هستند و هر روز بر این موفقیت افزوده میشه اما بعضی دیگر نه ؟!

مهم ترین سوال من دلیل خلقته

برای چی, توسط کی, چطوری.
من برا چی به وجود اومدم؟!
این همه تناقضات درونم و..

خیلی میشه سوالا!

اگر رفتن بهشت تا این حد خوب است که حتی با زور باید جوانان رو به بهشت برد، چرا پیرهای مبلغ این بهشت را به زور دستگاه هم شده برای این دنیا باید زنده نگاه داشت؟

و تقاضای دعا میکنند برای ماندن در این دنیای پر درد و رنج و نرفتن به این بهشت پر آرامش جسم و روان !!!

نقل قول:

---

نوشته شده توسط B.Russell [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اگر رفتن بهشت تا این حد خوب است که حتی با زور باید جوانان رو به بهشت برد، چرا پیرهای مبلغ این بهشت را به زور دستگاه هم شده برای این دنیا باید زنده نگاه داشت؟

و تقاضای دعا میکنند برای ماندن در این دنیای پر درد و رنج و نرفتن به این بهشت پر آرامش جسم و روان !!!

---

شاید اون پیر هایی که منظور من و شماست فقط در ظاهر آدم هایی باشند که خدا پیغمبر سرشون میشه و ادعای خوب بودن میکنن.مطمئن باشین اونا در زندگی پشت پرده ای شون از ما هم بدتر هستن.

نقل قول:

---

نوشته شده توسط مهندس مسعود [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خدا را شکر بنده دغدغه ای ندارم و برای تمام سوالات خود در دین اسلام پاسخ پیدا کرده ام.

---

تکلیف انسانهایی که رنگ پیامبری رو ندیدن چی میشه یا انسانهایی که به هردلیل در دوره ای بودند یا ممالکی که پیامبری در آنها ظهور نکرده؟ تا نوید الهی بده؟

1-اگه خداوند انسان رو خیلی دوست داره و دوست داره انسان به بیراهه کشیده نشه،چرا شیطان که یکی از آفریده های خودش هست رو نابود نمیکنه تا تمامی انسان ها راه راست رو در پیش بگیرن و از وسوسه های شیطان در امان باشن؟
2-من جایی خوندم که انسان هایی که دین های دیگه ای دارن در روز قیامت بر اساس دینشون حساب پس میدن.پس کسی که دینش مثلا بودایی هست میاد میگه پس من به دین اسلام روی نمیارم تا در روز قیامت بر من آسون تر گرفته بشه.الان این کثافت کاری های که تو فیلم های غربی میبینیم،با این حساب اگه اینها هم بخوان برن بهشت و ما هم بهشت،دیگه من حرفی ندارم.:n29:

برگترین سوالی که خیلی سال پیش ذهنم رو مدت ها درگیر کرده بود این بود که :

مگه مهمترین هدف از عبادت و راز و نیاز با خدا رسیدن به آرامش درونی نیستش و نمیگن ما انسانها باید خدا رو برای آرامش و نزدیک شدن بهش عبادت کنیم وگرنه خدا که نیازی به عبادت کردن ما نداره :


پس چرا ما انسانها بدون واسطه و از روش خودمون روشی که می دونیم داره بهمون آرامش میده و به دیگران هم ضرری نمی رسونه خدا رو نمی پرستیم ؟

مگه عبادت کردن خدا جزو مسائل شخصی ما بین فرد و خدای خودش نیستش پس چرا باید از روش افراد دیگری عمل کرد ؟


و اگر خدا خودش گفته انسانها باید طبق روش افرادی که من فرستادمشون عمل کنند تا رستگار شوند پس چرا خدا آموزه های دینی و رفتاری و چی خوبه چی بده برای انسان رو با توجه به زمان آپدیت نکرده ؟

چون گفته بشر پیشرفت کرده و از جاهلیت دراومده پس دیگه طبق قوانین خودشون عمل کنن و من دخالتی نکنم بهتره ؟

اصلا اینا ادم نیستن ولشون کن بزار هر کاری می خوانن بکنن عوضش منم اون دنیا می ندازمشون تو آتیش تا حالشون جا بیاد .... ؟

اصلا از اولش تقریبا اکثر روش ها و اصول رفتاری و اعتقادی بر اساس عقل انسانی با توجه به زمان خودشون و البته حاکمان وقت و نیت تسلط بر مردم به همراه خرافات و حرف های خاله زنکی شکل گرفته

و هنوزم به شکل امروزی تر و مدرن ترش ادامه داره ؟

نقل قول:

---

نوشته شده توسط Mr_100_dolari [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

برگترین سوالی که خیلی سال پیش ذهنم رو مدت ها درگیر کرده بود این بود که :

مگه مهمترین هدف از عبادت و راز و نیاز با خدا رسیدن به آرامش درونی نیستش و نمیگن ما انسانها باید خدا رو برای آرامش و نزدیک شدن بهش عبادت کنیم وگرنه خدا که نیازی به عبادت کردن ما نداره :


پس چرا ما انسانها بدون واسطه و از روش خودمون روشی که می دونیم داره بهمون آرامش میده و به دیگران هم ضرری نمی رسونه خدا رو نمی پرستیم ؟

مگه عبادت کردن خدا جزو مسائل شخصی ما بین فرد و خدای خودش نیستش پس چرا باید از روش افراد دیگری عمل کرد ؟


و اگر خدا خودش گفته انسانها باید طبق روش افرادی که من فرستادمشون عمل کنند تا رستگار شوند پس چرا خدا آموزه های دینی و رفتاری و چی خوبه چی بده برای انسان رو با توجه به زمان آپدیت نکرده ؟

چون گفته بشر پیشرفت کرده و از جاهلیت دراومده پس دیگه طبق قوانین خودشون عمل کنن و من دخالتی نکنم بهتره ؟

اصلا اینا ادم نیستن ولشون کن بزار هر کاری می خوانن بکنن عوضش منم اون دنیا می ندازمشون تو آتیش تا حالشون جا بیاد .... ؟

اصلا از اولش تقریبا اکثر روش ها و اصول رفتاری و اعتقادی بر اساس عقل انسانی با توجه به زمان خودشون و البته حاکمان وقت و نیت تسلط بر مردم به همراه خرافات و حرف های خاله زنکی شکل گرفته

و هنوزم به شکل امروزی تر و مدرن ترش ادامه داره ؟

---

دوست عزیز فرهنگ بردگی چیز عجیب و پیچیده ای هست.
و منسوخ کردن قوانین بردگی به این راحتی ها ممکن نیست.

چه بردگی فیزیکی چه بردگی فکری، نهایتا مثل سایر برده ها نباشی تلاش میکنی برده چاپلوس و مخصوص ارباب باشی.
به نظر من تو زندگیت بیشتر از همه با این قانون بردگی بجنگ.:n16:

بعد از رسیدن به این نتیجه که ما حتی اختیاری هم نداریم و هر چیزی که انجام میدیم فقط حاصلیه از تمام عملیات فیزیکی و غیر فیزیکی و هر چیز دیگه ای که میتونه وجود داشته باشه یا نه؛ و در جهانی هستیم که تا این حد قابل پیش بینیه و کسی که ساختتش اگه پیچیدگی هاش رو کامل کامل آنالیز کنه به راحتی میتونه پیش بینیش کنه.
سوال من هم مثل خیلی از دوستان دیگه س: هدف آفرینشه ماها چیه؟ آیا واقعا آفریده شدیم یا موش آزمایشگاهی هستیم؟

من نگران اون دنیا نیستم (البته اگه اصلا وجود داشته باشه!)

نگران پرسش هایی هم که بعضی اوقات برام پیش میاد نیستم. جوابشون هم برام اهمیتی نداره. (با اینکه همشون جواب دارن)

از هیچ چیز هم نمیترسم. (مگه نهایتش چی میخواد بشه!)

چون وجود دارم حتما دلیلی هم داره. و من دنبال دلیلشم. شاید دلیلش این باشه که باعث یه اتفاقی بشم یا جلوی یه اتفاقی رو بگیرم. همین هم میشه دلیل وجود و آفرینش در نظر گرفت.


در ضمن با این نظر سنجی هم کاملا مخالفم.

:n16:

پایان و عاقبتم چگونه خواهد بود ؟

چرا با اینکه همه ی نقشه هایمان نقش بر آب میشود . و هیچ آگاهی مطلقی برای آینده نداریم ... با این حال ترجیح می دهیم برای داشتن "اینده ی بهتر" بکوشیم تا داشتن "حال بهتر" ؟

این روزها به این فکر میکنم که اگر در این کشور قانونی تصویب کنن که مردم قبل از رفتن به هر اداره و دانشگاه و... یک پس گردنی و اُردنگی محکم بخورن و اگر نخوان که بخورن مجازاتی سنگین میشن، عکس العمل من و این مردم چه خواهد بود ؟

چیزی که من خیلی برام سوال بوده و نمی فهمم اینه که چرا در دنیا نمی خوان مسائل بسیار مهم و اساسی که شدیدا می تونه آینده نسل بشر رو تحت تاثیر اساسی (یا حتی نابودی) قرار بده، اینقدر ساده کنار گذاشته میشن و اصلا بهشون توجهی نمیشه. چیزهایی مثل Global warming ، تحقیقات بیوتنولوژی، هوافضا و ...

جدا از همه‌ی بحث‌های فلسفی در مورد آغاز و سرانجام جهان و چگونگی‌ها؛

سوالی که به تازگی ذهنمو مشغول کرده اینه که آیا انسان بدون هوش (و به طبع علم و دانش) توی تنازع برای بقا (یا در اثر بیماری یا انواع عوامل طبیعی مرگ) شکست می‌خورد و منقرض می‌شد؟

به عبارت دیگه آیا هوش انسان و شناخت نسبیش از طبیعت و محیط اطرافش تنها عامل و دلیل پیروزیش توی این کشاکش برای بقا بوده؟

نقل قول:

---

نوشته شده توسط Saeed Dz [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

میتونم بگم هیچ سوال فلسفی برای من یک دغدغه نبود به خاطر اینکه اصولن در فلسفه به دنبال جوابهام نمیگردم !

اما سوالی که ذهن من رو مشغول کرده بود و به جوابهایی در این زمینه رسیدم که خیلی جالب بود برام اینکه چرا و چگونه بعضی افراد موفق (در زمینه تحصیلی، مالی و ...) هستند و هر روز بر این موفقیت افزوده میشه اما بعضی دیگر نه ؟!

---

این سوال برای من و خیلی های دیگه هم مطرحه:n02: واقعا چرا اینجوریه؟ شما به جواب های خاصی رسیدین؟ من خیلی آدم ها رو میشناسم که توی درس هیچی نبودن ولی زودتر از خیلی ها کار گیرشون اومده و الان خیلی هم پولدارن! اصلا هم توانایی خاصی نداشتن تصور من اینه به هر حال بین 100 هزار نفر طبق قانون احتمالات حداقل چند هزار نفری شانس میارن دیگه:n05:

نقل قول:

---

نوشته شده توسط ae2009 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

این سوال برای من و خیلی های دیگه هم مطرحه:n02: واقعا چرا اینجوریه؟
شما به جواب های خاصی رسیدین؟
من خیلی آدم ها رو میشناسم که توی درس هیچی نبودن ولی زودتر از خیلی ها کار گیرشون اومده و الان خیلی هم پولدارن! اصلا هم توانایی خاصی نداشتن تصور من اینه به هر حال بین 100 هزار نفر طبق قانون احتمالات حداقل چند هزار نفری شانس میارن دیگه:n05:

---

سلام .
خیلیها استعداد و هوش و لیاقت بدنی دارند که دکتر و مهندس و خلبان و دانشمند و غیره بشند اما دنیا این فرصت رو برای همه فراهم نمیکنه .
حتی در دنیای حیوانات و گیاهان هم همین قانون حکمفرما هست .
سه دانه از یک درخت جدا میشه
یکیش رو باد میبره یه جای خشک و بی آب .
چند سال دانه ی ییچاره مقاومت میکنه تا شاید فرصتی پیش بیاد و بتونه رشد کنه اما در نهایت میپوسه و از بین میره
دانه ی دوم میره یه جا که کمی آب وکمی خاک مناسب هست , رشد میکنه اما ضعیف میمونه و میوه های کوچکی هم میده .
سومی میافته توی خونه ی یک کشاورز ماهر و کمی رشد میکنه
کشاورز میکاردش یک جای خوب و آب و کود خوبی بهش میده و کنارش چوب میزنه تا مستقیم و توانمند بشه .
تبدیل میشه به یک درخت قوی با میوه های بزرگ و آبدار
البته تلاش عامل مهمی هست در این موضوع چون باعث میشه که شخص به حداکثر امکاناتی که قابل دسترسی هست برسه و بیشتر پیشرفت کنه .
در کل عوامل گوناگونی نقش داره در پیشرفت :
هوش و استعداد
علاقه
نقشه و برنامه
لیاقت بدنی
کمک دیگران
شانس
امکاناتِ در دسترس
رقابت
غرور و تکبر
طمع
و غیره

منشاء هستی و دلیل وجودش و سوالاتی از این قبیل بیشترین چیزیه که ذهنمو مشغول کرده، با اینکه زیاد هم مطلب خوندم در موردش ولی هیچ وقت قانع نشدم

نقل قول:

---

نوشته شده توسط ae2009 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

این سوال برای من و خیلی های دیگه هم مطرحه:n02: واقعا چرا اینجوریه؟ شما به جواب های خاصی رسیدین؟ من خیلی آدم ها رو میشناسم که توی درس هیچی نبودن ولی زودتر از خیلی ها کار گیرشون اومده و الان خیلی هم پولدارن! اصلا هم توانایی خاصی نداشتن تصور من اینه به هر حال بین 100 هزار نفر طبق قانون احتمالات حداقل چند هزار نفری شانس میارن دیگه:n05:

---

بله به جواب های خاصی رسیدم اما هنوز فکر میکنم باید بیشتر بدونم.

شاید بعداز ترجمه کتابی که این روزها مشغولش هستم وقت و مجالی برای نوشتن یک کتاب یا کتابچه در این مورد رو پیدا کنم و در اون بهش بپردازم.

نقل قول:

---

نوشته شده توسط MOHAMMAD_ASEMOONI [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سلام .
خیلیها استعداد و هوش و لیاقت بدنی دارند که دکتر و مهندس و خلبان و دانشمند و غیره بشند اما دنیا این فرصت رو برای همه فراهم نمیکنه .
حتی در دنیای حیوانات و گیاهان هم همین قانون حکمفرما هست .
سه دانه از یک درخت جدا میشه
یکیش رو باد میبره یه جای خشک و بی آب .
چند سال دانه ی ییچاره مقاومت میکنه تا شاید فرصتی پیش بیاد و بتونه رشد کنه اما در نهایت میپوسه و از بین میره
دانه ی دوم میره یه جا که کمی آب وکمی خاک مناسب هست , رشد میکنه اما ضعیف میمونه و میوه های کوچکی هم میده .
سومی میافته توی خونه ی یک کشاورز ماهر و کمی رشد میکنه
کشاورز میکاردش یک جای خوب و آب و کود خوبی بهش میده و کنارش چوب میزنه تا مستقیم و توانمند بشه .
تبدیل میشه به یک درخت قوی با میوه های بزرگ و آبدار
البته تلاش عامل مهمی هست در این موضوع چون باعث میشه که شخص به حداکثر امکاناتی که قابل دسترسی هست برسه و بیشتر پیشرفت کنه .
در کل عوامل گوناگونی نقش داره در پیشرفت :
هوش و استعداد
علاقه
نقشه و برنامه
لیاقت بدنی
کمک دیگران
شانس
امکاناتِ در دسترس
رقابت
غرور و تکبر
طمع
و غیره

---

البته مواردی که شما اشاره کردید درسته اما در مورد انسان موضوع فرق میکنه. به قول استیو جابز، شما به خاطر اون چیزی که به دنیا اومدید مقصر نیستید اما در مورد بودن و موندن در اون شرایط مقصر هستین. انسانها گیاه یا درخت نیستن و یک سخن معروفی در اینباره هست که گفته میشه شما درخت نیستید پس اگر از جایی که ایستادید خوشتون نمیاد تغییرش بدید!

موضوع اینجاست که مواردی که شما فرمودید رو بیشتر افراد اطلاع دارن و میدونن باید چه کاری انجام بدن اما تمام اون فراد موفقیت کسب نمی کنند. سوال اینجا پیش میاد که چرا برخی افراد در شرایط مساوی موفق میشن و بعضی خیر؟!

تعدد در رابطه با بد بودن شرایط افراد موفق چه در زمینه علم چه هنر و ... صحبت شما رو زیر سوال میبره. بیشتر افرادی که امروزه شناخته شده هستند معمولن در ابتدا از وضع مالی و شرایط مناسبی برخوردار نبودند.

البته در مورد قوانین کسب موفقیت من صحبت هایی از جنس "راز" و "مستند راز" رو به هیچ عنوان قبول ندارم اما قوانین و راز هایی در این رابطه وجود داره واقعن! شاید باور نکنید ولی من با به کار گیری پاسخ هایی که به اونها دست پیدا کردم توانستم که کتابی 600 صفحه ای دانشگاهی رو با دقت در یک روز مطالعه کنم و شاید این برای بعضی افراد غیرممکن جلوه کنه.

سلام

سوالی که می پرسم فقط جنبه پرسشی دارد و اصلا ربطی به سیاست و مذهب ندارد.

ایا تا به حال فکر کرده اید که چه کسی خداوند را آفریده. اگر کمی فکر کنید مغزتان سوت میکشد.خداوند این دنیا را آفریده و گفته می شود کسی قبل از خدا وجود نداشته است.
ولی مگر میشود چیزی از ابتدا وجود داشته باشد و بدست کسی یا چیزی ساخته نشده باشد.باید دلیل علمی برای این وجود داشته باشد.

نمیدونم چرا اینطوری احساس میکنم این تفکر چطوری تو ذهنم اومده ...!
وقتی میرم بیرون از خونه یا پارک جایی که ازدحام آدم ها رو میبینم،
وقتی آدماهایی دیگه رو میبینم فقط یه تیکه گوشت و استخوان میبینم که زیر پوششی به اسم " شخصیت" "person" مخفی شده ... اما از نظر من هیچ ارزشی ندارن ، حتی خودم !
انگار یه طوری برنامه ریزی شدیم که حس کنیم برای خودمون کسی هستیم ، احساس مهم بودن داریم اما هیچی نیستیم .
الان دنیا 7 میلیارد جمعیت داره یه جا شنیدم که کل انسان هایی که تو طول تاریخ به وجود آمدن 30 میلیارد یا 300 میلیارد نفر بوده خب اگه بگیم خدایی هست این انسان رو آفریده ؛ هر هدفی هم داشته باشه آیا نیازه که این همه انسان بوجود بیاره ؟ برای چه هدفی ؟
اگه طبیعت هم انسان رو به وجود آورده ، طبق نظریه تکامل داروین الان ما باید تکامل یافته های نسل های قبل باشیم ، چه تکاملی یافتیم، جز اینکه تمایل بیشتری به خود آگاهی پیدا کردیم جمعیتمون افزایش یافته ؟! چرا همه ی انسان ها احساس مهم بودن دارن درحالی که نیستن ؟


چرا انسان رو به انقراض نمیره ؟ چرا دست از تولید مثل برنمیداره ؟

بزرگترین دغدغه من مــــــرگـــــــــــــــه


ماهیت مرگ چیه ؟؟؟ درد داره؟؟؟ چه جوری اتفاق میافته ؟؟؟

بعد از مرگ چه بلایی سر من میاد؟؟؟؟

خدا چه جوری بدون علت از ازلیت وجود داشته ؟؟؟؟؟؟ خدا قبل از آفرینش هستی مشغول چه کاری بوده ؟؟؟؟ مفهوم زمان چیه؟؟؟؟

میترسم باورش کنم نباشه و باورش نکنم باشه !

هدف .
من خیلی این واسم سوالم که میتونم برسم به چیزی که میخام
. فک میکنم عاقب زندگیم و همه چیزم به رسیدن این هدف بستگی داره .
به چیزای دیگه فک نمیکنم چون مطمعنم تا تجربشون نکنم نمیتونم درکشون کنم.