Metal Gear Solid V: Ground Zeroes
مقدمه ای برای رویارویی با نهایت درد
سازنده: Kojima Productions
ناشر: Konami
پلتفورم: PS4 - Xone - X360 - PS3
سبک: Action-adventure, stealth اکشن ماجراجویی مخفی کاری
کاگردان، تهیه کننده، طراح ارشد: Hideo Kojima
اهنگساز: Harry Gregson-Williams | Ludvig Forssell
انجین: Fox Engine
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
*داستان از کجا شروع می شود
در 25مین سالگرد سری بازی های بزرگ Metal Gear کارگردان اقای کوجیما عنوان جدید خودش را با نام Metal Gear Solid: Ground Zeroes معرفی کرد عنوانی که با موتور جدید و معرفی شده Fox Engine در حال ساخت است. Fox Engine موتور تازه ساخته شده تحت نظر خود اقای کوجیما است و کوجیما اشاره کرده که با این موتور توانایی وارد شدن به دنیای جدیدی از متال گیر ها خواهیم بود.
مثل همیشه نمایش بازی مملو بود از رمز و رازهای مخصوص کوجیمایی و بسیار سینمایی و هیجان انگیر که نوید یک بازی عظیم دیگر از این سری را میداد، چیزی که نمایش داده شد یک پایگاه کاملا تحت مراقبت نیروهای مسلحی به نام آمگا (omega) را نشان میداد که یک تیم از نظامی ها برای انجام کاری به همراه یک فرد خاص(SkullFace) وارد این پایگاه می شوند، دقیق معلوم نیست که این پایگاه کجاست و این افراد به چه دلیلی با احترامات زیاد به داخل پایگاه که بیشتر شبیه یک منطقه قرنطینه شده تحت کنترل دقیق نیروهای نظامی هست راهنمایی می شوند. نظامیانی که همه انها از ارم XOF بر روی پیراهن های خود استفاده میکنند، XOF برعکس شده نام FOX است تیمی که از بین رفته.
اما قضیه رفته رفته جالب تر می شود چند فرد تازه وارد و ان فرد خاص زیر هوای توفانی و شدید به یک سلولی که یک کودک داخل ان حضور دارد (شخصیت چیکو که در ادامه توضیح خواهم داد) نزدیک شده و مرد مرموز که هنوز صورتش نشان داده نشده به سلول نزدیک شده و یک واکمن حاوی یک نوار به پسرک داخل سلول میدهد و به او می گوید و به او می گوید که: م همه چیز را میدانیم، نگران نباش اون زیاد زجر نکشید!
و به هنگام رفتن به پسرک داخل سلول میگوید که سلام من را رئیست برسان، پسرک داخل سلول به شکل عیجیبی بر روی سینه خودش یک ورودی هدفون دارد که واکمن را توسط ان به سینه خودش وصل میکند و در همین لحظه در ویدئو بازی کی موزیک نواخته می شود (موزیک انتهایی اشنا برای متال دوستان، عنوان شاهکار MGS4 )
سپس نیروهای XOF سوار بر یک جیپ محل پایگاه رو ترک میکنند. د راین حین دیالوگ های مهمی گفته می شود در مورد PAZ که بین اسنیک و میلر رد و بدل می شود، اسنیک متوجه می شود که بدن PAZ توسط یک ماهیگیر پیدا شده و هر لحظه ممکنه که نیروهای دشمن او را پیدا کرده و توسط اطلاعاتی که دارد خطری برای اسنیک و گروه او باشد.
در همین حین مرد خاص به همراه نیروهای خودش در حال ترک کردن پایگاه هستن و به یک باند هلیبورد میرسن که در انجا تقریبا هیکل مرد دیده می شود که یک کلاه کابویی بر سر دارد در همین راستا همین فرد به وسیله یک وسیله خاص به طرز عجیبی نوشته روی بالگرد را پاک میکند نوشته (XOF) را از روی بالگرد پاک میکند. و سپس دوربین نزدیک شده و مرد کلاه خودش را برمیدارد و ما میتوانیl نصف صورت او را ببینیم اما با ظاهری متفاوت تقریبا کل صورت این فرد سوخته و از بین رفته بود.
همه نیروها به همراه مرد خاص سوار هلیکوپترها می شوند و محل را ترک میکنند در همین حین همه اعضای داخل کابین بالگرد علامت ها و پلاکارت های روی لباس هایشان را که علامت XOF را داشت از روی لباس هایشان کنده و به بیرون پرت میکنند!!
در همین حین که شاهد پراکنده شدن علائم ها در بیرون هستیم ناگهان اسنیک را میبینیم که به اهستگی و ارامی دارد وارد همین پایگاه می شود او خزیده و در همین حال با میلر صحبت می کند و وقتی به موقعیت مشخصی میرسد به میلر میگوید که من به محل مناسب پایگاه رسیدم و میلر می گوید تو با گذشت این همه سال و سن هنوز بسیار ماهر و زبده هستی.
اما این اسنیک کیست؟
دوربین هر لحظه نزدیک می شود همه چشمها خیره به چهره ای هستند که قراره از پشت دوربین دید در شب نمایش داده بشه و بله او کسی نیست جز رئیس بزرگ Big Boss
داستان جالب تر شد، کوجیما بعد از شاهکار MGS3 باز هم می خواهد ما را با رئیس بزرگ که محبوب ترین شخصیت مرد تمامی متال بازها در دنیای بازی محسوب می شود همراه کند.اما در VGA 2012 ورق برگشت و کوجیما رمز و رازهای کارهای خود را افزایش داد، اینبار ویدئو تازه نمایش درامده از بازی اتفاقات متفاوت و تعجب برانگیزی را نشان داد. ویدو ترکیبی بود از یک عنوان جدید و GZ میگم عنوان جدید چون که برخی اتفاقات بازی با دوران GZ جور در نمیامد و در نهایت نام The Phantom Pain در انتهای متال گیر نقش بست.
و میشه گفت همگان به این نظر رسیدند که کوجیما نام عنوان خود را تغیر داده و متال گیر از یک عنوان Spine-off به یک عنوان شماره دار تبدیل شد. اما مشاهدات ویدئو چیز دیگری میگفت و مخصوصا خود کوجیما، در ویدئو شاهد برخی تغییرات بازه زمانی هستیم در شروه ویدئو شاهد این هستیم که میلر و اسنیک به شدت زخمی شده و چندین دکتر و پزشک دارند برای معالجه نجات زندگی انها تلاش میکنند، میلر دارد تقاضا می کند که پزشکان حاضر به هر شکلی که شده جان اسنیک را نجات دهند و نذارند که او از بین برود و در این کش و قوص با شنیدن صدای نوار قلب اسنیک متوجه بازگشت او به حیاط می شویم اما میلر به یک فرد سومی نیز اشاره می کند که ما ویدئو را از نمای او میدیدم و سوالی که پیش میاد این فرد سوم کیست؟ در همین راستا میبینیم که به پایگاه اسنیک یعنی Mother Bass حمله شده (پایگاهی که اسنیک بعد از جدایی از امریکا تاسیس کرده) و اسنیک دارد از دور با صورتی زخمی و چهره ای ناراحت به پایگاه در حال نابود شده خود نگاه می کند عصبانی هم است. در ادامه ویدئو میبینیم که اسنیک در حال نجات نیروهای خودی هست و در کنار miller در حال فرار از دست دشمن از پایگاه خود است، نیروهایش یکی یکی کشته می شوند و تا بالگرد به سختی و زخمی خود را می رسانند. همه چیز از بین رفته و همگی عصبانی از این اوضاع هستند.
باز ویدئو نکاتی جدید را نشان میدهد و به دوران بستری بودن اسنیک برمیگردد صحنه هایی رو میبینیم که یک گروه نظامی به بیمارستان حمله کرده و مشخص هست که قصد جان اسنیک را دارند ولی اسنیک به کمک یک فردی که چهره باندپیچی شده دارد درحال فرار است و البته یکی از دستانش را به شکل مصنوعی در اختیار دارد. مردی که صورت باندپیچی شده دارد بارها به اسنیک کمک می کند تا از میان درگیریهای داخل بیمارستان فرار کند تا این که وقتی به هنگام فرار با ی وسیله نقلیه تصادف می کنند د راین حین اسنیک خود را به سختی بیرون می کشاند و مشاهده م یکند که سایکو مانتیس بر بالای سر او حاضر است و قصد دارد تا هلیکوپتری که قصد حمله به اسنیک را دارد منهدم کند. در ادامه میبینیم که ocelot به یکباره وارد درگیری شده و با یک اسب به کمک جان اسنیک میرسد.در ویدئو شاهد اتفاقات عجیبی هم هستیم مثل وارد شدن به یکباره یک نهنگ بزرگ که یک بالگرد را میبلعد یا برخی اتفاقات عجیب که تاحدودی میشه فهمید این موارد توهماتی است که اسنیک به دلیل بستری بودنش داشت، دارد.اما انتهای ویدئو همه را وارد یک شوک میکند و ما شاهد هستیم که فردی در بیمارستان به هوش می اید و پرستار از اوج خوشحالی که شاهد به هوش امدن مریض شده برای خبر کردن دکتر خارج می شود، دکتر امده و به مریضش روی تخت که اسنیک هست می گوید: (بزار بهت بگم تو الان حدود 9 سال است که در کما بودی)
*پیچیدگی داستان به اندازه کل این سری
سوالات به وجود امده نه تنها جواب داده نشد بلکه سوالات بیشمار دیگری نیز بعد از نمایش این ویدئو به وجود امد (که البته به اکثر انها در ادامه پاسخ خواهم داد)
همه چیز تا زمان E3 2013 ماند تا معلوم شد، در مراسم کنفرانس مایکروسافت اولین ویدئو بازی مربوط بود به نمایش عنوان MGS V: TPP و با یک هشدار در مورد حذف چند ثانیه ای ویدئو در ابتدای نمایش به خاطر داشتن درصد بالای خشونت، ویدئو شروع می شود و ما اسنیک را در کنار اسلات میبینیم که در کشور افغانساتن حضور دارند و اسلات به اسنیک می گوید که افغانستان منطقه بسیار بزرگی است و همچنین به دلیل وضعیت اب و هوایی و کوهستانی که دارد برای مخفی شد بسیار عالی و اسنیک را رهسپار ماموریت میکند.
همه چیز تغییر کرده و اسنیک با اسب خود به منطقه مورد نظر می رود و ما اینبار شاهد جدیدترین تکنیک هایی هستیم که وارد سری متال گیر شده و میشه گفت که کلا بازی دگرگون شده اسنیک ویژگی های جدیدی دارد و بسیار فرزتر و خاص تر شده(به تغییرات گیم پلی در ادامه اشاره خواهم کرد)
اسنیک خود را در شب به هدف رسانده و میبینیم که میلر با یک دست و پای از دست داده اسیر دشمن شده و اسنیک او را نجات می دهد، قضیه پیچیده می شود و سوالات همچنان به مانند خود دشمن های این سری بر سر اشنایان سری متال گیر به شکل علامت سوال شکل میگیرد. شخصیت های جدید معرفی شده و نام چند تا از شخصیت های سری معلوم می شود.
فضای داستانی کاملا تحت یک دگرگونی قرار گرفته و حتا در اخر نمایش میبینیم که اسنیک در به تعدادی کودکان خردسال سیاه پوست میرسد که در داخل قفس زندانی هستند و بعد از ان سریع نشان می دهد که اسنیک به سمت انها شلیک میکند (که اما واضحه که دو تصویر به صورت کات در کنار هم قرار گرفتند)
اما همچنان یک چیزی در این سری جدید در جای خودش قرار ندارد ان هم نوع نگرش اسنیک یا رئیس بزرگ Big Boss خواهد بود، خیلی از متال دوستان و طرفداران رئیس بزرگ انتظار اینو دارند که شاید با شخصیتی متفاوت از اسنیک روبرو خواهیم شد و این اسنیک خشن تر و بی رحم تر از قبل شده است.
برخی گفتگوهای سخت گیرانه میلر با اسنیک و از بین رفتن پایگاه مادر، و مهمترین نکته این که یک فرد با یک کلاه و عینکی که مخصوص میلر است دارد یک نفر را شکنجه می کند و با اسنیک هم سرو سری دارد. سوال اینجاست که ایا اسنیک برای رسیدن به هدف دست به شکنجه دشمنان خود خواهد زد؟ و این که ایا واقعا اسنیک کودک داخل قفسی که در ویدئو ابتدایی یک واکمن به سینه او وصل بود با دستان خود خواهد کشت و اصلا ان کودک کیست؟
تقریبا در این ویدئو اکثر جزییات داستانی بازگو می شود و سرنخ هایی به بازیبازها داده می شود،بعد از نمایش ویدئو معلوم می شود که MGS V: TPP و MGS V:GZ هر دو یک بازی مجزا هستند.
کوجیما خود تایید کرد که بازی بسیار تغییر کرده و داستان ان شامل تغییرات جزیی شده که البته به گفته خود او این تغییرات لازم بود.
نکته: (چون برخی اطلاعات به دست امده مخصوص MGS V:TPP است بنابراین سعی کردم تا هر چیزی که به GZ مرتبط باشه را درباره داستان توضیح بدم)
* کمی در مورد شخصیت ها بدانیم
با توجه به این که Ground Zeroes مقدمه ای برای نسخه اصلی MGS V:TPP خواهد بود بنابراین تعداد کل همه شخصیت ها داخل GZ حضور نخواهند داشت یا حداقل اطلاعاتی که تا الان در اختیار داریم به چنین نکته ای اشاره می کنه.
Snake - Big Boss
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Big Boss یا اسنیک از اصلی ترین شخصیت های این سری و این بازی محسوب می شود و بسیار محبوب نیز است، اسنیک شخصیت اصلی بازی است و ما داستان را به همراه این شخصیت انجام خواهیم داد. با توجه به این که اطلاعات زیادی در مورد این شخصیت بازگو کردیم بنابراین میریم سراغ شخصیت بعدی
Revolver Ocelot
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بدون هیچ شکلی اسلات (Ocelot) در حد و اندازه های اسنیک محبوب و مشهور است، او یکی از تاثیرگذاران و مهم ترین اشخاص FOXHOUND محسوب می شود و از جمله افرادی بود که با Boss و Zero در سال 1965 وارد جنگ شاگوهات شدن. اسلات فرد بسیار ورزیده ای در امر استفاده از اسلحه کمری رولور است و بر همین اساس به اسلات رولور مشهود شده است. اسلات و اسنیک در ابتدا عقاید مخالفی داشتند اما بعد ها هر دوی انها برای رسیدن به یک هدف مشخص با همدیگر متحد شدن به طوری که اسنیک برای اسلات تبدیل به یک فرد مقدس میشه و بعد از فوت اسنیک تلاش میکنه که راه او را ادامه بده و دنیا رو به ارامش برسونه. کنار هم بودن دو دشمن دیرینه و ایجاد اتحد در این قسمت باعث شگفتی خواهد شد.
Troy Baker معروف به عنوان صداپیشه شخصیت اسلات انجام وظیفه خواهد کرد.
Master Miller
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
میلر از جمله دوستان و همکاران قدیمی اسنیک، کسی که به طور مداوم توسط Codec یا بی سیم با او در ارتباط خواهیم بود.
میلر در قسمت های MGS:PW حضور داشته و به اسنیک برای جمع اوری نیروهای ارتش بدون مرز کمک می کرده و انها را اموزش داده و حتا یکی از مربیان سالید اسنیک نیز بوده.
در بین ویدئوها میبینیم که میلر دست و پای خود را از دست میدهد و با توجه به دیالوگ هایی که از میلر شنیدیم معلوم که یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین شخصیت های قسمت جدید متال گیر خواهد بود. صداپیشه شخصیت میلر در زبان انگلیسی اقای Atkin Downes خواهد بود.
SkullFace
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یک شخصیت تازه وارد، تازه وارد به صورت مادی وگرنه این شخصیت به صورت معنوی در قسمت های گذشته این سری حضور داشته و زمانی که این شخص در اولین ویدئو این بازی معرفی شد متال بازی های کهنه کار و دقیق به نکته ظریفی دست پیدا کردن و ان این که در دوران 3 Metal Gear Solid یعنی سال 1965 حضور داشته. و اخرین اطلاعاتی که از علت زخم صورت SkullFace در دسترس است این که محل اقامت وی مورد اتش سوزی قرار گرفته بود.
همان طور که در ویدئو GZ مشاهده کردیم SkullFace با ارم و علائم جعلی XOF وارد پایگاه میشه و یک نوار به کودک خردسال چیکو میدهد و برای او ارزوی سلامتی میکند و نکته مهم این که به او می گوید طعم خیانت بسیار جالب است. (به نکته خیانت د رادامه توضیح خواهم داد) و در برگشت هم کلیه علائم و نشانه های XOF را از بین میبرد و از پایگاه دور می شود خب این به این معنی است که SkullFace و گروهش با این علائم جعلی وارد پایگاه شده و قصد داشتند پیامی به چیکو برسانند، به احتمال زیاد SkullFace می دانسته که اسنیک برای نجات چیکو اقدام خواهد کرد.
نکته دیگری که در مورد SkullFace وجود داره این که در MGS که سالید اسنیک با سایکو مانتیس درگیر بود یکی از عکس های روی میز این اتاق مطلق به همین شخص SkullFace است.
راستی نکته ای که واقعا جالب توجه است این که سایکو مانتیس در قسمتی از دیالوگ های خود گفته است که SkullFace پدر من است و او در کودکی محل زندگی خودشان را اتش زده بود!
Ricardo "Chico"
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چیکو تصویر سمت راست سال 1984
چیکو تصویر سمت چپ سال 1974
کودک داخل قفس را که به یاد دارید کسی که یک سیستم صوتی نیز داخل سینه او متصل بود، چیکو پسری که در رویدادهای سال 1975 در بازی MGS:PW با اسنیک اشنا می شود و اسنیک به کمک می کند تا روی پای خود بایستد، چیکو برادر کوچک Amanda است و به همراه او در گروه سربازان بدون مرز اسنیک وارد شده و به برای رسیدن به هدف کمک میکند.
اما سوالی که اینجا به وحود میاد اینه که چرا چیکو زندانی شده؟ چرا داخل سینه او یک وسیله الکترونیکی متصل شده و به چه دلیل SkullFace با او از طعم خیانت سخن می گوید؟
نکته قابل توجه اینه که حتا اسنیک در اخرین ویدئو منتشر شده از بازی در یکی از سکان سها در حال خفه کردن چیکو است و این واقعا جای بحث داره.
ایا چیکو به خاطر خیانتش داره به دست اسنیک کشته میشه؟ البته نظراتی هم مبنی بر این است که احتمالا این چیکو که داره به دست اسنیک کشته میشه ممکن یک کلون باشد و اسنیک قصد از بین بردن انها را دارد اما سوال اینجاست که کلون از روی یک فرد بزرگ مثل خود اسنیک ساخته می شود.
جواب این سوالات زیاد در بازی معلوم می شود.
Paz Ortega Andrade
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کسی که باعث شد تا اسنیک بعد از سال ها دوری به میدان جنگ بازگردد، Paz حضور در MGS:PW او امد و با یک نوار با پخش صدای BOSS اسنیک را مجبور کرد تا کشورش را از شر شورشیانی که می خواهند به وسیله سلاح کشتار جمعی تحت کنترل خود در بیاورند نجات دهد.
نکته: (با توجه به زیاد بودن شخصیت ها و ارتباط بیشتر انها به TPP برای همین امکان داره که تمامی این شخصیت ها در GZ حضور نداشته باشند)
*گیم پلی چه تغییراتی داشته است:
اگر تا به حال عناوین از سری متال گیر بازی کرده اید باید بگم که اینبار گیم پلی بازی شامل حال تغییرات بسیار گسترده ای شده و دیگه خبری از مسیرها و نوع گیم پلی خطی قسمت های قبلی نخواهد بود(که البته به شخصه دلگیر هستم ولی چه کنیم که زمانه این طور شده) در واقع این متال گیر دیگه یک بازی جدید است و باید با گذشته خداحافظی کنیم.
مهمترین تغییر بازی این که بازی یک بازی جهان باز یا Open World شده و اینبار برای رسیدن به هدف راه های زیاد و مختلفی پیش رو خواهیم داشت تغییر جهان باز شدن بازی باعث تغییرات دیگری نیز شده که هر کدام به نوبه خود یک عنصر مثبت تلقی می شود.
بازی دارای 24 ساعت شبانه روز گردش شب و روز خواهد بود و هر 6 ساعت دنیای واقعی برابر با 24 ساعت دنیای بازی خواهد بود و اسنیک می تواند با کشیدن سیگار زمان را سریع تر جلو ببرد. بازی دارای تغییرات اب و هوایی خواهد بود و می توان نسبت به تغییرات اب و هوا استراتژی خود را تغییر دهیم و البته تمامی این موارد بر تمرکز افراد نگهبان ها نیز تاثیر گذار خواهد بود.
دنیای جهان باز نیاز به وسیله نقلیه برای نقل مکان است و ما اینبار وسایل نقلیه زیادی در اختیار داریم، جیپ، اسب، بالگرد و... که هر کدام در محیط در مکان هایی متفاوت حضور دارند و قابل استفاده. Ration ها از بازی حذف شده و سلامتی اسنیک به صورت اتوماتیک باز میگردد.
سیسم CQC به طورکلی تغییر کرده و بیشتر شبیه PW شده، اگر PW بازی کرده باشید میشه گفت MGS V تا حدود بسیار زیادی برگرفته از PW طراحی شده و واضحه که کوجیما ایده های ناب و بزرگ خودش را از زمان PW در ذهن داشته.
دیگر مثل گذشته کلکسونی از سلاح ها را همراه نخواهیم داشت و محدودیت حمل سلاح با مدلی نو خواهیم داشت، نوع دوربین از پشت شانه های اسنیک هم کامل شده نسخه PW است و با MGS 4 بسیار متفاوت کار شده.
CQC کاملا شبیه PW کار شده اما با مشتقات زیاد و بزرگ تر به همراه تکنیک های جدید تر، اگر PW بازی کرده باشید میبینیم که اسنیک توانایی ناک اوت کردن 4 نفر را در کمترین زمان ممکن در یک لحظه دارد اما این عملکرد سریع به سرعت عمل ما و دقت ما نیز بستگی دارد، درست به هنگام نزدیک شدن به یک دشمن یک علامت دست شکل ظاهر می شود که با اعمال ان بر روی دشمن CQC انجام می شود اما همین عمل خود دارای چند جزییات متفاوت است و اختیاراتی به بازیباز میدهد که به چه شکلی و به چه نوع فرمی دشمن را از پا در بیاوریم، او را خفه کنیم یا بیهوشش کنیم و یا این که محکم به زمین بکوبیمش، نکته جدیدی که اضافه شده امکان بازجویی از دشمن دستگیر شده را نیز داریم و می توان سوالاتی در مورد جزییات پایگاه یا هر چیز دیگری از او بپرسیم.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در تصویر فوق به طول کامل به جزییاتی که موقع درگیر شدن با یک دشمن خواهیم بود نشان داده می شود.
همانطور که اشاره کردم اسنیک م یتوان 3 یا 4 نفر را به طور همزمان از پا در بیاورد و این سیستم به سرعت عمل بالایی نیاز دارد، کارایی این CQC به شکلی است که دقیقا بعد از پا دراوردن یک دشمن علامت (شکل دست) دومی ظاهر شده و با تغییر جهت نفر دومی و به همین ترتیب نفر سومی و بقیه رو میشه از پا در اورد با توجه به این که این CQC در PW به خوبی جواب پس داده پس میشه نتیجه گرفت که شکل گسترده شده این واکنش واقعا زیبا و قابل قبول از اب درخواهد امد.
تغییر اساسی دیگر در بازی حذف استفاده از بی سیم یا CODEC قدیمی این سری است و این وسیله جای خودش را به Idroid داده است به شکلی که دیگه به هنگام استفاده از Idroid بازی قطع نمی شود و در جریان خواهد بود، بنابراین باید استراتژی خود را با این سیستم تنظیم کنیم، می توان تحت هر شرایطی از طریق این سیستم به میلر یا شخصیت های دیگر ارتباط برقرار کرد.
Idroid امکانات و جزییات بسیار زیادی دارد و اگر به ویدئو GZ بازی توجه کنیم میینیم که Idroid به شکل یک سیستم ماهواره ای عمل می کند و ازجمله امکانات ان استفاده از ان به شکل یک نقشه است و ما می توانیم موقعیت دشمنان، خود،هدف، پایگاه و چیدمان ان را از طریق Idroid مورد بررسی قرار بدیم.
Idroid مهمترین رابط ما با دنیای بازی خواهد بود و به نوعی منو بازی نیز معرفی می شود، ما توسط Idroid می توانیم هدف و نوع مامورتی ود را شناسایی کنیم و یا درخواست بالگرد در نقطه ای که توسط خودمان تعیین می شود کنیم.
*حتا صدای اسنیک هم تغییر کرده است
چیزی که واقعا خیلی از متال گیر باز ها برای ان منتظر بودند و از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است حضور دوباره صداپیشه بزرگ اقای David hayter برای اسنیک بود اما بعد از مدت ها سکوت کوجیما تایید کرد که دیگر David hayter در نقش اسنیک حضور نخواهد داشت و به جای وی اقای Kiefer Sutherland هنرمند نام اشنای هالیوود عهده دار صدای اسنیک خواهد شد.
این خبر بسیار ناراحت کننده بود متال باز ها 3 نسل پیاپی با صدای اسنیک و دیوید خو گرفته بودند و میشه گفت یکی از مهم ترین علت های محبوبیت این شخصیت بزرگ همین صدای اقای دیوید بود اما کوجیما در پاسخ به معترضان تغییر دوبلر بیان کرد که « زمان زمان تغییر است و متال گیر تغییر کرده است مهم تر اسنیک نیز تغییر کرده است ننابراین لازم بود تا تغییرات به طور کلی برای او صورت گیرد»
Kiefer Sutherland
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
*گرافیکی جدید و پویا
بازی توسط موتور تازه تاسیس استدیو داخلی کوجیما Fox Engine ساخته شده و به گفته خود کوجیما با این وتور و قابلیت هایی که دارد می توان دنیایی گسترده از متال گیر را بسازد، تمامی ویدئوهای به نمایش درامده از بازی توسط موتور Fox Engine ساخته شده و با تماشای این ویدئوها می توان جلوه های زیبا و جزییات تکنیکی قوی بازی دست یافت که در برخی اوقات حتا با کات سین های بازی اشتباه گرفته می شود.
نمایش های بازی بسیار خارق العاده بود و در حد و اندازه ای نسل فعلی ظاهر نشده با توجه به این که بازی برای کنسول های نسل بعد هم منتشر خواهد شد می توان بازی را برای کنسول های نسلی فعلی PS3-X360 نیز بازی کرد و این یکی از مزایای موتور Fox Engine هست.
*Ground Zeroes مقدمه ای برای TPP است.
شاید یکی از سوالات مهمی که در اذهان گیمرها وجود دارد که چرا کوجیما مقدمه ای برای عنوان جدید خود تدارک دیده است که جواب این سوال از زبان خود کوجیما: « دنیای متال گیر جدید بسیار بزرگ است و ما نیاز داشتیم تا قبل از عرضه این دنیای بزرگ مقده ای هر چند کوچک نسبت به دنیای اصلی یعنی TPP داشته باشیم تا نه تنها نظرات و دیدگاه های بازیبازها را برای این تغییرات حاصل بدانیم بلکه انها برای برای محیطی هرچه بزرگ تر و بهینه تر که TPP خواهد بود اماده کنیم.»
TPP عنوانی است که 200 برابر بزرگ تر از GZ خواهد بود و لازم است که گیمرها قبل از شروع TPP دنیای جدید را در مقیاسی کوچکتر در GZ تجربه کنند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
*سخن اخر از زبان کوجیما: « MGS V دارای یکی از متفاوت ترین و تاریک ترین داستان ها در بین تمام این سری خواهد بود»
نویسنده:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
-
تنها در برابر تمام دنیا | نقد و بررسی Metal Gear Solid V: Ground Zeroes
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در بعضی از زمان ها دیگر هیچ چیز برای یک فرد مهم نیست. زمان هایی وجود دارد که هیچ انسانی در دنیا دیگر از روی عقل و منطق سخن نمی گوید. در بعضی زمان ها در دنیا جنگ می شود و در بعضی زمان ها صلح. اما همه این حرف ها ادعاست. دنیا همیشه جنگ است. اما در بعضی جنگ ها حداقل ۲ طرف با یک قدرت در برابر یکدیگر می ایستند. یا حداقل دو گروه داریم که هر دو در حال جنگند نه این که خوب یا بد باشند. اما بعضی زمان ها فقط یک فرد باید در برابر تمام دنیا بایستد چرا که فقط او توانش را دارد… که بر سر هدف خویش بایستد. هدفی که شاید فقط نجات یک دوست باشد… یا یک کودک…
خزش مار در زیر سایه هاتا زمانی که این عنوان را تجربه نکرده بودم هرگز نمی فهمیدم چرا اینقدر به اسنیک یا همان بیگ باس نسبت مار می دهند. انگار همیشه به عنوان یک اصل نام اسنیک با مار ارتباط مستقیم داشت. بعد از آغاز این عنوان همه کسانی که حتی با این سری آشنا نیستند هم بعد از ۱۰ دقیقه متوجه می شوند که چرا به او نسبت مار می دهند. در بازی و در بخش گیم پلی این عنوان شما می توانید در چهار حالت حرکت کنید: ۱- سینه خیز ۲- نیمه نشسته ۳- ایستاده ۴- دونده با سرعت بالا. در حقیقت در نوع ۳ و ۴ شما ایستاده هستید اما با این تفاوت که در نوع سه شما آرام راه می روید و در حالت چهار شما ایستاده با تمام سرعت می دوید. کافی است یک بار به حالت دراز کش حرکت کنید تا متوجه شوید چرا به او نسبت مار می دهند. اسنیک بر روی زمین حرکت نمی کند. حقیقتا می خزد. می خزد بر زیر هر سایه ای که می بیند. در هر جایی که توانش را داشته باشد مخفی می شود. از نکات مثبت گیم این عنوان باید به پایبندی گیم پلی به نسخه های قبلی اشاره کرد. بازی با همان استایل گذشته خودش دیده می شود اما تمام امکانات آن چندین برابر شده اند. گیم پلی همان گیم پلی است با تفاوت هایی که بسیار بازی را رو به بهبود جلو برده اند. مانند دوربین در این نسخه که بسیار بهتر از نسخه های گذشته شده است. . اگر شما نسخه ی سوم یعنی Snake Eater را بازی کرده باشید متوجه این موضوع شده اید که در بعضی مواقع دوربین بازی حالت استراتژیک پیدا می کند و شما را آزار می دهد اما در این نسخه اصلا خبری از این مشکلات نیست. کوجیما با رعایت اصول همیشگی این عنوان این بار دوربین را بسیار دقیق تر از قبل ساخته است که تجربه یک دوربین سوم شخص فوق العاده را برای گیم پلی به شما بدهد.
یکی دیگر از نکات مثبت گیم پلی این عنوان وجود وسایل نقلیه مختلف است. شما می توانید سوار بر یک تانک شوید یا تجربه حرکت با هلیکوپتر را داشته باشید. در بعضی از مراحل شما باید از وسایل نقلیه ی موجود در بازی استفاده کنید که این موضوع نیز بازی را قابل توجه تر کرده است. البته تمام این وسایل امکان نابود شدن را نیز دارند و اگر حواستان نباشد آن ها آتش می گیرند و باید از آن ها بیرون بپرید. از تمام این ها گذشته به طور کلی تنوع در گیم پلی این عنوان بیداد می کند. یکی از بیشترین شاخصه های این بازی مخفی کاری آن است. مخفی کاری ای که در این نسخه خود را زیباتر از همیشه به نمایش گذاشته است. شما با یک هوش مصنوعی قوی از طرف دشمنان مواجه هستید. یک هوش مصنوعی که واقعا باید آن را ستایش کرد. به طور مثال یکی از قابلیت های بازی این است که به محض این که یک نفر شما را دید و خواست موضوع را به همه بگوید بازی صحنه آهسته می شود که شما بتوانید با شلیک وی را بکشید قبل از این که سخنی به زبان آورد. اما با شلیک شما صدایی تولید می شود و گروهی برای جست و جو فرستاده می شوند. ماجرا از جایی جالب می شود که اگر فردی از سربازان در حال صحبت با مرکز باشد و شما را ببیند و این گونه آن را بکشید شما صدای مرکز را می شنوید که می گوید که چرا دیگر جواب نمی دهی و دوباره تیمی برای جست و جو فرستاده می شود. در این بازی شما به هیچ عنوان نباید بر روی نبرد های مستقیم تمرکز کنید. چرا که آخرین امید شما باید آن نبرد ها باشند. باید تمام سعی خود را بکنید که تا جای ممکن بازی را به صورت مخفیانه به جلو ببرید چرا که این برای زنده ماندن شما نکته ای بسیار مهم است.یکی دیگر از نکات پر اهمیت در بخش گیم پلی این نسخه تاثیر انتخاب های شما بر روند بازی است. به طور مثال شما در مرحله اول بازی می توانید ابتدا چیکو را نجات دهید یا ابتدا پاز را نجات دهید. این مربوط به انتخاب شماست که چگونه خط داستانی را پیش ببرید و هر کدام از این انتخاب ها تاثیری بر روند روایت داستان خواهند داشت. البته دقت کنید که داستان همواره ثابت است و پایان و آغاز و میانه و همه بخش های آن هرگز عوض نمی شود اما شما با این انتخاب ها نحوه روایت آن را انتخاب می کنید. درست مانند نسخه چهارم این عنوان یعنی Peace Walker شما در این شماره نیز یک پایگاه اصلی دارید که در آن می توانید اسلحه های جدید ساخته و به طور کلی تجهیزات خود را بسازید. قابلیت دیگری که در همین رابطه استاد کوجیما به بازی افزوده است این موضوع است که شما می توانید با تبلت های خود به این پایگاه دسترسی پیدا کرده و در طول بازی آن را کنترل کنید. سیستم ساعت بازی کاملا طبیعی است و شما همواره با یک سیستم زیبای شب و روز مواجه خواهید بود. به طور مثال نحوه حرکت شما از نقطه ای به نقطه دیگر با هر وسیله ای که انجام شود قطعا زمان متفاوتی نسب به وسیله تقلیه دیگر خواهد داشت.در رابطه با توضیحات بالا و تفاوت هایی که باید در Metal Gear Solid V منتظرشان بود هیدئو کوجیما این گونه می گوید: نسخه های قبلی بازیباز را مجبور می کرد که تا در یک مسیر مستقیم داستانی از نقطه A به نقطه B بروند و در این میان میزان مشخصی آزادی عمل وجود داشت. اما در این نسخه همه چیز متفاوت شده است. دیگر این خود بازیباز است که تصمیم می گیرد مرحله را چگونه به پایان برساند و همین موضوع است که در ترکیب با بسیاری عناصر دیگر باعث می شود تجربه یک عنوان جهان باز حقیقی برای بازیباز رقم بخورد.بعد از تجربه این عنوان به عینه دیدم که این سخن ها تفاوتی با حقیقت نداشت. شما باید بدانید که درست است که گیم پلی Metal Gear Solid V:Ground Zeroes کوتاه است اما کوجیما حتی در این کمیت کم کیفیت بالایی را در مقابل چشمان شما به تصویر کشیده است. در تمام عناصر گیم پلی می توان تصمیم گیری کرد. شما در بازی حق انتخاب دارید که چگونه و با استفاده از چه روشی یک مرحله را رد کنید. نه از آن انتخاب هایی که کشتن یا نکشتن شخصی را انتخاب می کنید. انتخاب هایی دارید که محدود به گزینه نیستند و شما به هیچ عنوان فقط با یک روش نمی توانید یک مرحله را به پایان برسانید. در حقیقت این موضوع باعث می شود که تجربه ای که من از این عنوان داشتم کاملا با تجربه شما متفاوت باشد. یا تجربه هر کس با شخص دیگر متفاوت باشد. اما تمام این ها در حالی خلق شده اند که در اصل داستان تفاوتی ایجاد نشود و همین موضوع گیم پلی این نسخه را ستودنی تر از گذشته کرده است.از بخش های مهم در گیم پلی این عنوان بدون شک بخش مبارزات است. شما در بازی می توانید با نارنجک و یا تفنگ های مختلف به مبارزه بپردازید. از بخش های بسیار زیبای این بازی همین تفاوت و گزینه های موجود در اسلحه هاست. در بازی به طور کلی شما ۲ نوع اسلحه دارید: ۱- اسلحه هایی که رسما برای کشتار است. ۲- اسلحه هایی مخصوص مخفی کاری. اما یکی از نکات قابل توجه این است که شما در سلاح مخفی کاریتان هم مانند عنوان اسپیلنتر سل محدود نیستید. اتفاقا بیشترین تفاوت و گزینه های موجود در میان تفنگ های کوچک مخفی کاری دیده می شود. کارایی این تفنگ ها به جز در حالات عادی که شما مایل به مخفی کاری باشید نیز کاربرد دارند. زمانی که شما شخصی را بر روی کول خود راه می برید فقط و فقط استفاده از این گونه اسلحه ها ممکن است. اگر کمی دقت کنید در می یابید که در تمام این ها پیام بزرگ هیدئو کوجیما به گوش می رسد: پایبند بودن به اصول مخفی کاری.آری در حقیقت هم اکنون که اغلب بازی ها راه و رسم اکشن را در بر گرفته اند و فقط بی خود و بی جهت نام مخفی کاری را یدک می کشند هنوز بازی هایی وجود دارند که لایق ستایش توسط علاقه مندان به مخفی کاری باشند. از نمونه های این بازی های کمیاب باید به Metal Gear Solid V:Ground Zeroes اشاره کرد.
در بازی نبرد های تن به تن به طرز ساده اما خوبی طراحی شده است. کافی است به یک نفر نزدیک شوید و یک دکمه را بزنید تا او را بکشید. همین و بس اما خب اسنیک به حالات مختلفی شخص مورد نظر را می کشد. البته فراموش نکنید که بخش جذاب اعتراف گیری هنوز هم در این بازی به قوت خود باقی است. زمان هایی می رسد که شما چاقویی بر گلوی شخص مورد نظر خود می گذارید و وی را مجبور به اعتراف می کنید. کاری جذاب که تجربه اش را به خودتان واگذار می کنم.آخرین بخشی که از گیم پلی مانده و باید به آن اشاره کنم دوربین و نقشه جالب اسنیک است. شکا همواره می توانید مکان دشمنان را با دوربین خود که نقشی کاملا جدی در بازی دارد دنبال کنید. موقعیت دشمنان خود را بر روی نقشه ثبت کنید و همواره آن ها را در نظر داشته باشید. بسیار جالب است که زمانی که از دوربین استفاده می کنید بازی در جریان است. همین طور زمانی که در حال بررسی نقشه هستید. از نکات جالب دیگر این است که شما می توانید به موسیقی یا خاطرات دوست های قدیمی یا چیز های مختلف در حین بازی گوش کنید. جالبترین و زیباترین بخشی که من از گیم پلی این عنوان دیدم این بود که شما بدون هیچ سرنخی در مکان نسبتا بزرگ مرحله اول رها شده اید و باید با گوش دادن به سخنان دوست خود یعنی “پاز” و دقت به صدا ها و مکان هایی که او توصیف می کند محل زندانی شدن او را بیابید و او را نجات دهید. به طور کلی و بدون حرف اضافه باید بگویم که گیم پلی این بازی حدود ۲ ساعت است اما ۲ ساعتی که به اندازه ای زیباست که شما را از تجربه آن هرگز پشیمان نخواهید شد.گرافیکی ستودنی با قدرت FOX Engineانصافا بعد از تجربه این عنوان به قدرت بالای موتور اختصاصی هیدئو کوجیما یعنی FOX Engine پی خواهید برد. شما در این بازی با یک گرافیک ستودنی مواجه هستید چرا که در تمام بخش های بازی شما آرامگاهی به نام سایه دارید و این موتور این سایه زنی ها را به طور فوق العاده ای انجام داده است. هیچ نوری در بازی نیست که حقیقی جلوه نکند و هر سایه ای بر اساس زمان روز و تابش نور خورشید متفاوت تشکیل می شود. این موضوع در شب به اوج خود می رسد و خود را نمایان می کند. هر نور کوچکی با زاویه ای که با شما می سازد یک سایه مشخص تولید می کند. هر جسمی سایه ای دارد. تمام این ها به همراه محیط زیبای هر مرحله که تمام اجزای آن با جزئیات کامل طراحی شده است دست به دست هم می دهند تا تجربه ی یک گرافیک زیبا را به شما بدهند. گرافیکی که برای نسل هشتم قابل قبول و برای نسل هفتم ستودنی است. در محیط اجزای بسیاری دیده می شود. مانند وسایل مختلف و جزئیاتی که یک پایگاه حقیقی به آن ها احتیاج دارد. باز هم می گویم که تمام این ها در گیم پلی بازی تاثیر گذارند و باعث زیباتر جلوه کردن آن می شوند.دربخش گرافیک یکی از ستودنی ترین موضوعات افکت های باد و باران و به طور کلی سیستم شب و روز و آب و هواست. آن قدر در گرافیک این عنوان وسواس به خرج داده شده است که باعث شود شما آماده برای نسخه ی بعدی باشید. فراموش نکنید که Ground Zeroes یک مقدمه برای مقاله ای بزرگ به نام The Phantom Pain است.موسیقی هایی که به دل می نشیندهمان گونه گه گفتم یکی از دل نشین ترین بخش های بازی در گیم پلی این است که در زمان حرکت در محیط موسیقی هایی که بر روی دستگاه خود دارید را بگذارید که پخش شود. در حقیقت در این بازی شما با کیفیت مواجه هستید و نه کمیت. گیم پلی این بازی کوتاه اما فوق العاده است. تعداد موسیقی های این بازی کم است اما همه ی آن ها زیبا و به جا طراحی شده اند. همچون محیط بازی که در اندازه کوچک است اما طراحی و گرافیکی فوق العاده دارد. در کل از این سخن ها گذشته بدون توضیح اضافی به شما می گویم که بخش موسیقی های بازی بخشی راضی کننده و خوب خواهد بود.اما در بخش صداگذاری این بازی فوق العاده عمل کرده است. صداگذاری ها بسیار دقیق و درست انجام شده است و هر شخصیت صدایی دارد که به شخصیت و همه چیز وی می خورد. در حقیقت صدا گذاری ها توی ذوق نمی زند و بازی در این بخش عالی عمل کرده است.از بخش های دیگر صداگذاری شنیدن پیغام های دشمنان به یکدیگر است که بسیار طبیعی بوده و محیط را بیش از پیش باور پذیر کرده است. صدا گذاری شلیک اسلحه ها و حرکت انواع وسایل نقلیه هیچ تفاوتی با صدای حقیقی آن ها ندارد و به طور کلی سازندگان در این بخش نیز راضی کننده عمل کرده اند.آغاز داستان برای ساخت یک پیش زمینه مناسبمطمئنا نامی که برای بخش داستان این عنوان انتخاب کرده ام بیش از حد در ذوق می زند. اما شما بعد از پایان بازی اگر فقط تریلر اولیه بازی Metal Gear Solid V: The Phantom Pain را دیده باشید به خوبی علت این نام گذاری را در میابید. داستان این عنوان بسیار فوق العاده است و در سال ۱۹۷۵ انفاق می افتد در حقیقت تمام اتفاقات این نسخه و پایان آن است که گیمر را برای تجربه بازی بعدی آماده می کند. همان گونه که گفتم این عنوان مقدمه ای برای فانتوم پین به شمار می رود و شما بعد از اتمام این بازی که زیاد هم طول نمی کشد متوجه ارتباط خط داستانی این ۲ بازی می شوید و آغاز The Phantom Pain را درک می کنید. این هنر فوق العاده هیدئو کوجیما را نشان می دهد که با پایان فوق العاده ای که برای این نسخه در نظر گرفت کاملا بازیباز را برای نسخه بعد آماده کرد.در ابتدا قرار بود که عنوان Metal Gear Solid V:Ground Zeroes عنوانی باشد که به همراه The Phantom Pain منتشر شود اما استاد کوجیما برای این که عطش بازی بازان را کمی آرام کند ترجیح داد تا این نسخه را زودتر عرضه کند که هم طرفداران کمی آرام شوند و هم مقدمه ای کامل برای داستان The Phantom Pain آماده کرده باشد. داستان بازی در سال ۱۹۷۵ میلادی، چند ماه پس از اتفاقات Peace Walker رخ می دهد. در این قسمت نیز شاهد بازگشت اسنیک یا همان Big Boss به عنوان قهرمان اصلی بازی خواهیم بود. اولین ماموریت وی این است که با همکاری ارتش بدون مرز وارد یک کمپ آمریکایی شود. کمپی آمریکایی که در حقیقت بدون این که او بداند مقر گروه مرموز XOF است. این کمپ در منطقه ای ممنوعه از خاک کشور کوبا بر پا شده است.Omega نام این کمپ است و در حقیقت سر آغاز داستانی MGS V همین جاست. یکی از ماموریت های اسنیک در این کمپ یافتن جاسوس Cipherها یعنی Paz Ortega است که با وی در طی جریانات Peace Walker آشنا شده بودیم. یکی دیگر از ماموریت های وی نجات Chico Libre است. همان پسربچه ای که در Peace Walker دستگیر شد و علی رغم تلاش بسیارش برای فرار و زنده ماند باز هم نجات نیافت و دستگیر شد. زمانی که اسنیک در حال انجام این ماموریت است، پایگاه اصلی ارتش بدون مرز مورد حمله ی گروهی مخفی با اسم رمز XOF به رهبری فردی با نام Skull Face قرار می گیرد. اتفاقاتی که در طی این ماموریت رخ می دهد دلیل اصلی تغییر رفتار و شخصیت اسنیک در نسخه ی بعدی The Phantom Pain خواهد بود. اطلاعات بسیار کمی از این شخصیت یعنی صورت سوخته در دسترس است. می دانیم که او او فرمانده ای مخوف است که گروه XOF را رهبری می کند.او در گذشته آسیب های فراوانی دیده است. صورت وی به طور کامل سوخته است و حتی بخش هایی از استخوان او دیده می شود. مشخص نیست که او کیست یا دقیقا چه قصدی دارد. اما بدون هیچ دقتی می توان فهمید XOF دقیقا خلاف FOX است. پس اگر این موضوع را در کنار این جمله بسیار خاص یعنی From “FOX”, two Phantoms were born قرار دهیم به جرئت می توانیم بگوییم که این ۲ پشتوانه ای مشترک داشته اند. حال چه شد و چه اتفاقی افتاد و اسنیک و او چرا دشمن هستند دیگر مشخص نیست…کلام آخربحث نصیحت کردن یا این حرف ها نیست. به جرئت به شما می گویم که اگر می خواهید بعد از مدتی دوباره یک شاهکار مخفی کاری را تجربه کنید همین حالا بروید Metal Gear Solid V:Ground Zeroes را بازی کنید. وقتی بازی را تمام کردید آن را در عدد ۱۰۰ ضرب کنید. حال منتظر Metal Gear Solid V:The Phantom Pain باشید.