سلام دوستان این هم از تاپیک کردی ::n12:
سلام خوش هاتنه ...
اگر کسی سوالی داشت از خودم بپرسه که جواب بدم .
ان شا الله که تاپیک خوبی بشه . :33:
Printable View
سلام دوستان این هم از تاپیک کردی ::n12:
سلام خوش هاتنه ...
اگر کسی سوالی داشت از خودم بپرسه که جواب بدم .
ان شا الله که تاپیک خوبی بشه . :33:
کسی نبود که بخواد تو این تاپیک چیزی ارسال کنه ؟ به زودی خودم چند تا ضرب المثل کردی و شیرین میزارم . :n26:
سازم ده قه یم پفم ده گوپم
سازم بر کمرم نفسم در دهانم
سکوت کردن ٬ حرف خود را پس گرفتن
قه رت باوگت ده م خوازی
قرض پدرت را از من می خواهی؟
بدهکار تو نیستم ٬ از من چی می خواهی
قسیه راس ده مه رد دیوانه
سخن درست را از مرد دیوانه بپرس
درست و راست صفات تو گویم و نشگفت درست و راست شنیدن ز مردم شیدا
ئاو یاری زه له
آبیاری نیزار کردن است
کنایه از کار بیهوده
اصطلاحات پر استفاده کردی
فارسی کردی ايلامی سورانی کرمانجی لری پدر باوگ باوك باڤ باوه مادر داڵگ دايك دايك دايا برادر برا برا برا برار خواهر خوێشك خوشك خوشك خوه پدربزرگ باپير باپير باپير بابا مادربزرگ داپير نه نك داپير ننه عمو تاتگ مام ئاپۆ ئاموو عمه ميمگ ميمك پوور كچی دايی خاڵوو خاڵۆ خاڵ هالوو خاله ميمگ ميمك پوور هاله داماد زاوا زاوا زاڤا زوما عروس وه و وه وی بووك بی
اینم یک شعر زیبا از استاد خوبم حبیب الله بخشوده :
بایه د وه سه رم چه تر ت بوو تا م بووم
ئه ر چه تر ت بوو کوچک بواری هه خوومئه و روو ده خه مه ت ئه ور خه لیسی واریمله پ دا چه م گرده لان ده وه یشت ئه نووم
ترجمه
اگر چتر تو باشد من هستمچتری که با وجودش اگر سنگ هم ببارد بسیارخوبمآن روز در غم تو ابر غلیظی باریدمطوری که سد گردلان متلاطم شدسدی و دریاچه ای در نوزده کیلومتری شهرستان ملکشاهی
...................
آفرین دوست خوبم خوشم اومد . حالا اگه تونستی ضرب المثلی شعری چیزی بزاری بسم الله . بقیه یاد بگیرن .نقل قول:
...................
وه نام خوداێ بێ وێنه
با توجه به انتشار روزافزون متون نظم و نثر مکتوب و الکترونیکی ضرورت دارد تا کردزبانانی که به زبان کردی جنوبی تکلم می کنند با مبادی شیوه ی نوشتن این زبان آشنا شوند ؛ از این رو متن زیر که به زبان ساده نوشته شده است ، درآمدی است بر این موضوع ، و امید است وبلاگ ها و سایت های علاقه مند و مرتبط با انعکاس آن زمینه ی آشنایی بیشتر کردزبانان را با رسم الخط کردی فراهم آورند .
13 نکته ی طلایی برای یادگیری شیوه ی نوشتن زبان کردی جنوبی ( ایلامی (فیلی ) ، کلهری ، لکی و گورانی )
1- حروف الفبای کردی عبارت اند از :
ء – ا - ب – پ – ت – ج – چ- ح – خ- د- ر- ڕ( ڕ بزرگ که به شکل مشدد تلفظ می شود) – ز – ژ – س – ش- ع- غ – ف – ق – ڤ ( با قرار گرفتن دندان های بالایی بر روی لب پایین تلفظ می شود و صدای Vانگلیسی می دهد ) – ک – گ- ل – ڵ ( ڵ بزرگ که تلفظ ل در کلمه ی الله به همین شکل است ؛ یعنی نوک زبان پشت دندان های بالا قرار می گیرد ) – م – ن – و ( معادل W در زبان انگلیسی و هم چنین ضمه (O) ؛ به این ترتیب این حرف به جای دو صدا به کار می رود ) – ه / ـه ( فتحه ) – وو ( مصوت بلند که در کلماتی مانند« رووژ» به معنی روز ،و نیز کلمه ی « جادوو» به کار می رود ) – ۊ که بین صدای مصوت بلند او ( U) و ای (I) تلفظ می شود ؛ مانند « خۊن » به معنی خون و « رۊن » به معنی روغن – هـ - ی ( این حرف هم صدای Y را می دهد هم صدای I ؛ یعنی حرفی که به جای دو صدا کاربرد دارد ) - ێ ( این حرف را یای مجهول می گویند که در کلماتی مانند : شێر = شیر درنده ، دێر= دیر ، ئێران = ایران و مانند آن به کار می رود ) .
توجه : در نوشتن کردی سورانی حرف ۆ هم به کار می رود که کشیده تر و بازتر از ضمه ی معمولی است و در زبان کردی ایلامی کاربردی ندارد .
۲- حرکات ، مانند فتحه و ضمه به حروف تبدیل می شوند یعنی به جای ضمه ( ـــــُـــ ) حرف « و » و به جای فتحه ( ــَـ) حرف « ه / ـــه » به کار می رود . مثال برای ضمه : کورد ( کُرد) ، ئوتاق ( اتاق) ، ئورده ک ( اُردک ) ، و ... . مثال برای فتحه : عه لی ( علی ) ، مه ل ( پرنده ، حشره ) ، به راده ر ( برادر ) ، و ... .
3- در رسم الخط کردی حرفی برای حرکت کسره نیست . راه تشخیص کسره آن است که اگر حرکت فتحه (ه /ـه ) و ضمه (و) نباشد به احتمال قوی کسره است . ضمنا هر جا که لازم باشد می توان از حرکت کسره هم استفاده کرد .
4- قبل از نوشتن صداهای بلند « ا – ای (ی) ، او (و ) » و نیز صداهای فتحه و کسره و ضمه ، به جای همزه ای که به شکل الف در کلمات فارسی در اول کلمه می آید ، از همزه به شکل «ء » استفاده می شود . مثال : ئازاد ( آزاد ) ، ئیلام ( ایلام ) ، ئووره ( آن جا ) ، ئورده ک ( اُردک ) ، ئڕا /ئه ڕا (چرا ) ، ئه وه ( آن ) و ... .
5- به جای سه حرف « ذ – ظ – ض » فقط حرف «ز» نوشته می شود . مثال : زاهر (ظاهر) ، نه زه ر (نظر ) ، له زیز ( لذیذ ) .
6- به جای دو حرف « ص – ث » حرف « س» نوشته می شود . مثال : سووره ت (صورت ) ، سروه ت (ثروت ) ، سه حرا (صحرا ) .
7- به جای «ط» حرف « ت » نوشته می شود . مثال : تاهر (طاهر ) .
8- در زبان کردی دو نوع حرف « ل » داریم ؛ یک : ل متعارف که در کلماتی مانند « که ل » به معنی شکاف و « مه ل» به معنی حشره و پرنده به کار می رود و دو : ڵ بزرگ یا کردی که در کلماتی مانند « که ڵ» به معنی بز کوهی و « کوڵ » به معنی کوتاه به کار می رود .
9- در زبان کردی دو نوع « ر» داریم ؛ یک : ر متعارف و عادی که در کلماتی مانند « ده ر » به معنی در به کار می رود و دو : ڕ کردی که به صورت سایشی و مشدد به کار می رود و با علامتی در زیر آن مشخص می شود . مثال : که ڕ ( کر و ناشنوا ) ، پڕ ( پر ) ، زڕه ( صدای زنگ ) .
10- در کردی ایلامی صدای بلند او ( و ) را به صورت « وو » می نویسیم ؛ مثلا : نور به شکل نوور نوشته می شود .
11- در کردی حرف یای مجهول کاربرد دارد که با علامتی بر روی «ی » به شکل «ێ» مشخص می شود و در کلماتی مانند : ئێواره ( عصر ) ، ئێران ( ایران ) و مانند آن به کار می رود .
12- واو عطف بین کلمات به شکل یک واو تنها نوشته می شود . مثال : من و عه لی و رزا و یه حیا ( من و علی و رضا ویحیی ) .
13- به جای علامت تشدید ، دوبار حرف تکرار می شود : مثال : هممه ت ( همت ) ، نه ججار ( نجار) .
حالا که به این 13 نکته ی طلایی دست یافتید ، امید است بتوانید متن زیر یا متن هایی مشابه را بخوانید و به این شیوه بنویسید .
براو خوه یشک هاموڵاتی ،
زوان کوردی به شێگ ده میرات فه رهه نگ و ئه ده ب ئیمه کورده ێله که نه سڵ وه نه سڵ و ده س و ده س وه ئیمه ره سیه . ئمێده واریم ئیمه یشه بتۊه نیم حفزێ بکه یمن و وه ده س زاڕوه ێلمان ده ئێرنگه و ئایه نده بڕه سنیمن . هه ر که س یه ێ زوان بزانێ ، چمان وه یه ێ ده روه چه و تماشاێ دنیا که ێ ، هه ر که س د ِ زوان بزانێ وه دِ ده روه چه و وه دنیا نوڕێ . راسی ئیمه ئه ڕا خوه مان ده ئێ ئاسوو رووشنه ک خودا داگه سه مان مه حرووم بکه یمن .
برا و خوه ێشکه ێل عه زیز ، بایه د گیشتێ ده س وه ده س یه ک به یمن و ئێ زوان شرینه و دوڵه مه نه ، ده وڵه مه ن تر و شرین تره و بکه یمن .
ماناێ چه ن که لیمه : ئێرنگه : اکنون / ده روه چ : دریچه / ئاسوو رووشن : افق روشن
توسط ظاهر سارایی شاعر و نویسنده معروف ایلامی
شهر ایلام یکی از شهرهای غربی ایران و مرکز استان ایلام است. نام ایلام در قدیم «ده بالا» بوده است و مردمان طایفه ده بالایی در آن ساکن بوده اند. پس از آن نیز «حسین آباد» نامیده شد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در حال حاضر شهر ایلام به عنوان مرکز سیاسی - اداری استان ایلام از شهرهای توسعه یافته باختر کشور است و به لحاظ دارا بودن تفرجگاهی جنگلی و آثار تاریخی و باستانی متعدد از زیباترین شهرهای استان نیز محسوب می شود.
ایلام از مناطق مرزی کشور است که امروزه با راه اندازی صنایع پتروشیمی و گاز در اطراف آن و پیشرفت های به دست آمده در دانشگاه ایلام و راه اندازی رشته های مهندسی مانند برق، مکانیک، کامپیوتر، عمران، معماری و... باعث افزایش قابلیت این استان در انجام پروژه های تحقیقاتی و صنعتی شده است.در این سرزمین آثار و تپه های تاریخی فراوانی از هزاره های هفتم و هشتم قبل از میلاد تا دوران قاجاریه وجود دارد و مهم ترین دوره ای که آثار آن بیشتر جلب توجه می کند آثار و بناهای دوره ساسانی است که این دو حکایت از اهمیت ویژه این سرزمین در زمان امپراطوری بزرگ ساسانی است.
ایلام با فرهنگ و تمدن غنی و با پیشینه بیش از 7 هزار سال بخشی از تمدن ایلام باستانی است که در حدود 3000 سال ق.م به وجود آمد و تا سال 640 ق.م به حیات اجتماعی خود ادامه داد. ایلام در دوران طلایی خود از اقتدار خاصی برخوردار بود، اما در این سال به دست آشور بانی پال (پادشاه آشور) به خاک و خون کشیده شد و منقرض گردید. در کتیبه سنگی گل گل ملکشاهی چنین آمده است:"خاک شهر شوشان و ماداکتو و شهرهای دیگر را تماما به آشور کشیدم و در مدت یک ماه و یک روز کشور ایلام را با تمامی عرض آن جاروب کردم. من این مملکت را از عبور حشم و گوسفند و نغمات موسیقی بی نصیب ساخته و به درندگان، مارها، جانوران کویر و غزال اجازه دادم که آن را فرا گیرند."
در زمان ساسانیان ایلام جزو سرزمین پهله یعنی استان بزرگی که بعدا اعراب آن را جبال یا کوهستان نامیدند بوده است، سرزمینی که پادشاهان اشکانی نخستین پادشاهی را از آنجا آغاز کردند. از شهرهای مهم و مشهور دوره ساسانی در ایلام امروزی شهر تاریخی "سیروان" واقع در شهرستان شیروان چرداول و شهر تاریخی "سیمره" واقع در شهرستان دره شهر اشاره کرد.
ایلام در عهد باستان به ‹‹اریوجان›› معروف بود. اما ایلام کنونی در سال 1308 شمسی در منطقه ای که حسین آباد نامیده می شد از نو احداث گردیده و یک سال بعد با توجه به سابقه تاریخی و تصویب فرهنگستان ایران به نام "ایلام" نام گذاری شده است.
شهر ایلام در حصاری از کوه ها و ارتفاعات جنگلی استقرار یافته و آب و هوایی معتدل کوهستانی و بهاری دلپذیر دارد. از سه قرن پیش حکومت خود مختار والیان در منطقه ایلام و پشتکوه برقرار بوده است. از معروف ترین این والیان می توان از حسین خان، غلامرضا خان و حسین قلی خان ابوقداره نام برد. این افراد با یک سلسله روابط خاص به حکومت مرکزی ایران وابسته بودند و سالانه به میزان معینی مالیات و تعدادی تفنگچی در اختیار حکومت مرکزی قرار می دادند. آنان بدین وسیله از شاهان قاجار حکم والی گری منطقه را دریافت می کردند و به صورت خود مختار بر عشایر منطقه حکومت می راندند. مرکز حکم فرمایی والیان تحت تاثیر حیات اجتماعی منطقه مکان ثابتی نداشت.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بنابراین قشلاق عشایر در زمستان ها در باغشاهی عراق و یا در حسینیه بین النهرین واقع بود و تابستان ها برای ییلاق در هلیلان و یا حسین آباد (ایلام امروزی) به سر می بردند. هزینه نگهداری و امور این افراد از مالیات ها و باج های متعددی فراهم می گشت که به بهانه های مختلف از مردم منطقه اخذ می شد. آخرین والی منطقه در سال 1309 شمسی توسط رضا شاه سرکوب و به عراق پناهنده شد. از آن پس حسین آباد با نام جدید ایلام در تقسیمات کشوری جای گرفت.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مسافت جاده ای بین ایلام تا کرمانشاه 184 کیلومتر، اهواز 447 کیلومتر، خرم آباد 308 کیلومتر، تهران 710 کیلومتر می باشد.جمعیت این شهر برپایه سرشماری سال 1385 خورشیدی برابر با 155٬289 نفر بوده است. تمام ساکنان ایلام مسلمان بوده و پیرو مذهب شیعه دوازده امامی هستند. زبان رایج مردم ایلام کردی فیلی است. طوایف و ایلات مختلف نیز در تمامی شهرستان های استان با تفاوت اندک در ادای الفاظ و کلمات به این گویش کردی تکلم می کنند.جاذبه های فرهنگی تاریخی قلعه والی ایلام، کاخ فلاحتی، پل گاومیشان، شهر تاریخی ماداکتو، آتشکده و تنگه بهرام چوبین، دژ جولیان، قلعه کلم، قلعه سیاهکل، طاق شیرین و فرهاد، شهر تاریخی سیروانسنگ نوشته های قوچعلی، قلعه اسماعیل خان، پشت قلعه چوار، بقعه حاجی بختیار، مقبره مهدی بالله
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
صنایع دستی و سوغات ها
از مهمترین صنایع دستی استان که به دست هنرمندانه زنان و دختران ایلامی مخصوصا در نواحی ایلام دره شهر شیروان چرداول و ایوان بافت می شود فرش کرک و ابریشم و گلیم منحصر بفرد گل برجسته است که نقش و نگارهای آن از طبیعت و تاریخ و فرهنگ این منطقه الهام گرفته است. از دیگر صنایع دستی مهم استان می توان جاجیم بافی نمد مالی گیوه بافی فرنجی مالی قتره بافی را نام برد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مهمترین سوغات محلی در ایلام که حاصل نعمات خدادادی است عبارتند از: روغن حیوانی "دان" ایلامی (که به روغن کرمانشاهی معروف است) و کره محلی. عسل کوهی و ناب مناطق سورگه و شلم، کشک، ترخینه، کنجد، گردو، سقز محلی صمغ درخت بنه، شیرینی بژی بر ساق، شیرینی کله کنجی.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
قص در مناطق كردستان به صورت دسته جمعي است و اگر به صورت مختلط(زن ومرد) باشد در اصطلاح محلی این حالت را گنم و جو (یعنی گندم و جو) مینامند (در منطقه مكريان به آن رَشبَلك میگویند)
• در این رقصها معمولاً یك نفر كه حركات رقص را بهتر از دیگران میشناسد نقش رهبری گروه رقصندگان را به عهده گرفته و در ابتدای صف رقصندگان میایستد و با تكان دادن دستمالی كه در دست راست دارد ریتمها را به گروه منتقل كرده و در ایجاد هماهنگی لازم آنان را یاری میدهد. این فرد كه سر چوپی كش نامیده میشود با تكان دادن ماهرانه دستمال و ایجاد صدا بر هیجان رقصندگان میافزاید. تقسیمبندی رقصهای كوردی
رقصهای محلی كوردی را به دو دسته میتوان تقسیم نمود: ۱- رقصهای مذهبی۲- رقصهادی محلی كردی (عشیرهای) الف - رقصهای مذهبی:منظور از این رقصها، حركات پر شور در اوایش میباشد كه به سماع معروف بوده و در تكایا اجرا میشود در این نوع رقص دراویش در عالم بیخودی حركات سر و گردن خود را موسیقی ریتمیك هماهنگ كرده اصطلاحاً در وجد به سماع میپردازند. که در قسمتهای بالا توضیح داده شد . ب - رقصهای محلی كوردی عشیرهای:
رقصهای محلی كوردی را میتوان از ریشه دارترین و كهنترین رقصها دانست. هل پرین (حمله كردن) یا رقص كوردی در گذشته صرفاً با هدف آماده سازی و تقویت نیروی جسمانی و روحی مردم مناطق كوردنشین انجام میشد چرا كه مردمان این مناطق در گذشتههای نه چندان دور همواره شاهد جنگهای قبیلهای بودند و همین امر حفظ و آمادگی همیشگی را طلب میكرد لذا مردمان این مناطق در وقفههای بین جنگها و به مناسبتهای مختلف دست در دست یكدیگر آمادگی رزمیو شور و همبستگی پولادین خویش را به رخ دشمنان میكشیدند.رقص كوردی را یك رقص رزمیمیدانند كه دارای صلابت و متانتی خاص بوده و یاد آور یكپارچگی این مردمان غیور در تمامی ادوار میباشد.امروزه مجموع این رقصها را چوبی میگویند كه معمولاً به صورت دسته جمعی اجرا میشوند.رقصهای محلی با موسیقی كوردی پیوندی ابدی داشته و معمولاً زنان و مردان عشایر در مراسم شادی به دور از ابتذال دایره وار دست یكدیگر را گرفته به پایكوبی میپردازند، در اصطلاح محلی این حالت را گنم و جو(یعنی گندم و جو) مینامند( در منطقه مهاباد به آن رَشبَلك میگویند.)در این رقصها معمولاً یك نفر كه حركات رقص را بهتر از دیگران میشناسد نقش رهبری گروه رقصندگان را به عهده گرفته و در ابتدای صف رقصندگان میایستد و با تكان دادن دستمالی كه در دست راست دارد ریتمها را به گروه منتقل كرده و در ایجاد ایجاد هماهنگی لازم آنان را یاری میدهد. این فرد كه سر چوپی كش نامیده میشود با تكان دادن ماهرانه دستمال و ایجاد صدا بر هیجان رقصندگان میافزاید.در این هنگام دیگر افراد بدون دستمال به ردیف در كنار سر چوپی كش به گونهای قرار میگیرند كه هر یكی با دست چپ دست راست نفر بعد را میگیرد اصطلاحاً این حالت را گاوانی نامیده میشود.در رقصهای كوردی تمامی رقصندگان به سر گروه چشم دوخته و با ایجاد هماهنگی خاصی وحدت و یكپارچگی یك قوم ریشه دار را به تصویر میكشند برخی رقصهای كوردی دارای ملودیهای خاصی بوده و توسط گروهی از زنان ومردان اجرا میشوند و در برخی از رقصها یكی از رقصندگان از دیگران اجرا شده و در وسط جمع به تنهایی به هنرنمایی میپردازند و در این حالت معمولاً رقصنده دو دستمال رنگی در دستها نگه داشته و با آنها بازی میكند كه اصطلاحاً به این نوع رقص دو دستماله میگویند و بیشتر در كرمانشاه مرسوم است.نمایشها و رقصهای كوردی را میتوان به چند قسمت اصلی ذیل تقسیم كرد:۱- گه ریان ۲- پشت پا ۳- هه لگرتن ۴- فه تاح پاشا۵- لب لان۶- چه پی ۷- زه زنگی ۸- شه لایی ۹- سی جار ۱۰- خان امیری
گهریان :گهریان در زبان كوردی به معنی گشت و گذار و راه رفتن بوده و حركات مختص این رقص نیز معنای گشت و گذار در ذهن تداعی میكنند.گه ریان دارای دو مقام بوده كه یكی متعلق به مناطق روستایی و دیگری مناطق شهری میباشد این رقص نرم و آهسته و با لطافتی خاص شروع شده و به تدریج تندتر میشود. ملودی مربوط به این رقص با تنوع در ریتم و نوساناتی در اجرا تا پایان ادامه مییابد.در این رقص در واقع تاثیر گشت و گذار در زندگی كوردها به نمایش گذاشته میشود و تنوع ریتم در این رقص گویای تجربیاتی است كه در گشت و گذار به دست میآیند و میتوان گفت این رقص زیبا تبلیغی است برای خوب نگریستن در اشیاء و طبیعتاین رقص زندگی با فراز و نشیب و زیر و بم هایش به تصویر كشده شده و بر ضرورت بینایی و كسب تجربه برای رویارویی با رودخانه پر تلاطم زندگی تاكید میشود. این رقص، رقصندگان را برای رقصهای پر تحرك تر بعدی آماده میكند.تقریباً در كل مناطق كوردنشین ملودی این رقص به شكلی یكسان نواخته میشود و در این رقص نخستین حركت با پای چپ آغاز شد و حركت پای دیگر همواره با سر ضربهای دهل كه معمولاً باریتم دو تایی اجرا میشوند عوض میشود.پشت پا:پشت پا رقصی است كه كمی تندتر از گه ریان اجرا شده و در بیشتر مناطق كوردنشین مخصوص مردها میباشد رقص پشت پا همانطور كه از نامش پیداست انسان را به هوشیاری و به كارگیری تجارب میخواند تا مبادا شخص در زندگی از كسی پشت پا بخورد. ههلگرتن :هه لگرتن در لغت به معنای بلند كردن چیزی میباشد. این رقص بسیار پر جنب و جوش و شاد اجرا میشود كه با شور و جنب و جوش بسیار به سوی هدف روانه است. ریتم تند ملودی مخصوص این رقص هر گونه كسالت و خمودی را نفی كرده و بر اهمیت نشاط و هدفمندی در زندگی تاكید دارد. فتاح پاشایی :
فتاح از نظر لغوی به معنی جنبش و پایكوبی است.ملودی این رقص در سر تاسر كوردستان به شكلی یكنواخت و با ریتمی تند اجرا میشود و لذا این رقص بسیار پر جنب و جوش میباشد بیشتر مردم كردستان از این رقص استقبال میكنند. این رقص نشانگر انسانی است كه به شكرانه كسب موفقیتها و استفاده از نعمتهای خداوندی خوشحالی خود را به نمایش گذاشته است. لب لان :این رقص با ریتمی نرم و آهسته پس از فتاح پاشا اجرا میشود و میتوان در آن لزوم تنوع در زندگی را مشاهده كرد. پس از اجرای پر جنب و جوش رقصها گه ریان، پشت پا، هه لگرتن و فتاح پاشا به ضرورت، رقصندگان لب لان میرقصند تا كمی استراحت كرده و تجدید قوا كنند رقص لب لان در واقع انسان را از غلبه احساسات زودگذر نهی كرده، وی را پس از طی مرحله ضروری شور و مستی به قلمرو تفكر دور اندیشی و باز نگری رهنمون میسازد در این رقص، شركت كنندگان آرامش خاصی را احساس میكنند. چهپی :
چهپی همانطور كه اسمش پیداست به معنای چپ میباشد ملودی این آهنگ با وزن دو تایی اجرا شده و در بیشتر مناطق كوردنشین از جمله كرمانشاه، كوردستان، سنجابی، بسیار از آن استقبال میشود.فلسفه این رقص قوت بخشیدن به قسمت چپ بدن میباشد چرا كه معمولاً قسمت چپ بدن در انجام امور روزمره نقش كمتری داشته و به مرور زمان تنبل میشود و برای استفاده متعادل از تمامیت جسمانی همواره باید بكارگیری اعضاء سمت چپ بدن آنها را تقویت كرد. به همین منظور در رقص چه پی قسمت چپ بدن تحرك بیشتری یافته و از خمودگی خارج میگردد. در منطقه كرمانشاه بیشتر زنها از این رقص استقبال میكنند. زهنگی یا زندی :در این رقص رقصندگان یك قدم به جلو گذاشته و سپس یك قدم به عقب میروند و این حالت تا پایان ادامه مییابد در این رقص ضرورت احتیاط، دور اندیشی و تجزیه و تحلیل عملكرد از جانب انسان به تصویر كشیده میشود. در واقع در این رقص سنجیده گام برداشتن تبلیغ میگردد. شه لایی :این رقص را كه با ریتم لنگ اجرا میشود میتوان یك تراژدی شكست دانست در این رقص قدمها لنگان لنگان برداشته میشوند تا شكست در برابر چشمان حضار ترسیم گردد و در ترسیم این مصیبت كسی زبان به سخن نگشاید. سه جار :این نوع رقص با ریتم آرام و گاهاً تند است كه همان طور كه از اسمش بر میآید به معنی سه بار (سێ در رسم الخط كوردی) است كه در آن سه حركت پا و سه حركت به جلو وجود دارد و به گونهای یاد آور عدد مقدس ۳ در فرهنگ فلكلوریك كردهاست.خان امیری :این رقص نیز با ریتمی تند همراه است و در آن دستی از هم باز و در بالا قرار میگیرد و حلقهای باز تر و فراختر میسازد و بیشتر تناسبی است بین حركت دستها و پاها این رقص كه در آن گونهای خود نمایی و غرور خانی نیز دیده میشود تداعی كننده پیروزی و پرواز پرندگان را در خاطر میآورد .
اطلاعات بیشتر و کامل :
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بازی های محلی کلاوریزان
فردی کلاهی را پر از سنگریزه می نمود وآن را وارونه روی یک سطح قرار می داد سپس می بایست کلاه را طوری از زمین بردارد که سنگریزه ای برجای نماند اما اگر موفق نمی شد می بایست سنگریزه های باقیمانده در روی زمین را تک تک طوری بردارد که بقیه سنگریزه ها موجود در سطح تکان نخورند در غیر این صورت بازنده اعلام می گردید. هر کس در این بازی موفق می شد که یا کلاه را پر از سنگریزه برگرداند یا اینکه سنگریزه ها را تک تک بردارد به طوری که بقیه ی آنها تکان نخورد برنده اعلام می شد در این بازی دقت زیادی لازم بود و کسی که نمی توانست اعصاب آرامی داشته باشد موفق نمی گردید.هیله مارانی
(تخم مرغ شکستن) این بازی که به صورت برد و باخت انجام می گرفت به این صورت بود که در هر مرحله دو نفر با هم روبرو می شدند؛ هر کدام از طرفین تخم مرغی را محکم در دستش نگه می داشت به طوری که یک سر تخم مرغ به طرف بالا باشد و دیده شود سپس فرد دیگری تخم مرغ خود را از طرف سر آن به تخم مرغ طرف مقابل می زد اگر تخم مرغ یکی از آنها ترک بر می داشت این بار دو سر دیگر تخم مرغ را به هم می زدند اگر این بار نیز همان تخم مرغ ترک بر می داشت صاحب این تخم مرغ بازنده محسوب می شد و می بایست تخم مرغ خود را به طرف مقابل بدهد و اگر هر دو ترک برمی داشتند آن طرفی بازنده محسوب می شد که تخم مرغش بیشتر شکسته باشد. به این طریق یک فرد ممکن بود در روز چند تخم مرغ را صاحب شود.
حذف شود - تکراری
حذف شود - تکراری
و بالاخره کامل ترین آموزش و معرفی زبان کردی رو تو این تاپیک قرار دادم :
زبان کردی یکی از زبانهای هندواروپایی در شاخهٔ زبانهای ایرانی غربی است . همچنین کردی به زنجیره گویشی ای گفته میشود که کردها هم اینک با آن سخن میگویند. زبان کردی یا زبانهای کردی از زبانهای ایرانی شاخه غربی هستند که با زبان فارسی و بلوچی خویشاوندی دارند. تعریف یک زبان به عنوان «کردی» همواره دستخوش عوامل غیر زبانشناختی بهویژه عوامل سیاسی، و فرهنگی است. در واقع «زبان کُردی» به مانند زبان فارسی به معنای یک زبان با یک شکل استاندارد و مرز و تعریف مشخص نیست بلکه امروزه به طیفی از زبانهای ایرانی شمال غربی اطلاق میشود که گاه به هم نزدیک و گاه نسبت به هم از نظر زبانشناسی دورند. این زبانها که در پی تصمیمات اجتماعی/سیاسی در دوران معاصر نام «کردی» به خود گرفتهاند عبارتند از: فیلی ، کرمانجی، کلهری، سورانی، گورانی و اورامانی. زبان زازا را نیز گروهی جزو زبانهای کردی بهشمار آوردهاند.
زبان کردی شباهت زیادی به زبانهای بلوچی، گیلکی، و تالشی دارد، این زبان ها نیز متعلق به زیرگروه شمال غربی زبانهای ایرانی هستند. از دیگر زبانهای مشابه به زبان کردی که زیرگروه جنوب غربی زبانهای ایرانی به شمار میایند، لری و بختیاری و فارسی هستند. که هرکدام در مناطق وسیعی تکلم می شوند.
گویشهای مختلف عمدتاً در بخشهایی از ایران، عراق، سوریه و ترکیه مورد استفاده قرار میگیرد. جمعیتهای پراکنده کرد همچنین در جمهوری آذربایجان، ارمنستان، لبنان و اسرائیل نیز زندگی میکنند.
پیشینه و اصالت
پیشینه و اصالت این زبان نیز گاهوبیگاه از سوی محققان، زبان شناسان، تاریخ نویسان و ... گاه مورد تردید و گاه مورد تائید بوده، بسیاری از محققان زبانشناس آن را بازمانده همان زبان مادی دانسته، برخی آن را مشابه اوستا می دانند و برخی دیگر به کلی ارتباط بین زبان کردی و زبان مادها را رد میکنند . اما واقعیت چیست ؟ آیا از مادها به عنوان یک ملت مقتدر که زمانی بر قسمتی از آسیا حکمرانی کردهاند قبیلهای هم بر جای نمانده ؟ جواب این سئوال در نوشتههای پروفسور ولادیمیر مینورسکی خاورشناس روسی است که میگوید : زبان کردی به طور قطع از ریشه زبان مادی است . و مینویسد : اگر کردها از نوادگان مادها نباشند، پس بر سر ملتی چنین کهن و مقتدر چه آمدهاست و این همه قبیله و تیره مختلف کرد که به یک زبان واحد و جدای از زبان دیگر ایرانیان تکلم میکنند؛ از کجا آمدهاند؟».
این نظریه بعدها توسط ایلیا گرشویچ دیگر زبانشناس روسی بسط داده شد و وی اولین مدارک زبان شناختی را برای اثبات ریشه مادی زبان کردی مطرح کرد. جان لیمبرت خاورشناس آمریکایی٬ نیز معتقد است که مادها از اجداد کردها میباشند.
همچنین پروفسور گرنوت وینفور زبانشناس آلمانی، نیز اعتقاد دارد که اکثریت کسانی که امروزه به زبان کردی سخن می گویند به احتمال زیاد سابقاً از متکلمان به گویشهای زبان مادی بودهاند.
در مقابل، گارنیک آساتریان نیز معتقد است که تنها بازمانده زبان مادی شاید تاتی در آذربایجان و زبانهای مرکزی کاشان باشد». حال اینکه شبیهترین زبانها به زبان کردی، بلوچی، گیلکی، و تالشی هستند، این زبانها نیز چون زبان کردی متعلق به زیرگروه شمال غربی زبانهای ایرانی هستند و هیچ شباهت نزدیکی با شاخه زبانهای جنوب غربی ندارد که بتوان کردی را شبیه به زبانهای شاخه جنوب غربی به حساب آورد . ضمن اینکه دیگر زبانهای نزدیک به زبان کردی که زیرگروه جنوب غربی زبانهای ایرانی به شمار میآیند خود زبان فارسی را نیز شامل میشود.
گویش ها
محدودههایی که بنا بر اطلاعات سازمان سیا در آنها زبان کردی به عنوان زبان مادری سخن گفته میشود.
در برخی دستهبندیها کردی به سه دسته اصلی شماری، جنوبی و میانه تقسیم شده که خود شامل بیست و دو نوع گویش میباشد و هر گویش نوع نگارش و تلفظ خاصی دارد.تلاش برای یک زبان استاندارد برای کردی نتوانسته به موفقیتهای چشمگیری برسد.
شاخههای اصلی زبان کردی عبارتند از:
- کردی شمال-غرب:کرمانجی
- کردی مرکز:سورانی
- گویشهای جنوبی کردی:کرمانشاهی، فیلی، کلهری، و لکی.
زبان کردی سورانی در عراق زبان رسمی است در حالی که در کشور سوریه ممنوع است. تا اوت ۲۰۰۲ در ترکیه محدودیتهای شدیدی بر آن (کردی کرمانجی) اعمال میشد گرچه هنوز کاربرد آن در ترکیه محدود است . در ایران نیز در برخی رسانهها امکان استفاده از آن وجود دارد در حالی که استفاده از آن در نظام آموزشی دولتی هنوز صورت نپذیرفتهاست.
زبان کردی اخص را کرمانجی مینامند که خود لهجههای متعدد دارد مانند: مکری، سلیمانیهای، اردلانی، کرمانشاهی، بایزیدی، عبدویی، زندی. زبان کردی با دسته شمالی لهجههای ایرانی غربی بعض مشابهات دارد، و از زبانهای مهم دسته غربی بشمار میرود وصاحب اشعار و تصانیف، قصص و سنن ادبی است.
کلهری، سورانی، زازا
مقایسهٔ واژگان زبان کردی با دیگر زبانهای هندواروپایی
نویسه
کردی آلمانی ایتالیایی انگلیسی پرتغالی اسپانیایی سوئدی فارسی فرانسوی هلندی کرمانجی سورانی کلهری لکی گورانی زازاکی évar éware éware íware wérega - abend - evening - - afton ivār - evond bra bra bra bra bra bra bruder fratello brother irmão hermano bror, broder barādar frère broer, broeder te, tu to, tu ti tu to ti, to du voi you tu te, tú du to te, tu - hesin asin asin asin asin asin eisen ferro iron ferro hierro järn āhan fer ijzeren erd herd zoiw ? herd erd erde terra earth terra tierra jorden Zamin terre aanaarden ére ére ére íre íge - hier - here - - här - - - hingiv hengwín - ? ? hingemín honig - honey - honung angabin angabin honing kurt kurt kull kuell kol kilm kurz corto short curto corto kort kutāh court kort lév léw léw lic lic lew lippe labbro lip lábio labio läpp lab lèvre lip meh mang ? mang mange menge mond mese moon - - mane māh - maan nav naw naw nam nam name name nome name nome nombre nämna nām nom naam na na ne na ? né nein non no não no nej na non neen nú, nuh nwé nú nuh newe newe neu nuovo new novo nuevo ny now nouveau nieuw neh no nú nu no new neun nove ninie nove nueve nio noh neuf negen pardéz perdéz ? ? ? ? paradies paradise paradise paraíso paraíso paradis pardis paradis paradijs spenax espenax ? ? ? ? spinat spinacio spinach espinafre espinaca spenat esfanāj épinard spinazie stér estére esare asare hesare estare stern stella star estrela estrella stjärna setāre astre ster dot - dot det-aferat - - tochter - daughter - - dotter doxtar - dochter dlop dlop dlop teka dlop dilapa tropfen - drop - - droppa - - druppel
در گذشته زبان کردی تنها با نویسه عربی نوشته میشد؛ اما پس از جنگ جهانی اول و در پی جایگزینی نویسه عربی در ترکیه با نویسه لاتین، کردی نیز در این کشور با نویسه لاتین نوشته شد. غیر از این کردهای ساکن در شوروی سابق نویسه سیریلیک به کار میبردند. هماکنون در ایران و عراق کردی بانویسه عربی نوشته میشود.
واژگان کردی
آواها
زبان کردی دارای ۸ حرف صدادار است:
و نیز دارای ۲۳ حرف بیصدا است:
کردی a e ê i î o u û فارسی آ (مثل آرام) ا مثل اشک ا مثل امروز ای کوتاه (در فارسی معادل ندارد) ای (مثل ایلام) أ (مثل أردک) او کوتاه (در فارسی معادل ندارد) او (مثل دوست)
ساختار
کردی b c ç d f g h j k l m n p q r s ş t v w x y z فارسی ب ج چ د ف گ ه ژ ک ل م ن پ ق ر س ش ت و ((ڤ در نگارش جدیدعربی(توجه: ف با سه نقطه روی آن))، [مثل very یا violin]) و (به گونه ای که در عربی تلفظ می شود) (مثل window) خ ی (مثل یاور) ز
ضمیر
ضمیرهای شخصی
ضمیرهای اشاره
آلمانی کرمانجی سورانی کلهری لکی فارسی زازایی تالشی حالتهای rectus ich ez min mi me man ez ez du tu to ti tu to tı te er, sie, es ew ew ewe ow u o, a av wir em ême îme îma mā ma ama ihr hûn êwe îwe hume şoma şıma şema sie pl. ew ewan ewane owen îşān ê avon حالتهای obliquus mein(s), mir, mich min min mi(n) mi(n) man mı(n) me(n) dein(s), dir, dich te to ti tu to to te sein(s), ihm, ihn wî ew ewe iw u ey ay ihr(s), ihr, ihr wê ew ewe iw u aye ay unser(s), uns, uns me ême îme îme mā ma ama euer(s), euch, euch we êwe îwe hume şoma şıma şema ihre(s), ihnen, sie pl. wan ewan ewane iwin îşān / înhā inan avon
ضمیرهای اشاره
ضمیرهای پسوندی
آلمانی کرمانجی سورانی کلهری لکی پارسی زازایی نامها dieser, diese, diese pl. ev em ev ye, yewane in, işān / inhā (ı)no, (ı)na, (ı)nê حالتها diesem vî em ev ye in (ı)ney dieser vê em ev ye in (ı)naye diese, diesen van em ev yewan işān / inhā (ı)ninan
در سورانی و کلهری ضمیرهای پسوندی مانند فارسی هستند. آنها در انتهای کلمه قرار گرفته و دو کلمه را به هم پیوند میدهند. مثلاً:
ضمیرهای پسوندی:
فارسی سورانی کلهری لکی Mal Mal Mal hen Malam Malem Malem henme
نمونههایی برای حالت مفرد ("Kur" در کردی یعنی پسر):
فارسی سورانی و کلهری پسآوا سورانی و کلهری قطعی نامعین معین -am -em -m -ekem ekêm -at -et -t -eket ekêt -ash -î -y -ekey -ekêy -man -man -man -ekeman -ekêman -tan -tan -tan -eketan -ekêtan -shan -yan -yan -ekeyan -ekêyan
نمونههایی برای حالت جمع:
فارسی سورانی و کلهوری قطعی نامعین معین Pesaram Kurem Kurekem Kurrekêm Pesarat Kuret Kureket Kurekêt Pesarash Kurî Kurekî Kurekêy Pesarman Kurman Kurekman Kurekêman Pesartan Kurtan Kurektan Kurekêtan Pesarshan pl. Kuryan Kurekyan Kurekêyan
اضافه
فارسی سورانی و کلهری قطعی نامعین معین Pesaranam Kuranem Kurekanem Kurekanêm Pesaranat Kuranet Kurekanet Kurekanêt Pesaranash Kuranî Kurekanî Kurekanêy Pesaranman Kuranman Kurekanman Kurekanêman Pesarantan Kurantan Kurekantan Kurekanêtan Pesaranshan pl. Kuranyan Kurekanyan Kurekanêyan
در کردی هم مانند دیگر زبانهای ایرانی «اضافه» وجود دارد.
شکل اضافه در کردی بسیار شبیه فارسی است؛ تنها در گویش کرمانجی هنگامی که اضافه مفرد باشد، بسته به اینکه اضافه مذکر باشد یا مونث به ترتیب پس از آن «ê» یا "a" میآید.
آلمانی کرمانجی سورانی کلهری فارسی Haus Mal Mal Mal Mal Mein Haus Mala min Malî min - Male man
شکلهای «اضافه» در زبان کردی:
در مثالهای زیر پسوند اضافه پررنگ آورده شدهاست. در زبان کردی خواندگار به معنی شاگرد و مامُستِه به معنی آموزگار است.
کرمانجی سورانی کلهری حالتها مفرد مذکر مفرد مونث جمع مفرد مذکر مفرد مونث جمع مفرد مذکر مفرد مونث جمع پسوند اضافه -ê -a -ên -î -î -anî -î -î -anî
همانطور که مشاهده شد در همهٔ گویشها کلمه آموزگار بیجنسیت بود و تنها در گویش کرمانجی هنگامی که شاگرد مفرد بود، جنسیت آن تعیینکنندهٔ پسوند پس از آن بود.
کرمانجی سورانی کلهری معنی حالتهای پسوند اضافه xwendekar-ê mamoste xwendekar-î mamoste xwendekar-î mamoste shagerd-e amuzgar xwendekar-a mamoste - - shagerd-e amuzgar xwendekar-ên mamoste xwendekar-anî mamoste xwendekar-anî mamoste shagerd-ane amuzgar xwendekar-ên mamoste-yan xwendekar-anî mamoste-yan xwendekar-anî mamoste-yan shagerd-ane amuzgar-an
مثالهایی دیگر:
گذشته
کرمانجی سورانی کلهری معنی Xwendekarê mamoste baş e Xwendekarî mamoste baş e Xwendekarî mamoste xas e Shagerde amuzgar xub ast Ew xwendekarê mamoste dibîne Ew xwendekarî mamoste debîne Ewe xwendekarî mamoste wînûd U shagerde amuzgar (ra) binad Bide Xwendekarê mamoste Bide Xwendekarî mamoste Bide Xwendekarî mamoste Bede shagerde amuzgar Xwendekarê mamoste bide Xwendekarî mamoste bide Xwendekarî mamoste bide shagerde amuzgar bede
در کرمانجی بر خلاف دیگر زبانهای هندواروپایی، شکل گذشته فعل بستگی به این دارد که فعل لازم است یا متعدی. در این نمونه با توجه به اینکه «دیدن» متعدی است و «رفتن» لازم شکل گذشتهٔ آنها در گویش کرمانجی با هم تفاوت دارد.
آلمانی کرمانجی سورانی کلهری لکی فارسی Ich sah dich Min tu dîtî Min to dîtim Mi ti dîtim Mi tunem dî Man to (ra) dîdam حال
آلمانی کرمانجی سورانی کلهری لکی فارسی Ich ging Ez çûm Min çûm Mi çûm Mi çim Man raftam
در کردی زمان حال با پیشوند «د» ساخته میشود؛ مانند فارسی پس از «د» ریشه فعل و پس از آن پسوند شخصی میآید (مثلاً مانند فارس برای اول شخص پسوند «م» میآید). در گویش جنوبی -همچنین در چندین لهجه از گویشهای مرکزی و شمالی- پیشوند «د» نادیده انگاشته تواند شد.
برای نمونه فعل رفتن که ریشه آن در زبانهای کردیتبار «ç» است، چنین صرف میشود:
نمونههای دیگری از اول شخص مفرد در پی میآید. زیر ریشه فعلها خط کشیده شدهاست.
آلمانی کرمانجی سورانی لکی گورانی فارسی Ich gehe Ez diçim Min deçim Mi meçim Mi çim Man ravam Du gehst Tu diçî To deçî Tu meçî Ti çîd To ravi Er/Sie/Es geht Ew diçe Ew deçe Iw meçû Ewe çûd U ravad Wir gehen Em diçin Ême deçin Îme meçîm(-in) Îme çîm Ma ravim Ihr geht Hûn diçin Ewe deçin Hume meçîn(-an) Îwe çin Shoma ravid Sie gehen Ew diçin Ewan deçin Iwin meçin Ewane çin Ishan ravand
استثنائاً از آنجا که تلفظ «de-ê-im» دشوار است، «têm» تلفظ میشود.
آلمانی کرمانجی سورانی کلهری لکی فارسی Ich mache Ez dikim Min dekim Mi kim Me makam Man konam Ich esse Ez dixwm Min dexwm Mi mexwm Me marem Man xoram Ich nehme Ez digirim Min degirim Mi girim Me moshem Man guyam Ich weiß Ez dizanim Min dezanim Mi zanim Me mazanem Man danam Ich komme Ez têm Min têm Min têm Me mam Man ayam Ich töte Ez dikujim Min dekujim Mi kujim Me makushem Man kusham Ich sterbe Ez dimirim Min demirim Mi mirim Me mamerem Man miram Ich lebe Ez dijîm Min dejîm Mi jîm Me majhîm Man ziyam Ich weine Ez digrîm Min degrîm Mi grîm Me mowemegeri Man geryam
فرمان دادن
در زبان کردی مانند پارسی با پیشوند «ب» دستور داده میشود. در آغاز پیشوند ب میآید و سپس ریشه فعل:
مقایسه زمانها در گویشهای مختلف کردی
آلمانی کرمانجی سورانی کلهُری فارسی Mache! Bike! Bike! Bike! bekon! Iss! Bixw! Bixw! Bixw! bexor! Nimm! Bigire! Bigire! Bigire! Begu! Gehe! Biçe! Biçe! Biçe! bero! Wisse! Bizane! Bizane! Bizane! bedan! Komme! Bê! Bê! Bê! bia! Töte! Bikuje! Bikuje! Bikuje! bekosh! Stirb! Bimire! Bimire! Bimire! bemir! Lebe! Bijî! Bijî! Bijî! bezî! Weine! Bigrî! Bigrî! Bigrî! begery!
وای خسته شدم دیگه ... ولی خوب بود و کامل ! اگه دوست داشتین خدا رو شکر اگه نه اشکالاتشو بهم بگین که اصلاحش کنم . ممنون از صبر و حوصلتون .
Lekî Erkewazî Kelhurî Soranî Kurmancî Hewramî English mi hetim me hatim mi hatim min hatim ez hatim - I came mi merim/mexwim me xwem/xwerim mi xwem/dixwem min exwem/dexom ez dixwim minmeweru I eat mi nanim hward me nan xwardim mi nan xwardim min nanim xward min nan xward - I ate the meal mi nane merim/mexwim me nan xwem mi nan xwem min nan dexwim ez nanê dixwim - I am eating the meal mi nanme mehward me nan xwardisim mi na xwardêam min nanimdexward min nan dixward - I was eating the meal mi hetime me hatimow mi hatime min hatûme ez hatime - I have come mi hetüm me hatüm mi hatüm min hatibûm ez hatibûm - I had come
دوستان تا به حالا استقبال خوبی از این تاپیک شده . به نظر شما تاپیک خوبیه ؟ ارزش صرف وقت و هزینه داره ؟ لطفا نظراتتون رو بنویسین .
چه جوری میتونم بعضی از پست ها رو خودم حذف کنم ؟
به نظر شما این تاپیک رو چجوری ادامه بدم ؟ با کردی فیلی ایلام یا آموزش تمام گویش ها و گونه های کردی رو ادامه بدم ؟ لطفا جهت قویتر شدن بار این تاپیک دوستان نظرشونو درباره تاپیک همین جا اعلام کنن . منتظر نظرهای سازنده شما هستم .... :n12:
حالا من اینو از روی تجربه میگم، ولی معمولا از مطالب کپی شده استقبال خوبی نمیشه...
:n16:
با سلام و خسته نباشید
عاشق اینم که زبونهای مختلفو بلد باشم
اینجا سر میزنم شاید چیزایی یاد گرفتم
دستتان خوش بَ
سلام دوست خوبم . ممنون . آره منم دوست دارم زبانهای زیادی رو یاد بگیرم . به زودی کلمات کاربردی رو به زبان کردی قرار میدم ان شا الله که بتونین استفاده کنین .نقل قول:
خاهش کم روله گیان .
پست آموزش کامل کردیتون واقعا جالب بود خیلی ممنون
متن ترانه های آواز اساطیر شهرام ناظری (شاهنامه کردی)
شاهنامه به زبان کردی
-----------------
ده رمانِ زامان، دَرده گه یْ کاریم(درمان دردهای زخم کاریم)
هامْ رازِ نالَه یْ ، شُوان بی داریم(همراز ناله شبهای بیداریم)
راحَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم(آرامش جان محنت بار من)
مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم(تسکین دل پر ز خار من)
آیْ را حَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم(آرامش جان محنت بار من)
مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم(تسکین دل پر ز خار من)
کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی (کجاست لیلی، لیلی نیست، لیلی رفته)
خیال دُ وِیْ تُاو نیشْتَنِ وَ جَرْگَم (فکر وخیال تو ناگهانی بر دل من نشست)
وَه دوریتْ قَسَمْ ، رازیمُ وَ مَرْگَم(به دوریت قسم به مرد نم راضیم)
هی چه مانمَ رﻳﮊاوْ، روخسارَم زرْدَه ن له داخِ یارانْ پیرانِمُ کَردَنْ(چشمانم مانند ریجاب است"نام رودی در یکی از مناطق کرمانشاه" رخسارم زرد است غم یاران پیرم کرده است)
آیْ شَرطِِمْ شَرطیوَنْ، مَجْنونْ شَرط کَردَ ن (عهد من همان عهدیست که مجنون بسته)
لِیْلِی مِن تونی تا وِ رویِ مَردَنْ(لیلی من تو هستی تا زمان مردن)
کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی (کجاست لیلی، لیلی نیست، لیلی رفته)
در جدول زير پيوستگی زبان کردی ايلامی با زبان های باستانی بررسی می شود:
فارسی امروزی پارسی باستان پهلوی کردی ايلامی خشک هوشکه هوشک هشک کوه کيوفه کوف کووه باد واته واد وا خورشيد خوره خور خور برگ ورکه ولگ ولنگ برف وفره وفر وفر مغز مزغه مزغ مزگ
اين تنها گوشه ای از پيوستگی های زبان کردی ايلامی با زبان های باستان است.
تازه یه کلمه هست البته یه فعل که ریشه اش کردیه و تو انجلیسیو فارسی باستان بوده و اون اینه :
کردی : بییل (بگذار)
فارسی : بهل (بگذار)
انگلیسی held or hold (بگذار)
:n04:
سلام دستان خوشبه تاپێك باشتان رازان دئۆ
ئهگهر گوڵ بووم ... گوڵی دهستی تۆم
ئهگهر خوێن بووم ... خوێنی دڵی تۆمئهگهر ئاشق بووم ... ئاشقی چاوی تۆمئهگهر بێ کهس بووم ... بێ کهسی دووری تۆم
صبال خیر....
زور زور سباس لیت ئهکهم....
م خوهم بهچه ئیلامم...
متاسفانه تلاش های زیادی کردم واسه یاد گرفتن سورانی ولی نشده که نشده!!!! :)))
شما اگر بلدی سورانی، عالی میشه بتونیم سورانی کار کنیم اینجا به عنوان شاید رسمی ترین سورانی؟؟؟ هم سلیمانیه کار میشه هم کردستان خودمون!!
ضمن اینکه معمولا دلیل بخصوصی برای نوشتار کردی ئیلامی خودمون پیدا نمیشه و یا با همون تق تقی نوشتن کارمون رو راه میندازیم خودمون!! ولی خوندن یا نوشتن سورانی یا فهمیدن سورانی که الان اکثر اهنگای کردی پدر مادر دار و شبکههای کردی پدر مادر دار به این زبونه به نظرم خیلی مهم تره!!!!
به هر صورت، به شدت دنبال یاد گرفتن سورانی هستم.... اگر منبع بخصوصی داری ممنون میشم دوست من! :)))
پسوند وه در زبان کردی چه معنایی دارد