فکر کنم شما برداشتت از مطالب کتاب با برداشت من متفاوته ولی قاعدتا راجع به متن به این واضحی نباید این اختلاف باشه .
ص 39 این کتاب :
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و من گفتم که ما بخاطر اینکه بتونیم تفکر رو ادامه بدیم مجبوریم این مسائل رو بپذیریم. در پاراگراف بعدی دقیقا این جمله ی راسل هست :
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در مورد مثال گربه ، و مثال میز و سفره قبل از اون میاد توجیهاتی برای رد این مسئله میاره ولی بازم باید دقت کنی با استدلال کامل رد نمیکنه. بلکه تلاش میکنه بگه احتمال همچین چیزی بعیده . چون مثلا گربه اگر در این فاصله گرسنه میشه چطور میتونه وقتی وجود نداره گرسنه بشه.
راجع به این احتمال داده به مسائل از نظر من در برخی موارد قدرت احتمال دادن ما از بین میره . دوستمون در پست قبلی گفته بودند که :
[/RIGHT]
من نمیتونم بپذیرم چطور احتمال در نظر میگیرد .ما زمانی از احتمال حرف میزنیم که دانسته های قبلی راجع به موضوع رو داشته باشیم. وقتی دانسته ی قبلی وجود نداره بحث احتمال هم بی معنی هست. مثلا راجع به وجود یا عدم وجود خدا نمیتونیم احتمال خاصی قائل بشیم . ما همه میدونیم که اگر ما در یک شبیه سازی باشیم یا همه چیزی جز خواب خدا نباشیم دیگه شیوه ی بررسی احتمال درستی مسائل زیر سواله نمیشه ازش استفاده کرد. فکر کنم کم و بیش این یک مغلطه مصادره به مطلوب هست.
قاعدتا اگر منی هم وجود نداشته باشم که بخوام ادعایی خلاف با باور شما بکنم ، شما خودتون باید برای اعتقادتون دلیل داشته باشید که همونطور که عکس صفحه کتاب رو گذاشتم راسل میگه استدلالی وجود نداره . من اول بحث هم گفتم نه این ادعا و نه نقیضش قابل اثبات یا رد نیستن. همینکه به این برسیم که اینها باورهای پذیرفته شده ی بدون دلیل هستن کافیه چون بقول راسل اکثرا انتظارات بی جا از فلسفه دارن . در قدم بعدی هم فکر کنم اینکه دست به دادن احتمال نزنیم بهتره ...
خودم شخصا مادی گرا هستم ولی در مقابل چیزی که واضح هست دلیلی وجود نداره مقاومت نمیکنم .