شانس

دوستان به نظر شما شانس وجود داره و اگر وجود نداره دلیلتون چیه و همچنین اگر معتقد هستید واقعن شانس وجود داره در مورد سازو کارش توضیح بدید. لطفن نظرتون رو بگید و نیازی به مرجع و ... نیست و البته اضافه میکنم که بحث منطقی و با مرجع به پر بار تر شدن تاپیک و قابل استنادتر شدن صحبت های شما کمک میکنه. لطفن از ارسال اسپام هم پرهیز کنید.

نقل قول:

---

نوشته شده توسط Saeed Dz [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

منظور از شانس اینجا هر آنچه که انتخابش از توان ما خارج هستش.

---

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

در مورد نظر سنجی هم با خیال راحت نظر بدید. امکان مشاهده اینکه چه کسی به چه گزینه ای رای داده وجود نداره پس لطفن صادقانه اینکار رو کنید.



با تشکر.

سلام. شانس از چه دیدگاهی ؟ ما خیلی چیزها داریم که در مفهوم تئوریک اسمش شانس گذاشته میشه.

- یکی اینکه برحسب عوامل سـوپرنچرال یا نیروهای خارق العاده مثلن خدا یک رخداد حادث بشه ، که البته کاری به این نداریم
- بعدی اینکه یک اتفاقی افـــتـاده و بر حسب اینکه اتفاق خوب یا بد بوده برچسب شانس بهش زده میشه.. مثلن "من در حین
رانندگی ماشینم وسط جاده خــــراب میشه ، میگم ببین چه شانس بیخودی دارم" این فقط یک برچسب هست که بر خوب یا
بد بودن این رخداد زده میشه.

- و بالاخره نوع آخــــر همـــون احتمال هستش که در ریاضیات مطرحه ، و با توجه به عکسی که گذاشتی فکر میکنم منظورت
همین باشه ؟

خب حالا به هرحال ، حالت اول رو که نمیتونم قبول کنم و جای بحثشم نیست ، حالت دوم هم که بدیهیه چون در آخر برچسـب
شانس زده میشه. حالت سوم رو قبول دارم چون از لحاظ ریاضی قابل توجیهه.

دیگه همین :n02:

شانش حتما وجود داره که در اصل همون انرژی مثبت و انرژی منفیه

دقت کردید اخلاق و اعمال که انسان انجام میده روی چهره اش تاثیر زیادی داره ؟
شانس هم همین حالت رو داره و اگه انرژی های پاک و مثبت رو به خودت جذب کنی اتفاق های خوب میاد سراغت و تمام دنیا دست به دست
هم میده که سختی نکشی و پشت سر هم شانس بیاری

جذب انرژی های منفی هم باعث میشه بد شانس بشی و هر نیروی منفی و بدی که هست بیاد طرفت و تمام دنیا تلاش میکنه که راه ها به روت بسته شه

این نظر منه

به اون معنی که فکر میکنم منظور مردم از کاربرد کلمه شانسه نه، قبول ندارم. بنظر من در دو حالت شانس مطرح میشه:

1-بر حسب کم قدرتی انسان در محاسبه تمامی جوانب و احتمالات؛ شانس و اقبال و بخت و... رو مطرح میکنیم...
برای مثال در همین تاس ...خوب نوع پرتاب و تاثیر تک تک عناصر من جمله مقاومت و حرکت هوا و برخورد به سطح و چرخش و...بدون شک مسیر تاس رو معین میکنه...ولی این امر که شاید محاسبه اش در اون لحظه ناممکن نشون میده واقعن روی اقبال و خوش/بد شانسی فرده؟

2- برای مسایلی خارج از توان ما در زندگی...مثل محل تولد ...یا خانواده... یا ازدواج اجباری...و...یا هر چیزی که انتخابش در توان ما نیست...(بذات مثل دو مورد اول یا بسته به شرایط مثل نوع آخر)
برای مثال اینکه در محلی بدنیا بیاییم که جنگ یا انقلاب یا بلای طبیعی در جریان باشه شانس ماست؟ در تصویربزرگتر اگر از فردیت و محوریت خودمون در کلیه مسایل عبور کنیم و جهان رو بزرگتر از امیال خودمون ببینیم، میبینیم یکی ازاجدادگرامیمون راهش کج شده به اون منطقه... یک رخداد طبیعی معمول...
این امر بدبیاری اون فرد تلقی میشه؟ بله. این بدبیاری رو میشه شانس تعبیر کرد و این عنوان رو بهش داد: عجب شانس بدی. اما شانس به معنی سازو کاری خارج از توانِ اراده (در این مثال از پیش مقدر شده در زمان جد اون فرد.) نه یک سر نوشت محتوم و قاعی ازلی ابدی و ساری در تمام امور از نوع مَثَل: گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه به آب زمزم و کوثر هم پاک نمیشود...

در کل مفهوم شانس به هضم خیلی چیزها کمک میکنه مثل باخت در تخته...ولی تخدیری برای خیلی از مسایل مثل ناموفق بودن ها...

نقل قول:

---

نوشته شده توسط A m ! n [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سلام. شانس از چه دیدگاهی ؟ ما خیلی چیزها داریم که در مفهوم تئوریک اسمش شانس گذاشته میشه.

- یکی اینکه برحسب عوامل سـوپرنچرال یا نیروهای خارق العاده مثلن خدا یک رخداد حادث بشه ، که البته کاری به این نداریم
- بعدی اینکه یک اتفاقی افـــتـاده و بر حسب اینکه اتفاق خوب یا بد بوده برچسب شانس بهش زده میشه.. مثلن "من در حین
رانندگی ماشینم وسط جاده خــــراب میشه ، میگم ببین چه شانس بیخودی دارم" این فقط یک برچسب هست که بر خوب یا
بد بودن این رخداد زده میشه.

- و بالاخره نوع آخــــر همـــون احتمال هستش که در ریاضیات مطرحه ، و با توجه به عکسی که گذاشتی فکر میکنم منظورت
همین باشه ؟

خب حالا به هرحال ، حالت اول رو که نمیتونم قبول کنم و جای بحثشم نیست ، حالت دوم هم که بدیهیه چون در آخر برچسـب
شانس زده میشه. حالت سوم رو قبول دارم چون از لحاظ ریاضی قابل توجیهه.

دیگه همین :n02:

---

منظور از شانس اینجا هر آنچه که انتخابش از توان ما خارج هستش.
ممنونم از توضیحات کاملت. : دی

پـس این فقط بر میگرده به یک چیز... مثلن میگن فلـــانی آدم خوش شــانسیه ، یا فلان کَسک بدشانـــسه..
یا میگن فلان کس قدمش سبکه و ... . گاهی وقتـــا شده صبح زود میرم مغازه و پول رو که میدم طرف میگه
امیدوارم خوش یمن باشی و ... . :blink:

هیچ اعتقادی به این قضیه ندارم.. هرآنچــــه اتفاقی که برای ما میفته تا درصدیش مربوط به نتایـج کارهـــــای
خودمــــون هست ( قابل کنترل ) و باقیـــــش هـم مرتبط با فاکتورهای غیرقابل کنترل هستش ؛ که البته بازم
نمــــیشه این رو به خوش شانسی یا بد شانسی فردی نسبت داد. برای خودم اینطور بوده که اتفاقها درست
همونطور که باب میلم بوده افتاده و گاهی وقتا هم کاملن خلاف میل باطنیم.. با رعایت خیلی از چیزها میشه
به درصد متغیرهای قابل کنترل اضافه کرد و در نقطه ی مقابل از کمیت متغیرهای غیرقابل کنترل کاست..
این یک بحثی در اقتصاد مهندسی ( کتاب دانشگاهی رشته های مهندسی ) هستش.

حتی در پرتاب دایس هم میشه با روشهایی کنترل انجام داد ، مثلن در شـــرایط غیراستاندارد با تغییر مرکزثقل
دایس یا استفاده از دایسهای کره ای و چینی که تعادل یکسان ندارند یه جــای دایسهای آلمانی که دقیق ترین
تعادل رو دارند!

چندتا جمله ی قشنگ در مورد شانس دیدم خیلی زیباست


Diligence is the mother of good luck
{Benjamin Franklin}

Shallow men believe in luck. Strong men believe in cause and effect {Ralph Waldo Emerson}


Be prepared, work hard, and hope for a little luck. Recognize that the harder you work and the better prepared you are, the more luck you might have
{Ed Bradley }



Chance is a word void of sense; nothing can exist without a cause
{Voltaire}

نمیدونم اسمش شانسه یا نه ولی انگار بعضی آدما زندگیشون اتفاقها یه الگوی خاصی داره همیشه بازنده ماجرا میشن و بعضیا همیشه برنده.
هر جور خواستم این موضوع رو رد کنم نتونستم. این چیزیه که تموم عمرم تجربش کردم:n27:

نقل قول:

---

نوشته شده توسط mohammad varaste [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

نمیدونم اسمش شانسه یا نه ولی انگار بعضی آدما زندگیشون اتفاقها یه الگوی خاصی داره همیشه بازنده ماجرا میشن و بعضیا همیشه برنده.
هر جور خواستم این موضوع رو رد کنم نتونستم. این چیزیه که تموم عمرم تجربش کردم:n27:

---

باید دید منظور شما دقیقا چه الگوهاییه (یه آدم هست همیشه موقع رانندگی جریمه میشه؟ یا یه آدم هست همیشه توی قرعه کشی بانک برنده میشه؟)، خیلی از چیزهایی که ما اسمشو شانس می گذاریم بیشتر وابسته به نحوه رفتار اون افراد هستن تا صرفا شانس.

بنده نمیتونم در مورد شانس صحبت کنم ، اما وقتی یک معیاری به نام خوش و بعد کنارش معرفی میکنیم و سپس مقایسه میکنیم اتفاقات انجام شده رو با اون معیار ها میشه گفت یک نفر به خاطر یکی از اتفاقات عمرش خوش یا بد شانس هست در اون مورد

شانسی وجونداره اتفاق که وجود داره

شانس با احتمال و تصادف فرق میکنه ، شانس نیرو و وقایع ماورائی رو در بروز نتایج سهیم میدونه در حالی که احتمال پیشامدهایی هستند که با وقایع تصادفی سرو کار دارند.

رویدادی که نتیجه اون مشخص نیست و تنها با انجام آزمایش نتیجه اش مشخص میشه تصادف هست (تبعیت از قانون احتمالات ریاضی) ولی واقعه ای که نتیجه اون تحت تاثیر نیروهای ماورائی مشخص هست (خوش شانسی و بدشانسی) و از قانونی هم تبعیت نمیکنه و عوامل موثر بر اون هم قابل کنترل نیستن شانس است.

بعضی عوامل روی یک رویداد تصادفی قابل کنترل هستن و نتیجه حاصل از قوانین رو میتونه تحت تاثیر قرار بده مثل اصطکاک ، جریان و حرکت هوا، جنبش و .. که روی نتیجه تاس تاثیر گذار بوده و قابلیت کنترل دارند.


با تعریفی که از شانس و وقایع تصادفی ارائه شد به نظر من چیزی به اسم شانس وجود نداره و حوادث و اتفاقات همان وقایع تصادفی هستند که از قوانین احتمالات ریاضی تبعیت میکنن و عوامل قابل کنترل میتونه نتیجه نهایی رو تحت تاثیر قرار بده.

ﭼﺮا ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺮدم ﺑﯽ وﻗﻔﻪ در زﻧﺪﮔﯽ ﺷﺎﻧﺲ ﻣﯽ ﺁورﻧﺪ در ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺳﺎﻳﺮﻳﻦ همیشه ﺑﺪﺷﺎﻧﺲ هستند؟ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺑﺮاﯼ ﺑﺮرﺳﯽ ﭼﻴﺰﯼ ﮐﻪ ﻣﺮدم ﺁن را ﺷﺎﻧﺲ ﻣﯽ ﺧﻮاﻧﻨﺪ، دﻩ ﺳﺎل ﻗﺒﻞ ﺷﺮوع ﺷﺪ. اﻓﺮاد ﺑﺪﺷﺎﻧﺲ ً ﻋﻤﻮﻣﺎ ﻋﺼﺒﯽ ﺗﺮ از اﻓﺮاد ﺧﻮش ﺷﺎﻧﺲ هستند و اﻳﻦ ﻓﺸﺎر ﻋﺼﺒﯽ ﺗﻮاﻧﺎﻳﯽ ﺁﻧﻬﺎ در ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻓﺮﺻﺖ های ﻏﻴﺮﻣﻨﺘﻈﺮﻩ را ﻣﺨﺘﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. در ﻧﺘﻴﺠﻪ، ﺁﻧﻬﺎ ﻓﺮﺻﺖ هاﯼ ﻏﻴﺮﻣﻨﺘﻈﺮﻩ را ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺑﻴﺶ از ﺣﺪ ﺑﺮ ﺳﺎﻳﺮ اﻣﻮر از دﺳﺖ ﻣﯽ دهند. ﺑﺮاﯼ ﻣﺜﺎل وﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﻣﯽ روﻧﺪ ﭼﻨﺎن ﻏﺮق ﻳﺎﻓﺘﻦ ﺟﻔﺖ ﺑﯽ ﻧﻘﺼﯽ هستند ﮐﻪ ﻓﺮﺻﺖ هاﯼ ﻋﺎﻟﯽ ﺑﺮاﯼ ﻳﺎﻓﺘﻦ دوﺳﺘﺎن ﺧﻮب را از دﺳﺖ ﻣﯽ دهند. ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﻳﺎﻓﺘﻦ ﻣﺸﺎﻏﻞ ﺧﺎﺻﯽ روزﻧﺎﻣﻪ را ورق ﻣﯽ زﻧﻨﺪ و از دﻳﺪن ﺳﺎﻳﺮ ﻓﺮﺻﺖ هاﯼ ﺷﻐﻠﯽ ﺑﺎز ﻣﯽﻣﺎﻧﻨﺪ. اﻓﺮاد ﺧﻮش ﺷﺎﻧﺲ ﺁدم هاﯼ راﺣﺖ ﺗﺮ و ﺑﺎزﺗﺮﯼ هﺴﺘﻨﺪ، در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺁﻧﭽﻪ را در اﻃﺮاﻓﺸﺎن وﺟﻮد دارد و ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﺁﻧﭽﻪ را در ﺟﺴﺘﺠﻮﯼ ﺁﻧﻬﺎ هستند ﻣﯽ ﺑﻴﻨﻨﺪ.
در ﻣﺠﻤﻮع ﺁدم هاﯼ ﺧﻮش اﻗﺒﺎل ﺑﺮ اﺳﺎس ﭼﻬﺎر اﺻﻞ، ﺑﺮاﯼ ﺧﻮد ﻓﺮﺻﺖ اﻳﺠﺎد ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ:
اول : ﺁﻧﻬﺎ در اﻳﺠﺎد و ﻳﺎﻓﺘﻦ ﻓﺮﺻﺖ هاﯼ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻣﻬﺎرت دارﻧﺪ
دوم : ﺑﻪ ﻗﻮﻩ ﺷﻬﻮد ﮔﻮش ﻣﯽ ﺳﭙﺎرﻧﺪ و ﺑﺮاﺳﺎس ﺁن ﺗﺼﻤﻴﻢ هاﯼ ﻣﺜﺒﺖ ﻣﯽ ﮔﻴﺮﻧﺪ.
سوم : ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﻮﻗﻌﺎت ﻣﺜﺒﺖ، هر اﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﻴﮑﯽ ﺑﺮاﯼ ﺁﻧﻬﺎ رﺿﺎﻳﺖ ﺑﺨﺶ اﺳﺖ،
چهارم : ﻧﮕﺮش اﻧﻌﻄﺎف ﭘﺬﻳﺮ ﺁﻧﻬﺎ، ﺑﺪﺑﻴﺎرﯼ را ﺑﻪ ﺧﻮش اﻗﺒﺎﻟﯽ ﺑﺪل ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.
سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که ﺁﻳﺎ ﻣﯽ ﺗﻮان از اﻳﻦ اﺻﻮل ﺑﺮاﯼ ﺧﻮش ﺷﺎﻧﺲ ﮐﺮدن ﻣﺮدم اﺳﺘﻔﺎدﻩ ﮐﺮد؟ برای پاسخ این سوال روی ﮔﺮوهی از داوﻃﻠﺒﺎن یک آزمایش انجام شد. از آنها خواسته شد ﻳﮏ ﻣﺎﻩ وﻗﺖ ﺧﻮد را ﺻﺮف اﻧﺠﺎم ﺗﻤﺮﻳﻦ هاﻳﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺮاﯼ اﻳﺠﺎد روﺣﻴﻪ و رﻓﺘﺎر ﻳﮏ ﺁدم ﺧﻮش ﺷﺎﻧﺲ در ﺁﻧﻬﺎ ﻃﺮاﺣﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮد. اﻳﻦ ﺗﻤﺮﻳﻦ ها ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻤﮏ ﮐﺮد ﻓﺮﺻﺖ هاﯼ ﻣﻨﺎﺳﺐ را درﻳﺎﺑﻨﺪ، ﺑﻪ ﻗﻮﻩ ﺷﻬﻮد ﺗﮑﻴﻪ ﮐﻨﻨﺪ، اﻧﺘﻈﺎر داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺑﺨﺖ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ رو ﮐﻨﺪ و در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺑﺪﺑﻴﺎرﯼ اﻧﻌﻄﺎف ﻧﺸﺎن دهﻨﺪ. ﻳﮏ ﻣﺎﻩ ﺑﻌﺪ، داوﻃﻠﺒﺎن ﺑﺎزﮔﺸﺘﻪ و ﺗﺠﺎرب ﺧﻮد را ﺗﺸﺮﻳﺢ ﮐﺮدﻧﺪ. ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺣﻴﺮت اﻧﮕﻴﺰ ﺑﻮد: ٨٠ درﺻﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺁدم هاﯼ ﺷﺎدﺗﺮﯼ ﺷﺪﻩ اﻧﺪ، از زﻧﺪﮔﯽ رﺿﺎﻳﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮﯼ دارﻧﺪ و ﺷﺎﻳﺪ ﻣﻬﻢ ﺗﺮ از ها ﭼﻴﺰ ﺧﻮش ﺷﺎﻧﺲ ﺗﺮ هستند. و ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ « ﻋﺎﻣﻞ ﺷﺎﻧﺲ » ﮐﺸﻒ شد.
ﭼﻬﺎر ﻧﮑﺘﻪ ﺑﺮاﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮاهند ﺧﻮش اﻗﺒﺎل ﺷﻮﻧﺪ :
1 - ﺑﻪ ﻏﺮﻳﺰﻩ ﺑﺎﻃﻨﯽ ﺧﻮد ﮔﻮش ﮐﻨﻴﺪ، ﭼﻨﻴﻦ ﮐﺎرﯼ اﻏﻠﺐ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻣﺜﺒﺖ دارد.
2 - ﺑﺎ ﮔﺸﺎدﮔﯽ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﺎ ﺗﺠﺎرب ﺗﺎزﻩ روﺑﺮو ﺷﻮﻳﺪ و ﻋﺎدات روزﻣﺮﻩ را ﺑﺸﮑﻨﻴﺪ.
3 - هر روز ﭼﻨﺪ دﻗﻴﻘﻪ اﯼ را ﺻﺮف ﻣﺮور ﺣﻮادث ﻣﺜﺒﺖ زﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻴﺪ.
4 - ﭘﻴﺶ از ﻳﮏ دﻳﺪار ﻳﺎ ﻳﮏ ﺗﻤﺎس ﺗﻠﻔﻨﯽ ﻣﻬﻢ، ﺁن را ﺑﺮاﯼ ﺧﻮد ﻣﺠﺴﻢ ﮐﻨﻴﺪ و ﺧﻮد را در ﺁن ﻣﻮﻓﻖ ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ. ﺑﺨﺖ و اﻗﺒﺎل اﻏﻠﺐ همان ﭼﻴﺰﯼ اﺳﺖ ﮐﻪ اﻧﺘﻈﺎرش را دارﻳﺪ.
مهارتهای زندگی - بیتوته

دوستان شما موافق این مقاله هستید؟
من که کاملا خیر
چون نمونه های خوش شانس زیادی دیدم که موارد بالا رو نقض می کردند

من که به شخصه اصلا به شانس اعتقاد ندارم، هرکی به هرجایی میرسه حتما لیاقتشه که میرسه و شانس اصلا توش کار ساز نیست.
حتی من برنده شدن توی قرعه کشی بانک رو هم شانس نمیدونم، بین اون همه برگه یکی رو بر میدارن خوب قاعدتا اسم یکی هم در میاد و اینکه بگی طرف شانس داشته فکر میکنم کاملا غلط باشه.

اصلا ما انسانها هیچ تلاشی نمیکنیم، و علت نا موفق بودنمون هم میذاریم به پای بدشانسی.
اگه انسان ها بتونن کلمه بی معنی شانس و اقبال رو از زندگیشون خارج کنن، دنیا جای بهتری میشه.

قسمت دوم فصل پنجم مستند دورن سیاه چاهله wormhole با گویندگی مورگان فریمن به این موضوع اختصاص داره.
زیرنویس فارسی هم شده

یه چیزی بگم شاید نشنیده باشید! ما انسانها مثل موش آزمایشگاهی هستیم که در یک محدوده مکانی و در یک محدوده زمانی قرار گرفتیم و خیلی از اتفاقاتی که از دست ما خارجه بدست نیرو یا نیروهایی که مارو بوجود آوردند کنترل میشه! شاید یکی بگه اسمش خداست.ولی طوری که من در موردش فکر میکنم اینه که خیلی از این اتفاقات بصورت عادلانه نیست!
مثلا همه ما از خدا یه مفهوم زیبا و مثبت و عادل ذهنیت داریم ولی همونطور که میدونید خیلی از این به اصلاح خوش شانسی ها و اتفاقات خوب برای افراد بد و افرادی که بصورت منطقی نباید به اون شانس برسند میفته.مثلا تو فوتبال یه تیم خیلی خوبه و یه تیم خیلی ضعیف در فینال بازی دارند.تیم خوب همه جور حمله میکنه ولی به در و دیوار میخوره و تیم ضعیف یه حمله میکنه داور به اشتباه یه پنالتی براش میگیره و یه گل میزنه.ما بعنوان بیننده از اون به بعد آرزو میکنیم که تیم خوبتر به حقش برسه و بازنده نشه و گرفتار بیعدالتی نشه.درست در دقیقه نود در یک موقعیت تک به تک بازیکن تیم خوب دروازه بان تیم ضعیف رو هم دریبل میزنه توپ رو به سمت دروازه قل میده.از شانس بدش نزدیک خط دروازه زمین یه ناهمواری داره وقتی توپ به اونجا میرسه تغییر مسیر میده و میخوره به تیرک و برمیگرده سمت دروازه بان! جالبش اینه که اون ناهمواری هم توسط دروازه بان در زمان بازی درست شده!
از این مثالها در زندگی هم بسیار زیاده.هیچکدوم از اینها دست ما نیست لزوما عادلانه نیست و در این محدوده زمانی مکانی قدرت تغییرش دست ما نیست.یه جورایی مثل بازیچه ای هستیم در دست این نیرو یا نیروها! قضاوت ما هم در موردش یه چیز بیهوده است چون ممکنه فردا نباشیم و برای دیگران اهمیت نداشته باشه ما چه قضاوتی داشتیم.نمیدونم فیلم Prometheus رو دیدین یا نه.منو که خیلی به فکر فرو برد! :13: