Printable View
درود
وقتی یه دوست قدیمی باعث ناراحتی شما بشه چکار میکنید؟:n29:
یعنی اینکه یه دفعه رابطشو با شما قطع بکنه بدون هیچ دلیلی در صورتی که شما هیچ وقت تو عالم رفاقت براش کم نزاشتین؟؟؟:n29:
این اتفاق برای من افتاده حالا نمیدونم این مسیله رو چجوری با خودم حل کنم یعنی قیدشو بزنم ؟ :n29:
اینقدر با هم خاطره داریم که تصورش برام سخته هر وقت یادم میاد اذیت میشم که چرا این کار کرد؟:n29:
من باید چکار کنم؟
سعی کنین یه مدت ازش دور باشین تا هردوتون اروم تر بشین بعد در یه فرصت مناسب که احساساتی نبودین باهم صحبت کنین تا موضوع حل بشهنقل قول:
موفق باشین
خوب شاید دلیلشو به شما نگفته ولی حتما واسه خودش قانع کننده بوده که کات کرده...
من فکر میکنم که یه مدت دور باشید بهتره اینجوری به جفتتون کمک میشه..
شاید دوستت خودشو پیدا کردو برگشت.
حداقل دلیل رفتنشو نگفتنقل قول:
ذهنم درگیره ؟
دنبال دلیل میگردم؟
مثل این میمونه که شما فردا با بهترین دوستتون تماس بگیرد اما دیگه جواب شما رو نده؟ :n29:
دوستی که من از جون براش مایه میزاشتم:n29:
حالا اگه هیچ وقت جواب نداد چی؟:n29:
این دوستی ارزش بخشش داره؟!!!نقل قول:
یعنی اینکه یه دفعه رابطشو با شما قطع بکنه بدون هیچ دلیلی در صورتی که شما هیچ وقت تو عالم رفاقت براش کم نزاشتین
ارزش بخشیدن نداره . دوست منم بعد این همه زحمت اینکارو کرد و یه مدت خبرمو نگرفت . جواب اس هامو نمیداد ... سر یه موضوع بچه گونه قهر کرده بود .. با اینکه من قهر نبودم باهاش همون موقع چند بارم بهش اس دادم اما جواب نداد ... بعد 6 7 ماه دید آره بدون من کارش خیلی لنگه اومد کم کم اس بده باهام رابطه برقرار کنه .... منم جوابشو ندادم ....نقل قول:
اینقدرارزش خودتو پایین نیار ... مگه ما بازیچشونیم که هر وقت دلشون خواست برن و هر وقت عشقشون کشید بیان واسه آشتی ؟
خلایق هر چه لایق .
سوال خیلی قشنگی پرسیدی!
من یه دوستی داشتم که اصلا نمیدونم چرا از پشت به من خنجر زد، بعدشم خود به خود بی هیچ دلیلی رابطه رو تموم کرد.
منم خیلی داغون شدم اما زندگی بهم یاد داد:
خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند
از نظر من به این دوستی ها میگن دوستی ها مدت دار وقتش که تموم شه و طرف بره اگر بخوای سعی کنی برگرده چیزی نداره برات جز کوچیک کردن خودتنقل قول:
مهم نیست چه دلیلی داشته که رفته یا چرا شما رو قانع نکرده برای رفتنش مهم اینکه رفته و شما این رو قبول کن تو دلتم بگو برو به سلامت
هر وقتم خواست برگرده دیگه تحولش نگیر بازم خود دانی چون این رابطه دیگه مثل قبلا نمیشه خیلی ها رو دیدم که بد از یه مدت دوباره به خاطر منافعشون باز برگشتن شاید اونا فک میکنن زرنگن اما ما که خ ... نیستیم .
انقد سخت نگیر اگه تو واسش مهم بودی اینکارو نمیکرد...نقل قول:
حداقل دلیل رفتنشو نگفت
ذهنم درگیره ؟
دنبال دلیل میگردم؟
مثل این میمونه که شما فردا با بهترین دوستتون تماس بگیرد اما دیگه جواب شما رو نده؟
دوستی که من از جون براش مایه میزاشتم
الا اگه هیچ وقت جواب نداد چی؟
رفت که رفت ....
چرا اصلا بهش فکر میکنی؟
آدمی میره که لیاقت موندن و دوستی با تو رو نداشته باشه.
این از ارزش تو کم نمیکنه اما به بی ارزشی اون اضافه میکنه.
مطمئنا تو انقدر خوب بودی که نتونسته خوبی تورو ببینه
به نظر منم بزارش کنار ارزش رفاقت نداره....از ذهنت بیرونش کن....خودتو درگیر این رفیقای نامرد نکن....
من یه دوست داشتم که از دوران هنرستان با هم بودیم بعدشم با هم رفتیم دانشگاه ...کلا تو هر کاریشم لنگ می موند من کارشو را
مینداختم.......خدایی هر کاری از دستم بر میومد براش انجام میدادم....
ولی بعدش هیچی به هیچی....به محض اینکه دانشگاه تموم شد و همه کارش راه افتاد...گذاشت رفت اصلا انگار نه انگار
که چیزی بوده.....
قسمت جالبش اینه که طرف خیلی خودشو با معرفت حساب میکرد و میگفت من تو دوستی کم نمیارم...
شدیدا با این جمله موافقم: خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند...
ببین دوست عزیز اول از همه باید سعی کنی توقع و انتظارتو از اطرافیان بیاری پائین...این کار کمک میکنه به خاطر مسائل جزئی و بی اهمیت ناراحت نشی و در ضمن از بی وفایی های دیگران ننالی
چیزی ک روشنه اینکه رفاقتها جاشو به منافع داده...یعنی تا وقتی منافع متقابل تامین بشه رفاقتها پابرجاست و اگه اتفاقی غیر از این بی افته رفاقتها از بینمیره...فقط درصد خیلی کمی از رفاتها باقی میمونه
نکته دیگه اینکه وابستگی به دوست بدترین چیز ممکن میتونه باشه...انسان باید طوری زندگی کنه که به هیچ کس نیاز نداشته باشه و اگر روزی اطرافش خالی شد احساس پوچی نکنه و بتونه به تنهایی به زندگی خودش ادامه بده
نکته مهمتر اینکه گذشت حلال مشکلاته...میتونه با گذشت همه چیزو فراموش کنی و با روحی آزاد به زندگیت ادامه بدی...
اینایی ک گفتم شعار نیست شبیه شعاره...میتونی بهش عمل کنی و نتیجشو ببینی:n12:
من به این مسئله معتقدم که دوست وقتی دوسته که اهرمی باشه برای بلند کردن یه سنگ بزرگ حالا چه نشوونه زدن باشه چه نه
آدمایی که چاکر بند کیفن دیگه به درد نمیخورن که آدم بخواد به خاطرشون ناراحت بشه
من تججربم تو داشتن دوستای چند وقته زیاده با اینکه خودم یلی دوست دارم باهاشون رابطمو محکم کنم اما نمی دونم چرا اونا فکر می کنن من میخوام داشته هاشونو بگیرم
در صورتی که من از جونم براشونو مایه میی ذارم به گریشون میگریم و با خندشون می خندمنمیدانم بین مردم این روزها چرا معرفت به زمین خورد و کسی برای بلند کردنش دستش را نگرفت
از همه دوستان تشکر میکنم:n16:
دارم سعی میکنم فراموشش کنم اما اون روزی چند ساعت جلو چشامهنقل قول:
وابستگی به دوست بدترین چیز ممکن میتونه باشه
همین که میبینمش اعصابم به هم میریزه
و اینکه با کاراش داره لج منو در میاره اون با یه ادمایی صحبت میکنه که من قبلا با اونا مشکل داشتم:n29:
چجوری باید فراموشش کنم ؟؟راهکاری وجود داره؟:n03:
دوست عزیز هیچ انسانی اونقدها مهم نیست ک باعث آزار ما بشهنقل قول:
شما خودتون ایشون رو مهم و با اهمیت جلوه میدید و به خاطر همینم هست ک نمیتونی فراموشش کنی...خودتو با افکار مثبت مشغول کن ...مطمئنا روزی میرسه ک انقدر برات بی اهمیت میشه ک اگه جلوت بالانس هم بزنه انگار نه انگار که وجود داره:n19:
اینکه بهش فک نکنی خوبه اما این که فک کنی که لیاقت محبت کردن رو نداشته باعث میشه از این افکار آزاد شی
سلام....
عزیز البته شرایط بنده فرق میکنه با شما...
من یه دوست داشتم تو دانشگاه که خیلی با هم رفیق بودیم...تقریبا بودن یکیمون تو یه جایی، فقط یه معنی داشت و اون بودن اون یکی همراهش بود.... بدون استثنا همه جا با هم بودیم....
خیلی هم بهش کمک کردم.... پروژه درس امتحان!(اولین تفاوت که من حواسم به رفیقم بوده و من دوستی رو قطع کرم!)...
همیشه ماشین من بود، خورد و خوراک دنگی و ...!!
یعنی کلا همه چی خوب و عالی...و دلیلی برای ناراحت و دلگیر شدن نبود....
(ما جفتمون پسر بودیم!که این دومین تفاوت احتمالیه!)..
یه سری داشتیم می‌رفتیم، گفتم فلانی این اشغالا رو نریز تو خیابون دیگه...
اون کارش رو ادامه داد...
رفتیم جلو تر به چند تا دختر تیکه انداخت...(قبلا اینکارو نمیکرد و اون روز نمیدونم چه مرگش بود....)
منم همونجا کنار زدمو گفتم شبت بخیر عمو.... و فرستادمش که رفت(البته شب نبود ظهر بود! من کلا میگم شب‌بخیر....)....
هرچی هم تکست داد و اینا جوابی بش ندادم چون دلیلی نداشت...
شیک و مجلسی....
حالا ربطش به شما؟
اینکه شما نباید دنبال یه چیز بزرگ باشی!! دنبال یه اخم باش!! یه حرف اضافه یا کم! یه رفتار اشتباه... بعضی ادما اینجورین که تا وقتی از یه چیزی خوششون میاد، براش همه کار میکنن ولی خدا نکنه... یه جا یه اشتباه کوچیک کلا همه چی رو خراب میکنه و میره پی‌کارش...
من خودم صب تا شب وقتی با دوستان(مشخصا همین ایشون هم جزوشون....!!) میریم، میگم عههههههههههههه اون دافه.... داف تو ساعت فلان رویت شد و اینا.... ولی هیچوقت با صدای بلند نمی‌گم که همه بشنون و توجهی به کسی به خاطر حرف من جلب بشه... همین...
اینکه سعی کنین فراموش کنین سخته... حداقل برا دخترا غیر ممکنه که من زیاد توجه نکردم که شما دختری یا پسر... معمولا همه پیشنهاد میکنن که فراموش کن... ولی مگر میشه؟ با طرف کلی خاطره و لحظه و جوک و اصطلاح‌های خودمونی داری... کلی حرف و کلی خرید.... کلی درد و دل و کلی نقطه ضعف و کلی چیزایی که اون میدونه و دیگری نه و ....!! حالا به همین سادگی فراموش کنی؟! میشه ولی خیلی سخته!!روش خوبش اینه که دلیل داشته باشی...
قطعا شما نیاز داری که فراموش بکنی ایشون رو، ولی باید کمی دلیل داشته باشید برای فراموشیش.... وگرنه یه روز میاد و میگه ببخشید رفتم و شما هم دوباره می‌رید پیشش و یه دور باطل ایجاد میشه...!!
من یه دخترم اما به این مسئله اهمیت میدم که آدم باید برای خودش ارزش قائل باشه و آدمایی که این مسئله رو رد میکنن در مقابل شما باید از صحنه بازی حذف شن
شاید یه روزی نوبت خودم باشه اما شخصیت رو رفتن دوستا نمیسازه
این خود آدمه که منزلت رو میسازه
من هم موافقم که حتی اگه رابطه دوباره شروع بشه باز مثل سابق نمیشه
بهتره فعلا تا اطلاع ثانوی وضعیت رو معلق نگه دارید. شاید در آینده فرصت جدیدی ایجاد شد.
من باشم خودم رو کوچیک نمیکنم ؛ ترجیح میدم اگه قرار باشه وضع بهتر بشه به مرور و با گذشت زمان باشه. مثل همون اول که با گذشت زمان صمیمی تر میشدید.
میتونید اینطوری فکر کنید که میخواید یه دوستی جدید رو شروع میکنید.
گام به گام:n09:
تا به حال 100000000000000000000000000 بار این اتفاق برام افتاده!
ولی همشون رو ول کردم به حال خودشون
چون بهتر از من هم وجود داره!
نمیدانم بین مردم این روزها چرا معرفت به زمین خورد و کسی برای بلند کردنش دستش را نگرفت
این رو با یکم تغییر واسه یکی از اون نمک نشناسا فرستادم
زنگ زد ج ندادم
بعد از چن بار : عزیزم خوبی دلم برات تنگ شده بود
ج ندادم: عوضی چرا ج نمیدی
این جور آدما رو باید چزوند تا بفهمن مردم مچلشون نیستن
سلام
کلا پیدا کردن دوست خوب خیلی مشکل شده ( منظور من فقط دوستان هم جنس هستند )
هر دوست تا یه جایی باهات میاد و اخرش تنهات میذاره.
یکی همون اول راه سر یه مساله کوچک یکی بعد چند سال و سر مسائل مهمتر
کلا کم پیدا میشه رفیقی که بدونی هیچ وقت پشتتو خالی نمیکنه
ولی پیشنهاد من به دوستمون اینه که چون میگن دوست قدیمی بودن و خیلی صمیمی بهتره خیلی سریع علت ناراحتی رفیقتون رو پیدا کنید.شاید شخصی قصد خراب کردن رابطه شما رو داشته و با عث شده دوستتون همچین رفتاری با شما داشته باشه
حتما دلیلش رو پیدا کنید . اگر دیدین دلیل محکمی داشت یا سوء تفاهم بزرگی وجود داشت بهتره موضوع رو حل کنید و دوستی رو ادامه بدین ولی اگه دیدین سر مساله غیر قابل توجیح با شما چنین رفتاری داشته هر چه زودتر شما هم قطع رابطه کنید.
یه جمله ای رو هم میخوام به دوستان بگم.امیدوارم به این دید که میخوام چاپلوسی کنم نگاه نکنید
برای من و شما خیلی پیش اومده از بهترین دوستامون بزرگترین ضربه ها رو بخوریم اما به جای انتقام بهتره شما با خوبی کردن مجدد به اون فرد جوابش رو بدین.
چندتا فایده داره
طرف خیلی شرمنده میشه و بلانسبت مثل سگ پشیمون ...
شما از نظر روحی و روانی احساس خیلی خوبی دارین و خیلی هم راحتر این دوستتون رو فراموش میکنید . و اون حس لعنتی که تو همچین مواقعی به ادم دست میده رو دیگه نداریم.
تو همچین مواقعی طرف به احتمال خیلی زیاد میاد برای اشتی کنان و دست بوسی و شما اینجا میتونید بگید من بخشیدمت ولی دیگه نمیخوام هیچ رابطه داشته باشیم:n02:
من خودم رفیق داشتم از 5 سالگی با هم بزرگ شدیم ولی همین چند سال پیش سر پول و ... چنان زیر ابم رو زد که به صورت خوردم زمین . یکی از بهترین موقعیت های زندگیم رو از دست دادم ولی چه میشه کرد...
انسان یه موجود خنثی هستش . میتونه خودش رو به اوج عزت برسونه یا اینکه خودش رو از حیوان هم پستر کنه. اینو میگم چون حتی حیوان هم برای رسیدن به هدفش راضی نمیشه هم جنس خودش رو له کنه برعکس برخی از انسان ها . . .
من با قسمت اول حرفتون موافقم اما توی یکی از پستام نوشته بودم که (خوبی که از حد بگذرد...)نقل قول:
بعضی از آدما لیاقت بخشیده شدن ندارن
من با یان آدمی که توی پست قبل شرح حالشو کردم خیلی کنار اومدم
این آدم هم با ناراحتی از کنار من نرفت، رفت چون فعلا کاری با من نداشت و شده بودم حلال مشکلات و غم خوارش، وقتی که زندگیش خوب بود یاد من نمیفتاد
چند بار از جون براش مایه گذاشتم پا به خنده و گریش دادم اما بازم وقتی زندگی بر وقف مراد بود تری بی تری..
بعضیا واقعا لیاقت بخشیده شدن ندارن
دوستان باید به استحضار برسونم که منت کشی اوج گرفت بخشیدم:n29:
عزیزان
یار بد بدتر بود از مار بد
مار بد تنها تو را بر جان زند
یار بد بر جان و بر ایمان زند...
منم این حرف رو که میگن دوست خوب واقعا کمه کامل قبول دارم...
میبینی افرادی رو که به ظاهر دوستند ولی وقتی که از هم دور شدن و به افراد دیگه ای برخورد کردن،همدیگه رو میبندن به.....
.
اینم دقت کنید که بیشتر این ناراحتیا تقصیر خودتونه!
آقا کسی مجبورت کرده از جون براش مایه بزاری؟؟کسی تهدیدت کرده؟یعنی بدترین کاریه که میشه کرد!
واقعا عجیبه که آدم واسه والدینش که چه زحمتها براش کشیدن، اهمیت کمی میده، ولی واسه دوستش که مدتیه باهم آشنا شدن و...از جون مایه میذاره!
فقط وقتیکه فردی رو به عنوان دوست انتخاب کردین همون چیزی که به نظر شما بده واسه اون انتخاب نکنین و اونی که واسه ی شما خوبه واسش انتخاب کنین...
ببینید
یا اینکه رفیق صمیمی انتخاب نکنید یا اگه کردید دیگه از جون براش مایه نزارید!
دوستیای قدیمی هم فایده ندارهنقل قول:
فقط دوستی بچگیا موندگار بودن اونم چون سر چیزای بیخود قهر میکردیم و وقتی یکی میفهمیدیم با دوستمون قهریم علت رو جویا میشدو آشتیمون میداد
آدما نامهربون شدن جای خود داره مشکلات آدما هم مثل خودشون قد کشیده
مقصر اونا نیستن مقصر رسم زمونست
خیلی خوشحال هستم که مشکلتون حل شده فقط اومدم بگم اینا توو زندگی طبیعی هستن و جزوی از زندگی. نباید از پیش اومدنشون تعجب کنیم یا ناراحت بشیم فقط باید یکم ساده بگیریم و اونوقت میبینیم که چقدر مشکلات کمتر شده یا به راحتی حل میشن.
راستی چرا آدما انقد بد شدن
چرا از پشت خنجر میزنن
برای اینکه پدر و مادر های ما بهمون یاد میدن زرنگی در پله کردن دیگران یا خوردن حق دیگران هستش و نه احترام و بزرگی و انسانیت.نقل قول:
قبلن دست گرفتن از دیگران و استفاده از استعداد های مثبت فردی زرنگی محسوب میشد و حالا آخر از همه اومدن و وایستادن اول صف ... .
البته اینم باید در نظر داشت که همه ی آدم ها یکی نیستند و هنوز هستند کسانی که واقعن انسانن طوری که آدم از بودن با این افراد و ارتباط داشتن باهاشون واقعن لذت میبره.
خودخواهی در درجه اول قرار داره...جامعه ای ک به سمت فردگرایی مطلق بره شعارش میشه این" فقط من حق زندگی کردن دارم"نقل قول:
فقط یه لحظه مملکتی به اسم آلمان رو با خودمون مقایسه کنید...ملتی که امید و جمع گرایی و حفظ منافع جمع اولویت زندگی اجتماعی شونه...همچین کشوری میتونه بزرگترین تولید کنند و صادرکننده باشه نه مــــــــــــا
خصوصیات منفی جامعه ما روز به روز ابعاد کلان تری داره میگره و اینجاست که میفهمیم بعضی از خصویاتی که دنیا مارو با اون میشناسه یه دروغ بزرگه...دیگه ایرانی ها مثل قبل خوب و مهمون نواز نیستند
نمیشه المان رو با ایران مقایسه کرد
البته یکی از مشکلات ما غرب زدگیه
اما به شکل غلطش
بدجنسی.انتظار بی مورد.حسودی.نقل قول: