Printable View
سلام...
چند وقته شبها یه حالتی بهم دست میده...احساس خفگی شدید...بعد با قلب درد و تپش قلب شدید از خواب میپرم...
سابقه DVT دارم و وارفارین 5 میلی گرم مصرف میکنم...میخواستم بدونم علت اصلیش چیه؟ آیا حمله ست که بهم دست میده یا چیز دیگه ای هست؟
راستی...19 سالم هم هست و گاهی نفس تنگی هم دارم...سابقه بیماری قلبی هم تو خانواده نداریم...و تنها شکی که خودم کردم کم و زیاد شدن قرصمه که تجویز پزشکه ولی انگار اشتباه تجویز میکنن.:31:
ممنون میشم :11:
دوست عزیز هر درد قفسه سینه که مشکوک باشه باید از نظر قلبی بررسی بشه و حتما نوار قلبی گرفته بشه تا بتوان به تشخیص رسید پس فقط یک شرح حال نمیتونه مارا به تشخیص برسونه.بنابر این حتما جهت بررسی این درد به پزشک مراجعه کنید.
در مورد مصرف وارفارین هم تنها معیاری که نشون میده دوز دارو مناسبه یا نه میزان PT شما است که از روی آن پزشکتون تصمیم به کم یا زیاد کردن داروی شما می گیرد.به هیچ عنوان سرخود دوز این دارو را تغیر ندهید بسیار خطرناکه:41:
من همیشه به حرف پزشکم گوش میدم و ایشون هم با توجه به PT م قرصم رو کم و زیاد میکنن...تو این هفته زیادش کردن که من پریشب اون حالت بهم دست داد و از اون موقع قلبم درد میکنه. یه بار هم پیششون رفتم گفتم که قلبم درد میکنه ولی گفتن قلبت نیست و هیچ مشکلی نباید داشته باشی(حتی یک نوار قلب یا اکو هم نگرفتن در صورتی که بیمارستان که بودم اینکار رو انجام میدادن) فکر کنم باید دکترم رو عوض کنم... [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
ممنونم...
دوست عزیز توجه داشته باشید که هر دردی در ناحیه قفسه سینه درد قلبی نیست مخصوصا دردی که بمدت طولانی (پریشب تا حالا )باقی بمونه بنابراین پزشکتون با توجه به سابقه شما و اینکه ارتباطی بین مصرف دارو شما با درد قلبی نمی بینه این حرف را به شما زده . بازم در هر صورت انجام یک نوار قلبی ضرری نداره .
در مورد تعویض پزشکتون هم تصمیم با شماست.
این درد رو خیلی وقت هست دارم و سمت چپم هست...دست چپم هم درد میکنه و همچنین پشتم...نقل قول:
به نظر شما ارتباط نداره؟ خون به قلب میره و پمپاژ میشه...و وارفارین اثرش مستقیماً روی غلظت خون هست...
دردم که به صورت مداوم نیست...تیر میکشه...تا 5 دقیقه یا بیشتر...باز خوب میشه...باز از نو...:دی
من بیشتر سوالم رو اون احساس پریشبم بود...گاهی پیش میومد قبلاً هم...ولی اون شب خیلی شدید بود...
ممنونم...
دردهای عصبی می تونه شایعترین علت باشه شامل اضطرابها و تنشهای عصبی . همچنین آرتروز گردن و شاید ناراحتی های معده بتوانند تشخیص های بعدی باشند.نقل قول:
غلضت خون کاری به پمپاژ قلب نداره . مکانیزم اصلی درد قلبی ایسکمی قلبیه یعنی در اثر عواملی خون به عضله قلب نمیرسه و عضله دچار کاهش اکسیژن (ایسکمی ) میشه و ایجاد درد میکنه . بنابر این در زمانی که نیاز قلب به اکسیژن زیاده مثل فعالیت بدنی این ایسکمی تشدید شده و درد قلب بدتر میشه. این در حقیقت مشخصه درد قلبیه. وارفارین خون را رقیق می کنه و جلوگیری می کنه از لخته شدن آن و کاری به اکسیژن رسانی قلب نداره و شاید حتی تاثیر مثبت نیز داشته باشه.
درد های تیر کشنده اکثرا عصبی هستند.
مشکل پریشب شما هم شاید یکی از همین حملات بوده با شدت بیشتر.
در هر صورت انجام نوار قلب در زمان درد بسیار کمک کننده است.:11:
ممنون از توضیحات خوبتون...فقط یه سوال...پریشب اولین شبی بود که برای تغییر مقدار قرصم به جای نصفه؛ یکی خوردم...و همون شب دچار اون حالت شدم...آیا ارتباطی هست؟نقل قول:
ممنونم...
من ارتباطی به ذهنم نمیرسه مگر تحریک گوارشی شما و یا شاید تاثیر موقت و کاملا ناشناخته ای که مهم نیست . مهم اینه که دیگه این حالت تکرار نشه که امیدوارم اینطور بشه.:11:نقل قول:
عوض كردن دكتر درايران كار منطقي اي هست / مشورت با پزشكان مختلف اگه جنبه وسواسي نداشته باشه خيلي هم خوبه- البته به دلايل مختلف كه خود دكترها هم ميدونن !
مسئله قلب موي سرنيست كه جدي گرفته نشه تاحصول نتيجه واطمينان پيگيري كن. ضمنا هر ازمايشي- مثل نوار- يك سري بيماريها رو نشون نميده
سلام...
بعد از زدن این تاپیک تا دیشب اون حالت بهم دست نداد...تا دیشب...خیلی شدید بود..جوری که بدنم هم میلرزید و سرد سرد شده بودم...سرم به شدت درد میکنه و همچنین قلبم....بینیم هم امروز خون اومد.
نمیدونم آیا به DVT ربطی داره اصلاً یانه...؟
و اگه بخوام به دکتر مراجعه کنم به چه دکتری باید مراجعه کنم؟! داخلی؟ یا همون دکتر قلب و عروق خودم؟
ممنون :20:
سلام
اصولا داروی وارفارین به منظورDVT تجویز میشه ودر جهت توقف تشکیل لخته مصرف میشه.
شما حتما با ید آزمایشهای دوره ای انجام بدید. که مشخص بشه ایا دوزاژ مورد نظر وکافی مصرف میکنید یا خیر
حتما باید همیشه تست های متعدد وآزمایش های دوره ای رو انجام بدید وگرنه متاسفانه به امبولی ریه ویا لخته به مغز مهاجرت کرده وسکته مغزی رو دچار میشود .
لطفا جدی بگیرید.
امروز به دکترم مراجعه کردم...گفتن علت این حمله ها مشکل عصبیه (که خودم نمیدونم از کجا اومده : دی)
ممنون...
با توجه به مصرف وارفارین آیا شما بتازگی آزمایش PT انجام داده اید ؟
اگر این ازمایش را انجام داده و در حد قابل قبولی می باشد جای نگرانی نیست و همان حملات عصبی می باشد .
2 سال پیش دچار حمله پانیک شدم.....نقل قول:
احساس خفگی شدید...بعد با قلب درد و تپش قلب شدید از خواب میپرم
شما هم دچار حمله عصبی شدید ...علایم مشابه من رو دارید...احساس خفگس...تپش قلب..و ترس .
و تا 1 سال ادامه داشت حملات و الان خوب شدم...
دقیقا من هم 19 سالم بود....
بهتون پیشنهاد میکنم به دکتر روانپزشک من مراجعه کنید اگر تهرانید
---------- Post added at 10:03 AM ---------- Previous post was at 09:58 AM ----------
اگر حملاتتون ادامه داشت پ . خ بدید که خیلی بهتر راهنماییتون کنم...
فقط بگید ترس از مرگ هم دارید ....موقع حملات.
من 2 سال با حملات پانیک( حملات عصبی ترس و وحشت )زندگی کردم
به نقل از : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بیماری پانیک (هراس) یک حمله حاد و ناگهانی اضطراب است که بین چند دقیقه تا یک ساعت طول می‌کشد. به گفته پزشکان شیوع این بیماری حدود 6-2 درصد برآورد میشود که با افزایش استرسهای روحی روانی در جوامع پیشرفت پانیک رو به افزایش می‌باشد.
دکتر غلامرضا خیرآبادی، روان پزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در این باره می‌گوید: فرد مبتلا در طی حمله از نظر ذهنی، احساس اضطراب و ترس شدید همراه با علائم بدنی چون تپش قلب معمولاً شدید، تعریق، لرزش دستها، احساس تنگی نفس و خفگی، درد یا فشار در ناحیه قفسه سینه، احساس تهوع یا چنگ زدن در معده، احساس سرگیجه و عدم تعادل و گاه غش، احساس لرز در تمام بدن، مورمور شدن اندامها و گاه گرگرفتگی و التهاب بدن، احساس ترس شدید همراه با مرگ قریب الوقوع، احساس از دست دادن کنترل بر حالات خود یا دیوانه شدن ناگهانی را تجربه می‌کند. البته همه افراد این حملات را به یک شکل تجربه نکرده و تعداد و شدت علایم در هر حمله و از فردی به فرد دیگر ممکن است بسیار متفاوت باشد.
وی در ادامه عنوان می‌کند: معمولاً افراد مبتلا به دلیل احساس ترس و نوع نشانه‌ها، درخواست کمک اورژانسی نموده و در بسیاری موارد به اورژانس قلب مراجعه می‌نمایند اما پس از گرفتن شرح حال و بررسی، به آنها گفته میشود چیز مهمی نیست و این یک حمله عصبی بوده است البته شنیدن این جمله برای بیمار باور کردنی نیست و او اغلب از پزشکی به پزشک دیگر مراجعه نموده و درخواست بررسی بیشتر برای تشخیص علت حملات را دارد.
دکتر خیرآبادی تعداد حملات بیماری پانیک را از چند حمله در روز تا یک یا چند حمله در ماه اعلام و خاطر نشان می‌کند: در برخی افراد ترس از وقوع حملات باعث محدودیت در فعالیتهای آنها شده و از اینکه مبادا در شرایطی که دسترسی به پزشک و کمک اورژانس امکان پذیر نباشد دچار جمله شده و مورد تمسخر دیگران قرار گیرند از رفتن به مسافرت، مراجعه به مکانهای شلوغ و گاه حتی حاضر شدن در سر کار امتناع می‌ورزند.
بیماری پانیک در زنان 3-2 برابر بیشتر از مردان است اگر چه در سنین متفاوتی دیده میشود اما اکثراً افراد در سنین جوانی مبتلا می‌شوند.
به گفته دکتر غلامرضا خیرآبادی: علت بیماری نوعی عدم تعادل در کارکرد شیمیایی مغز است به نحوی که معمولاً اینگونه افراد سیستم عصبی سمپاتیک فعال‌تری داشته و در برخی از سلولهای مغزی آنها ترشح مواد شیمیایی بیشتر یا کمتر از حد معمول بوده و این عدم تعادل باعث بروز این حملات می شود، حال اینکه ریشه این عدم تعادل در کارکرد شیمیایی مغز در کجاست، چندان شناخته شده نیست. ولی بررسیهای علمی تاکنون زمینه‌های ژنتیکی و ارثی، تجربیات گذشته زندگی و استرسها و فشارهای تجربه شده در طول زندگی را در شکل گیری این اشکال کارکردی مغز موثر می‌دانند.
وی همچنین می‌گوید: یکی از مشکلات شایع در این اختلال یا بیماری، خود درمانی یا استفاده از داروهای آرام‌بخشی است که باعث نوعی وابستگی بیش از اندازه به این داروها میشود. بهترین رویکرد در فرد مبتلا به این حملات مراجعه به یک پزشک عمومی است که پس از انجام بررسیهای اولیه اقدامات ابتدایی درمانی شروع میشود همچنین اعتماد به این بررسیها و پیگیری درمانی نزد یک پزشک واحد بسیار مهم است و بیمار را از سر درگمی و صرف هزینه‌های بی مورد و گزاف حفظ می‌کند.
نکته قابل توجه نحوه برخورد فرد با بروز حمله می‌باشد. بهترین اقدام سعی در حفظ آرامش و دوری از وحشت است چرا که حملات پانیک اگر چه آزاردهنده و نگران کننده بوده ولی خطرناک نیست و باعث بروز مرگ، سکته و یا حالات غیر عادی و خطرناک نمی‌گردد. لذا فرد مبتلا می‌بایست تلاش کند این عدم خطرناک بودن حمله را در ذهن خود تداعی کرده و سعی در حفظ آرامش خود نماید تا به تدریج حمله خاتمه یابد، تلاش برای تنفس آرام و عمیق و شل کردن عضلات به رفع سریع حمله کمک می‌کند.
این روانپزشک سن 20 تا 30 سال را اوج زمان شروع بیماری عنوان کرده و می‌گوید: معمولاً حملات با اقدامات درمانی تحت کنترل درآمده و در سنین بعد کاهش می‌یابد البته در صورت عدم درمان می‌تواند شدت یافته و برای تمام عمر تداوم یابد. اگر چه مطالعات در زمینه پیشگیری به افزایش توان مقابله با استرسها از طریق مشاوره، روان درمانی و بالا بردن توانایی انطباق با محیط اشاره دارد اما پیشگیری از انتقال ژنتیکی بیماری به نسلهای بعدی عملاً امکان پذیر نیست.
دکتر غلامرضا خیرآبادی در پایان یادآور میشود: برای داشتن شرایط روانی سالم و پیشگیری از ابتلا به بسیاری از بیماریهای اعصاب و روان داشتن یک شیوه زندگی سالم حرف اول را می‌زند که این شیوه زندگی سالم آمیزه‌ای است از داشتن تعادل همیشگی در زندگی در فاصله ساعاتی که صرف کار، تفریح، مسافرت، استراحت و ورزش میشود. در ضمن توجه به تغذیه سالم به ویژه رژیم غذایی شامل: سبزیجات، میوه جات و لبنیات تازه فراوان و پرهیز از مصرف مواد الکلی و مصرف خودسرانه هر گونه دارو توصیه میشود.
بله...PTم بررسی هم شد...مشکلی نداره و تنظیمه غلظت خونم...همون مشکلات عصبیه..نقل قول:
ممنون:20:
فکر کنم حملات شما زیاد اذیت کننده نیست . یا شایدم حمله پانیک نیست . یه نوع حمله عصبیه دیگست .نقل قول:
شما موقع حمله احساس ترس میکنید یا ترس از مرگ در هنگام حمله.
تپش قلب بخاطر آدرنالین زیادیه که موقع حمله تو خونتون پخش میشه...
ببین قرص کلونازپام ضد حملات عصبیه این تجربه 2 سال حملات من بود.
مشکل شما عصبیه و مشورت با یک پزشک متخصص اعصاب و روان مفیده :20:نقل قول: