سلام در این تاپیک میخواهم با کمک و یاری دوستان در مورد تسلیحات (هواپیما جنگی ، کشتی جنگی ، موشک ،خودرو های زرهی و اسلحه های جنگی )معرفی ودر مورد استراتژی و اخبار های نظامی گفته شود . ممنون
نظریادتون نره..........
Printable View
سلام در این تاپیک میخواهم با کمک و یاری دوستان در مورد تسلیحات (هواپیما جنگی ، کشتی جنگی ، موشک ،خودرو های زرهی و اسلحه های جنگی )معرفی ودر مورد استراتژی و اخبار های نظامی گفته شود . ممنون
نظریادتون نره..........
ناو هواپيمابر شارل دو گل
ناو هواپيمابر "شارل دو گل" تنها ناو هواپيمابر نبروي دريائي فرانسه ميباشد. اين ناو مجهز و مدرن ، اولين ناو اتمي فرانسه و اولين ناو هواپيمابر اتمي است كه در خارج از ايالات متحده ساخته شده.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اين ناو يادبود افتخار آميز فرانسويها براي ژنرال دوگل است
به همراه داشتن :: رافائل-ام / E-2C Hawkeye / سيستمهاي الكترونيكي بسيار پيشرفته و موشكهاي آستر قدرت تهاجمي فوق العاده اي به شارل دو گل بخشيده كه تاكنون در نيروي دريائي فرانسه مشاهده نشده.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رافائل بر فراز ناو هواپيمابر USS John C. Stennis
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رافائل (شماره 9) روي ناو هواپيمابر شارل دوگل
شارل دو گل دومين ناو هواپيمابر بزرگ (خارج از آمريكا) بعد از آدميرال كوزنتسف روسي ، و قويترين در اروپا حداقل تا زمان ساخته شدن نسل جديد ناوهاي هواپيمابر محصول مشترك فرانسه و انگليس است.
شارل دوگل از همان سيستم كاتاپولتي كه در ناوهواپيمابر " Nimitz class " نصب شده استفاده ميكند. :CATOBAR مخفف Catapult Assisted Take Off But Arrested Recovery.فقط سه كشور از سيستم CATOBAR استفاده ميكنند كه عبارتند از: آمريكا در كلاس نيميتز/ USS INTERPRISE/ USS KITTY HAWK- فرانسه در شارل دو گل و برزيل در NAeL São Paulo.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
F-14D در USS John C. Stennis
شارل دوگل در سال 2001 جانشين ناوهواپيمابر قديمي فرانسه "فوشه" شد. ناوهاي هواپيمابر فوشه و كلمانسو به ترتيب در سالهاي 1961 و 1963 ساخته شدند و نيار به جانشيني براي آنها در اواسط دهه 70 احساس شد. ليست كامل ناوهاي هواپيمابر فرانسه:
1- Béarn: از سال 1927 تا 1948
2- كلمانسو: از سال 1961 تا 1997
3- فوشه: از سال 1963 تا 2000
4- شارل دو گل: 2001-(اتمي)
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شارل دو گل به همراه USS ENTERPRISE
بخشي از مهمترين مشخصات ناو 40.600 تني شارل دوگل و مقايسه ان با ناو هواپيمابر 102.000تنيNimitz (داخل پرانتز):
طول: 261.5 متر (317 متر)
پهنا: 64.36 متر (40.8 متر)
ابخور: 9.43 متر (11.9 متر)
نيروي محركه: K15 Pressurised Water Reactor × 2
PWR 150 MW هركدام
4 × Diesel-electric
2 × shafts
سرعت: 27 نات (30نات)
برد: نامحدود
حداكثر ماندگاري در دريا(غذا): 45 روز
ظرفيت: 800 كوماندو و 800تن مهمات
سيستمهاي الكترونيكي: ردياب ARBR 21 // سيستم جنگ الكتونيك ARBG2// ARBG2//
4 × Sagaie decoys launcher
SLAT (Système de lutte anti-torpille) torpedo countermeasures
رادار جستجوي هوائي سه بعدي DRBJ 11 B tridimensional
رادار جستجوي هوائي DRBV 26D
رادار جستجوي هوائي ارتفاع پائين DRBV 15C
تسليحات:
8×4 واحد لانچرهاي سيلور حامل موشكهاي سطح به هواي MBDA Aster 15
6×2 واحد لانچرهاي سادرال حامل موشكهاي بردكوتاه Mistral
8 × Giat 20F2 20 mm cannons
مجموعه هاي پروازي 40 فروند شامل: (نيميتز 90 فروند)
-- رافائل
-- اتاندارد
-- E-2C Hawkeye
--هليكوپترهاي SA365
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اتاندارد در آشيانه شارل دوگل
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
E2C به همراه رافائل
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پل فرماندهي
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
لانچرهاي سيلور
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موشكهاي برد كوتاه ضد هواپيما و ضد موشك آستر
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موشكهاي بردكوتاه ميسترال
نگاهی دوباره به شارل دوگل
شارل دوگل تنها ناوهواپیمابر عملیاتی نیروی دریایی فرانسه و ناو سرفرماندهی این نیرو می باشد. شارل دوگل دهمین ناوهواپیمابر فرانسه، اولین شناور سطحی اتمی فرانسه و همچنین اولین ناوهواپیمابر اتمی غیر آمریکایی جهان است. گروه پروازی، ابزارجنگ الکترونیک و موشکهای شارل دوگل به این ناو چنان قدرت تهاجمی بخشیده اند که تا کنون در نیروی دریایی فرانسه سابقه نداشته است.
طراحی و ساخت
ناوهای هواپیمابر "فوش" و "کلمانسو" در سالهای 61 و 63 کامل شدند و در میانه دهه 70 نیاز به جایگزینی برای آنها احساس می شد. ساخت شارل دوگل -به عنوان یک طرح جدید داخلی- در سال 1989 آغازشد و بدنه آن در ماه می سال 1994 به پایان رسید. شارل دوگل بزرگترین کشتی نظامی ساخته شده در اروپای غربی پس از سال 1951می باشد. رئیس جمهور وقت فرانسه -فرانسوا میتران- این ناو را ریشیولیو نامید. بنابر سنت نیروی دریایی فرانسه ناوهای سرفرماندهی این نیروی به نام کاردینال ریشیلو نامیده می شدند اما در 7 فوریه 1987 ژاک شیراک نام این ناو را به شارل دوگل تغییرداد. شیراک یکی از طرفداران متعصب مارشال دوگل بوده و هست.
شارل دوگل دومین ناوبزرگ اروپایی پس از "دریاسالار کوزنتسوف" روسی است و تا ساخت ناوهواپیمابر مشترک فرانسه و بریتانیا، بزرگترین و قوی ترین ناوهواپیمابر اروپا باقی خواهد ماند. شارل دوگل یک هواپیمابر سنتی است که دارای عرشه زاویه دار است. زاویه عرشه دوم شارل دوگل با عرشه اصلی ناو 8.5 درجه است و طول باند اصلی آن به 195 متر بالغ می شود.
شارل دوگل از 2 منجنیق آمریکایی -مانند منجنیقهای ناوهواپیمابر نیمیتز- استفاده می کند. این نوع منجنیق می تواند در هر 1 دقیقه 1 فروند هواپیما را به پرواز درآورد. شارل دوگل تنها هواپیمابر اروپایی است که به منجنیق مجهز شده است. اگرچه استفاده از منجنیق -از نظرمالی، نگهداری و فنی- مشکلاتی دربردارد اما نصب منجنیق به ناوهای هواپیمابر اجازه می دهد تا هواپیماهای بزرگتر و سنگینتری را -نسبت به هواپیمابرهای کوچکتر- حمل کنند. در هواپیمابرهای کوچک -مانند اینونسیبل انگلیسی یا گالیباردی ایتالیایی- تنها از هواپیماهای عمود پرواز استفاده می شود. نشست و برخاست به صورت عمودی ظرفیت کمی برای حمل سوخت و مهمات این هواپیماها باقی می گذارد.
جزیره این ناو جلوتر از هواپیمابرهای پیشین قرارگرفته است و در پشت آن 2 دستگاه آسانسور قراردارد. از قرار دادن آسانسور مرکزی در عرشه شارل دوگل صرف نظر شده است تا از تمام فضای آشیانه زیر عرشه استفاده شود. برخلاف ناوهای هواپیمابر اروپایی که در زمان جنگ سرد ساخته می شدند، شارل دوگل یک ناوهواپیمابر ضدزیردریایی نیست. محول کردن نقش ضدزیردریایی به هلیکوپترها و بکارگیری رادارهای پرنده "هاوک آی " نشان دهنده تغییر استراتژی نیروی دریایی فرانسه از جنگ ضدزیردریایی به نفع جنگهای هوایی است.
شارل دوگل به 2 راکتور هسته ای به قدرت 61 مگاوات مجهز شده است و می تواند تا به عملیاتهای طولانی مدت اعزام شود. نیروی حاصل از شکافت هسته ای باعث گرم کردن بخار آب می شود و این بخار آب توربینهای 61 مگاواتی بخار ساخت آلستوم را به حرکت درمی آوردند. شارل دوگل هر 5 سال یکبار سوختگیری می کند.
اشکالات فنی
در سال 1999 شارل دوگل به یک گشت دریایی آزمایشی فرستاده شده تا اشکالات موجود در آن بررسی ورفع شوند. در این سفر معلوم شد که شارل دوگل برای نشست و برخواست هواپیماهای آواکس "هاوک آی" نیاز به عرشه ای عریض تر دارد. در نتیجه، به عرض عرشه ناو 4.4 متر افزوده شد. رفع این اشکال 5 میلیون فرانک هزینه برای مالیات پردازان فرانسوی به همراه داشت.
در روز 28 فوریه 2000، قسمتی از تاسیسات راکتور هسته ای شارل دوگل آتش گرفت و ناو را به حوضچه تعمیر بازگرداند. اما مصیبت اصلی در گشت دریایی ماه نوامبر سال 2000 بر سر شارل دوگل نازل شد. پروانه سمت چپ ناو در ضمن حرکت در اقیانوس اطلس شمالی شکست و شارل دوگل به تولون بازگردانده شد. با بررسی های بیشتر مشخص شده که پروانه سمت راست و تمام پروانه های یدکی که برای این ناوتهیه شده بودند دچار همان اشکال بوده و باید به کارخانه سازنده بازگردانده شوند. اما آتش سوزی که در مدارک فنی و نقشه های موجود در کارخانه تولید کننده پروانه ها روی داد بدبیاری را برای شارل دوگل کامل کرد. مجبور شدند از پروانه های ناوهای بازنشسته فوش و کلمانسو -که در انبار بودند- به جای پروانه های طراحی شده برای شارل دوگل استفاده کنند. این امر به وضوح سرعت ناوهواپیمابر را کاهش می داد. در 5 مارس 2000 و در طی یک آزمون شارل دوگل توانست به سرعت 25.2 نات دست یابد. سرعت درنظرگرفته شده برای ناو 27 گره دریایی بود.
شارل دوگل ماه های جولای تا اکتبر همان سال را به دلیل سروصدای زیاد در تعمیرگاه گذارند. سروصدای موتورخانه در قسمت عقب کشتی به 100 دسیبل رسیده بود و در آرامش خدمه ناو اختلال ایجاد می کرد.
درنهایت، شارل دوگل در 18 می 2001 و پس از 5 سال از مدت زمان برنامه ریزی شده پروژه به خدمت نیروی دریایی فرانسه درآمد. اما مشکلات دست از سر آن برنمی داشتند. در روز 8 نوامبر 2001 نشت گاز سمی از یک لوله سبب آسیب دیدن دو تن از پرسنل ناو شد. در روز 16 سپتامبر در روزنامه های فرانسه گزارشی از آلودگی بالای رادیواکتیو در ناو منتشر شد. اشکالات فنی کار را به جایی رساند که رئیس جمهور سابق فرانسه -والری ژیسکاردسن- شارل دوگل را یک "ناوهواپیمابر نصفه و نیمه" نامید.
لینک 16
در روز 11 اکتبر سال 2001، شارل دوگل به همراه 4 فروند هواپیمای آواکس و ناوچه "کاسارد" درگیر مانور "لینک16" شدند. در این مانور یک شبکه اطلاعاتی با پهنای باند زیاد تمام تجهیزات نظامی صحنه نبرد را به هم متصل می نمود. این شبکه وظیفه دیده بانی هم زمان حریم هوایی فرانسه از جنوب بریتانیا در دریای مدیترانه را برعهده داشت. اطلاعات جمع آوری شده از آواکسها و شناورها می توانستند از طریق خطوط ارتباطی قدیمی "لینک11" به ناوچه "جین بارت" نیز ارسال شوند.
پیش به سوی افغانستان؛ عمیات هرکولس
در 21 نوامبر 2001 دولت فرانسه تصمیم گرفت برای کمک به آمریکا در عملیات آزادسازی افغانستان، شارل دوگل را راهی اقیانوس هند کند. نیروی رزمی 473 به فرماندهی آدمیرال "کلوزل" در روز اول دسامبر فرانسه را ترک کرد. این ناوگان شامل ناوهای شارل دوگل، ناوچه های "لاموته-پیکو"، "ژان دووین"، "جین بارت"، زیردریایی هجومی "روبیس" و تانکر "موزه" بود. 2900 نفر، خدمه نیروی رزمی 473 را تشکیل می دهند.
گروه پروازی این ناوگان عبارت بود از 16 فروند هواپیمای "سوپراتاندارد"، 2 فروند هواپیما جنگنده "رافائل ام " و چند فروند هلیکوپتر. در روز 19 دسامبر اولین پرواز سوپراتاندارها بر فراز افغانستان و به منظور پوشش 3000 کیلومتر از مربع حریم هوایی آن کشور وعملیات شناسایی و بمباران انجام شد. سوپراتانداردها در طی 14 سورتی پرواز توانستند از چنگ 5 فروند موشک استینگر -که طالبان شلیک کرده بودند- بگریزند. آنها در روز دوم فوریه 2002 به همراه نیروهای آمریکا و بریتانیا در عملیات آناکوندا شرکت کردند. هواپیماهای رافائل در این جنگ در هیچ عملیات رزمی شرکت نداشتند.
پس از چندی، به هواپیماهای محمول شارل دوگل تعداد 6 فروند "میراژ2000دی"، 3 فروند رافائل و 2 فروند "هاوک آی" افزوده شد. از ماه فوریه به بعد در چند نوبت هواپیماهای ناوهواپیمابر یواس اس جان استنیس و شارل دوگل در طی همکاری های نظامی دو کشور بر روی عرشه یکدیگر فرودآمدند.
در روز دوم می، شارل دوگل برای تجدید ذخایر و تسلیحات به سنگاپور بازگشت و پس از 16 روز مجددا راهی دریای عمان شد. هلیکوپترهای شارل دوگل در روز 19 اکتبر توانستند در طی یک عملیات نجات 3 نفر سرنشین یک بالین آسیب دیده را از مرگ نجات دهند.
در روز 2 می 2006 شارل دوگل برای شرکت در یک مانور مشترک با نیروی دریایی هند با نام "وارونا" به شرق آسیا بازگشت.
سیستمها و تجهیزات الکترونیکی
شارل دوگل به یک سیستم مدیریت اطلاعات رزمی مجهز شده است که می تواند 2000 هدف را به صورت همزمان رهگیری کند. در سال 2004 یک سیستم جدید هدایت و کنترل ساخت شرکت تالس بر روی آن نصب شد. یک رادار سه بعدی آرابل نیز فضای اطراف ناو تا فاصله 70 کیلومتر را پوشش می دهد.
بر روی شارل دوگل یک سیستم پرتاب کننده فریبنده 10 لوله ساخت ساجم وجود دارد که می تواند برای منحرف کردن موشکهای شلیک شده به سمت ناو بکاررود. این سیستم می تواند فریبنده های رادار را تا فاصله 8 کیلومتری و فریبنده های مادون قرمز را تا 3 کیلومتری پرتاب کند.این فریبنده ها در کنار 3 سیستم اخلال در رادارهای دشمن از شرکت تالس وظیفه حفاظت از ناو را برعهده دارند.
علاوه بر همه اینها شارل دوگل یک رادار جستجوی بردبلند سه بعدی، یک راداری جستجوی برد متوسط-بلند، یک رادار سی تایگر برای جستجوی سطح و هوا و 2 رادار ناوبری دارد.
برای کمک به فرود هواپیماها در شب و یا شرایط دید کور از سیستم لیزری دالاس استفاده شده است. یک سیستم پایدار کننده حرکت کامپیوتری درشارل دوگل نصب شده است که همیشه ناو را در وضعیت افقی نگه می دارد. با استفاده از این سیستم حتی اگر امواج دریا به 4 متر هم برسند هواپیماها می توانند به صورت عادی بر روی
عرشه نشست و برخاست کنند. برای مقابله با تاثیر بادهای شدید بر روی بدنه ناو نیز از یک سیستم کامپیوتری استفاده شده است.
تسلیحات
شارل دوگل برای دفاع از خود به 4 پرتاب کننده 8 سلولی موشک آستر مجهز شده است. این موشک سطح به هوا دارای یک کلاهک 13 کیلوگرمی بوده و می تواند اهداف خود را تا فاصله 30 کیلومتر هدف قراردهد. 2 پرتاب کننده 6 سلولی موشک ضدهوایی میسترال و 8 قبضه توپ ضدهوایی جیات نیز از تسلیحات موجود در شارل دوگل می
باشند. توپ 20 میلیمتری 20اف2 کارخانه جیات دارای نرخ آتش 720 گلوله در دقیقه است. رادار کنترل آتش آربال اطلاعات مورد نیاز آتشبارها و موشکها را تغذیه می کند.
هواپیماهای محمول
ظرفیت هواپیمای شارل دوگل حداکثر 40 فروند می باشد. این تعداد تقریبا نصف هواپیماهای ناوهای هواپیمابر کلاس نیمیتز می باشد. هواپیماهای شارل دوگل عبارتند از هواپیماهای بمب افکن تاکتیکی سوپراتاندارد، هواپیماهای جنگنده رافائل ام و هواپیماهای آواکس هاوک آی. علاوه بر هواپیماها، شارل دوگل می تواند هلیکوپترهای دلفین و ان اچ 90 را نیز حمل کند.
سوپر اتاندارد: سوپراتاندارد بر اساس تجربیات حاصله از شرکت هواپیماهای اتاندارد در جنگ کره ساخته شد. نقش اصلی سوپراتاندارد بمباران تاکتیکی و کسب برتری هوایی بود. اولین پرواز آزمایشی سوپراتاندارد در سال 1974 انجام شد و این هواپیما در سال 1978 به نیروی هوایی فرانسه پیوست. 60 فروند از آنها در نیروی دریایی فرانسه به خدمت گرفته شدند و 14 فروند نیز به آرژانتین نیز صادر شد. هواپیماهای سوپراتاندارد در جنگ فالکلند عملکرد خوبی از خود نشان دادند. موشکهای اگزوست نصب شده بر روی آنها صدمات زیادی به ناوگان بریتانیا وارد کرد. ناوشکن شفیلد و کشتی باری آتلانتیک کانوی توسط موشکهای اگزوست پرتاب شده از سوپراتاندارد و ناوشکن گلامورگان به وسیله موشک اگزوستی که از پشت یک کامیون شلیک شد غرق شدند.
این هواپیما را می توان به انواع بمبها -از جمله بمب هسته ای- مسلح کرد. در دهه 90 بهسازی هایی بر روی سوپراتانداردهای موجود انجام شد تا بتوانند موشکهای لیزری را حمل و شلیک کنند. آنها در درگیری های کوزوو در سال 1999 شرکت کردند و در طی 400 سورتی پرواز عملیاتی 73درصد شلیک موفقیت آمیز داشتند. این رکورد بهترین رکورد هواپیماهای ناتو در کوزوو بود. آنها در افغانستان به ماموریتهای شناسایی نیز اعزام شدند. سوپراتاندارد مهره اصلی تهاجمی نیروی دریایی فرانسه در انتهای قرن بیستم بوده است و قرار است که هواپیماهای رافائل به زودی جایگزین آنها گردند.
رافائل ام: جنگنده چندمنظوره رافائل وظیفه حراست فضای اطراف ناو و رهگیری هواپیماهای مهاجم را برعهده دارد. رافائل -با قیمت 48 میلیون یورو- گران ترین جنگنده ساخت فرانسه و مدرنترین آنها است. قرار است که نیروی دریایی و نیروی هوایی فرانسه به این جنگنده مجهز شوند.
در دهه هفتاد قرارشد برای جایگزینی هواپیماهای جاگوار و اف 8 هواپیمای جدیدی طراحی شود. هواپیمای جدید رافائل نام گرفت و اولین پرواز آزمایشی خود را در جولای سال 1986 انجام داد. چون موتورهای فرانسوی اسنکما ام 88 هنوز آماده نبود از موتورهای جت اف404 ساخت جنرال الکتریک بر روی رافائل نصب شد. این موتورها، پیشرانه جنگنده-بمب افکنهای اف18 بودند. رافائل ام نمونه ناونشین این هواپیما است که پرواز آزمایشی خود را در سال 1992 انجام داد. چون فرانسه دارای تجهیزات منجنیق بر روی زمین نبود یک فروند از آنها به آمریکا برده شد و اولین پرواز آزمایشی به وسیله منجنیق در پایگاه هایی در نیوجرسی و مریلند آمریکا انجام شد. در چهارم دسامبر 2000 اولین رافائل به صورت رسمی به نیروی دریایی فرانسه تحویل داده شد.
این جت دوموتوره از بالهایی به شکل مثلث بهره گرفته است. رافائل ام از نمونه رافائل سی در حدود 500 کیلوگرم سنگین تر است. رافائل ام ارابه های فرود محکمتری دارد، به وسایل قلابهای مخصوص نشست و برخاست در هواپیمابر مجهز شده ویک سیستم فرود کور لیزری دارد.
رافائل اولین هواپیما جهان است که به سیستم بقای یکپارچه اسپکترا مجهز شده است. این سیستم بر اساس تکنولوژی استیلث ساخته شده است. مهمترین عضو این سیستم سنسورهای غیرفعال اسکن کننده امواج رادار ساخت شرکت تالس هستند. این سیستم کشف شدن جنگنده را توسط رادارهای دشمن تشخیص می دهد و نتیجه را بر روی یک نقشه 3 بعدی چندمنظوره نمایش می دهد. یک سیستم یکپارچه آلات دقیق پروازی، مدیریت پرواز و هدایت آتش اطلاعات مورد نیاز خلبان را تامین می کند. رافائل می تواند به صورت همزمان با دیگر هواپیماها و مراکز کنترل به تبادل اطلاعات بپردازد و وارد یک نبرد شبکه محور شود.
رافائل ام در اصل برای ماموریتهای رهگیری و کسب برتری هوایی طراحی شد اما با به پایان رسیدن عمر سوپراتانداردها این هواپیما نقش بمب افکن تاکتیکی را نیز برعهده گرفت. اولین بمباران زمینی رافائل در مارس سال 2007 و برای حفاظت سربازان هلند در جنوب افغانستان انجام شد. در این ماموریت از بمبهای لیزری جی بی یو 12 استفاده شد. قرار است تا سال 2010 توان پرتاب بمبهای هسته ای نیز به امکانات رافائل ام اضافه شود. در نیروی هوایی فرانسه رافائل جانشین هواپیماهای جاگوار، میراژ اف1 و میراژ2000 خواهدشد.
حداکثر سرعت رافائل 1.8 ماخ است و این جنگنده می تواند تا 1800 کیلومتر پرواز کند. حداکثر وزن پروازی رافائل در حدود 25 تن است که 9.5 تن آن به مهمات آن اختصاص دارد. تسلیحات رافائل عبارتند از یک فروند توپ 30 میلیمتری جیات -به همراه 125 گلوله- وانواع موشکهای هوا به هوا یا هوا به زمین. موشکهای هوابه هوای سایدویندر، آسرام، آمرام، متئور و مژیک2 را می توان بر روی رافائل نصب کرد. به علاوه، بمبهای لیزری و موشکهایی مانند موشک اگزوست، آپاچی، اسکالپ، آآاس ام نیز بر روی رافائل ام قابل نصب هستند.
ئی 2 سی هاوک آی:
هواپیماهای آواکس ئی2سی هاوک آی تنها هواپیمای آواکسی است که اختصاصا برای ناوهای هواپیمابر ساخته شده است و تنها به تعداد محدودی از کشورهای دوست آمریکا فروخته شده است. هاوک آی اولین پرواز خود را در سال 1973 انجام داد و تا کنون بارها بهسازی شده است.
این هواپیما می تواند عملیات مختلفی چون جستجوی سطحی، هدایت رهگیرها و بمب افکنها، رله رادیویی و کمک به عملیات امداد را انجام دهد.
آنتن چرخان نصب شده بر روی هاوک آی 7.3 متر قطر دارد. هاوک آی می تواند به صورت همزمان 2000 هدف را تا فاصله 650 کیلومتری کشف کند و 40 تا 100 فروند هواپیما را به سوی آنها هدایت کند.
به سوی آینده
طبق استراتژی نیروی دریایی فرانسه این نیرو باید همواره 2 فروند ناوهواپیمابر در اختیار داشته باشد تا در هنگام تعمیر یکی از آنها بتوان از دیگری استفاده کرد. در حال حاضر این نیروی تنها دارای یک فروند ناوهواپیمابر است اما در برنامه ریزی برای توسعه ناوگان این کشور قرار است که یک فروند ناوهواپیمابر به صورت مشترک با بریتانیا ساخته شود. در ساخت این ناوهواپیمابر آینده از طرح شرکتهای بریتانیایی و تجربیات فرانسه در ساخت شارل دوگل استفاده خواهدشد. ناو بعدی احتمالا در سال 2014 ساخته خواهدشد و برخلاف شارل دوگل از پیشرانه معمولی استفاده خواهد کرد.
آشنايي با موشك سايدويندر
مقدمه
اگر هواپیما و هلیکوپترهای جنگنده و تهاجمی از بهترین و جدیدترین فناوری برخوردار باشند اما مهماتی فراخور نداشته باشند نباید انتظار داشت که در عرصه جنگ کارایی چندانی از خود نشان دهند.پیروزی یا شکست در جنگ در سایه مهمات اثر بخش همچون انواع موشک های هدایت شونده حاصل می گردد.نمونه ای ازمهمات بسیار شناخته شده و موثر د رهواپیماهای جنگنده و رهگیر موشک ضد هواپیما سایدویندر است.
1.معرفی موشک سایدویندر
موشک آمریکایی سایدویندر نوعی موشک کوتاه برد هوا به هوا است که در زمره قدیمی ترین و در عین حال موثر ترین موشک های جهان قرار دارد.در این موشک نیروی الکترونیکی و انفجاری به گونه ای حساب شده در کنار یکدیگر قرار گرفته و عمل می کنند.این موشک روی هواپیمای جنگنده نصب و از آنجا به سمت هواپیما دشمن شلیک و آنرا سرنگون می سازد.سیستم های جستجوگر این موشک باعث می گردد که موشک بتواند به سمت هدف و در نهایت انهدام آن هدایت شود.مهماتی که در چنین قابلیت هایی برخوردار باشند به آنها"مهمات هوشمند"گفته می شود.
شکل گیری بحث"مهمات هوشمند"به دهه پس از جنگ جهانی دوم باز می گزدد.بسیاری از نمونه های اولیه سلاح های هدایت شونده و راداری که در اوایل تولید می شد علاوه بر اینکه هزینه های زیادی به همراه داشتند مشکلاتی نیز در پی داشتند.این تسلیحات دارای حسگرهای راداری بودند اما نمی توانستند فرستنده ها راداری خود را حمل کنند.خلبان برای قفل کردن سیستم هدایت شونده روی هوایپما دشمن می بایست پس از شلیک موشک هواپیما را در یک موقعیت حساس نگه دارد و تا زمانی که موشک هدف خود را پیدا می کرد باید در این وضعیت باقی می ماند.گذشته از این تجهیزات راداری موشک نیز پرهزینه بود و افزایش وزن و حجم موشک را به دنبال داشت.
در سال 1947 یک فیزیکدان آمریکایی بنام بیل مک لین تصمیم به بهینه سازی این موشک گرفت.او در ذهن خود به موشکی می اندیشید که بتواند با مبنا قرار دادن گرمای تولید شده از موتور هواپیما آن را ردیابی کند.در چنین موشکی که ردیابی آن بر اساس گرمای بخش شده از هواپیمای دشمن بود خلبان موشکی با قابلیت"شلیک و رها"در اختیار داشت.در این موشک به جای تجهیزات سنگین راداری از یک سلول جستجوگر گرمایی برای ردگیری هدف استفاده می شد.انجام این تغییرات در سیستم موشک موجب کوچکتر شدن و کم هزینه تر شدن آن می گردید.با هدف محقق کردن این طرح ها بیل با کمک همکاران خود نخستین نمونه های اولیه موشک سایدویندر را طراحی کرد.6 سال بعد اولین آزمایش موفقیت آمیز آن انجام شد.از آن زمان به بعد این موشک در مدل های مختلف ساخته شده که هر مدل آن از قابلیت های جدیدتری برخوردار بود.موشک هوا به هوای سایدویندر محصول کمپانی ریتون موشکی به طول 9/2 متر وزن 85 کیلوگرم و قطر 13 سانتیمتر است که دارای برد 18 کیلومتر و سرعت دو و نیم ماخ می باشد.
2.اجزاء موشک سایدویندر
همان گونه که قبلا گفته شد سیستم جستجوگر موشک با توجه به گرما یا انرژی مادون قرمز که از هدف پخش می شود آن را شناسایی می کند.موشک با پی بردن به این علائم به سمت هدف پیش رفته و به محض برخورد با آن منفجر می شود که در نتیجه منجر به انفجار هواپیمای دشمن می شود.حال به بررسی اجزاء و بخش های موشک سایدویندر می پردازیم:
موتور:که وظیفه آن تامین نیروی رانشی موشک است.
شهپر:که وظیفه آنها تامین نیروی بالا برنده است تا موشک بتواند در وضعیت بالا قرار گیرد.
جستجوگر:که وظیفه آن جستجوی نور مادون قرمزی است که از هدف منتشر می شود.
سیستم الکترونیکی هدایت و کنترل:که وظیفه آن پردازش اطلاعات واصله از جستجوگر و محاسبه مسیر مناسب جهت موشک می باشد.
مجموعه راه انداز سیستم کنترل:که وظیفه آن تنظیم بالک های پرواز با توجه به دستورات ارسال شده از سیستم کنترلر می باشد.
بالک های پرواز:این بالک ها که شبیه به دریچه های بال هواپیما عمل می کند وظیفه دارند تا موشک را در مسیر مستقیم هدایت نمایند.این بالک های متحرک با ایجاد نیروی پسا(مقاومت)در طرفین موشک باعث می شوند تا موشک در مسیر خود پیش برود.
سرجنگی:که وظیفه آن انهدام هواپیمای دشمن(هدف)است.
فیوز یا چاشنی:که وظیفه آن به محض رسیدن به هدف سرجنگی را منفجر نماید.
باطری:که وظیفه آن تامین نیروی الکترونیکی لازم جهت سیستم های الکترونیکی موشک است.
برای پی بردن به چگونگی عملکرد این اجزا با یکدیگر که در نهایت منجر به شلیک موشک و انهدام هدف می شود به تشریح این مراحل می پردازیم:
ابتدا موشکبر زیر بال های هواپیما نصب و بوسیله چند حلقه به لانچر(شلیک کننده موشک)متصل می شود.سپس با استفاده از یک کابل مخصوص سیستم کنترل موشک به سیستم کامپیوتری هوایپما متصل می شود.هواپیما به پرواز در می آید و خلبان از پشت سر هواپیما دشمن حرکت می کند.زمانی که هواپیما در یک موقعیت مناسب قرار گرفت خلبان دکمه فروان آتش را فعال می کند.با فعال شدن این دکمه سیستم کامپیوتری هواپیما به سیستم کنترل موشک فرمان می دهد تا موتور سوخت جامد موشک شروع به سوختن کرده و گاز پر فشاری را تولید می کند که این گاز از عقب موشک خارج می شود.(برای محفوظ نگهداشتن هواپیما از دید دشمن در طول پرواز از سوخت ویژه ای که کمتر دود زا هستند استفاده می شود).در اثر نیروی ایجاد شده موشک از لانچر به سمت هدف شلیک می شود و با سرعت مافوق صوت پیش می رود.(سرعت مدل های فعلی این موشک حدود 5/2 ماخ می باشد.) پس از تمام شدن سوخت موشک به سمت هدف پیش می رود.
در بخش عقبی موشک چهار بال وجود دارد که وظیفه آن ها تامین نیروی رانش لازم به سمت بالا هدف حفظ پرواز موشک است.هر یک از این بال ها مجهز به دیک شپه است که عبارت از یک غلطک فلزی است که شکاف هایی در آن وجود دارد.زمانیکه موشک با سرعت در هوا حرکت می کند جریان هوا باعث می شود که شپهر حرکت مارپیچی به خود بگیرد.
اگر با نحوه عملکرد ژیروسکپ آشنا باشید می دانید که چرخ غلطشی آن بارهای جانبی را که بر آن وارد می شود تحمل می کند.در این صورت حرکت ژیروسکپی باعث از بین رفتن تمایل غلطشی در موشک می شود و حول محور مرکزی خود چرخش می کند.زمانی که موشک در هوا حرکت می کند مجموعه شهپرها موجب حفظ تعادل موشک می شود که همین امر از چرخش سریع مجموعه جستجوگر جلوگیری می کند.لذا جستجو گر می تواند به آسانی هدف را شناسایی نمیاد.
3.ردگیری مادون قرمز
جستجو گر موشک سایدویندر شبیه به ccd دوربین ویدیویی است.این جستجوگر از حسگرهایی برخوردار است که اگر در معرض نور مادون قرمز متصاعد شده از اشیاء داغ قرار گیرند از خود سیگنال الکتریکی تولید می کنند.ار آنجا که جستجوگر همه چیز را بر مبنای"داغی زیاد آن ها"یا"زیاد داغ نبودن"آن ها تشخیص می دهد بنابراین در مقایسه با یک دوربین ویدویی معمولی سیستم مادون قرمز بسیار ساده تر می باشد.از این گذشته جستجوگرهای مادون قرمز نیازی به منبع نوری بیرونی ندارند لذا می توانند در سب روز به خوبی عمل کنند.
در مدل های فعلی موشک سایدویندر مجموعه سنسورهای مادون قرمز در کنار یک سیستم پویشگر مخروطی شکل قرار دارد.سیستم پویشگر مخروطی شکل همواره مجموعه لنزها و آیینه های که نور را به حسگر هدایت می کنند حول یک دایره کوچک حرکت می دهد.در نتیجه این مجموعه متحرک بخش وسعی از آسمان را مورد پویش قرار می دهد.وقتی این مجموعه حول دایره حرکت می کند سیستم کنترل می تواند جایی را که هدف(در نور مادون قرمز آشکار شده) دارای نوسان می باشد تشخیص می دهد.بعنوان مثال اگر هدف در سمت چپ موشک قرار داشته باشد حسگر می تواند در مقایسه با زمانی که مجموعه متحرک به سمت راست معطوف است نور مادون قرمز بیشتری را نسبت به زمانی که به سمت چپ معطوف است آشکار سازد.
4.ردگیری سیستم کنترل
وظیفه اصلی این سیستم این است که تصویر مادون قرمز از هواپیما دشمن را کاملا در مرکز نگه دارد به گونه ای که موشک بتواند به سمت هدف پیش برود.اگر تصویر مادون قرمز از مرکز جابجا شود سیستم کنترل سیگنالی را به مجموعه سر و مکانیزم می فرستد.این مجموعه دارای یک ژنراتور گاز است که گاز متراکم را به پیستون های نئوماتیکی می دهد.این پیستون ها به بازوهایی که بالک ها را به عقب و جلو می کنند متصل هستند.سیگنال فرمانی که از سیستم کنترل ارسال می شود موجب تحریک سولنوئیدهای الکتریکی می شود.این سولنوئیدها به منظور تحریک بالک ها از یک سو به سوی دیگر دریچه های منتهی به این پیستون ها را باز و بسته می کنند.
سیستم کنترل به منظور خنثی کردن هر گونه جابجایی در هدف به یک برنامه"ناوبری نسبی"مجهز است.سیستم کنترل فاصله دور بودن هدف از مرکز را ارزیابی کرده و با توجه به یک برآورد مضاعف زاویه پرواز خود را تنظیم می کند.بعنوان مثال اگر برآورد مضاعف آن 2 باشد و موشک 10 درجه از خط پرواز یا مسیر حرکت خود خارج شده باشد تا 20 درجه مسیر پرواز خود تغییر می دهد.با گذشت یک دهم ثانیه موشک مجددا مسیر خود را ارزیابی و دوباره بالک ها خود را تنظیم می کند.با انجام مکرر این ارزیابی ها و اصلاحات سیستم کنترل یستم کنترل همانند یک بازیکن خط عقب زمین فوتبال که توپ را برای یار خود که در حال دویدن است می فرستد و بر آورد می کند که هنگام فرود آمدن توپ به زمین یار او دقیقا در چه نقطه ای خواهد بود مسیر هدف متحرک را پیش بینی می کند.
5.هدف یابی نوری
سیستم کنترل موشک دارای یک هذف یاب نوری است.این هدف یاب زمانی که هدف در معرض دید قرار می گیرد را مشخص می کند.هدف یاب نوری متشکل از هشت دیود لیزرافشان و هشت دیود حسگر نوری است که در اطراف بدنه بیرونی موشک یا به عبارت دقیق تر در پشت بالک ها پرواز قرار دارند.وقتی موشک در حال پرواز است هدف یاب لیزری به صورت پیابی اشعه های لیزری را رد اطراف موشک پخش می کند.اگر موشک به اندازه کافی به هدف نزدیک شده باشد اشعه های لیزر از بدنه هواپیما به دیودهای حسگر برگشت داده می شود.با این عمل سیستم کنترل در می یابد که موشک کاملا به هدف نزدیک شده و بلافاصله سرجنگی را تحریک می کند.
6.سرجنگی wdu-17/b
موشک فعلی سایدویندر با خود سرجنگی از نوع wdu-17/b که وزن آن 9 کیلوگرم است حمل می کند.این سرجنگی متشکل از مجموعه پوسته,مواد انفجاری pbxn-3 دارای قابلیت انفجاری بسیار شدید,صفحه های بوستر,یک ابزار راه انداز و تقریبا 200 میله تیتانیومی می باشد.وقتی آشکارساز هدف(هدف یاب) هواپیمای دشمن را شناسایی می کند مکانیزم فیوز را تحریک کرده که در نتیجه خرج انفجاری از طریق راه انداز به صفحه های بوستر فرستاده می شود.خرج انفجاری دریافت شده از راه انداز مواد انفجاری دارای احتراق پایین را در کانال های صفحه بوستر آرایش می زند که در نتیجه پالت های انفجاری که در اطراف مواد انفجاری با قدرت انفجاری بسیار بالایی قرار گرفته اند آتش می گیرند.با آتش گرفتن این مواد انفجاری فوق العاده قوی حجم عظیمی از گازهای داغ خارج می شود.در اثر وقوع نیروی انفجاری شدید گاز میله های تیتانیوم را منفجر کرده به گونه ای که این میله ها تبدیل به هزاران تکه می شوند و با سرعت زیاد در هوا حرکت می کنند.اگر سرجنگی از محدوده هدف دور شود تکه های تیتانیوم پخش شده در هوا بدنه هواپیما دشمن را متلاشی خواهند کرد.در برخی موارد موشک دقیقا به سمت اگزوز هواپیما دشمن می رود و آنرا از درون منفجر می کند.از انجا که نیروی ناشی از انفجار شدید تکه های فلزی حلقوی شکلی را در تمام جهات پراکنده می کند.به این سرجنگی(wdu-17/b) اصطلاحا سرجنگی انفجاری تکه تکه شونده اطلاق می شود.
مواد منفجر شده سایدویندر مدل aim-9x در مقایسه با مواد منفجره مشوک سایدویندر aim-9m به لحاظ شدت انفجار هیچ گونه تفاوتی با هم ندارند اما با این حال موشک سایدویندر aim-9x دو ویژگی مهم دارد که شانش یافتن هدف را در آن بیشتر می کند.ویژگی اول اینکه جستجوگر این موشک به نحوی طراحی شده که دید سیستم جستجوگر را افزایش می دهد به گونه ای که می تواند به خوبی موقعیت هوایپمای دشمن را که دقیقا در جلو هواپیما حامل موشک سایدویندر قرار نگرفته است را مشخص کند.
ویژگی دوم این که سایدویندر aim-9x از یک مجموعه بردار رانش جدید برخوردار است که باعث ایجاد تحرک بیشتر و جرخش های سریع تر آن در آسمان می شود.نحوه کار این سیستم به این صورت است که بر علاوه بر اینکه بالک های پرواز را به گردش می اندازد سیستم کنترل نیز به منظور تبدیل جریان گازهای داغ موتور موشک پره ها با استفاده از نیروی رانشی باعث چرخش موشک می شوند.به عوان مثال زمانی که پره ها گاز به سمت راست هدایت می کنند نیروی رانشی قسمت عقب موشک را به سمت چپ می راند و قسمت جلو موشک نیز به راست کشیده می شود.این امر باعث می شود که موشک بتواند خیلی سریع تغییراتی را در مسیرش ایجاد و هدف خود را که با سرعت زیاد در حال حرکت است تعقیب می کند.
تغییرات بوجود آمده در موشک سایدویندر برخورداری از سیستم های هدایت و کنترل بهبود یافته و سایر ملحقات دیگر موجب روز آمد شدن و رقابتی شدن آن گردیده است.با وجود این که نیم قرن از بکارگیری گسترده سایدویندر می گذرد این موشک در آینده همچنان در زمره برترین سیستم های موشکی جهان خواهد بود.
تاپيک خوبيه ....
درمورد اسلحه ها هم مطلب بيشتر بگذار
تاریخ بکارگیری موشکهای بالستیک در جنگها
موشکهای بالستیک که برای اولین بار توسط دانشمندان آلمانی اختراع و در جنگ جهانی دوم علیه متفقین بکار گرفته شد ، مقدمه ای بود بر صنعت موشک سازی بالستیک و شروع فصل جدیدی از جنگ های بشری که در آن سربازان طرفین درگیر ، یکدیگر را نمی دیدند!
قبل از اختراع موشک بالستیک تمام کشورهای جهان منجمله ابرقدرتهای آن روزگار برای هر اقدام نظامی به ناچار هزینه های زیاد مالی و انسانی را متقبل میشدند.
در حالیکه بعد از اختراع موشک بالستیک و در کنار آن موشک کروز و سایر تسلیحات جدید و دوربرد ، ارتش های جهان این امکان را یافتند که بدون ورود به میدان دشمن ، آن را مورد هدف قرار دهند.
از زمانی که آلمان با شلیک چند هزار موشک وی2 به انگلیس و بلژیک ضربات بسیار سهمگین و به مراتب مهلکتر از حملات هوایی به این دو کشور وارد کرد ، سایر کشورها نیز به فکر تولید و استفاده از این قبیل موشکها افتادند.
با شکست آلمان و به سرقت رفتن اسرار نظامی آن به دست دو قدرت شرق و غرب و رسیدن ته ماندهای آن به کشورهای انگلیس و فرانسه به تدریج قدرتهای بزرگ موشکی در سطح جهان و منطقه اروپا پدیدار شدند.
20 سال بعد از بکارگیری موشکهای وی2 ، جهان شاهد موشکهایی بود که از یک طرف زمین قادر به انهدام هدفی در سوی دیگر آن بوده و از سر جنگی هسته ای به مراتب قویتر از بمب هیروشیما برخوردار بودند.
بعد از کشورهای مذکور نوبت به کشورهای متحد درجه دو (همون مستعمره سابق) رسید تا با خرید یا مونتاژ موشکهای بالستیک توانائیهای تهاجمی و قدرت بازدارندگی خود را در برابر کشورهای منطقه ای افزایش دهند.
البته در این امر کشور شوروی موفقتر از آمریکا بود و با فروش گسترده موشکهای بالستیک به متحدان خود توان رزمی آنها را تا حد قابل توجهی افزایش داد.
سیاستمداران آمریکا اعتقاد چندانی به فروش موشکهای بالستیک به متحدین خود نداشته و این امر باعث بروز مشکلاتی برای متحدان این کشور میشد.
یکی از این متحدان ایران بود که با تقاضای خرید موشکهای پرشینگ توسط آن مخالفت شده بود.
این در حالی بود که کشور رقیب ایران یعنی عراق به دهها موشک بالستیک کوتاه برد از سوی شوروی تجهیز شده بود.
همین امر باعث افزایش همکاریهای نظامی ایران و اسرائیل برای ساخت موشک بالستیک گردید.
هر چند با وقوع انقلاب مردمی ایران و پیروزی آن این روابط قطع شد.
با شروع جنگ تحمیلی و آغاز موشک باران شهرهای ایران ، مسئولین نظامی و سیاسی متوجه این موضوع شدند که هر طور شده باید موشک بالستیک داشته باشند.
در یکی از روزها ایران با شلیک همزمان 13 فروند موشک بالستیک به شهر بغداد باعث بهت و حیرت جهانیان شده و از این روز ایران هم به جمع استفاده کنندگان از این نوع موشک پیوست.
و سایر موارد ...
تاکنون مجموعا 17 مرتبه از موشکهای بالستیک در جنگها یا درگیریهای منطقه ای استفاده شده و هزاران موشک شلیک شده است.
در این 17 درگیری هزاران نفر توسط موشکهای بالستیک کشته یا زخمی یا بی خانمان شده اند و هزینه های سنگینی به کشور مورد هجوم واقع شده است.
اکنون بیش از 30 کشور دارای موشک بالستیک و در حدود 15 کشور در ساخت یا مونتاژ موشکهای بالستیک فعالیت دارند.
در عکس زیر تاریخ و شرح استفاده از موشکهای بالستیک در جنگهای نیم قرن اخیر را مشاهده میکنید.
برای مشاهده عکس در اندازه اصلی کلیک کنید
همانطور که مشاهده شد در اکثر موارد موشکهای روسی و بویژه موشک اسکاد پای ثابتی از جنگ موشکی بوده و در 15 درگیری بکار گرفته شده است.
همچنین در تمام درگیریها بجز یک مورد از موشکهای کوتاه برد استفاده شده است.
امیدوارم هرگز شاهد بکارگیری موشکهای با برد بیشتر در هیچ جنگی نباشیم.
این موشکها دارای کلاهک هسته ای بوده و توان ایجاد یک فاجعه بشری را دارند.
ان شاء ا... که با سر عقل آمدن انسانها (خواب دیدیم خیر باشه!) تمام تسلیحات کشتار جمعی آن دسته از کشورهایی که 27000 کلاهک هسته ای انبار کرده و 500 موشک هسته ای بالستیک را به سمت کشورهای جهان نشانه رفته اند معدوم و دنیایی داشته باشیم عاری از تسلیحات کشتار جمعی.
آر پی جی 32" هاشم "
آر پی جی 32 هاشم ضد تانک چند منظوره
ار پی جی 32 چند منظوره نارنجک انداز در شرکت بازالت روسیه بین سالهای 2005 تا 2007به در خواست کشور اردن ساخته و توسعه داده شد.
اولین ارپی جی 32 هاشم در سال 2008 در اردن ساخته شد اما طرح مورد نظر و مهماتش تحت لیسانس کارخانه JRESCO در اردن ساخته می شود!
آر پی جی 32 می تواند انواع اهداف را مورد حمله ی موفق قرار بدهد از تانکهای مدرن و زره پوشها گرفته تا سنگر ها و نیروهای دشمن چه در جان پناه ها چه در جاهای باز!!
این سلاح همه ی کاره ی ما از 4 نوع مهمات استفاده می کند:
از دو نوع راکت 105 میلی متری و دونوع راکت کوچکتر 72میلی متری ، در نوع 105 میلی متری دارای دو سر جنگی مجزاست (احتمالا به خاطر زره های واکنشگر) همچنین بهینه سازی شده بر علیه جنگ الکترونیک تانک ها!! و راکت ترموباریک بهینه سازی شده برای زره های سبک و اهداف غیر نظامی .
شرکت سازنده:بازالت
تیپ:راکت
کالیبر:105 میلی متر (همچنین می تواند راکت های 72 میلی متری مخصوص را هم شلیک کند)
طول :1200 میلی متر(با راکت 105 میلی متری) 900 میلی متر (با راکت 72 میلی متری)
وزن: 3 کیلو گرم بدون راکت ، 10 کیلو گرم با راکت 105 میلی متری ، 6 کیلو گرم با راکت 72 میلی متری
برد موثر:تا 200 متر!!!
نفوذ در زره:650 میلی متر با راکت 105 میلی متری (PG-32V)
کشور های استفاده کننده:روسیه، اردن
منبع :[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]کد:http://world.guns.ru
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اين راكت واقعا قدرتمند هستش(هشيم)
درسته كه برد مفيدش كمه اما گزينه ي مناسب براي جنگهاي شهري هستش
من تاثير اين سلاح رو ديدم
اگه به يه ساختمان 3 طبقه بخوره بين 60 تا 80 درصدش رو تخريب ميكنه
خرج كوچيكي داره
اما تاثيرش بسيار زياده
براي جايگزيني در نيوهاي مسلح ايران
اين هشيم براي راكت ضد نفر و ضد استحكامات گزينه ي مناسب هست
لانچر اين موشك خيلي كوچك هستش
و اين خيلي عاليه
به تصوير دقت كنيد:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اين هم راكت 73 ميليمتري هست
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دوشکا (دشکا)
[I [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اولین مسلسل های سنگین ارتش شوروی ، برای پاسخ گویی به نیاز سلاح های ضد هوایی طراحی شدند.نخستین سلاح کالیبر 7/12 که در ارتش شوروی بکار گرفته شد سلاح DK بود که در سال 1930 طراحی شد.این سلاح در مقیاس اندکی طی سالهای 1933 تا 1935 تولید شد.خشاب این سلاح از نوع دایره ای و 30 تیر بود و گلنگدن آن با سیستم فشار گاز باروت کار می کرد.این سلاح دارای وزن زیاد و نواخت تیر پایینی بود.
در سال 1938 یکی از سازندگان و طراحان سلاح در روسیه بنام SHPAGIN دست به تحول سلاح DK زد و سیستم تغذیه آن را تبدیل به نوع نواری کرد.
ارتش شوروی این سلاح را در سال 1939 به عنوان مسلسل سنگین رسمی به خدمت گرفت و نام این سلاح را از DK به DSHK (یعنی مسلسل سنگین دکتیارف و شاپگین) تغییر داد.
این سلاح در جنگ جهانی دوم به عنوان سلاح ضد هوایی و پشتیبانی پیاده نظام بکار گرفته شد . بعد از جنگ جهانی دوم این سلاح در قسمت هایی چون سیستم تغذیه نوار فشنگ مورد بازنگری قرار گرفت و با نام DSHK_M یا DSHKM_38/46 عرضه گردید.این مسلسل در بسیاری از تانک های روسی به عنوان مسلسل برجک بکار برده شد.از جمله این تانک ها می توان به تانکهای BTR_155 و T_55 وT_62 اشاره کرد.در سال 1970 مسلسل سنگین DSHK جای خود را به مسلسلهای NSV/NSVT داد ولی کشورهای بلوک شرق ادامه کاربرد آنرا ترجیح دادند.این سلاح در بسیاری از کشورها مثل چین، ایران ، یوگسلاوی و پاکستان تولید شده است.این سلاح در زمان خود از بهترین سلاحها بوده چنانچه گلوله آن در فاصله 500 متری قادر بود زرهی به ضخامت 15 میلیمتر را سوراخ کند.سلاح DSHK توسط هوا خنک می شود.دریچه گاز آن دارای 3 درجه تنظیم می باشد و خوراک دهنده آن در سمت چپ سلاح تعبیه شده است.گونه ای از آن با دو پایه قابل تنظیم ، قابل تبدیل شدن به مسلسل ضد هوایی را دارد و دارای یک سپر ضخیم برای محافظت از تیرانداز می باشد.
مشخصات فنی
کالیبر 7/12 میلیمتر
تعداد خان 8 عدد راستگرد
سرعت اولیه 800 متر بر ثانیه
نواخت تیر 600 تیر در دقیقه
وزن سلاح کامل با سه پایه 35/95 کیلو گرم
وزن سه پایه 97/30 کیلوگرم
وزن گهواره 45/16 کیلوگرم
وزن سلاح به تنهایی 32/32 کیلو گرم
وزن جعبه فشنگ با نوار خالی 7/4 کیلوگرم
وزن جعبه فشبگ (70 فشنگی) 14 کیلوگرم
طول سلاح با دوشی 1945 میلیمتر
طول سلاح 1590 میلیمتر
ارتفاع تیربار بر روی سه پایه 1470 میلیمتر
ارتفاع تیر بار در حالت شلیک زمینی 450 میلیمتر
حرکت سمتی سلاح 360 درجه
حد به طرف بالا نسبت به افق 78 درجه
حد به طرف پایین نسبت به افق 26 - درجه
برد نهایی 7000 متر
برد موثر بر علیه هدف های زمینی 3300 متر
برد موثر بر علیه هدف های هوایی 1600 متر
برد موثر بر علیه سنگرهای تیربار 1500 متر
برد موثر بر علیه هدف های زرهی سبک 800 متر
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زير دريايي روسي آكولا
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زیر دریایی روسی آکولا : کوسه شکاري
پروژه 971 که ناتو آن را آکولا به معنی کوسه نامیده زیر دریایی تهاجمی هسته ای است که در سال 1986 توسط شوروی سابق به خدمت در آمد. این کلاس که بعضاً به یادبود یکی از اعضای آن "بارس" خوانده می شود باید دقت کرد که همنام کلاس پروژه 941 نیروی دریایی شوروی سابق، که زیر دریایی موشک هسته ای بالستیک بر است که توسط خود شوروی آکولا و توسط ناتو تایفون نامگذاری شده است. در این کلاس سه زیر کلاس وجود دارد که شامل مدل عمومی آکولا1 شامل هفت زیر دریایی که بین سالهای 1982 تا 1986 ساخته شده اند، آکولای ارتقا یافته شامل 5 زیر دریایی ساخته شده بین سالهای 1986 تا 1991 و زیر کلاس آکولا2 که از سال 1991 ساخته شده است می باشد. سیستم خاص بدنه این زیر دریایی طوری است که سبکی و شناوری آن را تا سه برابر افزایش می دهد.
کلاس آکولا کم صدا ترین زیر دریایی تهاجمی اتمی روسها است که صدای تشعشع یافته از زیر کلاس آکولا2 با نویز نسخه های اولیه کلاس زیر دریایی معروف لوس آنجلس برابری می کند. تمام زیر دریایی های کلاس آکولا به چهار مجرای میلیمتری اژدر 533 مجهز هستند که می توانند اژدر های تایپ 53 یا موشکهای SS-N-15 استارفیش را شلیک کنند. علاوه بر آن این زیر دریایی ها چهار مجرای 650 میلیمتری اژدر دارا هستند که آنها نیز می توانند اژدر های تایپ 65 یا موشک های زد کشتی SS-N-16 را شلیک کنند. این مجراها در سه ردیف چهار تایی قرار گرفته اند. همچنین زیر کلاسهای آکولا2 و آکولای ارتقا یافته به شش مجرای اژدر انداز 533 میلیمتری خارجی مجهز شده اند که البته هنوز معلوم نیست آیا از این مجرا ها برای شلیک اژدر یا تله و مین گذاری استفاده می شود. این مجرا ها در یک ردیف و بالای مجرا های معمولی قرار گرفته اند. که برای پر کردن این مجرا ها نیز باید با کمک زیر دریایی توشه رسان یا در بندر اقدام کرد. ناگفته نماند که تمام مجراهای این زیردریایی می توانند مین گذاری کنند. در کل تا 40 اژدر، موشک و مین را این زیر دریایی ها می توانند با خود حمل کنند. در زیر دریایی های این کلاس موشکهای زمین به هوای شانه پرتاب نیز برای مقابله با جنگنده های دشمن در روی آب گنجانده شده است. این زیر دریایی عظیم 108 تا 117 متری (در سایتهای مختلف متفاوت گفته شده است) دارای حداکثر سرعت 20 گره (37 کیلومتر در ساعت) در سطح آب و 35 نات(65 کیلومتر در ساعت) زیر آب است. خدمه آکولا هم شامل 25 افسر و 26 سرباز وظیفه می باشد.
وضعیت زیر دریایی های آکولا بدون توجه به جزییات بسیار عالی است. این مطلب توسط بسیاری از سایتهای مختلف تایید شده است. از هفت زیر دریایی آکولا1 تنها سه زیر دریایی در حال خدمت می باشد. زیر دریایی رهبر K-284 پوما در سال 1995 به خاطر کمبود منابع مالی تجزیه شد. سه زیر دریایی دیگر K-322، K-480، K-317 نیز در حالت رزرو قرار گرفته اند. به نظر می رسد هر پنج زیر دریایی آکولای ارتقا یافته در حال خدمت باشند. آکولای2 وپر نیز در حال حاظر تنها زیر دریایی در حال خدمت زیر کلاس آکولای2 می باشد. گپارد هم به نظر می رسد همانند کوگار و نرپا از این زیر کلاس در وضعیت رزرو قرار گرفته باشد. نام پنجمین زیر دریایی هم مشخص نیست ولی به نظر می رسد در ساخت آن وقفه ایجاد شده باشد. در آخر اشاره کنم که هند نیز برای خرید این زیر دریایی اتمی از این کلاس ابراز علاقه کرده بود که تا به امروز نتیجه خاصی نداشته است .
موشک دوربرد فینیکس و دلایل محبوبیت آن
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همان طوری که می دانیم، هواپیمای تامکت به دلیل دارا بودن ویژگی های منحصر به فرد به عنوان یکی از موفق ترین جنگنده های طول تاریخ هوانوردی به شمار می آید و هنوز نیز پس از بیش از سی سال خدمت در نیروی دریایی آمریکا، همانند هواپیمایی تازه طراحی و تولید شده می نماید.
این جنگنده نسبت به همقطاران خود دو ویژگی بسیار برجسته داشت، که یکی دارابودن سیستم بال های متغیر و دیگری سیستم موشکی فینیکس، که مورد آخری ویژگی بسیار جدید و تکنولوژی نوینی در عرصه نبرد های هوایی به شمار می آمد و صد البته قیمت این پرنده به دلیل داشتن چنین سیستم گران قیمتی بسیار بالاست. در واقع، به جرات می توان اظهار کرد که محبوبیت هواپیمای تامکت بیشتر به دلیل توانایی حمل موشک های فینیکس بوده و اف-14 بدون آن هیچ کاره است. این موشک های هوا به هوا، با بردی معادل 150 کیلومتر جزو دوربرد ترین موشک های هوا به هوا به شمار آمده و با کد AIM-54 و لقب فینیکس به معنای ققنوس شناخته می شود.
سیستم هدایتی این موشک از نوع فعال است، که این به این معناست که پس قفل روی هدف و شلیک موشک، دیگر نیازی به قفل ماندن رادار هواپیما روی هدف نیست و موشک می تواند مستقل از رادار هواپیما به عملیات ادامه دهد. در این سیستم راداری، پس از شلیک موشک، هدایت موشک و محاسبه زاویه مناسب برای برخورد به هدف، به عهده کامپیوتر درونی موشک سپرده شده و هواپیما می تواند به تعقیب اهداف دیگر برود. دلیل ایجاد این ویژگی نیز مشخص است، به دلیل برد بسیار آن، اگر هدف در حداکثر برد موشک باشد، نسبتاً زمان زیادی طول می کشد که موشک به 150 کیلومتری رسیده و به هدف اصابت نماید، در نتیجه، بدیهی است که فقل ماندن رادار هواپیما تا برخورد موشک به هدف آن را از انجام عملیات دیگر محروم ساخته و چه بسا به خاطر حفظ قفل روی هدف، هواپیمای پرتابگر خود طعمه هواپیمای دیگری شود.
رادار فعال این موشک این امکان را به هواپیما می دهد که در هنگام برخورد به هدف، اف-14 پرتاب کننده حتی در آشیانه و خلبان های آن از آن خارج شده باشند. حداکثر سرعت عملیاتی این موشک پنج ماخ بوده و در بسیاری از موارد این موشک، پس از پیدا کردن هدف در نزدیکی آن منفجر شده و توان فوق العاده کلاهک جنگی آن هواپیمای هدف را منهدم نماید. طول این موشک حدود 4 متر بوده و قطر آن نیز به 30 سانتیمتر رسیده و وزن آن نیز حدود 450 کیلوگرم و وزن کلاهک جنگی آن در حدود 67 کیلوگرم است. این موشک از موتور توربوراکت با سوخت جامد استفاده می کند که به این موشک حداکثر سرعت را می بخشد. در هنگام شلیک این موشک، مستقیماً به دنبال هدف نمی رود بلکه مسیر احتمالی گذر آن را محاسبه کرده و به سمت آن جا می رود.
در تست هایی که بر روی این موشک در مراحل اولیه آزمایش صورت گرفت، شش هدف مصنوعی که در روی رادار هواپیما به شکل هواپیماهای واقعی نمایش داده می شوند، از زمین پرتاب گردید که هر شش هدف توسط رادار قدرتمند تامکت شناسایی گردیده و شش موشک فینیکس با فاصله ی بسیار اندک، یکی پس از دیگر پرتاب گشتند. از شش موشک پرتاب شده، پنج فروند آنان به صورت مستقیم یا دایرکت هیت به اهداف برخورد کرده و آنان را به طور کامل منهدم نمودند، اما یکی از این موشک ها به دلیل کوچک بودن نسبی هدف مصنوعی و نیز اشکالی در رادار این موشک، از مسیر خود منحرف شد که اعلام گردید در صورت واقعی بودن هدف، امکان چنین اشتباهی وجود ندارد. میزان موفقیت این آزمایش، هشتاد درصد اعلام گردید که برای آزمایش یک موشک تازه طراحی شده و البته با هدف های مصنوعی، میزان موفقیتی بسیار عالی بود.
در مورد این موشک، از بین بردن آن با انجام مانورهای شدید که در نتیجه موشک به دنبال هواپیما رفته و در اثر شتاب جی از بین می رود، امکان ندارد، چرا دیگر این حقه نیز قدیمی شده و این موشک توانایی تحمل شتاب جی، حداکثر دو برابر شتاب جی قابل تحمل توسط هواپیماهای جنگنده امروزی را دارد. در هواپیمای تامکت حداکثر شش موشک فینیکس می تواند حمل شود که شامل دو عدد زیر بال ها و چهار عدد در پایلون هایی زیر بدنه می شود. نا گفته نماند این موشک ساخت کمپانی هیوز بوده و در طی جنگ تحمیلی علیه ایران نیز نیروی هوایی کشورمان با استفاده از هواپیمای تامکت مجهز به این نوع موشک های قدرتمند هواپیماهای عراقی بسیاری را از فواصل بسیار دور و باور نکردنی، سرنگون ساخته و بار دیگر نیز برتری خود را به نمایش گذاشت.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آشنایی با توپ ضد هوایی ZU-23
توپ ضد هوایی ZU-23 در سال 1954 توسط شوروی طراحی شد. توپ 2A 14 برای این توپ در سال 1957 توسعه داده شد. آزمایشات برای این توپ تا سال 1959 به طول انجامید و سرانجام در سال 1960 آن به خدمت ارتش شوروی درآمد. توپ ضد هوایی ZU-23 با توپ های دوقلو 2A13 (یک نمونه دیگر از توپ ضد هوایی) و از چهارخشاب( بشکه مهمات) آزمایش شد و وارد خدمت شد. چنانچه که کفته شد ZU-23 شامل می شد از دوتوپ 2A14 که روی یک شاسی سبک دو چرخ قرار میگرفت.ZAP-23 توپ ضد هوایی بود که دارای هدف گیری اتوماتیک بود و نیز دارای یک هدف یاب اضافی بود تا با آن به اهداف زمینی شلیک شود.
توپ 2A14 بر اساس تفنگ هوایی آتش سریع که شامل شده از طول لوله 2010 میلیمتر با کالیبر 87.3 - جعبه مهمات-قاب قفل- قفل سیستم تغذیه ومکانیزم های برگردان.
مکانیزمهای برگردان بر این اساس هستند که در آنها از قدرت گاز حاصله از کانال لوله های توپ در زمان شلیک استفاده شده است. دو توپ در بالای چرخ های حامل نصب میشوند.در دو طرف چپ و راست توپ ها فضاهایی هست که از آنها به عنوان خشاب های تغذیه به کار میروند.
هر لوله توپ توانایی شلیک 1000 گلوله در دقیقه را دارد. توپ ضد هوایی ZU-23 توانایی دفاع ضدهوایی در برابر اهداف در برد 2.5 کیلومتر و ارتفاع 2 کیلومتری را دارد.
سرعت اصلی شلیک گلوله ها 970 متر بر ثانیه است. (بیشتر از سرعت صوت - بیشتر از حداکثر سرعت فانتوم!!!!)
با این ویژگی ها هدفی که دارای سرعت 1800 کیلومتر باشد و در تیرس این ضد هوایی باشد احتمال شکست و فرار هدف 0.023 است!!!این توپ ضد هوایی قابلیت گردش 360 درجه ایی به دور خود را دارد,همچنین لوله های توپ نیز میتوانند در حالت90 درجه در حالت قائم بمانند.مکانیزم گردش کننده در این توپ ضد هوایی قابلیت گردش 60 تا 70 درجه در ثانیه را به دور خود و 50 درجه را در حالت عمودی دارد.برروی کالاسکه حامل توپ یک صفحه تکیه گاه به اضافه یک تنه متناسب شده است.چرخ های حامل سبک قابلیت تغییر در وضعیت خود را دارند به طوری که در حالت معمول به صورت چرخ های عادی و در حالت پدافندی ضد هوایی می توانند که جمع شوند و بر روی زمین جک شوند.
برای ZU-23 آماده کردن برای شلیک در هنگام وضعیت پیشروی به طور معمولی حدود 30 ثانیه هست!! توپ ضد هوایی مذکور می توانند در هنگامی که توسط یک کامیون نظامی یدک کشدیه شود در صورت آمادگی لازم , شلیک کند.!! از همه خدمه هایی که در آماده سازی توپ شرکت میکنند تنها 2 نفر میتوانند در هنگام وضعیت عملیلتی با سوار شدن بر قسمت بالایی ضد هوایی به سوی هدف شلیک کنند.یکی از خدمه های ZAP-23 وظیفه اش این است که با چرخاندن اهرم های توپ و قرار دادن کلیماتور نشانه روی به سوی هدف ارتفاع و زاویه و همچنین چرخ توپ را تنظیم کند. خدمه دیگر توپ چی هست و وظیفه شلیک را دارد همچنین او کلیماتور نشانه گیری را بر روی هدف قفل میکند. جعبه های کناری مهمات توپ ضد هوایی قطار هایی در آنها وجود دارد که هر کدام 50 فشنگ دراند.برای قرار دان این مهمات در سر جای خود به بیش از 2 خدمه نیاز هست. آنها باید این توانایی را داشته باشند که در میدان جنگ هر دو جعبه مهمات را قبل از گرم شدن بیش از حد جاگذاری مجدد کنند. این جایگزاری مجدد 15 تا 20 ثانیه زمان میبرد.
zu-23 با یک کامیون نظامی فورمول 4*4 یا 6*6 چرخ یدک کشیده میشود. حداکثر سرعتی که این توپ در جاده میتواند کشیده شود 70 کیلومتر ورد جاده های صحرایی 20 کیلومتر در ساعت است.
از آنجا که این توپ گونه های مختلفی دارد یک نمونه ازآن بنام BTR-D ساخته شده است که خود بر روی کامیون نصب شده است و دیگر نیاز به یدکشی ندارد.در طی اخرین دهه این توپ ضد هوایی بهبود هایی پیدا کرد. گونه روسی این توپ بنام ZU-22 M دارای عملکرد بهتر و مشخصات نگهداری بهتری است. تعدادی از کشور ها عملکرد های بهبود بخشیدن این توپ ضد هوایی را خودشان انجام میدهند.
دو شرکت فنلاندی Instrumentointi Oy and VAMMAS Oy به طور مشترک طرح هایی برای بهبود این توپ انجام دادند که میتوان به نصب سیستم ردیاب نیمه اتوماتیک-فاصله سنج لیزی رایانه پرتاب و موتور هایی برای گردش لوله ها اشاره کرد.
در لهستان توپ ضدهوایی ZU-23 از نو ساخته شد. در این توپ جدید یک سیستم توپخانه موشکی اضافه شد موشک ها Strela-2M2- نام داشتند.لهستان شانه های موشک های هدایت شونده و همچنین سیستم های نشانه گیری هدف اپتیکال جدید روی این توپ نصب کرد. نام این توپ اصلاح شده جدید ZUR-23-2S JOD بود.
البته این سیستم به دلیل نبود پشتیبانی الکترونیک رادیویی ممکن است که موشک ها به خطا بروند! با انجام اقدامات ضد الکترونیکی که اهداف ممکن است انجام دهند این موشک ها در برابر هدف شکست خواهند خورد. به هر حال زمانی موشک ها می توانند برای اهداف خطرساز باشند که از پشتیبانی قوی برخوردار باشند.
روسیه نیز با بهبود توپ ZU-23 M با ZAP-23 و انجام کارهایی بهبودی مثل لهستان(البته موفق تر) توانست که عملکرد این توپ ضد هوایی را اجرایی تر کند.
سیستم الکترونیکی جدید شامل فاصله سنج لیزری-کانل تلویزیونی- قفل کردن اتوماتیک روی هدف-کامپیوتر پرتاب-صفحه نمایش کنترل و ....
همچنین با دستکاری هایی که در این توپ شده است توانایی پرتاب موشک های استینگر نیز بدست آمد.
تمام هدف از انجام این بهبود ها این بود که تاثیر شکست هدف از 0.023 به 0.3 یا 0.4 برسد بسته به سرعت هدف! هدفی که در ارتفاع پایین قار بود که پرواز کند.
مشخصات توپ ضد هوایی ZU-23
خدمه: 6 نفر
سال ورود به خدمت: 1960
کل وزن جنگی: 950 کیلوگرم
کل طول: 4750 میلیمتر
کل عرض: 1830 میلیمتر
توپ اصلی: 2 قبضه 23 میلیمتر
طول کالیبر:87.3
زاویه گردش: 360 درجه
برد عمودی: بیش از 90 درجه
حداکثر نرخ شلیک کل توپ: 2000 گلوله در دقیقه
ظرفیت مهمات : 2 جعبه 50 فشنگی
وزن (فشنگ پرتاب شونده): 178 گرم
حداکثر برد: 2.5 کیلومتر
ماکزیمم برد در ارتفاع: 2000 متر
حداکثر سرعت حمل در جاده: 70 کیلومتر
حداکثر سرعت حمل در جاده خاکی: 20 کیلومتر در ساعت
مترجم : SAMAN.M
اشنایی اجمالی با موشک هوا به هوای R-37
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موشک هوا به هوای دور برد R-37 ( کد ناتو: AA-X-13 Arrow) موشکی است که به طور اختصاصی برای جنگنده ی رهگیر میکویان MIG-31 طراحی شده است. این موشک بر پایه موشک هوا به هوای R-33 (AA-9 Amos) طراحی شده است. بردی که برای این موشک در مراحل طراحی پیش بینی شده است 300 کیلومتر است. این موشک برای هدف قرار دادن اواکس های دشمن طراحی شده است به گونه ای که میتواند از فاصله ای هواپیمای اواکس را نابود کند که هواپیماهای اسکورت کننده ان نتوانند به جنگنده مهاجم حمله کنند
وزن: 600 کیلوگرم
وزن سر جنگی: 60 کیلوگرم
قطر: 380 میلی متر
طول: 4.2 متر
فاصله نوک دو بالچه: 0.7 متر
برد:300 کیلومتر
پیشرانه: موتور راکتی سوخت جامد
نوع هدایت: نیمه قعال راداری
سرعت: 6 ماخ
منبع: ویکی پدیای انگلیسی
سنترال کلابز
آشنایی با موشک هوا به هوای R-77
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موشک روسی R-77 ( کد ناتو: AA-12 Adder) یک موشک میان برد است که به وسیله سیستم فعال راداری هدایت میشود. این موشک رقیب موشک امریکایی Aim-120 AMRAAM است.
طراحی:
کار بر روی ساخت موشک R-77 از سال 1982 اغاز شد. این موشک اولین موشک چند منظوره روسیه بود و میتوانست هم از روی جنگنده های تاکتیکی و هم از روی جنگنده های استراتژیک شلیک شود و قارد بود به وسیله سیستم هدایت نیمه فعال راداری خود به هر هواگردی حمله کند. از هلیکوپترها گرفته تا جنگنده های پرسرعتی که در نزدیکی زمین پرواز میکنند. Gennadiy Sokolovski رییس دفتر طراحی شرکت ویمپل میگوید این موشک میتواند به موشک های هوا به هوایی نظیر AIM-120 AMRAAM و AIM 54 Phoenix نیز حمله کند. حتی این موشک قادر است به موشک های پدافند هوایی پاتریوت نیز حمله کند. همچنین این موشک میتواند بر علیه موشک های کروز نیز به کار گرفته شود. موشک R-77AE اولین بار در نمایشگاه MosAeroshow '92 نمایش داده شد. در ان زمان روزنامه نگاران غربی به این موشک لغب امرامسکی (amraamski) را دادند.
مراحل ازمایشی این موشک تمام شده است و این موشک هم اکنون وارد تولید انبوه شده است تا بر روی جنگنده هایی مثل Mig-29 , Su-27 , Mig-31 به کار گرفته شود. امروزه این موشک بر روی بیشتر جنگنده های روسی که ارتقا یافته اند قابل استفاده است. Su-27 های تولید چین و همچنین Su-30MKK های این کشور که به رادار N-001 (رادار Su-27) مجهز هستند نیز میتوانند از این موشک استفاده کنند. کلیه مدل های بعد از سری Mig-29S های روسیه نیز توانایی استفاده از این موشک را دارند.
مدل های دیگری نیز از این موشک ساخته شده است.یکی از این مئل ها R-77-AE-PD است.( PD مخفف عبارت روسی Povyshenoy Dalnosti به معنای برد ارتقا یافته است). برد این موشک در ارتفاع بالا بین 120-160 کیلومتر است. این نمونه از یک موتور رم جت سوخت جامد استفاده میکندو برد این موشک ان را در رده موشک های برد بلند قرار میدهد و از این لحاظ شبیه موشک AIM-54 Phoenix است.
نمونه ی دیگری از موشک R-77 نیز پیشنهاد شده است که از یک جستجوگر مادون سرخ نیز برای هدایت استفاده میکند. این طرح نسبتا منطقی است زیرا با افزایش برد این موشک ممکن است سیستم دیتا لینک بین موشک و جنگنده قطع شود یا توسط سیستم جنگ الکترونیک دشمن مختل شود.
طرح دیگری که بر روی ان کار میشود R-77M1 است و در اینده تولید خواهد شد. این موشک از موتور رم جت استفاده میکند و از سیستم های پیشرفته تری استفاده میکند و برد بیشتری دارد. این موشک در اینده یکی از اصلی ترین موشک های جنگنده های نسل 5 روسی برای نبرد های "فامد" (فراتر از میدان دید Beyond Visual Range : BVR ) خواهد بود.
مشخصات:
این موشک از یک سیستم چند منظوره هدایت فعال راداری برای هدایت خود استفاده میکند. این سیتم توسط شرکت OAO Agat طراحی شده است. این سیستم دو نوع حالت عملیات دارد:
در مواقعی که فاصله جنگنده با دشمن کم است این موشک مستقیما در حالت فعال راداری" شلیک کن و فراموش کن" (fire and forget) شلیک میشود
در مواقعی که فاصله جنگنده با دشمن زیاد باشد این موشک توسط سیستم خلبان خودکار داخلی و دیتا لینک با رادار جنگنده ی مادر هدایت میشود. زمانی که فاصله موشک با جنگنده ی دشمن به کمتر از 20 کیلومتر میرسد موشک وارد سیستم هدایت فعال راداری میشود. همزمان رادار جنگنده ی مادر نیز اطلاعات جنگنده ی دشمن را پردازش کرده و برای موشک ارسال میکند. اگر جنگنده ی دشمن اقدام به اخلال الکترونیکی (jamming) کند موشک وارد هدایت غیر فعال(passive) میشود و به دنبال منبع امواج اخلالگر میرود.. در مواقعی که این موشک بر علیه اهداف غیر مانور پذیر از رو به رو شیلک شود بردی حدود 100 کیلومتر دارد و سرعتی برابر با 4 ماخ میگیرد. در فواصل نزدیک این موشک میتواند اهدافی را که با شتاب 12g مانور میدهند را نابود کند. برد نهایی سری اولیه این موشک 90 کیلومتراعلام شده است
موشک R-77 بر موشک AIM-120 AMRAAM برتری قابل ملاحظه ای از لحاظ مانور پذیری و برد دارد. این مسئله به خاطر این است که این قطر این موشک 200 میلیمتر و وزن ان 175 کیلوگرم است در حالیکه امرام قطری برایر یا 178 میلیمتر و وزنی معادل با 150 کیلوگرم دارد.
همانند تمامی موشک های هوا به هوا برد این موشک به مانور پذیری جنگنده ی دشمن، ارتفاع درگیری و زاویه شلیک بستگی دارد. برای اهداف مانور پذیری که در ارتفاع پایین پرواز میکنند و از پشت به انها حمله میشود برد این موشک کاهش میابد.
مانور پذیری این موشک بیش از 12g اعلام شده است.
خلاصه:
کلاس: موشک هوا به هوای میان برد
شیوه هدایت: هدایت فعال راداری
سال ورود به خدمت: 1992
شرکت سازنده: ویمپل
وزن: 175 کیلوگرم ( در نمونه اولیه) 226 کیلوگرم ( در مدل R-77M1)
طول:3.6 متر
قطر:200 میلیمتر
سر جنگی: 30 کیلوگرم
موتور: موتور راکتی سوخت جامد(در نمونه اولیه) موتور رم جت( در مدل R-77M1)
فاصله نوک دو بالچه: 350 میلیمتر
برد عملیاتی: 80 کیلومتر( در نمونه اولیه) 175 کیلومتر( در مدل R-77M1)
حداکثر و حداقل ارتفاع درگیری: 5متر – 25 کیلومتر
هواپیماهایی که میتوانند این موشک را حمل کنند:
Mikoyan MiG-21-93/Lance/Bison
Mikoyan MiG-29
Mikoyan MiG-31
Mikoyan MiG-35
Sukhoi Su-27SM
Sukhoi Su-30
Sukhoi Su-34
Sukhoi Su-35
Sukhoi Su-37
Sukhoi Su-47
Yakovlev Yak-141
سنترال کلابز
ترجمه نوید
آشنایی با موشک AIM-132 ASRAAM:
موشک پیشرفته کوتاه برد هوا به هوای ASRAAM یک سلاح موثر با قابلیت مانور بالا در نوردهای هوایی نزدیک است. تاریخچه ساخت این موشک از زمانی شروع میشود که برخی از کشور های
اروپایی و ایالات متحده برای طراحی نوع جدیدی از موشک های هوا به هوا برای ناتو شروع به همکاری کردند.
در سال 1998 ایالات متحده از روند پیشرفت برنامه راضی نبود، از طرفی ضعیف شدن شوروی و تقویت اقتصاد اروپا علاقه امریکا به این برنامه را کم کرد. بدین گونه ایالات متحده از این برنامه خارج
و تصمیم به بهینه سازه سایدواندر گرفته که AIM-9X نامیده شد.
از طرفی کشور آلمان در اواخر دهه نود تحت تاثیر عملکرد عالی موشک روسی AA-11 تصمیم به خروج از این برنامه و ساختنوع اصلاح شده ای از سایدواندر گرفت. با جدا شدن تمام کشورها از
این برنامه انگلستان تنها ادامه دهنده این پروژه بود و این پروژه برای انگلستان تبدیل به یک پروژه ملی شد. دولت انگلیس از سال 1992 حدود یک میلیارد صرف توسعه و تولید ASRAAM کرده است.
در همین راستا اولین AIM-132 در اواخر سال 1998 تحویل RAF شد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این موشک قبل از این که برای استفاده در یوروفایتر آماده شود، بر روی تورنادو و هریر نصب شد. در 1995 آزمایشات بسیاری روی AIM-132 انجام شد تا مشخص شود که آیا ASRAAM میتواند به
اهداف عملیاتی AIM-9X دست یابد که نتیجه آزمایشات به این سوال جواب منفی داد. به همین علت Hughes و BAe تصمیم به ساخت نوع جدیدی از این موشک با نام P31 ASRAAM گرفتند که
بسیار شبیه به AIM-132 بود اما با استفاده سیستم هدایت Thrust Vectoring قدرت مانور و چالاکی آن بیشتر شد، همچنین مهمات بیشتری را حمل میکرد.
به هر حال اولین فروش خارجی این موشک در سال 1998 به استرالیا برای نصب بر روی F/A-18 این کشور بود. AIM-132 از بسیاری جهات از سایر موشک های هوا به هوای کوتاه برد برتری دارد.
عملکرد خوب این موشک را میتوان مربوط به جستجو گر مادون قرمز 128*128 آن دانست. این جستجوگر در AIM-9X هم به کار رفته است. این نوع جستجوگر به جای ثبت نقاط داغ هدف، یک تصویر
فوری از کل آن ثبت میکند. حساسیت بسیار بالای این جستجوگر نسبت به طرف قرارداد برای ساخت این جستجوگر مرکز تحقیقات سانتا باربارا متعلق به شرکت Hughes است.
ASRAAM توانایی پرتاب از روی بدنه و نوک بال را دارد و با پرتاب کننده های AIM-9 و AIM-12 و بالطبع با F-15 و F-18 و F-22 سازگار است. یکی از امتیازات خاص این موشک توانایی قفل کردن بر روی
هدف بعد از پرتاب ( ( LOALاست که این موشک را برای جنگنده های رادار گریز مثل F-35 بسیار مناسب میکند، چون این جنگنده های مجبورند محمات را داخل بدنه حمل کنند.
در پایان به علت قابلیت های ویژه AIM-132 می توان آن را جهشی به سوی نسل جدید موشک های هوا به هوا دانست.
اطلاعات فنی این موشک عبارتند از:
برد: 15 کیلومتر
سرعت: +3.5 ماخ
طول: 2.73 متر
قطر: 16.8 سانتیمتر
جلوبرنده: راکت سوخت جامد دو مرحله ای.
مهمات تهاجم مستقيم مشترك- JDAM
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Joint Direct Attack Munition / مهمات تهاجم مستقيم مشترك (JDAM)، كيت هدايت جداگانه ارزان قيمتي است كه با نصب آن بر روي بمبهاي سقوط آزاد غير هدايت شونده ميتوان آنها را به مهمات هدايت شونده دقيق (هوشمند) ، قابل استفاده در هر گونه شرايط جوي تبديل كرد. با نصب (كيت دم) JDAM بر روي بمبهاي سقوط آزاد غير هدايت شونده كه شامل بالچه هاي دم قابل تنظيم، يك كامپيوتر كنترل، يك سيستم هدايت اينرسيائي INS و يك واحد كنترل هدايت سيستم مكانيابي جهاني GPS ميباشد ، بمبهاي غير هدايت شونده به مهماتي هدايت شونده ، با دقت بالا ، دور برد و قابل استفاده در هر گونه شرايط جوي تبديل ميشوند. در خلال جنك 1999 كوزوو ، بمبهاي هدايت شونده ليزري در سطح وسيعي توسط جنگنده هاي ناتو بكار گرفته شدند اما به علت شرايط نامساعد جوي و پوشش ضخيم ابري كه از مختصات جوي جنوب بالكان ميباشد اين سلاحها كارائي كمي داشتند، ضمن اينكه سلاحهاي هدايت شونده ليزري بسيار گران هم هستند. JDAM برنامه مشترك نيروي هوائي و نيروي دريائي آمريكاست و از سال 1998 شركت بوئينگ بيش از 150,000 كيت JDAM را توليد كرده است.
JDAM تا كنون بر روي بمبهاي 2000 پاوندي BLU-109/MK 84 - بمبهاي 1000 پاوندي BLU-110/MK 83 و يا بمبهاي 500 پاوندي BLU-111/MK 82 نصب گرديده است و ميتوان بر عليه اهداف مهم ثابت و غير ثابت از جنگنده و يا بمب افكن تحت هر گونه شرايط جوي و بدون نياز به هيچگونه پشتيباني زميني استفاده كرد. قبل از پرتاب بمب، جنگنده/ بمب افكن با استفاده از GPS خود موقعيت دقيق هدف را روي زمين مشخص ميكند، درست قبل از رها سازي بمب، كامپيوتر جنگنده/ بمب افكن اطلاعات مربوط به موقعيت حال حاضر بمب ، بردارهاي سرعت و مختصات هدف را به كامپيوتر بمب ارسال ميكند. پس از رها سازي و در هوا، دريافت كننده GPS بمب اقدام به پردازش سيگنالهاي ماهواره GPS جهت قرار گرفتن در مسير هدف مينمايد. همانند ديگر بمبهاي هوشمند، سيستم كنترل مسئول ارسال سيگنال به بالچه هاي هدايت كننده جهت قرار گيري در مسير صحيح ميباشد. لازم به ذكر است كه مختصات هدف ميتواند قبل از بلند شدن به سيستمهاي هواپيما داده شود يا به طور دستي توسط خدمه پرواز تغيير داده شود و يا به طور اتوماتيك توسط سنسورهاي هواپيما وارد شود.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در صورتي كه به هر دليل دريافت سيگنالهاي GPS ميسر نباشد، سيستم هدايت INS كه دقت كمتري دارد هدايت JDAM را به عهده خواهد گرفت. در صورت استفاده از GPS شعاع خطاي JDAM حتي به زير 5 متر هم ميرسد (برخي منابع 13 متر را عنوان كرده اند) ولي در صورت بكارگيري سيستم هدايت INS اين دقت به 30 متر يا كمتر خواهد رسيد. نكته مهم اينكه در صورت اشتباه بودن مختصات محل ، به طور قطع و يقين JDAM هدفي را كه مورد نظر نيست مورد هدف قرار خواهد داد به طوريكه همواره اطلاعات سرويسهاي جاسوسي دقيق نيستند. بنا به گزارش CIA، هدف قرارگيري سفارت چين در بلگراد در خلال عمليات Operation Allied Force توسط هواپيماهاي ناتو ناشي از اطلاعات اشتباه بوده. به هر حال در صورت صحت مختصات هدف، بمبهاي هدايت شونده ماهواره اي مطمئنا موفقيت بيشتري در نابودي هدف تحت هر گونه شرايط جوي نسبت به ساير انواع مهمات هدايت شونده دقيق بدست خواهند آورد. JDAM ميتواند از ارتفاع بسيار كم تا بسيار زياد و در حالت شيرجه، صعود،مستقيم پرتاب گردد. JDAM در حال حاضر با جنگنده/ بمب افكنهاي : B-1B, B-2A, B-52H, AV-8B, F-15E, F/A-18C/D/E/F, F-16C/D و F-22 تطبيق داده شده و برنامه هائي جهت تطبيق سازي با A-10 و Joint Strike Fighter F-35 و MQ-9 و (يوروفايتر) در دست ميباشد.
بمبهاي هدايت شونده ليزري ضمن پرهزينه بودن داراي محدوديتهاي عملياتي قابل توجهي هم هستند. مهمترين نقطه ضعف آنها وابستگي پيوسته آنها به آشكار بودن هدف توسط نشانگذار هاي ليزري ميباشد، اگر ليزر خاموش گردد و يا هدف توسط باران، بخار آب يا ابر/غبار و دود محو و تاريك بشود ، جستجوگر ليزر اصطلاحا كور شده و بمب مانند تمام بمبهاي پرتابي معمولي يك مسير بالستيك را ميپيمايد !
درسهاي گرفته شده از جنگ اول خليج فارس Desert Storm اهميت مهمات هوشمند را بيش از پيش نمايان ساخت. اما هنوز به كار گيري آنها دشوار ميباشد به خصوص در شرايطي كه ديد زمين يا هدف از هوا ضعيف باشد. شرايط جوي نامساعد امكان به كارگيري مهمات هوشمند را به شدت تقليل ميدهد از طرفي مهمات غير هدايت شونده وقتي از ارتفاع متوسط يا بالا پرتاب شوند دقت كافي در انهدام اهداف را ندارند. تحقيقات بر روي يك سلاح هدايت شونده دقيق كه قابل بكار گيري در شرايط نامساعد جوي باشد از سال 1992 آغاز گرديد. اولين سري از JDAM ها در سال 1997 تحويل داده شد و بيش از 450 JDAM در خلال تستهاي سالهاي 1998 و 99 پرتاب گرديد. نتيجه اين تستها شگفت انگيز بود ! ركورد بي نظير 95 درصدي قابليت اطمينان سيتم و دستيابي به دقت 9.6متري ! قابليتهاي JDAM در خلال پروازهاي آزمايشي متعدد در شرايط ابري، باراني و برفي به اثبات رسيده است. در خلال اين تستها يك فروند B-2 ، هشتاد بمب 230 كيلوگرميMK82 مجهز به كيتهاي JDAM را در يك پرواز بر عليه اهداف متعدد به كار گرفت ،هر بمب موفق به انهدام يك هدف جداگانه گرديد ، پس از اين بمباران سخنگوي نيروي هوائي آمريكا اين عمليات را يك انقلاب ناميد .
JDAM و B2 اولين عمليات رزمي مشتركشان را در خلال عمليات Operation Allied Force در بالكان به اجرا گذاشتند اما در عمليات Enduring Freedom air campaign افغانستان به طرز گسترده اي از اين نوع سلاح استفاده شد. پرواز B-2 ها 30ساعت، بدون توفق، رفت و برگشت از Whiteman Air Force Base واقع در ميسوري صورت ميگرفت و 650 JDAM در اين عمليات بر عليه اهداف به كار گرفته شد. بر پايه يگ گزارش منتشر شده در سال 2002، در طي عمليات Operation Allied Force از29 مارچ تا 9 جون 1999، B2 ها موفق به پرتاب 651 بمب مجهز به كيتهاي JDAM با ركورد برخورد به هدف87 درصد شدند. تركيب قابليت Stealth بمب افكنها و دقت بالاي كيتهاي JDAM باعث بوجود آمدن انقلابي در بمبارانهاي هوائي شده است. توسعه و رشد سلاحهاي خانواده JDAM از اواخر سال 1999 به بمبهاي 500 پاوندي MK-82 هم بسط داده شده است. در مقام مقايسه ميتوان JDAM ها را نمونه ارزان موشكهاي كروز به حساب آورد. قيمت هر كيت JDAM ، بالغ بر 40.000 دلار براورد شده بود اما پس از انتخاب McDonnell Douglas ( بوئينگ فعلي) قيمت تحويلي 18.000 دلار براي هر كيت به امضاء رسيد ، با گذشت زمان قيمت هر كيت در سال 2004 به 21.000 دلار و انتظار ميرود در سال 2011 اين قيمت به 31.000 دلار برسد، براي مقايسه جديدترين موشك كروز Tomahawk قيمتي بالغ بر 730,000 دلار دارد.
GPS بهبود يافته و دقيق- يك جستجو گر دقيق براي هدايت نهائي- افزايش برد - تصحيح اطلاعات هدف در هنگام پرواز و افزايش كلاهكهاي جنگي از برنامه هاي به اجرا گذاشته شده و تست شده جهت مقابله با تهديدات آينده ميباشد. به منظور پاسخ دهي به گزارشات خلباناني كه از بمبهاي هدايت شونده ليزري / يا ماهواره اي استفاده كرده اند، بوئينگ Laser JDAM ها (LJDAM) را كه از دو نوع سيستم هدايتي در يك كيت استفاده ميكنند را توسعه داده است . بر پايه JDAM هاي موجود، يك پكيج هدايت ليزري به سيستم هدايت GPS/INS در جهت افزايش دقت مهمات اضافه شده است.
دولت آمريكا موافقت خود را با صادرات تعداد كمي از كيتهاي JDAM به تعداد كمي از كشورها اعلام نموده ، كشورهائي كه تاكنون دريافت كننده JDAM بوده اند عبارتند از: اسرائيل- ايتاليا- دانمارك- استراليا- نروژ- هلند- سنگاپور- شيلي- عربستان و كره جنوبي (استراليا داراي JDAM-ER كه مجهز به بال ميباشند است) و كشورهائي كه تقاضاهايشان تحت بررسي است عبارتند از: مصر- يونان- پاكستان- فنلاند ميباشد.
انواع:
GBU-31(V)1/B (USAF) Mk-84
GBU-31(V)2/B (USN/USMC) Mk-84
GBU-31(V)3/B (USAF) BLU-109
GBU-31(V)4/B (USN/USMC) BLU-109
GBU-32(V)1/B (USAF) Mk-83
GBU-32(V)2/B (USN/USMC) Mk-83
GBU-35(V)1/B (USN/USMC) BLU-110
GBU-38/B (USAF) Mk-82,(USN/USMC)Mk-82 and BLU-111
مشخصات عمومي:
وظيفه: مهمات هدايت شونده هوا به سطح
پيمانكار: بوئينگ
برد: تا 15 مايل
سقف پرواز: 13,677 متر
هدايت: GPS/INS
قيمت: 22,000 دلار هر كيت (قيمت سال 2007)
سال ورود به خدمت: 1999
قابليتها:
استفاده از سيستم مكانيابي جهاني GPS
امكان پرتاب،كيلومترها دورتر از هدف
امكان تصحيح اطلاعات حين پرواز تا هنگام برخورد به هدف
امكان به كارگيري سرهاي جنگي MK-83/BLU-110, MK-84, BLU-109 ،MK-82
امكان استفاده تحت هرگونه شرايط جوي
امكان استفاده بر عليه چندين هدف در يك پرواز
بمبهای هدایت شونده Laser JDAM برای اولین بار بر روی B-52H بارگیری شدند
( یکم قدیمیه )
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
BARKSDALE AFB, --
برای اولین بار بمبهای هدایت شونده ساخت بوئینگ Laser Joint Direct Attack Munition / LJDAM برای یک پرواز آزمایشی بر روی یک فروند B-52H بارگیری شد. بمب افکن سنگین و دوربرد B-52H قابلیت حمل دامنه وسیعی از مهمات موجود در زرادخانه امریکا را داراست.
LJDAM شامل یک کیت استاندارد هدایت شونده JDAM به علاوه کیت هدایت لیزی است که قابلیت ردیابی سیگنالهای لیزر هدف را دارا میباشد. این بمب هدایت شونده برای منهدم ساختن اهداف متحرک و ثابت در زمین و دریا طراحی شده است. سیستم هدایت لیزری این سلاح همچنین توسط سیستم هدایت ماهواره ای GPS به صورت آلترناتیو پشتیبانی میشود.
Boeing
بمب های الکترومغناطیسی
یک بمب الکترو مغناطیسی سلاحی است که از وابستگی عمیق انسان به برق بهره می بردوبر همین اساس طراحی شده است.با به کارگیری یک نمونه از این بمب های الکترومغناطيسی در یک منطقه ،ژنراتورها از کار خواهند افتاد،موتور اتومبیل ها دیگر روشن نخواهند شدوحتی امکان برقراری ارتباط تلفنی نیز وجود نخواهد داشت.به عبارت دیگریک بمب الکترومغناطيسی اساسی وپیشرفته ی بزرگ می تواند یک شهر را از نظر امکانات وتجهیزات زندگی ،200سال به عقب برگرداند
ارتش ایالات متحده از سال ها پیش ،ایده ی بمب های الکترو مغناطیسی را دنبال می کرده است وخیلی ها معتقدند هم اکنون چنین جنگ افزاری در زرادخانه ی این کشور موجود است.همچنین تروریست ها می توانند با
ساخت بمب های الکترومغناطيسی ساده وباتکنولوژی پایین،خطری برای کشورها به حساب آیند
اساس کار بمب الکترومغناطيسی (ایی ام پی) یا به طور کامل تر(الکترومگنتیک پالس) یک سلاح با پالس الکترو مغناطیس که آن را می نامندتقریبا ساده است ،اینگونه بمبها جهت غلبه بر
جریان برق ،توسط یک میدان الکترومغناطیسی قوی طراحی شده اند.همه میدانیم که یک میدان الکترومغناطیسی به خودی خود ،اثر خطرناکی ندارند .سیگنال های رادیویی که امواج اف ام،ای ام،تلویزیون ومکالمات موبایل را مخابره می کنند تماما الکترو مغنا طیسی هستند.
یک فرستنده ی رادیویی ساده ، توسط ایجاد نوسان در جریان برق عبوری از یک مدار ،ایجاد میدان مغناطیسی می کند.این میدان می تواند دریک رسانای دیگر همچون آنتن رادیو، جریان الکتریکی به وجود آورد.اکر سیگنال الکتریکی نوسان دار ،اطلاعات به خصوصی را نمایش دهد ،گیرنده می تواند آنها را کشف واجرا نماید.یک مخابره ی رادیویی ضعیف تنها جریان الکتریکی مورد نیاز جهت انتقال سیگنال به یک گیرنده را تامین خواهد کرد .ولی اگر قدرت سیگنال یا همان میدان الکترومغناطیسی را به شدت افزایش دهیم ، می تواند جریان برق بسیار بزرگتری به وجود آوردجریان برق بزرگ ایجاد شده توسط این عمل ،باعث سوختن اجزای نیمرسانای رادیو خواهد شد و آن را از کار خواهد انداخت .البته کوچکترین نگرانی شما از این حادثه ،خرید یک رادیوی جدید خواهد بود.
میدان مغناطیسی قوی نوسان دار می تواند جریان برق بسیار بزرگی را در هر جسم رسانای دیگر ایجاد نماید.این آنتن های اتفاقی وغیر عمد ،می توانند جریان برف را به تمامی وسایل برقی در ارتباط با خود انتقال دهند.مثلا یک شبکه ی
کامپوتری عظیم را در نظر بگیرید که توسط خطوط تلفن با یکدیگر در ارتباط هستند.در این صورت با به وجود آمدن جریان عظیمی در خطوط تلفن،تمامی شبکه نابود خواهد شد.یک موج بلند خیلی بزرگ می تواند وسایل نیمه رسانا را بسوزاند،سیم کشی ها را ذوب کند،باتری ها را از بین برده وحتی ترانسفورماتورها را منفجر نماید.
طرح تولید جنگ افزارهای «ای ام پی» از مدت ها مطرح بوده استاز دهه ی 1960 تا 1980 میلادی ،نگرانی آمریکا حمله ی «ای ام پی» اتمی بود.این نگرانی به سال 1950 میلادی وتحقیقات بر روی بمب های اتمی باز می گردد. زمانی که انفجار اتمی آزمایش بر فراز اقیانوس آرام ،باعث قطع روشنایی خیابان های بخش هایی از هاوایی در صدها کیلومتر دورتر شد و اختلالاتی را در تجهیزات رادیویی پیرامون خود وتا شعاع بزرگی که حتی استرالیا را در بر می گرفت ؛ به وجود آورد.تحقیقات محققین در آن سالها نشان داد که فوتون هایی که توسط اشعه ی گاما به دست آمده از انجار اتمی شدید پراکنده شده بودند با تعداد بیشماری از الکترونهایی که از اکسیژن ونیتروژن در اتمسفر آزاد شده بودند برخورد کرده واین سیل بزرگ الکترونی فعل وانفعالاتی را نیز با میدان مغناطیسی زمین انجام داده وبدین وسیله جریان الکتریکی نوسان داری ایجاد نموده که باعث بوجود آمدن میدان مغناطیسی قدرتمندی شده بود.این پالس الکترو مغناطیسی ایجاد شده ،جریان الکتریکی قدرتمندی را در مواد رسانای موجود در دامنه ی وسیعی از انفجار صورت گرفته ،ایجاد کرده بود که باعث از کار افتادن برخی وسایل برقی شده بود.
در طول جنگ سرد ،بیشترین بیم ایالات متحده از شوروی سابق ،فرستادن موشک اتمی به ارتفاع 50 کیلومتری از سطح شهرهای مهم آمریکا ومنفجر ساختن آن بود که باعث از کار افتادن تمامی تجهیزات برقی در اکثر نقاط این کشور می شدولی چنین حادثه ای هیچگاه رخ نداد
امکان استفاده ی برخی کشورها از چنین سلاحی ، هنوز هم وجود دارد ولی این گونه سلاحها جای خود را به جنگ افزارهای غیر اتمی چون بمب الکترومغناطيسی داده اند.البته این گونه از«ای ام پی» ها نمی توانند دامنه ی عملیاتی«ای ام پی»های اتمی را داشته باشند ولی جهت فلج کردن موضعی نیروهای دشمن(مثلا در یک عملیات و...)می توانند بسیار کارآمد باشند .به احتمال زیاد ،ایالات متحده از جنگ افزارهای «ای ام پی»در زرادخانه ی خود بهره مند است.ولی نوع این بمب ها برای هیچکس مشخص نیست.بر اساس برخی گزارشات ،اکثر تحقیقات این کشور بر سر ساخت مدل «اچ پی دبلیو اس»این بمب هاست.مدل «اچ پی دبلیو اس »یا به طور کامل تر« های پاور میکرو ویوز »گونه ی بسیار قدرتمندتر همان مایکروویوهای موجود در آشپزخانه هاست که می توانند پرتو متمرکزی از انرژی مایکروویو تولید نمایند.چنین جنگ افزاری احتمالا می تواند بر روی موشک های کروز قابل نصب باشد .البته مدلهای ساده تری از بمب های الکترومغناطيسی نیز در جهان وجود دارد که از آن جمله می توان «اف سی جی » را نام برد.این بمب از یک لوله ی حاوی مواد محترقه در داخل یک سیم پیچ مسی تشکیل یافته است لحظه ای قبل از انفجار ماد شیمیایی محترقه که از قسمت انتهای لوله به سمت جلو صورت می گیرد؛سیم پیچ مسی موجود در آن توسط تعداد کثیری از خازن ها انرژی گرفته ویک میدان الکترو مغناطیسی ایجاد می نماید.
کشور هند تحقیقات بسیار گسترده ای را در زمینه ی بمب های الکترومغناطيسی ساده وارزان «اف سی جی »به انجام رسانده که دلیل عمده ی آن،احتمال استفاد ه ی پاکستان از این گونه جنگ افزارها بر ضد این کشور است
.ایالات متحده تمایل زیادی به استفاده از تکنولوژی بمب الکترومغناطيسی دارد.چون چنین جنگ افزارهایی مرگ آور نیستد ولی در عین حال بسیار مخرب و ویرانگرند .البته بمب های الکترومغناطيسی سطح پایین و کوچک تنها می توانند مختصرا باعث ایجاد پارازیت در سیستم های الکترونیکی شوند ویا نهایتا کارآیی آنها را پایین بیاورند ولی سیستم های قدرنمند می توانند اطلاعات مهم کامپیمتری را از بین برده وسیتم های بسیار بزرک نیز تجهیزات برقی و الکترونیکی را به آتش خواهند کشید.
یک بمب الکترومغناطيسی می تواند باعث خنثی کردن مهمترین نیازهای دشمن در صحنه ی نبرد باشد ؛چنین بمبی می تواند سیستمهای کنترل وسایل نقلیه ی مختلف را از کار انداخته ،سیستمهای هدف یابی موشک ها وبمب ها را از بین ببرد ؛وسایل ارتباطی را نابود سازد؛سیستمهای مختلف هدایت عملیات نیروهای دشمن را از کار انداخته وسنسورهای مختلف پیچیده را خنثی نماید .بمبهای الکترومغناطسیس بهترین گزینه برای حمله به پناه گاههای زیر زمینی دشمن هستند.زیرا چنین سنگرهایی به وسیله ی موشک ها وبمب های معمولی، قابل انهدام نیستند.یک پالس الکترومغناطیسی رها شده از - بمب الکترومغناطيسی می تواند از لایه های زمین عبور کرده وموجب قطع برق آن پناهگاهها شود؛سیتم های تهویه را از کار انداخته ،ارتباط با بیرون را قطع کند وحتی در پناه گاههای پیشرفته ،درهای الکتریکی را از کار بیندازد.در حالی که «ای ام پی»هاجنگ افزار های مرگ آور به حساب نمی ایندولی گاهی از اوقات می توانند یکی از عوامل کشته شدن افراد باشند.برای مثال اگر یک بمب «ای ام پی»،باعث قطع برق یک بیمارستان شود؛بیماران بسیاری در عرض چند ثانیه کشته خواهند شد .همچنین یک «ای ام پی»می تواند باعث اختلال در حرکت تمامی وسایل نقلیه از جمله هواپیماها شود ویک فاجعه ی انسانی از سقوط هواپیما به وقوع بپیوندد.در اخر باید گفت که دور از ذهن ترین اثر بمب الکترومغناطيسی را می توان اثرات روانی آن دانست.یک حمله ی«ای ام پی» بزرگ در کشوری بزرگ می تواند یک زندگی مدرن قرت بیست ویکمی را 200 سال به عقب بازگرداند و آدمی را با زندگی جدیدی رو به رو سازد.تعداد بیشمار بازماندگان حمله ی «ای ام پی»،خود را اسیر دنیایی عجیب وغیر قابل باور خواهند دید؛دنیایی بدون امکان استفاده از نیروی برق .
موشک کروز ضد کشتی AS-34 Kormoran 2
طراحي موشك AS-34 Kormoran1 در سال 1962 شروع شد و كار طراحي و ساخت ان به شركت
Messerschmitt-Bolkow-Blohm (صنايع هوايي المان) واگذار شد. هدف اوليه از طراحي اين موشك ساخت موشك ضد كشتي ساحل پرتاب بود,اگرچه بعدها اين خصوصيت در اين موشك ايجاد شد. اين موشك براي پرتاب از جنگنده تورنادو و F-104G Starfighter طراحي گشت.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موشك AS-34 Kormoran2 نسخهء پيشرفتهاي بود كه از روي مدل اوليه طراحي شده بود. كار طراحي اين موشك در سال 1983 شروع شد و اولين پرتاب و اولين شليك اين موشك در سال 1986 انجام شد. چهرهء موشك, كلاهك جنگي, سيستمهاي ديجيتالي و الكترونيكي و رادار جستوجوگر و حتي موتور اين موشك تعويض شده بود كه به آن توانايي شليك در مسافت بيشتر شليك انتخابي و شليك از سكوهاي مختلف را مي داد و توان تحمل موشك در برابر حملات تدافعي را افزايش پيدا كرده بود.
موشك كرموران 2 از بدنه كرموران 1 استفاده ميكند. اين موشك از موتوري با سوخت جامد و سيستم هوانوردي داخلي و مسير ياب و راداري فعال با قابليت تصحيح مسير استفاده ميكند. بوستر بزرگتر موتور موشك، امكان شليك به فواصل بسيار دورتر و افزايش برد را تا 35 كيلومتري براي اين موشك محيا ميكند.
سر جنگي 220 كيلوگرمي اين موشك از كلاهكي ضدزره بهره ميجويد كه توان نفود بيشتري را به اين موشك ميدهد.
تستهاي تكميلي اين موشك در سال 1987 انجام شد و كورمورن 2 بعد از 2 سال ساخته شد. در سال 1991 اين موشك وارد خدمت در نيروي دريايي آلمان شد و تا كنون 140 عدد از اين موشك ساخته شده است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خصوصيات
عملكرد: موشک کروز ضد کشتی
سازنده: Messerschmitt-Bolkow-Blohm(صنايع هوايي المان)
كشور سازنده: المان
پيشرانه: موتور توربو جت به همراه بوستر
طول:4.40 متر
قطر: 0.34 متر
برد:در موشك Kormoran1 30 كيلومتر و در Kormoran 2 35 كيلومتر
سيستم هدايت: مسرياب داخلي(,(INSرادار فعال,تصحيح كننده مسير
سرعت: زير صوت
كلاهك: 220 كيلوگرمي
جايگاه پرتاب:کشتی جنگی/ساحل/جنگنده
زمان ساخت: ۱۹۸۹
ورود به خدمت:1991
---------------------------------------------------------------------
● منبع: Missilethreat
● نويسنده:اميرحسام ملایي يگانه
آشنائي با موشك جديد زمين به هوا HQ-12/ KS-1
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موشك زمين به هوا برد متوسط- بلند KS-1 /Kaishan-1 بوسيله شركت صنايع فضائي جيانگ نان توسعه داده شده است. برنامه توسعه KS-1 از اوايل دهه 1980 جهت جايگزيني با نمونه قديميتر HQ-2 (كپي چيني موشك هدايت شونده SA-2 ) آغاز گرديد. اولين شليك آزمايشيKS-1 در سال 1989 گزارش شد و براي اولين بار در نمايشگاه هوائي پاريس 1991 در معرض ديد عموم قرار گرفت. توسعه KS-1 در سال 1994 تكميل گرديد ولي در جلب كردن مشتريان داخلي و خارجي ناكام ماند. نمونه توسه يافته با نام KS-1A در اواخر دهه 1990 معرفي گرديد. KS-1A از روي يك كاميون مجهز به لانچرهاي متحرك پرتاب ميشد در حاليكه نمونه قبلي يا KS-1 داراي لانچرهاي ثابت بودند همچنين KS-1A مجهز به رادار جديد اكتسابي/ رهگيري جديد نيز بود. اين موشك از سال 2001 توسط شركت صادرات و واردات ماشين آلات دقيق ملي چين بازاريابي ميشود. در سال 2005، يك مقام ارشد نيروهاي مسلح مالزي از توافق بر سر خريد KS-1A از چين خبر داد. اين خريد در ليست برنامه توسعه نهم مالزي قرار خواهد گرفت.
از اواسط دهه 90 ارتش چين آزمونهائي را بر روي KS-1 به انجام رسانده، اگرچه تاخيرات مكرر در به كارگيري اين موشك نشان دهنده آن است كه ارتش چين كاملا از قابليتهاي KS-1 رضايت ندارد. درخلال نمايشگاهي در "Chinese Revolution Military Museum" جولاي/ آگوست 2007، به مناسبت هشتادمين سالگرد ارتش خلق چين، يك دستگاه خودرو پرتاب موشك KS-1A به همراه يك ايستگاه هدايت به معرض نمايش عموم گذاشته شد. درخلال برگزاري همان نمايشگاه تائيد شد كه HQ-12 نام نظامي تخصيص يافته به KS-1 است. اين ميتواند بدان معني باشد كه موشك در حال حاضر به صورت عملياتي به خدمت ارتش چين درآمده.
KS-1 به صورت ابتدائي براي مقابله با هواپيماها و هليكوپترها طراحي گرديده ولي داراي قابليت محدود بر عليه موشكهاي هوا به سطح و ديگر سلاحهاي هوا پرتاب هدايت شونده دقيق است. به طور معمول يك آتشبار موشكي، شامل يك رادار و ايستگاه هدايت، چهار لانچر با هشت موشك آماده براي پرتاب و هجده موشك ذخيره است. مدل پايه KS-1 از روي لانچرهاي ثابت چهار پايه توسعه يافته از مدل لانچر HQ-2 1 پرتاب ميشدند. هر لانچر داراي دو موشك آماده پرتاب سوار شده بر روي ريلهاي پرتاب اريب قرار دارد. مدل بهبود يافته KS-1A، از روي لانچر متحرك سوار شده بر روي كاميون 6X6 پرتاب ميشود. هر كاميون حامل دو موشك بر روي ريلهاي پرتاب اريب هستند. در آخرين نمونه توسعه يافته ، دو موشك از داخل محفظه پرتاب شليك ميشوند. محفظه هاي پرتاب امكان محافظت و تعمير و نگهداري بهتري را فراهم مياوردند.
مشخصات:
طول موشك: 5.6 متر، قطر 0.4 متر و طول بال 1.2 متر.
وزن پرتاب: 900 كيلوگرم
پيشرانه: راكت بوستر جامد
ارتفاع عملياتي: 0.5 تا 25 كيلومتر
برد عملياتي: 7 تا 42 كيلومتر يا KS-1A 5 تا 50 كيلومتر
حداكثر سرعت: 1,200m/s
توانائي مانور موشك: 20G
طريقه هدايت: راداري
سرجنگي: 100 كيلوگرم انفجاري شديد متلاشي شونده با فركانس راديوئي فيوز مجاورتي
منبع: sinodefence
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موشک هاي هوا به هوای ایرانی
موشک زوبین 20
موشک زوبین در همان سالهای جنگ تولید شد، اما بدلیل ادامه بهسازی ها ورود رسمی آنها سر انجام در سال 2002 اعلام شد، این موشک از بدنه بمب آمریکایی ام-117 بهره می برد، نوع اولیه این موشک از نوع هدایت تلوزیونی است، اما نوع AGM-379/20L نیز تولید شده که از هدایت لیزری بهره می برد، هر دو نوع این موشک ها از یک موتور راکتی بهره می برند و توانایی رهاسازی از ارتفاع 300 تا 30000 فوتی را دارند و به یک کلاهک 750 پوندی مجهز اند، این موشک ها برروی جنگنده های اف-4 و اف-5 قابل استفاده اند.
پروژه سجیل یا قوش آسمان:
موشک AIM-54 Phoenix بعنوان سلاح اصلی جنگنده F-14 Tomcat موشکی است توانمند و دوربرد که نگهداری آن بسیار سخت است و هنگامی که به پایان عمر عملیاتی خود رسید تنها سازنده آن می تواند بوسیله جایگزینی قطعات آنها را برای یک دوره مجدد آماده استفاده نماید، این شرایط کارشناسان ایرانی را بر آن داشت که به فکر موشک هوا به هوای جدیدی برای اف-14 بیفتند، در این موقعیت تنها گزینه ای که انتخاب مناسب می نمود موشک MIM-23 Hawk بود، هاوک یک موشک زمین به هوا با بردی حدود 60 کیلومتر است که در طول جنگ نیز بخوبی بر علیه جنگنده های عراقی بکار گرفته شد، اما نصب این موشک روی اف-14 امری بود که در ابتدا غیر علمی و غیر عملی به نظر می رسید، با این وجود با پیگیری متخصصان ایرانی این پروژه در همان سالهای جنگ با موفقیت به پایان رسید و پس از جنگ با بهسازی های انجام شده روی این موشک ها در نهایت در سال 1385 با کد *AIM-23 SkyHawk (قوش آسمان) یا سجیل بعنوان موشک اصلی جنگنده های اف-14 ایران شناخته شدند، گفته می شود برد موشک هاوک در شرایط پرتاب از هواپیمای جنگنده تا بیش از 80 کیلومتر افزایش می یابد.
* در مورد موشک های ساخت ناتو موشک های هوا به هوا با کد AIM و موشک های زمین به هوا با کد MIM شناخته می شوند.
پروژه فاطر:
موشک هوا به هوای فاطر از همان بدنه و پیشران موشک حرارت یاب AIM-9 Sidewinder استفاده می کند، اما مجهز به یک جستجوگر بهسازی شده و اویونیک کاملا جدید است که بمنظور مقاومت در برابر جنگنده های نوین که به وسائل منحرف کننده و تجهیزات جنگ الکترونیک مجهز اند طراحی شده است.
تا کنون اخباری از ورود به خدمت این موشک و تولید انبوه آن اعلام نشده ولی گفته می شد مسئولان خرید موشک های ناتوان PL-7 و تطبیق آنها با جنگنده های دیگر را بر تکمیل پروژه فاطر ترجیح داده اند، با این وجود ابراز نارضایتی خلبانان ایرانی از موشک PL-7 روزنه امیدی برای پروژه فاطر بود، اما در همان زمان انتشار خبرهایی در محافل غیر رسمی مبنی بر نصب موشک R-73 Archer روی جنگنده های اف-4 بار دیگر امید ها را برای عملیاتی کردن این موشک کمتر نمود.
ناوهواپیمابر USS Enterprise CVN-65
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ناو هواپیمابر USS Enterprise اولین ناو هواپیمابر اتمی دنیا محسوب میشود که پیشران آن از تعداد هشت راکتور اتمی و تعداد 4 محور شفت تشکیل شدهاست و هر راکتور متصل به دو محور شفت است. استفاده از پیشران اتمی تحولی در ناوهای هواپیمابر بوجود آورد و باعث شد تا استفاده از ناوهای هواپیمابر راحتتر شود برد این ناوها افزایش یابد و یا سایر مزیتها و ویژگیهایی را بوجود آورد که این خصوصیات هماکنون نیز در ناوهای هواپیمابر کلاس Nimitz دیدهمیشوند. ساخت ناو در سال 1958 و در کارخانهی کشتیسازی Newport News آغاز شد و در 24 سپتامبر 1960 به آب انداخته شد. Enterprise در 25 نوامبر 1962 و با فرماندهی کاپیتان Vincent P. DePoix رسما وارد خدمت شد. بعدها بروزرسانیهای متعددی بر روی ناو انجام گرفت.
نام این ناو از یکی از شناورهای مورد استفاده در جنگ جهانی دوم گرفته شدهاست. این ناو بزرگترین شناور نیروی دریایی ایالات متحده است که 342 متر طول دارد و وزن جابجایی آن 89900 تن است. تنها شناورهای تقریبا هم اندازه با این ناو، ناوهای هواپیمابر کلاس Nimitz میباشند. این ناو یکی از قدیمیترین شناورهای حال حاضر ایالات متحده محسوب میشود که به گفتهی مقامات ایالات متحده بین سالهای 2012 تا 2014 از رده خارج خواهد شد. پورت خانگی این ناو پورت Norfolk واقع در ویرجینیاست و افسر فرمانده آن در حال حاضر کاپیتان Ronald Horton است.
ناو USS Enterprise طلایه دار ناوهای هواپیمابر اتمی دنیا محسوب میشود. پیشران ناو قادر است سرعت این غول بزرگ را به 35 گره برساند و نیروی محرکه ناو را برای مدت 5 سال تامین کند که این مقدار انرژی برای 20 بار چرخیدن به دور کره زمین به همراه 100 هواپیما کافی است.
رادارهای آرایهی فازی نصب شده در این ناو قدرت راداری مناسبی را برای آن بوجود آورد. بعدها از این سیستم راداری در شناورهای مجهز به سیستم AEGIS و تعداد زیادی از شناورهای نظامی دیگر استفاده شد. طی سالیان گذشته بروزرسانیهای متعددی بر روی ماشینری، هواپیماها، سیستمهای الکترونیکی، تسلیحات و راکتورهای (تجدید سوخت) ناو صورت گرفته است.
ورود این ناو به ناوگان سطحی ایالات متحده قدرت هوایی نیروی دریایی ایالات متحده را افزایش داد و باعث ایجاد جهشی در تکنولوژی ساخت ناوهای هواپیمابر شد، جهشی در حال حاضر منجر به ساخت ناوهواپیمابر CVN-78 شدهاست. Enterprise احتمالا در سال 1914 یعنی بعد از 54 سال خدمت از ناوگان نیروی دریایی ایالات متحده خارج خواهدشد؛ به همین علت به این ناو لقب "دختر پیر دریاها" دادهشده است.
با توجه به به اینکه دختر پیر مدت زیادی در ناوگان ایالات متحده مشغول به خدمت بودهاست در ماموریتهای مختلفی شرکت داشته که در اینجا به دو مورد اشاره خواهیم کرد.
بحران کوبا
ناو USS Enterprise مدتی پس از وارد به خدمت شدن در اولین ماموریت مهم خود به کارگرفته شد. در آن زمان هواپیماهای جاسوسی U-2 ایالات متحده موفق به کشف یک سایت موشکی مربوط به شوروی واقع در خاک کوبا و در فاصلهی 140 کیلومتری از بندر کالیفرنیا شدند. این سایت موشکی خطری جدی برای ایالات متحده بوجود میآورد و مقامات آمریکایی به شدت نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند که از جملهی این واکنشها میتوان به انتقال تعداد زیادی از واحدهای نظامی این کشور به بندر کالیفرنیا اشاره کرد. پرزیدنت Kennedy ذستور انتقال واحدهای هوایی و دریایی به منطقه را صادر کرد و از مقامات شوروی خواست تا پروژهی ساخت سایت موشکی در خاک کوبا را متوقف کنند. بحران پیچیدهتر شد ناو USS Enterprise جهت کمک به ناوهای هواپیمابر USS Independence, USS Essex و USS Randolph به منطقه اعزام شد. بحران روز به روز پیچیده تر میشد در 24 اکتبر احتمال وقوع جنگ به شدت افزایش یافتهبود به همین علت سری دوم از واحدهای نظامی ایالات متحده جهت ایجاد فشار بیشتر و تنگتر کردن محاصرهی کوبا به منطقه اعزام شدند. اما چهار روز بعد یعنی 28 اکتبر پس از انجام مذکراتی پنهانی بحران خاتمه یافت.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حادثهی سال 1969
در ژانویهی 1968، USS Pueblo توسط قایقهای گشتی کرهی شمالی به اسارت درآمد و باعث ایجاد یک بحران بینالمللی گشت. مقامات نیروی دریایی ایالات متحده تصمیم گرفتند Enterprise را به منطقه اعزام کنند.
صبح روز 14 ژوئن 1969 در حالی که یکی از هواپیماهای F-4 Phantom در حین بلند شدن بود گرمای حاصل از موتور به طور ناخواسته باعث گرم شدن یکی از راکتهای MK-32 Zuni و انفجار آن شد. این انفجار باعث ایجاد آتش سوزی و انفجارهای پیدرپی دیگر شد. آتش بلافاصله مهار شد اما در این حادثه 27 نفر کشته و 314 نفر مجروح شدند، تعداد 15 فروند هواپیما از بین رفتند و عرشهی ناو دچار آسیب جدی شد. به همین علت ناو جهت انجام تعمیرات به Pearl Harbor واقع در هاوایی منتقل شد. تعمیرات در مارس 1969 به پایان رسید.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خصوصیات
سفارش ساخت: 15 نوامبر 1957
شرکت سازنده: شرکت کشتیسازی Newport News
قیمت: 451.3 میلیون دلار
شروع ساخت: 4 فوریه 1958
تاریخ به آب انداختن: 24 سپتامبر 1960
تاریخ ورود به خدمت: 25 نوامبر 1961
خروج از خدمت: 2013 تا 2015 (احتمالی)
ردهبندی: CVN-65
پورت خانگی: NS Norfolk
وضعیت کنونی: فعال
وزن جابجایی (فول): 93500 تن
طول: 342 متر
عرض: 40.5 متر
آبخور: 12 متر
سرعت: بیش از 30 گره (بیش از 58 کیلومتر بر ساعت)
برد عملیاتی: نامحدود
خدمه
خدمهی ناوبری: 3000 نفر
150 افسر، 150 مهندس و 2700 دریانورد
خدمهی هوایی: 1800 نفر
250 خلبان و 1550 پرسنل پشتیبان
حسگرها:
رادار کاوش هوایی سه بعدی AN/SPS-48
رادار کاوش هوایی دو بعدی AN/SPS-49
سیستم جنگ الکترونیک و فریب تسلیحات ""Decoy : سیستم جنگ الکترونیک AN/SLQ-32 و لانچرهای Mark 36 SRBOC
تسلیحات:
دو دسته لانچر هشت تایی موشکهای NATO Sea Sparrow
چهار توپ 20 میلیمتری فالانکس
دو لانچر RIM-116
(منابع مختلف تسلیحات متفاوتی را ذکر کردهاند.)
ظرفیت حمل هواپیما: بیش از 90 فروند
شعار:
Ready on Arrival;
The First, the Finest;
Eight Reactors, None Faster
نکات:
طراحی ناو توسط 915 مهندس انجام شده و تعداد 16100 نقشه فنی رسم شده است. 1006 کیلومتر کابل الکتریکی و 60 کیلومتر لولهی تهویه در ناو بکارفتهاست.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلاح کمری برتا 8000
ساخت ایتالیا
تپانچه ی سری ۸۰۰۰ ساخت کارخانه ی برتا موسوم به کوگار از جمله با ارزش ترین محصولاتی هستند که تا کنون توسط این کار خانه ساخته شدند.وزن و حجم کم خوشدستیفوق العاده دقت بالا و نیروی لگد ناچیز باعث شده تا این سلاح چه در نزد نیروی پلیس ایتالیا و چه در میان تبهکاران آن ارزش و اعتبار خاصی داشته باشد .ارزش واقعی این تپانچه زمانی آشکار شد که مهندسین ناتو آن را تا مرز ۳۰هزار گلوله آزمایش کردند.این سلاح کوچک آزمایش فوق را با موفقیت پشت سر گذاشته و مورد تایید قرار گرفت.مکانیزم لوله ی چرخشی آن در نوع خود بینظیر است.با ارسال بخشی از نیروی لگد سلاح به لوله ی چرخنده ی آن و جذب مقدار زیادی از این نیرو توسط لوله میزان انرژی منتقل شدهبه بدنه ی سلاح تا حدود زیادی کاهش پیدا کرده و لگد سلاح به طور محسوسی خنثی میشود.علاوه بر این مکانیزم لوله ی چرخشی باعث عملکرد سریعتر و دقیقتر سلاح در هنگام شلیکهای پیاپی میشود.تپانچه ی کوگار را باید خوش دست ترین تپانچه ی حال حاضر دانست.
از جمله مزایای فنی این سلاح کمری :
۱-بکارگیری مکانیزم لوله ی چرخشی جهت کاهش لگد و افزایش دقت سلاح.
۲-بکارگیری سایت نشانه روی لیزری.
۳- ایمنی فوق العاده بعلت دارا بودن مکانیزم قفل سوزن و چخماق و نشان دهنده مخصوص پر بودن سلاح.
۴- قبضه ی خوش دست که برای همه نوع دستی مناسب است و برای جلوگیری از لغزش شیار کاری شده.
۵- حافظ ماشه جنگی که قرار دادن دو انگشت بر روی ماشه را ممکن میسازد.
۶- نظافت و نگهداری آسان.
۷- پوشش مخصوص بدنه برای جلوگیری از زنگ زدگی سلاح با خاصیت انعکاس نور.
مدلهای مختلف:
درچهار مدل :f, f inox,d,l
اما مشخصات یکی از مدل های برتا:مدل f inox :
کالیبر:۹در۱۹
ظرفیت خشاب:۱۵ تیر
مکانیزم چکاننده: یک زمانه و دو زمانه
طول: ۱۸۰ میلیمتر
طول لوله: ۹۲ میلی متر
عرض: ۳۸ میلیمتر
ارتفاع: ۱۴۰ میلیمتر
وزن خالی: ۹۳۵ گرم
اجزا و ویژگی ها :
.۱- گلنگدن
۲- شکاف درجه
۳- ضامن
۴- انحنای پشت قبضه
۵- قاب
۶- حافظ ماشه
۷- ضامن اهرم نگهدارنده آلات متحرک
۸- قبضه.
البته نباید فراموش کرد که این تانچه ها تست آزمایشی شلیک تا ۳۰۰۰ تیر فشنگ را گذرانده اند. ( عکسی هم ازش پیدا نکردم )
توپ DARDO CWIS
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در ادامهی معرفی توپهای CWIS دو توپ ایتالیایی و اسرائیلی دیگه رو معرفی میکنم.
توپ دریایی DARDO توپی است ایتالیایی که توسط شرکتهای Breda و Oto Melara ساختهشدهاست. این توپ در ردهی توپهای CWIS طبقهبندی میشود، این سیستم از یک توپ "Breda 40 mm L/70" یک سیستم کنترل راداری "RTN-10X" و یک سیستم کنترل آتش "RTN-20X" تشکیلشدهاست.
هدف از ساخت و طراحی سیستم مقابله با موشکهای ضدکشتی، پهبادها و یا سایر تسلیحات هدایتشوندهی دشمن است. اما علاوه بر این موارد از آن میتوان جهت مقابله با هواپیماها، کشتیها، مینهای شناور و یا اهداف ساحلی استفادهکرد. این سیستم در دو مدل A و B ساختهشدهاست. که جهت نصب مدل B نیازی به تغییر دادن و نفوذ در عرشه وجودندارد.
فنآوری جالبی که در این سیستم بکاررفته امکان استفاده از دو دسته گلولهاست به گونهای که وقتی واحد مهاجم به فاصلهی 1000 متری کشتی میرسد سیستم بجای استفاده از گلولههای HE از گلولههای APFSDS استفادهمیکند.
اپراتورهای توپ کشورهای بنگلادش، عراق، ایتالیا، کرهی جنوبی، پرو، مالزی و ونزوئلا هستند.
خصوصیات
سازنده: Oto Melara
گونهها: Compact و Fast Forty
وزن: 5500 کیلوگرم
کالیبر: 40 میلیمتر
زاویهی توپ: -15 تا +83 درجه
چرخش افقی: 90 درجه بر ثانیه (گونهی Fast forty ، هفتاد درجه بر ثانیه)
نواخت: 600 گلوله بر دقیقه (گونهی Fast forty ،نهصد گلوله بر دقیقه)
برد: موثر: 4000 متر
برد بیشینه: 8700 متر
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
روشهای جهت یابی
خم بودن تنه ی درختان جنگل به یک جهت جنوب را به ما نشان می دهد (سمت کوژ جنوب را نشان میدهد )این روش بسیار تقریبی است و به هیچ عنوان جنبه عمومی ندارد.
خزه زدن و یا پوسیده بودن یک طرف از اکثر درختان جنگل جهت شمال را به ما نشان می دهد (سمت خزه زده شمال است .این روش بسیار تقریبی است و به هیچ عنوان جنبه عمومی ندارد ).
اگر جایی باشیم که کنده ی درخت بریده شده وجود داشته باشد می توان بکمک حلقه های سنی درخت جهت یابی کرد؛ بطوریکه آن سمت از درخت که حلقه های سنی آن تداخل بیشتری با هم دارند شمال را نشان می دهد .
در هوای برفی آن طرف از اجسام که برف بیشتری در آن سمت جمع شده است شمال را نشان میدهد لازم به توضیح است که جمع شدن برف بیشتر در یک نقطه می تواند در اثر توپوگرافی زمین باشد لذا این روش روش چندان مناسبی در جهت یابی نیست.
جهت يابي توسط بوها
تشخيص بوها راهي براي جهت يابي است
مردم پلي نزي همواره در قايق هايشان با خود خوک ميبرند. زيرا خوکها نسبت به بوها بسيار حساس بوده و نزديک سرزمينهاي بودار تغيير رفتار ميدهند.
بوي سينه دريا ما را به سمت خشکي هدايت ميکند.
بوهاي تازه را روي دريا بهتر از خشکي ميتوان تشخيص داد زيرا که بوي نمک بر روي دريا مداومتر است.
در صحرا هر بويي بيانگر حضور انسان است بهترين زمان صبح زود و عصرها ميباشد وقتي که جهت باد را ميتوان تشخيص داد.
بوها نزديک به سطح زمين قوي تر هستند اگر شيء ساطع بو روي زمين باشد.
جنگ های چریکی
پیکار و مبارزه نیروهای انقلابی یک کشور علیه بیگانگان یا نظام حاکم ، بر پایه عملیات رزمی گروههای خودگردان محلی است که در کل یک جامعه از وحدت رویه و فرماندهی برخوردار دارند. شیوه مبارزاتی آنها درگیری موقتی ، زود گذر و استفاده از موقعیتهای جغرافیایی طبیعی و امکانات محلی است که به اصطلاح به آن حالت جنگ گریز نیز گفتهاند.
نگاه اجمالی :
جنگهای نامنظم و چریکی به عنوان شیوهای از مبارزه مردم علیه اشغالگران خارجی یا حاکمان زورگو و مناسبات ستمگرانه ، سابقهای کهن دارد که مربوط به زمانهای خیلی قدیم است. جنگهای چریکی در واقع در اثر بی علاقگی مردم نسبت به حکومت مرکزی گاهی به یک گروه کوچک و مصمم امکان میدهد، حتی بدون داشتن پایگاه وسیع تودهای ، حکومتی را ساقط کنند. یکی از محققان میگوید:«حکومتها به این دلیل سقوط نمیکنند که دشمنان زیادی دارند، بلکه از این رو سقوط میکنند که دوستان کمی دارند.»
تاریخچه :
جنگهای چریکی انقلابی در طول اشغال کشورهای اروپای شرقی از سوی آلمان در جنگ جهانی دوم ، به ویژه در یوگسلاوی بطور گسترده رواج یافت. از آن زمان تا کنون نیز در نزدیک به بیست کشور از کشورهای جهان چنین جنگهایی به شکلهای گوناگون رخ داده است که هر چند در برخی از آنها از کمکهای خارجی هم استفاده شده است، اما اساسا مسأله داخلی بودند. از جمله اینها جنگهای چریکی چین ، کوبا ، و قبرس را میتوان نام برد.
در مقابل ، جنبشهای چریکی در کامبوج ، لائوس ، ویتنام ، تایلند ، و اندونزی که در آسیای جنوب شرقی و در همسایگی چین و شوروی (سابق) به وقوع پیوسته است. بطور کلی از هنگامی که مرکز ثقل جنگهای سرد از اروپا به آسیا و آفریقا و امریکای لاتین منتقل شد، جنگهای چریکی به عنوان مکمل برخی از شیوههای براندازی مورد توجه قدرتهای بزرگ قرار گرفت.
شکلگیری جنگهای چریکی :
یک جنبش چریکی قاعدتا از دورترین مناطقی که حکومت در آنجا کمترین تسلط و نفوذ را دارد ، آغاز میشود. واحدهای کوچک چریکی روستاهای کوچک را به تصرف در میآورند، راهها و امکانات ارتباطی را قطع میکنند و پاسگاههای انتظامی را خلع سلاح میکنند. چنین اقداماتی نیروهای نظامی حکومت را وا میدارد که به مراکز پرجمعیتتر عقب نشینی کنند. به این ترتیب چریکها مرحله به مرحله نیروهای حکومت را به شهرها عقب میرانند و شهرها خود به خود از طرف روستاها محاصره و از نظر امکانات زیستی دچار مشکل میشوند.
استراتژی اصلی جنگ چریکی :
استراتژی اصلی جنگ چریکی عبارت از سلطه یافتن بر بخشی از یک کشور و توسعه متصرفات خود بطور مداوم همراه با جدا کردن هرچه بیشتر مردم از رژیم و تضعیف روحیه حامیان آن است.
کیت مار گزیدگی (Snake bite kit)
کیت مار گزیدگی وسیله ای ساده است که هر فرد طبیعت گرد ( چریک )می تواند به راحتی آنرا بسازد یا خریداری نماید. این کیت شامل قسمتهای مختلفی می باشد که در ذیل به آنها اشاره می شود.
1-یک دستگاه مکنده که با فشار معکوسی که در قسمت مار گزیدگی ایجاد می کند باعث کشیده شدن زهر مار به داخل دستگاه مکنده شده و میزان تاثیر زهر را به شدت کاهش میدهد . برای افزایش خروج زهر از بدن بهتر است محل گزش را با یک تیغ جراحی ضد عفونی شده با اندازه 1 سانتی متر برش داد . بعضی از تولید کنندگان این کیت ها بر این باورند که به علت قدرت مکش بالای دستگاه های مکش آنها نیازی به برش محل زخم نیست . شایان ذکر است که برش محل زخم می تواند به قطع اعصاب سطحی انجامد و این کار باید توسط اشخاص حرفه ای انجام گیرد. از یک سرنگ بزرگ یا از دستگاه های مکش چرک که در داروخانه ها موجود است می توانید به عنوان دستگاه مکنده استفاده کنید . توجه به این نکته لازم است که بهترین روش مکش ، استفاده از دهان است . سم مار و عقرب از راه دهان جذب نمی شود و هیچ خطری فرد مکنده را تهدید نمی کند.
2-چند عدد تیغ جراحی استریل بسته بندی شده که براحتی می توانید از داروخانه تهیه کنید.
3-چند عدد پد الکلی استریل برای ضد عفونی کردن محل زخم .
4-کرم ضد سوزش که براحتی از داروخانه قابل تهیه است .
5-بنزوکایین موضعی برای کاهش مقطعی درد . (شایان ذکر است محل گزش بویژه در گزش عقرب بسیار دردناک است و این درد در بعضی از مواقع موجب بیهوش شدن یا شوکه شدن مصدوم می شود )
6-یک شیشه کوچک حاوی الکل برای ضد عفونی کردن وسایل مورد استفاده
7-کتاب آموزشی کمکهای اولیه (این کتاب را می توانید از انتشارات حلال احمر ایران تهیه کنید)
در آخر باید به این نکته اشاره کرد که کلیه کمکهای اولیه در هنگام گزش فقط در فاصله زمانی گزش تا رساندن مصدوم به اولین مرکز درمانی مورد توجه است و به عنوان درمان کامل قلمداد نمی شود.
در تهران کیت مار گزیدگی را می توانید از فروشگاه مرکزی وسایل کمپ و شکار واقع در خیابان فردوسی ، روبروی فروشگاه روستا خریداری نمایید.
فاصله یاب
فاصله یاب چگونه کار می کند؟
اصول کار ساده است.یک منبع تولید لیزریک پرتو لیزر را مستقیم به طرف هدف می فرستد و دوباره همان پرتو را در بازگشت از هدف دریافت می کند.این پرتو لیزر کاملاً برای چشم ها بی خطر است.در داخل دستگاه یک میکرو پردازنده وجود دارد که زمان رفت و برگشت پرتو لیزر را اندازه گیری می کند بنابراین می تواند به آسانی و با یک محاسبه ساده (داشتن سرعت پرتو لیزر – شیب زمین و زمان حرکت پرتو )،مسافت مورد نظر را به دقت روی صفحه ای نمایش دهد.این روش خیلی دقیق و سریع و دقت آن تا حد (1+- یارد) است.طبق آزمایش های استاندارد سازمان FDA فاصله یاب های لیزری کاملاً بی ضرر هستند و اشعه لیزر در آن ها هیچ گونه مشکلی ایجاد نخواهد کرد.
با زیادتر شدن فاصله هدف تا حد ماکزیمم برد دستگاه،قدرت واقعی این وسیله در تعیین مسافت بی تغییر می ماند.در فاصله یاب های با قدرت بالاتر که قادرند مسافت های طولانی تر را اندازه گیری کنند،قدرت و حساسیت گیرنده های دستگاه بیشتر است بنابراین پرتو لیزر در بازگشت، قادر است مسافتی دورتر را به طور دقیق اندازه گیری کند.در این جا وجه تمایز به پرتو لیزر و قدرت آن هیچ ارتباطی ندارد و آنچه باعث قدرت بیشتر و دقت بالاتر در اندازه گیری مسافت می شود، قدرت و حساسیت چشمه گیرنده پرتو لیزر است.
فاصله یاب ها تنوع انتخابی بسیاری دارند و گزینه های زیادی در فروشگاه ها جهت ارایه به علاقه مندان وجود دارد.
مهم ترین و اصلی ترین وجه اختلاف آن ها،فاصله ای است که به وسیله فاصله یاب اندازه گیری می شود.(اکثر فاصله یاب ها برای تعیین ماکزیمم مسافت در 400 یاردی،600 یاردی ، 800 و نیز 1200 یاردی طراحی شده اند.)
در برخی گزینه های پیشرفته یک دستگاه اسکن وجود دارد که یک دسته موج ممتد لیزری را در مدت 10 ثانیه به طرف اهداف متحرک می فرستد تا ضمن تعقیب هدف های متحرک،فاصله اجسام مذکور همزمان و به طور دقیق تعیین شود،برخی فاصله یاب های مرغوب از تکنولوژی ف_*ل_ن*__رینگ برای ایجاد دقت بیشتر در شرایط بارندگی،غبار و مه،استفاده می شود.در برخی از فاصله یاب ها،هدفی که بر روی آن فوکوس شده است در حافظه دستگاه ثبت شده و در نتیجه خطاهای ناشی از برخورد پرتو لیزر به اجسام دیگری که در مسیر فوکوس قرار دارند از قبیل شاخ و برگ درختان،بوته زار و چمنزار و ... حذف می شود.
چند نمونه فاصله یاب جدید وجود دارد؟
امروزه فاصله یاب ها بسیار فشرده تر و کوچک تر طراحی می شوند و برخی از آن ها به راحتی در کف دست شما جای می شوند.در مدل های امروزی امکان بزرگ نمایی هدف نیز وجود دارد که در مدل های اولیه وجود نداشت.چرا بزرگ نمایی مهم است؟اگر هدف یا جانوری را که با دوربین خود پیدا کرده اید،با چشم غیر مسلح و بدون بزرگ نمایی تعقیب کنید،تعیین موقعیتش دشوار است و به احتمال بسیار آن را گم خواهید کرد.در اکثر فاصله یاب های مدرن امکان تعقیب و تعیین مکان هدف به کمک لنزهای شفاف و بزرگ نمایی مناسب وجود دارد.
بیشتر شکارچیان دوست دارند که هر سه گزینه اپتیکی را با هم در شکارگاه داشته باشند که عبارتند از:دوربین دو چشمی،دوربین تک چشمی یا تلسکوپی و فاصله یاب.جا به جایی و تعویض وسایل اپتیکی مخصوصاً هنگامی که شکار متواری یا در حال حرکت است،کار دشواری خواهد بود و به علاوه حجم ناشی از دوربین و فاصله یاب در کنار یکدیگر،سبب گرفته شدن فضای بیشتر و مشکلات ناشی از آن خواهد شد.
دوربین های مجهز به فاصله یاب خلاء موجود بین این دو وسیله را پر کرده است.فروشگاه های اینترنتی بزرگی مثل Cabela ،دوربین های دوچشمی زیاد و متنوعی را از کمپانی های معتبر به شما ارایه خواهند کرد که مجهز به فاصله یاب های دقیق و مرغوبی هستند و در عین حال اندازه آن ها درست به اندازه یک دوربین کامپکت است.
بی اثر کردن میزان ارتفاع از سطح زمین
در مدل های نسبتاً جدید فاصله یاب ها،مشکل قدیمی مربوط به تکنولوژی لیزری برطرف شده است.این مشکل مربوط به ارتفاع مکانی است که تیرانداز از سطح افقی قرار دارد.مثلاً اگر روی یک سکوی Tree stand در ارتفاع حدود 6 متری بالاتر از سطح زمین،با فاصله یاب به طرف گوزنی نشانه رفته باشید و مسافت را 35 یارد اندازه گرفته باشید،آیا این اندازه واقعاً 35 یارد خواهد بود؟ همه می دانیم که نقطه برخورد با هدف در سراشیبی یا سربالایی یک تپه به هنگام تیراندازی در مقایسه با سطح صاف،همان نقطه اولیه نخواهد بود.یعنی مسافت مذکور کمتر از مسافت افقی در سطح زمین است.بنابراین در صورت تخمین نادرست،تیر شما چه در حالت سراشیبی و چه سربالایی سر می کند و به هدف برخورد نخواهد کرد.در فاصله یاب های امروزی مشکلات ناشی از تغییر ارتفاع(شیب زمین) برطرف شده است.به کمک یک وسیله دیجیتالی که شیب زمین را تعیین می کند،فاصله افقی و صحیح تا هدف،خوانده می شود و تیرانداز قادر است فاصله خود را تا هدف به درستی تعیین کند.چه از کمان استفاده کنید و چه سلاح گلوله زن،این موضوع هنگام تیراندازی بسیار اهمیت خواهد داشت.مثلاً اگر در شیب تپه ای بخواهید به یک گوزن غول پیکر شلیک کنید،حتماً باید بدانید که گلوله به کجای گوزن برخورد می کند.به یاد داشته باشید که در شکار بزرگ،فاصله بین موفقیت و شکست فاجعه بار در تیراندازی،تنها یک اینچ یا کمتر است!!
فعلاً دست نگه دارید:
هنگام انتخاب فاصله یاب محدودیت هایی وجود دارد که باید حتماً بدانید.به عنوان مثال یک فاصله یاب 800 یاردی را در نظر بگیرید،آیا واقعاً این وسیله قادر است فاصله هر شی ء را تا ماکزیمم بردش که 800 یارد است تعیین کند؟خیر!علت:همان طور که قبلاً گفتیم در تمام مدل های فاصله یاب اصول کار یکی است،یعنی پرتو نور فشرده یا لیزر در تمامی مدل ها به طور یکسان به طرف هدف انتشار می یابد و این حساسیت گیرنده لیزر است که در تعیین فاصله اندازه گیری شده و خواندن آن،نقش اصلی را دارد.یعنی هرچه این گیرنده حساس تر و دقیق تر باشد، مسافت های طولانی تر را بهتر و واقعی تر نشان می دهد.یک مدل 800 یاردی که چشمه گیرنده حساس و مرغوبی دارد،به راحتی قادر است فاصله یک جسم منعکس کننده لیزر را در حدود 800 یاردی به شما نشان بدهد اما در مورد اجسام غیر بازتابشی چطور؟بدن گوزن و خیلی از شکارهای دیگر توان بازتابشی و انعکاسی زیادی در مقابل لیزر ندارند بنابراین تعیین فاصله آنها از دوردست کار دشواری است.در این صورت چه باید کرد؟تمرین زیاد با دستگاه باعث می شود که بتوانید با تقریب خیلی خوبی فاصله شکار و اجسام غیر بازتابشی را در مسافت های دورتر از خودتان به دست آورید.یک مدل 800 یاردی در فاصله حدود 500 یارد به طور موثری کار می کند و در صورت انتخاب گزینه مناسب از نظر نوع دستگاه،به خوبی می تواند مسافت را تعیین کند.به جز فاکتور حساسیت دریافت کننده لیزر عوامل دیگری نیز هستند که بر تعیین مسافت تاثیر گذارند که عبارتند از:شرایط آب و هوایی،میزان روشنایی محیط،اندازه هدف،زاویه سطح شیب دار،ثبات و عدم لرزش دست ها و مهم تر از همه،چیزهایی که در مسیر فاصله یاب تا هدف قرار می گیرند از قبیل شاخ و برگ درختان،بوته،چمنزار و... برای شکار بزرگ با گلوله زن،فاصله یابی را برگزینید که اولاً متناسب با بودجه شما باشدو ثانیاً بتواند بیشترین فاصله را حتی الامکان پوشش بدهد.اگر اندازه و حجم دستگاه برایتان مهم است،مثلاً وقتی که همه وسایل خود را جمع وجور کرده اید و هر اونس از وزن کوله شما اهمیت دارد،بهتر است مدل کامپکت را انتخاب کنید ولی بدانید که در برخی مدل های کامپکت مسافت های دورتر نمی تواند به راحتی اندازه گیری شود.وقتی با کمان یا اسلحه سرپر قصد شکار داشته باشید،توانایی و دقت فاصله یاب در مسافت های خیلی دور اهمیت نخواهد داشت.در این جا هم مساله اندازه و وزن فاصله یاب دغدغه اصلی شکارچی خواهد بود. چرا که وقتی داخل کومه یا بر فراز درخت کمین کرده اید،فضای زیادی برای جاسازی فاصله یاب نخواهید داشت،بنابراین استفاده از انواع کامپکت در این گونه موارد کاملاً ضروری است.
آیا واقعاً به فاصله یاب نیاز داریم؟
البته که نیاز دارید.نیاز داشتن و خواستن دو مقوله جدا هستند و اینکه چرا به فاصله یاب نیاز پیدا می کنیم،دلیلش احتمال اشتباه در قضاوت است.احتمالاً در میان شما افراد زیادی هستند که مسافت های دور و نزدیک را به خوبی تشخیص داده و فاصله را حدس می زنند ؛ فاصله یاب وسیله با ارزش و مهمی در شکار محسوب می شود و به شما امکان می دهد فاصله دقیق تا هدف را به دست آورید.این موضوع مهم در تعیین فاصله قبل از شلیک و هم در حین تیراندازی،اهمیت زیادی دارد.اگر به برنامه های مختلف تلویزیونی در مورد شکار با کمان نگاه کنید،غالباً خواهید دید که شکارچی از یک فاصله یاب جهت تعیین مسافت دقیق قبل از شلیک استفاده می کند بنابراین می داند هنگام نشانه گیری از داخل سایت با کدام پین در راستای هدف تمرکز کند،لذا وقتی که از روی سکوی Tree-stand یا داخل کومه،بخواهید به هدف تیراندازی کند،شلیکی کاملاً مطمئن و مبتنی بر اصول اخلاقی خواهد داشت تا حتی المقدور از زخمی شدن احتمالی شکار جلوگیری شده و بتواند با یک تیر کارآ تروفه مورد نظر را به دست بیاورد.پایبندی به جوانمردی و اصول اخلاقی در شکار و ممانعت از زخمی شدن احتمالی شکار و از پا درآمدن آن با شلیک اول،اهمیت زیادی در شکار با کمان دارد بنابراین تعیین مسافت صحیح اهمیتی حیاتی در این مورد خواهد داشت.
در تفنگ های گلوله زنی هم،فاصله یاب بسیار اهمیت دارد.دانستن اینکه هدف شما در 100 یاردی باشد یا 200 یاردی و افت تیر در هر فاصله چقدر است،اهمیت زیادی هنگام شلیک خواهد داشت.مثلاً وقتی با یک وینچستر مگنوم 300 و گلوله 180 گرینی به یک گوزن تروفه شلیک می کنید،چقدر به فاصله خودتان تا گوزن اطمینان دارید؟گلوله شما با سرعت زیادی به طرف هدف پرواز می کند اما میزان افت تیر در مسافت های دور متفاوت از هم خواهد بود،مثلاً در 200 یاردی 2/3 اینچ و در 300 یاردی 8/11 اینچ افت تیر داریم و این اختلاف هنگام شلیک بایستی لحاظ شود.در تیراندازی با کمان هم هرچه هدف دورتر باشد هم افت تیر و هم سرعت پرواز تیر به شدت تغییر خواهد کرد و در نتیجه کوچک ترین اشتباهی در تخمین فاصله منجر به شلیک ناموفق و نهایتاً فاجعه خواهد شد.برای داشتن یک تیراندازی موفق و مبتنی بر اصول اخلاقی و جوانمردی و نهایتاً به دست آوردن شکاری تروفه،دانستن فاصله دقیق تا هدف یک ضرورت محسوب می شود.حتی در شکار با سلاح ساچمه زنی،فاصله یاب به درد می خورد.
با پیشرفت علم و تکنولوژی،فاصله یاب ها هم مثل خیلی چیزهای دیگر از قبیل تلویزیون،DVD Player و... دچار تحول می شوند.امروزه فاصله یاب ها نسبت به نمونه های اولیه خیلی تغییر کرده و در واقع بهتر شده اند.باز هم ممکن است این سوال پیش آید که تا چه حدی استفاده از فاصله یاب ضرورت دارد؟با این همه فاصله یابی که در بازار وجود دارد و با توجه به قیمت های مناسب آن ها،به شما توصیه می کنم که هرچه زودتر یک فاصله یاب مناسب برای خود تهیه کنید و آن گاه خودتان پاسخ این سوال را به خوبی پیدا خواهید کرد و حتماً با من موافق خواهید بود که این ابزار بسیار عالی عمل می کند.
مسلسلی مخوف به نام گاتلینگ
بیش از 140 سال پیش شخصی به نام ریچاردگاتلینگ اختراع مشهود خود یعنی مسلسل با چند لوله شلیک را عرضه کرد که به عنوان سلاحی مخوف در میدانهای نبرد با قدرت آتش سهمگین بکار میرفت و توسط استعمار گران اروپایی برای قتل عام جنگجویان ملتهای معنی نشده استفاده میشد امروز مسلسل m134dساخت ویلون آیرو این مفهوم را طور دیگری مطرح کرده است
این سلاح با6 لوله در هر دقیقه بیش از 4000 گلوله 62/7 شلیک میکند این مسلسل بر روی خودروهای بدون سرنشین نصب شده است که به سادگی بر روی هر سطحی حرکت میکندو خشونت را در شکلهای وحشت آور جدیدی مطرح کرده است این سامانه که از راه دور کنترل میشود و بر روی خودروی بی سرنشین ri psa wmsبا650 اسب بخار قدرت نصب شده است که از 0 تا 50 مایل را در 4 ثانیه شتاب میگیرد این خودرو قادر است تپه ای به ارتفاع 94 متر و با شیب 45 درجه را به آسانی بالا برود.!
نفربرهای هوشمند برای گریز از حمله و تشخیص مهاجم
طبیعی است که هر نفربر زرهی یا تانک در نظر دارد تا از هرگونه حمله ای در امان باشد ولی میزان علم بکار رفته در آن ،آن را قادر میسازد تا از حمله بگریزد یا دفاع کند
شرکتbae با همکاری جنرال دینامیکز سامانه جدیدی با نرم افزار اقدام علیه مهاجم را ساخته است.این سامانه شامل زیرمجموعه های حس گر اخطار و حسگرهای ردیاب مهاجم و اندازه گیری ابعاد آن میباشد این نرم افزار سپس در مورد اقدام متقابل صحیح علیه فرد یا شی مهاجم تصمیم گرفته و به سرعت عمل میکند .
این اقدامات طیف گسترده ای از عملیات علیه ار پی جی موشکهای ضد تانک atgm مواد منفجره ضدتانک و یا انرژی سینتیک شلیک شده از تانک را در بر میگیرد.
نسل آینده خودروهای زرهی دارای قدرت آتش بسیار و شبکه ایمن در اطراف خود بوده تا به سربازان اجازه دهد ماموریت خودرا به نحو احسن تکمیل کند.
بدترين مسلسل جهان
مسلسل سبك چائوچات در سال 1915 وارد خدمت ارتش فرانسه شد اگرچه سربازان فرانسوي از اولين كساني بودند كه به تكميل تاكتيكهاي جديد شليك و مانور پرداختند طراحي ضعيف اين مسلسل آنها رابسيار آزار ميداد.
عملكرد مكانيكي اسلحه با چنين جنگ افزاري مطابقت نداشت و بنابر اين در هنگام شليك تحركات زيادي در داخل اسلحه ايجاد ميشد كه شليك را غير ممكن ميساخت/
اين مسلسل از موادي با كيفيت پايين ساخته شده بود كه قابليت كنترل پاييني براي آن ايجاد ميكردند نتيجه اين اشتباهات جنگ افزاري بودكه با گيرهاي متعددي روبرو ميشد رفع گير نيز كار بسيار مشكلي بود تمامي اين عوامل باعث شد كه چائوچات به عنوان بدترين مسلسل سبكي كه وارد خدمت شده است شناخته شود.
توپهای Typhoon
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
توپ دریایی Typhoon توپی است که جز توپهای دستهی CWIS طبقهبندی میشود. این توپ توسط شرکت توسعهی تسلیحات اسرائیلی RAFAEL طراحیشدهاست و اولین توپ از این دسته با نام Mk-23 و در سال 1997 ساختهشد.
توپهای Typhoon دارای وزن کم، دقت بالا و کارایی چندگانه هستند. این توپها در مقایسه با سایر توپها براحتی بر روی شناور نصب میشوند و نیازی به نفوذ در عرشه نداشته و ساختار محل نصب آنها نیز نیازی به داشتن ویژگی خاصی ندارد. سیستم این توپها میتواند به صورت کاملا خودکار عمل نماید؛ چراکه از یک سیستم رهگیری EOD رهگیر آپترونیک و یک سیستم کنترل آتش راداری FCR بهرهمیبرد. TYPHOON از پردازشگرهای مستقل استفاده میکند که نیازی به سیستمهای خارجی ندارد و میتواند به عنوان جزئی مستقل از یک سیستم جنگی عملکند.
ویژگیها:
دقت بالای شلیک
عملکرد روزانه و شبانه
با قابلیت کنترل از راه دور
دارای سیستم کنترل آتش رایانهای
عملکرد ساده و قابلاعتماد
عدم نیاز به نفوذ در عرشه
وزن کم
هزینهی پایین نگهداری
TYPHOON G
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
استفادهی از سیستمهای پیشرفتهی رهگیری و سیستمهای کنترل آتش رایانهای جدید در نوعی از این توپها یعنی TYPHOON G دیدهمیشود. این ویژگیها دقت قابلتوجهی را برای سیستم چه در شب و چه در روز فراهمآوردهاست. TYPHOON G میتواند به صورت کاملا خودکار و با استفاده از سیستم ICCD، دوربین FLIR و سیستم آپترونیک EOD خود، اهداف را از فاصلهی دور رهگیری نماید. همچنین این سیستم را میتوان توسط یک کنسول که به مرکز فرماندهی و کنترل متصل است هدایت کرد.
مشخصات
توپهای قابل استفاده: ATK, Oerlikon, Mauser, Giat دارای کالیبر 20 تا 30 میلیمتر
وزن: 690 تا 750 کیلوگرم
چرخش عرضی: +/- 120 درجه
زاویهی توپ: 5/12- تا 40.5+ درجه
شرکت سازنده ویژگیهای اصلی سیستم از جمله نواخت و سرعت گلوله را اعلام نکردهاست.
کنسول کنترل
Mini-Typhoon
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مسلسل Mini-Typhoon مسلسلی است کم وزن که جهت استفاده در شناورهای گشتساحلی کاربرد دارد. از ویژگیهای این مسلسل میتوان به داشتن دوربین دید در شب، سیستم کنترل کننده و دقت بالا اشاره نمود.
ویژگیها
مسلسلها و لانچرهای قابل استفاده: Browning 0.5و MPMG 7.62mmو نارنجک انداز 40میلیمتری
وزن: 140 تا 170 کیلوگرم
اسرائیل در سال 2006 سفارش ساخت 120 توپ را دریافت کرد. و در حال حاضر نیزلند، استرالیا و ایالات متحده از جمله استفادهکنندگان این سیستم هستند.
Typhoon GSA
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Typhoon G
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Typhoon GS
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Typhoon DSA
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Typhoon در نیروی دریایی ایلات متحده
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Typhoon مجهز به موشک Spike-ER
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بررسي اسنايپرهاي 7.62 مطرح جهان
چند سال پیش FNH USA ( بخش امریکایی اف ان بلژیک ) تصمیم به ساخت اسنایپر رایفلی گرفت که منحصرا برا اجرای قانون و در دست پلیس انجام وظیفه بکند . در نتیجه طراحی این شرکت سلاحی بر مبنای ظاهری وینچستر کلاسیک و با سیستم گلنگدن موزر طراحی و ساخته شد .
هم اکنون این اسلحه منحصرا در اختیار پلیس فدرال امریکا می باشد .(FBI)
سیستم این سلاح ساده بوده و مانند وینچستر و موزر عمل می کند .کالیبر این سلاح 7.62 استاندارد ناتو است و از 800 تا 1000 متر برد مفید دارد .
مشخصات
کالیبر : 7.62 در 51 م م استاندارد ناتو
سیستم مسلح شدن : دستی ( غیر اتوماتیک )
طول لوله : 610 م م
طول اسلحه : 1120 م م
منبع تغذیه : خشاب 5 فشنگی یا 3 فشنگ درون اسلحه
FN-SPR
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
HK PSG-1
این اسلحه در سال 1980 به طور رسمی وارد خدمت شد . شرکت هکلر کخ المان سیستم مبنای این اسلحه را بر مبنای سلاح اتوماتیک ژ-3 ساخته است .این اسلحه همچنان به عنوان یکی از بهترین و دقیق ترین اسلحه های تک تیراندازی کالیبر 7.62 جهان شناخته میشود .
این اسلحه یکی از معروفترین سلاحها در میان نیروهای ویژه است .تیراندازی اسلحه به صورت نیمه اتوماتیک میباشد و دارای دوربین با برد 6در 42 میباشد که در محدوده 100 تا 600 متر کارایی دارد .
از معایب این سلاح می توان به وزن زیاد ان اشاره کرد که با گذاشتن بر روی 3 پایه اصلاح میشود.
مشخصات
کالیبر : 7.62 در 51 م م استاندارد ناتو
سیستم : نیمه اتوماتیک
وزن : 8.1 کیلو گرم
طول کلی : 1208 م م
طول لوله : 650 م م
سرعت گلوله در دهانه لوله : 750 تا 820 متر در ثانیه
سرعت شلیک : 30 گلوله در دقیقه
ظرفیت خشاب : 5 تایی و 20 تایی
موثر ترین برد : 600 متر
HK PSG-1
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
HK MSG – 90
این سلاح ساخت هکلر کخ و از خانواده PSG-1 می باشد . اما تغییراتی در ان انجام شده و کارایی ان را تا حدود زیادی بهبود بخشیده است . که از این اصلاحات میتوان به کم کردن وزن ، بالابردن برد دوربین و برد موثر اشاره کرد به طوری که دوربین ان 10X برد دارد. شباهت زیاد این اسلحه با ژ-3 را میتوانید در عکس ببینید . نوع جیدی از این اسلحه به سفارش ارتش ایالات متحده برای تک تیراندازان طراحی شده که DMR HK MSG – 90 (designated Marksman Rifle ) نام دارد و دارای برد موثری تا حدود 1200 متر است .
مشخصات :
کالیبر : 7.62 در 51 م م استاندارد ناتو
وزن : 6.4 کیلو گرم
طول کلی : 1165 م م
طول لوله : 600 م م
سیستم : نیمه اتوماتیک
خشاب : 5تایی و 20 تایی
برد موثر در چند مدل تولیدی : 800 تا 1200 متر
HK MSG – 90
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
SVD
این اسلحه یکی از مشهور ترین اسنایپر رایفل های دنیاست که به وسیله " یوگنی دراگانوف " طراحی و در سال 1963 وارد ارتش شوروی گردید و به عنوان سلاح اصلی تک تیراندازهای ارتش شوروی مورد استفاده قرار گرفت و جایگزین سیمینوف شد . این اسلحه در تمام کشورهای پیمان ورشو و 50 کشور جهان از جمله ایران مورد استفاده قرار گرفته است .
مشخصات
کالیبر : 7.62 در 54 م م
وزن بدون خشاب و دوربین : 3.7 کیلو گرم
وزن با خشاب پر و دوربین : 4.3 کیلو گرم
طول کلی : 1225 م م
طول لوله : 620 م م
سرعت گلوله در دهانه لوله : 830 متر بر ثانیه
سرعت شلیک : 35 تا 40 گلوله بر دقیقه
خشاب : 10 تایی
بهترین و موثر ترین برد : 800 متر
برد با دوربین 10X : 1300 متر
SVD
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
SVU
داستان ساخت این سلاح به دهه 70 برمیگردد . در ان زمان شوروی قصد داشت برای نیروهای چتر باز خود سلاح تک تیر اندازی قوی و در عین حال بی صدا بسازد . مبنای عملکرد این اسلحه دراگانوف بود که با کمی تغییرات به صورت اسلحه ای بولپاپ طراحی شده بود . اما این پروژه تا سال 1991 عملی نشد . در این سال طرح ساخت ان به وزارت دفاع روسیه پیشنهاد شد و توسط ان مورد پذیرش قرار گرفت .
مکانیزم کار اسلحه نیمه اتوماتیک بوده و اساس کار ان با دراگانوف یکسان است و از گلوله های استاندارد svd استفاده می کند .
این سلاح در شب به یک دور بین 4x دید در شب و در روز به یک دوربین 10x مجهز است که می تواند تا فاصله 1300 متری هدف گیری نماید . مدل جدیدی از این اسلحه نیز به نام svu –as ساخته شده که اتوماتیک است .
مشخصات :
کالیبر : 7.62 در 54 م م استاندارد روسی
مکانیزم مسلح شدن : فشار مستقیم گاز
خشاب : 10 تایی برای نیمه اتوماتیک و 30 برای اتوماتیک
وزن : 4.4 کیلو گرم بدون دوربین و 5.5 کیلو گرم با دوربین و دو پایه
طول کلی : 900 م م
طول لوله : 530 م م
سرعت خروج گلوله : 830 متر بر ثانیه .
سرعت شلیک : 30 دور در دقیقه در نیمه اتوماتیک و 650 در اتوماتیک
بهترین برد : 800 متر
برد موثر با دوربین : 1300 متر
SVU
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
WALTHER WA 2000
این سلاح در سالهای ابتدایی دهه 70 بوسیله صنایع " کارل والتر وافنفابریک " در المان ساخته شد .
طرح این سلاح به صورت بولپاپ می باشد و در دو دهه مورد استفاده زیاد پلیس بوده است . این اسلحه با کالیبر 7.62 استاندار ناتو و همچنین 7.5 سوییس شلیک میکند و برد موثر ی بیش از 800 متر دارد
در مجموع والتر بسیار دقیق و قوی میباشد اما به خاطر قیمت زیادش به تولید انبوه نرسیده و تنها به صورت سفارشی تولید میشود .
مشخصات .
کالیبر : 7.62 در 51 م م ناتو یا 7.5 در 51 م م سوییس
مکانیسم : نیمه اتوماتیک
طول : 905 م م
وزن بدون خشاب و دوربین : 6.9 کیلو گرم
خشاب : 6 تایی
دوربین استاندارد : Schmidt & Bender 2.5-10x56mm
برد موثر با دوربین : 1000 متر با فشنگ 7.62
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلام boomba جان ممنون از زحمتی که برای این تاپیک میکشی ...
اون مطلبت در مورد اسنیپر ها واقعا عالی بود ..
اگه در مورد Shot Gun چیزی پیدا کردی بگذار ...
سلام jamshidjap عزیز از همراهیت در این تاپیک ممنونم در مورد اسلحه های Shot Gun یکسری مطلب پیدا کردم که می گذارم
شاد باشی
Remington 870 يك ShotGun معتبر و كارآمد
رمينگتون 870 توسط كارخانه رمينگتون امريكا در سال 1950 معرفي گرديد و بسرعت به يكي از محبوب ترين ShotGun هاي زمان خود مبدل شد.
اين سلاح در سال 1960 عملياتي شده و اولين بار توسط پليس ايالات متحده بعنوان سلاح نيروهاي مخصوص و پليس ضد شورش برگزيده شد.
خوش دست بودن اين اسلحه موجب گرديد كه از همتايان قبلي خود(Winchester1200&Mossberg590) سبقت گرفته و در سال 1970توسط ارتش ايالات متحده خريداري شده و هزار قبضه از آن در اختيار نيروي دريايي امريكا قرار گيرد.
همانطور كه ميدانيد سلاحهاي ShotGun داراي يك مخزن براي ذخيره گلوله هستند.اين مخزن به موازات لوله اصلي و در زير سلاح قرار گرفته و گنجايش 7 يا 8 گلوله به بالا (بسته به مدل و طول سلاح) را دارد.
روش كار در اين سلاح به اين صورت است كه ابتدا گلنگدن اسلحه كه با روكش چوبي يا پلاستيكي پوشيده شده است را از زير لوله با فشار دست به سمت خود كشيده و در اين حالت گلنگدن بصورت باز و ثابت مي ماند.سپس تعدادي فشنگ ( بسته به گنجايش مخزن) را از محل پوكه پران يكي يكي درون مخزن قرار مي دهيم و پس از پر شدن ظرفيت سلاح گلنگدن را با فشار دست به جلو هول داده و با تكرار اين وضعيت سلاح را مسلح مي كنيم.
گلوله هاي اين سلاح از انواع مختلف ميباشد.معروف ترين آنها در كشور ما اصطلاحا چارپاره ناميده مي شوند ولي گلوله هاي متنوعي كه محتوي تعداد زيادي ساچمه يا محتوي يك تكه فلز با اشكال نامنظم و همچنين گلوله هاي مخصوص ميباشند نيز در اين سلاح استفاده مي شوند.
البته گلوله هاي محتوي ساچمه هاي كئوچويي يا پلاستيكي كه نوعا غير كشنده هستند نيز توسط پليس ضد شورش استفاده مي شود.
نسل جديد رمينگتون با عنوان M870 نيز در سالهاي اخير توليد شده كه يك اسلحه ShotGun مخصوص نبردهاي كلاسيك بوده و در اختيار بسياري از ارتشهاي دنيا قرار دارد.
مدل هاي جديد اين سلاح قابليت هاي مختلفي دارد كه از جمله اين قابليت ها ميتوان به تعويض مخزن گلوله ها-نصب درجه نشانه روي-نصب لايتر-حذف قنداق و امكان نصب مدل كوچكتر اين سلاح در زير تفنگهاي كارابينM4 و M16 نام برد و مدلهاي حرفه اي اين سلاح گنجايش 18 فشنگ را نيز دارا هستند.
البته همانطور كه ميدانيد تعويض مخزن اين سلاح به دو منظور انجام مي شود1-كاهش وزن سلاح-2-امكان حمل گلوله هاي بيشتر.
عمل نشانه روي در اين سلاح تقريبا بي معني است چرا كه معمولا گلوله هاي اين سلاح محتوي تعداد زيادي ساچمه- چارپاره يا تكه هاي نامنظم فلزي است و بصورت دسته اي به سمت هدف حركت مي كنند ولي به رحال در برخي از مدلهاي اين سلاح يك مگسك كوچك در جلو و يك سايت چشمي ابتدايي نيز در انتهاي لوله نصب شده است.
سابقه خدمت اين سلاح در نيروي پليس ايران به سالهاي 1356 باز مي گردد كه در آنزمان كميته مشترك شهرباني وقت بدنبال سلاحي پرقدرت براي سركوب انقلابيون بود و به همين علت اقدام به خريداري اين سلاح نمودند.
در سالهاي پس از انقلاب استقبال چنداني از اين سلاح در قبل و بعد از ادغام نيروي انتظامي نشد و مدلهاي موجود اين سلاح بيشتر براي آموزش و در نمايشگاهها استفاده و به ندرت عملياتي شد.
در سالهاي اخير و با توجه به استفاده از آخرين تكنيكهاي پليسي اين سلاح مورد توجه يگانهاي ويژه نيروي انتظامي قرار گرفته و در برخي از رژه ها و رزمايشها در دستان پرتوان پرسنل زحمت كش نيروي انتظامي ديده شده است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مدلهاي رمينگتون (احتمالا M-870 ) با قنداق چوبي بوده.در مورد نوع فشنگ(گيج 12) احتمالا از
فشنگ شماره ي 9 (ساچمه هاي ريز به تعداد زياد) براي هدفگيري در مسافت حداكثر 50 متر
استفاده شده.فشنگ گيج 12 شماره ي 9 به خاطر برد و مرگ آوري كم و داشتن ساچمه هاي
كوچك براي عمليات ضدشورش مناسب به نظر ميرسد ولي احتمال استفاده از گلوله هاي
پلاستيكي هم وجود دارد.اكثر گلوله هاي پلاستيكي گيج 20 هستند و كمتر در گيج 12 توليد
ميشوند.و تا جايي كه من ميدانم ايران از شاتگانهاي گيج 20 استفاده نميكند.پس احتمال
استفاده از گلوله ي پلاستيكي كمتر است.
......
فكر ميكنم همين سلاح را آنجا ديده ايد (البته با قنداق چوبي):
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فكر ميكنم از اين سلاحها (با فشنگهاي تكي يا SLUG) براي شكستن قفلها هم استفاده ميكنند.
یك SLUG برش خورده:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ضمنا چند مدل ديگر از اسلحه هاي Shotgun شامل (Wnichester 1300 & Mossberg590) را نيز براي مشاهده دوستان آپ كرده ام.اميدوارم مورد توجه قرار گيرد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
توپهاي سنگين 100 ميليمتري ضدهوائي ، در خدمت نيروهاي مسلح ايران
توپهاي سنگين كششي 100 ميليمتري KS-19 (كپي چيني آن با نام Type 59 ) در اواخر سال 1949 جهت جايگزيني توپهاي 85 ميليمتري ضدهوائي ساخته شدند. KS-19 ها در تمامي كشورهاي عضو پيمان ورشو مورد استفاده وسيع قرار گرفت و اگرچه با موشكهاي زمين به هوا جايگزين گرديده اند اما هم اكنون در برخي كشورهاي اروپاي شرقي و چين ،ايران... مورد استفاده قرار گرفته و مكمل خوبي در كنار موشكهاي زمين به هوا هستند. Type 59 (مدل چيني KS-19) در حال حاضر براي دفاع از مناطق مهم در ارتفاع متوسط در حال خدمت ميباشد. نرخ آتش KS-19 با خدمه كارآزموده بين 10تا 15 Round در دقيقه ميباشد.
سيستم كنترل آتش KS-19 شامل يك دايركتور PUAZO-6/19 و يك رادار كنترل آتش SON-9 ميباشد. برد رادار در حالت كشف هدف 80 كيلومتر و در حالت رهگيري 35 كيلومتر است. KS-19 و نمونه هاي كپي آن قادر به هدف قرار دادن اهداف زميني از جمله تانكها، استحكامات، مواضع، انبارها، نيروهاي پياده دشمن و ناوها ميباشند و بر همين اساس قادر به كارگيري انواع متنوعي از مهمات براي ماموريتهاي مختلف ميباشند. KS-19 به حداقل 20 كشور صادر شده است.
مشخصات KS-19 :
محصول: شوروي (كپي چيني آن با نام Type 59 )
خدمه: 15 نفر
وزن: 11،000 كيلوگرم
طول:9.3 متر
عرض: 2.32 متر
طول لوله: 5.74 متر
زمان استقرار: 7 دقيقه
زمان جابجائي: 6 دقيقه
كاليبر: 100 ميليمتر
زمان سرويس لوله: 2800 تير
نرخ آتش: 10-15 شليك در دقيقه
پيمايش افقي: 360 درجه
نرخ پيمايش افقي: 20 درجه در ثانيه
پيمايش عمودي: منفي 3 تا 89 درجه
نرخ پيمايش عمودي: 12 درجه در ثانيه
زمان واكنش: 12 ثانيه
رادار: برد 80 كيلومتر، برد رهگيري 35 كيلومتر ، فركانس 2.7 تا 2.9 گيگاهرتز
باند فركانس: E
مهمات: Frag-HE, AP-T, APC-T
برد آتش: با سايت روي كشنده، 4،000 متر و با رادار 12،600 متر
وزن مهمات:
Frag-HE 15.61 كيلوگرم
AP-T 15.89 كيلوگرم
APC-T 16 كيلوگرم
سرعت گلوله: 900 تا 1000 متر در ثانيه
نوع فيوز: مجاورتي- زماني
زمان انفجار: 30 ثانيه
منابع:
sinodefence.com
fas.org
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دقیقاً ... ژسه اسلحه سرکشیه و واقعا نابود کننده است ...نقل قول:
البته اگر من تصميم گيرنده بودم پليس را به جاي
شاتگان به ژ-3 مسلح ميكردم
اگه 12 نفر به فاصله یک متر از هم پشت سر هم باایستند و با ژسه بزننشون تمامی اونا رو نابود میکنه و از دوازدهمی میادبیرون ...
سیستمهای موشکی Crotale
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سیستم Crotale EDIR یک سیستم موشکی کوتاهبرد و قابل استفاده در هر وضعیت هوایی است که از آن جهت مقابله با موشکهای ضدکشتی و یا هواپیماهای دشمن که در ارتفاع کم حرکت میکنند، استفاده میشود. این سیستم موشکی توسط شرکت Thomson CSF Matra طراحی و ساختهشده و دارای دو گونهی محرک زمینی و دریایی است.
توسعه
این سیستم در ابتدا معروف به Crotale R440 بود و توسط شرکت Thomson-Houston جهت استفاده در آفریقای جنوبی طراحی شد اما بعدها توجه ارتش فرانسه به این سیستم جلب شد و در دو گونهی زمینی و دریایی مورد استفاده قرارگرفت.
بخش کنترل آتش سیستم از حسگرهای اصلی شناور، سیستم آتش برجک و سیستمی هماهنگکننده تشکیل شدهاست. برجک سیستم تعداد 8 موشک را در محفظههایی ضدآب نگهداری میکند و مخزن سیستم که در پشت برجک قراردارد دارای تعداد 18 موشک میباشد.
نخستین مدل زمینی این سیستم دارای تعداد چهار لانچر بود. جهت افزایش قدرت تحرک و جابهجایی، سیستم برروی شاسی تانک AMX-30 سوارشد. بعدها تعداد لانچرها به شش عدد تغییر یافت. در ارتش فنلاند سیستم برروی خودروی Sisu Pasi نصبشده و دارای تعداد هشت لانچر است.
سیستم Crotale روی تعداد زیادی از شناورها نصبشدهاست به طور مثال در ناوهای محافظ کلاس La Fayette این سیستم با هشت مقر شلیک و در کنار آشیانهی بالگرد نصبشدهاست.
Crotale NG
تولید نوع ارتقایافتهی این سیستم یعنی Crotale NG ( کوتاهشدهی New Generation) در سال 1990 آغازشد. این سیستم از موشکهای جدید VT-1 استفادهمیکند. ویژگیهای این موشکها عبارتانداز: سرعت 3.5 ماخ، برد 11 کیلومتر، سرجنگی 13 کیلوگرم و حداکثر ارتفاع حرکت 6000+ متر. این سیستم دارای رادار داپلر باند S(با برد 20 کیلومتر)، رادار رهگیر باند Ku (با برد 30 کیلومتر)، دوربین گرمایی (با برد 19 کیلومتر)، دوربین CCD (با برد 19 کیلومتر) و سیستم رهگیر لیزری است.
در سال 1999 کرهی جنوبی تصمیم به خریداری تعداد 48 سیستم Crotale NG به ارزش 330 میلیون دلار جهت استفاده در سیستمهای ضدهوایی کوتاهبرد Chunma K-SAM خود گرفت. Chunma از سیستم موشکی Crotale NG و یک شاسی تشکیل شده و به سیستم K200 APC شباهت دارد. در سال 2003 کرهایها مجددا تصمیم به خرید 66 سیستم دیگر به ارزش 470 میلیون دلار گرفتند.
Multi-Shield 100
در سال 2007 نوع جدیدی از این سیستم Crotale NG مجهز به سیستم راداری Shikra در یک نمایشگاه رونمایی شد. این سیستم مجهز به موشکهای Crotale Mk3 VT-1 و رادار Shikra با برد کشف 150 کیلومتر بود. همچنین برد موشکها VT-1 در این سیستم به 15 کیلومتر افزایشیافتهبود.
فنآوری
بخش موشکی سیستم Crotale از سه قسمت تشکیل شدهاست: یک خودرو جهت جابهجایی، یک سیستم شلیک موشک و یک رادار رهگیری که بین دو مقر شلیک قرارمیگیرد. و اما بخش دوم یک بخش نظارت راداری است که روی یک خودرو نصبشدهاست. خودروی راداری دوم قابلیت اتصال شبکهای به چند خودروی لانچر را داراست تا کارایی و دقت ضدهوایی سیستم افزایش یابد. در گونهی Crotale NG هر دو بخش شلیککننده و رادار نظارتی روی یک خودرو نصبشدهاست.
پیشران موشک از سوخت جامد استفادهمیکند و سرعت موشک را در عرض دو ثانیه به سرعت 2.3 ماخمیرساند. موشک سپس طبق اطلاعات راداری مسیر حرکت خود را تعیین میکند و طبق این اطلاعات به سمت هدف حرکت میکند، زمانی که موشک به هدف نزدیک شد فیوز لیزری آن فاصلهی مناسب را تشخیص داده و موشک منفجر میشود.
بخش نظارت راداری و کنترل راداری سیستم دارای برد 20 کیلومتر میباشد همچنین برد سیستم هدایت تلویزیونی 15 کیلومتر میباشد. سیستم هدایت تلویزیونی به صورت منظم از دو دوربین لیزری و عادی استفاده میکند. این سیستم قادر است همزمان تعداد 8 هدف را رهگیری کند. همچنین سیستم توانایی هدف قراردادن اهدافی متنوع مانند هلیکوپترهای ساکن تا اهداف مانند جنگندههای با سرعت بالای 2 ماخ را داراست. بخش لانچر سیستم قادر است به سیستمهای راداری و یا لیزری دیگر نیز متصل شود و از دادههای آنها جهت رهگیری هدف استفادهکند.
گونهها
R440 Crotale
نوع اصلی و پایهای سیستم Crotale SAM system است که در دو نوع زمینی و دریایی ساختهشدهاست. تا کنون تعداد 330 سیستم و هزاران موشک از این گونه ساختهشده و به بیش از 15 کشور جهان صادر گردیدهاست.
HQ-7
این گونه در واقع حاصل مهندسی معکوس چینیها روی سیستم Crotale است. اخیرا نوع جدید این سیستم یعنی HQ-7A/FM-90 توسط چینیها ساختهشدهاست.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
R460 SICA Shahine
شرکت Thomson-CSF (در حال حاضر شرکت Thales) نوعی خاص از سیستم را برای کشور عربستان سعودی طراحی کرده که به Shahine معروف است. ساخت این گونه در سال 1980 صورت گرفت. تفاوتی که بین Shahine و گونهی اصلی وجود دارد در خودروی حامل و تعداد مقرهای شلیک (شش به جای چهار) است. این گونه جهت حفاظت از واحدهای زرهی ارتش عربستان سعودی ساختهشدهاست. در جریان آزادسازی کویت در فوریهی 1991، Shahine جز اولین خودروهایی بود که به منطقه اعزام شد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این گونه در واقع نوع ارتقایافته یا New Generation سیستم است که اولین بار توسط ارتش فنلاند به کار گرفتهشد. قیمت هر واحد از این گونه حدودا هشت میلیون یورو (بدون احتساب قیمت خودروی حامل) میباشد. یونان استفادهکنندهی دیگر این گونه است، این کشور در سال 1998 یک بیلیون فرانک فرانسه جهت خریداری 11 واحد از این هزینهکرد که نه واحد به نیروی هوایی و دو واحد به نیروی دریایی تحویل دادهشد. در سال 2002 قیمت هر واحد 12 میلیون یورو اعلام شد.
Crotale Mk.3
در 15 ژانویهی 2008 فرانسه نوع جدید سیستم Crotale یعنی Crotale Mk.3 را در مرکز آزمایشات موشکی CELM واقع در Biscarrosse آزمایش کرد. در این آزمایش سیستم Crotale Mk.3 با استفاده از موشکهای VT1 هدف فرضی را که در ارتفاع 970 متری و فاصلهی 8 کیلومتری قرارداشت را در عرض یازده ثانیه مورد اصابت قرارداد. بعدها در 31 ژانویهی 2008 سیستم هدف دیگری را که در ارتفاع 500 متری و فاصلهی 15 کیلومتری قرارداشت را در عرض 35 ثانیه مورد اصابت قرارداد.
استفادهکنندگان
کشورهای مختلفی جز استفادهکنندگان سیستم Crotale و یا Crotale NG هستند که از جملهی آنها میتوان به کشورهای بحرین، مصر، فنلاند، فرانسه، یونان، کرهی جنوبی، عمان، مراکش، پاکستان، فیلیپین، امارات متحدهی عربی، عربستان سعودی و آفریقای جنوبی اشارهکرد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منبع:
کد:http://en.wikipedia.org/wiki/Crotale_missile
زیر دریایی استراتژیک اتمی کلاس 941 تایفون یا اکولا
قبل از هر چیز یاداوری میکنم 971 Akula /II class با این کلاس تفاوت دارد .
این زیر دریای همانند کلاس دلتا جزو زیردریاییهای استراتژیک روسیه محسوب میشود .
یکی از ویژگیهای این زیر دریایی وجود سیستم موشک انداز D-19 است که زیردریایی را قادر به پرتاب موشکهای بالستیک R-20 با سوخت جامد و برد 10 هزار کیلومتر مینماید .
تعداد موشکهای قابل حمل این زیر دریایی 20 فروند میباشد اما نکته تمایز ان نسبت به کلاس دلتا وجود 20 مقر پرتاب است ( دردلتا 16 مقر وجود داشت که همزمان قادر به پرتاب بودند )
از ویژگیهای جالب زیر دریایی یخ شکن بودن ان است . بدنه ان طوری طراحی شده که بتواند در زیر ابهای یخ بسته قطبی حرکت کرده و در صورت لزوم یخها را بشکند و به سطح اب بیاید . این شکستن یخ توسط باله سکان مانند در انتهای زیردریایی انجام میشود و ان را با نوعی از الیاژ محکم ساخته اند تا بتواند یخهای سطح اب را بشکند .
اخیرا نیروی دریایی روسیه زیر دریاییها به سیستم موشکی SS-NX-30 Bulava مجهز نموده است و دارای 4 مقر اژدر 630 میلیمتری و 2 مقر اژدر 533 میلینتری است و سیستم پیشرفته هیدرو اکوستیک SLOPE بر روی ان نصب شده که در یک زمان قادر به رهگیری 10-12 شناور دشمن میباشد .
زیردریایی های کلاس 941 تایفون بزرگترین زیردریاییهای اتمی دنیا محسوب میشوند و از این حیث رکورددارند. این زیردریایی هم مانند برخی دیگر از زیردریاییهای اتمی ساخت صنایع کشتی سازی Severodvinsk روسیه است . روسیه هم اکنون 3 زیر دریایی از این کلاس در اختیار دارد که همگی در دریای شمال مشغول خدمتند . ابتدا قرار بود 6 فروند ازاین زیردریایی پیشرفته ساخته شود که به دلیل مسایل اقتصادی 3 فروند ان کنسل شد . 3 فروند حاضر نیز طی سالهای 1981 تا 1989 تحویل نیروی دریایی شدند .
در سال 2005 هر 3 فروند به سیستم پرتاب موشک TK-208 برای پرتاب موشکهای TOPOL-M مجهز شده اند . انتنها و سیستم ماهواره ای طوری طراحی شده اند که از عمق 400 متری و زیر یخ قادر به برقراری ارتباط باشد .
مشخصات کلی :
حداکثر وزن روی اب : 24500 تن
حداکثر وزن زیر اب : 48000 تن
سرعت روی اب : 12-16 گره
سرعت زیر اب : 25-27 گره
حداکثر عمق قابل تحمل : 500 متر
طول : 172 متر
عرض : 23.3 متر
ابخور: 11.5 متر
موتور: دو راکتور هر کدام به قدرت 200 مگاوات – راکتور ابی – و قدرت هر یک 50 هزار اسب بخار – توربینهای بخار- چهار توربو ژنراتور هریک به قدرت 3200 کیلو وات و دو ژنراتور دیزلی هریک به قدرت 800 کیلو وات
پیشبرنده : دو پروانه 7 تیغه
پرسنل : 150 نفر
استقامت در زیر اب به مدت 120 روز متوالی بدون هواگیری
تسلیحات :
20 موشک بالستیک RSM-52 (SS-N-20) با برد 8300 کیلومتر و دقت 500 متر دارای 10 کلاهک 100 کیلوتنی – از سال 2005 بوسیله 20 موشک SS-NX-30 Bulava جاگزین شده اند .
22 موشک 81R (SS-N-15) یا Vodopad (SS-N-16)
4 مقر 533 میلیمتری اژدر از نوع VA-111 و 2 مقر 630 میلیمتری
سیستمهای الکترونیک :
سونار دارای سیستم active/passive
رادار سطحی باند I/J
سیستم ESM (electronic support measures ) برای اخطار و جستجو
تجهیزات مخابراتی :
انتن رادیویی – ماهوارهای برای استراق سمع و دریافت و ارسال پیام از اعماق زیاد ( 400 متر ) و زیر یخ
زیردریاییهای فعال : 3 فروند همگی در دریای شمال .
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زیردریایی های کلاس تایفون نیروی دریایی روسیه جزءکلاس زیردریایی های اتمی حامل موشکهای بالستیک قاره پیما هستند.
این زیردریایی ها بزرگترین زیردریایی های هستند که تا به حال ساخته شده اند.این زیردریایی ها درشرکت کشتی سازی سوردونیسک دردریای سفید ودرنزدیکی منطقه آرچانجلساخته شده اند.اولین فروند ازمجموع 6فروند زیردریایی این کلاس با شماره تی کی208درسال1981 سفارش داده شد.سفارش بعدی مربوط به زیردریایی با شماره تی کی 202است که درسال1983 داده شده است.زیردریایی های بعدی عبارت اند از: تی کی 12 در1984 وتی کی 13 در1985وتی کی17 در 1987وتی کی 20 در1989.این زیردریایی ها درناوگان شمال روسیه درمنطقه لیستا گوبا مستقرشده اند.
ازاین 6 فروندزیردریایی تنها دوفروند(تی کی 17 وتی کی 20) عملیاتی هستند.زیردریایی تی کی 208درسال 2002 تغییر کاربری داده شد وبعدازتعمیربه عنوان زیردریایی آزمایشی استفاده میشود.زیردریایی های تی کی 12 وتی کی 13غیرفعال هستند ومنتظراوراق شدن هستند.با کمک مالی ازطرف ایالات متحده آمریکا!!!سوخت اتمی زیردریایی تی کی202 راخارج کردند وآن رابرای استفاده مجددیا ذخیره طولانی مدت آماده کردند.
طراحی:
زیردریایی های کلاس تایفون ازطراحی بدنه چندبخشی بهره می برد. سازه اصلی زیردریایی ازدوبخش وهرکدام ازاین دوبخش ازاصلی از پنج بخش تشکیل شده است.بدنه زیردریایی بامواد جاذب صدا پوشانده شده است.دراین زیردریایی 19بخش وجودداردکه شامل اتاق کنترل اصلی واتاق کنترل کنترل اصلی وبخشهای حمل تجهیزات الکترونیکی میباشد که دربالای بدنه اصلی ودرپشت پرتاب کننده موشکها قراردارد.
درطراحی این زیردریایی شرایطی مانندحرکت درزیریخ وشکستن یخ نیزلحاظ شده است.این زیردریایی ها دارای یک دکل پیشرفته با رویی افقی است که بعدازنصب بدنه برروی آن نصب میشود.
دماغه زیردریایی به صورت افقی ونیم دایره است وقابلیت انقباض به داخل رادارد.سیستم جمع آوری اطلاعات شامل دوپیرسکوپ که یک عددآن مخصوص فرمانده ودیگری مخصوص سایرخدمه ومسافت سنج دریایی رادیویی وراداروسیستم ارتباطات رادیویی وسیستم جهت یاب ومسیریاب است.این سیستمها دربدنه محافظت شده ای قراردارند.
بدنه زیردریایی باموادتقویت شده ای که برای شکستن یخ به کارمیرود پوشانده شده است.بیشترین عمقی که این زیردریایی ها توان رفتن به آن رادارند عمق 400 متری است.سرعت آن درسطح آب 12 ناتیکال مایل و25 ناتیکال مایل درزیرآب است.این زیردریایی توانایی سپری کردن 120روزدردریا رادارد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[IMG] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [/IMG]
توپ ضدهوایی 35 میلمیتری اورلیکن
حماسه های بسیاری درباره شجاعت خلبانان جان برکف نیروی هوایی در دفاع از حریم هوایی کشور عزیزمان در رویارویی با متجاوزان عراقی نوشته شده اما تا به حال به سلحشوران نیروی هوایی که بر روی زمین و با استفاده از توپهای ضدهوایی -و صد البته با تکیه بر نیروی ایمان- خلبانان دشمن را به ستوه می آوردند و ناامید روانه پایگاهشان می کردند کمتر توجه شده است. نگاهی کوتاه به توپ ضدهوایی اورلیکن بیاندازیم و یادی کنیم از دلاورمردانی که این توپها را عبادتگاه خود ساخته بودند. شیرمردانی که همواره یادشان در نزد مردم ایران گرامی است...
در سال 1952 شرکت اورلیکن سوئیس کار طراحی توپهای ضدهوایی جدیدی را برای جایگزین کردن توپهای 20 میلمیتری دوران جنگ جهانی دوم آغازکرد. طراحان این شرکت حساب کردند که کالیبر 35 میلیمتر می تواند مناسبترین گزینه برای چنین توپی باشد. چند طرح مختلف توسط اورلیکن آزمایش شد تا سرانجام، توپ جدیدی با نام مارک323 و کالیبر 35 میلیمترعرضه شد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یک طرح شماتیک از توپ 35 میلیمتری ضدهوایی اورلیکن
شرکت "کونتراوس" برای هدایت آتش این توپ جدید یک رادار کنترل آتش به نام "سوپرفلدرماوس" تولیدکرد. این سیستم هدایت آتش در حقیقت از ترکیب یک رادار جستجو باند ئی/اف به همراه یک رادار هدفگیری پالس-دوپلر باند جی تشکیل شده بود. مجموعه هدایت آتش سوپرفلدرماوس بر روی یک کانتینر 4 چرخ قرارگرفته بود. برد این رادار 15 کیلومتر بود و بعدها در توپ خودکششی "گپارد" نیز بکارگرفته شد. سوپرفلدرماوس برای کشف و هدفگیری هواگردهایی که در ارتفاع پایین پرواز می کنند مناسب است و نمونه های به روز شده آن توانایی کشف انواع پهپادها و موشکهای کروز را نیز دارند.
در اواخر دهه 70 سیستم هدایت آتش دیگری با نام "اسکای گارد" برای هدایت آتش توپهای 35 میلیمتری اورلیکن توسعه یافت. این سیستم عبارت بود از یک رادار جستجوی پالس-دوپلر و یک رادار هدفگیری و یک نمایشگر تلویزیونی. این سیستم نیز در درون یک کانتینر قرارداشت و یک مولد برق کوچک انرژی مورد نیاز مجموعه را تامین می کرد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رادار کنترل آتش اسکای گارد
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نحوه اتصال توپهای اورلیکن به رادارهدایت آتش اسکای گارد. همان گونه که در تصویر مشخص است هر اسکای گارد وظیفه هدایت دو قبضه توپ را برعهده دارد.
توپ اورلیکن -برای ایجاد چتر پدافند هوایی متحرک در میدان نبرد- بر روی بدنه تانکهای لئوپارد و تی-55 نیز نصب شد. توپهای خودکششی گپارد در حقیقت ترکیبی از بدنه تانک لئوپارد و توپ اورلیکن می باشند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
توپ خودکششی ضدهوایی گپارد ساخت آلمان. انتخاب توپ اورلیکن توسط کشوری که خود دارای بهترین کارخانه های توپ سازی مانند موزر و کروپ می باشد اثبات کننده کیفیت توپهای کارخانه اورلیکن است.
در سال 1980 یک نمونه به روز شده از توپ اورلیکن تولید شد. این توپ دستگاه نشانه روی بهبودیافته ای داشت و می توانست توسط سیستمهای هدایت آتش دیجیتال شلیک شود. چند سال بعد نمونه سوم توپ اورلیکن ساخته شد که دارای دستگاه روغنکاری خودکار و صفحات زره برای خدمه بود.
در سال 1985 یک نمونه دیگر از توپ ضدهوایی اورلیکن به بازار عرضه شد که دارای کامپیوتر هدایت آتش "گانکینگ3دی" و یک فاصله یاب لیزری بود.
توپ 35 میلیمتری اورلیکن می تواند از انواع گوناگون مهمات استفاده کند. در میان این مهمات می توان به گلوله های با قدرت انفجاری بالا، گلوله های رسام، گلوله های ضدزره و گلوله های ضدموشک اشاره کرد. گلوله های ضدموشک ساخته شده برای توپ 2 لول اورلیکن مانند گلوله های بکار رفته در تفنگهای شات گان می باشد. این گلوله دارای 152 ساچمه سخت از جنس تنگستن است و در صورت اصابت کردن آن به موشک دست کم می تواند سیستمهای راداری و کنترلی موشک را از کابیاندازد.
در ژانویه 2008 وزیر دفاع ایران -سردار مصطفی محمد نجار- اظهارداشت که ایران توانسته است توپ 35 میلیمتری اورلیکن را به همراه سیستم هدایت آتش آن در داخل کشور تولید کند.
صنایع نظامی چین اجازه ساخت توپ و اسکای گارد را به دست آورده و آن را با نام تایپ90در کشور خود تولید می کنند
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
توپ 35 میلمیتری ساخته شده توسط ایران (معروف به توپ سماوات) در حال شلیک آزمایشی
خدمه
هر رسد آتشبار ضدهوایی اورلیکن شامل یک رادار کنترل آتش و 2 قبضه توپ می باشد و رادار کنترل آتش وظیفه هدایت هر دو قبضه را برعهده دارد. خدمه هر توپ عبارتند از: رئیس توپ، متصدی مولد برق، تیرانداز(هدفگیر)، خرج گذار سمت راست، خرج گذار سمت چپ، مهمات بیار سمت راست، مهمات بیار سمت چپ. 5 نفر خدمه نیز مسئول بکارگیری اسکای گارد در اتاقک کانتینر رادار هستند. یک نفر افسر تیر وظیفه سرپرستی این 19 نفر را برعهده دارد. افسر تیر با استفاده از یک وسیله ارتباطی می تواند هدایت هر یک از توپها یا هر دو توپ را برعهده رادار هدایت آتش بگذارد یا توپها را از رادار جدا کرده و در اختیار خدمه قراردهد تا هدفگیری و شلیک آنها به صورت دستی انجام شود.
تاریخچه عملیاتی
در جنگ فالکلند(1982م) آرژانتینی ها از هر دو سیستم سوپرفلدرماوس و اسکای گارد برای هدایت آتش توپهای اورلیکن خود بهره گیری می کردند. در روز 4 می 1982 اسکای گارد توانست یک فروند هواپیمای "سی هاریر" نیروی دریایی سلطنتی را در جزیره "گوسه گرین" از آسمان به زیربکشد. درنتیجه، خلبانهای انگلیسی تاکتیک خود را عوض کردند و سعی می کردند که خود را از برد توپهای ضدهوایی آرژانتین دور نگه دارند. در روز 27 می و در همان جزیره بازهم یک فروند هواپیمای انگلیسی توسط اورلیکنهای آرژانتین ساقط شد اما اینبار قرعه فال به نام یک هاریر نیروی هوایی سلطنتی افتاد.
مدافعین آرژانتینی در نبرد گوسه گرین از آتش مستقیم این توپها برای مقابله با چتربازان بریتانیایی استفاده کردند. در روزهای 31 می و 3 ژوئن انگلیسیها سعی کردند تا با استفاده از موشکهای ضدتشعشع رادارهای اسکای گارد را از دور خارج کنند که در نتیجه این حمله یکی از اسکای گاردها از کار افتاد. در روز 12 ژوئن یک فروند هاریر دیگر بر فراز "ساپرهیل" آسیب دید که حدس زده می شود توسط گلوله های اورلیکن مورد اصابت قرارگرفته است. کمی بعد این هواپیما از سرویس خارج شد. یک بار دیگر آتش مستقیم اورلیکنها در "وایرلیس" و تنها چند ساعت قبلا از تسلیم شدن آرژانتین به کمک مدافعین شتافت.
در انتهای جنگ، بریتانیا توانست 15 قبضه از توپهای آرژانتین را به همراه 6 دستگاه رادار اسکای گارد و 1 دستگاه رادار سوپرفلدرماوس به غنیمت بگیرد.
اما ایران بیشترین استفاده را از توپهای پدافندهوایی اورلیکن برده است. در اواخر دهه 40 شمسی مسئولان وقت نیروی هوایی شاهنشاهی تصمیم گرفتند که پدافند هوایی را تحت واحد جدید و مستقلی سازماندهی کنند. تعدادی از متخصصین به مطالعه سیستمهای پدافند هوایی آن زمان پرداختند و در نهایت -با توجه به شرایط جغرافیایی ایران و تضمین پشتیبانی فنی از طرف سوئیس- توپ اورلیکن و رادار اسکای گارد را برای این منظور مناسب تشخیص دادند.
در سال 1348 اولین پرسنل نیروی هوایی از میان افسران با کفایت این نیرو انتخاب شدند تا برای دیدن دوره های فنی و نگهداری توپ اورلیکن به سوئیس اعزام شوند. این گروه پس از بازگشت به ایران به آموزش دیگر افسران و درجه داران برگزیده نیروی هوایی پرداختند. در نتیجه هنگامی که توپ ها و رادارها به همراه مستشاران سوئیسی وارد ایران شدند این افراد توانستند در کمترین مدت توپها را عملیاتی کرده و تمرینهای هدفگیری خدمه را آغازکنند.
در سال 1353 و پس از بالاگرفتن درگیری های مرزی بین ایران و عراق و حمایت محمدرضا پهلوی از ملامصطفی بارزانی، تعدادی از توپهای اورلیکن به منطقه درگیری اعزام شدند و برای اولین بار توانستند توانایی های خود را به اثبات برسانند. مجهز نبودن نیروی هوایی عراق به موشکهای ضدتشعشع سبب شد تا اورلیکنها تلفات سنگینی به این نیرو وارد کنند و به گفته بعضی ناظران این توپها توانستند در حدود 50 فروند هواگرد عراقی را در این درگیریها هدف قرارداده یا ساقط کنند. پس از درگیرهای مرزی با عراق، تعدادی از توپهای اورلیکن برای مقابله با چریکهای ظفار و حمایت از سلطان قابوس به عمان فرستاده شدند.
در سال 1980 عراق به صورت ناجوانمردانه به ایران حمله کرد و شعله های جنگی نابرابر به مدت 8 سال شعله ور گشت. در 2 سال ابتدای جنگ توپهای اورلیکن بارها توانستند هواپیماهای متجاوز عراقی را ساقط کنند. در نتیجه، صدام حسین دست به دامان شوروی(سابق) شد و روسها -با جود اینکه در ابتدای جنگ اعلان بی طرفی کرده بودند- شروع به بازسازی و تغذیه مجدد نیروی هوایی عراق با هواپیماها و تجهیزات مدرنتر کردند. از جمله تجهیزاتی که در آن زمان در اختیار عراق قرارگرفت موشکهای ضدتشعشع "کااچ-28" بود.
حال، نیروی هوایی عراق می توانست با خیال راحت رادارهای اسکای گارد را هدف قراردهد و توپهای اورلیکن را از کار بیاندازد. اما به کارگیری این موشکها نتوانست باعث عقب نشینی خدمه جان برکف توپها شود. مسئولان وقت نیروی هوایی با تغییر تاکتیک به جنگ هواگردهای دشمن رفتند. قرار شد تا رادارهای اسکای گارد خاموش شده و خدمه به صورت چشمی هدفگیری توپها را انجام دهند.
تا انتهای جنگ، توپهای اورلیکن آسمان ایران را برای جنگنده-بمب افکنهای عراق ناامن کرده و چون خاری در چشمان خلبانهای نیروی هوایی عراق بودند. توپهای اورلیکن و خدمه رشید آنها -مخصوصا در طی جنگ شهرها و حملات هوایی عراق به مردم غیرنظامی- نقش موثری در دفاع از شهرها و نقاط حیاتی کشور داشتند. آمار دقیقی از تعداد هواپیماهای ساقط شده توسط این عزیزان در دست نیست ولی بعضی از آگاهان نظامی تعداد هواپیماها و بالگردهای ساقط شده عراقی را بیش از 100 فروند تخمین می زنند.
در سال 2007؛ 9 سرباز آفریقای جنوبی در اثر گیرکردن و انفجار لوله توپ اورلیکن کشته شدند و 14 نفر دیگر زخمی شدند. این حادثه در طی یک تمرین آموزشی اتفاق افتاد. آفریقای جنوبی دلیل این حادثه را یک اشکال مکانیکی و شرکت سازنده بی تجربگی خدمه و عدم انجام موارد ایمنی از سوی آنان می دانند.
به کارگیرندگان
توپ 35 میلیمتری اورلیکن از همان ابتدا بازار خارجی بسیار خوبی به دست آورد و در حال حاضر پس از گذشت نزدیک به نیم قرن در حدود 30 کشور از آن استفاده می کنند. آرژانتین، آلمان، آفریقای جنوبی، اسپانیا، اتریش، اکوادر، امارات عربی متحده، ایران، اندونزی، باهاما، برزیل، بریتانیا، پاکستان، تایوان، ترکیه، چین، رومانی، ژاپن، سوئیس، شیلی، عمان، عربستان سعودی، فنلاند، قبرس، کره جنوبی، کویت، کامبوج، کانادا، مالزی، مصر، یونان کشورهای هستند که اورلیکن را برای دفاع از حریم هوایی خود انتخاب کرده اند. همانطور که ذکرشد انگلیس نیز تعدادی از اورلیکنهای آرژانتین را به غنیمت گرفت که درحال حاضر از 4 دستگاه رادار اسکای گارد برای مراقبت حریم هوایی خود استفاده می کند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
توپ 35 میلیمتری اورلیکن مشخصات
وزن 6700 کیلوگرم
طول 7.8متر
طول لوله 3.15متر
کالیبر 35میلیمتر
حمل 4 چرخ یدک کش
ارتفاع 5- تا92+ درجه
چرخش 360 درجه
نرخ آتش 550 گلوله در دقیقه
سرعت دهانه 1.175متر/ثانیه
بردمؤثر 4000متر
خشاب 7خشاب با 19 فشنگ
بار مبنی توپ آماده شلیک 2500 فشنگ
رضاکیانی موحد/علیزاده
منبع مجله جنگ افزار