اختلال شخصیت وسواسی- جبری
اختلال شخصیت وسواسی- جبری (Obsessive-Compulsive Personality Disorder)
نگاه اجمالی
شخصیتهای وسواسی- جبری به عنوان ماشینهای زنده توصیف شدهاند. ویژگی آنها پافشاری روی انجام درست کارها ، سرسختی ، انعطاف پذیریکمال گرایی افراطی، تمرکز بر روی جزئیات و بیتصمیمی و تردید است. فکر و ذهن این بیماران را مقررات ، نظم ، دقت در نظافت ، تمرکز بر روی جزئیات پر کرده است. آنها چنان در جزئیات موضوع غرق میشوند که اصل ماجرا را فراموش میکنند.
برای این بیماران کنترل رفتار و محیط خود بسیار مهم است و بنابراین هر چیزی که برنامهریزی معمول آنها را تهدید یا به خطر اندازد اضطراب شدید را در آنان بوجود میآورد، در نتیجه برای رفع این اضطراب آداب ، رفتارها و برنامههای وسواسی بیشتر به زندگی خود و دیگران وابسته به او (مثل همسر و فرزندان) تحمیل میکنند. شوخی برای این بیماران معنی ندارد و غالبا رفتار و خلقشان بسیار جدی و رسمی است، بدین ترتیب وقتی وارد زندگی خانوادگی آنها میشوید احساس میکند در یک پادگان نظامی هستید که کوچکترین خطا شدیدترین برخورد را در پی دارد.
یک مثال
آقای جوادی از دوستش آقای احمدی دعوت کرده بود که او را در بازدید از خانهای که قصد خریدش را دارد همراه کرده و با ارائه نظرش او را در انتخاب و خرید خانه کمک کند. وقتی که به ساختمان مورد نظر رسیدند آقای احمدی از همان دمدر مثل یک کارشناس عمران بررسی خانه را شروع کرد. او ابتدا دستگیره در ورودی ، سپس پلهها و بعد نردهها و بعد...را بررسی کرد. و در مقابل هیچ توجهی به حرفهای آقای جوادی که از او میخواست وقتتش را سر جزئیات کم اهمیت تلف نکند، نمیکرد.
او حدود 3 ساعت خانه را از اول تا پشت بام بررسی کرد و در آخر وقتی آقای جوادی از او پرسید: نظرت در مورد خانه چیست؟ گفت: حقیقتش مطمئن نیستم که خانه خوبی است یا نه؟
ملاکهای تشخیص اختلال شخصیت وسواسی - جبری
الگوی مستمر اشتغال ذهنی به نظم و ترتیب ، کمال طلبی ، کنترل روانی و بین فردی به بهای از دست دادن انعطاف پذیری ، صراحت و کارایی که در اوایل بزرگسالی شروع میشود و در زمینههای گوناگون وجود دارد برای تشخیص وجود چهار (یا بیشتر) علامت از علائم زیر ضروری است:
- اشتغال ذهنی با جزئیات ، اصول ، فهرستها ، ترتیب ، سازمان یا برنامه ، به گونهای که نکته اساسی فعالیت گم میشود.
- کمال طلبی به حدی که در تکمیل امور تداخل نماید (مثلا بدلیل اینکه معیارهای بسیار محدود او قابل وصول نیست قادر به تکمیل طرح نمیباشد.).
- علاقهمندی مفرط به کار و کارایی به بهای کنار گذاشتن فعالیتهای تفریحی و رفت و آمد با دوستان (بدون ضرورت اقتصادی واضح).
- در مورد اخلاقی و رعایت ارزشها بیش از حد جدی و وظیفه شناس ، دقیق و انعطاف ناپذیر است (بدون رابطه با همانندسازی فرهنگی یا مذهبی).
- از دور انداختن اشیا فرسوده و بیارزش ، حتی اگر فاقد ارزش بوده باشند، ناتوان است.
- تردید در تفویض امور یا همکاری با دیگران ، مگر اینکه آنان تسلیم مطلق روش او در انجام امور باشند.
- خست در خرج پول برای خود یا دیگران ، پول از نظر آنان چیزی است که باید برای بحرانهای آینده پس انداز شود.
- ابراز سرسختی و عدم انعطاف.
تشخیص افتراقی اختلال شخصیت وسواسی - جبری
اختلال وسواسی - جبری (Obsessive-Compulsive Disorder)
اختلال وسواسی- جبری جزئی از اختلالات اضطرابی (Anxiety Disorders) بوده و در محور I کدگذاری میشود و برای تفکیک آن از اختلال شخصیت وسواسی- جبری توجه به این نکته مهم است که اعمال ، رفتار و تفکر وسواسی در اختلال شخصیت وسواسی در تمام زمینههای اجتماعی-شغلی وجود دارد ولی در اختلال وسواسی – جبری به چند جنبه اجتماعی-شغلی محدود است (مثل وسواس شستشو یا نظافت).
درمان
روان درمانی
برخلاف سایر اختلالات شخصیت در اختلال شخصیت وسواسی- جبری فرد میداند که بیمار است و خودش برای درمان اقدام میکند. رفتار درمانی و گروه درمانی
دارو درمانی
همراه با روان درمانی استفاده از دارو درمانی میتواند مفید باشد. ولی در مورد اینکه چه داروهایی میتواند بهترین اثر را داشته باشد، اطلاع دقیقی در دسترس نیست. از این داروهاکلونازپام (Klonopin) که یک بنزدویازیین ضد تشنج است و همچنین کلومیپرامین (Afranil) و فلیوکزتین (Prosaic) میتواند مفید واقع شود.
تاریخچه ی آزمون های رفتاری
اقدامات اولیه در ایجاد آزمونهای رفتاری
درست است که آزمونها مبدا تاریخی بسیار تازهای دارند، اندیشه شناخت انسانها و پیبردن به خصوصیات و ویژگیهای روانی و رفتاری افراد قدمت طولانی دارد. با توجه به تفاوتهای افراد و برآورد آنها ، دست زدن به آزمایشهای مختلف به این منظور را میتوان لابلای کتابهای مختلف مذهبی ، تاریخی و حتی ادبی پیدا کرد. در تورات کتاب آسمانی یهودیان آمده است: برای سرکوبی دشمنان فقط سربازانی را برگزین که بتوانند بدون خم کردن زانو ، از چشمه آب بنوشند.
شاگردان اصناف قرون وسطی میبایستی آزمایشهای متعددی را میگذراندند تا بتوانند به عنوان استاد در شغل خود شناخته شوند. هر چند تقریبا تا یک قرن پیش نه از روان سنجی حرف میزدند و نه از فنون مربوط به آزمونهای رفتاری ، اما عموما برای مقاصد خود ضوابط و شرایطی را در نظر میگرفتند که بیشباهت به روشها و رویههای فعلی آزمونهای رفتاری نیست.
ظهور روان شناسی تجربی و نقش موثر آن در ایجاد آزمونهای رفتاری
ریشه آزمونها با ریشه روان شناسی تجربی در هم آمیخته است. در واقع اولین قدمهایی که برای اندازهگیری مسائل رفتاری برداشته شده در آزمایشگاهها بوده است. میتوان گفت که ریشه این اقدامات و این تلاشهای روان سنجی نیز به قرن نوزده میرسد. اولین آزمایشگاه روان شناسی تجربی در سال 1879 توسط ویلهم و ونت در شهر لایپزیک آلمان تاسیس شد. میتوان ادعا کرد که آزمونهای رفتاری نیز در همین آزمایشگاه متولد یا بارور شدند.
فکر اندازه گیری صحیح پدیدههای رفتاری و روانی ، به ایجاد فنون مناسب و تهیه هنجارها ، همه اولین مرحله تهیه آزمونها را تشکیل میدادند. اولین تلاشهای آزمایشگاهی به بررسی فرآیندهای رفتاری و روانی تحقیقات و آزمایشات گالتون او را به اندازه گیری استعدادهای فردی هدایت کرد. کتاب او با عنوان انسان سنجی یا اندازه گیری تواناییهای مختلف انسان شهرت بسیاری پیدا کرد.
شروع واقعی آزمونهای روانی و رفتاری
در سال 1890 بود که اصطلاح تستهای رفتاری برای اولین بار وارد روان شناسی شد. این اصطلاح بطور غیر منتظره اشاعه پیدا کرد و در تمام زبانها معادلی برای آن بوجود آمد. در سال 1896 آلفردبینه و ویلیام هانری مقالهای در مجله روان شناسی منتشر کردند و در آن اثر آزمونهای موجود را که به نظر آنها فقط اعمال بسیار ساده و پایین ذهن را اندازه میگرفتند مورد انتقاد قرار دادند. آنها برای اندازهگیری استعدادهای واقعی ذهن ، آزمونهایی را که به رفتار زندگی واقعی نزدیکتر بود پیشنهاد کردند.
آزمونی که آلفرد بینه با هدف اندازه گیری هوش تهیه کرد، در واقع اولین سری آزمونهای روانی به معنای امروزی کلمه را تشکیل میدهد. این مقیاس که برای اولین بار در سال 1905 منتشر شد، به رغم نقایصی که دارد، تاریخ شروع واقعی آزمونهای روانی را نشان میدهد. این مقیاس از نظر اندازهگیری رشد ذهنی الهام بخش سایر روان شناسان و مولفان آینده بوده است. بر این اساس آلفرد بینه را پدر آزمونهای روانی نامیدهاند.
تکامل و گسترش آزمونهای رفتاری
اثر بینه و شکل تجدید نظر شده آن با عنوان آزمونهای استفرد - بینه بطور سریع و گستردهای در تمام کشورها نفوذ کرد و ترجمهها و انطباقهای متعددی از آن به عمل آمد. تا جنگ بین الملل اول ، جنبش تهیه آزمونهای رفتاری در بسیاری از کشورها مخصوصا در آمریکا رونق یافت. ثرندایک و ترمن ، ویپل ، فریمن ، کال واتیس از جمله روان شناسانی هستند که فعالانه در گسترش آن کوشیدهاند. به علاوه دو مرکز کاملا فعال ، یکی در دانشگاه کلمبیا واقع در نیویورک و دیگری در دانشگاه شیکاگو بوجود آمد. تعداد قابل ملاحظه کتابها و تحقیقات دوام استثنایی جنبش آزمونهای رفتاری را در این کشور به اثبات میرساند.
ایجاد آزمونهای گروهی
در سال 1917 قدم مهم دیگری در زمینه پیشرفت آزمونها برداشته شد و اما این قدم در مورد فنون اجرایی آزمونها بود. بدین ترتیب که آزمونهای روانی را به گروهی بر روی سربازان آمریکایی که در حال اعزام به اروپا برای شرکت درجنگ بودند اجرا کردند. البته این نوع آزمایش چندان تازگی نداشت. پیش از آن ثراندایک و ابینگهاوس کارهایی را در این زمینه انجام داده بودند. آزمونهای ارتش که در جریان جنگ بین الملل روم مورد تجدید نظر قرار گرفت و تکامل یافت نقطه شروع آزمونهای گروهی را تشکیل میدهد.
ایجاد آزمونهای شخصیت
آخرین مرحله تلاش در تهیه آزمونهای رفتاری مربوط به تهیه آزمونهای شخصیت بود که مساله را قدری پیچیدهتر و مستلزم بررسیهای عمیقتر مینمود. در آزمونهای شخصیت بیشتر جنبههای کاملا کیفی ، غیر شناختی ، ناپایدار و سیال رفتارهای فردی مورد مطالعه قرار میگیرد. با وجود اینکه حدود چهل سال از شروع ساخت آزمونهای شخصیت میگذرد، آزمونهای متعدد و کاملتری در این زمینه تهیه و عرضه شده است.
ظهور و روش جامعه سنجی
این روش در سال 1934 با انتشار کتابی از مورنو پزشک و فیلسوف رومانی که از سال 1925 به آمریکا مهاجرت کرده بود بوجود آمد. جامعه سنجی موجودیت خود را مدیون تحقیقی است که در حومه شهر وین به علت نزاع فراوان بین همسایگان انجام گرفته بود. این تحقیق توانسته بود افرادی را که برای بعضی مردم یا برای اکثریت مردم غیر قابل تحمل بودند تشخیص دهد. روش جامعه سنجی به بررسی رفتارهایی میپردازد که در داخل اجتماع و گروه معنی پیدا میکنند.
وضع کنونی آزمون های رفتاری
تحول روشهای تشخیص فردی از کارها و اقدامات مختلف شروع شده است و بتدریج توانسته است از چهار دیواری آزمایشگاه وارد زندگی واقعی شود. این روشها که ابتدا در مورد کودکان بکار رفتهاند، در حال حاضر رواج کامل پیدا کرده و برای گروههای سنی مختلف کاربرد پیدا کرده اند. توانستهاند جنبههای مختلفی از رفتار را مورد بررسی قرار دهند، به شیوههای کاملتری اجرا شوند و نقایص اولیه را تا حدودی رفع نمایند. این روشها از مدرسه و از موسسات تربیتی به زمینه کاملا متفاوت نفوذ کرده است. بطوری که امروزه در کلینیکهای پزشکی ، مشاوره ، سربازخانهها ، زندانها ، میادین ورزشی ، کارخانهها و مراکز استخدامی گسترش یافته و مورد استفاده قرار میگیرند.
کم خوابی..بی خوابی..بد خوابی
اگر شما هم دچار بی خوابی هستید ، نگران نباشید. نیاز افراد به خواب نسبت به نوع فعالیت و سن افراد و زن و یا مرد بودن آنها متفاوت است . باید
توجه داشت که کم خوابی و پرخوابی ، هر دو برای بدن مضر هستند و باعث اختلال در فعالیتهای بدن می شوند . وضعیت نرمال ، حداقل ۷ ساعت خواب
در شبانه روز است . پس برای اینکه در طول روز شاداب باشیم و بدون خمودگی ، فعالیتهای روزانه خود را انجام بدهیم ، باید نسبت به میزان خواب خود
توجه کامل داشته باشیم .
علتهای بی خوابی
الف - عوامل محیطی : در بسیاری از موارد علت بی خوابی به دلیل عدم رعایت دکوراسیون مکان خواب یا عدم توجه به فضای لازم برای محل خواب و عادتهای خاص در اتاق خواب است . پس :
10 دقیقه قبل از استراحت ، لامپها و تمام روشنایی را قطع کنید ! با کم نور کردن لامپها قبل از خواب ، می توانید به خواب آلودگی و آمادگی خود برای خوابیدن کمک کنید . این امر موجب سازگار شدن فکر و مغز شما با تاریکی می شود .
اتاق خواب خود را تهویه کنید ! کسانی که در یک اتاق بدون تهویه و آلوده می خوابند ، ممکن است روز بعد احساس خستگی کرده ، یا حتی سردرد را تجربه کنند . با باز کردن یک پنجره به راحتی می توانید این مشکل را برطرف کنید .
دکوراسیون اتاق خواب خود را تغییر دهید ! سعی کنید رختخواب خود ( تخت ) را در قسمتهای متفاوتی از اتاق قرار دهید و جای آن را دائماً تغییر دهید .
ب ـ دلایل روانی : نگرانی و استرس می تواند سبب آشفتگی خواب شود و این درست است که استرس و اضطراب در زندگی تمام افراد نقش مخربی دارد ، ولی برخی از افراد خیلی بیشتر از بقیه گرفتار مشکلات ناشی از آن در زندگی و امر خوابیدن خود هستند . زمانی که فکر شما در حال شکنجه و آزار است . مسلماً خوابیدن غیرممکن است . ولی مسلم است که شما قادرید بر این مشکل نیز غلبه کنید . در اینجا چند روش مؤثر برای کاهش فشار و استرس را معرفی می کنیم : ورزش کنید ! این امر علاوه بر اینکه به بهبود وضعیت فیزیکی و افزایش انرژی بدن شما کمک می کند ، فکر شما را در حالت آرامش و عدم فعالیت قرار می دهد . اما انجام دادن آن بلافاصله قبل از خواب می تواند تا زمان آرامش یافتن و به اصطلاح سرد شدن بدن ، مانع از خوابیدن شود .
• مشکلات کاری را در محل کارتان بگذارید ! البته این امر مشکل است ، ولی با تمرین ، آسان خواهد شد .
• هرگز با عصبانیت به رختخواب نروید ! گفتنش از انجام دادنش آسان تر است ، ولی اگر همچنان زیرلحاف خود در حال نفرین و گله و غرولند هستید ، بدانید که هرگز خواب خوبی نخواهید داشت .
• تلاش در به خواب رفتن نداشته باشید ! تمرکز روی خوابیدن ، تنها موجب خواهد شد که تا صبح خوابتان نبرد . استراحت نباید به زور باشد ، این امر باید به طور اتوماتیک و طبیعی رخ دهد . خیلی از افراد ، روز را با داشتن نگرانی از اینکه مبادا شب خوابشان نبرد سپری می کنند و جالب است که شب هم خوابشان نمی برد .
• اگر نمی توانید بخوابید در رختخواب دراز نکشید ! از جا بلند شوید ، کمی تلویزیون نگاه کنید ، کتاب بخوانید یا به روش دیگری خود را سرگرم کنید ۳۰ دقیقه بیدار بودن بهتر از نخوابیدن در تمام طول شب است .
ج - رژیم غذایی : کمبود ویتامین b ، کلسیم ، مس ، آهن ، منیزیم ، و روی و خوردن بیش از حد غذا یا داشتن عادت غذایی بد و تغذیه نامناسب ، همه می توانند موجب اختلال در خواب شوند . دانستن اینکه چه نوع غذایی موجب کاهش یا مانع از خوابیدن شما می شود ، می تواند کمک بزرگی باشد ،
کافئین : نوشیدن قهوه و چای و خوردن شکلات قبل از خواب ، منطقی نیست . بسیاری از مردم فراموش می کنند وقتی که در حال تماشای یک مسابقه فوتبال هستند ، از خوردن چیپس ، مایعات شیرین و کافئین دار یا تنقلات سنگین خودداری کنند .
مشکلات روانی صرع (epilepsy)
مقدمه
اختلال یا از بین رفتن موقتی هشیاری که به صورت ناگهانی رخ میدهد و غالبا همراه با حرکات عضلانی که ممکن است به صورت حرکت کوچک پلکها ظاهر شود و یا با تکانهای خیلی شدید همراه باشد و تمام بدن را در برگیرد، اصطلاحا صرع نامیده میشود. به عبارت دیگر صرع عبارتست از تغییرات ناگهانی اختلاف پتانسیل بین داخل و خارج سلول عصبی و بر حسب نوع سلولی که در معرض این تغییر قرار میگیرد، تظاهرات بالینی گوناگونی به صورت تغییر در سطح هشیاری ، فعالیتهای حرکتی ، تغییرات رفتاری ، تغییرات حسی و سیستم عصبی خودکار ایجاد میشود. صرع انواع کوچک و سادهتر دیگری هم دارد.
طبقهبندی بین المللی صرع
حملات موضعی
• نوع ساده ، با علائم حرکتی ، حسی ، نباتی- عصبی یا هر سه.
• نوع پیچیده یا مرکب با علائم شناختی ، عاطفی ، روانی ـ حسی ، روانی ـ حرکتی و فرمهای مرکب.
• حملات موضعی که به طور ثانوی به صورت حمله تونیک ـ کلونیک عمومی درمیآیند.
حملات عمومی
دو طرفه ، متقارن بدون شروع موضعی ، که به صرع بزرگ گراندمال هم معروف است.
• حملات تونیک ـ کلونیک (صرع بزرگ)
• حملات تونیک
سببشناسی صرع
بطور کلی علل صرع را میتوان در دو گروه کلی زیر قرار داد:
• صرع اولیه (ایدیوپاتیک) ، که اختلال مشخصی در سیستم عصبی مرکزی وجود ندارد و اغلب زمینه ژنتیکی دارد.
• صرع ثانویه یا علامتی که با اختلال مشخص در سیستم عصبی مرکزی تعریف میگردد. در مجموع این دو گروه طیفی از ضربات ناگهانی سر ، عفونتها ، تومورهای مغزی ، اختلالات متابولیک مغز ، مشکلات زایمان و فاکتورهای ژنتیک را در بر میگیرند.
صرع بزرگ
یکی از شایعترین انواع حملات ناگهانی صرع میباشد که حمله بیشتر بدون هشدار شروع میشود و با از دست دادن ناگهانی هشیاری همراه است. در صرع بزرگ چند مرحله میتوان تشخیص داد. برخی از این حملات تشنجی از همان ابتدا فراگیر میشوند و برخی دیگر حاصل فراگیر شدن حملات موضعی میباشند. حملات فراگیر اولیه بدون هیچگونه نشانهای آغاز میشوند.
هر چند برخی از بیماران ممکن است گاهی ساعتها و روزها قبل از حمله احساسات و اختلالهای روانی و جسمی خاصی را تجربه کنند که به عوارض پیش نشانهای معروفند. این حملات معمولا 1 تا 3 دقیقه طول میکشد. پس از پایان حمله ، بیمار تا مدتی گیج بوده و ممکن است به خواب برود. پس از بیدار شدن تا مدتی ممکن است دچار سردرد عضلانی گردد.
عوارض روانی و بهداشت روانی صرع
از آنجا که صرع بهدلیل نوعی عارضه مغزی است، همین عارضه میتواند بر مناطق دیگر مغزی و یا روانی بیمار اثر گذاشته و نشانهها و حالات عاطفی مانند افسردگی ، اضطراب ، سستی ، وسواس ، عصبانیت ، حالات تهاجمی و مشکلات دیگری ایجاد نماید. مصرف داروهای ضدصرع نیز موجب بروز بعضی عوارض عاطفی، روانی و رفتاری میشود.
فنوباربیتال موجب پرتحرکی و بیقراری بچهها میشود و فنیتوئین اختلال تعادل میدهد. رفتار نامناسب والدین و دیگران نیز موجب مشکلات عاطفی این افراد میشود. به بیماران صرعی و خانوادههای آنان توصیه میشود با مشاهده چنین عوارضی با مشاور ، روانشناس بالینی یا روانپزشک مشاوره کنند.
درمان صرع
بطور کلی منظور از اهداف درمان در بیماران مبتلا به حملات تشنجی برطرف ساختن علت صرع ، جلوگیری از بروز حملات و برخورد با پیامدهای روانی ـ اجتماعی آن و برگشت بیمار به یک زندگی عادی میباشد.
کنترل با دارو
اساس کنترل حملات تشنجی درمان دارویی است. استفاده از داروهای ضد صرع ، تقریبا در 75% بیماران مصروع باعث کنترل شدن کامل یا کاهش دفعات و شدت بیماری میگردد. به این ترتیب هدف نهایی عبارت است از متوقف نمودن حملات تشنجی بیمار ، بدون این که در اعمال ذهنی طبیعی وی مشکلی ایجاد شود یا عوارض جانبی خطرناک عمومی ظاهر گردد.
تنظیم مسائل بهداشتی و فیزیکی بیمار
مسایل فیزیکی و بهداشتی فرد مبتلا به صرع شامل تنظیم ساعات خواب ، جلوگیری از محرومیت از خواب ، عدم مصرف مشروبات الکلی و تنظیم برنامه تغذیه روزانه بیمار که شامل مصرف غذاهای ساده ، میوهجات و سبزیجات به مقدار فراوان و جلوگیری از ایجاد یبوست در این بیماران میباشد. به علاوه رعایت اصول مراقبت از خود در اموری نظیر رانندگی ، کار ، شغل ، ورزش و... نیز باید از طرف فرد مصروع مورد توجه قرار گیرد.
مقدمه ای بر ارتباظ استرس با بهداشت روانی
بر اساس تحقیقات مختلف افراد زیادی از تحمل استرس رنج میبرند این استرس ها در طولانی مدت میتواند ناهنجاریهای مختلفی را سبب شده و تاثیر منفی خود را در زندگی روزانه فرد نشان دهد. استرس علاوه بر تاثیرات فیزیکی و جسمانی که بوجود میآورد از جمله ناراحتی قلبی ، گوارشی و ... شرایط روحی و روانی افراد را نیز به مخاطره میاندازد. پژوهشها نشان میدهد افراد دچار استرس از بیخوابی و بدخوابی رنج میبرند که به نوبه خود عوارض متعدد روانی را در فرد موجب میشود مثل کاهش عملکرد روزانه فرد از سوی دیگر افسردگیها ، اضطرابها و انواع مشکلات روحی روانی میتوانند در نتیجه تحمل استرس طولانی مدت بر فرد عارض شوند.
حال اگر چنین شرایطی در طولانی مدت تداوم یابد و فرد کنترل مفیدی روی آنها نداشته باشد و نتواند آرامش روحی و روانی خود را برقرار سازد در دراز مدت عواقب و تاثیرات منفی را ناظر خواهد بود.
تاثیرات مخل سلامتی ناشی از استرس
علائم ناشی از استرس را به اشکال مختلف ممکن است در فرد ظهور بروز کند. دستهای از این علائم را میتوان به عنوان علائم جسمانی و فیزیکی طبقه بندی کرد مثل ناراحتیهای عضلانی و ماهیچهای که اغلب به صورت کشیدگی ، سفتی و دردناک شدن عضلات احساس میشوند. پشت درد ، گردن درد ، سردرد ، فشار خون بالا ، کاهش مقاوت بدن در مقابل عفونتها و ... از جمله تاثیرات جسمانی استرس هستند. که هر یک از اینها با اعمال تاثیرات خود روی شرایط روحی و روانی افراد وضعیت فرد را سختتر و غیر قابل تحملتر میسازند.
گذشته از تاثیرات روانی این علائم جسمانی ، دیگر تاثیرات روانی استرس عبارتند از بیخوابی ، پرخوابی ، افزایش یا کاهش میل به غذا که اغلب به صورت روانی احساس میشود، تمایل به گریه ، گرایش به مصرف مواد مخدر و الکل ، کاهش عملکرد حافظه ، بیقراری و ناآرامی ، افسردگی ، زود رنجی ، اضطراب ، پرخاشگری ، بی حوصلگی ، عدم لذت بردن از فعالیتها و سرگرمیها از جمله تاثیرات روانی استرس هستند.
استرس ، بهداشت روانی و عملکرد روزانه فرد
استرس با پدید آوردن تاثیرات مخربی در وضعیت جسمانی و روانی شرایط زندگی او را تحت تاثیر قرار میدهد. در این شرایط عملکرد شغلی فرد ممکن است تحت تاثیر قرار گیرد. اغلب افراد دچار استرس که نمیتوانند کنترل و مدیریت مفید استرسی داشته باشند با کاهش عملکرد شغلی مواجه میشود کسالت ، بی حالی ، عصبانیت ، بیخوابی معمولا توانایی فرد را در انجام وظایف شغلی و حتی روابط کاری او تحت تاثیر قرار میدهد و مشکلات افزونتری را برای او بوجود میآورد. از سوی دیگر روابط خانوادگی این افراد معمولا مختل میشود.
بروز اختلافات خانوادگی زمانی که یکی از اعضا یا کلیه اعضا خانواده در شرایط استرسزا زندگی میکنند افزایش چشمگیری پیدا میکند که حاکی از تاثیرات روانی استرس روی فرد است. تحمل استرس پیشرفت تحصیل دانش آموزان و دانشجویان را نیز تحت تاثیر قرار میدهد که در این میان فاکتورهای موثر بر شرایط روحی و روانی نقش عمدهای بازی میکنند.
فاکتورهای بهداشت روانی در افراد دچار استرس
میتوان گفت یک دور با کل در ارتباط بین استرس و فاکتورهای بهداشت روان وجود دارد. بطوری که تحمل استرس بهداشت روانی فرد را به مخاطره میاندازد. و به خطر افتادن و تضعیف فاکتورهای بهداشت روان تحمل بیشتری را بر فرد تحمیل مینماید و این دور به این صورت تداوم مییابد. تحقیقات نشان میدهد مهارتهای مقابلهای که فاکتور مهمی در حفظ بهداشت روانی سالم در فرد است در شرایط استرسزا تحت تاثیر قرار میگیرند و در صورتیکه فرد نتواند به خوبی از این مهارتهای مقابلهای برای کنترل استرس استفاده کند با مشکلات عدیدهای در زمینه بهداشت روان مواجه خواهد شد.
معمولا افرادی که مهارتهای مقابلهای خوبی در برابر ناراحتیها و مشکلات دارند کمتر تسلیم شرایط استرسزا قرار میگیرند و اغلب از فنونی استفاده میکنند که بتوانند شرایط استرسزا را تحت کنترل خود در آورند و به این صورت محافظت بیشتری از سلامت روان خود را داشته باشند. لازم است برای جلوگیری از تحت مخاطره قرار گرفتن بهداشت روانی ، شیوههای مدیریت استرس در افراد آموزش داده میشود تا از بروز مشکلات بعدی و فزونی پیدا کردن شرایط استرسزا جلوگیری گردد.
اعتیاد به تلفن همراه باعث اختلالات روانی می شود
بر اساس تحقیقاتی که "استفاده منطقی برای اثر گذاری مثبت " نام گرفته است ، نوجوانانی که در طول روز برای ساعات طولانی از تلفن های همراه استفاده می کنند و وقت خود را با صحبت کردن با آن و یا ارسال پیام کوتاه صرف می کنند، احتمالا با اختلالات روانی مواجه خواهند شد.
به گزارش بخش خبر شبكه فن آوري اطلاعات ايران، از خبرگزاری سلام، بر اساس این خبر، "فرانسیسکا تورسیلاس" استاد دپارتمان ارزیابی های شخصیتی، روانی و درمان در دانشگاه گرانادا ، تعداد زیادی از نوجوانان 18 تا 25 ساله شهر گرانادای اسپانیا را مورد ارزیابی قرار داده و رفتار آنان را در خصوص استفاده از تلفن همراه و خطرات آن مورد مطالعه قرار داده است.
به گفته تورسیلاس ، این اعتیاد در نتیجه تغيیرات اجتماعی به وجود آمده که در طول دهه گذشته ، پدیدار گشته اند.
بر اساس این گزارش ، عمده ترین تفاوت موجود میان این نوع از اعتیاد و اعتیاد به الکل و یا مواد مخدر این است که تلفن همراه ظاهرا هیچ تاثیر مخربی بر روی ساختار فیزیکی اشخاص ندارد و تنها تاثیرات روانی آنها است که برجای می ماند.
وی در همین خصوص می گوید: " اعتیاد به تلفن همراه به طور جدی می تواند بر روی وضعیت روانی افراد تاثیر گذارد اما از آنجایی که این اعتیاد هیچگونه علائم و نشانه فیزیکی ندارد بنابراین اختلالاتی که به وجود می آورند مشهود نیستند "
بر اساس این گزارش حدود 40 درصد از جوانان اعتراف کرده اند که از تلفن های همراه خود بيش از 4 ساعت در روز استفاده می کنند و اکثر آنان نیز تاکید کرده اند که چندین ساعت را در روز صرف كار كردن با امكانات مختلف تلفن های همراه خود می کنند.
بسیاری از این افراد حتی در مواردی که تماسی را از دست می دهند و یا پیام های ارسالی آنان پاسخی را در بر نداشته باشد ، بسیار غمگین و ناراحت می شوند.
بر اساس این گزارش ، معتادان به تلفن همراه فعالیت ها و کارهای بسیار مهمی را نادیده می گیرند( نظیر اشتغال و تحصیل ) و حتی از دوستان نزدیک و اعضای خانواده خود نیز فاصله می گیرند و هنگامیکه تلفن همراه با آنان نباشد مدام به تلفن همراه خود فکر می کنند .
به گزارش تاليانيوز، بیشتر معتادان به تلفن همراه مردمی هستند که دارای اعتماد به نفس کمی بوده و در برقراری روابط اجتماعی با دیگران مشکل دارند و به همین خاطر احساس می کنند که همواره باید از این طریق با دیگران در ارتباط و در تماس باشند."
به گفته تورسیلاس هنگامیکه این افراد به هر دلیلی از تلفن های همراه خود جدا می شوند بسیار غمگین و افسرده می شوند و حتی خاموش بودن تلفن همراه برای این افراد نگرانی و تشویش ایجاد كرده و باعث به وجودآمدن اختلالاتی در وضعیت خواب این افراد می شود. در بعضی مواقع مشاهده شده است که این افراد به لرزه افتاده و با مشکل سو هاضمه نیز مواجه می شوند.
تورسیلاس در عین حال تصریح کرده یک دلیل منطقی وخوب براي استفاده از تلفن همراه می تواند برای نوجوانان یک فاکتور مثبت نیز محسوب شود چرا که باعث می شود که این افراد دوستان را در کنار خود حس کنند و همچنین احساس کنند که از جانب آنان حمایت می شوند.
تورسیلاس در جای دیگری به این نکته اشاره می کند که سو استفاده از تلفن همراه نیز در عین حال می تواند تاثیر مخربی را بر شکل گیری ساختار شخصیتی و روحی نوجوانان برجای گذارد.
منبع:iritn.com
اضطراب و افسردگي از شايعترين اختلالات رواني در كشور هستند
رييس انجمن علمي روانپزشكان ايران گفت:نتايج تحقيقات مختلف نشان مي دهد،اضطراب و افسردگي از شايعترين اختلالات روانپزشكي در كشور است.
دكتر "احمد جليلي" روز پنجشنبه در حاشيه برپايي همايش ساليانه انجمن علمي روانپزشكان ايران در گفت و گو با خبرنگار گروه علمي ايرنابا بيان اين مطلب افزود:زنان بيشتراز مردان در معرض خطر ابتلا به اين بيماري ها قرار دارند.
وي گفت:منظور از بيماريهاي رواني فقط انواع حاد آن نيست و اغلب افراد كه به اضطراب و افسردگي مبتلا هستند در واقع نيازمند به خدمات روانپزشكي هستند.
دكترجليلي تصريح كرد:بررسيها نشان داده است كه بين ۲۰تا ۲۵درصد جمعيت ايران نياز به خدمات روانپزشكي دارند.
رييس انجمن روانپزشكان ايران اضافه كرد:بيماران رواني در اغلب موارد متوجه شكايات جسمي خود شده و به تصور داشتن بيماريهاي جسمي به مراكز درماني خدمات روانپزشكي مراجعه ميكنند.
دكتر جليلي با اشاره به اينكه مشكلات رواني يكي از فوريتهاي بهداشتي محسوب ميشود، افزود: سلامت روان بايد به اندازه سلامت جسم و حتي بيشتر مورد توجه قرار گيرد.
وي با بيان اينكه از ميزان ابتلا به افسردگي در جوامع مختلف با توجه به تحقيقات مختلف و شرايط اجتماعي متفاوت حاكم بر آنجا،آمار مختلفي ارايه ميشود تصريح كرد:در كشورهايي مثل شيلي حدود ۳۰درصد،در ايران حدود ۹ درصد و در بعضي كشورهاي اروپايي حدود ۳درصد افراد دچار افسردگي هستند.
دكتر جليلي با بيان اينكه ميزان مشكلات رواني نسبت به گذشته افزايش يافته است ،افزود:هر گاه جامعه در مسير تحولاتي سريع از جمله جنگ و انقلاب قرار بگيرد ، ممكن است ميزان مشكلات رواني هم افزايش پيدا كند كه ما در ايران اين دو را پشت سر گذاشتهايم.
وي افزود:افزايش قدرت تشخيص متخصصين در شناسايي بيماريهاي رواني و همچنين افزايش آگاهي خود مردم نسبت به اين نوع از اختلالات نيز در اين افزايش موثر بوده است.
وي گفت:در حال حاضر حدود ۱۰هزار و ۵۰۰تخت روانپزشكي در كشور موجود است در حاليكه به حداقل ۲۵هزار تخت روانپزشكي نيازداريم.
دكتر جليلي افزود:در حال حاضر كمبود تختهاي بيمارستاني و نبود پوشش بيمهاي مناسب براي بيماران رواني از مهمترين مشكلاتي است كه دست اندركاران درمان بيماران نيازمند به خدمات روانپزشكي با آن مواجه هستند.
تهیه و تنظیم :گروه اینترنتی نیک صالحی
niksalehi.com
نقش اختلالات روانی در همسركشی
افزایش آمار قتل های خانوادگی بویژه همسركشی، در حال حاضر یكی از مهم ترین دغدغه های اساسی مسئولان و تصمیم سازان اجتماعی و حتی برخی از خانواده هاست.
این در حالی است كه بررسی های علمی و پژوهشی بیانگر آن است كه ریشه بسیاری از این قبیل قتل ها به مشكلات درونی افراد و بیماری آنها بازمی گردد. امروز با نگاهی به صفحه حوادث روزنامه ها و نشریات به روشنی درمی یابیم كه وقوع قتل های خانوادگی بویژه همسركشی زنگ خطر های جدی را به صدا درآورده است كه به طور قطع می توان با تحلیل و ریشه یابی این قبیل معضلات آمار قتل های مشابه را به حداقل ممكن رساند. شنیدن این گونه خبرها ضمن اعلام هشدارهای جدی به دست اندركاران مربوط، موجبات نگرانی برخی افراد بخصوص زوج های جوان را نیز به همراه دارد كه مبادا روزی به دست همسر خود از پا درآیند! به راستی ریشه های پدیده همسركشی كجاست و چه اختلالات روانپزشكی می تواند به این بحران شوم بینجامد. یكی از علل شایع در بروز این پدیده وجود «اختلالات هذیانی» است. این اختلالات عبارتند از : یك سلسله باورهای نادرست كه با منطق قابل اصلاح نمی باشند. اختلالات هذیانی انواع مختلفی دارند اما یكی از انواع بسیار رایج آن كه به وفور در كلینیك های روانپزشكی با آن روبه رو می شویم اختلال هذیانی از نوع حسادت است. در این نوع اختلال مرد یا زن همواره به همسر خود مشكوك است و گمان می كند كه او در حال خیانت است.
به این منظور دائم همسرش را تحت كنترل داشته و تمام رفتار و حركات و امور شخصی او از قبیل تلفن ها، محل كار، رایانه، پیام های كوتاه تلفنی و غیره را به دقت و با وسواس بررسی می كند بلكه برگ برنده ای به نفع خود و برای اثبات خیانت از همسرش بیابد. در واقع اختلال هذیانی نوعی حسد و مانند غل و زنجیری است كه پای همسر را می بندد و مجال زندگی سالم را از او می گیرد. در این میان هسته مركزی زندگی مشترك كه همانا اعتماد طرفین به یكدیگر است با این اختلال از هم پاشیده و بی دلیل طرف مقابل مورد مؤاخذه و سؤال و جواب قرار می گیرد. حال كافی است كه فرد در باور هذیانی خود بپندارد كه همسرش به وی خیانت كرده است. بنابراین درصدد انتقام برخواهد آمد كه این امر می تواند به همسركشی نیز منتهی گردد. اختلال هذیانی حسد، یك اختلال روانی قابل درمان است كه در صورت درمان به موقع، می توان از بروز اتفاقات ناگوار بعدی پیشگیری نمود.
یكی دیگر از علل و ریشه های همسركشی به وجود «اختلالات شخصیت » بازمی گردد. از جمله شایع ترین اختلالات شخصیت كه منجر به سوءظن و بدبینی نسبت به مردم می گردد اختلال شخصیت پارانوئید (بدبین) است. این اختلال شخصیت باعث می شود كه فرد بی دلیل نسبت به سایرین احساس ناامنی نماید كه اگر این باور بدبینانه نسبت به همسر شكل بگیرد می تواند مقدمات آسیب به همسر و در نهایت تبعات وخیم یا حتی همسركشی را به دنبال داشته باشد. بیماران اختلال شخصیت مرزی هم می توانند گاه به خود و یا همسرشان آسیب برسانند. این افراد مدام احساس پوچی و اضطراب نموده، از تنهایی بشدت گریزانند. اما طاقت نگه داشتن افراد در كنار خود را نیز ندارند. در واقع بیماران اختلال شخصیت مرزی تحمل تنهایی ندارند اما نمی توانند كسی را هم به مدت طولانی كنار خود تحمل نمایند. به همین خاطر در چنین شرایطی با صراحت اعلام می شود كه تمام اختلالات شخصیت نیاز به روان درمانی (سایكوتراپی) دارند و از این طریق می توان به معالجه این افراد پرداخت. اغلب این افراد ناخودآگاه به سوی مواد مخدر جذب شده و آن را به عنوان روشی برای خود درمانی برمی گزینند.
سومین علت شایع همسركشی «اختلالات كنترل تكانی» می باشند. اینها اختلالاتی هستند كه موجب می شوند فرد در یك آن و بصورت تكانه ای نسبت به رفتار طرف مقابل واكنش سختی را نشان دهد. به گونه ای كه پس از انجام آن، از رفتار خود نیز پشیمان می شود.
برخی زنان و مردان دچار این نوع اختلال در یك رویكرد هیجانی و در واكنش به اختلاف یا سوءتفاهم با همسر خود مرتكب اقداماتی از قبیل ضرب و شتم همسر، آسیب های شدید و یا حتی قتل می شوند و بلافاصله نیز پشیمان می شوند كه دیگر سودی نخواهد داشت و چه بسا از شدت پشیمانی خود را هم در یك اقدام تكانه ای دیگر از پا درآورند. افراد دچار اختلال كنترل تكانه معمولاً تمایل به آتش بازی، دزدی و كندن موی سر و صورت خود داشته و با این اقدامات خود را آرام نگه می دارند. حال آن كه درمان اختلال كنترل تكانه ای از طریق دارو و روان درمانی می تواند از بسیاری درگیری ها، كتك كاری ها و اقدامات وحشتناك بعدی جلوگیری نماید. از دیگر علل پدیده همسركشی می توان به «مصرف مواد از نوع محرك» اشاره كرد. مواد محرك مثل شیشه، كوكائین، قرص های اكستازی و موادی از قبیل حشیش و ماری جوآنا می توانند توهمات بینایی و شنیداری ایجاد نمایند كه متعاقب این توهمات ممكن است فرد نسبت به همسر خود دچار توهم شده و او را به علت سوء ادراك از پا درآورد. از این رو به افرادی كه از چنین مشكلات روحی ـ روانی ای رنج می برند توصیه جدی شده قبل از ارتكاب رفتارهای خشن و یا جبران ناپذیر به درمان خود بپردازند. به طور قطع در صورت درمان صحیح و به موقع نه تنها بسیاری از مشكلات خانوادگی زوج ها حل می شود، بلكه شاهد كاهش این قبیل قتل ها در سطح جامعه خواهیم بود.
*دكتر بهزاد قربانی ، روانپزشك
منبع: aftab.ir
مهمترين علائم اختلالات رواني چيست؟
اختلال رواني يك عبارت گسترده براي توصيف شمار زيادي از بيماريهاي روان پزشکي است که توانايي فرد را در زمينههاي مختلف از جمله تفکر، احساس و رفتار صحيح در امور روزمره زندگي، مختل ميكند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش سرويس «بهداشت و درمان» ايسنا، بسياري از اختلالات رواني در اواخر سالهاي نوجواني يا اوايل جواني، يعني همزمان با سن ورود به دانشگاه آغاز ميشوند.
بعضي از مردم فقط در يک دوره مشخصي از طول عمر خود بيماري رواني را تجربه مي کنند، در حالي که در عده اي ديگر ممکن است نشانههاي اين اختلال در چندين نوبت بروز كنند که البته امروزه اغلب اين اختلالات قابل درمان هستند.
به نوشته روزنامه ديلي ميرور، گرچه هر اختلال رواني نشانه هاي خاص خود را دارد، اما علائمي وجود دارند که در اكثر انواع اين اختلالات مشترك هستند و با شناسايي آنها مي توان متوجه وجود اشکال در سلامت رواني افراد شد.
مهمترين اين علائم عبارتند از:
- کناره گيري از ديگران و گرايش به انزواطلبي
- تغيير سريع در وزن اعم از كاهش يا افزايش وزن شديد
- پرخاشگري و حالتهاي تهاجمي بيشتر از حد طبيعي
- هذيانگويي و باورهاي غلط
- دشواري و ناتواني در تمرکز
- غمگيني و دلتنگي
- فقدان علاقه و عدم لذت بردن از كارهايي كه در گذشته براي بيمار بسيار لذت بخش و خوشايند بودهاند.
- تحريک پذيري و حساسيت بالا
- اضطراب و بي قراري
انتهاي پيام
كمالگرايي منفي، ريسك ابتلا به بيماريهاي روانشناختي را بالا ميبرد
عضو هيات مديره انجمن روانشناسي:
كمالگرايي منفي، ريسك ابتلا به بيماريهاي روانشناختي را بالا ميبرد
عضو هيات مديره انجمن روانشناسي ايران با بيان اين كه مسئله حائز اهميت براي افراد كمال گرا، نگراني بيش از حد در خصوص ارزيابيها و قضاوتهاي منفي ديگران است، عنوان كرد: كمالگرايي منفي، ريسك ابتلا به بيماريهاي روانشناختي را بالا ميبرد.
دكتر حميد پورشريفي در گفتوگو با خبرنگار بهداشت و درمان ايسنا، در تعريف «كمالگرايي» عنوان كرد: كمال گرايي به معناي بينقصگرايي است. مطابق اين تعريف، مساله اين نيست كه فرد ميخواهد به كمال برسد، بلكه ميخواهد بينقص باشد و اين امر، زمينه را براي آسيب پذير شدن وي فراهم ميكند.
وي ادامه داد: زماني كه فرد خواهان بينقصي است، هرگونه كاستي و ضعف در انجام امور را منفي اداراك ميكند و اين امر باعث آشفته شدن و در هم ريختن شرايط رواني وي ميشود.
پ
ورشريفي با بيان اين كه اين نوع از كمالگرايي در تقسيمبنديهاي مرسوم، تحت عنوان «كمالگرايي منفي» شناخته ميشود، اظهار كرد: در بسياري از افراد، آنچه اتفاق ميافتد، كمالگرايي منفي يا همان چيزي است كه مقدمات بسياري از مشكلات روانشناختي را فراهم ميكند. بد خلقي، افسردگي، اضطراب، پرورش افكار خودكشي و در مواردي خودكشي و غيره از جمله اين مشكلات هستند.
وي اضافه كرد: افراد كمالطلب از نوع منفي، با سيستم «همه يا هيچ» تفكر ميكنند، به اين معنا كه يا بايد كاري به طور كامل انجام شود و يا اگر حتي درجهاي از ضعف را دارا باشد، ارزشي ندارد و «هيچ» تلقي مي شود. فردي كه كمالگرايي منفي دارد به اين خاطر كه ميخواهد كارش را به نحو احسن انجام دهد، ممكن است براي تكليفي كه مي توان آن را در يك ساعت انجام داد، سه تا چهار ساعت زمان صرف كند.
استاد دانشگاه علوم پزشكي تبريز، در ادامه اظهار كرد: اگر ايدهآلها و معيارهاي وي به خوبي در انجام اين كار لحاظ نشده باشد، آن را نيمه كاره رها ميكند. در صورتي كه شايد اگر فرد، همين تكليف را با شكل ناقص ارائه دهد، ارزيابيهاي منفي ديگران را به دنبال نداشته باشد.
پورشريفي با بيان اينكه مسئله حائز اهميت براي اين افراد، نگراني بيش از حد در خصوص ارزيابيها و قضاوتهاي منفي ديگران است، عنوان كرد: كمالگرايي منفي، ريسك ابتلا به بيماريهاي روانشناختي را بالا ميبرد.
عضو هيات مديره انجمن روانشناسي ايران، درباره ارتباط كمالگرايي با افسردگي توضيح داد: افسردگي داراي انواع متفاوتي است. افسردگي گاه ميتواند مبناي زيستي داشته باشد و مصرف برخي داروها و يا تغييرات هورموني موجب بروز آن شده باشد، اما افسردگي با مبناي روانشناختي، در بسياري موارد ارتباط تنگاتنگي با كمالگرايي پيدا ميكند.
كمالگرايي منفي، موجب تضعيف سيستم ايمني فرد مي شود
پورشريفي اظهار كرد: البته «همه يا هيچ»، يكي از خطاهاي شناختي است كه افراد افسرده به آن دچارند. به هر روي كمالگرايي با افسردگي در ارتباط مستقيم است. البته كمالگرايي ممكن است با مشكلات جسماني نظير بيماريهاي قلبي و عروقي نيز مرتبط باشد، چرا كه كمالگرايي منفي شخص را به شدت تحت فشار و استرس قرار ميدهد و همين مساله ميتواند سيستم ايمني فرد را تضعيف كند.
كمالگرايي، ريشه در فرزندپروري دارد
عضو هيات مديره انجمن روانشناسي ايران در پاسخ به اين پرسش كه كمالگرايي بيشتر در كدام گروهها و طبقات اجتماعي و چه مشاغلي مشاهده ميشود، گفت: كمالگرايي، به شيوه فرزندپروري باز مي گردد. يك كمالگرا، فردي است كه پدر، مادر، خانواده و معلمهايش در كودكي و نوجواني ملاكها و استانداردهاي بالايي را براي وي در نظر گرفتهاند و كودك را زماني ميپذيرفته و تاييد ميكردهاند كه اين ملاكها را احراز كرده باشد.
افراد كمالگرا، مشاغل خاصي را انتخاب ميكنند
وي درباره ارتباط نوع شغل فرد با كمال طلبي منفي نيز عنوان كرد: شغل نيست كه كمالگرايي را ايجاد ميكند، بلكه افراد كمالگرا، شغلهاي خاصي را انتخاب ميكنند و به اين علت كه ميخواهند در امور خود موفق شوند، ممكن است مشاغلي را انتخاب كنند كه از منزلت و استانداردهاي بالايي برخوردار است.
كمالگرايي مثبت در شغلهاي ايدهآل بيشتر مشاهده ميشود
پورشريفي افزود: البته بر اين اساس ممكن است بسياري از افراد نظير اعضاي هيات علمي دانشگاهها درجهاي از كمالگرايي را دارا باشند، اما در خصوص اين افراد، منظور كمالگرايي منفي نيست.
كمالگرايي مثبت در شغلهاي ايدهآل بيشتر مشاهده ميشود، بويژه در مديراني كه ميخواهند به جايگاه بالاتري دست يابند.
كمالگرايي مثبت، احساسات مثبتي را در فرد شكل ميدهد
وي در پاسخ به اين پرسش كه آيا كمالطلبي با اعتماد به نفس در تقابل است، اظهار كرد: كمالگرايي منفي، گاهي اعتماد به نفس را با مشكل مواجه ميكند. البته كمالگرايي مثبت ثمرات خوبي در پي دارد و فرد بر اساس تجارب خوبي كه به دست آورده است، احساسات مثبتي را در خود شكل ميدهد. اما كمالگرايي و بينقص طلبي منفي به اين خاطر كه فرد نميتواند تمام كارهايش را به طور كامل انجام دهد و هميشه نگران آنهاست، احساس خوبي نداشته باشد.
انتهاي پيام
سلامت روان كليد سلامت جسم
سلامت روان كليد سلامت جسم
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
متخصصان روانشناسي در آمريكا در يك گزارش دولتي تاكيد كردند كه بيماريهاي رواني ارتباط تنگاتنگي با افزايش شيوع مشكلات و بيماريهاي جسمي دارند.
به گزارش سرويس «سلامت» ايسنا، اين متخصصان خاطرنشان كردند: افراد بزرگسالي كه سلامت رواني مطلوبي ندارند و به يك اختلال رواني مبتلا هستند بيشتر دچار انواع خاصي از ناراحتيهاي جسمي مزمن ميشوند. اين گزارش كه در هفته جاري منتشر شده حاكيست، افراد بالغ 18 ساله و بزرگتر كه در سال گذشته ميلادي به يكي از انواع اختلالات رواني مبتلا بودهاند، بيشتر با خطر ابتلا به فشارخون بالا، آسم، ديابت، بيماري قلبي و سكته مغزي مواجه شدند.
بنا بر گزارش سايت اينترنتي هلت دي نيوز، اين گزارش كه با تلاش سازمان خدمات بهداشت رواني و مقابله با سوء مصرف مواد آمريكا تهيه شده ميافزايد: طبق آمار اخير 22 درصد از بزرگسالاني كه در سال گذشته به يكي از بيماريهاي رواني مبتلا بودهاند به فشار خون بالا و حدود 16 درصد از آنها نيز به آسم مبتلا شدند در حالي كه در بزرگسالاني كه بهداشت رواني مطلوبي داشتند، اين آمار به ترتيب 18 و 11 درصد بوده است.
در اين گزارش هم چنين آمده است: اشخاصي كه سال گذشته به افسردگي حاد مبتلا بودهاند به ترتيب 24، 17، 9، 7 و 3 درصد بيشتر با خطر ابتلا به فشارخون بالا، آسم، ديابت، بيماري قلبي و سكته مغزي مواجه بودند در حالي كه در اشخاصي كه افسردگي حاد نداشتند احتمال ابتلا به اين پنج ناراحتي جسمي به ترتيب 20، 11، 7، 5 و يك درصد يعني در واقع كمتر از گروه اول بوده است.
اين متخصصان تاكيد كردند: گزارش فوق اطمينان ميدهد كه براي سلامت جسمي وجود سلامت رفتاري ضروري است.
انتهاي پيام
۲۰ تا ۳۰ درصد جمعیت کشور دچار ناراحتیهای روانی میشوند
معاون وزیر بهداشت:
۲۰ تا ۳۰ درصد جمعیت کشور دچار ناراحتیهای روانی میشوند
خبرگزاری فارس: معاون امور بهداشت وزیر بهداشت از تدوین سند ارتقای سلامت روان جامعه در آینده نزدیک خبر داد و گفت: ۲۰ تا ۳۰ درصد جمعیت کشور از نظر مسائل روانی دچار مشکلاتی میشوند.
به گزارش خبرگزاری فارس، به نقل از
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
علیرضا مصداقی نیا افزود: طبق مطالعات انجام شده در سال 90 تا 94 حدود 20 تا 30 درصد از جمعیت کشور تا اندازهای از نظر مشکلات روانی دچار مشکلاتی میشوند که باید برای این مسئله مهم فکری کرد.
وی افزود: به علت چند سازمانه بودن مسائل مربوط به سلامت روان جامعه هنوز نتوانستهایم به یک سند قابل توجه برای ساماندهی کارها در این بخش برسیم.
وی ادامه داد: این سند باید مبتنی بر شواهد بوده و بتواند به تصویب مرجعی که قابل اعتنای همه دستگاهها هست، مثل شورای عالی سلامت، برسد تا ضمانت اجرایی خوبی داشته باشد.
مصداقی نیا گقت: از سال 90 بر روی سلامت روان جامعه تحقیقات پیمایشی خوبی انجام شده است که نتایج آن در این سند انعکاس خواهد یافت.
وی تاکید کرد: پس از تدوین و تایید نهایی این سند در شورای سیاستگذاری وزارت بهداشت بقیه امور مربوط به تصویب و ابلاغ آن مشخص میشود.
انتهای پیام/
اخبار منفی چه اثری بر سلامت جسمی و روانی دارد؟
اخبار منفی چه اثری بر سلامت جسمی و روانی دارد؟
یک روانشناس نسبت به اثر اخبار منفی بر سلامت جسمی، فکری و رفتاری افراد جامعه هشدار داد.
گوهر یسنا انزانی در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه این روزها تعداد زیادی اخبار منفی و ناگوار از رسانهها و به ویژه شبکههای اجتماعی پخش میشود و عمدتا بر جنبههای منفی متمرکز هستند گفت: پژوهشهایی که طی سالهای اخیر صورت گرفته است نشان میدهد محتوای فیلمها، سریالها، اخبار، مشکلات کاری و خانوادگی، مشکلات اجتماعی و ... اثر مهمی بر سلامت روان افراد جامعه دارد و تمام جنبههای فکری، جسمی و رفتاری فرد را در بر میگیرد.
وی با اشاره به اینکه این اخبار گاهی تحت تاثیر شایعه پردازی قرار میگیرند اظهار کرد: چنین اخباری میزان نگرانی، اضطراب، خشونت، ناامیدی، عصبانیت، استرس و بیماریهای جسمی را در افراد جامعه افزایش میدهند و حتی مشاهده میشود که سرگرمی، جانشین ارائه اطلاعات دقیق و درست شده و حتی قضاوت دقیق جای خود را به افراط گرایی میدهد.
این روانشناس با اشاره به اینکه خبرهای تکان دهنده فارغ از آنکه درست و صادقانه هستند یا توام با شایعه شدهاند، به سرعت وارد مرز میشوند، تصریح کرد: این اخبار تکان دهنده میزان هورمونهای استرس موجود در خون را افزایش میدهند و این اتفاق ترس، ناامنی، مشکلات خواب، کابوس، ناامیدی، افسردگی، اضطراب، مشکلات تمرکز، بدبینی و بسیاری مشکلات فکری، حسی و جسمانی را در افراد و جامعه ایجاد میکند.
انزانی با بیان اینکه این روزها بیشتر افراد جامعه در شبکههای اجتماعی عضو هستند و اخبار منفی به سرعت بین آنها پخش میشود اضافه کرد: این شرایط گاهی اثرات مخرب و جبران ناپذیری را به دنبال خواهد داشت.
وی در ادامه تصریح کرد: در عمل غیرممکن است که از گسترش اخبار منفی جلوگیری کنیم. چرا که نمیتوانیم از افراد بخواهیم خبری را منتقل نکنند یا جلوی اتفاقات منفی را بگیرند اما هر یک از ما میتوانیم به عنوان عضو کوچک یک جامعه بزرگ برای آرامش خودمان و خانوادهمان گامهای کوچکی برداریم تا در نهایت جامعه نیز به تدریج به حالت تعادل و امنیت برسد.
این روانشناس با بیان اینکه هر چه خانوادههای بیشتری بتوانند آرامش خود را حفظ کنند این آرامش به سطح جامعه منتقل شده و بیماریهای روحی و جسمی کمتری گریبانگیر مردم میشود، افزود: اولین و مهمترین گام برای رسیدن به این هدف کنترل فکر، احساس و رفتار خودمان است.
انزانی با بیان اینکه باید تمام انرژی خود را صرف افکارمان کنیم تا با تغییر افکار و مثبت اندیشی بتوانیم به احساس آرامش، رهایی و امیدواری برسیم، اظهار کرد: با تغییر فکر و احساس به تدریج علائم جسمانی و رفتارها نیز به حالت تعادل میرسد.
این روانشناس با بیان اینکه گاهی مثبت اندیشی مراحل ابتدایی بسیار سخت و یا حتی غیرممکن به نظر میرسد ادامه داد: اما با تکرار و تمرین میتوان این مهارت را آموخت. با توجه به اینکه افکار، رفتار، احساسات و علائم جسمانی بر یکدیگر اثر متقابل دارند انجام تمرینهای ساده میتواند به خانوادهها کمک کند تا اگر در شرایط بحرانی و خبرهای منفی قرار دارند ایمنی خود را حفظ کنند.
وی با بیان اینکه این تمرینها بسیار ساده هستند اما باید به شکل روزانه انجام شوند تا اثر کافی را بر ذهن بگذارند توضیح داد: به همین دلیل برای نتیجه گرفتن باید در کنار این تمرینها صبر کافی نیز پیشه کرد.
این روانشناس در ادامه با اشاره به برخی از این توصیهها گفت که افراد باید در طی روز رفتارهای متناسبی را انتخاب کنند و به طور متعادل در کانالهای مثبتتر هم عضو شوند. به اخبار غیر موثق توجهی نکنند و خودشان نیز به شایعات دامن نزنند. این مسئله به ویژه در مورد اخبار منفی تصویری که اثر مخرب بیشتری دارد حائز اهمیت است.
وی در ادامه اظهار کرد: افراد باید به شکل روزانه از تمرینهای شکرگزاری استفاده کنند تا از این طریق بتوانند بر داشتههایشان متمرکز شوند، چرا که این تمرینها اضطراب، استرس و افسردگی را به شدت کاهش میدهد.
این روانشناس در ادامه به خانوادهها توصیه کرد تا هر گاه در مورد خبری دچار حس ترس، غم و احساس خشم شدید شدند به سرعت با فردی ایمن و مطلع صحبت کنند و یا تمام افکار خود را بنویسند سپس این نوشته را دور بیندازند و به اتفاقات مثبت فکر کنند.
انزانی در ادامه اظهار کرد: باید بپذیریم خیلی از مواقع اخبار توسط افراد منفعت طلب و سودجو تحریف شده و به شکل فاجعه آمیزتر و اغراق آمیزتر از آنچه واقعا هست بیان میشود. پس باید از منابع مطلع و رسمی اطلاعات کسب کنیم و اطلاعات نادرست را نادیده بگیریم. در دنیا و کشور ما اتفاقات مثبت و خبرهای خوبی نیز به گوش میرسد ولی ذهن ما بیشتر بر جنبههای منفی متمرکز میشود، در این حالت حتی دچار مشکل فاجعه سازی یا بدبینی نیز میشویم.
وی با تاکید بر اینکه افراد باید از کسانی که اخبار اتفاق افتاده را به شیوههای منفی نیز بیان میکنند دوری کرد، گفت: افراد باید تا جایی که میتوانند از دنبال کردن افکار منفی خودداری کنند چرا که هر چه وارد ذهن میشود اثر فراوانی بر سلامت جسمی و روانی ما باقی میگذارد و تا سالهای سال با ما خواهد بود.
این روانشناس در ادامه به خانوادهها توصیه کرد تا در مورد اخبار منفی و آزار دهنده با خودشان و افراد نزدیک خانواده و به ویژه فرزندان صحبت نکنند و در ادامه گفت: فرزندان با تکرار اخبار منفی دچار مشکلات عدیدهای خواهند شد که حتی ممکن است سالهای سال آنها را درگیر کند.
وی در ادامه با تاکید بر اینکه خانوادهها باید اطلاعات و اخبار تصویری را به شکل گزینشی انتخاب کنند نیز تصریح کرد: این خانوادهها باید فعالیتهای هدفمند و لذت بخشی را برای هر روز خود انتخاب کنند و برخی مواقع در کارهای داوطلبانه و خیریهای نیز مشارکت کنند.
وی در پایان تاکید کرد: به هر حال اخبار بخش جدایی ناپذیر زندگی ما هستند اما این خودمان هستیم که به فکرمان اجازه میدهیم به چه چیزهایی دقت کنیم.
انتهای پیام
هر چهار ایرانی یک نفر دچار اختلال روان است
هر چهار ایرانی یک نفر دچار اختلال روان است
معاون دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت با بیان اینکه سطح سواد سلامت روان مردم مطلوب نیست، گفت: فیلمها و برنامههایی که از دریچه صدا و سیما نمایش داده میشود، نیازمند توجه جدی است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش سلات
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
، علی اسدی درخصوص وضعیت سلامت روان در کشور اظهار داشت: درحال حاضر 23 درصد از جمعیت 15 تا 64 سال کشور از یک اختلال روانپزشکی رنج میبرند، یعنی از هر چهار نفر در این گروه سنی یک نفر دچار یکی از اختلالات روانپزشکی است، اما این به معنای آن نیست که نسبت به کشورهای دیگر در وضعیت نامناسبی قرار داریم، بلکه درحال حاضر همین آمار در آمریکا 26 درصد است و در برخی کشورها بیشتر است.
وی با بیان اینکه ممکن است افراد به دلیل عدم آگاهی از نوع بیماری یا اختلالی که دارند، برای پیگیری اختلال خود به پزشک مراجعه نکنند، عنوان کرد: در بسیاری مواقع نیز مردم به دلیل انگ بیماری روانی مشکلات خود را پنهان کرده و به روانپزشک مراجعه نمیکنند.
اسدی بر افزایش سطح سواد سلامت روان مردم جامعه تاکید کرد و گفت: رسانههای جمعی، مراکز علمی و دانشگاهها باید روی این موضوع کار کنند، زیرا تا زمانی که سطح سواد سلامت روان مردم به حد مطلوب نرسد، با مشکلاتی از قبیل عدم مراجعه مردم به روانپزشک و روانشناس و همچنین ترس از انگ روانی مواجه هستیم.
به گزارش وزارت بهداشت-وی با بیان اینکه سطح سواد سلامت روان مردم مطلوب نیست، بر افزایش سواد سلامت مردم تاکید کرد و گفت: با وجود کارشناسان سلامت روان که بعداز طرح تحول سلامت، در حال فعالیت هستند، این مهم درحال بهبود است.
اسدی با اشاره به اینکه یکی از برنامههای دفتر سلامت روان وزارت بهداشت افزایش سطح سواد سلامت روان مردم است، اظهارداشت: با وجود کارشناسان سلامت روان که بعداز طرح تحول سلامت در نظام سلامت در حال فعالیت هستند، این مهم در حال بهبود است، چراکه یکی از وظایف این کارشناسان آموزش جمعیت عمومی است، اما نباید انتظار داشت که این اتفاق به سرعت به وقوع بپیوندد، چراکه نقش رسانههای عمومی و صدا و سیما از اهمیت بسزایی برخوردار است، اینکه مردم آموزشهای سلامت روان را دریافت کنند و در رسانهها خلاف آن به مردم منتقل شود، تناقض ایجاد میکند. لذا فیلمها و برنامههایی که از دریچه صدا و سیما نمایش داده میشود، نیازمند توجه جدی است.
انتهای پیام/
وضعیت سلامت روان در کلانشهرها
وضعیت سلامت روان در کلانشهرها
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یک دکترای روانشناسی اظهار کرد: بسیاری از مردم ساکن در کلانشهرها به خاطر تکاپوی بیش از حد و نداشتن آرامش کافی، رضایت و سلامت روان خود را از دست میدهند.
به گزارش ایسنا، دکتر معصومه امینیخو (دکترای روانشناسی و استاد دانشگاه) با اشاره به این که اقتصاد و شرایط اقتصادی می تواند یکی از مولفههای آرامش در کلانشهرها باشد، گفت: از نظر روانشناسی بر آورده نشدن بسیاری از نیازهای ابتدایی افراد می تواند تجربه نیازهای بالاتری مانند احساس آسایش و آرامش را محقق نکند.
وی با اشاره به این که کلانشهر تهران همچنان در روند توسعه قرار دارد، اظهار کرد: بدون شک میزان آرامش در کلانشهر تهران که شهری در حال توسعه است، از کیفیت و کمیت خوبی برخوردار نمی شود؛ چرا که مردم به جای استفاده از امکانات کلانشهری با عوارض زندگی در کلانشهرها دست و پنجه نرم می کنند.
این دکترای روانشناسی همچنین در ادامه افزود: استرس زیاد، تراکم بالای جمعیت، آلودگی هوا، دوری محل کار با محل سکونت، زد و خوردهای متعدد و غیره از جمله عواملی هستند که مردم ساکن در کلانشهرها به صورت روزانه با آن دست و پنجه نرم می کنند.
وی با بیان این که آرامش در کلانشهرها برای مردم تجربهای گمشده است، عنوان کرد: بسیاری از مردم ساکن در کلانشهرها به خاطر تکاپوی بیش از حد و نداشتن آرامش کافی رضایت و سلامت روان خود را از دست می دهند.
امینی خو که در برنامهای رادیویی صحبت میکرد با اشاره به این که موضوع آرامش یکی از مولفههای رضایت در زندگی به شمار می آید، تصریح کرد: یک فرد ساکن در محیط روستایی در کنار عدم رضایت اقتصادی از زندگی خود میتواند تجربه آرامش خوبی را از زندگی خود داشته باشد، در حالی که موضوع رضایت افراد ساکن در کلانشهرها می تواند با عوامل متعددی سنجیده شود.
در ادامه این برنامه ، میثم شهبازی، کارشناس مسایل اجتماعی با اشاره به اینکه محیط همواره بر رفتار انسانها تاثیر می گذارد، گفت: آرامش یک موضوع ذهنی است به طوری که در نقطه مقابل آسایش قرار دارد که به معنای رفاه و شرایط عینی آرامش بخشی است.
وی همچنین در ادامه افزود: هر کدام از عینیتهای شهر تهران امروزه به نوبه خود تاثیر منفی را بر آرامش شهر دارد؛ برای مثال ترافیک موجود در بسیاری از بخشهای شهر تهران آرامش و ذهنیت مردم را در طول روز بر هم می زند.
این کارشناس مسائل اجتماعی با اشاره به این که متاسفانه امروزه مدیریت شهری در کشور سیاسی شده اضافه کرد: مدیریت جناحی شهر همواره باعث میشود تا مدیر از عملکرد مدیریتی خود بیرون آمده و آرمانهای جناح منتصب به خود را در اولویت قرار دهد.
انتهای پیام