خورشيد در خاطره رنگ ميبازد
خورشيد در خاطره رنگ ميبازد،
سبزه تيرهتر ميشود،
باد برفي زودرس را
آرام آرام ميپراكند.
آب يخ ميبندد. آبراههاي باريك
ايستادهاند.
اينجا چيزي اتفاق نخواهد افتاد،
هرگز!
در آسمان خالي
دشت گسترده، بادبزني ناپيدا.
شايد بهتر بود هرگز
همسر تو نميبودم.
خورشيد در خاطره رنگ ميبازد.
اين چيست؟ تاريكي؟
شايد!
زمستان،
يك شبه خواهد رسيد.
او سه چيز را دوست داشت
او در اين دنيا سه چيز را دوست داشت:
دعاي شامگاهي، تاووس سفيد،
و نقشة رنگ پريده امريكا.
و سه چيز را دوست نداشت:
گرية كودكان
مرباي تمشك با چائي
و پرخاشجويي زنانه.
و من همسر او بودم...
دیوانگی در شعرهای آنا آخماتوا
مراسم شب «آنا آخماتوا» در خانهی هنرمندان ایران
در ادامهی برگزاری بزرگداشتهای ادبی از سوی مجلهی بخارا، عصر روز سهشنبه، بیست دوم خردادماه، مراسم بزرگداشت آنا آخماتوا، شاعر روس، در تالار ناصری خانهی هنرمندان ایران برگزار شد.
در این مراسم که به مناسبت انتشار ترجمهی گزیدهی اشعار این شاعر توسط احمد پوری برگزار شد، علی دهباشی، احمد پوری، پروین سلاجقه، و علی بهبهانی به سخنرانی پرداختند و پگاه احمدی برخی از اشعار وی را قرائت کرد.
در ابتدای این مراسم، علی دهباشی به معرفی آخماتوا پرداخت. وی با اشاره به اینکه آخماتوا یکی از بزرگترین شاعران روس بهشمار میرود گفت: «آخماتوا در یازدهم ژوئن در شهر اودسا در خانوادهی یک مهندس نیروی دریایی متولد شد. او نخستین شعر خود را در دوران دبستان سرود و نخستین شعری که از او چاپ شد پس از دوران دبیرستان بود.»
دهباشی افزود: «آخماتوا در سال 1910 با گومیلیوف ازدواج کرد و راهی پاریس شد. در سال 1921 همسرش به اتهام فعالیتهای ضدانقلابی به دستور استالین اعدام شد. در این سالها آخماتووا دو مجموعهی شعر منتشر کرد و به مطالعهی آثار پوشکین پرداخت که حاصلش چندین مقاله دربارهی اوست.»
آقای دهباشی در ادامه به اخراج شدن آخماتوا در سال 1946 از شورای نویسندگان روسیه اشاره کرد و افزود: «اشعار آخماتوا بیش از سی سال در اتحاد شوروی ممنوع بود و تا نیمه دههی 1950 بسیاری از مردم در داخل و خارج از کشور حتی نمیدانستند که او هنوز زنده است. هیچ سردبیری جرأت نداشت آثار او را برای چاپ و نشر بپذیرد.»
دهباشی در پایان ضمن تقدیر از حضور اساتید در جلسه، ابراز امیدواری کرد که در آینده مراسمهای مشابهی برای دیگر بزرگان ادبیات جهان به میزبانی مجلهی بخارا برگزار شود.
سخنران بعدی این مراسم، پروین سلاجقه، منتقد و محقق ادبی، بود. وی با اشاره به اینکه مهمترین وجه شاعرانگی آخماتوا قدرت بینظیر وی در ارائهی هنری، نوعی بیان ساده است گفت: «شیوهی بیان آخماتوا در ابتدای قرن بیستم، شیوهای نو اما موفق است و به زودی به نوعی جریان زنده و پویا تبدیل میشود.»
وی در ادامه گفت: «واژگان در شعر آخماتووا از وظیفهی دشوار فشردهشدن زیر بار معانی مختلف تلویحی نجات یافتهاند و در خانهی اصلی خود یعنی سطح قراردادی زبان کارکردی شاعرانه یافتهاند.»
خانم سلاجقه در ادامه با قرائت چند قطعه از اشعار آخماتوا گفت: «آخماتووا شعر متعهد میسراید، ولی از آنگونه که مشاهده مصیبتهای خود و مردم سرزمینش ایجاب میکند و از همین رو حس رسوب کرده در درون او اندکاندک رنگی اجتماعی و مرثیهوار به خود میگیرد و نمایانگر وقایع پیرامون اوست.»
سخنران بعدی این مراسم، احمد پوری، مترجم برگزیدهی اشعار آخماتوا بود. آقای پوری در سخنان خود با اشاره بهاینکه چگونگی تولید شعر از سوی یک شاعر همیشه حس کنجکاوی وی را برانگیخته گفت: «شاعر هرگز تمامی یک شعر را در اختیار یک رویداد یا بهانهی معین قرار نمیدهد. آن رویداد و یا انگیزه درواقع زخمهای است که بر تار الهام او زده میشود تا او نغمهای را ساز کند و شعری بسراید.»
پوری در ادامه افزود: «همیشه کنجکاوی از زندگی آخماتووا برای مخاطبین شعر او انگیزهای بوده است که این کار را نه برای کمک به فهم و لذت بردن از شعر او بلکه برای افزودن آگاهی آنان درباره آخماتووا انجام دهم.»
علی بهبهانی، مترجم کتاب «تاریخ ادبیات روس»، از دیگر سخنرانان این مراسم بود. وی در سخنان خود با تمجید از اشعار آخماتوا ویژگی بارز اشعار وی را تغزل ناب نامید و افزود: «در سرودههای وی اغلب مفاهیمی همچون: چشمبهراهی، شنگی، نرمابخشی، برانگیختگی، دلخستگی، سراسیمگی، دیوانگی و... نمود پیدا میکند که این ویژگی بیش از پیش آشکار میشود.»
در این مراسم پگاه احمدی برخی از اشعار آخماتوا را برای حضار قرائت کرد و فیلمی مستند از فعالیتهای این شاعر روس به نمایش درآمد.