◄◄ نگاهي به علل و علائم افــــســـــردگـــــي به عنوان شايعترين بيماري اعصاب و روان ►►
افسردگي يك اختلال خلقي است كه امروزه در گروه شايعترين بيماريهاي اعصاب و روان جاي گرفته است. به گفته كارشناسان؛ احتمال بروز افسردگي در زنان دو برابر مردان است. به دنبال بروز افسردگي، فرد از جامعه، خانواده يا دوستان كنارهگيري كرده و عملكردهاي وي اعم از شغلي، تحصيلي و خانوادگي مختل ميشود. بنابراين شناسايي علايم اين اختلال و فراهم آوردن زمينههاي درماني مناسب بيش از پيش ضروري است.
افراد به طور معمول طيف وسيعي از حالات خلقي و رواني اعم از شاد و غمگين بودن، خنديدن و غصهدار بودن را تجربه ميكنند، افراد به طور طبيعي بر اين حالات خلقي روحي – رواني تسلط داشته و قادر به كنترل آن ها هستند. در اختلالات خلقي اين احساس تسلط از بين رفته و فرد از اين بابت دچار رنج فراواني ميشود.
شيوع افسردگي در زنان دو برابر مردان است
اثرات زايمان، تفاوتهاي هورموني و فشارهاي رواني و اجتماعي از علل افسردگي در زنان است.
فرد افسرده توانايي كنترل اين روحيه و خلق افسرده را ندارد. افسردگي حدود 10 تا 25 درصد در زنان و 5 تا 10 درصد در مردان شايع است. تفاوتهاي هورموني بين دو جنس زن و مرد، اثرات زايمان و تفاوت فشارهاي رواني و اجتماعي در زنان و مردان از جمله علتهاي شيوع دو برابري افسردگي در زنان نسبت به مردان است.
عوامل ژنتيكي، اتفاقات روانشناختي، عوامل اجتماعي و معنوي در بروز افسردگي موثرند
یک متخصص اعصاب و روان با بيان اين كه افسردگي مانند هر اختلال اعصاب و روان ديگر در چهار حوزه ريشه دارد، مسايل زيست شناختي مانند عوامل ژنتيكي در بروز افسردگي موثراست. بنابراين افراد داراي سابقه خانوادگي، اختلالات اعصاب و روان، مستعد بروز افسردگي هستند. اتفاقات روانشناختي نيز در بروز افسردگي نقش مهمي دارند. به عنوان مثال فردي كه شريك عاطفي خود را از دست داده در معرض خطر ابتلا به افسردگي قرار دارد.
برخي از عوامل در سطح اجتماع معمولا به شكلي غيرمحسوس افراد را تحت تاثير قرار ميدهند. عوامل معنوي از ديگر عوامل موثر در بروز افسردگي است. بر اين اساس اختلالات اعصاب و روان در افرادي كه به يك وجود لايزال قدرت معتقدند كمتر مشاهده ميشود.
اين چهار مورد ميتوانند تنظيم و تعادل در محيط مغز را بر هم زده و اختلالات اعصاب و روان را بوجود آورد كه يكي از اين اختلالات افسردگي است. همچنين بسته به اين كه كدام بخش از مغز تحت تاثير بيشتري قرار گرفته باشد، علايم متفاوت بروز ميكند.
اين خلق افسرده از نظر بيمار مبتلا، كيفيت مشخصي دارد كه ميتوان آن را از يك احساس طبيعي دلتنگي و سوگواري متمايز كرد. به اين ترتيب بيمار احساس ميكند در دورهاي قرار گرفته كه احساس غمگيني و دلتنگي وي متفاوت از احساس غمگيني وي در يك حالت طبيعي است. بيماران افسرده علايم بيماري خود را نوعي درد مشقتبار روحي توصيف كرده و حتي گاهي از اين مسئله شكايت ميكنند كه قادر به گريه كردن نيستند. در مقابل گروهي ديگر نيز قادر به كنترل گريه خود نيستند.
گوشهگيري و كنارهگيري از جامعه، خانواده و دوستان از علايم ديگر افسردگي
حدود دو سوم بيماران افسرده گاهي به خودكشي فكر ميكنند
گاهي بيماران افسرده از جامعه، خانواده يا دوستان خود كنارهگيري كرده و حتي از انجام فعاليتهايي كه زماني مورد علاقه وي بوده، لذتي نميبرد. همچنين ممكن است فرد از اين گوشهگيري آگاهي نداشته و ديگران متوجه آن شوند. حدود دو سوم كل بيماران افسرده گاهي به خودكشي فكر كرده و از اين مقدار 10 تا 15 درصد گاهي اقدام به خودكشي هم ميكنند.
كاهش انرژي از علايم شايع افسردگي
دكتر رضائي كاهش انرژي را از ديگر علايم شايع افسردگي دانست و تصريح كرد: كاهش انرژي سبب ميشود فرد وظايف خود را به خوبي انجام نداده و اختلال عملكرد تحصيلي، شغلي و خانوادگي را به دنبال داشته باشد. در اين صورت فرد انگيزه خود را از دست داده و قادر به ايجاد طرحهاي جديد يا پيش بيني و برنامهريزي براي آينده نيست.
اضطراب،اختلال خواب، كاهش اشتها و وزن از ديگر علايم شايع افسردگي
اختلال در خواب بويژه سحرخيزي در بيماران افسرده شايع است. به اين صورت كه بيمار صبحها زودتراز قبل از خواب برمي خيزد. گاهي بيماران از بيدار شدنهاي مكرر از خواب در طول شب و اين كه به دنبال اين بيدار شدنها دائم به مشكلات خود فكر ميكنند، شكايت دارند.
اضطراب را يكي از شايعترين علايم افسردگي عنوان كرد و با بيان اين كه اغلب بيماران مبتلا به افسردگي دچار كاهش اشتها و وزن ميشوند افزود: در مقابل گروه كوچكي از بيماران افسرده با افزايش اشتها و افزايش خواب روبرو ميشوند.
غيرطبيعي بودن قاعدگي و كاهش علاقه جنسي در افراد افسرده
گاهي گروهي از علايم نباتي مانند غيرطبيعي بودن قاعدگي يا كاهش علاقه و عملكرد جنسي در افراد افسرده مشاهده ميشود. اگر دقت نشود كه اين علايم جزيي از علايم افسردگي است، ممكن است بيمار تحت درمانهاي زنان و زايمان و يا مشاورههاي درمان اختلالات جنسي قرار گيرد.
مجموعه عوامل افسردگي سبب تشديد بيماريهاي طبي ديگر ميشود
احتمال ابتلا به سوء مصرف مواد افراد افسرده
مجموعه عوامل افسردگي سبب ميشوند كه بيماريهاي طبي ديگر مانند ديابت، فشارخون، بيماريهاي قلبي – عروقي و بيماريهاي انسدادي مزمن ريه، در صورت وجود، تشديد شوند.
گاهي افراد افسرده براي رهايي از حالات ناگوار خلقي به خوددرماني با مواد مخدر يا الكل ميپردازند، ممكن است سوء مصرف مواد مخدر در افراد افسرده مشاهده شود. همچنين در افراد افسرده ممكن است شكايتهاي جسمي مانند يبوست، درد سينه، دردهاي مختلف بدن مثل سردرد، احساس كرختي و لختي در دست و پا مشاهده شود.
احساس ضعف در تمركز و اختلال در تفكر از ديگر علايم افسردگي
ضعف در تمركز از ديگر علايم افسردگي است و با بيان اين كه حدود 50 درصد بيماران افسرده بر اين باورند كه علايم بيماري در طول روز تغيير ميكند، احساس ضعف در تمركز يا مختل شدن تفكر از علايم ديگر افسردگي است. از طرف ديگر بيماران افسرده بر اين باورند كه شدت علايم و حالات ناگوار در صبح بيشتر بوده و هر چه به غروب نزديكتر ميشوند علايم كاهش مييابد.
ضعف عملكرد تحصيلي، رفتار ضد اجتماعي و ترك خانه از علايم افسردگي كودكان و نوجوانان
علايم افسردگي در گروه كودك و نوجوان و گروه سالخورده را متفاوت از يكديگر است و ضعف عملكرد تحصيلي، سوء مصرف مواد مخدر، رفتار ضد اجتماعي، ولنگاري جنسي، فرار از مدرسه و ترك خانه از علايم افسردگي در كودكان ونوجوانان است.
تشخيص سخت و درمان طولاني مدت افسردگي در سالخوردگان
پايين بودن وضع اقتصادي و اجتماعي، از دست دادن همسر، ابتلاي همزمان به يك بيماري جسمي و انزواي اجتماعي فرد سالخورده را مستعد بروز افسردگي ميكنند. شكايات جسمي مانند سردرد، ضعف دست و پا و اختلال در مراقبت از خود در سالخوردگان افسرده به مراتب بيشتر از جوانترهاست.
معمولا افسردگي سالخوردگان سخت تشخيص داده شده و نيازمند طي زمان بيشتري براي درمان است. گاهي افسردگي در سالمندان با اين باور كه اين علايم طبيعي بوده و اقتضاي سن فرد است، جدي گرفته نميشود. اين در حالي است كه در صورت تشخيص و درمان به موقع، اين افراد از كيفيت زندگي بهتري برخوردار خواهند شد.
در اختلال افسردگي مجموعهاي از اختلالات دخيل هستند، هنگامي عنوان افسرده به كار گرفته ميشود كه فرد دو هفته به صورت پي در پي علايم افسردگي را تجربه كرده و در حوزههاي مختلف دچار اختلال عملكرد شده باشد.
در درمان افسردگي مانند هر اختلال اعصاب و روان ديگر دو بخش عمده دارويي و غيردارويي اعم از روان درماني يا روانكاوي به كار گرفته ميشود.
ابراز نگراني بيماران از مصرف داروهاي اعصاب و روان بيمورد است
در درمان، گاهي افراد نسبت به مصرف داروهاي اعصاب و روان و اين كه به اين داروها عادت كرده و يا بواسطه استفاده از آنها سست و خوابآلود ميشوند ابراز نگراني ميكنند. بنابراين بهتر است درمان تحت نظر متخصص مربوطه انجام شده و نگراني از بابت عوارض درمان به عهده وي گذاشته شود. به طور كلي، معمولا عوارض دارو در مقابل منافع آن سنجيده ميشود و دارو زماني تجويز ميشود كه منفعت آن بسيار بيشتر از ضرر آن باشد.
به هم ريختگي در محيط شيميايي مغز علت اساسي اختلالات اعصاب و روان
عدم استعداد ژنتيكي، حمايتهاي خانوادگي و اجتماعي تا حد زيادي در رفع افسردگي موثر است
علت اساسي اختلالات اعصاب و روان را بهم ريختگي در محيط شيميايي مغز است. داروهاي مصرفي در درمان اختلالات اعصاب و روان نقش متعادل كننده و ترميم كننده به هم ريختگيهاي مغز است. معمولا داروهاي اعصاب و روان به شكل موقتي و براي چند ماه مصرف شده و بعد از بهبود حالات اعصاب و روان به تدريج قطع ميشود.
درمان را وابسته به چند عامل دانست و در صورت عدم استعداد ژنتيكي، شانس بهبودي كامل فرد افسرده زياد است. همچنين حمايتهاي خانوادگي و اجتماعي تا حد زيادي در رفع بيماري موثر است. بهرهمندي از تحصيلات بالا، متاهل بودن، عملكرد خوب قبل از بيماري، نبود اختلالات مربوط به مصرف مواد و نداشتن اختلالات اعصاب و روان ديگر تا حد زيادي در بهبودي فرد افسرده موثر است.
مفاهيم: "بیماری افسردگی" چیست؟
هنگامی که پزشكان درباره افسردگي بحث ميكنند، هدف آنها معالجه بيماريی است كه "افسردگي عمده" (major depression) ناميده ميشود.
هنگامی میگوییم فردی به بیماری افسردگي مبتلا میشود، که علائمی مانند آنچه در پایین به آنها اشاره خواهد شد، را تقریبا در هر روز، در تمام طول روز، براي دو هفته يا بيشتر داشته باشد.
اگر شما افسردهايد، ممكن است سر درد، دردهای مبهم یا حاد يا مشكلات گوارشي و جنسي داشته باشيد. افراد سالمندتر مبتلا به افسردگي ممكن است احساس سردرگمی يا مشكلاتي در تفهيم خواسته هاي ساده خود داشته باشند.
منبع: همشهری آنلاین
علت افسردگی چیست؟ و چطور تشخيص داده ميشود؟
به نظر ميرسد که افسردگي علاوه بر دلایل ارثی، به تغییرات مواد شيميايي در مغز مربوط باشد كه ارتباط بين سلولهای عصبی را با يكديگر دچار اشکال ميكند.
افسردگي ميتواند با دغدغهها و رويدادهاي زندگي شما ارتباط داشته باشد، از قبيل مرگ كسي كه دوستش داريد، طلاق يا از دست دادن كار.
خوردن برخي از داروها، زياده روي در مصرف داروها يا ابتلا به بيماريهاي ديگر هم ميتواند علت افسردگي باشد.
"دچار شدن به افسردگي به دليل ضعف شخصيت، تنبلي یا بیارادگی نیست."
اگر شما علائم فوق را داريد، حتما به پزشك مراجعه كنيد، قطعا ميتوانید از او كمك بگيريد. از پزشك خود انتظار نداشته باشيد كه فقط با نگاه كردن به شما به افسردگي شما پي ببرد.
هرچه سريعتر درمان شما پيگيري شود، زودتر از افسردگي بهبود خواهید یافت.
اولين بار كه شما در مورد احساس خود با پزشك سخن ميگوييد، ممكن است او از شما سوالاتي درباره نشانههاي آن، سلامت شما، وسابقه مشكلات سلامت در خانوادهتان بپرسد. همچنین پزشك ممكن است شما را مورد معاینه جسمی قرار دهد یا آزمایشهای دیگری را برای شما درخواست کند.
درمان افسردگي چگونه است؟ و مدت زمان نیاز به دارو
افسردگي را ميتوان هم با دارو، و هم با مشاوره يا هر دو درمان كرد.
داروهای ضدافسردگی:
داروهاي بسياري را ميتوان براي درمان افسردگي مورد استفاده قرار داد.
اين داروها "ضد افسردگي" (antidepressant) ناميده ميشوند. آنها عدم تعادل شيميايي در مغز را كه باعث افسردگي ميشود، اصلاح ميكنند.
تاثيرداروهاثی ضد افسردگي بر هر فردی متفاوت است. بنابراين حتی اگر يك دارو بر بیماری شما تاثيري نداشته باشد، ممكن است داروي ضدافسردگی دیگر بر شما موثر باشد.
ممكن است يك هفته بعد از شروع مصرف داروها بهبودي را احساس کنید. اما احتمالا تاثيرات كامل دارو را تا 8 تا 12 هفته بعد از شروع مصرف آن نخواهید دید.
در هفته اول مصرف دارو ممكن است عوارض جانبی آن در شما ظاهر شود. اما میزان این عوارض جانی بعد از هفته دوم مصرف دارو به شدت كاهش مييابد.
مدت زمان نيازتان به مصرف دارو به ميزان افسردگي شما بستگي دارد. ممكن است دكتر از شما بخواهد داروها را براي 4 تا 6 ماه يا بيشتر مصرف كنيد.
شما نياز داريد به مدت زمان كافي دارو مصرف كنيد تا احتمال عود افسردگي شما کاهش پیدا کند. در اين زمينه حتما با پزشك خود مشورت كنيد.
روان درماني چيست؟ و آیا نیاز به بستری شدن هست؟
در روان درماني ممکن است شما با یک پزشك خانوادگی، يك روانپزشك يا رواندرمانگر درباره شرایط زندگیتان صحبت کنید.
ممكن است موضوع بحث شما با این درمانگران در مورد افكار و عقايد يا روابط خانوادگيتان باشد. يا ممكن است بر رفتاریهایتان متمركز شويد، و اینکه این رفتارها چگونه بر زندگی شما اثر میگذارد و چگونه می توانید آنها را تغییر دهید.
معمولا رواندرمانی برای مدت معینی مثلا بین 8 تا20 جلسه انجام میشود.
معمولا با مراجعه به پزشك ميتوانيد افسردگي را درمان كنيد. اگر شما عارضه پزشكي ديگري داريد بر روي درمان تاثير دارد، يا اگر خطر خودكشي در شما بالا باشد نياز به درمان در بيمارستان داريد.
کی افسردگي به پايان ميرسد؟ و نکاتی چند جهت گذر از افسردگی
درمان افسردگي ممکن است براي هفتهها، ماهها، يا حتي سالها به طول انجامد.
خطر اصلی درمان نکردن افسردگی، خودکشی است. معمولا درمان افسردگي در مدت 8 تا 12 هفته يا کمتر باعث بهبودی شما میشود.
گذر از افسردگي
برای گذر از یک دوره افسردگی به این نکات توجه داشته باشید:
- تند نرويد، از خودتان انتظار زیاد نداشته باشيد. هر كاري را به صورت طبیعی انجام دهيد. برنامهاي واقع گرايانه تنظيم كنيد.
- به افكارمنفي كه ممكن است در شما وجود داشته باشد، اعتنا نكنيد. افكاري از قبيل مقصر دانستن خود يا انتظارات غلط. اين فكر بخشي از افسردگي است. اينها افكاريست كه افسردگي شما را تشدید میکند.
- خودرا با فعاليتهايي در گير كنيد كه حس خوبي در شما ايجاد ميكند يا احساس موفقیت را در شما به وجود میآورد.
- زماني كه افسردهايد تصمیمگیریهای عمده درباره زندگي خود دوري كنيد، اگر ضروري است كه تصميم بزرگي بگيريد از كسي كه به او اعتماد داريد كمك بخواهيد.
- اجتناب از مواد روانگردان غیرمجاز. این مواد سبب افسردگي شديد ميشوند و تداخلهای خطرناكي با داروي ضد افسردگي تجویزشده برای شما دارند.
- به نظر میرسد که فعاليت جسمی باعث بروز واکنشهاي شيميايی در بدن میشود که ممكن است وضع رواني شما بهبود يابد.
- ورزش كردن 4تا6 بار در هفته، هر بار حدود 30 دقيقه، هدف خوبي است.اما كمترين فعاليت جسمی هم ميتواند مفيد باشد.
- امیدواری خود را حفظ کنید. برطرفشدن کامل افسردگی شما نیاز به گذر زمان خواهد داشت.
چرا باید افسردگی را درمان کرد؟
- درمان زودرس كمك ميكند از بدتر شدن افسردگي يا مزمن و مداومشدن آن جلوگیری شود.
- فكر كردن به خودكشي در بين افراد افسرده رايج است. اگر شما برای افسردگیتان درمان دریافت نکنید، خطر خودكشي افزایش پیدا میکند. درمان موفقیتآمیز افسردگي، افکار خودكشي را برطرف خواهد کرد.
- درمان ميتواند به بازگشت شما به حالت طبیعی و لذت بردن از زندگي كمك كند.
- درمان ميتواند به جلوگيري از بازگشت افسردگي كمك كند.
منبع: familydoctor.org
اختلالات خلقي فصلي در پاييز و زمستان شايعتر است / كوتاه شدن طول روز عامل موثر در اختلال خلقي فصلي است
يك روانپزشك با با بيان اين كه اختلالات خلقي فصلي نوعي از افسردگي است كه در طي سالهاي متوالي در زمان مشخصي شروع ميشود، افزود: زمان مبتلا شدن به اختلال خلقي فصلي از بيماري به بيمار ديگر تفاوت دارد ولي شايعترين اختلالات محدود به زمستان و پاييز است.
دكتر محمد آيتي با بيان اين كه به ندرت برخي افراد در تابستان و بهار به اختلال خلقي فصلي دچار ميشوند، افزود: چيزي كه در بروز اين اختلال موثر است كاهش زمان تابيدن خورشيد و كوتاه شدن طول روز است.
وي علايم اين اختلال را همان علايم افسردگي عنوان كرد و ادامه داد: در اختلال خلقي فصلي معمولا علايم پرخوابي، پرخوري و افزايش تمايل به مواد قندي بارزتر است و با بروز تغييرات بيولوژيك افرادي كه استعداد ابتلا به اين بيماري را دارند به آن دچار ميشوند.
دكتر آيتي اين اختلال را در ايران در فصل پاييز شايعتر دانست و ابراز كرد: برخي افراد با باز شدن مدارس و كوتاه شدن طول روز احساس كج خلقي و كم حوصلگي ميكنند كه اين وضعيت آنها در سالهاي متوالي تكرار ميشود.
اين روانپزشك در ادامه اظهار كرد: اگر در دو سال متوالي در يك فصل مشخص، فرد بدون وجود عامل محرك قوي از بيرون و تنها با عوامل مربوط به طبيعت به طور ناگهاني دچار تغييراتي شود ميتوانيم تشخيص افسردگي فصلي را بدهيم.
وي افزايش آگاهي و دانش افراد، مراجعه به پزشك به محض مشاهده علايم اختلال و درمان قبل از مستقر شدن بيماري را در پيشگيري از بيماري موثر دانست.
دكتر آيتي در رابطه با درمان بيماري اضافه كرد: آنچه كه در تحقيقات شناخته شده ولي در ايران رايج نيست درمان با نور نام دارد ولي به طور معمول از درمانهاي دارويي و روان درماني ميتوان استفاده كرد.
پدران افسرده، يادگيري فرزندانشان را به تاخير مياندازند
طبق نتايج مطالعات جديد؛ کودکان پدران افسرده نسبت به ساير همسالان خود از تعداد لغات کمتري استفاده ميکنند.
نتايج اين تحقيقات که بر روي 5 هزار خانواده انجام گرفته است نشان ميدهد؛ افسردگي مادران در اين امر بي تاثير است.
محققان مي گويند: فرزندان 2 ساله پدران افسرده به طور ميانگين 5/1 لغت کمتر از ساير کودکان به کار ميبرند. اين تفاوت ممکن است کوچک به نظر برسد اما وقتي تاثير آن در تکامل يادگيري گفتار کودک در نظر گرفته شود تفاوت واضحتر خواهد بود.
اين يافتهها نشان ميدهد که مادران افسرده ميزان کتاب خواندن براي کودکانشان را کاهش نميدهند اما پدران افسرده به طور ميانگين 9 درصد کمتر از ساير پدران براي فرزندانشان کتاب ميخوانند و اين امر ميتواند در يادگيري فرزندان تاثير بگذارد.
رواندرمانی درازمدت موثرتر است
رواندرمانی درازمدت روانپویشی در درمان مشکلات پیچیده روانپزشکی موثرتر از درمانهای کوتاهمدتی است که بیشتر بر تجویز دارو متکیاند.
رواندرمانی درازمدت روانپویشی (ltpp) بر حمایت روانشناختی و مداخله درمانی بر اساس نیازهای خاص بیمار تاکید دارد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه فالک لیشنرینگ از دانشگاه گیسن در آلمان و سرپرست این تحقیق در این باره گفت: "متاآنالیز ما نشان داد که Ltpp به طور قابلتوجهی نسبت به روشهای کوتاهمدت رواندرمانی از لحاظ پیامد کلی، مشکلات هدفگیریشده و کارکرد شخصیت بهتر عمل میکند."
این متاآنالیز که در شماره اول اکتبر نشریه انجمن پزشکی آمریکا (جاما) منتشر شده است، 11 کارآزمایی بالینی راندومشده و 12 بررسی مشاهدهای را شامل میشود و 1053 بیمار را که Ltpp دریافت میکردند، دربرمیگیرد.
لیشنرینگ تاکید کرد: "رواندرمانی درازمدت روانپویشی اندازه اثر بزرگتر و پایدارتری در درمان بیماران دچار اختلال شخصیت، اختلالات روانی چندگانه، و اختلالات روانی مزمن داشته است. این اندازههای اثر در مورد پیامد کلی به طور قابل توجهی در فاصله میان پایان درمان و پیگیری افزایش نشان میداد."
بیمارانی که تحت Ltpp قرار داشتند، به طور میانگین نتایج بهتری در 96 درصد زمان نسبت به افرادی که درمان کوتاهمدت فشرده دارویی دریافت میکردند، به دست آورده بودند.
این نویسندگان پیشنهاد میکنند بیماران دارای اختلالات متعدد یا مزمن روانی یا اختلال شخصیت تحت رواندرمانی درازمدت روانپویشی قرار گیرند.
بیماران قلبی باید از لحاظ افسردگی بررسی شوند
انجمن قلب آمریکا توصیه میکند بیماران قلبی به طور مرتب از لحاظ نشانههای افسردگی مورد بررسی قرار گیرند.
به گزارش آسوشیتدپرس بر اساس توصیههایی که این انجمن در نشریه Circulation منتشر کرده است، بیماری افسردگی در مبتلایان به حمله قلبی و افرادی که به علت مشکلات قلبی در بیمارستان بستری شدهاند، سه بار شایعتر از مردم عادی است.
نویسندگان این مقاله میگویند تنها حدود نیمی از پزشکان قلب میگویند که افسردگی بیمارانشان را درمان میکنند- و همه آنهایی که در آنها تشخیص افسردگی داده میشود، درمان نمیشوند.
اریکا فورلیچر، استاد پرستاری در دانشگاه کالیفرنیا در سانفرانسیسکو دراین باره میگوید: "به نظر من ما میتوانستیم رنج بیماران تا حد قابل ملاحظهای کاهش دهیم و پیامدهای بیماری را بهبود بخشیم."
این هیات انجمن قلب آمریکا مینویسد در حالیکه شاهد مستقیمی در دست نیست که بیماران قلبی که از لحاظ افسردگی غربالگری میشوند،اوضاع بهتری پیدا میکنند، افسردگی میتواند عواقب بیماری قلبی و کیفیت زندگی را بدتر کند. به گفته این کارشناسان بیماران قلبی افسرده ممکن است داروهای خود را نخورند، رژیم غذاییشان را تغییر ندهند و در برنامههای بازتوانی شرکت نکنند.
فورلچیر که یکی از روسای هیاتی که توصیهها را ارائه کردهاند، میگوید هر کسی از متخصص قلب گرفته تا پرستار و پزشک عمومی میتواند و بایست در تعیین اینکه آیا بیمار قلبی دچار افسردگی است یا نه شرکت داشته باشد.
این هیات پیشنهاد میکنند که بیماران قلبی در ابتدا با پرسیدن دو سوال استاندارد مورد غربالگری قرار گیرند: آیا در دو هفته گذشته به انجام کارها علاقهای دارید یا از انجام آنها لذت میبرید؟ آیا احساس نومیدی، افسردگی و غمگینی دارید؟
اگر پاسخ بیمار به یک یا هر دوی این پرسشهای مثبت باشد، استفاده از یک پرسشنامه برای تعیین افسرده بودن بیمار و شدت ان توصیه میشود. این هبات میگوید اگر بیمار افسرده تشخیص داده شود، ممکن است لازم باشد او را به یک متخصص واجد شرایط در درمان افسردگی ارجاع کرد، گزینههای درمانی ممکن است شامل استفاده از داروهای ضدافسردگی، مراجعه به رواندرمانگر و ورزش باشد
تورم، تهديدكننده سلامت روان ايرانيان
«بهداشت روان، علمي است كه براي بهتر زيستن، رفاه اجتماعي و كنار آمدن با مشكلات زندگي به انسانها كمك ميكند و در حقيقت عبارت است از مجموعه عواملي كه در ايجاد و يا پيشرفت روند اختلالات شناختي، احساسي و رفتاري در انسان نقش مؤثري دارد.»
روز جهاني بهداشت روان، دهم اكتبر هر سال، در حالي در همه كشورهاي دنيا برگزار ميشود كه با توجه به تعريف سازمان جهاني بهداشت از بهداشت روان، نقش فرهنگ و اقتصاد در تامين سلامت رواني مردم غيرقابل انكار است.
آمارها حكايت از ابتلاي 20 تا 25 درصد افراد جامعه ايران به انواع اختلالات رواني دارد و در اين حال، به عقيده روانپزشكان، سهم مشكلات اقتصادي كه ميتواند ذهن انسانها را مشغول كند و باعث نگراني و احساس امنيت نداشتن نسبت به آينده شود، در بهوجود آمدن اين اختلالات نقش مهمي دارد.
به گفته كارشناسان، يكي از مهمترين معضلاتي كه بهدنبال فشار اقتصادي و تورم در افراد جامعه ما افزايش مييابد، سوءمصرف مواد است؛ بهطوري كه برخي روانپزشكان معتقدند حتي كساني كه استعداد ابتلا به اختلالات رواني را ندارند، تحت تأثير تورم و فشار اقتصادي به مصرف مواد روي ميآورند.
دكتر بابك نژند، روانپزشك، در اين باره معتقد است: فشارهاي اقتصادي بهصورت غيرمستقيم ميتواند بهداشت رواني را به هم بزند، مخصوصا كه در جامعه ما دسترسي به موادمخدر خيلي راحت شده، پس وقتي مردم دچار استرس ميشوند، تحتتأثير الگوهاي فراگرفته شدهاي كه دور و بر آنهاست، سعي ميكنند استرس و بحران رواني خود را با خود درماني رفع كنند كه شايعترين شكل آن، مصرف مواد است.
وي با بيان اينكه مصرف مواد خود ميتواند شروعكننده اختلالات رواني ديگر باشد، خاطرنشان ميكند: اگر فشار اقتصادي مزمن باشد، فرد را به افسردگي مبتلا ميكند؛ چون ديده شده كه عوامل استرس مزمن نسبت به عوامل استرس حاد روي روان افراد و ابتلاي آنها به افسردگي قويتر عمل ميكند. پس كسي كه سالها و مدتهاي زياد مشكل اقتصادي دارد خيلي بيشتر از كسي كه در يك دوره زماني مثلا دچار ورشكستگي شده مبتلا به افسردگي ميشود.
فرسودگي شغلي و پرخاشگري
در طول سالهاي گذشته، اگرچه تهران توسعه يافته ولي رفاه و امكانات مردم اين شهر به همين اندازه توسعه نيافته و همين امر هم باعث شده مردم بيشتر نگراني و افسردگي خود را به كانون خانواده ببرند و آن هم بهصورت انواع اختلالات خواب، سردرد و ديگر اختلالات روانتني.
دكتر پرويز مظاهري، روانپزشك و دبير انجمن روانپزشكان ايران نيز با بيان مطلب فوق و با اشاره به اينكه سنگيني بار تورم و فقر ناشي از آن ميتواند انسانها را مجبور كند 2 يا 3 برابر توانشان كار كنند تا بتوانند از پس هزينههاي زندگي بربيايند، به همشهري ميگويد: مرد يا زني كه 2 يا 3 شيفت در بيرون از منزل كار ميكند، علاوه بر اينكه ديگر وقتي روي خانواده نميگذارد، دچار فرسودگي شغلي هم خواهد شد و اگر چنين فردي قرار است 8 ساعت كار كند، فعاليت شغلياش 14 تا 16 ساعت طول خواهد كشيد.
به گفته مظاهري، چنين فردي بهتدريج بدخلق شده و تحريكپذيرياش افزايش مييابد، در ضمن علاوه بر اينكه توقعاتش بالا ميرود، حوصله اطرافيانش را ندارد، بهانهگيري ميكند و رفتارهاي پرخاشگرانه از خود بروز ميدهد و اين فرسودگي به مرور از طول عمر فرد هم ميكاهد.
دكتر مظاهري اضافه ميكند: شاهد اين مسئله هم اين است كه الان در جامعه ما سكته قلبي در سنين خيلي پايين 30 تا 40 سالگي ديده ميشود، شروع سفيدشدن موها هم كه در مردها قبلا 60 تا 70 سالگي بود، الان به 25 سالگي كاهش يافته است و همه اينها با استرسهاي محيطي ارتباط دارد. به گفته اين روانپزشك، تا وقتي فعاليتهاي اجتماعي مردم متناسب با تواناييهايشان نباشد، اين مشكل قابل حل نيست.
فقر و افزايش خشونت با كودكان
رابطه تورم و تاثير آن روي پرخاشگري والدين بر كودكان نيز از معضلاتي است كه به عقيده كارشناسان منجر به افزايش اختلالات رواني در كودكان شده است.
پرخاشگري حتي روي كودكان خانواده هم تاثير منفي ميگذارد و اعتماد به نفس آنها را كاهش ميدهد. علاوه بر اينكه حتي اين كودكان بهصورت كلامي و فيزيكي هم از سوي والدين مورد سوءاستفاده قرار ميگيرند. دكتر محمدعلي شهركي، روانپزشك با بيان اين عبارات و اينكه كودكان نيز در آينده قادر به تامين امنيت اقتصادي خود و در كل امنيت جامعه نيستند، به همشهري ميگويد: براي همين است كه ميگوييم مشكلات اقتصادي زمينهساز عمده براي ايجاد اختلالات ارتباطي است؛ يعني ارتباط بين همسر - همسر و والد - فرزند.
دكتر شهركي با بيان اين عبارات، طبقهبندي اختلالات رواني را در 5محور تقسيم ميكند: محور يك شامل اختلالات عمده مثل افسردگي و اضطراب است، محور 2 عقبماندگي ذهني و اختلالات شخصيتي را تشكيل ميدهد، محور 3 شامل اختلالات جسمي ميشود، محور 4سطح عملكرد را نشان ميدهد و بالاخره محور 5 كه مهمترين محور است، شامل استرس و يا عواملي است كه باعث ايجاد و يا تشديد اختلالات رواني در فرد ميشوند.
به گفته وي عوامل اقتصادي و اجتماعي نيز در محور 4 قرار ميگيرد و منجر به ايجاد افسردگي، پرخاشگري، اضطراب و مشكلات انطباقي ميشود تا جايي كه اين مشكلات در شديدترين حالت باعث بروز افكار خودكشي و حتي افكار ديگركشي و پرخاشگري نسبت به ديگران خواهد شد.
اين در حالي است كه به گفته كارشناسان و بنابر مطالعات سازمان جهاني بهداشت، افراد مسن بهدليل احساس تنهايي خودكشي ميكنند ولي مهمترين عامل خودكشي در جوانها مشكلات مالي است. به عقيده دكتر شهركي با اينكه اين سن، سن بالندگي و توليد در جامعه ماست، ولي اين افراد به خاطر مسائل مالي و تورم بيش از حد اقدام به خودكشي آنهم بيشتر از نوع موفق ميكنند.
مسائل فرهنگي هم دخيل است
با اين حال، به گفته برخي كارشناسان مسئله مهمي كه نبايد از آن غفلت شود اين است كه اثر تجمعي تورم همراه با عوامل ديگر ميتواند وضعيت فرد را وخيمتر كند.
دكتر نژند در اين باره معتقد است: نميتوان عامل اقتصادي را به تنهايي در نظر گرفت چون در جوامعي كه دچار مشكل اقتصادي شدهاند، مردم از مشكلات فرهنگي هم رنج ميبرند، پس مردم در چنين جامعهاي نميدانند كه وقتي دچار افسردگي يا اختلالات ديگر شدند، بايد به روشهاي علمي حل مسئله يا به يك روانپزشك مراجعه كنند و براي همين است كه چنين افرادي بهخوددرماني و سوء مصرف مواد روي ميآورند.
«مهمترين عامل ديگري كه در جامعه ما پررنگ و مسئله ساز شده، اين است كه بسياري از توقعات اقشاري كه از نظر اقتصادي در سطح پايينتري هستند، مانند توقعات فردي است كه در يك جامعه اروپايي زندگي ميكند؛ در حالي كه جامعه ما يك جامعه سنتي است.»
دكتر نژند با بيان اين عبارات معتقد است: براي همين، در خانوادههاي ايراني خيلي از توقعات در جامعه ما اجرا شدني نيست و اين باعث شده فشارهاي اقتصادي بزرگتر از آن چيزي كه هست خودش را نشان دهد و با شدت بيشتري به اختلالات رواني دامن بزند.
داروهای ضدافسردگی و مشکلات مردان
مطالعات دانشمندان در آمریکا نشان میدهد که داروهای ضد افسردگی بر روی اسپرمهای مردان تأثیرات مخربی دارد.
پزشکان مرکز پزشکی کورنل آزمایشاتی را روی مردانی که داروی ضد افسردگی پاروکستین را مصرف میکردند انجام دادند. در طی یک دوره 5 هفتهای و بعد از 4 هفته تعداد اسپرمهای آسیب دیده در این افراد دو برابر تعداد اسپرمهای آسیب دیده در شروع مطالعه بوده است.
آمار نشان میدهد تنها در انگلستان پزشکان عمومی در سال 2006 تعداد 2میلیون نسخه از این دارو را برای بیماران مرد تجویز کردهاند.
آمار دقیق این مطالعه نشان میدهد که میانگین آسیب اسپرمها از 13.8درصد قبل از شروع مطالغه به 30.3درصد بعد از گذشت یک ماه از مطالعه افزایش یافته است.
با این حال بعضی از متخصصان میگویند افرادی که از افسردگی رنج میبرند نباید استفاده از این دارو را قطع کنند ولی در صورتی که با مشکلات باروری نیز روبرو شدند میتوانند با پزشک خود مشورت کنند.
دو سال پیش در مطالعهای مشابه مصرف کنندگان دو داروی ضد افسردگی سیتالوپرام و سرترالین نیز مورد مطالعه قرار گرفتند که نتایجی مشابه از این مطالعه بدست آمد ولی آسیبها بعد از قطع مصرف از بین رفتند.
نتایج این آزمایش در ماه نوامبر و در ژورنال انجمن داروهای باروری آمریکا منتشر خواهد شد.
پالسهای مغناطیسی برای درمان بیماران افسرده
اولین تحریککننده غیرتهاجمی مغز برای درمان افسردگی - وسیلهای که پالسهای مغناطیسی به درون جمجمه میفرستد – مورد تایید قرار گرفت.
به گزارش آسوشیتدپرس پالسهای مغناطیسی که این دستگاه از خود ساطع میکند، باعث ایجاد تغییرات الکتریکی کوچکی در مغز میشود که سلولهای مغزی را به فعالیت وامیدارد. در عین حال این وسیله جدید، خطرات الکترودهایی را که از راه جراحی در مغز کاشته میشوند یا آخرین علاج یعنی درمان با شوک الکتریکی را ندارد.
این شیوه ملایمتر که آن را "تحریک مغناطیسی فراجمجمهای" (TMS) مینامند، برای هر کسی مناسب نیست.
سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) این وسیله جدید را که NeuroStar نام دارد، به طور خاص برای بیمارانی مورد تایید قرار داده است که اولین داروی ضدافسردگی تجویزشده برای آنها بر بیماری موثر نبوده است.
دکتر مارک جرج از دانشگاه پزشکی کارولینای جنوبی در چارلستون که در کاربرد TMS در درمان افسردگی پیشگام بوده است، در این باره میگوید: "ما در حال گشودن حوزه جدیدی در پزشکی هستیم.حوزه کامل جدیدی که به سوی تحریک الکتریکی غیرتهاجمی مغز پیش میرود."
در حالیکه نیاز فراوانی به راهبردهای ابداعی برای درمان افسردگی وجود دارد- دست کم از هر پنج بیمار افسرده یکی به درمانها مقاومت نشان میدهد- پرسش این است که TMS واقعا چقدر نفع میرساند.
سازمان غذا و داروی آمریکا، NeuroStar را که با نسخه پزشک قابل تهیه است، بر اساس دادههای یک تحقیق اخیر در مورد آن مورد تایید قرار داده است. در این تحقیق بیماران افسرده بدون اینکه بدانند به دو گروه تقسیم شدند؛ گروهی با TMS و گروهی با درمانی ساختگی که شبیه مغناطیس بود، مورد درمان قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بیمارانی که با TMS درمان شدهاند، تا حدی بهتر شدهاند.
این بررسی با پرسشهایی آماری آمیخته بود که تردید خود مشاوران علمی FDA را برانگیخت.
اکنون موسسههای ملی بهداشت (NIH) آمریکا برای یافتن پاسخی روشنتر یک بررسی مستقل را ترتیب دادهاند که 260 بیمار را دنبال میکند و ممکن است نتایج آن تا ابتدای سال آینده میلادی منتشر شود.
تعیین کمّی سودمندی درمان با این شیوه جدید، با در نظر گرفتن هزینه لازم برای درمان، کلید یافتن این پاسخ است.
دکتر فیلیپ جانیکاک از مرکز پزشکی دانشگاه راش در شیکاگو که در بررسی این شیوه جدید شرکت داشت، میگوید انتظار میرود TMSهزینهای میان 6000 تا 10000 دلار بسته به تعداد جلسات درمانی داشته باشد. این شیوه درمانی بسیار گرانقیمتتر از داروهای ضدافسردگی است که هزاران دلار ارزانتر از شیوههای درمانی تهاجمی برای افسردگی هستند.
دانشمندان علوم اعصاب سالهاست که از TMS به عنوان یک ابزار پژوهشی در بررسیهای مغزی استفاده کردهاند.
سيگار كشيدن، علائم افسردگي را در نوجوانان تشديد ميكند
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
محققان تاكيد كردند: سيگار كشيدن، علائم افسردگي را در نوجوانان تشديد ميكند.
به گزارش سرويس بهداشت و درمان ايسنا، در حالي كه برخي از نوجوانان دچار اين تصور غلط هستند كه سيگار كشيدن ميتواند با احساسات افسرده مقابله كند، دانشمندان دانشگاههاي تورنتو و مونترال در كانادا به روش علمي نشان دادهاند كه سيگار كشيدن در واقع سبب تشديد علائم افسردگي در نوجوانان ميشود.
اين پژوهش كه در مجله «رفتارهاي اعتيادي» به چاپ رسيده در واقع بخشي از يك تحقيق بلندمدت درباره «وابستگي به نيكوتين در نوجوانان» در مركز تحقيقات بيمارستاني دانشگاه مونترال است.
مايكل چايتون نويسنده اصلي و دستيار پژوهشي در واحد تحقيقات دخانيات اونتاريو در دانشگاه تورنتو در اين باره گفت: اين پژوهش نظارتي يكي از چندين پژوهشي است كه روي اثرات احساس سيگار كشيدن در بين نوجوانان بررسي ميكند.
محققان تصريح كردند: هر چند ممكن است در ابتدا استعمال سيگار به عنوان يك روش خود درماني براي بهبود خلق در نظر گرفته شود اما در بلندمدت علائم افسردگي را در نوجوانان تشديد ميكند.
به گزارش فيزورگ، در اين بررسي حدود 662 نوجوان دبيرستاني شركت كرده و 20 پرسشنامه را درباره مصرف سيگار و تاثير آن روي خلق پاسخ دادند.
محققان با مطالعه روي اين نوجوانان مطمئن شدند: افراد در اين گروه سني كه از سيگار بعنوان ابزاري براي بهبود خلق و خو و روحيه شان استفاده ميكنند در واقع بيشتر با علائم و رفتارهاي افسردگي دست به گريبان هستند.
انتهاي پيام
غذاهای فوری افسردگی می آورند/ معرفی خوراکی های ضدافسردگی
نتیجه جدیدترین تحقیقات/ غذاهای فوری افسردگی می آورند/ معرفی خوراکی های ضدافسردگی گروهی از پژوهشگران اسپانیایی در بررسیهای خود نشان دادند که غذاهای فوری (فست فود) منجر به بروز اختلالات افسردگی می شود. به گزارش خبرگزاری مهر، دانشمندان دانشگاه لاس پالاماس و دانشگاه گرانادا دریافتند که اصطلاح غذاهای فوری یا فست فود نه تنها موجب چاقی می شود بلکه می تواند به افسردگی مصرف کنندگان این نوع غذاها منجر شود.
نتایج پژوهشهای این محققان حاکی از آن است که مصرف زیاد اسنک، شیرینهای آماده و نوشابه های گازدار 51 درصد خطر ابتلا به افسردگی را افزایش می دهند.
این محققان به منظور دستیابی به این نتایج در یک دوره زمانی مشخص نوع رژیم غذایی و حالت سلامت روحی و ذهنی حدود 9 هزار نفر را تحت کنترل قرار دادند.
هیچ یک از این افراد در گذشته سابقه بیماری افسردگی نداشتند و هرگز تحت درمان ضد افسردگی قرار نگرفته بودند.
در دوره تحقیق در 493 نفر افسردگی تشخیص داده شد. به این ترتیب، دانشمندان اسپانیایی ارتباط مستقیم میان خطر افسردگی و مصرف مداوم یا پربسامد غذاهای فوری را در رژیم هر یک از این افراد مبتلا به افسردگی کشف کردند.
به گفته این دانشمندان، به هر میزان که روش غذا خوردن اشتباه باشد به همان میزان خطر رنج بردن از بد زندگی کردن افزایش می یابد.
این درحالی است که غذاهایی مثل ماهی (غنی از امگا- 3)، سبزیجات تازه و خوراکیهایی که غنی از ویتامینهای گروه B هستند همانند ترکیبات ضد افسردگی عمل می کنند.
نتایج این بررسی، فرضیه ای را تائید می کند که بیان می دارد رژیم غذایی سالم نه تنها برای بدن بلکه برای حالات روحی نیز مهم است.
پیش از این، تحقیق دیگری از این گروه تحقیقاتی با شرکت بیش از 12 هزار نفر نیز به نتایج مشابهی دست یافته بود.