تصويربرداري«روز حسرت» تاپايان رمضان
سيروس مقدم از ساخت سريالهاي ماه رمضان به عنوان يك مسابقه ماراتن سنگين ياد كرد و افزود: واقعيت اين است ساخت سريالهاي ماه رمضان كار هر كسي نيست. اين توليدات، تهيهكننده و كارگردان خاص خود را طلب ميكند و رياضتها سختيهاي خودش را دارد.
كارگردان «روز حسرت» در گفت وگو با خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا ادامه داد: شايد مديران سيما، سال آينده از حضور كارگردانان جوانتر براي ساخت سريالهاي ماه رمضان استفاده كنند. اما امسال تصميمشان بر اين بوده است كه مردم را با يك ريسك بيخطر روبهرو كنند. واقعيت اين است كه مردم حق دارند، سريال خوب ببينند حال فرق نميكند اين سريال را يك كارگردان باتجربه بسازد يا يك جوان كمتجربه.
***
سيروس مقدم در پاسخ به اين پرسش ايسنا كه آيا اين مطلب كه ميگويند او روزي 10 دقيقه فيلم ميگيرد صحت دارد؟ گفت: اين حرف غلط است، چراكه من روزي 15 دقيقه فيلم مفيد ميگيرم.
وي در عينحال تصريح كرد: پرسش من اين است كه خروجي كار چيست؟ ما شاهد كار كارگرداناني هستيم كه روزي 2 دقيقه فيلم مفيد ميگيرند، اما خروجي كارشان با كارگرداني كه روزي 10 دقيقه فيلم مفيد ميگيرد فرق چنداني ندارد. ضمن اينكه شايد كارگرداني كه روزي 10 دقيقه فيلم مفيد ميگيرد، موفقتر هم باشد.
اين كارگردان سپس به اين پرسش كه آيا نگران نيست اتفاقاتي كه براي سريال «اغما» در قسمتهاي پاياني رخ داد امسال براي «روز حسرت» رخ دهد، پاسخ منفي داد و افزود: تا آنجا كه من ميدانم براي «اغماء» اتفاق بدي نيفتاد؛ «اغماء» خوب شروع شد و خوب هم به پايان رسيد. مخاطبان ما هم از پيام اين سريال راضي بودند.
امسال هم همينطور است؛ حساسيتها نسبت به موضوعات ماورايي باعث عقبافتادن ما نميشود، بلكه باعث ميشود كار با استحكام بيشتر و با پايههاي محكمتري روي آنتن برود.
سيروس مقدم با استقبال از ساخت سريالهاي ماه رمضان توسط عوامل جديدي كه پيش از اين ساخت اين قبيل سريالها را برعهده نداشتهاند، در عين حال گفت: طبيعتا لحظاتي در زندگي هست كه فرصت ورود به ريسكهايي كه ضريب اطمينانش پايين است به دست نميآيد و اصلا نبايد وارد آن شد.
كارگردان سريال «روز حسرت» در گفتوگو با خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا در پاسخ به اين پرسش كه تا چه اندازه به ساخت سريالهاي ماه رمضان با حضور عوامل جديد تأكيد دارد و يا معتقد است تلويزيون بايد به دور از ريسكپذيري همانند رمضان امسال به سراغ عوامل باتجربه برود؟ گفت: خود من هم خيلي خوشحال ميشوم كه كارهاي ماه رمضان با طيف تازهتري از كارگردانان جوان متنها و بازيگران جديد ساخته شود.
اما شايد احساس خود من هم اين است كه طبعا لحظاتي در زندگي است كه فرصت ريسك نيست.
وي ادامه داد: شايد به دليل حساسيت سريالهاي ماه رمضان تلويزيون ترجيح داده است كه با همان عواملي قبلي كارها را توليد كند. چرا كه دوستان جوانتر كمتجربهاند، بايد كارهاي جمع و جورتري را كار كنند تا پختهتر شوند و بعد بتوانند يك سريال سنگين ماه رمضان را به پايان برسانند.
مقدم همچنين در پاسخ به اين پرسش كه براي محكمشدن پايههاي سريال «روز حسرت» تا چه اندازه از مشاورههاي مذهبي بهره برده است؟ گفت: چنين موضوعي بدون جلسات كارشناسي و مشاوره نميتواند اتفاق نيفتد و تيم ما شامل آقايان افخمي و سجاد ابوالحسني قطعا از نظرات كارشناسي و مشاوره علما استفاده ميكنند و كار را جلو ميبرند.
وي يكي از دلايلي كه باعث شد نگارش فيلمنامهي «روز حسرت» ديرتر از ديگر سريالهاي ماه رمضان سيما آغاز شود را تحقيقات، پژوهشها، مناظرات و گفتوگوهايي دانست كه با حضور مشاوران مذهبي براي نگارش فيلمنامه انجام دادهاند.
***
سيروس مقدم با اعلام اينكه تصويربرداري «روز حسرت» تا پايان ماه رمضان ادامه مييابد، يكي از ويژگيهاي سريالهاي اينچنيني را پيش رفتن با تماشاگر دانست و افزود: يكي از ويژگيهاي سريالهايي كه همزمان با ساخت روي آنتن ميروند، اين است كه نفس به نفس تماشاگر ميتوانند خودشان را تصحيح كنند. تمام برنامههاي روتين در دنيا اين ويژگي را دارند.
وي به اين پرسش ايسنا كه با چنين نگرشي آيا ميپذيرد، «روز حسرت» در ادامه پخش با تغييراتي همراه شود پاسخ مثبت داد.
مقدم اضافه كرد: ممكن است يكي از شخصيتهاي ما در يك سريال باعث ايجاد حساسيت روي جامعه پزشكان، وكلا، خانمها و غيره شود كه ما طبيعتا آن را اصلاح ميكنيم. اين قابليت در سريالهاي روتين وجود دارد كه اگر در بخشي زيادهروي كردهايم آن را اصلاح كنيم و اگر احساس كنيم در بخشي نياز مردم برطرف نشده است آن بخش را تقويت كنيم.
***
اين كارگردان در پاسخ به اين پرسش كه آيا اعتراضاتي كه سال گذشته به «اغماء» شد، او را دچار خودسانسوري نكرده است؟ پاسخ منفي داد و افزود: اعتراضاتي كه به «اغماء» كردهاند باعث شد تا صحنههاي پزشكي سريال را اگر يك نفر از اعضاي جامعه پزشكي هم حضور نداشتند تصويربرداري نكنيم.
سيروس مقدم در پاسخ به اين پرسش كه آيا وقوع اين اتفاق را براي «روز حسرت» هم پيشبيني ميكند؟ گفت: ما مسأله منفي در «روز حسرت» نداريم كه با مشكل خاصي مواجه شويم.
پورسرخ: بازيگران سريالهاي مناسبتي، برگزيده هستند
پوريا پورسرخ معتقد است كساني كه در سريالهاي مناسبتي كار ميكنند برگزيدههاي بازيگري هستند و شبكهها در اين ميان تلاش ميكنند تا بهترينها را در اختيار داشته باشند.
«پوريا پورسرخ» بازيگر نقش مسعود در مجموعه تلويزيوني «روز حسرت» به كارگرداني سيروس مقدم گفت: نقش من در اين سريال نقش خاكستري خوبي است و دليل انتخابش هم خيلي صادقانه، وجود خود آقاي مقدم و گروه سازنده كار بود.
وي افزود: به دليل اين كه سيروس مقدم از جمله كارگردانهايي است كه حتي كار متوسط هم نداشته و همه كارهايش خيلي خوب بوده، من خوشحالم كه در اين كار با او همكاري ميكنم.
اين بازيگر ادامه داد: چند بار دوست داشتم كه با سيروس مقدم همكاري كنم اما شرايطش براي هر دو طرف مهيا نشد اما اين اتفاق افتاد و گروه جلو و پشت دوربين هم اين پشتگرمي را به من داد كه مطمئن باشم حتي در بدترين شرايط نيز «روز حسرت» كار متوسطي نخواهد شد.
وي درباره عوامل موفقيت سريالهاي مناسبتي تصريح كرد: به نظر من سبك كار تاثير بسياري در موفقيت آن دارد، نه شاخصهاي مثل زمان پخش كار چون به نظر من، آن زماني كه كار پخش ميشود، مهم نيست، بلكه سطح و موضوع كار مهمتر است.
وي با بيان اين كه به نظر من كساني كه در سريالهاي مناسبتي كار ميكنند، گزيدههاي هر شبكه هستند، ادامه داد: شبكهها در اين ميان تلاش ميكنند بهترينها را در اختيار داشته باشند و حتي از بازيگران سينما نيز كمك ميگيرند. مانند همين سريال «روز حسرت» كه بازيگراني همچون «فرامز قريبيان» و «افسانه بايگان» در آن حضور دارند.
وي درباره حضور دوبارهاش در سريالهاي مناسبتي پس از عدم موفقيت سريال «شكرانه» كه سال گذشته در ماه رمضان از شبكه تهران پخش شد، گفت: من همه كارهايم داراي مقبوليت عمومي بودهاند. در «شكرانه» نيز به اين مشكل برخورديم كه زمان پخش آن خيلي بد بود و مسئولان كار نيز پشت آن نمانند. ما وقتي يك قسمت 15 دقيقه پخش ميكنيم و 15 دقيقه ديگر حذف ميشود، يعني فقط 50 درصد از كار روي آنتن رفته است با چنين وضعيتي ديگر چه انتظاري ميتوان داشت؟ من در سريال «شكرانه» قرار بود ايفاگر نقش يك طلبه باشم كه در تاجيكستان عاشق ميشود، اما كاري كه ما ساختيم، با كاري كه پخش شد، تفاوت بسياري داشت.
مهراوه شريفينيا: زمان حضور در كارهاي مناسبتي زير ذرهبين هستيم
بازيگر نقش فريده در سريال «روز حسرت» گفت: بازيگر زمان حضور در سريالهاي مناسبتي زير ذرهبين مردم است و مجبور است هر چه در توان دارد، رو كند.
«مهراوه شريفينيا» گفت: كارگردان خوب، نقش خوب و عوامل خوب باعث شده تا حضور در كار آقاي مقدم را بپذيرم، كما اين كه قبل از شروع اين پروژه هم علاقه داشتم كه با ايشان كار كنم.
وي در ادامه درباره فشار كار بر ساخت سريالهاي مناسبتي گفت: خدا را شكر آنقدر انرژي دارم كه از پس كارهاي سخت بر بيايم. من پيش از اين در يك تلهفيلم تجربه كار با آقاي مقدم را داشتم و فشار كار در گروه ايشان را تجربه كرده بودم و به نظرم هيچ فشار و سختي كاري نيست كه انسان نتواند آن را تحمل كند. جو آنقدر در كارهاي مقدم خوب است كه شما متوجه فشار كار نميشويد و ايشان آنقدر به كار آرامش تزريق ميكند كه خستگي عوامل ناخودآگاه در ميرود، ضمن اين كه وقتي نقش، كارگردان و ساير بازيگران خوب باشند، فشار قابل تحمل ميشود.
شريفينيا درباره نقش خود در «روز حسرت» گفت: در اين سريال نقش دختري را دارم كه خيلي عاشق، جسور و تنها است و دلش ميخواهد يك زندگي خوب داشته باشد ولي هيچوقت موقعيتاش را نداشته است.
وي تصريح كرد: اين نقش براي من نقش خاصي است كه باور كردنش از همان اول كار هم براي خود من خيلي سخت بود و دچار تضاد زيادي بودم تا بتوانم فريده را باور كرده و بپذيرم. او دختر خاصي است و شرايط خاصي در زندگي دارد. در مقطعي از زندگي خود نيز عشق و شيدايي كوركورانه اي را طي ميكند و اين عشق مسيري را طي ميكند كه منجر به هزار اتفاق در زندگياش ميشود.
وي با بيان اينكه گره كور قصه در اين سريال حضور فريده است، درباره تجربه كار در اثري ماورايي نيز گفت: من خيلي فضاهاي ماورايي را تجربه نميكنم اما كلا با اين بخش مشكلي ندارم. كارشناسان به من ميگويند كه چه كارهايي بايد انجام بدهي و من هر كجا كه دچار مشكل بشوم از آقاي مقدم كمك ميگيرم. من با حضور ايشان، از بازي در هيچ صحنهاي از اين كار نميترسم و از حضور در كارهاي مناسبتي دلهرهاي ندارم بلكه معتقدم بازيگران در اين آثار زير ذره بين مردم است و مجبور است هر چه در چنته دارد رو كند.
شريفينيا گفت: من در خانه هم با خود بازي ميكنم. با يك شخصيت خيالي حرف ميزنم تا با او به خنده و گريه برسم. فريده هم شخصيت عجيبي دارد و همه سكانس هايم سخت است. ولي من دوست دارم درگير كارم بشوم.
وي گفت: ما در ابتداي كار متن نداشتيم. كار بدون متن خيلي سخت است. من تا متنها آماده شود دلم شور ميزد اما به مرور خيلي هماهنگ شديم و من مداوم در حال بحث با كارگردان هستم تا بفهمم كه چرا فريده اين حرف را زده و يا چنين كاري را انجام داده است.
وي درباره بازي در سريالهاي تلويزيوني گفت: زماني كه نقش مهشيد در سريال «ساعت شني» را بازي كردم، حسابي آبديده شدم. سريال بازي كردن، فهميدن نقش، اين كه تداوم كار، حس را به هم نزد و بازيگر بتواند بازي خود را يكدست ادامه دهد، كار بسيار سختي است. البته به نظر من نقش بايد سخت باشد. من بعضي از وقتها كه يك سكانس را خوب بازي ميكنم از خوشحالي فرياد ميكشم. از اين كه اين سكانس را زندگي كردهام.
سيروس مقدم: ساخت سريال مناسبتي، براي من رياضتي دلچسب است
كارگردان مجموعه تلويزيوني «روز حسرت» گفت: ساخت سريال هاي مناسبتي رياضت دلچسبي براي من محسوب ميشود و من تلاش ميكنم قصه كارم را با نظر تماشاگر و منتقد جلو ببرم.
سيروس مقدم گفت: سريال «روز حسرت»، يك موضوع ماورايي دارد كه به طور مستقيم به بحث دنياي آخرت دنياي بعد از مرگ، وادي برزخ و حد فاصل بين دنياي ذهن و روز معاد و قيامت ميپردازد. قصه به حال و روز آدم هايي ميپردازد كه آنچنان درگير روزمرگي، مشغلهها و مشكلات مادي زندگي شدهاند كه از دنيا آخرت و دنياي بعد از مرگ غافلاند.
وي افزود: اين سريال به اين غفلت ميپردازد و اينكه بهشت، جهنم و برزخ آدمها، در كنارشان و با انجام كارهاي خوب و بدشان، در حال شكل گرفتن است و به همين خاطر زنده هستند. پس بايد توقفي كرده تا آنها به تصحيح اعمال غلط و اشتباهات گذشته خود بپردازند و در حقيقت آخرتشان را تصحيح كنند.
وي ادامه داد: اين سريال از لحاظ مضمون، جنس،فضاسازي و تصوير هيچ شباهتي به سريال «اغما» ندارد، چون اصلا جنس كار ما با «اغما» فرق ميكند. در «اغما» از نقطه ديد شيطان داستان روايت ميشد اما اينجا از نقطه ديد يك انسان وارسته و پاك و مؤمن روايت ميشود و بههمين خاطر، در فضاسازيها هم «روز حسرت» هيچ شباهتي به «اغما» ندارد.
مقدم اظهار داشت: تيم نويسندگان ما از كارشناسان مذهبي و مشاوران حوزه پژوهشهاي صدا و سيما در قم، حجتالاسلام گلي ، عليرضا برازش و كساني كه در اين زمينه كار و تحقيق كردهاند، بهره بردهاند و مرجع مكتوبي مانند معادشناسي آيتالله تهراني و مآخذ ديگر نيز مورد استفاده ما قرار گرفتهاند.
وي در ادامه درباره فضاي تعليقآميز حاكم بر سريال نيز اظهار داشت: اگر تعليق به مفهوم ايجاد جاذبههاي داستاني براي جذب مخاطب (براي اينكه پيام اصلي قصه ما را ببيند و بشنوند) باشد، اين قصه هم همانطور كه در قسمتهاي اوليه ديديد، با يك تعليق بسيار قوي و بزرگ شروع شده و ما اين تعليق را تا انتها با خود داريم.
مقدم در ادامه گفت و گو با فارس، درباره گوناگوني رفتارهاي شخصيت مسعود با بازي پوريا پورسرخ نيز گفت: ما در قصه «روز حسرت» با شخصيت مسعود آشنا ميشويم كه چند شخصيتي است و ابعاد متناسب و گوناگون شخصيتي روحي و رواني دارد. حتي در قسمت اول ما نماهايي داشتيم كه خودم صلاح ديديم كه آن نما نباشد. ما در اين بخش كاملا ميديديم كه او آدم چند رنگي است و از كنار آئينههاي كارگاه حامد كه رد ميشد، چند رنگ بودن و چنگ شخصيتي بودنش را ميديديم كه اين قضيه در قسمتهاي بعد مشخص ميشود كه چرا اين آدم چند گونه رفتار ميكند، چند گونه زندگي ميكند و چندگانگي و تنوع روحي زيادي دارد.
وي درباره شيوه پيامرساني به مخاطب نيز گفت: به نظرم ميرسد كه اگر ما حرف اصلي كارمان را در لابه لاي قسمتها تعريف كنيم و آن را خوب تعريف كنيم، بايد نتيجهگيري و قضاوت را برعهده مخاطب بگذاريم تا او آنها را دريافت و نتيجه گيري كند كه با توجه به آنچه كه من ديده و شنيدهام، به اين ميرسم كه كدام شيوه و راه و كدام مسير درستتر است و از كدام نتيجه، بينيده ما به سر منزل مقصود ميرسد. در «روز حسرت» هم باز با چنين فرمي كار را ميسازيم.
مقدم در پاسخ به اين سؤال كه آيا پرداختن پياپي به ماوراء و متافيزيك مخاطب را خسته نميكند، گفت: ماوراء و متافيزيك دنياي وسيعي است. ما در ژانرهاي محدودتري مثل ژانر پليسي، معمايي و ... انواع و اقسام كارها را ميبينيم كه نهايت ندارد و تماشاگر هيچوقت نگفته كه از كار پليسي خسته شده و نميخواهد ديگر اينگونه كار را ببيند. كار پليسي خوب كه ساخت شود، باز هم ميبيند. مهم اين است كه شما از چه زاويهاي و از چه منظر و دريچهاي به موضوعات ماورايي نگاه كنيد. اگر به موضوعات ماورايي از يك زاويه تكراري و شبيه به هم استفاده شود، تماشاگر طبيعتا ارتباط خود را قطع ميكند، ولي اگر شما لايههاي خيلي جذاب موضوعات ماورايي و قرآني را كه فراوان است و انتهايي ندارد، بيرون بكشيد و از مناظر مختلف به آن نگاه كنيد، تا دنيا دنيا است موضوعات ماورايي، ميتوانند جذابيت داشته باشند.
مقدم تصريح كرد: به نظر من فقط ماه رمضان موعد پرداختن به موضوعات اينچنيني نيست، كما اين كه كاري كه من در عيد ساختهام (پيامك از ديار باقي) به گونهاي ديگر به يك بحث ديني، اخلاقي و متافيزيكي ميپرداخت كه آن موقع به من انتقاد كردند كه اين سوژه مناسبتي با عيد ندارد. حرف من اين است كه چرا ما بايد فقط در يك ماه بخصوص از اخلاق، خدا ، احاديث، ماورا و ... صحبت كنيم؟ آيا ماههاي ديگر متعلق به بشر نيست؟ در اين زمينه بهنظرم هيچ قاعدهاي وجود ندارد و ميتوان در تمام طول سال راجع به ارزشهاي اخلاقي و حرفهاي خوبي كه از قرآن، نهجالبلاغه و ساير كتب دينيمان ميشود بيرون كشيد، صحبت كرد و آنها را به تصوير كشيد. فقط بايد كمي با مناسباتي كه وجود دارد، بهروزشان كرد.
مقدم درباره فشار كار موجود در سريالهاي مناسبي نيز گفت: اگر فشار به عنوان حجم كار قلمداد شود، ما تحت فشار هستيم. اما اگر فشار روحي و جسمي مد نظر است، اينگونه نيست و ساخت سريالهاي مناسبتي براي خود من، رياضت دلچسبي محسوب ميشود. من قصه را با نفس تماشاچي و منتقدين جلو ميبرم. اين نفس در كار تزريق ميشود و من ميتوانم به اشتباهاتم برسم. اگر سريالهاي مناسبتي ما دير شروع ميشوند به خاطر اين است كه مديران تا آخرين لحظه منتظر رسيدن قصههاي ناب هستند.
سوژههاي بكرتر مراحل نگارش طولانيتري را سپري ميكنند و زمان براي توليد كم ميآيد ولي اين روند براي من شيرين است.
سنگچاپ: فشار ساخت سريالمناسبتي، به مردم مربوط نيست
دستيار و برنامه ريز «سيروس مقدم» در سريال «روز حسرت» گفت: فشارهاي ساخت سريال مناسبتي، به مردم مربوط نيست و ما وظيفه داريم سريالهايي با بهترين كيفيت به مردم ارائه دهيم.
«افشين سنگچاپ» گفت: جنس كارهاي مناسبتي ميطلبد كه كار با فشار انجام شود. شما هر شيوهاي كه به كار ميبريد كه در يك زمان محدود يك اثر موثر و هنرمندانه توليد كنيد، كار بسيار سخت ميشود و در آن بايد بيشتر فكر گذاشته و تعمق كنيم چون مردم مسئول فشاري كه بر ما وارد ميشود، نيستند.
وي افزود: مردم دوست دارند اين توليد را ديده و از آن لذت ببرند و از لحاظ روحي ارضا شوند، به همين دليل ما هم سعي كردهايم اين حيطه را وارد ذهن تماشاچي نكنيم و با اثري پررنگ و مؤثر ذهن او را درگير كنيم.
وي ادامه داد: معضلي كه ما در توليد آثار مناسبتي با آن روبرو هستيم، اين است كه ساخت اين گونه كارها در زمان كمي به مناسبت مانده، آغاز ميشود و اميدوارم روزي براي مناسبتهاي اين گونه، برنامهريزي بيشتري صورت گيرد.
سنگچاپ تصريح كرد: فضاي عارفانه در ماه مبارك رمضان جاري است و خانوادهها دور هم هستند. به همين دليل توقع ميرود از امسال تا سال بعد، يك تيم تشكيل شود و فقط روي سريالهاي ماه رمضان كار كنند اما متأسفانه اين حركت از عيد فطر تعطيل ميشود و تا دو الي سه ماه مانده به رمضان سال آينده دوباره يك تيم اورژانسي تشكيل ميشود كه با اين روند هم اثر تاثيرگذاري خود را از دست ميدهد و هم عوامل خود را بيخود خسته ميكنند.
وي اظهار داشت: اين در حالي است كه اگر زمانبندي شده، كار كنيم، اين مشكلات به وجود نميآيد و خودمان با خيال راحت كار را انجام ميدهيم. صدا و سيما يك عنصر متفكر انديشمند و برنامهريز ميخواهد كه براي ساخت برنامههاي مناسبتي، برنامهريزي كند.
سنگچاپ درباره همكاري مداومش با سيروس مقدم نيز گفت: همه آدمها در طول زندگي خود به دنبال آرامش هستند. همه دوست دارند جايي باشند كه آرامش داشته باشند، حتي ممكن است در اين راه كارهاي سختي انجام بدهند... به نظر من، در كنار سيروس مقدم اين آرامش وجود دارد و به همين دليل، تا به حال لزومي نديدهام كه از گروه او جدا شوم.
وي گفت: در كنار آقاي مقدم، هميشه در حال آموختن هستم و اين قضيه هيچگاه انتهايي ندارد. در كنار او فقط فن و تكنيك ياد نميگيرم بلكه مديريت بحران را هم آموزش ميبينم و اعتقاد دارم انسان در كنار مقدم و در ساخت سريالهاي مناسبتي دكتراي مديريت بحران ميگيرد!
بازيگر قديمي سينما در تلويزيون
با چشماني نافذ و صدايي دلنشين و منحصربهفرد در شصتوچند سالگي هنوز ويژگيهاي ستارهگون خود را حفظ كرده است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بازيگر شاخص جريان حسي- غريزي موج نوي سينماي ايران در دهه50 كه خيلي زود و با اولين نقشآفرينيهايش به چهرهاي آشنا و محبوب تبديل شد، از كودكي عاشق سينما بود. بچه خيابان عينالدوله در ابتداي نوجواني درد مشتركش – سينما- را با رفيقي تقسيم كرد كه سالها بعد مقابل دوربين او توانست بازيگري را تجربه كند. مسعود كيميايي و قريبيان خاطراتي شنيدني از سينمارفتنهايشان در دهه30 شمسي دارند؛ سالهاي پس از كودتاي 28 مرداد؛ دوران داگلاس فربنكس، جيمز استيوارت و گري كوپر.
عشق به سينماي كلاسيك آمريكا از همان زمان در جان مسعود و فرامرز پا گرفت. چند سال بعد آنها سراغ ساموئل خاچيكيان- مهمترين كارگردان سينماي ايران در آن دوران- رفتند. منتها آنها كمسنوسالتر از آن بودند كه بتوانند جايي در آن سينما بيابند. براي فرامرز نقشي وجود نداشت (هرچند ساموئل چهره او را مناسب بازيگري ميدانست)، همچنان كه مسعود نميتوانست روي صندلي كارگرداني بنشيند. تا اينكه در اوايل دهه40، بالاخره سماجت كيميايي نتيجه داد. تست كارگرداني كيميايي، فيلمي 10دقيقهاي به نام «مستوره» بود؛ فيلمي كه قريبيان و احمدرضا احمدي در آن بازي كردند.
«مستوره» مورد تاييد قرار گرفت و «بيگانه بيا» به كارگرداني كيميايي جلوي دوربين رفت. قرار بود ابتدا قريبيان يكي از نقشهاي اصلي را بازي كند ولي با مخالفت تهيهكننده، او شد دستيار كارگردان و فقط در يك سكانس بازي كرد. پس از اين تجربه، قريبيان به قصد خواندن بازيگري سينما به آمريكا رفت و در يكي از كالجهاي بازيگري ثبتنام كرد؛ سالهايي كه بچهمحل قديمياش ديگر اسم و رسمي به هم زده و جريان سينماي ايران را عوض كرده بود. روزهايي كه كيميايي ميخواست «خاك» را جلوي دوربين ببرد نامهاي براي قريبيان نوشت و از او دعوت كرد تا به ايران بيايد.
او ديگر كارگردان بيتجربه «بيگانه بيا» نبود و ميتوانست نقشي موثر براي دوستش در «خاك» دستوپا كند. با «مصيب» فيلم «خاك» و بعد نقش بهيادماندني «قدرت» در «گوزنها» قريبيان شد بازيگر سينماي معترض؛ بازيگر سينماي متفاوت موج نو كه تسليم فضاي مسموم سينماي فارسي نشد و به همين دليل پس از پيروزي انقلاب و در شرايطي كه تقريبا تمام بازيگران سرشناس سينما كنار گذاشته شدند، او با كارنامه پالودهاش توانست فعاليتش را تداوم بخشد. در دهه 60، قريبيان بازيگر سينماي حادثه و هيجان بود؛ ستارهاي كه تماشاگر دوستش ميداشت. در ميانه فيلمهاي تجاري، او «رد پاي گرگ» را براي رفيق قديمياش بازي كرد و پس از آن و با گذر از 50سالگي كمكار شد.
دوران تازه كارنامه قريبيان با بازي در «مرد باراني» آغاز و با فيلمهايي چون «چشمهايش»(به كارگرداني خود قريبيان)، «رقص در غبار» و «شهر زيبا» تداوم يافت. اگر در دهه60 و اوايل دهه70، در انبوهي از فيلمها و نقشهاي كليشهاي اسلحه به دست گرفت و حق آدمهاي خبيث، قاچاقچيان موادمخدر و سربازان بعثي را كف دستشان گذاشت، در اين سالها بيشتر كوشيده تا در نقشهاي متفاوت حضور يابد. او حالا ديگر مثل قديم، از حضور در تلويزيون هم ابايي ندارد. بعد از يكي، دو تجربه نهچندان موفق و البته حضور در چند تلهفيلم، حالا او را ميتوان هر شب در سريال «روزحسرت» تماشا كرد.
كاري كه قريبيان در آن نقشي تازه را برعهده دارد. بايد ديد بازي در اين درام ماورايي، در كارنامه بازيگري قريبيان چه جايگاهي خواهد يافت. كارگردان «روز حسرت» قبلا نشان داده خوب ميداند چگونه رگ خواب تماشاگر را به دست بياورد. قريبيان هم حتما خوب ميداند كه سريالهايي از اين دست حكم شمشير دولبه را دارد؛ از سويي ميتواند بازيگر را احياكند و از سوي ديگر، زياد و مجاني ديدهشدن از جعبه جادو، ميتواند آفتي براي يك آرتيست كهنهكار سينما باشد.