سلام دوستان...
این سریال ایرانی چهار شنبه شب ها از شبکه ی 3 سیما پخش می شود...
هدف من از ایجاد این تاپیک به اشتراک گذاردن نظرات دوستان و درج خبر های مربوط به این سریال است.
برقرار باشید
Printable View
سلام دوستان...
این سریال ایرانی چهار شنبه شب ها از شبکه ی 3 سیما پخش می شود...
هدف من از ایجاد این تاپیک به اشتراک گذاردن نظرات دوستان و درج خبر های مربوط به این سریال است.
برقرار باشید
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بيشتر از همه جرايد، در روزنامه هايي نوشته ام که مسووليت صفحات تلويزيون آنها برعهده سفارش دهنده اين يادداشت بوده است. شايد بتوان اين را به حساب يک اتفاق گذاشت که او در دو روزنامه يي که براي من نشرياتي ستودني بوده اند، طرف من بوده است. بارها و بارها در يادداشت هايم بر سريال هاي تلويزيون، ايرادهاي بني اسرائيلي گرفته ام و نويسنده هايشان را تخطئه کرده ام. اما اين بار براي من حکايت ديگري رقم خورده، خياط در کوزه افتاده و از من خواسته اند يادداشتي بر مجموعه تلويزيوني کارآگاهان بنويسم که نقش کوچکي در نگارش اش داشته ام.
قصه کارآگاهان براي من بلافاصله پس از پايان پخش نرگس آغاز شد. مسعود بهبهاني نيا پس از بازگشت از سفر اروپايي خود به قصد مرور مناطق جنگي آبادان و خرمشهر به خوزستان آمد و همان جا بود که پيشنهاد يک همکاري بلندمدت را داد. طرح يک تله فيلم نود دقيقه يي که هنوز هم پيرنگش نيمه کاره مانده است. چيزي نگذشت که نگارش قسمت پنجم کارآگاهان به من واگذار شد. فرصتي که استادم مسعود بهبهاني نيا به من داد، آن هم درست زماني که با توقيف روزنامه همسايه و همچنين شرق، داشتم از فعاليت هاي مطبوعاتي و نگارشي فاصله مي گرفتم، باب جديدي را به روي من گشود تا به قول عادل فردوسي پور(به بازي برگردم) اين همکاري به کارآگاهان ختم نشد، بلکه تا نگارش بخشي از ترانه مادري نيز ادامه يافت.
اين چند جمله را نوشتم تا شايد قدر ناچيزي از زحمات مسعود بهبهاني نيا بزرگوار را سپاسگزار باشم. اگر چه اين چند جمله ناقابل هرگز نخواهد توانست زحمات و صبوري او در مقابل من را قدر نهد. اجازه بدهيد به کارآگاهان بپردازم، مجموعه يي که حدوداً يک ماه از آغاز پخش آن را پشت سر گذاشته ايم و من در اين يادداشت فقط قرار است به بخش نگارش و تحقيق آن بپردازم. اگر موافق باشيد نخست قدري درباره يک اثر پليسي بنويسم. يک کار پليسي مثلثي حاصل از اضلاع پليس، جنايتکار و جرم است. حالا شما به عنوان نويسنده مي توانيد هر کدام از اين فاکتورها را به اندازه يي عمق دهيد که نوع کارتان را تغيير دهد. به عنوان مثال، چهره و ويژگي هاي پليس را مي توان آنچنان بسط داد که موضوع غالب کار شود. يا اينکه به سراغ مجرم و جرم بروي و به زمينه هاي اجتماعي آن بپردازي، مي تواني بدمن هايت را آنچنان خاص يا حرفه يي کني که ذهن مخاطبت اجازه نيابد به نکته ديگري در حول و حوش آن توجه کند.
آثار پليسي اجتماعي توجه خاصي به يک نوع ريشه يابي جرم و جنايت دارند. معمولاً در اين جور کارها، از مجرمان آغاز مي کنند و به نحوه انجام جرم و خود جنايت مي رسند در اين آثار در نهايت قصد داريد به مسائل جامعه شناسي پرداخته و در بيننده يک نوع هوشياري در برابر خطرهايي که ممکن است پيش رويشان آشکار شود، ايجاد کنيد.
اما بعضي ديگر از کارهاي پليسي که نمي دانم بگويم خوشبختانه يا متاسفانه در کشور ما سينه چاکان فراواني دارند، آنقدر اکشن کار را بالا مي برند که مخاطب به صفحه تلويزيون ميخ مي شود؛ اين آثار تنها به سرگرم کردن بيننده اش اهميت مي دهد. در اين نوع سريال ها جنايتکاران جذابند؛ مثالاً زني که رئيس باند مافيايي است و مردهاي خلافکار در برابر او مي ايستند و البته يکي يکي از ميان برداشته مي شوند تا زن مجرم به اهدافش دست يابد.
يا اينکه قدرت بويايي برحسب اتفاق آنچنان بالا مي رود که مورد توجه باند هاي مواد مخدر قرار مي گيرد يا حتي يک اسلحه خاص مطرح مي شود که در هيچ کجاي دنيا ما به ازايي ندارد؛ اين آثار فانتزي فقط يک خاصيت دارند؛ سرگرم کردن آدم ها. اما از ابتدا به عنوان تيم نگارش کارآگاهان قرار نبود کار سرگرم کننده يي انجام دهيم.
ما تصميم نداشتيم به مدل هايي از جرم و جنايت بپردازيم که در تاريخ آگاهي و پليس ما؛ حتي يک نمونه از آن را نمي توان پيدا کرد؛ ما مي خواستيم با طرح پرونده هاي واقعي و مهم اين سال ها مردم را با خطرهايي که در کمين شان نشسته آشنا کنيم. وظيفه گروه نويسنده کارآگاهان نوشتن يک مجموعه پليسي بود که به پيشگيري از ايجاد زمينه هاي وقوع جرم و ارتقاي فرهنگ عمومي بپردازد و البته تصويري از پليس ايده آل- واقعي را نشان دهد پليس ما به سرعت به سمتي مي رود که وابستگي به تکنيک هاي روز و ابزار دقيق و مهارت خود را بالا مي برد و اين در کارآگاهان اتفاق افتاده است. ما در اين سريال با پليس ايراني روبه رو هستيم نه پليس اغراق شده که براي يافتن مجرمان از دوربين هاي پيشرفته و هليکوپتر استفاده کند. پليس کارآگاهان از ابزاري استفاده مي کند که در اختيار پليس امروز ما قرار دارد و تنها ما در اين سريال از آنها مي خواهيم طبق الگويي که مي دهيم در آينده از آنها بهره بجويد. به عنوان کسي که قبل از ورود به عرصه فيلمنامه قدري با فنون نقدنويسي نيز آشنا بودم، متاسفم که برخي از دوستان منتقد اين گونه بيرحمانه به کارآگاهان تاخته اند. به عقيده من وظيفه اصلي يک منتقد برخوردار بودن از نگاهي متفاوت است. او بايد نقاط متفاوت يک مجموعه را ببيند و به مخاطب پيشنهاد تماشا کردن آن را بدهد. تعجب مي کنم از اينکه برخي دوستان که حتم دارم حتي قسمتي از اين سريال را نديده اند، انتظار داشته اند، ما در کارآگاهان يک ملودرام پليسي تحويل مخاطب دهيم. گروه نويسندگان هنگام نگارش تلاش کرد مانند مجموعه هايي که با يک سوژه چندين قسمت را پر مي کنند، به فيلمنامه آب نبنديم. در اين مجموعه يک پرونده واقعي و مهم در 45 دقيقه بسته مي شود. شايد در بخشي از قسمت ها متهم شويم به اينکه از آن طرف بام افتاده ايم اما بايد آرام آرام ذائقه بيننده ايراني را که متاسفانه بر خلاف دهه 70، دوباره به دنبال بحث هاي عاطفي و خانوادگي است با اين مساله آشنا کنيم. مجموعه هاي پليسي حق ورود به حوزه هاي عاشقانه و ملودرام آنچناني را ندارند، چرا که مخاطبان بايد انتظارهاي ويژه يي از آنها داشته باشند. کارآگاهان شايد بتواند آغازگر روند جديدي براي جا انداختن اين نوع آثار در ميان مخاطب تلويزيوني باشد.
یه کلام سریال فاجعه ای هستش.
تائيد ميشه / فقط يه كاميون احتياج هست تا سوتي هاي هر قسمت رو جمع كنه /نقل قول:
من فقط اون قسمتش که آبمیوه میدادند به ملت و پولاشون را میبردند را دیدم خوشم اومد از این فیلم ! میخوام بقیه قسمتهاش را هم ببینم
اه اه .........
فيلم به اين مزخرفي نديده بودم
چرا اقاي هاشمي توي اين فيلم يازي كرده از او بعيد بود
جدی فیل خوبی نیست؟ پس من دفعه بعد نشینم ببینمنقل قول:
همون قسمتش انقدر مسخره بود كه من فقط نشسته بودم حرص ميخوردم :24:نقل قول:
مثلا اون قسمتي كه زهره فكور صبور داره دختره رو جلوي پارك شناسايي ميكنه :19:
بستگي به سليقت داره ، ما كه ديديم اين شكلي شديم : :2::2::2::2:نقل قول:
واقعا ، افتضاح ترين قسمتشم وقتيه كه كلمه رئيس رو با يه كسره غليظ تلفظ مي كنن !نقل قول:
كل فيلم رو ميشه اينطوري خلاصه كرد :
چكار كنيم رئيس ؟ / سلام رئيس / كجا بريم رئيس ؟ / باشه رئيس / ......
وحشتناك ترين بازيگرش هم زهره فكور صبوره :34:
من نمی دونم چرا وقتی زورمون نمی رسه سریال پلیسی و اکشن خوف بسازیم انقدر اصرار داریم روش ! بابا همین درام های بی محتوا ما را بس ... :19:
اون که فخیم زاده بود گند زد به حالمون با اون پلیسای زنش !:2: یه سریال هم شبکه ی یک می داد به نام کلانتر ، ایرج نوذری بازی می کرد توش ، اون هم افتضاحی بود برای خودش ، اونجام پلیس زنش رو اعصاب بود بنیادی و البت خود ایرج و دستیار اسگلش [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ! اینم از این یکی ...
وقتی سارا خوئینی ها بشه پلیس ، زهره فکور صبور هم میشه !:5: فردا بهاره رهنما و مهناز افشار هم میشن :31: منم میرم پلیس بشم :18: اصلا همگی بریم پلیس بشیم :27:
:16:همش تقصير لادن طباطباييه كه بنيان گذار پليس زن در ايران بودنقل قول:
من فکر می کنم اینا فقط می خواند یه چیزی بسازند اون بودجه را بالا بکشند...
ساختن سریال پلیسی روش داره اصولی برا خودش داره اما این به همه چیز شبیه هست جزسریال پلیسی!
نه معمایی هست و نه اکشن همون اول کار می فهمی قاتل کی بوده نه خبری از درگیری هست و نه صحنه های خاص...
اینا اگه بشیند از سریالهای مثل ماموران مخفی پلیس، قتلهای غیر حرفه ی کپی برداری کنند و عین همون بسازند به خدا موفق تر هستند....
هرچی بازیگر جوات و بی کار هم بوده تو این سریال جمع شدند...
مجموعه تلویزیونی "کارآگاهان" ساخته حمید لبخنده هر چند موقعیتی مستعد برای رسیدن به افقهای تازه در عرصه مجموعههای پلیسی ایرانی دارد، ولی از آنها بهره نبرده و بین یک مجموعه ملودرام و پلیسی جنایی سرگردان است.
لبخنده در "کارآگاهان" ـ که چهارشنبهها از شبکه سه پخش میشود ـ تلاش کرده از روند متعارف در مجموعههای پلیسی ایرانی فاصله بگیرد و الگویی را مورد توجه قرار دهد که در عین تازگی، نگاهی روانشناسانه به قتل و پروندههایی جنایی دارد.
لبخنده این مجموعه را بر اساس فیلمنامههای اپیزودیک مسعود بهبهانینیا ساخته و مهمترین وجه در ساخت آن رویکرد کارگردان به ژانر و گونه پلیسی است. کارگردانی که مجموعههای ملودرام "در پناه تو"، "در قلب من" و "با من بمان" را در تلویزیون ساخته و فیلم سینمایی "آبی" نیز تنها تجربه سینمایی اوست.
مجموعه کارهای قبل این فیلمساز بر محور ملودرامهای جوانانه و عاشقانه میگذرند که البته بازخورد آنها میان مخاطب شدت و ضعف داشته است. "در پناه تو" با توجه به تازه بودن نمایش مثلث عشقی در زمان پخش توانست بازتابی گسترده پیدا کند و به عنوان یک مجموعه موفق بین مخاطبان با حضوری بازیگرانی جوان و خوشچهره در کارنامه لبخنده ثبت شود.
هر چند "در قلب من" از حضور چند بازیگر محوری مجموعه قبل بهره برد ولی قصه محوری جذابیت کار قبل را برای مخاطب نداشت و نتوانست همان بازتاب را داشته باشد. اما لبخنده در "با من بمان" همچنان با تکیه بر حضور بازیگران جوان که کمتر دیده شده بودند و قصهای به شدت ملودراماتیک موفقیت "در پناه تو" را تا حدی تکرار کرد.
البته حضور او در سینما نتوانست تجربهای موفق را در کارنامهاش ثبت کند و حضور دو ستاره بازیگری چون هدیه تهرانی و بهرام رادان در کنار قصهای عاشقانه و مباحث روانپریشانه نتوانست بازتابی خوش میان مخاطبان عام سینما و منتقدان پیدا کند. در واقع "آبی" به عنوان فیلمی مهجور به سرنوشتی ناخوش در سینمای لبخنده بدل شد.
مروری بر کارنامه لبخنده از این وجه اهمیت دارد که رویکرد به مجموعههای پلیسی جنایی نیاز به پیشزمینهای خاص دارد چرا که بخصوص در کارگردانی سبک و سیاق خاص و تسلط به این حیطه را میطلبد. به این ترتیب این سوال را میتوان مطرح کرد که حضور لبخنده با تکیه بر این ویژگیها تا چه حد به نفع کار بوده و آیا توانسته امتیازی به کار ببخشد؟
در بخش فیلمنامه مجموعه "کارآگاهان" این ویژگی را دارد که مانند شکلهای متعارف مجموعههای پلیسی مقطعی خاص را برای وارد شدن به پروندههای جنایی انتخاب کرده که میتواند به عنوان یک امتیاز اولیه تلقی شود. در واقع با محوریت حضور یک گروه کارآگاهان جنایی، مجموعه در هر قسمت و یا هر چند قسمت یک پرونده واقعی را مورد بررسی قرار میدهد.
انتخاب مقطعی قبل از وقوع جرم، این امتیاز را به کار داده که مسائل و روابط و گفتگوها صرفاً محدود به قشر کارآگاه و پلیس نشده و به نوعی فضای داستانی و درام کار پررنگتر جلوه کند. به این ترتیب هر قسمت در زمانی جلوتر از وقوع قتل و جرم اتفاق میافتد و چگونگی شکلگیری زمینههای قتل را به گونهای دراماتیک ترسیم میکند.
این رویکرد همچنین امکانی ایجاد میکند تا انگیزههای ارتکاب قتل و جرم از جنبههای رواشناسانه و آسیبشناسانه مورد بررسی قرار بگیرند و در واقع بستر شکل گرفته برای رسیدن به جرم در هر پرونده ترسیم شود. این وجه به مخاطب امکان میدهد تا با دانستن پایان که مطمئناً با یک قتل یا جنایت شکل میگیرد، توجه خود را بر چگونگی طی این مسیر متمرکز کند.
به علاوه این شکل روایت یک پرونده پلیسی میتواند در برجسته شدن نقش پلیس و چگونگی رسیدن به کلیدهای حل معما و نهایتاً پیدا کردن قاتل و مجرم نقشی موثر داشته باشد. به این ترتیب باید عرض مسیر چه در ترسیم پروندهها و چه در نقش پلیس جذابیت پیگیری برای مخاطبی که پایان را میداند، ایجاد کند.
اما واقعیت این است که نه بار درام قصههای هر پرونده و نه پتانسیل روابط و مسائل شکل گرفته بین گروه کارآگاهان نمیتواند جوابگوی این مسیر باشد. قصههای هر پرونده با طرح یک موقعیت آغاز میشود که پرداخت آن در فیلمنامه و سهلنگری به کارگردانی آن تصویری سطحی و به شدت نمایشی را ترسیم میکند. تصویری که نه میتواند همراهی مخاطب را جلب کند و نه اینکه فراتر از مجموعههای بینام و نشان حرکت کند که تنها برای دادن پیام و هشدار به خانوادهها و جوانان ساخته میشوند.
روابط بین گروه کارآگاهان هم که قرار است از مقطع بعد از جرم وارد صحنه شوند، نیازمند چینش حسابشده شخصیتها و پردازش آنها بر اساس تضاد و تناقض است تا این همراهی در هر قسمت بتواند یک سری کنش و واکنشهای قابل پیشبینی و در عین حال تازه و غافلگیرکننده ایجاد کند.
نه تنها این پتانسیل جذابیت در روابط و مناسبات بین گروه حضور ندارد بلکه حتی کمتر به داستان زندگی و قصه فرعیهای هر یک فکر شده است. این گونه است که هیچیک نمیتوانند به گونه دراماتیک وارد روند قصه شوند و در طول همه قسمتها تنها حضوری تکراری و کلیشهای دارند که محدود به تخصص و تعریف اولیه آنهاست.
در مورد سرگرد ثنایی (مهدی هاشمی) هر چند سعی شده بخشی از زندگی شخصی او هم وارد قصه شود ولی آنچه دیده میشود چیزی جز نمایشی خنثی از حضور زن و بچه در خانه و دیر آمدن مکرر سرگرد به خانه و رد و بدل شدن حرفهای کلیشهای و سطحی بین آنها نیست.
نکته مهمتر اینکه در تعاریف اولیه اعضای این گروه و همچنین روابط و مناسبات آنها جذابیتی غافلگیرکننده برای پیگیری باقی نمانده و در واقع همه چیز به گونهای ناملموس تکراری است. بعلاوه این نکته که روابط جاری کمتر اینجایی و باورپذیر است که این نقطه ضعف میتواند به خاطر تأثیرپذیری از نمونههای مشابه خارجی در الگوسازی یک گروه کارآگاهی بازگردد.
در خصوص جذابیتی هم که جستجوی گروه کارآگاهی و چگونگی استفاده از نشانهها برای رسیدن به کلید پروندهها میتواند داشته باشد، سازندگان مجموعه نتوانستهاند از برگ برندهای که در دست دارند به نحو احسن استفاده کنند. به همین دلیل وقتی مخاطب قاتل را میشناسد، با نمایشی جذاب از شیوه و روش خاص، مهارت و هوش و ذکاوت گروه کارآگاهی برای قرار دادن قطعات پازل در کنار هم روبرو نیست.
در واقع مجموعه "کارآگاهان" نتوانسته از این مهم هم بهره ببرد و همه چیز به قدری تخت و کلی و متکی بر نشانههایی مستقیم و اغراق شده است که گاه حضور سرگرد ثنایی در حد هماهنگکننده برای رد و بدل شدن اطلاعات ین افراد تنزل پیدا میکند و فعال و کنشمند بودن که باید ویژگی بارز افراد چنین گروهی باشد، راه به جایی ندارد.
"کارآگاهان"به تهیهکنندگی ایرج محمدی و مهران مهام در 18 قسمت 45 دقیقهای ساخته شده و از چهارشنبه 25 اردیبهشت روی آنتن رفته است. مهدی هاشمی، اکبر زنجانپور، رضا خندان، کامران تفتی، زهره فکورصبور، شهروز ابراهیمیفر و مرحوم داود اسدی از بازیگران این مجموعه هستند که در هر قسمت یک پرونده واقعی را دستمایه کار خود قرار میدهد.
در مجموعه "کارآگاهان" شیوههای پرداخت تصویری و کارگردانی لبخنده نه تنها نتوانسته جذابیتی به فیلمنامه با توجه به نقاط ضعف اشاره شده، اضافه کند بلکه گاهی همان دستمایههای اولیه را هم مخدوش کرده و به کل از فضاسازی پلیسی، معمایی و حتی دراماتیک و روانشناسانه عاجز است.
مجموعه لبخنده هر چند موقعیتی مستعد برای رسیدن به افقهای تازه در عرصه مجموعههای پلیسی ایرانی داشته ولی نتوانسته از یک سری وجوه تازه موجود در قصه به نفع ارتقاء سطح کار استفاده کند و بین یک مجموعه ملودرام و پلیسی جنایی سرگردان است.
داستان مجموعه درباره کارآگاهان آگاهی به سرپرستی سرگرد ثنایی است که مأموریت رسیدگی به پروندههای جرایم را در دستور کار دارند و گرهگشایی از معمای پیچیده جرایم و کشف سرنخهای مهم در کنار آموزشهای ضمن خدمت کارآگاهان جوان از وظایف مهم او و دستیارانش است.
سلام...
اصلا" اين سريال ارزش حروم كردن يه تاپيكو داشت؟
توضيحاتي كه مهدي هاشمي به دستياراش ميده ديدين؟
انگار داره براي بچه هايي با آي كيوي پايين توضيح ميده
مدام نصيحت پليسي مي كنه و ...
من كه يكي دو قسمتشو بيشتر نديدم (اونم مجبور شدم ببينم چون خونواده داشتن مي ديدن) ولي همين قسمتاش هم روشنگر! بود
كارگردانه مثلا مي خواسته خيلي پليساشو حرفه اي نشون بده
آخه كدوم پليسي براي بازداشت در خونه كسي ميره تفنگ مي كشه و كمين مي كنه؟(اونم با اون طرز ناشيانه اسلحه گرفتن، درست عين بازي هاي بچه ها:31:)
بابا اينا خيلي حرفه اين:31:
يه صحنه ش بود من روده بر شده بودم از خنده:
يه بابايي رو با تير زده بودن اسلحه م نداشت بيست نفر نيروهاي سياهپوش پليس با اسلحه نشونه رفته شيرجه مي زدن دور يارو حاصره ش مي كردن [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
صحنه هاي اكشنش! فقط خوراك خنده ست
اتفاقاتش بيشتر بدرد سريال طنز مي خوره
پليس زنشم كه خيلي سوسوله:31:
به نظر من فخيم زاده درسته خيلي اغراق مي كرد و پليساي زنش واقعا" بدور از واقعيت بود ولي حداقل مي شد پليس بودنشونو هضم كرد (يه قواعد و اصولي رو رعايت مي كرد)
اين زهره فكور صبور كه اصلا طرز حرف زدنش سوسولانه ست:27:(هر چند خيلي سعي مي كنه جدي حرف بزنه)
خداوندا ما را از شر چنين سريالهايي نجات بده:19:
بهترين سريال پليسي ايراني كه تا الآن ديدم يكي همون (اسمش يادم نيست) كه فرامرز صديقي توش بازي مي كرد، همچنين سرنخ (همون آقاي اوسيا)، كارآگاه علوي، كارهاي فخيم زاده هم قابل تحمل بود ولي بقيه ش واقعا" :2:
چقدر حرف زدم، اگه وقت كردم دوباره ميام به اين سريال فحش ميدم:31:
ممنون از همه ی دوستان بابت راهنمایی
نقل قول:
تائيد ميشه مخصوصا با اون رئيس رئيس گفتناشون :2::2::2::2::2::2::2::2::2:
واقعا سریال مزخرفیه تنها چیزی که جدیده همینه که هی میگن رییس رییس ... اون دستیارای کاراگاه که انگار بچه دبیرستانین... اون خانمه هم که مثلا مغز تیمه همش میگه بله رییس چشم رییس اره رییس...همسر اقای کار اگاهم که انگار مال عهد تیرکمونه همش میگه اقا اقا اخه دیگه کی تو این زمونه به شوهرش میگه اقا ؟ خیلی بده خیلی....
واقعا سریال تهوع اوری هست:2::2::2:
دیروز قسمتی که طرف از زندان فرار می کرد را دیدم حالم بهم خورد بازیگرانش هم افتضاح بازی می کنند!
فرار کردن از زندان ضایع تر و تابلو تر از این نمی شد!
رئیس...رئیس... رئیسسسسسسسسسس
من 30 ثانیشو دیدم :شمشک
نه واقعا اینا تو خودشون چی دیدن اینا رو میسازن!
فیلمهای مهدی فخیم زاده خیلی خوب بود اصلا" قابل مقایسه نیست
اتفاقا منم داشتم رد مي شدم:31: دقيقا همين قسمت فرار از زندانشو ديدمنقل قول:
من نميدونم چرا وقتي مي خوان زرنگي يه آدم بد رو نشون بدن پليس رو بيعرضه نشون مي دن
چيزي كه توي اكثر فيلمهاي درپيت پليسي ايراني ديده ميشه:13:
آخه مگه كاري داره طوري صحنه رو بچيني كه پليسه زرنگي خودشو ثابت كنه ولي آدم بده زرنگ تر باشه؟
توي كشوراي ديگه پليساشون هر چي باشن چنا قوي نشون ميدن كه آدم حظ ميكنه ولي اينجا....
به نظر من نيروي انتظامي حق داره از چنين سريالايي شكايت كنه
اون رئيس رئيس گفتناشون واقعا خيلي اعصاب خورد کنه.
مگه نیروی انتظامی شکایت کرده؟نقل قول:
مرده که می خواست فرار کنه چقدر ضایع بازی می کرد!
اه قلبم....(جالب این بود قلبش درد میکرد اما دستشا سمت راست گذاشته بود!)
در مجموع سریال افتضاح تر از این نمیشه! خدا کن زودش جمعش کنند...
نهنقل قول:
ولي اين جمله رو با يه لحن ديگه بخونيد:
نيروي انتظامي حق داره از اين سريالا شكايت كنه (با تأكيد بر كلمه شكايت)
يعني نيروي انتظامي جا داره كه از اين سريالا شكايت كنه:31:
از اون لحاظ ...نقل قول:
از هر طرف بهش نگاه کنی سریال باعث تهوع میشه!
ای کاش می شستند و یک کپی از سریال های پلیسی خارجی می ساختند باور کن موفقتر می شدند!
من كه خيلي كم تو انجمن فيلم شركت مي كنم ، حيفم اومد در باره اين پديده سينماي پليسي چيزي نگم .
اول اينكه اين قدر بله رئيس مي گن بيشتر شبيه گروه هاي مافيايي هستند تا پليس .
رئيسشون هم كه بهتره همون پيري دكتر قريب رو بازي كنه و زوزه بكشه ، پليس اين قدر زپرتي ؟!!
دستيار هاشون هم كه تركوندن ، سرنج هاي اصلي رو كه معلومه رو نميبينن ، هر چي چرت و پرته به عنوان سر نخ پشت سر هم رديف مي كنن و جالب اين كه به نتيجه ميرسن .
به نظرم "در جست و جوي نمو" پليسي تر از اين پديده ست :دي
خوبه. من دیدم خوشم اومد
میگم مطمئنی همین سریالی را دیدی که اینجا بحثش هست؟نقل قول:
الان چندتا سریال پلیسی هست که داره پخش میشه شاید اشتباه دیده باشی!
اولین نفری هست که میگی از این سریال خوشت اومد:18:
چقدر این بازیگرا بد و مصنوعی بازی میکنن حداقل از مهدی هاشمی بعیده !!
میگم نکنه این فیلم ایتالیاییه رادیدی که میگی خوبه بازاین ایتالیایی قابل تحمله اما هیچی مثل ماموران مخفی پلیس نمیشه .فیلمهای پلیسی ایرانی همیشه اغراق آمیزکارشده یاازاینوربوم میوفتندیاازآونور بوم
بازم از اون ور بوم بيفتن بهتره، ولي متأسفانه اكثرشون از اين ور بوم ميفتن:31:نقل قول:
اشتباه نکن من فقط میشینم به کارای این پلیسا میخندم. راستش اینا حقیقته...نقل قول:
به نظر منم این رییس رییس کردنشون خیلی مسخرس بعدشم پوشیدن یونیفرم سفید رو از ریکاردو تو سریال جنایتهای غیر حرفه ایی یاد گرفتن اونم که ستوان بوشهریه با اون بوا بوا کردنش و وسط تابستون شال سفید دور گردنش :27:ولی خداییش تو بیشتر سریالا همیشه پلیس رو یه قدم عقب جلوه می دادن ولی اینجا به طرز خارق العاده ایی پلیس توانمند می شه مثلا قهرمان دو بودن ستوان بوشهری و دویدنش با سرعت بیشتر از سرعت ماشین :20:
آقا برخورد این پلیسا با مردم خیلی بده حالا خوبه نیرو انتظامی ایراد نمیگیره...
دقت کردید نزدیک بود این تاپیک بره تو قوطی؟ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من واسه اینکه از بازیگره نقش اولش خوشم میاد( البته الان اسمش یادم رفته ) واسه همین میشینم نگا میکنم
یه کپی برداری مسخره از سریال "جنایتهای غیر حرفه ای"
【ツ】
ای گفتی!دنبالش بودم که بگم!نقل قول:
راستی چرا مجرم که می برن کلانتری سرشو باید پایین نکه داره؟؟؟؟؟؟
ابهت پلیس اینجوری زیاد میشهنقل قول:
-----------------------------------
مسخره ترین جای سریال
قسمتهاییه که میخوان با کامپیوتر چهره مجرم رو بازسازی کنن !
چقدر دقیق از آب در میاد بی پدر !!!
حاصل کار میشه
عکس هنری مجرم که بعضا سه رخ و نیمرخ فیگور گرفته !!!
【ツ】
خدا کشتت امین داشتم با رتبه N هزار دانشگاههای چلقوزستان با اشک و آه انتخاب رشته می کردم ها!نقل قول:
این پست دیدم هر کاری کردم نتونسم نخندم!
خیلی با حال گقتی!
اون پسره سوسول هم بیشتر بهش می خوره دکتر و مهندس باشه تا پلیس!
این سریال تمام نشد؟
سریال درپیتی هست...
واقها به چه امیدی ساخته شده؟
ميگم مگه با استفاده از Dna و آزمايش خون و اين حرفا نميشه فهميد پدر و مادر يه بچه کيه؟؟