سلام دوستان...
به نظر شما چرا فضا نوردان در مدار زمین احساس بی وزنی می کنند ؟
Printable View
سلام دوستان...
به نظر شما چرا فضا نوردان در مدار زمین احساس بی وزنی می کنند ؟
به قول کتاب فیزیک 4 دبیرستانم , نداشتن تکیه گاه , یعنی اینکه نداشتن جایی که شی بر روی اون تکیه کنه و حرکت کنه , رو حالت بی وزنی میگن.لزومی هم نداره که توی فضا باشی. از یه بلندی بپر پایین , اون موقع تو احساس بی وزنی میکنی!! البته این نظر من بود.
نظر پست قبل کاملا تایید می شود.
فضانوردان دائما در حال سقوط هستند ولی به خاطر داشتن حرکت دایره ای پایین نمی آیند و یه جور تعادل در ارتفاع دارند.
راستی فکر کنم قبلا مطرح شده بود. یه سرچ می زدید حل بود
من که هرچی سرچ کردم چیزی در این مورد پیدا نکردم...
برای بی وزنی کافیه که در جهتی که شما انتظار دارید به شما نیرویی وارد نشه(!!!)
دليلش كم بودن نيروي جاذبه است
چون هر چقدر كه از سطح كره زمين دور شيم نيروي جاذبه زمين كمتر ميشه
اشتباه می کنی.نقل قول:
دليلش كم بودن نيروي جاذبه است
چون هر چقدر كه از سطح كره زمين دور شيم نيروي جاذبه زمين كمتر ميشه
شما اگر در یک آسانسور هم سقوط کنید احساس بی وزنی خواهید کرد.
میشه کمی توضیح بدی؟نقل قول:
:18::18:
یعنی ما انتظار داریم از زیر پاهامون بهمون نیرو وارد بشه که در حین سقوط نمیشه.نقل قول:
میشه کمی توضیح بدی؟
البته خودشون بهتر می تونند توضیح دهند
اگه جاذبه ی زمین که باعث میشه وزن داشته باشی وجود نداشته باشه شما دچار بی وزنی میشی
اگرم با سرعت بالایی به طرف پایین بیای دچار بی وزنی میشی
باز هم اشتباهنقل قول:
اگه جاذبه ی زمین که باعث میشه وزن داشته باشی وجود نداشته باشه شما دچار بی وزنی میشی
اگرم با سرعت بالایی به طرف پایین بیای دچار بی وزنی میشی
دلیلش رو بالا گفتیم.
نه باید سقوط آزاد کنینقل قول:
اگرم با سرعت بالایی به طرف پایین بیای دچار بی وزنی میشی
اگر فضانورد در یک ایستگاه یا ماهواره که دائماً دور زمین میزنه قرار داشته باشه (یعنی فاصلش با زمین ثابته)، نیروی گریز از مرکز نیروی جاذبه رو دفع می کنه. :46:
کلا اینطور به نظر می رسه که برآیند نیرو ها بر شما باید صفر باشه تا بی وزنی رو احساس کنید ...
چرا ؟ چون احساسا وزن چیزی جز احساس نیرو بر شما نیست ... وقتی وزن دارید که نیرویی به شما وارد بشه ...
اما می دونیم که در هنگام سقوط از یه ارتفاع بلند هم احساس بی وزنی می کنیم یا توی آب زیاد هم بی وزنیم تقریبا ...
یعنی چی؟ یعنی این که هیچ نیرویی از داخل و بیرون بدن وارد نشه؟ یا این که مقدار نیرو های داخلی و بیرونی بدن برابر باشه؟نقل قول:
اگه حالت اول باشه که امکان پذیر نیست
اگه حالت دوم هم باشه باز هم دیگه بی وزنی معنایی پیدا نمیکنه.ما در حالت عادی هم در روی کره ی زمین همین حالت رو داریم. اگر این طوری نباشه یه از داخل منفجر میشیم یا منقبض.:46:
پس در این حالت باید ما منفجر بشیم دیگه
اگه هیچ نیرویی از بیرون وارد نشه. نیرو، از داخل که امکان نداره فشار نیاره
:5:منتظر جوابم
نه الزامانقل قول:
همون طور که Zahedy گفتن فضانوردها در حال سقوط آزادند و در حالت بی وزنی.
اصلا کره ی زمین هم در حال سقوط آزاد به طرف خورشیده
برآیند هم صفر نیست : نیروی مرکزگرا.
مسئله اینجاست که تعاریف اصلی هم ارز هستندنقل قول:
هرکی یه تعریفی گذاشته،یکی دیگه هم یاد نقضش میکنه. من یه تعریف جامع میخوام
نقل قول:
نداشتن تکیه گاه , یعنی اینکه نداشتن جایی که شی بر روی اون تکیه کنه و حرکت کنه , رو حالت بی وزنی میگن
نقل قول:
فضانوردان دائما در حال سقوط هستند ولی به خاطر داشتن حرکت دایره ای پایین نمی آیند و یه جور تعادل در ارتفاع دارند.
نقل قول:
برای بی وزنی کافیه که در جهتی که شما انتظار دارید به شما نیرویی وارد نشه(!!!)
اولی میگه نداشتن تکیه گاه یعنی نبود Nنقل قول:
کلا اینطور به نظر می رسه که برآیند نیرو ها بر شما باید صفر باشه تا بی وزنی رو احساس کنید ...
دومی میگه سقوط آزاد که اونهم یعنی نبود نیروی تکیه گاه
سومی می گه نبود نیروی عکس العمل در راستایی که ما انتضار داریم (مثلا رو صندلی می شینیم انتظار داریم صندلی نیرو وارد کنه اما نکنه. خب فکر می کنیم بی وزن شدیم - شایدم صندلی خیلی نرمه!)
چهارمی هم که (باید - باید حذف شود) میگه اگه هیچ نیرویی به شما وارد نشود یا برآیند صفر باشد باز هم بی وزنی رخ می دهد (که تا جایی که می دونم صفر شدن نیرو امکان پذیر نیست ولی برآیند صفر بشود میشه گفت مثل غوطه خوردن در آب که خودشون اشاره کردند)
از لحاظ فیزیکی نیرویی که از درون بدن وارد می شود نیرو داخلی است و مورد بحث نیست (فردا امتحان فیزیک دارم!)نقل قول:
یعنی چی؟ یعنی این که هیچ نیرویی از داخل و بیرون بدن وارد نشه؟ یا این که مقدار نیرو های داخلی و بیرونی بدن برابر باشه؟
در ضمن اون نیرویی است که فشار هوا وارد می کنه که بترکیم. برای یه جسم دیگه که نیروی داخلی نداریم
چرا؟ مگه ذرات سازنده اجسام نیرو وارد نمیکنن؟نقل قول:
اتفاقا دليلي كه آوردين كاملا حرفم رو ثابت ميكنهنقل قول:
چون تو آسانسور زماني ميتونيم احساس بي وزني كنيم كه آسانسور داراي شتاب باشه ( با شتاب كند شونده g به سمت بالا يا تند شونده به طرف پايين)
يعني اگه آسانسور با سرعت ثابت بالا يا پايين بره احساس بيوزني به وجود نمياد
ولي اگه كابين آسانسور داراي شتاب باشه تو حالات بخصوص اين احساس به وجود مياد كه اونهم ناشي از اثر
شتاب آسانسوره چون در اين حالت وزن جسم داخل آسانسور از رابطه m(g+a بدست مياد كه تو اين حالت نيروي وزن جسم برابر باحاصل ضرب جرم درجمع برداري شتاب جاذبه و شتاب آسانسوره
يعني در اين حالت ديگه وزن از m*g بدست نمياد بلكه به جاي g از مقدار g+a استفاده ميكنيم
پس دليل حالت بي وزني تو فضا هم مثل آسانسور تغيير نيروي جاذبه هستش ولي با اين فرق كه تو يكي g بدليل فاصله گرفتن از سطح زمين تغير كرده و تو ديگري به خاطر تاثير شتاب كابين آسانسور بر وزن شخص
دقیقا همین است ولی دقت کنید که اگه a=g- آنگاه اون عبارت (که برابر وزن یا همان عدد نیرو سنج است) میشه صفر. اگه شتاب بیشتر بود نیروسنج (که یک فنر است) کشیده می شود و باید حتما سقوط آزاد کند (یعنی شتاب جاذبه)نقل قول:
شتاب آسانسوره چون در اين حالت وزن جسم داخل آسانسور از رابطه m(g+a بدست مياد كه تو اين حالت نيروي وزن جسم برابر باحاصل ضرب جرم درجمع برداري شتاب جاذبه و شتاب آسانسوره
يعني در اين حالت ديگه وزن از m*g بدست نمياد بلكه به جاي g از مقدار g+a استفاده ميكنيم
نیروی جاذبه به هیچ وجه تغییر نمی کنه (البته صرف نظر از تغییرات g که خیلی خیلی کم است)نقل قول:
پس دليل حالت بي وزني تو فضا هم مثل آسانسور تغيير نيروي جاذبه هستش ولي با اين فرق كه تو يكي g بدليل فاصله گرفتن از سطح زمين تغير كرده و تو ديگري به خاطر تاثير شتاب كابين آسانسور بر وزن شخص
در فضا چند حالت داریم:
1- هنگامی که در مدارگرد زمین (یا هر سیاره) هستیم (دائما در حال سقوط آزاد هستیم) ولی چون سرعت خطی داریم نمی افتیم (نیروی گریز از مرکز به این معنی وجود ندارد)
2- هنگامی که در نقطه ای از فضا به ارزش صفر باشیم. (که تا جایی که می دونم وجود نداره) نقطه صفر به جایی می گن که جاذبه از سمت هیچ جرمی به اون وارد نشود (چون بعد از انیشتین دیگه به هیچ نقطه از فضا به عنوان جای خالی نگاه نمی کنند)
در ضمن فقط زمین که نیست. شما روی ماه هم احساس وزن می کنید ولی کمتر. ما کلی داریم بحث می کنیم.
اگه خواستید نیروی گریز از مرکز (که وجود نداره) و نیروی مرکز گرا و نیروی گریز از مرکز از دیدگاه ناظر غیرلخت (که شبه نیروی مرکز گرا است ) را توضیح بدم.
آقای hlpmostafa شما تحصیلاتتون تو فیزیک چقدر می باشد؟؟
فکر می کنم از بحث خارج شدید.درسته که اگر برآیند نیروها صفر باشه بی وزنی خواهیم داشت ولی ترکیدن و .... به اختلاف فشار در داخل و خارج بستگی داره.مثلا در هواپیمایی که در مسیر سهموی پرواز می کنه بی وزنی روی می ده ولی اختلاف فشار (تقریبا)وجود نداره .نقل قول:
از لحاظ فیزیکی نیرویی که از درون بدن وارد می شود نیرو داخلی است و مورد بحث نیست (فردا امتحان فیزیک دارم!)
در ضمن اون نیرویی است که فشار هوا وارد می کنه که بترکیم. برای یه جسم دیگه که نیروی داخلی نداریم
اگر منظور شما این بود درسته:طبق اصل هم ارزی اینشتیننقل قول:
اینو من در توجیه نوشتم که فشار و نیرو در رابطه انسان و موجود زنده است. (سنگ که نمی ترکه). اصلا نفهمیدم شما چی نوشتید!!نقل قول:
فکر می کنم از بحث خارج شدید.درسته که اگر برآیند نیروها صفر باشه بی وزنی خواهیم داشت ولی ترکیدن و .... به اختلاف فشار در داخل و خارج بستگی داره.مثلا در هواپیمایی که در مسیر سهموی پرواز می کنه بی وزنی روی می ده ولی اختلاف فشار (تقریبا)وجود نداره .
اینم نگرفتم دی:نقل قول:
اگر منظور شما این بود درسته:طبق اصل هم ارزی اینشتین
کدوم هم ارزی؟ جرم و انرژِی؟
خیرنقل قول:
کدوم هم ارزی؟ جرم و انرژِی؟
فردا می گم.ببخشید.
من گفتم برآیند صفره ... نگفتم نیرویی وجود نداره ... و اینکهنقل قول:
یعنی چی؟ یعنی این که هیچ نیرویی از داخل و بیرون بدن وارد نشه؟ یا این که مقدار نیرو های داخلی و بیرونی بدن برابر باشه؟
اگه حالت اول باشه که امکان پذیر نیست
اگه حالت دوم هم باشه باز هم دیگه بی وزنی معنایی پیدا نمیکنه.ما در حالت عادی هم در روی کره ی زمین همین حالت رو داریم. اگر این طوری نباشه یه از داخل منفجر میشیم یا منقبض.
پس در این حالت باید ما منفجر بشیم دیگه
اگه هیچ نیرویی از بیرون وارد نشه. نیرو، از داخل که امکان نداره فشار نیاره
منتظر جوابم
و سقوط آزاد چه ربطی به منفجر شدن داره ؟ من نفهمیدم منظورتو !
.نقل قول:
نه الزاما
همون طور که Zahedy گفتن فضانوردها در حال سقوط آزادند و در حالت بی وزنی.
اصلا کره ی زمین هم در حال سقوط آزاد به طرف خورشیده
برآیند هم صفر نیست : نیروی مرکزگرا
بله می دونم ... بخاطر همین جمله ی آخر رو گذاشتم که بگم همیشه اینطور نیست ...
(نقل قول:
چهارمی هم که (باید - باید حذف شود) میگه اگه هیچ نیرویی به شما وارد نشود یا برآیند صفر باشد باز هم بی وزنی رخ می دهد (که تا جایی که می دونم صفر شدن نیرو امکان پذیر نیست ولی برآیند صفر بشود میشه گفت مثل غوطه خوردن در آب که خودشون اشاره کردند
خوب می شه بگید چرا حرفم درست نیست ؟
(نقل قول:
هنگامی که در نقطه ای از فضا به ارزش صفر باشیم. (که تا جایی که می دونم وجود نداره) نقطه صفر به جایی می گن که جاذبه از سمت هیچ جرمی به اون وارد نشود (چون بعد از انیشتین دیگه به هیچ نقطه از فضا به عنوان جای خالی نگاه نمی کنند
خوب این همونیه که من گفتم ... و البته فکر کنم امکان بوجود اومدنش صفر نباشه ... چون ارزش صفر تو برایند های صفر هم بوجود میاد ... پس امکان اینکه برآیند صفر تو نقطه ای از فضا باشه محال نیست ...
.نقل قول:
اگه خواستید نیروی گریز از مرکز (که وجود نداره) و نیروی مرکز گرا و نیروی گریز از مرکز از دیدگاه ناظر غیرلخت (که شبه نیروی مرکز گرا است ) را توضیح بدم
حتما این کار رو بکن ...
اتفاقا گفتم درسته و هم ارز با بقیه تعاریف. چطور؟نقل قول:
خوب می شه بگید چرا حرفم درست نیست ؟
عملا اینکه نقطه ای از فضا (که شده فضا زمان به واسطه خمش) از لحاظ جاذبه صفر پنداشته بشه رد شده. خدا داند و دانشمندان !!! - شایدم بشه. (این اطلاعات من بود که خونده بودم)نقل قول:
خوب این همونیه که من گفتم ... و البته فکر کنم امکان بوجود اومدنش صفر نباشه ... چون ارزش صفر تو برایند های صفر هم بوجود میاد ... پس امکان اینکه برآیند صفر تو نقطه ای از فضا باشه محال نیست ...
ولی برآیند ممکنه مثل مثال خودتون
به روی چشمنقل قول:
حتما این کار رو بکن ...
اول نیروی مرکز گرا یا همون فرار از مرکز
به شکل توجه کنید
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اون پیکان سبز خط سرعت جسم در حال چرخش را نشان می دهد و دایره قرمز مسیر را
اگر نخی در کار نباشد جسم در راستای سرعت خود به جلو می رود. یعنی مماس بر مسیر نه عمود بر مسیر (برای همین گریز از مرکز نیست یعنی از مرکز فرار نمی کند)
فرض کنید جسم دارای سرعت در نقطه آبی دوم باشد ما نیروی نیاز داریم تا جسم را به مسیر بازگردانیم که نیروی مرکز گرا گفته می شود. (پس این نیرو توسط نخ - اینجا - وارد می شود تا جسم در مسیر بماند)
که البته شتاب و در پی آن نیرو به خاطر تغییر بردار سرعت حاصل شده.
برای ساکن غیر لخت نیروی Fi ظاهر میشه که به بیرون است
مانند هنگامی که سوار اتوبوسیم.
این ما نیستیم که داریم به سمت بیرون (در هنگام چرخش) پرت می شویم. بلکه اتوبوس هست که داره خودش را به ما می زنه.
اگه توستم واسه این یه شکل می گذارم.
اصل هم ارزی اینشتین:
هیچ راهی برای تمیز دادن موضعی بین یک میدان گرانشی یکنواخت g و شتاب یک دستگاه g - وجود ندارد.
از این اصل می توان کند شدن زمان در میدان های گرانشی رو نتیجه گرفت.
من توی کتاب was einstein right? خونده بودم که این اثبات شده است البته به نام (یادم نمیاد)نقل قول:
اصل هم ارزی اینشتین:
هیچ راهی برای تمیز دادن موضعی بین یک میدان گرانشی یکنواخت g و شتاب یک دستگاه g - وجود ندارد.
از این اصل می توان کند شدن زمان در میدان های گرانشی رو نتیجه گرفت.
اصل که اثبات نمیشه
بی خیال
ممنون!!
میشه توضیح بدی که دقیقا تو سقوط آزاد چه اتفاقی می افته که ما احساس بی وزنی میکنیمنقل قول:
من گفتم برآیند صفره ... نگفتم نیرویی وجود نداره ... و اینکه
و سقوط آزاد چه ربطی به منفجر شدن داره ؟ من نفهمیدم منظورتو !
؟
؟
چرا در سقوط آزاد احساس بی وزنی می کنيم؟نقل قول:
پرسش بالا عنوان مقاله ای است از آقای دکتر پيروز مهذبی استاد فيزيک دانشگاه ويسکانزين که در شماره ی اخير April 2006 مجله ی فيزيکس تيچر به چاپ رسيده است. در کتاب های درسی فيزيک احساس بی وزنی را - در حين سقوط آزاد - با استفاده از عدم اعمال نيروی تکيه گاه بر شخص توجيه می کنند ؛ به طوری که گفته می شود در فاصله ای که شخص با زمين يا تکيه گاه ديگری تماس ندارد و تنها نيروی وزن بر او وارد می شود ، شخص احساس بی وزنی می کند.حال آنکه آقای دکتر مهذبی در مقاله ی خود سعی کرده اند از يک مدل بسيار ساده برای تبيين و توضيح اين موضوع استفاده کنند. به اين منظور ، مجموعه ای يک بعدی شامل N قالب که توسط فنرهايی مشابه و بدون جرم به هم وصل شده اند مطابق شکل زير در نظر بکيريد.جرم هر قالب برابر m است و مجموعه روی سطحی بدون اصطکاک و در حال سکون قرار دارد.
برای آنکه مجموعه شتابی برابر a و به طرف راست بگيرد دو راه وجود دارد. روش اول برای انجام موفقيت آميز اين کار اعمال نيروی افقی f است که به هر قالب مطابق شکل زير در جهت راست وارد شده است.
روش دوم برای شتاب گرفتن مجموعه اعمال نيروی F=Nf به سمت چپ و يا راست مجموعه مطابق شکل زير است.
هر چند شتاب هر قالب و در نتيجه مجموعه ی قالب ها در هر دو روش برابر a است ولی يک تفاوت اصلی بين اين دو روش وجود دارد. در روش اول هيچ يک از قالب های مجاور به يکديگر نيرويی وارد نمی کنند در حالی که در روش دوم هر قالب به قالب های مجاور خود نيرو وارد می کند و در نتيجه فنر هايی که قالب ها را به يکديگر وصل کرده اند با توجه به چگونگی اعمال نيروی F به مجموعه ی قالب ها در حالت الف يا ب شکل بالا به ترتيب فشرده و يا کشيده می شوند.
آقای دکتر مهذبی در ادامه ی مقاله ی خود با توجه به آنچه بيان شد نتيجه می گيرد که اجزای سازنده ی بدن در حين سقوط آزاد مطابق آنچه در خصوص شکل دوم بيان شد به يکديگر نيرويی وارد نمی کنند و همين موضوع سبب می شود که شخص در حين سقوط آزاد احساس بی وزنی کند. همچنين حالتی را نظر بگيريد که شخصی درون آسانسوری ايستاده است و آسانسور به طرف بالا و يا طرف پايين به طور شتابدار در حرکت است. در اين صورت شخص به ترتيب احساس وزن بيشتر و يا وزن کمتری می کند . اين وضعيت را می توان به کمک دو حالت نشان داده شده در شکل سوم توجيه کرد
خیلی ممنوننقل قول:
چرا در سقوط آزاد احساس بی وزنی می کنيم؟
پرسش بالا عنوان مقاله ای است از آقای دکتر پيروز مهذبی استاد فيزيک دانشگاه ويسکانزين که در شماره ی اخير April 2006 مجله ی فيزيکس تيچر به چاپ رسيده است. در کتاب های درسی فيزيک احساس بی وزنی را - در حين سقوط آزاد - با استفاده از عدم اعمال نيروی تکيه گاه بر شخص توجيه می کنند ؛ به طوری که گفته می شود در فاصله ای که شخص با زمين يا تکيه گاه ديگری تماس ندارد و تنها نيروی وزن بر او وارد می شود ، شخص احساس بی وزنی می کند.حال آنکه آقای دکتر مهذبی در مقاله ی خود سعی کرده اند از يک مدل بسيار ساده برای تبيين و توضيح اين موضوع استفاده کنند. به اين منظور ، مجموعه ای يک بعدی شامل N قالب که توسط فنرهايی مشابه و بدون جرم به هم وصل شده اند مطابق شکل زير در نظر بکيريد.جرم هر قالب برابر m است و مجموعه روی سطحی بدون اصطکاک و در حال سکون قرار دارد.
برای آنکه مجموعه شتابی برابر a و به طرف راست بگيرد دو راه وجود دارد. روش اول برای انجام موفقيت آميز اين کار اعمال نيروی افقی f است که به هر قالب مطابق شکل زير در جهت راست وارد شده است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اندازه این تصویر کوچک شده است ! برای مشاهده تصویر اصلی اینجا کلیک کنید . اندازه اصلی تصویر 800x237 و حجم آن 21 کیلوبایت میباشد. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]روش دوم برای شتاب گرفتن مجموعه اعمال نيروی F=Nf به سمت چپ و يا راست مجموعه مطابق شکل زير است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اندازه این تصویر کوچک شده است ! برای مشاهده تصویر اصلی اینجا کلیک کنید . اندازه اصلی تصویر 800x330 و حجم آن 27 کیلوبایت میباشد. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هر چند شتاب هر قالب و در نتيجه مجموعه ی قالب ها در هر دو روش برابر a است ولی يک تفاوت اصلی بين اين دو روش وجود دارد. در روش اول هيچ يک از قالب های مجاور به يکديگر نيرويی وارد نمی کنند در حالی که در روش دوم هر قالب به قالب های مجاور خود نيرو وارد می کند و در نتيجه فنر هايی که قالب ها را به يکديگر وصل کرده اند با توجه به چگونگی اعمال نيروی F به مجموعه ی قالب ها در حالت الف يا ب شکل بالا به ترتيب فشرده و يا کشيده می شوند.
آقای دکتر مهذبی در ادامه ی مقاله ی خود با توجه به آنچه بيان شد نتيجه می گيرد که اجزای سازنده ی بدن در حين سقوط آزاد مطابق آنچه در خصوص شکل دوم بيان شد به يکديگر نيرويی وارد نمی کنند و همين موضوع سبب می شود که شخص در حين سقوط آزاد احساس بی وزنی کند. همچنين حالتی را نظر بگيريد که شخصی درون آسانسوری ايستاده است و آسانسور به طرف بالا و يا طرف پايين به طور شتابدار در حرکت است. در اين صورت شخص به ترتيب احساس وزن بيشتر و يا وزن کمتری می کند . اين وضعيت را می توان به کمک دو حالت نشان داده شده در شکل سوم توجيه کرد
جالب بود
خب وقتی یک شخص در آب هستش چرا احساس بی وزنی میکنه؟
در هنگام سقوط آزاد، اجسام بی وزن می شوند و می توانند شناور شوند.
به طور مثال
ما ترازویی داریم که یک قطعه فلزی روی آن آویزان است. ترازو وزن دقیق قطعه فلزی را نشان می دهد ( در حدود 5 نیوتن )
حالا اگر به دلایلی قطعه فلزی " بی وزن " شود ( مثل وضعیتی که در شاتل فضایی رخ می دهد ) ترازو ،صفر را نشان می دهد ( بی وزنی = وزن صفر ) و قطعه فلزی مثل فضانوردان شناور می شود .
من یه سوال داشتم:
اگر ترازو و همه ی چیزهای وصل به آن با هم سقوط کنند، عددی که روی ترازو می خوانید، تغییری خواهد کرد؟
توجه : ترازو و قطعه فلزی به یکدیگر متصل خواهند ماند
بستگي به شتاب سقوط داره. اگه سقوط آزاد كنند كه معلومه مگرنه قضيه آسانسور رخ مي دهدنقل قول:
اگر ترازو و همه ی چیزهای وصل به آن با هم سقوط کنند، عددی که روی ترازو می خوانید، تغییری خواهد کرد؟
فیزیکدانان دو دسته‌اند؛ دسته اول بی‌وزنی را وارد نشدن نیروی گرانش زمین بر جسم تعریف می‌کنند. دسته دوم وارد نشدن نیروی تکیه‌گاه. طرفداران دسته اول بیشترند.
من چنین تعریفی رو قبول ندارم ...نقل قول:
فیزیکدانان دو دسته‌اند؛ دسته اول بی‌وزنی را وارد نشدن نیروی گرانش زمین بر جسم تعریف می‌کنند. دسته دوم وارد نشدن نیروی تکیه‌گاه. طرفداران دسته اول بیشترند.
چون كلمه بی وزنی همونطور كه از خود كلمه پیداست یعنی بدون وزن ... یا همون نیرویی وارد نشدن ...
نبودن تكیه گاه یا قضیه اسانسور می شه شناور بودن ... و اصلا به بی وزنی ربطی نداره ...
آقا یه لحظه
عنوان تاپیک اینه که به نظر شما بی وزنی یعنی چه؟
خب ما چی کار داریم کی در چه وقتی احساس بی وزنی میکنه؟
اگر برایند نیرو های وارد شده به یک جسم صفر باشه اون جسم حرکت نمیکنه و وزن یا
نیرویی هم بهش وارد نمیشه.:25:
اگه برآيند صفر باشه اون جسم شتاب نمي گيره.نقل قول:
اگر برایند نیرو های وارد شده به یک جسم صفر باشه اون جسم حرکت نمیکنه و وزن یا
نیرویی هم بهش وارد نمیشه. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جمله خودتون رو بخونيد
اگر برآيند صفر باشد ... وزن يا نيرويي به آن وارد نميشه. (خودتون متوجه شديد؟!)
آره خوب حرکت میکنه ولی نیرویی به اون وارد نمیشه دیگه؟
چه را گیر میدین منظور از نیرویی وارد نمیشه اینه که شتاب نداره.