با سلام خدمت دوستان قرار است که در این تایپک برای دوستان آموزش گام به گام ویژوال بیسیک را بگزارم.
از مبتدی تا حرفه ای.
Printable View
با سلام خدمت دوستان قرار است که در این تایپک برای دوستان آموزش گام به گام ویژوال بیسیک را بگزارم.
از مبتدی تا حرفه ای.
دوستان گرامی معضرت این تایپک را از فردا راه اندازی می کنم خواهشمند از دوستان عزیز و ارجمند که تا
نگزاشتن مطلب توسط تکنیک برتر که خودم باشم هیچ گونه مطلبی ارائه ندهید
ممنون
آشنایی با ویژوال بیسیک 6
تاریخچه ویژال بیسیک.
با شناختی که از تاریخچه ویژوال بیسیک بدست می آورید راحت تر می توانید از آن استفاده کنید.
شرکت مایکروسافت ویژوال بیسیک را براساس یک زبان برنامه نویسی به نام بیسیک که برای مبتدیان نوشته شده است ساخت.
زبان ویژوال بیسیک بیشتر از 35 سال به اشکال مختلف رایج بوده. در واقع طراحان این زبان می خواستند یک زبان برنامه نویسی برای استفاده مبتدیان طراحی کنند.برنامه نویسان جدید می توانند با استفاده ازبیسیک به سرعت به شرع برنامه نویسی های حرفه ای با زبان های cobol .fortran . assembler
در مقایسه به بیسیک کار بیشتری نیاز داشت.
طبیعت بصری ویژوال بیسیک
دیدید که ویژال بیسیک 6 چیزی بیشتر از یک زبان برنامه نویسی است. از ویژوال بیسیک در نام آن visualبه معنای بصری یا محیط نمایشی . است.
کار با ویژال بیسیک 6
در اولین بار که برنامه را باز می کنید با پنجره new project روبه رو می شوید در این قسمت
نوع فورم خود را انتخاب کرده ماننده activex|standardو....
این پنجره شامل 3 قسمت بوده
New:در این پنجره امکان انتخاب فورم مورد نظر شما امکان پذیر می باشد.
Existing:در این پنجره امکان انتخاب project های مختلف که در مکانهای مختلف ذخیره یا... امکان انتخاب می باشد.
Recent:در این قسمت هر projectرا که ذخیره می کنید به صورت دسته ای جمع می شود حالا یک فایلی
در درایو Dباشد حالا چه در درایو c.
DON.T SHOW THIS DIALOG IN THE FUTURE
این قسمت جلو گیری از باز شدن پینجره NEW PRIJECT می باشد.
HELP:از این قسمت وقتی امکان استفاده می باشد که نرم افزار MSDN را نصب کرده باشید.
معرفی قسمت های بیسیک.
نوار ابزار:TOOLBAR:نوار ابزار VB زیر منو قرار دارد. ویژال بیسیک کلا چهار نوار ابزار دارد:
STANDARD:این نوار ابزار زیر منو ظارهر است و پیش فرض است.
DEBUG:وقتی از ابزارهای رفع اشکال برای ردیابی و اصلاح اشکالات استفاده می کنید. این نوار ابزار ظاهر می شود.
EDIT:این نوار ابزار برای تنظیم کردن اشیاء بر روی فرم می باشد
FORM EDITOR:این نوار ابزار برای تنظیم کردن اشیاء بر روی فرم می باشد.
جعبه ابزار:TOOLBOX:
در این پنجره تمامی شئعی های مختلف برای کار بر روی فرم هستند و حتا امکان اضافه کردن به این پنجره ها می باشد.
پنجرهPROJECT:در این پنجره فرم های انتخبی شما با هر گروه و هر فرم مشخص شده است.
پنجرهPROPERTISE:
این پنجره امکان تنضیمات لازم برای هر شیئی را مشخص می کنید.
نویسنده مجید رحیمی.
پایان قسمت اول
قسمت دوم
ساخت اولین برنامه
برای درک آسان بودن نرم افزار بیسیک
الان می خواهم برایتان یک برنامه ساده بنویسم که فقط با چند خط ساده نوشته شده است .
چون الان تازه اول کار هستیم از توابع و کارهای دیگرش شروع نمی کنم.
ابتدا 2 عدد Taxtboxگزاشته از جعبه ابزار
کد زیر را در Text1 قرار داده.
If Text1.text="majid" Then
Text2.text="rahimi"
End If
کد بسیار راحتی بود.
خط اول گفتیم که اگر در Text1 نوشتند Majid
د خط دوم نوشتیم در Text2 بنویسد Rahimi
و در آخر گفتیم پایان
درک کد بالا باید آسان باشد.
ما از دستور If استفاده کردیم که در درسهای آینده خواهم گفت.
دستور بالا يك آموزش بود براي اينكه به شما نشان بدهيم كه ويژوال بيسيك چه قدر آسان مي باشد.
قسمت دوم
معرفی بری فراخوانی کامپننت ها یا شیئی ها که در قسمت toolbar میتوانید دید.
البطه خودتان هم می توانید چنین شیئی یا کامپوننت های بسازید ولی الان وقتش نیست در قسمت های بعدی آموزش می دهم.
با زدن کلید ctrl+t یا از پنجره projectبر روی coomponntes کلیک کرده .
پنجره componntes قابل مشاهده است. پنجره control کنترل ها یا کامپوننت های از قبل تعریف شده برای کار است که با کلید بر روی هر کدام اعمال خواصی را انجام می دهد.
و با کلیک بر روی browse..امکان انتخاب از داخل هارد را امکان پذیر می باشد.
فرمت این کامپوننت های ocxمی باشد.
insertabel قسمت مخصوص کامپوننت های برنامه های مختلف می باشد . مانند ماکرومدیا فلش و.....
که با انتخاب هر کدام می توانید مثالا می خواهید یک فایل فلش را در برنامهه خود بگزارید. به وسیله این کامپوننت های امکان پذیر است.مانند گزاشتن فیلم. صدا. تصاویر متحرک و ...... . . . .
که با انتخاب هر کدام در کنار toolbar نمایان می شود
ادامه دارد قسمت دوم ادامه دارد
مجید رحیمی
کار با فايل در ويژوال بيسيک - بخش اولمقدمه
بعلت عدم وجود اشاره گر در ويژوال بيسيک عمليات کار با فايلها در آن نسبتاً ساده می باشد .
بطور کلی فايلها بر دو نوع هستند :
1 - فايلهای متنی Text File : اين فايلها فقط شامل کاراکترهای اسکی و برخی کاراکترهای خاص مانند انتهای خط و انتهای فايل هستند .
۲ - فايلهای باينری Binary File : شامل هر نوع کاراکتری می توانند باشند و کاربردهای گسترده ای دارند مانند بانک های اطلاعاتی ، فايلهای اجرائی ، فايلهای گرافيکی و غيره
ويژوال بيسيک می تواند با هر دو نوع فايل کار کند .
چگونگی باز کردن فايلها
قبل از اينکه بتوان عمليات ورودی/خروجی را روی يک فايل انجام داد ابتدا بايستی آنرا باز کرد . باز کردن فايلها در ويژوال بيسيک توسط دستور Open انجام می شود . فرمت کلی اين دستور بصورت زير است :
Open filename [For mode] [Access access][lock] As [#]filenumber [Len=reclen]x
[ پارامترهای داخل کروشه اختياری هستند . ]
filename نام فايلی است که می خواهيم آنرا باز کنيم .
mode حالت باز کردن فايل است . اين حالتها عبارتند از :
- Input : فايل بعنوان ورودی باز می شود .
- Output : فايل بعنوان خروجی باز می شود .
- Binary : فايل از نوع باينری باز می شود .
- Append : فايل طوری باز می شود که بتوان به انتهای آن چيزی اضافه کرد .
- Random
access نوع دسترسی به فايل را مشخص می کند . انواع دسترسيها عبارتند از :
- Read : خواندن فايل
- Write : نوشتن در فايل
- ReadWrite : خواندن و نوشتن فايل
lock نوع دسترسی ساير برنامه ها به اين فايل را مشخص می کند . انواع دسترسيها عبارتند از :
- Shared : دسترسی اشتراکی
- Lock Read
- Lock Write
- Lock Read Write
filenumber عددی است که ويژوال بيسيک از آن برای دسترسی به فايل استفاده می کند .اين عدد بايستی برای هر فايل منحصر بفرد و بين ۱ تا ۵۱۱ باشد . برای بدست آوردن اولين شماره آزاد می توان از تابع FreeFile استفاده کرد .
reclen :طول بافر فايل است . اين عدد بايستی از ۳۲۷۶۷ کو چکتر باشد .
در صورتی که فايلی که توسط filename مشخص شده وجود نداشته و فايل برای Append ، Binary ، Output و يا Random باز شده باشد در اينصورت يک فايل جديد با اين نام ساخته می شود .
در صورتی که فايل بصورت باينری باز شده باشد پارامتر Len ناديده گرفته می شود .
چگونگی بستن فايل
پس از پايان کار با فايل برای بستن آن از دستور Close استفاده می کنيم . فرمت اين دستور بصورت زير است :
Close #filenumber
دستور Close بدون هيچ پارامتری تمام فايلهای باز را می بندد .
کار با دايرکتوری
۱ - گرفتن Dir : توسط دستور Dir می توان نام فايلهای موجود در يک دايرکتوری را بر اساس پارامترهايي که به آن می دهيم پيدا کنيم . برای مثال :
Myfile=Dir$("c:\text\*.txt)"x
دستور فوق نام اولين فايل موجود در دايرکتوری C:\TEXT را که پسوند آنها txt باشد در متغير Myfile قرار می دهد . اگر دستور فوق را بدون پارامتر مجدداً اجرا کنيم نام دومين فايل برگرداننده می شد و الی آخر
Dir دارای يک پارامتر اختياری است که نوع فايلهای مورد نظر را نيز می توان با آن مشخص نمود . مثال :
Myfile=Dir$("c:\text\*.txt",vbNormal)x
مقادير ممکن اين پارامتر عبارتند از :
vbNormal ، vbHidden ، vbSystem ، vbDirectory
۲ - تغيير دايرکتوری : برای تغيير دايرکتوری از دستور ChDir استفاده می شود مثال :
ChDir "c:\windows\system32"x
۳ - تغيير درايو : برای تغيير درايو از دستور ChDrive استفاده می شود مثال :
ChDrive "E:"x
۴ - ساخت دايرکتوری : برای ايجاد دايرکتوری جديد از دستور MKDir استفاده می شود مثال :
MKDir "c:\MyFolder"x
۵ - حذف دايرکتوری : برای حذف دايرکتوری از دستور RmDir استفاده می شود مثال :
RmDir "C:\MyFoler"x
کار با فايل در ويژوال بيسيک - بخش دوم
خواندن از فايل :
1 - دستور Input : توسط دستورهای Input و Line Input می توان محتوای فايلهای متنی و باينری را خواند .
دستور Input به دو صورت بکار می رود :
Input #Filenumber,ReadData
ReadData=Input(Charnum,Filenumber)x
دستور اول کل يک فايل را خوانده و در متغير ReadData قرار می دهد . دستور دوم ، تعداد Charnum بايت از فايلی با شماره Filenumber را خوانده و در متغير ReadData قرار می دهد .
اين دو دستور تمام کاراکترهای موجود در فايل را می خوانند . برای اينکه بتوان فايل را خط به خط خواند ، از دستور Line Input استفاده کنيد :
Line Input #Filenumber,ReadData
البته از دستور Line Input بيشتر برای خواندن فايلهای متنی استفاده می شود زيرا ممکنست در فايل باينری هيچ کاراکتر انتهای خط ( CRLF ) وجود نداشته باشد و يکباره کل فايل خوانده شود .
۲ - دستور Get : از اين دستور برای خواندن فايلهای باينری با دسترسی تصادفی ( Random Access ) استفاده میشود :
Get #Filenumber,[Recordnum%],ReadData
اين دستور رکورد شماره Recordnum را از فايلی با شماره Filenumber می خواند و در متغير ReadData قرار می دهد . علامت کروشه نشان می دهد که پارامتر Recordnum اختياری است و در صورتيکه ذکر نشود داده ها از رکورد بعدی فايل ( جائيکه اشاره گر فايل آنجا قرار دارد ) خوانده می شوند .
نوشتن در فايل :
۱ - دستور Print : توسط اين دستور می توان اطلاعاتی را در فايل قرار داد :
Print #FileNumber,WriteData
دستور فوق محتويات متغير WriteData را در فايلی با شماره FileNumber می نويسد . بوسيله دستور Print می توان اطلاعات را بصورت خط به خط در فايل نوشت برای مثال :
Print #1,"Hello Visual Basic"+Vbcrlf
عبارت Vbcrlf نشان دهنده کاراکتر انتهای خط ( CRLF ) در ويژوال بيسيک می باشد .
۲ - دستور Put : اين دستور برای نوشتن داده ها در فايلهای باينری با دسترسی تصادفی بکار می رود :
Put #FileNumber,[Recordnum],WriteData
اين دستور محتويات متغير WriteData را در رکورد شماره Recordnum قرار می دهد .
تعيين محل رکورد در فايلهای با دسترسی تصادفی :
برای منتقل کردن اشاره گر فايل به يک رکورد در يک فايل باينری با دسترسی اتفاقی ، از دستور Seek استفاده می شود . اين دستور محل يک بايت را در فايل می گيرد و اشاره گر فايل را در آنجا قرار می دهد بنابراين دستورات Put و Get می توانند با اين رکورد کار کنند :
Seek #FileNumber,RecordNumber
تشخيص انتهای فايل :
برای اينکه متوجه شويم به انتهای يک فايل رسيده ايم از دستور EOF استفاده می کنيم . اين دستور يکی از مقادير True يا False را بر می گرداند که نشان می دهد به انتهای فايلرسيده ايم يا نه . از اين تابع در حلقه های Do-While استفاده می شود :
Do While Not (EOF(FileNumer))x
.
.
.
Loop
حلقه فوق تا زمانيکه فايل موردنظر به انتها نرسيده باشد اجرا خواهد شد .
بدست آوردن طول يک فايل :
بوسيله دستور LOF می توان طول محتويات يک فايل را بدست آورد :
FileSize=LOF(FileNumber)x
بدست آوردن محل اشاره گر فايل :
توسط دستور Loc می توان محل جاری اشاره گر فايل را بدست آورد . اجرا شدن اين دستور محل اشاره گر را تغيير نمی دهد :
FilePosition=Loc(FileNumber)x
کار با فايل در ويژوال بيسيک - بخش سومساير عمليات کار با فايل :
۱ - حذف فايل : برای حذف يک يا چند فايل از دستور Kill استفاده می شود :
Kill "C:\Temp\MyFile.txt"x
Kill "C:\Temp\*.txt"x
۲ - انتقال فايل : برای انتقال يک فايل از يک دايرکتوری به دايرکتوری ديگر از دستور Name استفاده می شود . مبدا و مقصد بايستی روی يک درايو باشند . اگر دايرکتوری مبدا و مقصد يکی باشد فايل تغيير نام داده می شود :
Name "C:\Temp\File1.txt" To "C:\Temp2\File2.txt"x
۳ - کپی کردن فايل : برای کپی کردن يک فايل از يک دايرکتوری به دايرکتوری ديگر از دستور FileCopy استفاده می شود :
FileCopy "\File1.txt\ To "C:\Temp\File2.txt"x
۴ - بدست آوردن تاريخ و زمان آخرين تغيير فايل و يا زمان ايجاد فايل : برای اين کار از دستور FileDateTime استفاده می شود . ابتدا بايستی يک متغير از نوع Variant تعريف کرده و سپس توسط اين دستور تاريخ و زمان موردنظر را استخراج کنيم :
Dim FileInfo As Variant
FileInfo=FileDateTime("C:\Temp\MyFile.txt")x
۵ - استخراج طول فايل : برای بدست آوردن طول يک فايل بر حسب بايت از دستور FileLen استفاده می شود :
FileSize=FileLen("C:\MyFile.txt")x
۶ - تغيير صفت يک فايل : برای تغيير صفت يک فايل از دستور SetAttr استفاده می شود . پارامترهای اين دستور عبارتند از :
0 : فايل معمولی
2 : فايل مخفی
4 : فايل سيستمی
SetAttr FileNumber,FileAttrib
مقابله با خطاهای کار با فايل :
در زمان کار با فايلهای احتمال زيادی وجود دارد که خطا بوجود آيد . بنابراين بايستی در زمان کار با فايلها در صورت ممکن از روتينهای مقابله با خطا استفاده کنيم . شايع ترين خطاهای کار با فايل عبارتند از :
۵۲ : شماره يا نام فايل صحيح نيست
۵۳ : فايل پيدا نشد
۵۴ : حالت فايل صحيح نيست
۵۵ : فايل قبلاً باز شده
۵۸ : فايل از قبل وجود دارد
۵۹ : طول رکورد صحيح نيست
۶۱ : ديسک پر است
۶۲ : عبور از انتهای فايل
۶۳ : شماره رکورد صحيح نيست
۷۰ : دسترسی ممنوع است
۷۱ : ديسک آماده نيست
۷۶ : مسير پيدا نشد
در هنگام مقابله با خطا بهتراست از يک ساختار Select-Case استفاده کنيد :
Select Case Err
Case 71
MsgBox "Drive is Not Ready"x
.
.
.
End Select
ايجاد ساختارهاي داده اي در ويژوال بيسيک - بخش اولمقدمه :
ساختارهاي داده اي از نظر تعداد اعضا به دو دسته استاتيک و ديناميک تقسيم مي شوند . ساختارهاي استاتيک مثل آرايه هاي يک بعدي و آرايه هاي دو بعدي ، تعداد اعضاي آنها در زمان طراحي برنامه مشخص مي شود و در طول اجراي برنامه ثابت است اما تعداد اعضاي ساختارهاي داده اي ديناميک در طول اجراي برنامه تغيير مي کند . ليست پيوندي ( LinkList ) ، پشته ( Stack ) ، صف ( Queue ) و درختهاي باينري ( Tree Binary) ، نمونه هايي از ساختارهاي داده اي ديناميک هستند .
ليست پيوندي شامل مجموعه اي از عناصر داده اي است که اضافه و حذف اعضا در هر جاي ليست ممکن است .
پشته يک ساختار داده اي مهم در کامپايلرها و سيستم هاي عامل است که عمل اضافه و حذف عناصر از ابتداي آن انجام مي شود .
صف يک ساختار داده اي است که عمل اضافه کردن از انتها و عمل حذف کردن از ابتداي آن انجام مي شود .
درختهاي دودويي براي جستجوي بسيار سريع ، ذخيره سازي داده ها و کامپايل عبارات استفاده مي شوند .
نوع داده Variant :
نوع داده variant براي متغيرهايي بکار مي رود که بطور صريح نوع آنها تعريف نشده است مثال :
Dim value As Variant
اين نوع داده مي تواند هر نوع داده اي را در خود ذخيره کند . همچنين براي ايجاد ساختارهاي داده اي مثل ليست هاي پيوندي ، صف ، پشته و درخت مناسب است .
نوع داده موجود در variant مي توان توسط توابع VarType و TypeName تعيين کرد . تابع VarType يک مقدار صحيح برمي گرداند که نشان دهنده نوع ذخيره شده در variant است .
مثال :
Dim value as Variant
value=”Hello”x
در اينصورت مقدار بازگشتي ( VarType( value برابر 4 خواهد بود .
تابع TypeName يک رشته برمي گرداند که نشان دهنده نام نوع داده ذخيره شده در variant است .
اخذ حافظه بطور ديناميک Dynamic Memory Allocation :
براي ايجاد و نگهداري ساختارهاي داده اي ديناميک بايستي در هنگام اجراي برنامه بتوان فضاي بيشتري براي نگهداري داده هاي جديد بدست آورد . با استفاده از کلمه کليدي New مي توان در ويژوال بيسيک حاقظه ديناميک گرفت :
Set NewNode=New ListNode
که ListNode يک شي از ساختار داده اي مورد نظر ماست .
کلاسهاي خود ارجاعي :
کلاس خودارجاعي نوعي کلاس است که داراي يک اشاره گر ( Pointer ) به يک شي از همان نوع کلاس باشد . براي مثال اگر کلاس ما به اسم ClistNode باشد و متغير زير را در آن تعريف کنيم ، اين کلاس يک کلاس خود ارجاعي است :
Private mNextNode as ClistNode
از mNextNode براي لينک دادن اعضاي يک ساختار داده اي ديناميک بهم استفاده مي شود ( بعبارت ديگر گره زدن يک شي از کلاس ClistNode به يک شي ديگر از همان کلاس ) . شي هاي خودارجاعي مي توانند به همديگر لينک شوند و ساختارهاي داده اي مثل ليست پيوندي ، صف ، پشته و درخت را ايجاد کنند .
شکل زير دو شي خود ارجاعي را نشان مي دهد که بصورت يک ليست بهم لينک شده اند . عبارت NULL بدين معنا است که شي خودارجاعي به شي ديگري اشاره نمي کند ( Nothing ) و نشان دهنده انتهاي ساختار داده است .
ايجاد ساختارهاي داده اي در ويژوال بيسيک - بخش دومليست پيوندي
همانطور که گفته شد ليست پيوندي مجموعه اي از يکسري داده است که اين داده ها از نوع اشيا خودارجاعي هستند . ( هر شي خودارجاعي داراي يک متغير نوع variant براي نگهدار مقدار و يک اشاره گر به شي بعدي است ) . هر عضو ليست پيوندي را يک گره گويند . هر ليست پيوندي از طريق يک اشاره گر به اولين گره قابل دسترسي است . گره هاي بعدي از طريق قسمت لينک موجود در هر گره قابل دسترس هستند . همچنين لينک آخرين گره با Nothing تنظيم مي شود که انتهاي ليست را نشان مي دهد .
مزيت اصلي ليست هاي پيوندي نسبت به آرايه اينست که تعداد عناصر ليست پيوندي قابل تغيير است . بعبارت ديگر ليست هاي پيوندي بصورت ديناميک هستند و طول آنها قابل تغيير است اما سايز آرايه ثابت است . ( البته ويژوال بيسطک از آرايه هاي با سايز متغير نيز پشتيباني مي کند اما اين عمل تغيير سايز اتوماتيک نيست .)
عمل درج در ليست پيوندي ساده است و تنها بايستي دو اشاره گر تغيير يابد .
ليست هاي پيوندي را مي توان به سادگي با قراردادن هر عضو جديد در محل صحيح بصورت sortشده نگهداري کرد .
اعضاي ليست پيوندي در حافظه بصورت پيوسته ذخيره نمي شوند بنابراين نمي توان فوراً به هر عضو ليست دسترسي داشت ( بر خلاف آرايه ) .
براي ايجاد ليست پيوندي در ويژوال بيسيک نياز به سه کلاس است :
1 – کلاس ClistNode : کلاسي است که هر گره از ليست را توصيف مي کند :
private mNodeData as Variant
private mNextNode as ClistNode
public Property Get Data() as Variant
Data=mNodeData
End Property
Public Property Let Dta(ByVal vNewValue as Variant)x
MNodeData=vNewValue
End Property
Public Property Get NextNode() as ClistNode
Set NextNode=mNextNode
End Property
Public Property Let NextNode(Byval vNewValue as Variant)x
Set mNextNode=vNewValue
End Property
2 – کلاس Clist براي توصيف ليست پيوندي .
mFirstNode براي اشاره به اولين ClistNode و mLastNode براي اشاره به آخرين ClistNode در يک شي clist بکار می رود . زمانيکه يک Clsit ايجاد مي شود اين دو متغير با Nothing تنظيم مي شوند . روال Property Get Iterator يک شي ClistIterator برمي گرداند که مي توان از آن براي حرکت در بين اعضاي ليست استفاده کرد .
Private mFirstNode as ClistNode
Private mLastNode as ClistNode
Public Function IsEmpty() as boolean
IsEmpty=IIf(mFirstNode Is Nothing,True,False)x
End function
Public Sub InsertAtFront(insertItem as variant)x
Dim tempNode as ClistNode
If IsEmpty() then
Set mFirstNode=New ClistNode
Set mLastNode=mFirstNode
Else
Set tempNode=mFirstNode
Set mFirstNode=New ClistNode
MFirstNode.NextNode=tempNode
End if
MFirstNode.Data=insertItem
End sub
Public sub InsertAtBack(insertItem as Variant)x
Dim tempNode as ClistNode
If IsEmpty() then
Set mLastNode=New ClistNode
Set mFirstNode=mLastNode
Else
Set tempNode=mLastNode
Set mLastNode=New ClistNode
TempNode.NextNode=mLastNode
End if
MLastNode.Data=insertItem
End sub
Public function RemoveFromFront()x
Dim removeItem as Variant
If IsEmpty() then
Msgbox list is empty
RemoveFromFront=Null
Exit function
End if
RemoveItem=mFirstNode.Data
If mFirstNode Is mLastNode then
Set mFirstNode=Nothing
Set mLastNode=Nothing
Else
Set mFirstNode=mFirstNode.NextNode
End if
RemoveFromFront=removeItem
End function
Public Function RemoveFromBack()x
Dim removeItem as Variant
Dim current as ClistNode
If IsEmpty() then
Msgboc list is empty
RemovefromBack=Null
Exit function
End if
RemoveItem=mLastNode.Data
If mFirstNode Is mLastNode then
Set mFirstNode=nothing
Set mLastNode=Nothing
Else
Set current=mFirstNode
While Not current.NextNode Is mLastNode
Set current=current.NextNode
Wend
Set mLastNode=current
Current.NextNode=nothing
End if
RemoveFromBack=removeItem
End function
Public property Get Iterator() as variant
Dim iter as ClistIterator
Set iter=New ClistIterator
Iter.StartNode=mFirstNode
Set Iterator=iter
End property
عملکرد روال InsertAtFront :
a – فراخواني IsEmpty براي تعيين خالي بودن ليست
b – اگر ليست خالي باشد mFirstNode و mLastNode به New ClsitNode اشاره مي کنند .
c – اگر ليست خالي نباشد گره جديد توسط اشاره دادن tempNode به اولين گره ليست و سپس اشاره دادن mFirstNode به گره New ClsitNode و سپس اشاره دادن mFirstNode.NextNode به tempNode ساخته مي شود .
d – تنظيم mFirstNode.Data با مقدار مورد نظر
عملکرد روال InsertAtBack :
a – فراخواني IsEmpty براي تعيين خالي بودن ليست
b – اگر ليست خالي باشد mFirstNode و mLastNode به New ClsitNode اشاره مي کنند .
c – اگر ليست خالي نباشد گره جديد توسط اشاره دادن tempNode به آخرين گره ليست و سپس اشاره دادن mLastNode به گره New ClsitNode و سپس اشاره دادن tempNode.NextNode به mLastNode ساخته مي شود .
d – تنظيم mLastNode.Data با مقدار مورد نظر
عملکرد روال RemoveFromFront :
a – اگر ليست خالي باشد Null برگشت داده مي شود .
b – اگر ليست خالي نباشد داده mFirstNode به removeItem اختصاص داده مي شود .
c – اگر ليست فقط يک گره داشته باشد mFirstNode و mLastNode با Nothing مقدار دهي مي شوند و گره از ليست حذف مي شود .
d – اگر گره بيش از يک عضو داشته باشد mFirstNode برابر mFirstNode.NextNode مي شود .
e – مقدار removeItem برگشت داده مي شود .
عملکرد روال RemoveFromBack :
a – اگر ليست خالي باشد Null برگشت داده مي شود .
b – اگر ليست خالي نباشد داده mLastNode به removeItem اختصاص داه مي شود .
c – اگر ليست يک گره داشته باشد mFirstNode و mLastNode با Nothing مقدار دهي مي شوند و گره از ليست حذف مي شود .
d – اگر ليست بيش از يک گره داشته باشد متغير current برابر mFirstNode مي شود . سپس با استفاده از current روي گره هاي ليست حرکت مي کنيم تا به گره اي برسيم که به آخرين گره اشاره مي کند . سپس mLastNode را به گره اي که current به آن اشاره مي کند قرار مي دهيم و مقدار current.NextNode را Nothing مي کنيم تا بعنوان آخرين گزه ليست معرفي شود .
e – مقدار removeItem برگشت داده مي شود .
3 – کلاس ClistIterator : اين کلاس براي حرکت روي گره هاي ليست و دستکاري هر گره بکار مي رود . از حرکت کننده ها براي چاپ ليست و يا انجام دادن عملي بر روي هر عضو Clist مي توان استفاده کرد . اين کلاس داراي دو متغير از نوع ClistNode به نامهاي mBookmark و mFirstNode است . متغير mFirstNode به اولين گره در Clist اشاره مي کند و متغير mBookmark موقعيت فعلي حرکت کننده بر روي Clist را نشان مي دهد . روال Property Let StartNode اين دو متغير را مقدار دهي اوليه مي کند . تابع NextItem اگر مقدار mBookmark برابر Null باشد ، Null برگشت مي دهد و در غيراينصورت مقدار tempData را برابر mBookmark.Data و مقدار mBookmark را برابر mBookmark.NextNode قرار مي دهد . تابع HasMoreItems اگر ليست داراي چندين عضو باشد True برمي گرداند . روال ResetBookmark حرکت کننده را به ابتداي ليست منتقل مي کند .
Private mBookmark as ClistNode
Private mFirstNode as ClistNode
Public Property Let StartNode(Byval vNewValue as variant)x
Set mFirstNode=vNewValue
Set mBookmark=mFirstNode
End property
Public function NextItem()x
Dim tempData as varaint
If mBookmark Is nothing then
NextItem=Null
Else
TempData=mBookmark.Data
Set mBookmark=mBookmark.NextNode
NextItem=tempData
End if
End function
Public function HasMoreItems() as boolean
HasMoreItems=IIf(Not mBookmark Is nothing,True,False)x
End function
Public sub ResetmBookmark()x
MBookmark=mFirstNode
End sub
در بخش سوم نمونه برنامه ای را با استفاده از اين کلاسها خواهيم ساخت .
ايجاد ساختارهاي داده اي در ويژوال بيسيک - بخش سوممثالی از استفاده از کلاسهای ليست پيوندی :
ابتدا کلاسهايي که در جلسه قبل معرفی شد را به پروژه تان اضافه کنيد . سپس در بخش کدنويسی فرمتان ، ابتدا يک شی از نوع کلاس Clist بصورت زير تعريف کنيد :
Dim list as New Clist
در فرمتان سه CommandButton با نامهای AddFirst ، AddLast و ShowList و نيز يک TextBox با نام ListMember قرار دهيد .
کد زير را برای رويداد کليک شدن دکمه AddFirst بنويسيد :
Call list.InsertAtFront(ListMember.text)x
کد زير را برای رويداد کليک شدن دکمه AddLast بنويسيد :
Call list.InsertAtBack(ListMember.text)x
کد زير را برای رويداد کليک شدن دکمه ShowList بنويسيد :
Dim elements as New ClistIterator
Set elements=list.Iterator
If elements.HasMoreItems=false then msgbox ("list is empty")x
Else
While elements.HasMoreItems
Msgbox(elements.NextItem)x
Wend
end if
پشته :
پشته نوعي ليست پيوندي است که گره هاي جديد ، فقط به انتهاي آن مي توانند اضافه شوند . بهمين دليل به پشته ، ساختمان داده LIFO مي گويند . قسمت لينک آخرين گره پشته با Nothing مقدار دهي مي شود که نشان دهنده پايين پشته است .
روالهاي اصلي پشته Push و Pop هستند .
Push يک گره جديد به بالاي پشته اضافه مي کند و Pop از بالاي پشته گره اي را حذف کرده و مقدار داده آن را بر مي گرداند .
در بخش چهارم کلاسی را برای کار با پشته معرفی خواهم کرد .
ايجاد ساختارهاي داده اي در ويژوال بيسيک - بخش چهارمکد:کلاس پشته :
همانطور که در بخش قبل گفته شد پشته نوعی ليست پيوندی است که گره هاي جديد فقط به انتهاي آن اضافه شوند . روالهاي اصلي پشته Push و Pop هستند .
Push يک گره جديد به بالاي پشته اضافه مي کند و Pop از بالاي پشته گره اي را حذف کرده و مقدار داده آن را بر مي گرداند .
يک کلاس پشته را با استفاده از کلاس Clist و بصورت زير پياده سازي مي کنيم :
Private list As New Clist
Public Sub Push(value as Variant)x
List.InsertAtFront(value)x
End sub
Public Function Pop As Variant
Pop=list.RemoveFromFront()x
End Function
Public Function IsStackEmpty() As Boolean
IsStackEmpty=list.IsEmpty()x
End function
Public Property Get Iterator() as variant
Set Iterator=list.Iterator
End Property
در اين کلاس ابتدا يک شی از نوع کلاس Clist تعريف شده است . سپس متدهای Push توسط متد InsertAtFront و Pop توسط متد RemoveFromFront پياده سازی شده اند .
يک برنامه نمونه :
برای نوشتن يک برنامه برای کار با پشته ابتدا کلاس Stack را که کد آن را در بالا ديديد به پروژه تان اضافه کنيد . سپس در بخش کد مربوط به فرمتان ابتدا يک شی از نوع کلاس Stack بصورت زير تعريف کنيد :
Dim mStack as New Stack
سپس در فرمتان سه CommandButton با نامهای Push و Pop و ShowStack و نيز يک TextBox با نام StackMember قرار دهيد .
کد زير را برای کليک شدن دکمه Push بنويسيد :
mStack.push(StackMember.text)x
کد زير را برای کليک شدن دکمه Pop بنويسيد :
StackMember.text=mStack.Pop()x
کد زير را برای کليک شدن دکمه ShowStack بنويسيد :
Dim elements as New ClistIterator
Set elements=mStack.Iterator
If elements.HasMoreItems=false then msgbox "stack is empty"x
Else
While elemets.HasMoreItems
Msgbox elements.NextItem
Wend
ايجاد ساختارهاي داده اي در ويژوال بيسيک - بخش پنجمصف :
صف نوعي ساختار داده اي است که گره ها از ابتداي صف ( سر صف head ) حذف مي شوند و از انتهاي صف ( ته صف tail ) اضافه مي شوند . بنابر اين ، صف يک ساختار داده اي FIFO است . صف دارای دو متد به نامهای AddQueue و DelQueue است که اولین متد ، عنصری را به انتهای صف اضافه می کند و دومين متد ، عنصری را از ابتدای صف حذف می کند .
براي ايجاد کلاس Cqueue از کلاس Clist استفاده مي کنيم :
Private list as New Clist
Public Sub AddQueue(value as Variant)x
List.InsertAtBack(value)
End sub
Public Function DelQueue() as Variant
DelQueue=list.RemoveFromFront
End function
Public property Get Iterator() as Variant
Set Iterator=list.Iterator
End Property
درخت :
ليستهاي پيوندي ، پشته ها و صف ها جزو ساختارهاي داده اي خطي هستند در حاليکه يک درخت ، يک ساختار داده اي دو بعدي با خصوصيات ويژه اي است . گره هاي درخت داراي دو يا چند لينک هستند . در اينجا در مورد درختهاي دودويي يا باينري بحث مي کنيم که در آن همه گره ها داراي دو لينک هستند . گره ريشه اولين گره در درخت است . هر لينک گره ريشه ، به يک فرزند اشاره مي کند . به فرزندان يک گره Siblings مي گويند . به گره بدون فرزند ، برگ يا Leaf گفته مي شود .
درختهاي جستجوي باينري درخت هايي هستند که در آنها مقدار فرزند چپ هر گره کمتر از گره پدر و مقدار فرزند سمت راست هر گره بيشتر از گره پدر مي باشد .
در بخش ششم يک کلاس برای پياده سازی درختهای جستجوی باينری ايجاد خواهيم کرد .
ايجاد ساختارهاي داده اي در ويژوال بيسيک - بخش ششمکلاس درختهای جستجوی باينری
برای ايجاد درختهای جستجوی باينری در ويژوال بيسيک نياز به ايجاد دو کلاس داريم :
1 - کلاس CTreeNode که هر ند درخت دودويي را توصيف می کند . اين کلاس دارای يک متغير به نام mNodeData از نوع Variant برای نگهداری داده هر گره است . همچنين دارای دو متغير اشاره گر به نامهای mLeft و mRight می باشد که به ترتيب به فرزند چپ و فرزند راست درخت اشاره می کنند .
متد Get Data مقدار داده هر گره را بر می گرداند و متد Let Data مقدار داده هر گره را تنظيم می کند .
متد Get Left آدرس فرزند چپ هر گره را برمی گرداند و متد Let Left فرزند چپ هر گره را تنظيم می کند .
متد Get Right آدرس فرزند راست هر گره را برمی گرداند و متد Let Right فرزند راست هر گره را تنظيم می کند .
متد Insert برای اضافه کردن فرزند به يک گره به کار می رود . اگر مقدار گره ای که می خواهيم بعنوان فرزند به درخت اضافه کنيم کوچکتر از مقدار خود گره باشد بعنوان فرزند چپ و در غير اينصورت بعنوان فرزند راست به گره اضافه می شود . اضافه شدن نيز بدين صورت است که ابتدا بررسی می شود آیا گره قبلاً فرزندی داشته است يا نه ؟ اگر نداشته باشد ( mLeft و يا mRight برابر Nothing باشد ) اين گره جديد مستقيماً به گره متصل می شود اما اگر گره قبلاً فرزندی داشته باشد متد Insert برای آن فرزند اضافه می شود و اينکار تا جايی ادامه می يابد که به گره ای برسيم که فرزندی نداشته باشد :
Private mLeft as CtreeNode
Private mRight as CtreeNode
Private mNodeData as Variant
Public Property Get Data() as variant
Data=mNodeData
End property
Public Property Let Data(Byval vNewValue as Variant)x
MNodeData=vNewValue
End property
Public Property Get Left() as variant
Set Left=mLeft
End property
Public Property Let Left(Byval vNewValue as variant)x
Set mLeft=vNewValue
End property
Public Property Get Right() as variant
Set Right=mRight
End Property
Public Property Let Right(Byval vNewValue as variant)x
Set mRight=vNewValue
End Property
Public Sub Insert(value as variant)x
If valueIf mLeft Is Nothing Then
Set mLeft=New CtreeNode
MLeft.Data=value
Else
MLeft.Insert(value)x
End if
Elseif value>mNodeData then
If mRight Is Nothing then
Set mRight=New CtreeNode
MRight.Data=value
Else
MRight.Insert(value)x
End if
End if
End sub
2 - کلاس CTree : اين کلاس برای ايجاد درخت بکار می رود . اين کلاس دارای متغيری بنام mRoot از نوع CTreeNode برای تعريف ريشه درخت است . همچنين يک متغير mOutputString برای نمايش دادن اعضای درخت دارد .
Private mRoot as CtreeNode
Private mOutputString as String
Public Sub InsertNode(value as Varaint)x
If mRoot Is Nothing then
Set Mnode=New CtreeNode
MRoot.Data=value
Else
MRoot.Insert(value)x
End if
End sub
Public PreorderTraversal()x
MOutputString=””x
Call PreorderHelper(mRoot)x
End sub
Private Sub PreorderHelper(node As CtreeNode)x
If node Is nothing Then
Exit sub
End if
MOutputString=mOutputString & node.Data & “ “x
Call PreorderHelper(node.left)x
Call PreorderHelper(node.right)x
End sub
Public Sub InorderTraversal()x
MOutputString=””x
Call InorderHelper(mRoot)x
End sub
Private Sub InorderHelper(node as CtreeNode)x
If node Is nothing then
Exit sub
End if
Call InorderHelper(node.Left)x
MOutputString=mOutputString & node.Data & “ “x
Call InorderHelper(node.Right)x
End sub
Public PostorderTraversal()x
MOutputString=””x
Call PostorderHelper(mRoot)x
End sub
Private Sub PostorderHelper(node as CtreeNode)x
If node Is Nothing then
Exit sub
End if
Call PostorderHelper(node.Left)x
Call PostorderHelper(node.Right)x
MOutputString=mOutputString & node.Data & “ “x
End sub
Public Property Get Output() as Varaint
Output=mOutputString
End Property
در بخش بعد ، در مورد متدهای اين کلاس بيشتر توضيح خواهم داد و سپس برنامه نمونه ای را برای کار با اين کلاسها خواهيم نوشت
ايجاد ساختارهاي داده اي در ويژوال بيسيک - بخش پايانیانواع روشهای پيمايش عناصر درخت :
۱ - روش InOrder : در اين روش ابتدا عناصر نيمه سمت چپ درخت ، سپس ريشه و در آخر عناصر نيمه سمت راست درخت نمايش داده می شوند .
۲ - روش PreOrder : در اين روش ابتدا ريشه درخت ، سپس عناصر نيمه سمت چپ و در پايان عناصر نيمه سمت راست درخت نمايش داده می شوند .
۳ - روش PostOrder : در اين روش ابتدا عناصر نيمه سمت چپ درخت ، سپس عناصر نيمه سمت راست درخت و در پايان ريشه درخت نمايش داده می شوند .
مثال : درخت زير را در نظر بگيريد :
نتيجه پيمايش InOrder درخت : 1,3,4,5,6,7,8
نتيجه پيمايش PreOrder درخت : 5,3,1,4,7,6,8
نتيجه پيمايش PostOrder درخت : 1,4,3,6,8,7,5
بررسی متدهای کلاس CTree :
متد InsertNode : اگر گره ريشه برابر Null باشد value را برابر مقدار گره ريشه قرار می دهد . در غير اينصورت متد Insert مربوط به گره ريشه فراخوانی می شود .
متد PreorderTraversal : رشته چاپ عناصر ريشه را خالی می کند و سپس متد پيمايش Preorder را فراخوانی می کند .
متد InorderTraversal : رشته چاپ عناصر ريشه را خالی می کند و سپس متد پيمايش Inorder را فراخوانی می کند .
متد PostorderTraversal : رشته چاپ عناصر ريشه را خالی می کند و سپس متد پيمايش Postorder را فراخوانی می کند .
متد Get Output : عناصر پيمايش شده درخت را برمی گرداند .
يک برنامه نمونه :
ابتدا کلاسهای CTreeNode و CTree را به پروژه تان اضافه کنيد . سپس متغير زير را در قسمت کدنويسی فرمتان تعريف کنيد :
Dim mTree as New Ctree
سپس در فرمتان يک Textbox با نام Value و دو Command Button با نامهای Insert و Show قرار دهيد .
کد زير را برای وارد کردن عنصر به درخت برای دکمه Insert بنويسيد :
mTree.InsertNode(Value.Text)x
کد زير را برای پيمايش InOrder درخت برای دکمه Show بنويسيد :
Call mTree.InorderTraversal
شي Collection :
ويژوال بيسيک داراي شي پيش ساخته اي به نام Collection است که مي تواند مجموعه اي از مقادير با هر نوع داده اي را در خود ذخيره کند . در واقع عناصر موجود در يک Collection مي توانند داراي نوعهاي داده اي متفاوت باشند . شي Collection قابليت رشد ديناميک دارد .
شي Collection توسط کلمه کليدي New ايجاد مي شوند . توسط متد Add مي توان به Cllection عضو اضافه کرد و توسط متد Remove مي توان عضوي را از آن حذف کرد . هر عضو از Collection توسط متد Item قابل دستيابي است . با استفاده از خاصيت Count مي توان تعداد اعضاي موجود در Collection را تعيين نمود . بصورت پيش فرض اعضاي جديد به انتهاي Collection اضافه مي شوند ولي توسط آرگومانهاي اختياري متد Add مي توان محل اضافه شدن را تغيير داد .
متد Remove يک شماره مي گيرد که موقعيت عضوي را که مي خواهيم آنرا حذف کنيم مشخص مي کند .
توسط دستورات زير مي توان اعضاي يک Collection را نمايش داد :
Dim mCollection as New Collection
Dim element as Variant
.
.
.
For Each element In mCollection
Msgbox element
element متغيري از نوع variant براي اشاره به هر عضو Collection مي باشد .
برنامه نويسی شبکه و اينترنت در VB بخش اولمروری بر TCP/IP
نکته : مطالب زير تنها در حد يک يادآوري مي باشد . اگر اطلاعات کمي در مورد TCP/IP داريد به کتابهاي موجود مراجعه کنيد .
پروتکل Protocol : قراردادي است براي برقراري ارتباط در شبکه
مدل TCP/IP : مجموعه اي از پروتکلهاي ارتباطي مرتبط بهم است که مکانيزمها و سرويسهاي مورد نياز جهت برقراري ارتباط در اينترنت را مهيا مي کنند . اين مدل شامل ۴ لايه است :
۱ - لايه کاربرد Application Layer : شامل برنامه هاي کاربردي و پروتکلهايي مثل Http ، Ftp ، Smtp ، Pop و Telnet مي باشد .
۲ - لايه انتقال Transport Layer : اين لايه شامل دو پروتکل TCP و UDP است . پروتکل TCP وظيفه کنترل رسيدن بسته هاي داده به مقصد ( TCP/IP داده ها را به بسته هاي کوچکي تقسيم مي کند که هر بسته حاوي آدرس فرستنده ، گيرنده و شماره بسته مي باشد ) ، تصحيح خطا و مرتب سازي بسته ها را برعهده دارد . UDP پروتکلي شبيه TCP است با اين تفاوت که هيچ ضمانتي براي رسيدن بسته هاي اطلاعاتي در آن وجود ندارد و معمولاً در انتقال صوت و ويدئو روي اينتزنت استفاده مي شود .
۳ - لايه اينترنت Internet Layer : شامل پروتکل IP است که مسئول مسيريابي بسته هاي اطلاعاتي مي باشد .
۴ - لايه دسترسي به شبکه Link Layer : شامل بخشي از هسته سيستم عامل و نيز درايورهاي واسط شبکه براي کار با سخت افزار شبکه مي باشد .
سوکت Socket و پورت Port : سوکت يک ورودي انتزاعي در لايه انتقال مي باشد که براي ايجاد ارتباطات مختلف TCP/IP بکار مي رود . اغلب برنامه هاي کاربردي که از TCP و UDP استفاده مي کنند ، عمليات انتقال اطلاعات خود را با ساخت يک سوکت و سپس انجام يکسري عمليات روي آن انجام مي دهند . اين عمليات عبارتند از :
۱ - عمليات کنترلي : شامل اختصاص يک شماره پورت به سوکت ، initiate کردن يا accpet کردن يک ارتباط ، از بين بردن سوکت
۲ - عمليات انتقال داده : شامل نوشتن داده روي سوکت و خواندن داده از سوکت
۳ - عمليات بررسي وضعيت : مثل پيدا کردن آدرس IP مربوط به سوکت ، پيدا کردن شماره پورت سوکت و غيره
HTTP : پروتکل انتقال داده براي وب است .
FTP : پروتکل انتقال فايل روي اينترنت است .
SMTP و POP : پروتکلهاي ارسال و دريافت email مي باشند
کنترل Web Browser – ساخت مرورگر صفحات وببرنامه Internet Explorer يا iexplore.exe در واقع برنامه کوچکي است که وظيفه اصلي آن ايجاد چارچوبي براي بهم پيوستن عناصر مختلف است و اين عناصر هستند که وظايف اصلي مثل load کردن صفحات وب ، اجراي کدهاي Html و غيره را انجام مي دهند . اصلي ترين عنصري که مستقيماً توسط iexplore.exe استفاده مي شود کنترل Webbrowser ( موجود در فايل shdocrw.dll ) مي باشد . وظيفه اين فايل dll ، عبارت است از حرکت بين صفحات وب ، مديريت تاريخچه صفحات ديده شده و غيره . اين فايل خود از فايل ديگري بنام Mshtml.dll استفاده مي کند که وظيفه آن بررسي و اجراي فايلهاي html است . مايکروسافت به برنامه نويسان اين امکان را داده که بتوانند در برنامه هايشان از کنترل webbrowser استفاده کنند . با استفاده از اين کنترل مي توان به سادگي يک مرورگر وب تقريباً کامل ساخت .
خصوصيات کنترل Webbrowser :
Webbrowser علاوه بر خواص استانداردي مثل width ، height و … خواص زير را دارد :
1 – Busy : اگر در حال load کردن يک صفحه يا در حال جستجو در وب باشد اين خاصيت True است . توسط متد Stop مي توان عمليات جاري را متوقف کرد .
2 – Container : ارجاع به شي نگهدارنده کنترل webbrowser
3 – Document : ارجاع به صفحه html فعلي . براي کار با اين صفحه html مي توان از خواص و متدهابي شي Document استفاده کرد .
4 – LocationName : حاوي آدرس محلي است که اکنون در کنترل webbrowser ، load شده است . اگر اين محل يک صفحه html باشد عنوان آن صفحه خواهد بود و اگر اين محل يک فايل در شبکه باشد مسير کامل آن فايل خواهد بود .
5 – LocationURL : حاوي url محلي است که فعلاً در کنترل webbrowser ، load شده است .
6 – Offline : اگر کنترل webbrowser در حالت عدم اتصال باشد مقدار آن True و در غيراينصورت False است .
7 – Parent : فرمي را نشان مي دهد که کنترل webbrowser در آن قرار دارد .
8 – ReadyState : وضعيت کنترل webbrowser را برمي گرداند .
متدهاي کنترل webbrowser : اين متدها مربوط به مرور در صفحات وب هستند :
1- GoBack : در ليست تاريخچه url ها ، يکي به عقب برمي گردد .
2 – GoForward : در ليست تاريخچه url ها ، يکي به جلو مي رود .
3 – GoHome : به homepage مرورگر مي رود .
4 – Navigate : به يک url يا فايل مي رود . ساختار اين متد بصورت زير است :
Navigate URL [Flags,][TargetFrameName,][PostData,][Headers]x
URL آدرس مقصد مي باشد . Flags نحوه باز شدن آدرس مقصد را تعيين مي کند . اگر اين پارامتر ذکر نشود آدرس جديد در پنجره فعلي باز خواهد شد و به ليست تاريخچه اضافه شده و اگر کپي آن در temperory cache موجود باشد از آنجا خوانده مي شود . مقادير پارامتر Flags عبارتند از :
- NavOpenInNewWindow : آدرس جديد را در پنجره جديدي باز مي کند .
- NavNoHistory : به ليست تاريخچه اضافه نمي شود بلکه جايگزين صفحه فعلي مي شود .
- NavNoReadFromCache : صفحه جديد از cache خوانده نمي شود .
- NavNoWriteToCache : صفحه جديد روي cache نوشته نمي شود
Event هاي کنترل webbrowser : اين event ها مربوط به مرور در وب و تغيير حالت آن هستند :
1 – CommandStateChange : براي فعال يا غيرفعال کردن دکمه هاي Forward و Back در مرورگر استفاده مي شود . شکل کلي فراخواني اين event بصورت زير است :
Private Sub WebBrowser1_CommandStateChange(ByVal Command As Long, ByVal Enable As Boolean)
که command فرماني است که حالت فعال آن تغيير کرده است و دو مقدار مي گيرد : 1 و 3 که بترتيب معادل فرمانهاي GoForward و GoBack هستند .
Enable فعال يا غيرفعال بودن فرمان را تعيين مي کند .
2 – DocumentComplete : اين event زماني فعال مي شود که صفحه در حال load شدن به حالت ReadyState_Complete برود . شکل کلي فراخواني اين event بصورت زير است :
Private Sub WebBrowser1_DocumentComplete(ByVal pDisp As Object, URL As Variant)
که pDisp ارجاعي به کنترل webbrowser است که event در آن رخ داده است و URL آدرس صفحه در حال load شدن است .
3 – DownloadBegin : اين event در آغاز حرکت به صفحه جديد روي مي دهد و هيچ پارامتري نمي گيرد . مرورگر مي تواند در اين event پيغامي براي شروع عمليات جديد نشان مي دهد .
4 – DownloadComplete : اين event در پايان عمليات يا در صورت انصراف کاربر يا بروز خطا روي مي دهد .
5 – ProgressChange : با بروز هر تغييري در وضعيت load ، اين event روي مي دهد . شکل کلي فراخواني آن بصورت زير است :
Private Sub WebBrowser1_ProgressChange(ByVal Progress As Long, ByVal ProgressMax As Long)
که Progress نشان دهنده پيشرفت عمليات ( بايتهاي load شده ) است . پارامتر ProgressMax تعداد کل بايتهايي که بايد load شوند را نشان مي دهد بنابر اين :
(Progress/ProgressMax)*100=درصد پيشرفت عمليات load
يک مثال ساده :
از منوي project مورد components را انتخاب کنيد و از ليست کنترلها ، Microsoft Internet Controls را به toolbar خود اضافه کنيد . يک کنترل WebBrowser روي فرم قرار دهيد و سايز آنرا به اندازه ابعاد فرم خود قرار دهيد . يک textbox و يک دکمه روي فرم قرار دهيد . کد زير را براي event مربوط به کليک دکمه بنويسيد :
خوب خدا کند تا به اینجا مورد قبول شما واقع شده باشد.
ادامه آموزشها را فردا خواهم گزاشت.خسته شدم می خواهم برم بخوابم ببخشید
ادامه قسمت دوم
ساخت منو ها
2 روش برای فراخوانی پنجره مربوط به منو یعنی menu editor امکان پذیر می باشد.
1:فراخوانی از پنجره نوار ابزار کلید بر روی menu editor
2:راست کلیک بر روی فرم و انتخاب menu editor
بعد از باز شدن پنجره menu editor گزینه های پیش روی شما نمایان می شود.
تعریف:
Caption=در این قسمت نام منو را مشخص کنید.
Name = در این قسمت نام اصلی منو که در قسمت برنامه نویسی بکار می رود می نویسید
Index=اگر نام یک منو ماننده هم بود از این قسمت استفاده می کنید.
helpcontextID= در این قسمت شماره آی دی برای گزاشتن راهنما را می گزاررید.
Checked=این قسمت کنار منو یک علامت تیک می گزارد.
Enabled= این قسمت اجرا یا غیر اجرا بودن یک فورم را نمایش می دهد.
Visibeld= این قسمت برای نمایش دادن منو است. آیا نمایش داده شود یا خیر
Shortcut=در این قسمت مشخص می کند که هر دکمه از یک کلید یا کلیدهای استفاده کند مانندهalt+c
Next =برای ساخت یا جلو رفتن برای منو
Insert=فاصله گزاری
Deleted=پاک کردن یک منو
اگر در قسمت caption یک – بگزارید یک جدا کننده ساخته می شود.
کلید های راست چپ پایین بالا برای
پایین بالا برای عوض کردن جاهای یک منو است.
چپ و راست هم برای اینکه منو ساخته شده خودش باز کننده داشته باشد یا نه.
در قسمت کد نویسی امکانات اینکه رنگ منو چه باشد و....... امکان پذیر است.
ادامه قسمت دوم
انواع داده ها در ویژال بیسیک؟
قواعد اولیه:
وقتی می خواهیم با کد کا کنیم لازم است که چند نکته مقدماتی را بدانیم.مثلا اینکه کدها به فرم ها و کنترل های برنامه متصل می شوند. در ابتدا بخاطر داشته باشید. که از طریق پنجره project می توانید برنامه های خود را سازماندهی کنید و همه فایلهای مرتبط با برنامه را مشاهده نمایید با وجودی که روالها رویداد را درون پنجره code می نویسید اما اینها به فایل های خاص برای خودشان نیاز ندارند. بلکه همراه با کنترل های مربوط در یک جا قرار می گیرند.بعنوان مثال پروژههای که تا به اینجات کار کردیم فقط شامل یک فرم بود و آن فرم کنترلها و روال های رویداد مربوط به آن کنترل ها را حفظ می کند.
همانطوریکه خواهید دید یک فرم می تواند کدی را نگه دارد که لوزما کد روال رویداد نیست بلکه یک کد چند منظوره است.
بعضی پروژه ها انواع دیگری از کدها را حفظ می کنند.در فصل قبل یاد گرفتید که همه کد درون روال ها ظاهر می شود و ویژال بیسیک از سابروتین و تابع پشتیبانی می کند.روالهای رویداد در گروه سابروتین قرار می گیرند اما در طول کتاب با نحوه نوشتن توابع نیز آشنا می شوید.چنانچه یک روال رویداد مربوط یک کنترل خاص نباشد می توانید در یک مدول کد جدا گانه ظاهر شود پنجره project فهرست مدولها را هم نشان می دهند.
پنجره project properties را باز کرده از داخل منو project
Project type= این قسمت مخصوص انتخاب نوع form می باشد.form activex……
Startup object= این قسمن مشخص می کنید که در موقع اجراع برنامه کدام یک از فرم های شما اجرا شود.اگر که یک عدد فورم داشته باشید که همان یک عدد فورم ظاهر می شود ولی اگر تعداد فرم های شما از 2 عدد بیشتر باشد امکان انتخاب یکی ز این فرم ها امکان پذیر است.
پنجره کد نویسی دارای چندین قسمت است.
قسمت اعلان
روالها عمومی
شروع رواهای یک رویداد.
داده ها در ویژوال بیسیک:
برای انجام محاسبات در ویژال بیسیک لازم است چند نوع داده را پردازش کنید . مثلا با نام ها نشانی ها مقادیر پولی اعداد بزرگ و کوچک و داده های منطقی کار کنید.داده های منطقی می توانند درست یا غلط باشند. ویژال بیسیک از بسیاری از انواع داده ها پشتیبانی می کند لذا همه نیازهای برنامه نویسی را می تواند بپوشاند.
قبل از اینکه با یک داده کار کنید لازم است به ویژوال بیسیک اعلام کنید که نوع این داده چیست .
داه های عددی
بطور کلی همه داده های عددی در دو گروه قرار می گیرند:
اعداد صحیحintegers=اعداد کامل بدون ممیز اعشاری می باشند مثل 614.934-و938.3.918
اعداد صحیح نشان دهنده سن . تعداد . سال و غیره می باشند.
اعداد اعشاری decimals:اعداد دارای ممیز اعشاری می باشند که مقادیر کسری را نشان می دهند مثل
8.709.0.005و-402.35534اعداد اعشاری که گاهی اعداد با ممیز شناور floating point
نیز نامیده می شوند نشان دهنده درجه حرارت نرخ بهره و غیره می باشند. در کلیه اعداد اعشاری باید ممیز اعشاری را قرار دهید حتی اگر قسمت کسری سمت راست ممیز مساوی صفر باشند.
هفت نوع داده عددی که ویژوال بیسیک از آنها پشتیبانی می کند.
نوع حافظه مورد نیاز محدوده مقادیر
Byte یک بایت 0تا 255
Integer دوبایت -32.768تا32.767
Long چهار بایت -2.147,483,648 تا 2,147,483,647
Single چهار بایت ||مقادیر منفی از3.402823e+38 تا -1.401298e-45 مقادیر مثبت از1.401298e-45 تا 3.402823e+38
Double هشت بایت ||مقادیر منفی از -1.79769313486232e+308 تا-4.9406565841247e-324مقادیر مثبت از 4.9406545841247e-324 تا 1.79769313486232e+308
Currency هشت بایت -922,337,203,685,477,5808 تا 922,337,203, 685, 477,5807
دقت بیشتر باعث می شود که محاسبات پولی تا دو رقمی اعشاری درست باشند.
Decimal دوازده بایت اگر از عداد اعشاری استفاده نکنید +/-79,228,162,514,264,337,593,543,950,335 و برای 28 رقم اعشاری استفاده نکنید +/-7.9228162514264337593543950335نوع داده decimalهنوز بطور کامل در ویژوال بیسیک پشتیبانی نمی شود اما در نگارش جدید هست.
کاراکترهای پسوند ویژوال بیسیک برای مقادیر صریح
پسوند نوع داده
& long
! single
# double
@ currency
ویژوال بیسیک از چند نوع داده عددی پشتیبانی می کند.
نوع حافظه مورد نیازش محدوده مقادیر
Stringطول ثابت طول رشته 1تا 56.400 کاراکتر
Stringطول متغیر طول رشته بعلاوه 10 بایت صفر تا دو میلیارد کارا کاتور
Date 8 بایت اول ژانویه 100 تا 31 دسامبر 9999
Boolean 2 بایت true یا false
Object 4 بایت هر شی پنهان شده
Variantعددی 16 بایت همه مقادیر مشابه double
Variantمتنی طول متن بعلاوه 22 بایت مشبه string با طول متغیر
پیشوند نام متغیرها که نوع داده را نشان می دهند
پیشوند نوع داده مثال
Bln Boolean blnbuttonenabled
Byt byte bytlength
Cur currency cursales98
Dte date dteoverdue
Dbl double dblscientificamt
Int integer intyera1998
Ing long ingweatherdistance
Obj object objworksheetacct99
Sng single sngsales1stqte
Str string strfirstname
Vnt variant vntvalue
مثال
در اینجا بعضی از علان ها مجاز با استفاده از dim را می بینید.
Dim inttotal as integer
Dim cursales99 as currency
عملگرهای رایج محاسبات و دستکاری داده ها.
عملگر هدف مثال نتیجه
^ توان 2^3 8
* ضرب 2*3 6
/ تقسیم 2/6 3
+ جمع 3+5 8
- تفریق 6-3 3
Mod باقیمانده 11mode 3 2
\ |تقسیم عدد صحیح 11\3 3
+یا& ترکیب رشته ای "hi,"bay" "hi, bay"
ویژوال بیسیک برای محاسبات عبارت های ریاضی از ترتیب زیر برای عملگرها تبعیت می کند
ترتیب عملگر مثال نتیجه
1 پرانتزها() (3+2)*7 35
2 ^ 2^3+1 9
3 mod,\,\.* 2+3*7 43
4 -,+ 10-4*2+1 3
پایان قسمت دوم
خوب تا به اینجا که آموزش دیدین بعضی از این قسمت ها متفرقه بود برای آشناایی .
و حدود یه 10 عدد تایپک الی بیشتر در همین زمینه متفرقه آماده است برای گزاشتن.
تا جایی که اعلام کنم زنگ تفریح یا متفرقه است
مقدمه : کنترل Internet Transfer نسبت به کنترل WebBrowser که در روزهاي قبلي معرفي شد در سطح پايينتري قرار دارد . اين کنترل با استفاده از دو پروتکل HTTP و FTP مي تواند داده ها را منتقل کند . اين کنترل زمانيکه از پروتکل HTTP استفاده مي کند با همان روش کنترل WebBrowser به سرويس دهنده صفحات وب متصل مي شود اما بجاي آنکه صفحه وب را نمايش دهد متن Html صفحه را بازيابي مي کند . همچنين زمانيکه اين کنترل از پروتکل FTP استفاده مي کند قادرست فايلها را بين کامپيوترهاي روي شبکه منتقل سازد .
اتصالات HTTP : همانطور که مي دانيد ، پروتکل HTTP استاندارد وب مي باشد . صفحات وب با زبان Html نوشته مي شوند و انتقال آنها از server به client توسط پروتکل HTTP صورت مي گيرد .
متد OpenURL : ساده ترين راه استفاده از کنترل IT متد OpenURL است . شکل کلي اين متد بصورت زير است :
Inet.OpenURL(url,DataType)x
که url آدرس صفحه وب و DataType نوع داده بازيابي شونده است و دو مقدار icString ( داده متني ) يا icByteArray ( داده باينري ) را مي گيرد . مقدار بازگشتي اين متد ، داده هاي منتقل شده است .
اين متد بصورت سنکرون کار مي کند يعني در تمام مدت کار آن برنامه نمي تواند کار ديگري انجام دهد . اگر از icByteArray استفاده کنيد بايد مقدار بازگشتي آنرا در يک ارايه بايت قرار دهيد .
مثال 1 : از بخش Component در منوي Project مورد Microsoft Internet Transfer Control 6.0 را به toolbar خود اضافه کنيد . سپس يک کنترل IT روي فرم قرار دهيد و همچنين يک Rich Textbox و يک دکمه روي فرم قرار دهيد و کد زير را براي event مربوط به کليک دکمه بنويسيد :
TextBox.text=Inet.OpenURL(“ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مثال 2 : کد زير داده هاي باينري را از اينترنت خوانده و آنها را در يک فايل ذخيره مي کند :
Dim b() as byte
B()=Inet.OpenURL( [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Open App.path & “\test.zip” For Access Write As #1
Put #1,b()x
Close #1
رويداد StateChanged : کنترل IT فقط يک event دارد که StateChanged مي باشد . اين event زماني روي مي دهد که State کنترل تغيير کند . State هر اتفاقي است که برنامه بايد از آن مطلع شود . تعريف کلي اين event بصورت زير است :
Inet_StateChanged(ByVal NewState As Integer)x
که NewState مقداري است که حالت جديد را بيان مي کند . مقادير ممکن اين پارامتر عبارتند از :
icNone : حالت تغيير نکرده است .
icResolvingHost : در حال جستجوي آدرس IP کامپيوتر موردنظر .
icHostResolved : آدرس IP کامپيوتر موردنظر يافت شد .
icConnecting : در حال اتصال به کامپيوتر مقصد
icConnected : اتصال به کامپيوتر مقصد برقرار شد .
icRequesting : در حال ارسال درخواست به کامپيوتر مقصد
icRequestSent : درخواست به کامپيوتر مقصد ارسال شد .
icReceivingResponse : در حال دريافت پاسخ از کامپوتر مقصد .
icResponseReceived : پاسخ کامپيوتر مقصد دريافت شد .
icDisconnecting : در حال قطع اتصال با کامپيوتر مقصد .
icDisconnected : اتصال مقصد با موفقيت قطع شد .
icError : در ارتباط با کامپيوتر مقصد خطايي رخ داده است .
icResponseCompleted : تکميل پاسخ – تمام داده ها دريافت شد .
تشخيص خطا در عمليات انتقال داده اهميت بالايي دارد و StateChanged در صورت بروز هر خطايي مقدار icError را برمي گرداند و اطلاعات خطا را در دو خاصيت ResponseCode و ResponseInfo برمي گرداند .
انتقال داده بصورت آسنکرون : کنترل IT متدهاي انعطاف پذير ديگري هم دارد که آسنکرون هستند و اجازه مي دهند تا همزمان با عمليات انتقال داده ، برنامه به وظايف ديگري هم بپردازد . اين متدها با استفاده از Event Driven Model کار مي کنند . بدين معني که وقتي برنامه درخواست انتقال داده اي را مي دهد کنترل IT درخواست را در زمينه برنامه انجام مي دهد و برنامه ازاد است تا به کارهاي ديگرش بپردازد . زمانيکه داده ها بازيابي شود ، داده ها را از بافر داخلي کنترل IT مي خواند .
متد GetChunk : در عمليات انتقال آسنکرون ، بايستي داده را توسط اين متد از بافر داخلي کنترل IT بگيريم :
Inet.GetChunk(datasize[,datatype])x
که پارامتر datasize از نوع long بوده و تعيين مي کند چند بايت از بافر خوانده شود و پارامتر اختياري datatype نوع داده را مشخص مي کند و مي تواند مقادير icString و icByteArray را بگيرد .
زمانيکه StateChanged وارد حالتهاي icResponseReceived و يا icResponseCompleted شد بايد از GetChunk استفاده کنيد . بدين صورت که از يک حلقه استفاده مي کنيم تا کل بافر را بخوانيم :
Private Sub Inet_StateChanged(Byval State as Integer)x
Dim temp1,temp2
Select Case State
Case icResponseCompleted
temp1=””x
temp2=””x
Do
temp1=Inet.GetChunk(512,icString)x
temp2=temp2 & temp1
Loop Until temp1=””x
End Select
End Sub
براي بالابردن کارايي ، بهتر است از قطعات کوچک ( بين 512 تا 1024 بايتي ) استفاده کنيد .
متد Execute : و اما انعطاف پذيرترين متد کنترل IT ، متد Execute است . فرمت کلي اين متد بصورت زير است :
Inet.Execute(url,Command,Data,RequestHeaders)x
که url آدرس مقصد ، Command فرماني است که به کامپيوتر مقصد داده مي شود و Data و RequestHeaders اطلاعات اضافي لازم براي اجراي فرمان داده شده است . فرمانهاي Command همان فرمانهاي HTTP هستند که عبارتند از :
- GET : دريافت داده ها از کامپيوتر مقصد
- HEAD : دريافت اطلاعات header از کامپيوتر مقصد
- POST : ارسال اطلاعات لازم براي تکميل درخواست
- PUT : ارسال فايل براي کامپيوتر ميزبان ( upload )
فرمان GET پرکاربردترين فرمان متد Execute است و داده هاي خوانده شده را در بافر داخلي بافر کنترل IT قرار مي دهد تا بتوان با متد GetChunk آنها را بازيابي نمود .
مثال :
Inet.Execute [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ساير خواص کنترلIT :
- AccessType : نوع دسترسي کنترل IT به اينترنت را مشخص مي کند و سه مقدار مي تواند بگيرد :
icUseDefault : استفاده از تنظيمات رجيستري براي دسترسي به اينترنت
icDirect : اتصال مستقيم کنترل IT به اينترنت
icNamedProxy : اتصال به اينترنت توسط پروکسي
- Document : نام صفحه پيش فرض که در متد Execute از آن استفاده مي شود . اگر به متد Execute پارامتر url را ندهيد از اين صفحه پيش فرض استفاده مي کند .
- Password : کلمه رمز عبور کامپيوتر ميزبان FTP
- Procotol : نوع پروتکل مورد استفاده در متد Execute را مشخص مي کند و 5 مقدار مي تواند بگيرد :
icUnknown : نامعلوم
icDefault : پروتکل پيش فرض
icFTP : پروتکل FTP
icHTTP : پروتکل HTTP
icHTTP : پروتکل حفاظت شده HTTP
- Proxy : نام ميزبان پروکسي
- RequestTimeOut : مدت زماني که کنترل IT صبر مي کند تا اطلاعات را دريافت کند . اگر اين خاصيت صفر باشد کنترل تا هر زمان که لازم باشد براي دريافت پاسخ صبر مي کند . در حالت سنکرون ( متد OpenURL ) بعد از سپري شدن اين مدت زمان ، يک خطا توليد مي شود و در حالت آسنکرون ( متد Execute ) رويداد StateChanged مقدار خطا را بر مي گرداند
- ResponseCode : بعد از بروز حالت icError اين خاصيت کد خطا را مي دهد .
- ResponseInfo : توضيحي درباره خطا
- StillExecuting : اگر True باشد يعني کنترل مشغول انجام کار است .
- URL : آدرس مقصد در متدهاي OpenURL و يا Execute
- UserName : نام کاربر براي ورود به کامپيوتر ميزبان FTP
نکته 1 : براي دريافت برنامه نمونه براي متد Execute با من تماس بگيريد .
نکته 2 : موضوع روزهاي بعد :
1 - اتصالات FTP با استفاده از کنترل IT
2 – آشنايي با تکنيک Collision Detection در ساخت بازيهاي دوبعدي
3 – آشنايي با کنترل WinSock
نکته 3 : شايد اين سوال پيش بيايد که چرا همزمان با آموزش Internet Programming ، آموزش Game Programming را نيز شروع کرده ام ؟ علت اش اينست که تصميم دارم پس از پايان يافتن اين دو مبحث ، روش ساخت يک بازي دوبعدي چند نفره تحت شبکه را برايتان آموزش دهم . نظري نداريد ؟
FTP
پروتکل FTP علاوه بر نقل و انتقال فايل بين دو کامپيوتر ، مي تواند نوعي مديريت فايل ( مثل حذف فايل يا ايجاد پوشه ) روي کامپيوتر مقصد را انجام دهد . FTP در انتقال فايل بسيار قويتر از HTTP است ولي به مراتب پيچيده تر از HTTP مي باشد اما کنترل IT اين پيچيدگيها را از ديد برنامه نويس مخفي کرده است .
براي کار با سرورهاي FTP بايد به آنها Login نمود . نوع خاصي از Login به نام Anonymous Login ( ورود ناشناس ) وجود دارد که با آن کاربران مي توانند بدون محدوديت از سايت FTP استفاده کنند . توجه کنيد که حتي براي ورود ناشناس هم نياز به نام کاربر و کلمه عبور است . براي ارسال نام کاربر و کلمه عبور از خواص username و password کنترل IT استفاده مي شود . اگر خاصيت username خالي باشد ( blank ) ، کنترل IT بطور خودکار از anonymous استفاده مي کند و آدرس email کاربر بعنوان passowrd استفاده مي شود .
استفاده از متد OpenURL : متد OpenURL ساده ترين راه انجام عمليات FTP است . دستور زير از يک سايت FTP ليست مي گيرد :
Text.text=Inet.OpenURL("ftp://ftp.microsoft.com",icString)x
براي خواندن فايل از يک سايت FTP بايد در حالت باينري کار کرد :
b()=Inet.OpenURL("ftp://ftp.microsft.com/test.zip",icByteArray)x
استفاده از متد Execute : متد Execute قابليتهاي بيشتري دارد و اجرای آن در FTP نياز به دو پارامتر دارد :
Inet.Execute(url,operation)x
که url آدرس سايت FTP بهمراه نام و مسير فايل و پارامتر operation يک فرمان FTP است . کنترل IT با داده هاي خوانده شده FTP به دو طريق رفتار مي کند :
برخي از داده ها مثل پاسخ فرمان DIR در بافر کنترل IT قرار مي گيرد و بايد آنها را با متد GetChunk خواند .
برخي ديگر از داده ها مثل فايل خوانده شده با فرمان GET مستقيماً روي ديسک نوشته مي شوند و ديگر نيازي به استفاده از متد GetChunk نيست .
فرامين FTP بسيار قوي هستند و حتي به شما اين امکان را مي دهند که فايلها را به روي کامپيوتر مقصد کپي کنيد ، به پوشه هاي کامپيوتر مقصد برويد ، فايلها را حذف کنيد و يا تغيير نام دهيد . البته بايد توجه داشت که فرامين قابل اجرا به نوع ورود به سيستم FTP بستگي دارد . اگر با کاربر anonymous به يک سايت FTP وارد شويد تنها مي تواند فايلها را ببيند و آنها را download کنيد .
مهمترين فرامين FTP عبارتند از :
CD path : به دايرکتوري path مي رويد .
CDUP : به يک دايرکتوري بالاتر مي رود .
CLOSE : بستن اتصال FTP
DELETE file1 : حذف فايل file1
DIR file1 : جستجوي فايل file1 روي دايرکتوري جاري
MKDIR path : ايجاد يک دايرکتوري با نام path
PUT file1 file2 : فايل file1 را از کامپيوتر مبدا روي فايل file2 در کامپيوتر مقصد کپي مي کند .
PWD : نام دايرکتوري جاري در کامپيوتر مقصد را برمي گرداند .
QUIT : قطع اتصال FTP
GET file1 file2 : فايل file1 را از کامپيوتر مقصد روي فايل file2 در کامپيوتر مبدا کپي مي کند .
RENAME file1 file2 : تغيير نام فايل file1 به file2
RMDIR path : حذف دايرکتوري path در کامپيوتر مقصد
SIZE file1 : بدست آوردن تعداد بايتهاي فايل يا دايرکتوري file1
مثال :
مقدمه :
کنترل WinSock نسبت به تمام کنترلهاي اينترنت در سطح پايينتري قرار دارد . اين کنترل امکان ايجاد سرويسهاي شبکه اي مبتني بر پروتکلهاي TCP و UDP را مهيا مي کند . بعبارت ديگر توسط اين کنترل مي توان برنامه هاي کاربردي Client/Server ( سرويس گيرنده / سرويس دهنده ) ايجاد و با استفاده از پروتکل TCP و يا UDP بين آنها ارتباط برقرار نمود .
با تنظيم خصوصيات و فراخواني متدهاي اين کنترل مي توانيد به راحتي به يک کامپيوتر راه دور متصل شويد و داده ها را در هر دو جهت جابجا نمائيد . نمونه کاربرهايي که مي توان با اين کنترل ايجاد نمود :
Client-server chat ، Mail client ، Mail server ، Proxy Server ، Network Game ، Port Scanner ، پياده سازي الگوريتم هاي موازي و …
مباني TCP :
پروتکل کنترل اينترنت ( Transfer Control Protocol ) اجازه مي دهد يک اتصال ( Connection ) را از طريق سوکت ( socket ) به يک کامپيوتر راه دور ( Remote Computer ) ساخته و استفاده کنيد . با استفاده از اين اتصال ، هر دو کامپيوتر مي توانند داده ها را بين خودشان انتقال دهند . برقراري ارتباط از طريق TCP همانند صحبت کردن با تلفن است که بايد حتماً اتصالي بين دو کامپيوتر صورت گيرد تا بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند .
اگر يک برنامه Client مي سازيد بايستي بدانيد که نام يا آدرس IP کامپيوتر Server چيست ( Remote Host IP ) و همچنين از طريق چه پورتي مي توانيد به آن متصل شويد ( Remote Port ) . حال بايستي به آن پورت Connect کنيد .
همچنين اگر يک برنامه Server مي سازيد بايستي پورتي را که روي آن به درخواستها گوش مي دهيد مشخص کنيد ( LocalPort ) و سپس به پورت گوش دهيد ( Listen ) .
زمانيکه يک کامپيوتر Client تقاضاي يک اتصال را مي دهد Server اين درخواست را Accept مي کند .
زمانيکه يک اتصال ساخته مي شود ، هر دو کامپيوتر مي توانند داده را فرستاده و دريافت کنند .
مباني UDP :
پروتکل ديتاگرام کاربر ( User Datagram Protocol ) پروتکلي بدون اتصال ( Connectionless ) است . برخلاف TCP ، کامپيوترها نياز به برپا کردن يک اتصال ندارند بنابراين يک برنامه مي تواند يک client و يا يک server باشد . برقراري ارتباط در UDP شبيه ارسال نامه از طريق پست است .
براي انتقال داده توسط UDP ابتدا بايد Local Port کامپيوتر Client تنظيم گردد . کامپيوتر Server تنها بايستي RemoteHost را برابر آدرس کامپيوتر Client قرار دهد و همچنين Remote Port را همان Local Port کامپيوتر Client قرار دهد . سپس دو کامپيوتر مي توانند داده ها را بين خود جابجا کنند .
استفاده از کنترل WinSock :
1 – انتخاب پروتکل: در زمان استفاده از کنترل WinSock اولين کاري که بايد انجام دهيد انتخاب يکي از پروتکلهاي TCP يا UDP است . طبيعت برنامه اي که شما مي سازيد نوع پروتکلي را که بايد استفاده کنيد مشخص مي کند . چند سوال زير به شما کمک مي کند که پروتکل مورد نيازتان را انتخاب کنيد :
- آيا برنامه شما در زمانيکه داده فرستاده مي شود يا دريافت مي شود نياز به اطلاعاتي از طرف Server يا Client دارد ؟ اگر چنين است بايستي يک اتصال TCP قبل از ارسال يا دريافت داده ايجاد شود .
- آيا داده بسيار بزرگ است ( مثل تصوير يا فايلهاي صوتي ) ؟ زمانيکه يک اتصال TCP ساخته مي شود پروتکل TCP اتصال را باقي نگه مي دارد و درستي ارسال داده تضمين شده است . اين اتصال در هر حال به منابع محاسباتي بيشتري نياز دارد و بنابراين پرهزينه تر است .
- آيا داده متناوب ارسال مي شود يا در يک نشست ( Session ) ارسال خواهد شد ؟ براي مثال اگر شما يک برنامه مي سازيد که کامپترهاي مشخصي را در يک زمان خاص از انجام شدن عملياتي مطلع مي کند پروتکل UDP مناسب تر است . پروتکل UDP همچنين براي ارسال مقادير کوچک داده اي مناست تر مي باشد .
2 – تنظيم پروتکل : براي تنظيم پروتکلي که مي خواهيد در برنامه تان از آن استفاده کنيد در زمان طراحي برنامه خاصيت Protocol کنترل WinSock را برابر sckTCPProtocol و يا sckUDPProtocol قرار دهيد . همچنين مي توانيد پروتکل خود را توسط کد زير تنظيم کنيد :
WinSock.Protocol=sckTCPProtocol
3 – مشخص کردن نام کامپيوتان : براي اتصال به کامپيوتر راه دور بايستي آدرس IP و يا نام کامپوتر را بدانيد .
نام کامپيوتر در Control Panel/Network/Identification موجود است . در صورتيکه مي خواهيد دو برنامه Client و Server خود را روي يک کامپيوتر تست کنيد از آدرس IP 127.0.0.1 براي هر دو استفاده کنيد اما اگر دو برنامه را روي دو کامپيوتر مجزا در شبکه قرار داده ايد با اجراي دستور ipconfig در DOS Prompt مي توانيد آدرس IP کامپيوتر ها را بدست آوريد .
4 – ايجاد اتصال TCP : در زمان ساخت برنامه اي که از پروتکل TCP استفاده مي کند ابتدا بايد تصميم بگيريد که اين برنامه Client است يا Server . براي ساخت يک برنامه Server بايستي روي يک پورت خاص Listen کنيد . زمانيکه Client تقاضاي يک اتصال را مي دهد ، برنامه Server مي تواند آنرا Accept کند و بنابراين اتصال کامل شده است . حال Client و Server مي توانند با هم ارتباط داشته باشند .
مراحل زير ساخت يک سرور چت ساده بر مبناي TCP را نشان مي دهد :
- از منوي Project گزينه Components را انتخاب کنيد و در ليست Component ها مورد Microsoft WinSock 6.0 را انتخاب کنيد .
- يک کنترل WinSock در فرم خود قرار دهيد و نام آنرا tcpserver بگذاريد
- دو textbox با نامهاي txtSendData و txtReceiveData و نيز يک دکمه در فرم قرار دهيد .
- کد زير را در رويداد Form_Load بنويسيد :
Tcpserver.LocalPort=1000
tcpserver.Listen
- زمانيکه درخواستي از طرف Client مي آيد رويداد ConnectionRequest اجرا مي شود . در اين رويداد ابتدا بايد چک کنيد که حالت کنترل بسته باشد . اگر چنين نيست اتصال را قبل از پذيرفتن اتصال جديد ببنديد . سپس تقاضا را بر اساس پارامتر requestID مي پذيريم :
Private Sub tcpserver_ConnectionRequest(ByVal requestID As Long)
If tcpserver.State <> sckClosed Then tcpserver.Close
tcpserver.Accept requestID
End Sub
- حال اتصال بين Client و Server برقرار شده است . کد زير را براي event مربوط به کليک دکمه Send بنويسيد :
Tcpserver.SendData txtSendData.text
- اگر داده اي از طرف Client بيايد رويداد DataArrival اجرا مي شود . کد زير را براي اين رويداد بنويسيد :
Private Sub tcpserver_DataArrival(ByVal bytesTotal As Long)
Dim strData As String
tcpserver.GetData strData
txtReceiveData.Text = strData
End Sub
- کد زير را براي رويداد Form_Unload بنويسيد :
Tcpserver.Close
مراحل ساخت يک TCP Client بصورت زير است :
- يک کنترل WinSock در فرم قرار دهيد و نام آنرا tcpclient بگذاريد .
- دو textbox با نامهاي txtsend و txtreceive و نيز يک دکمه با نام sendدر فرم قرار دهيد .
- يک دکمه با نام connect در فرم قرار دهيد .
- کد زير را براي متد Form_Load بنويسيد :
tcpclient.RemoteHost=”yourservername”x
tcpclient.RemotePort=1000
- کد زير را براي رويداد کليک شدن دکمه connect بنويسيد :
tcpclient.Connect
- کد زير را براي رويداد کليک شدن دکمه send بنويسيد :
tctclient.SendData txtsend.Text
- کد زير را براي رويداد DataArrival بنويسيد :
Private Sub tcpclient_DataArrival(ByVal bytesTotal As Long)
Dim strData As String
tcpclient.GetData strData
txtreceive.Text = strData
End Sub
- کد زير را باري رويداد Form_Unload بنويسيد :
Tcpclient.Close
کدهاي فوق يک سيستم Client-Server ساده را نشان مي دهد . فايل exe هر دو برنامه را بسازيد و آنها را اجرا کنيد تا بتوانيد سيستم خود را تست کنيد .
5 – پذيرفتن بيش از يک تقاضاي اتصال : Server اي که در بالا ساخته شد تنها مي تواند تقاضاي يک اتصال را بپذيرد . با استفاده از ايجاد يک آرايه از کنترل WinSock مي توان چندين تقاضاي اتصال را پذيرفت . براي اينکار کافي است يک کپي ( instance ) از کنترل بسازيم ( با تنظيم خاصيت Index ) و متد Accept را براي instance جديد بکار ببريم . فرض کنيد يک کنترل WinSock با نام sckServer در فرم داريم که خاصيت Index آنرا صفر قرار داده ايم . همچنين يک متغير intMax از نوع Long تعريف مي کنيم که تعداد اتصالات همزمان به Server را نگه مي دارد . در event مربوط به Form_Load کد زير را بنويسيد :
intMax=0
sckServer(0).LocalPort=1000
sckServer(0).Listen
هر بار که تقاضاي يک اتصال مي رسد کد ابتدا تست مي کند که مقدار Index چقدر است . اگر مقدار Index صفر باشد متغير intMax يکي افزايش مي يابد و از intMax براي ساخت يک instance جديد از کنترل استفاده مي شود . حال از اين instance براي پذيرفتن تقاضاي اتصال استفاده مي گردد . براي اينکار کد زير را براي رويداد ConnectionRequest بنويسيد :
Private Sub sckServer_ConnectionRequest(Index As Integer, ByVal requestID As Long)
If Index = 0 Then
intmax = intmax + 1
Load sckServer(intmax)x
sckServer(intmax).LocalPort = 0
sckServer(Index).Accept requestID
End If
End Sub
6 – ايجاد اتصال UDP : ساخت يک برنامه UDP ساده تر از برنامه هاي TCP است زيرا پروتکل UDP به اتصال نياز ندارد . در برنامه TCP بالا يک کنترل WinSock بايستي حتماً Listen مي کرد و يک کنترل ديگر يک اتصال را توسط متد Connect ايجاد نمود . در عوض پروتکل UDP نيازي به اتصال ندارد . براي ارسال داده بين دو کنترل WinSock سه مرحله بايستي انجام شود :
- پارامتر RemoteHost برابر نام کامپيوتر مقابل است .
- پارامتر RemotePort برابر پارامتر LocalPort کامپيوتر مقابل
- استفاده از متد Bind براي مشخص کردن LocalPort
چون هر دو کامپيوتر از نظر ارتباط مساوي هستند ، اين نوع برنامه ها را Peer-to-Peer گويند . براي نمونه از کد زير براي ساخت يک برنامه chat استفاده مي کنيم :
- يک کنترل WinSock در فرم قرار دهيد و نام آنرا udppeerA بگذاريد .
- خاصيت Protocol آنرا UDPProtocol قرار دهيد .
- دو textbox با نامهاي txtsend و txtreceive و نيز يک دکمه در فرم قرار دهيد .
- کد زير را براي متد Form_Load بنويسيد :
udppeerA.RemoteHost=”nameofpeerB”x
udppeerA.RemotePort=1001
udppeerA.Bind 1002
- کد زير را براي event مربوط به کليک دکمه بنويسيد :
udppeerA.SendData txtsend.text
- کد زير را براي رويداد DataArrival بنويسيد :
Dim strData as String
udppeerA.GetData strData
txtreceive.Text=strData
براي ساخت UDP peerB مشابه مراحل بالا عمل کنيد فقط خاصيت RemoteHost آنرا نام کامپيوتر PeerA و خاصيت RemotePort آنرا 1002 و خاصيت Bind آنرا 1001 قرار دهيد
مقدمه :
برای آشنايي با مبانی شبکه های TCP/IP به بحث مروری بر TCP/IP مراجعه کنيد .
معرفی :
کتابخانه WinPcap يک معماری برای استخراج Packet های TCP/IP و آناليز شبکه در محيطهای ۳۲ بيتی ويندوز می باشد . اين کتابخانه شامل سه بخش است :
۱ - يک ----- Packet در سطح هسته سيستم عامل ( Kernel )
۲ - يک کتابخانه dll سطح پايين ( low-level ) با نام packet.dll
۳ - يک کتابخانه مستقل از سيستم عامل و سطح بالا ( high-level ) با نام wpcap.dll
----- packet يک درايور دستگاه ( device driver ) است که به ويندوزهای ۹۵ ، ۹۸ ، ME ، NT و ۲۰۰۰ قابليت استخراج و capture کردن و نيز ارسال داده خام ( raw data ) از يک کارت شبکه را می دهد . همچنين اين امکان را دارد که packet های capture شده را در يک بافر ذخيره کند و يا آنها را ----- نمايد .
packet.dll يک API است که بمنظور دسترسی مستقيم به عملکرد درايور packet استفاده می شود . بنابراين packet.dll يک واسط برنامه نويسی مستقل از سیستم عامل های مايکروسافت را مهيا می کند .
Wpcap.dll مجموعه ای از ابزارهای سطح بالای اصلی برای capture را مهيا می کند که اين توابع با کتابخانه libpcap ( کتابخانه capture در سيستم عامل UNIX ) سازگار می باشند . اين توابع اجازه capture کردن packet ها را با روشی مستقل از سخت افزار شبکه و مستقل از سيستم عامل مهيا می کنند .
دريافت کتابخانه WinPcap :
نسخه WinPcap 2.2 :
برای دريافت برنامه auto-installer ( شامل درايور و DLL های مربوطه ) برای سيستم هایWindows 95/98/ME/NT/2000 به آدرس زير مراجعه کنيد :
WinPcap auto-installer (driver +DLLs)
برای دريافت بسته توسعه دهنده اين کتابخانه که شامل برنامه های نمونه ايجاد شده توسط packet capture driver و packet.dll و libpcap است ، به آدرس زير مراجعه کنيد :
Developer's pack
برای دريافت source code کتابخانه WinPcap به آدرس زير مراجعه کنيد :
WinPcap source code
مقدمه
PacketX مجموعه ای از کلاسهای اکتيو ايکس است که امکانات WinPcap را در ويژوال بيسيک و هر زبان برنامه نويسی ديگری که از تکنولوژی Microsoft ActiveX پشتيبانی کند مهيا می کند .
بطور خلاصه PacketX از WinPcap برای capture کردن و ----- کردن packet های شبکه استفاده می کند . علاوه بر capture استاندارد ، شما می توانيد از PacketX برای گردآوری اطلاعات ترافيک شبکه و ارسال raw packet استفاده کنيد .
دريافت PacketX
برای دريافت نسخه 1.3 اين کتابخانه به آدرس زير مراجعه کنيد :
PacketX 1.3 Download
قبل از استفاده از PacketX بايستی WinPcap 2.3 را که آدرس آن در بخش قبل گفته شد دريافت و نصب نمائيد .
استفاده از PacketX
با يک مثال ساده سعی می کنم روش استفاده از اين کتابخانه را به شما آموزش دهم .
پس از نصب PacketX وارد محيط ويژوال بيسيک شده و از منوی Project مورد Components را انتخاب کنيد .
سپس مورد PacketX Type Library را انتخاب کنيد تا به ToolBar اضافه شود .
اين ActiveX را در فرمتان قرار دهيد و سپس در قسمت properties آن روی Custom کليک نموده و نوع آداپتور را مشخص نمائيد .
پس از انتخاب آداپتور با کليک روی دکمه Edit می توانيد اطلاعاتی از قبيل مد کاری و ساير بافر و نوع -------- را مشخص نمائيد .
نام اين شی را نيز PacketX1 می گذاريم .
در فرمتان دو دکمه به نامهای Start و Stop قرار دهيد . همچنين يک listBox با نام IPList در فرمتان قرار دهيد .
در کد مربوط به Form_load عبارت زير را بنويسيد :
PacketX1.Adapter.BPFilter = "port 80"x
عبارت فوق مشخص می کند که می خواهيم packet های پورت 80 را capture کنيم .
کد زير را برای event مربوط به کليک شدن دکمه Start بنويسيد :
PacketX1.start
کد زير را برای متد OnPacket مربوط به PacketX1 بنويسيد :
Private Sub PacketX1_OnPacket(ByVal pPacket As PACKETXLibCtl.IPktXPacket)x
IPList.AddItem (pPacket.DestIpAddress)x
End Sub
کد فوق آدرس IP مقصد packet ها را به يک ليست اضافه می کند . شما می توانيد اطلاعات ديگری از قبيل داده موجود در packet ، سايز داده ، آدرس مبدا ، تاريخ ارسال داده و غيره را استخراج کنيد .
کد زير را برای event مربوط به کليک شدن دکمه Stop بنويسيد :
PacketX1.stop
برای اينکه بتوانيد در يک مدت خاص وضعيت دريافت و ارسال packet را بدست آوريد بايد ابتدا توسط دستور زير مد آداپتور را در حالت Statistic قرار دهيد :
PacketX1.Adapter.Mode=PktXModeStatistics
PacketX1.Adapter.ReadTimeout=2000 '// 2 sec
سپس PacketX1 را start نموده و توسط متد OnStatistics اطلاعات مربوطه را استخراج کنيد .
اطلاعات بيشتر
برای مشاهده اطلاعات کامل در مورد ساختار PacketX و ماژولهای آن به آدرس زير مراجعه کنيد :
PacketX Documentation
رجيستري چيست ؟
سيستم عامل ويندوز تنظيمات سخت افزاري و نرم افزاري خود را بطور مرکزي در يک بانک اطلاعاتي با ساختار سلسله مراتبي ذخيره مي کند که رجيستري نام دارد . رجيستري جايگزيني براي بسياري از فايلهاي پيکربندي INI ، SYS و COM است که در نسخه هاي اوليه ويندوز موجود بود . رجيستري ، سيستم عامل را با مهيا کردن اطلاعات موردنيز براي اجراي برنامه ها و load شدن component ها ، کنترل مي کند .
رجيستري شامل انواع مختلفي از اطلاعات مي باشد مثل :
- اطلاعات سخت افزارهاي نصب شده روي سيستم
- اطلاعات درايورهاي نصب شده روي سيستم
- اطلاعات برنامه هاي نصب شده روي سيستم
- اطلاعات پروتکلهاي شبکه اي مورد استفاده در سيستم
ساختار رجيستري شامل چندين مجموعه رکورد است که داده هاي اين رکوردها توسط بسياري از برنامه ها و اجزاي سيستم عامل خوانده و يا نوشته مي شود .
اجزاي رجيستري
اجزاي تشکيل دهنده رجيستري عبارتند از :
1 – subtree : Subtree ها همانند folder هاي موجود در ريشه يک درايو هارد هستند . رجستری ويندوز داراي پنج subtree مي باشد :
- HKEY_LOCAL_MACHINE : شامل تمام داده هاي پيکربندي براي کامپيوتر مي باشد و شامل 5 key است :Hardware ، SAM ، Security ، Software و System
- HKEY_USERS : شامل داده هاي مربوط به تنظيمات سيستم عامل براي هر user است مثل تنظيمات desktop و محيط ويندوز
- HKEY_CURRENT_USER : شامل داده هاي کاربر فعلي سيستم
- HKEY_CLASSES_ROOT : شامل اطلاعات پيکربندي نرم افزار است مثل داده هاي OLE و داده هاي کلاسهاي متناظر با فايل
- HKEY_CURRENT_CONFIG : شامل اطلاعات مورد نياز براي تنظيمات داريورهاي سخت افزاري و غيره
2 – Key : key ها همانند folder ها و subfolder هاي روي هارد هستند . هر key متناظر با object هاي نرم افزاري يا سخت افزاري مي باشد . subkey ها key هايي هستند که درون يکسري key قراردارند .
3 – Entry : هر key داراي يک يا چند entry است . هر entry داراي سه بخش مي باشد :
- نام Name
- نوع داده اي Data Type : مقدار هر entry يکي از انواع داده هاي زير است :
REG_DWORD ، REG_SZ ، REG_EXPAND_SZ ، REG_BINARY ،
REG_MULTI_SZ ، REG_FULL_RESOURCE_DESCRIPTOT
- مقدار Value
نکته 1 : براي مشاهده رجيستري و اعمال تغييرات در آن ( لطفاً اگر هيچ تجربه اي در تنظيم کردن رجيستري نداريد اطلاعات آنرا تغيير ندهيد ) ، مي توانيد از برنامه regedit.exe و يا regedt32.exe موجود در ويندوز استفاده کنيد . براي اينکار کافيست نام برنامه را در کادر Run وارد کنيد .
نکته 2 : در قسمت دوم اين مقاله کلاسي براي خواندن و نوشتن از/به رجيستري در ويژوال بيسيک خواهم نوشت و سپس نمونه اي از کاربردهاي نوشتن يکسري اطلاعات خاص در رجيستري را خواهيم ديد .
نشد ادامه اش را بعدن برای تان می گزارم ممنون
دوست عزيز درود بر شما
از برنامه خوبتان سپاسگزارم فقط پيشنهادي داشتم اگر بعد از هر موضوعي يک مثال عملي با تشريح خط به خط برنامه انجام ميگرفت در يادگيري موثر خواهد بود در واقع دروس را کمي عملي تر و ملموس تر ميکرديد
با تشکر
با سلام ممنون از نظرتان از ساعه
ممنون که بله اخره یکی نظری داد ممنون
سلام
خیلی خیلی ممنون از شما
تاپیک خیلی خوبیه . من که از اول دارم پیگیری میکنم امیدوارم آخرش یه برنامه نویس خوب بشیم :biggrin:
ممنون
خوب حالا ادامه آموزش
قسمت سوم
کنترل برنامه ها
کنترل برنامه ها
عملگر های شرطی
مثالا می خواهید برنامه ای برایحساب پرداخت ها بنویسیم.این مقدار طلب هر فروشنده را که با آن معادله دارید محاسبه می کند و چک مربوط را چاپ می نماییم.حال اگر با یکی از فروشندگان مبادله نداشته باشد چه رخ می دهد.
می خواهیم یک چک به مبلغ صفر دلار چاپ کنیم؟؟؟ مطمئنا پاسخ منفی است. تا اینجا همه کد های که درون روال دیده ایددستور به دستور اجرا می شوند. اما به کمک عملگرهای شرطی و دستور های مر بوط می توانید. برنامه ای بنویسید. که اگر لازم بود ترتیب اجرای دستورات تغییر نکند. بنابراین برنامه شما می تواند فقط چکهایی را چاپ کند که به فروشندگان آنها مبلغیبدهکار هستند.
ویژال بیسیک از 6 عملگرها شرطی پشتیبانی می کند.
عملگرها:=|<|>|=<|=>|<>
توضیح:مساوی|بزرگتر از|کوچکتر از|بزرگتر یا مساوی|کوچکتر یا مساوی|نا مساوی
مثال:2=7|3<6|11>5|23=<23|21=>4|3<>3
نتیجه:غلط|درست|درست|درست|در ت|غلط
داده های شرطی
همیشه دو مقدار را با هم مقایسه کنید که از یک نوع داده باشند. مثلا می توانید دو عدد از یک نوع را با هم مقایسه کنید تا ببینید کدام بزرگتر است. همچنین می توانید رشته های را با هم و انواع boolean را نیز با هم دیگه مقایسه کنید.
اما هیچ وقت سعی نکنید یک رشته را با یک عدد مقایسه کنید چون نتیجه معمولا اشتباه در می آید.
دستور if
یک از متد اول ترین فرمان های زبان ویژال بیسیک فرمان if است . فرمان if قسمتی از یک دستور چند خطی به نام دستور if می باشد که فرمت آن به شکل زیر می باشد:
If conditional thenConditional عبارتی است که نتیجه آن true یا false می باشد. در نتیجه conditional می تواند یک متغیر بولی بشد.می تواند یک کنترل معادل با مقدار true یا false باشد یا حتی ممکن است یک عبارت طولانی تر باشد که شامل عملگرهای شرطی و امتحان یک یا چند عملگر منطقی است.
Block of one or more visual basic statements
End if
وقتی که ما از دستور if استفاده می کنید دستور اگر می باشد مثالا می گوییم اگر فلان چیز را زد یا ...
فلا چیز بعدی اجرا یا ... اعمال شود این دستور یکی از دستور های است که در اکثر زبان های دیگر کا می کند. و اگر از این دستور در ویبی نخواهید استفاده کنیم یه جای کار می لنگه.
بدنه یک دستور if باید بصورت تو رفته باشد تا بتواند با یک نگاه نقاط شروع و خاتمه این دستور را تشخیص دهید . کلیه دستورات if چند خطی دارای مجموعه متناظری از دستورات end if در جایی از برنامه می باشند . دستور end if همیشه با آخرین دستور if مرتبط است بدون توجه به اینکه چقدر تو رفته باشد.
مقایسه داده ها به وکمک if
If (cursales > cursalesgoal) thenتکمیل دستور if با لغت کلیدی else
Cursalarybonus=100.00
Lblsalesnote.caption="maji"
Lblsalesnote.backcolor=red
Lblsalesnote.fontbold=true
End if
در قسمت های بالا در مورد شکل دستور ifآشنا شدید. اما برنامه نویسان غالب اوقات از شکل توسعه یافته آن استفاده می کنند.
که فرمت زیر را دارد.
If conditional thenادامه دارد
Block of one or more visual basic statements
Else
Block of one or more visual basic statements
End if
ادامه قسمت سوم
در اینجا نیز مانند کلیه دستورهای چند خطی برای واضح شدن بدنه دستور بصورت تو رفته می باشد.
اما به خاطر داشته باشید. که این شیوه ضروری نیست. اولین فرمت if که قبلا دیدید کدی را نشان می داد که اگر شرط درست باشد این کد اجرا می شد.
در این فرمت اگر شرط غلط باشد کدی برای اجرا وجود نخواهد داشت. Else بدین منظور به کار می رود.
دستور if…elseاز آنکه if … else خاتمه یافت اجرای بقیه برنامه ادامه یافت پیدا می کند.
دستورات if تو در تو
If text.text="majid" thenگاهی اوقات بر اساس داده های مختلف ممکن است بخواهد یک رویداد یا نوع از روال ها را زودتر از موعد مقرر خاتمه دهید. برای انجام این کار می توانید دستور if را با دستور exit ترکیب کنید.
If text.text="majid2" then
Text2.text="majid"
Else
Text2.text="majid3"
End if
End if
Exit sub|function|do|for
استفاده از دستور exit sub برای ختم زودرس یک روال
دستورات if…elseتودرتو
چنمانچه بخواهیم یک دستور if…else را درون یک دستور دیگر if……else قرار دهید باید برای شروع دستور if تو در تو از elseif استفاده کنید.
Elseif کمک می کند تا دو یا چند دستور if….else تو در تو با هم ترکیب شوند.
If text1.text="majid" thenهمانطور که دیدید ما در قسمت if می گفتیم اگر وelse را در بین if می گزاشتیم که اگر خواستیم بگویید ویا
Text2.text="majidddddddd"
Elseif text12.text="majidddddddddd"
Text3.text="ddd"
End if
حال دستور elseif می گوید ویا اگر که هم ویا است و هم اگر یعنی دستور ویا دستو استفاده می شود.
انتخاب از طریق دستور select case
مناسب ترین موقعیت برای استفاده ار دستور select case هنگام انتخاب با وجود چند شرط است . مسلما اگر بیشتر از سه یا چهار دستور if…else تودرتو داشته باشید نتیجه یک برنامه پیچیده خواهد بود.بعبارت دیگر وارد یک منطق در هم و برهم بصورت زیر می شوید : اگر این درست باشد. بعد اگر این درست باشد.
بعد اگر این هم درست باشد آنگاه کاری را انجام بده در غیر این صورت ... فرمت select case بصورت زیر است.
Select case expressionSelect caseیک مورد را از میان چند مورد انتخاب می کند. تعداد شرایطی که امتحان می شوند به نیاز شما بستگی دارد. این شرایط بصورت[case expressionmatch#...] نشان داده می شوند. فرض کنید که هیچکدام از این شرایط بر قرار نباشند.علیرغم فرمت پیچیده استفاده از دستور select case ساده است. به مثال زیر توجه کنید.
Case expressionmatch
Block of one or more visual basic statements
[ case expressionmatch1
Block of one or more visual basic statements]
[ case expressionmatch2
Block of one or more visual basic statements]
[ case expressionmatch3
Block of one or more visual basic statements]
End select
Select case txtgrade.text
Case "a"
Lblannounce.caption="ma"
Case "b"
Lblannounce.caption="maa"
Case "c"
Lblannounce.caption="maj"
Case "d"
Lblannounce.caption="maji"
Case "f"
Lblannounce.caption="majid"
Case else
Lblannounce.caption="majid rahimy"
End select
ادامه قسمت سوم
اگر بنا به دلایلی حروفی غیز ازa|b|c|d|f درون متن ظاهر شود دستور case else اجرا شود و با تنظیم مقدار برچسب . خطایی را اعلام می کند.
بقیر از دستورات select case دستوراتی دیگر در مورد همین مانند محدودها و.... می باشد.
حلقه do
ویژوال بیسیک یک دستور چند خطی به نام حلقه do دارد. در اینجا نیز مانند دستور if دستورات حلقه do با فرمت های مختلفی می آیند.
Do while condition
Block of one or more visual basic statements
Loop
Do
Block of one or more visual basic statements
Loop while condition
Block of one or more visual basic statements
Loop
Do
Block of one or more visual basic statements
Loop while condition
منظور از condition در حلقه do یک عبارت کنترل یا مقدار بولی است که درست یا غلط می باشد. فرمتی را که انتخاب می کنید اصولا به سلیقه شما بستگی دارد. اما تفاوت هایی نیز بین آنها وجود دارد.
شما می توانید از هر شکل حلقه do استفاده کنید.
Do while intctr <=10
Lblout.caption=intctr
Intctr=intctr +1
Loop
این قسمت ادامه دارد
این قسمت ادامه دارد برای آموزش های دگر
wwwooowww
بابا كارت درسته
فقط يه كم پيام هات بزرگه
البت اشكالي نداره
با سلام ..
ممنون تکنيک جان .. ) هنوز فرصت مطالعه نداشتم اما به خودم قول دادم با اموزش شما پيش برم :) )
هر جا هستي شاد و موفق باشي ..
تشكر .
اگه میشه جواب این سوال من رو هم بدین دیگه .................................................. .......... :
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آقا خيلي ممنون من كه همه مطلب رو برداشتم در دستگاه ذخيره كردم
باسلام خدمت دوستان گل
با عرض معضرت حدود دو و سه هفته است که اصلا به انجمن نیامدم مشکلی پیش آمده بود از یه طرف مشکلات مجوز دکتر دیکشنری و از طرفی دیگر برای باز کردن گچ پا به بیمارستان رفته بودمو.......
خوب به حر حال معضرت که نتوانستم بقیه آموزش ها را بگزارمهنوز یک سری پیام هایخصوصی دارم که نتوانستم ببینم ممنون از شما
ممنون
با سلام ..
مجيد جان كم كم داشتم نگران ميشدم .. خوشحالم كه سالم و سلامت هستي و باز شما رو در انجمن ميبينم ..
به اميد موفقيت .