Warhammer 40000 Dawn of War : ماجرای غم انگیز و وحشتناک انسان سال چهل هزار
سلام اين معرفي رو از سايت پرشين تولز گرفتم خيلي عالي و كامل هست اگه تكراريه ببخشيد من سرچ كردم همچين متني تو اين سايت نبود.
زمان، قرن چهل و یکم میلادی است.
بشریت نژاد و نسل شکوهمند خودش رو با گذشت قرن ها به بیش از یک میلیون دنیای جدید در کهکشان گسترش داده است، ولی این گسترش قلمرو، و حتی خود ادامه حیات بشر از دیدگاه رقیبان و دشمنان بشریت مخفی نمانده است! دشمنان نوع بشر، از جمله نیروهای وحشی صفت و خون خوار Orks، خائنین گروه آشوب (Chaos)، و گروه اسرارآمیز و نیرومند Eldar، جنگی شدید و دائمی رو به فرزندان زمین در کهکشان تحمیل می کنند تا انسانیت رو از میان بردارند.
در این دنیای وحشی و بی رحم، گسترده ترین و دائمی ترین تهدید از موجوداتی به نام Orks، منشا می گیرد.
نژادی از موجودات سادیست و وحشی و بی رحم، که عشق اونها به خشونت و قتل و خونریزی هیچ حد و مرزی رو نمی شناسه! ارک ها همواره در حال جنگ با گروه های دیگه هستند و فقط به عشق خون ریختن زندگی می کنند. وقتی این موجودات وحشی و بی فکر، سیاره ای رو برای حمله انتخاب می کنند و حمله خودشون رو آغاز می کنند، دفاع کردن در مقابل لشکر بی انتهای اونها، و نجات دادن انسانهای اون دنیا چیزی نزدیک به غیرممکن است! هر چند مواردی بوده که نیروهای گارد ویژه امپراتوری و تفنگدارهای فضایی سیاره هایی رو از چنگ ارک ها نجات دادند، ولی این کار به قیمت بسیار سنگینی (از مهمات، نیروهای نظامی، و جمعیت غیرنظامی اون دنیا) تموم شده است!
در مقابل وحشی گری بی هدف و غریزی ارک ها، نیروهای Chaos تهدیدی بسیار وحشتناک تر و عجیب تر برای نوع بشر به شمار می آیند.
بسیاری از نیروهای گروه آشوب، در گذشته از Space Marines (تفنگداران فضایی) بوده اند که حدود ده هزار سال قبل خدایان شیطانی و مخوف گروه Chaos با دادن وعده فنا ناپذیری و قدرت بی نهایت، آنها رو جذب کردند و از نیروهایی وفادار که برای محافظت از انسانیت سوگند خورده بودند، تبدیل به موجوداتی شیطانی کردند که برای نابودی بشریت از هیچ تلاشی دست بر نمی دارند.
وقتی خدایان شیطانی Chaos، در یک دنیای انسانی حلول می کنند، نیروهای شیطانی مخوف آنها یکی یکی در مغز انسانها رسوخ می کند و باعث ایجاد جنون، افکار پلید و وسوسه های شیطانی می شود. این آلودگی و بیماری، یکی بعد از دیگری انسان ها را در بر می گیرد تا سرانجام در آن سیاره هیچ انسان پاکی باقی نماند و همگی جمعیت آن به برده هایی برای نیروهای شیطانی تبدیل شوند، و تنها چاره ای که برای محافظان بشریت در این شرایط باقی می ماند اجرای یک "Exterminatus" است! به این شکل که اگر سیاره ای در حدی توسط نیروهای شیطانی آلوده شود که راهی برای نجات آن سیاره و انسان های آن، باقی نمانده باشد، کشتی های فضایی گروه Inquisition (بازپرسان ویژه امپراتوری)، دور آن سیاره را محاصره می کنند و تمامی سطح سیاره را طوری هدف بمباران قرار می دهند که هیچ جنبنده ای در آن زنده باقی نمی ماند و همه موجودات روی سیاره، حتی اگر گروهی از آنها هنوز آلوده نشده باشند، نابود می شوند، ولی این کار یک اجبار است، و دست کم اینطوری جلوی انتشار آلودگی Chaos را به دیگر دنیاهای بشری گرفته می شود.
در کنار مرگ و نابودی یی که ارک ها و نیروهای آشوب به انسان ها تحمیل می کنند، یک تهدید بزرگ دیگر برای انسانیت وجود دارد، و آن هم نیروهای اسرارآمیز و قدرتمند گروه Eldar هستند.
این موجودات بسیار پیشرفته، باقی مانده ای از یک نژاد درخشان و شکوهمند متعلق به میلیاردها سال قبل کهکشان هستند که برعکس ارک ها و نیروهای Chaos، برای نجات کهکشان از ویرانی و نابودی تلاش می کنند، اما این موجودات با دانش و فراست بی حد و حصر خود به این نتیجه رسیده اند که انسان ها موجوداتی ابتدایی، مغرور، و نابالغ هستند که برای نجات کهکشان از جنگ و نابودی می بایست نسل این موجودات به طور کامل از کهکشان حذف شود و به همین دلیل، به گروهی مخوف از دشمنان بشریت تبدیل شده اند.
امپراتور کیست؟
ده هزار سال قبل، بشریت پس از گسترش وسیع نژاد خودش به یک میلیون سیاره، ناگهان با دشمنان متعدد و قدرتمندی که تصورشان رو هم نمی کرد روبرو شد. در مدت کوتاهی هزاران سیاره با تمام جمعیت انسانیش نابود شد، و یأس و نومیدی تمام انسان ها رو فرا گرفت، به طوری که همه انسانها تصور می کردند که تا نابودی نوع بشر فاصله ای ندارند!
در این بین از بین هزاران میلیارد انسان، یک انسان خاص که دارای نیروهای خارق العاده ذهن و روح بود به پا خاست و برای تمام انسان ها پیام امید و استقامت آورد، و انسان های تمام کهکشان را بر علیه دشمنان بشریت با هم متحد کرد. امپراتور گارد ویژه ای از تعداد بی شماری سرباز از تمامی سیارات، به نام Imperial Guard تشکیل داد.
همچنین با استفاده از تکنولوژی اصلاح و مهندسی ژنتیک، گروهی از سربازان خودش رو به حد اعلایی که یه انسان می تونه ارتقا پیدا کنه رسوند، و اسم اون ها رو تفنگداران فضایی (Space Marines ) گذاشت.
سربازانی که بهتر از آنها تا به حال دیده نشده بود. افرادی که با تکنولوژی های ویژه مغزی، مفهومی به نام "ترس" از ذهنشون پاک شده بود، و برای دفاع از بشریت از هیچ چیزی واهمه نداشتند.
امپراتور یک انسان بود، ولی برای بشریت بهت زده و بیچاره اون زمان، امپراتور به یک "خدا" تبدیل شد، که با گذشت دهها هزار سال پس از اون هنوز انسان های تمام کهکشان او رو می پرستیدند.
امپراتور در سال 40000 دیگه بین انسانها نیست، ولی انسان هایی که امپراتور رو یک خدا می دونستند، بدن امپراتور رو در سیاره ای به نام Terra در زیر قوی ترین و پیشرفته ترین دستگاه های حمایت از حیات هنوز پس از ده هزار سال،مثل یک گیاه زنده نگاه داشته اند و سیاره Terra رو برای جلوگیری از حمله های دشمن با قوی ترین اسلحه هایی که بشریت در اختیار دارد، تحت حفاظت قرار دادند، زیرا بر این باور بودند که نیروی ذهنی امپراتور بزرگترین محافظ انسانیت بر علیه دشمنانش است...
در طلوع قرن چهل و یکم، نبرد همه جا را فرا گرفته است، میلیاردها انسان می میرند، و کهکشان در خون می غلطد...
