Printable View
سلام
دوستان میدونم خیلی هاتون از جمله خودم سنمون بالاست و بیکار هستیم .
هر شغلی هم که شروع میکنیم از سوپر مارکت بگیر تا ....... به محض اینکه کارمون خوب میشه سریع کنارمون چندین رقیب ایجاد میشه .
دوستان چه شغلی پیشنهاد میکنین برای رهایی از بی کاری
اصلا به مدرک و تحصیلات نگاه نکنید فارق از مدرک باشه .:n04:
والا وضع خوب نیست. حتی ما (من) شاغلین هم ٫ بی کار هستیم. کشور خودش بی کاره ، همه پروژه ها متوقف شده و سرمایه گذاری هم نیست. یعنی پول برای کارفرماها نیست. تا دیروز که کلنگ نمایشی افتحادیه چیزی بود. الان خود آن کلنگ هم پولش نیست.
عزیزان دیگر هم نظر بدن لطفا :n03:
ملت میرن پولوشون رو تو زیر بالش مخفی می کنند یا تو بانک. چطوره که ملتی که از بی پولی می ناله یهو بازار مسکن یا خودرو یا طلا یا ارز را از این رو به اون رو میکنه؟!
بدبختی دیگه ما تحصیل کرده ها هستند. کسانی که مثلا قرار بود مشکلی را حل کنند خود حالا مشکل شد اند. یعنی چی هی می نالند که دولت فلان کنه و فلان. اینا این همه خرج روی دوش دولت و خانواده گذاشتند و حتی باعث شدند در حق بعضی دیگر از اعضای خانواده کوتاهی بشود تا اینها به جایی برسند ولی همین ها بجای اینکه الان دست چند نفر دیگر را هم بگیرند چشم شان بدست دولت است که اینها را استخدام کند.
سلام دوست عزیزنقل قول:
منم خودم همین مشکل رو دارم. شما تنها نیستی.
از سال 96 تا الان من 5 طرح درآمد زای خیلی خوب داشتم. 3 تا از اون ها سرمایه اولیه در حد 50 تومن می خواست که ظرف 3 ماه اصل پول بر می گشت. 2 تای دیگه هم نیروی انسانی قابل اعتماد.
برای همین من از فامیل و بیکار های فامیل شروع کردم که متاسفاته گفتن کلاهبرداریه و ...... منم کلا بیخیال شدم.
دوستان هم بودن که در چنین پروژه هایی اعتماد جرف اول رو می زد و من اعتماد کافی بهشون نداشتم. فامیل فرق داشت.
جالبه که 22 تومن می دن گوشی می خرن ولی بعد می نالن که نمی تونن 50 تومن برای اشتغالزایی که خودشون صاحب کار هستن بدن. همیشه هم از بیکاری می نالن.
الان هم یه طرح هست فقط نیروی انسانی هست و تمام. یعنی از صبح جایی (خونه من یا هرجا) به عنوان دفتر کار جمع بشیم و کار رو جلو ببریم ظرف یکسال کار بی وقفه می شه به درآمد خوبی رسید ولی هیچ کس همراهی نمی کنه.
یکی دیگه از دلایل بیکاری نبود تنوع شغلی هست.
اکثر مردم یا تو کارخونه کار می کنن یا دنبال راه انداختن مغازه اند و یا کارگرن.
یکی از بهترین راه ها تاسیس استارتاپ ها هستند که فلسفه شون تبدیل کردن سرمایه کم به سرمایه زیاد با به وجود آوردن متد و ابداعات جدید در بازار کار و اقتصاد هست ( و البته تبدیل کردن دنیا به جایی بهتر برای زندگی ) که البته با توجه به اینکه سیستم آموزش کشور افتضاح هست بنابراین اکثر فارغ التحصیل ها در زمینه ای که درس خوندن تخصص کافی ندارن.
ما کی خیلی وقته رنگ کار ندیدیم من از درس خوندن بیزار بودم و چون پول مفت نداشتم بدم دانشگاه خیلی سخت نبود کار کردن فقط در حدی که برام زشت نباشه 1 سالی تو یکی از اماکن فرهنگی بلیط فروش بودم ... 1.5 سال تو یه شرکت خصوصی بودم که اومدم بیرون که اشتباه کردم 5 سال بیکار بودم (تو اون 5 سال تلاشهایی کردیم ولی جواب نداد) تا یه ماشین خریدم رفتم تو شهرداری تا با ماشین خودم کار کنم تو اون 2 تا کار قبلی هدفام کوچیک و زود گذر بود ولی تو شهرداری فقط فکر پس انداز و بیشر کردن پول بودم هر ماه یه مقداری جمع میکردم تا اینکه 15 میلیون وام قرض الحسنه گرفتم ولی 3 تا ضامن میخاست پول سپرده کردم نصف قسط از سپرده میدادم بقیشو میذاشتم روش خلاصه 4 سالی تو شهرداری بودم آخرای 93 اومدم بیرون تا سال 96 یه پرشیا خریدم برم دوباره تو شهرداری ولی یه یه عده جون تازه به دوران رسیده اومده بودن سر کار و کاری گیر ما نیومد تا امسال که ماشین خیلی پرون شد ما هم ماشین فروختیم نزدیک 100 تومن و با یک مقداری که داشتم گذاشتیم تو بانک ... درسته نسبت به بعضی کارا کمه ولی زیر منت کسی نیستم هر موقع میخام بیدار میشم میگردم و ... دنبال وامم تا ماشین بخرم ... این بود سرگذشت بنده مثل خیلیهای دیگه
تو یه تاپیک دیگه یه کار سراغ داشتم گفتم پستش اینجا میذارم
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
از نوشته های شما میشه اینجور برداشت کرد که دنبال پروژه شرکت های هرمی و پانزی مثل بیز و بادران یا یونیک و کوئست و امثالهم هستیدنقل قول:
نه به هیچ وجه.نقل قول:
حالا شما اینطور برداشت می کنید نظر خودتون هست.
بیشتر خرید لوازم کامپیوتر و واردات و ارائه خدمات و گارانتی و تولید محتوای آموزشی بوده.
موفق باشید.
باید هنر داشته باشید تا بتونید کار کنید /// یک فرد فنی هیچوقت بیکار نمیمونه